تبلیغات متنی
آزمون علوم پایه دامپزشکی
ماسک سه لایه
خرید از چین
انجام پروژه متلب
حمل خرده بار به عراق
چت روم
ایمن بار
Bitmain antminer ks3
چاپ ساک دستی پلاستیکی
برتر سرویس
لوله بازکنی در کرج
قرآن کریم

اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

از بعضی از حکما نقل شده است که: قرآن را تلاوت می کردم ولی شیرینی آن را احساس نمی کردم تا این که ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

**************

از بعضی از حکما نقل شده است که: قرآن را تلاوت می کردم ولی شیرینی آن را احساس نمی کردم تا این که بگونه ای تلاوت کردم که گویا از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می شنوم وباز تلاوت کردم گویا از جبرئیل علیه السلام می شنوم، و سپس گویا که خداوند به من می فرمود والان قرآن را از گوینده آن می شنوم ودر این وقت لذتی ونعمتی را یافتم که از فراق آن صبر نمی توانم کرد.

اسرار الصلاه مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی

منبع (ادامه ...):

https://t.me/fazylatha

**************

 

بخش فیلم

*****

التماس دعا

موضوع : قرآن کریم,ظهور امام زمان(عج),
برچسب ها : حکما,قرآن,تلاوت قرآن,شیرینی,رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم,جبرئیل علیه السلام,خداوند,اسرار الصلاه,میرزا جواد ملکی تبریزی,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در شنبه 11 بهمن 1399ساعت 20:24 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 149 | |

مطیع خدا از خشم مردم نمی‌ترسد ... | ما مس بودیم، امام خمینی (ره) ما را طلا کرد ... | به یاد شهدا ..

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

**************

مطیع خدا از خشم مردم نمی‌ترسد ... | ما مس بودیم، امام خمینی (ره) ما را طلا کرد ... | شهید سعید کمالی ... | شهید داوود جوانمرد ... | شهید عباس محمدی ... | شهید اله یار ابراهیمی ...

 

**************

 

بخش فیلم

*****

التماس دعا

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,
برچسب ها : مطیع خدا,خشم مردم,خشم,مردم,ترس,حدیث,امام هادی علیه السلام,مس,امام خمینی (ره),طلا,شهید سعید کمالی,شهید داوود جوانمرد,شهید مدافع حرم,شهدای مدافع حرم,شهید عباس محمدی,شهید اله یار ابراهیمی,دفاع مقدس,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در شنبه 11 بهمن 1399ساعت 4:33 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 152 | |

تفسیر سوره مبارکه بقره آیات ۱۰۴ و ۱۰۵ ... | دستاویز به دشمن ندهید؟ ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

**************

تفسیر سوره مبارکه بقره آیات ۱۰۴ و ۱۰۵

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا وَاسْمَعُوا وَلِلْکَافِرِینَ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿١٠٤﴾

مَا یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَلا الْمُشْرِکِینَ أَنْ یُنَزَّلَ عَلَیْکُمْ مِنْ خَیْرٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَاللَّهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ ﴿١٠٥﴾

ای افراد باایمان! (هنگامی که از پیغمبر تقاضای مهلت برای درک آیات قرآن می‌کنید) نگویید: «راعنا»؛ بلکه بگویید: «انظرنا». (زیرا کلمه اول، هم به معنی «ما را مهلت بده!»، و هم به معنی «ما را تحمیق کن!» می‌باشد؛ و دستاویزی برای دشمنان است.) و (آنچه به شما دستور داده می‌شود) بشنوید! و برای کافران (و استهزاکنندگان) عذاب دردناکی است.﴿104﴾

کافران اهل کتاب، و (همچنین) مشرکان، دوست ندارند که از سوی خداوند، خیر و برکتی بر شما نازل گردد؛ در حالی که خداوند، رحمت خود را به هر کس بخواهد ، اختصاص می‌دهد؛ و خداوند، صاحب فضل بزرگ است.﴿105﴾

سوره مبارکه بقره آیات ۱۰۴ و ۱۰۵

شأن نزول:
ابن عباس مفسر معروف نقل مى کند: مسلمانان صدر اسلام هنگامى که پیامبر (صلى الله علیه وآله) مشغول سخن گفتن بود و بیان آیات و احکام الهى مى کرد گاهى از او مى خواستند کمى با تأنّى سخن بگوید تا بتوانند مطالب را خوب درک کنند، و سؤالات و خواسته هاى خود را نیز مطرح نمایند، براى این درخواست جمله راعنا که از ماده الرعى به معنى مهلت دادن است، به کار مى بردند.
ولى یهود همین کلمه راعنا را از ماده الرُّعونة که به معنى کودنى و حماقت است استعمال مى کردند (در صورت اول مفهومش این است به ما مهلت بده ولى در صورت دوم این است که ما را تحمیق کن !).
یعنى براى یهود دستاویزى پیدا شده بود که با استفاده از همان جمله اى که مسلمانان مى گفتند، پیامبر یا مسلمانان را استهزاء کنند.
نخستین آیه فوق نازل شد و براى جلوگیرى از این سوء استفاده، به مؤمنان دستور داد به جاى جمله راعنا ، جمله انظرنا را به کار برند که همان مفهوم را مى رساند، و دستاویزى براى دشمن لجوج نیست.
بعضى دیگر از مفسران گفته اند: جمله راعنا در لغت یهود یک نوع دشنام بود و مفهومش این بود بشنو که هرگز نشنوى این جمله را تکرار مى کردند و مى خندیدند!.
بعضى از مفسران نیز نقل کرده اند: یهود به جاى راعنا ، راعینا مى گفتند که معنیش چوپان مدند.
این شأن نزول ها با هم تضادى ندارد و ممکن است همه صحیح باشد.

تفسیر:
دستاویز به دشمن ندهید؟
با توجه به آنچه در شأن نزول گفته شد، نخستین آیه مورد بحث مى گوید: اى کسانى که ایمان آورده اید (هنگامى که از پیامبر تقاضاى مهلت براى درک آیات قرآن مى کنید) نگوئید: راعنا، بگوئید: انظرنا که همان مفهوم را داا است، و پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) را مخاطب قرار مى دادند و از این راه استهزاء مى کررد و دستاویزى براى دشمن نیست (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لاتَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا).
و آنچه به شما دستور داده مى شود بشنوید، و براى کافران و استهزاءکنندگان عذاب دردناکى است (وَ اسْمَعُوا وَ لِلْکافِرینَ عَذابٌ أَلیمٌ).
از این آیه به خوبى استفاده مى شود مسلمانان باید در برنامه هاى خود مراقب باشند هرگز بهانه به دست دشمن ندهند، حتى از یک جمله کوتاه که ممکن است سوژه اى براى سوء استفاده دشمنان گردد، احتراز جویند، قرآن با صراحت براى جلوگیرى از سوء استفاده مخالفان، به مؤمنان توصیه مى کند: حتى از گفتن یک کلمه مشترک که ممکن است دشمن از آن معنى دیگرى قصد کند و به تضعیف روحیه مؤمنان بپردازد، پرهیز کنند، دامنه سخن و تعبیر وسیع است، چه لزومى دارد انسان جمله اى را به کار برد که قابل تحریف و سخریه دشمن باشد.
وقتى اسلام تا این اندازه اجازه نمى دهد بهانه به دست دشمنان داده شود، تکلیف مسلمانان در مسائل بزرگ تر، و بزرگ تر روشن است، هم اکنون گاهى اعمالى از ما سر مى زند که از سوى دشمنان داخلى، یا محافل بین المللى سبب تفسیرهاى سوء و بهره گیرى بلندگوهاى تبلیغاتى آنان مى شود، وظیفه ما این است: از این کارها جداً بپرهیزیم و بى جهت بهانه به دست این مفسدان داخلى و خارجى ندهیم.
این نکته نیز، قابل توجه است که جمله راعنا ـ علاوه بر آنچه گفته شد ـ خالى از یک نوع تعبیر غیر مؤدبانه نیست; زیرا راعنا از ماده مراعات (باب مفاعله) است و مفهومش این مى باشد تو ما را مراعات کن، تا ما هم تو را مراعات کنیم و چون این تعبیر (علاوه بر سوء استفاده هائى که یهود از آن مى کردند) دور از ادب بوده است، قرآن مسلمانان را از آن نهى کرده.

آیه بعد، پرده از روى کینه توزى و عداوت گروه مشرکان و گروه اهل کتاب نسبت به مؤمنان برداشته مى گوید: کافران اهل کتاب و همچنین مشرکان دوست ندارند خیر و برکتى از سوى خدا بر شما نازل گردد (ما یَوَدُّ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ لاَ الْمُشْرِکینَ أَنْ یُنَزَّلَ عَلَیْکُمْ مِنْ خَیْر مِنْ رَبِّکُمْ).
ولى این تنها آرزوئى بیش نیست; زیرا خداوند رحمت و خیر و برکت خویش را به هر کس بخواهد اختصاص مى دهد (وَ اللّهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشاءُ).
و خداوند داراى بخشش و فضل عظیم است (وَ اللّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظیمِ).
آرى دشمنان از شدت کینه توزى و حسادت، حاضر نبودند این افتخار و موهبت را بر مسلمانان ببینند که پیامبرى بزرگ، صاحب یک کتاب آسمانى با عظمت از سوى خداوند بر آنها مبعوث گردد، ولى مگر مى توان جلو فضل و رحمت خدا را گرفت؟!

نکته:
مفهوم دقیق یا أَیُّهَا الَّذِیْنَ آمَنُوا
در بیش از ۸٠ مورد از قرآن مجید، این خطاب افتخارآمیز و روح پرور دیده مى شود و آیه فوق، نخستین آیه اى است که با این خطاب در آن برخورد مى کنیم:
جالب این که: این تعبیر منحصراً در آیاتى است که در مدینه نازل شده و در آیات مکّى اثرى از آن نیست، شاید به این دلیل که با هجرت پیامبر(صلى الله علیه وآله)به مدینه وضع مسلمانان تثبیت شد، به صورت یک جمعیت ثابت و صاحب نفوذ در آمدند و از پراکندگى نجات یافتند، لذا خداوند آنها را با جمله یا أَیُّهَا الَّذِیْنَ آمَنُوا مخاطب قرار داده است.
این تعبیر ضمناً نکته دیگرى در بر دارد و آن این است: حال که شما ایمان آورده اید، در برابر حق تسلیم شده اید، و با خداى خود پیمان اطاعت بسته اید، باید به مقتضاى این پیمان، به دستورهائى که پشت سر این جمله مى آید عمل کنید، و به تعبیر دیگر، ایمان شما ایجاب مى کند این دستورات را به کار بندید.
قابل توجه این که: در بسیارى از کتب اسلامى، از جمله منابع اهل تسنن، از پیامبر (صلى الله علیه وآله) چنین نقل شده است: ما أَنْزَلَ اللّهُ آیَةً فِیها یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِلاّ وَ عَلِیٌّ(علیه السلام) رَأْسُها وَ أَمِیرُها: خداوند در هیچ موردى از قرآن آیه اى که یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا در آن باشد نازل نکرده مگر آن که على(علیه السلام) رئیس آن و امیر آن است .

منبع (ادامه ...):

https://t.me/fazylatha

**************

 

بخش فیلم

*****

التماس دعا

موضوع : قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),ظهور امام زمان(عج),
برچسب ها : تفسیر سوره مبارکه بقره آیات ۱۰۴ و ۱۰۵,تفسیر سوره مبارکه بقره,,سوره مبارکه بقره,تفسیر,سوره بقره,تفسیر سوره بقره,افراد باایمان,پیغمبر,درک آیات قرآن,راعنا,انظرنا,مهلت,تحمیق,دستاویز,دشمنان,دستور,کافران,استهزاکنندگان,عذاب دردناک,عذاب,دردناک,کافران,اهل کتاب,مشرکان,خداوند,خیر و برکت,برکت,خیر,نازل,صاحب فضل بزرگ,صاحب,فضل,بزرگ,شأن نزول,ابن عباس,مسلمانان,صدر اسلام,مسلمان صدر اسلام,پیامبر (صلى الله علیه وآله),آیات,احکام الهی,احکام,کودن,یهود,حماقت,دشمن لجوج,دشمن,لجوج,دشنام,مراقب,تحریف,سخریه,اسلام,تکلیف مسلمانان,دشمنان داخل,محافل بین المللى,بلندگوهاى تبلیغاتى,مفسدان داخلى,خارجى,کینه توز,کینه,حسادت,کتب اسلامى,منابع اهل تسنن,امام على (علیه السلام),
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در جمعه 10 بهمن 1399ساعت 2:52 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 124 | |

خانه ‏اى كه در آن، كتاب خداوند متعال خوانده شود، چنان نورى از آن بر آسمان مى ‏تابد كه ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

**************

امام صادق عليه السلام:

خانه ‏اى كه در آن، كتاب خداوند متعال خوانده شود، چنان نورى از آن بر آسمان مى ‏تابد كه در ميان خانه ‏ها ، شناخته مى ‏شود

الدّارُ إذا تُلِيَ فيها كِتابُ اللَّهِ تَعالى‏ كانَ لَها نورٌ ساطِعٌ فِي السَّماءِ تُعرَفُ مِن بَينِ الدّورِ

بحارالأنوار ج 92 ص 203

منابع (ادامه ...):

https://t.me/masjedf

**************

 

بخش فیلم

*****

التماس دعا

موضوع : قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),ظهور امام زمان(عج),
برچسب ها : امام صادق عليه السلام,خانه,كتاب خداوند متعال,كتاب خداوند,قرآن کریم,قرآن,تلاوت قرآن,نور,آسمان,بحارالأنوار,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در جمعه 10 بهمن 1399ساعت 2:12 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 132 | |

یک روز پدرتان از این دنیا می رود ... قبل از این که او را از دست دهید او را درک کنید و همواره ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

**************

حضرت امام رضا علیه السّلام:

من کانَ یَومُ عاشوراءَ یَومَ مُصیبَتِهِ و حُزنِهِ وبُکائِهِ ، یَجعَلُ اللّهُ یَومَ القیامَةِ یَومَ فرحِهِ و سُرورِهِ

هر که روز عاشورا ، روز مصیبت و اندوه و گریه اش باشد ؛
خداوند روز قیامت را روز شادى و سرورش می گرداند.

امالی_صدوق ، ص ۱۳۹

کف پا
پریروزخانه پدرم بودم با پدرم بحث کردم و صدایم کمی بالا رفت.
رفتم هیئت ،اتفاقا راجع به محبت پدر و پسر
با ذکر الگو از امام حسین ع و علی اکبر ع سخن میگفت
تا شب که به خانه ام رفتم اندوه و پشیمانی قلبم را در فشار قرار داده بود...
دیروز تاسوعا بیرون آمدم تا تاسوعا را به مجلس روضه حاج انصاریان بروم
موبایلم را جلو در ورزشگاه محل سخنرانی حاج آقا انصاریان در آوردم و پیامی برای پدرم نوشتم تا به این وسیله از او دلجویی کنم.

در آن نوشتم:
شنیدم که کف پای انسان از پشت آن نرمتر و لطیف تر است ، آیا شما به من اجازه می دهید که با لبانم از درستی این ادعا مطمئن شوم؟
وبعد به خانه پدرم رفتم دیدم پدرم در سالن منتظر من هست و چشمانش اشکبار هست،مرا در آغوش خود که طعم آغوش خدا را دارد کشید
و با بغض و اشک گفت:
اجازه نمی دهم که پایم را ببوسی
خودم برایت میگویم
بله این ادعا درست است و من شخصا بارها آن را انجام داده‌ام.
وقتی کوچک بودی کف و پشت پاها ی تو را می بوسیدم، کف پایت نرم تر بود

اشک از چشمانم سرازیر شد...

جز اندوه و پشیمانی چیزی برای گفتن نداشتم ،با زحمت دستانش را بوسه زدم ،
عزیزان
یک روز پدرتان از این دنیا می رود ...
قبل از این که او را از دست دهید او را درک کنید
و همواره با او نرم و ملایم باشید
اگر روزی هزار بار دستانش را ببوسید جای یک بار بوسیدن پایتان در کودکی پر نمیشود
اگر تمام عالم برای شما باشد
اما عزیزانی چون والدین نباشند تا برای آنها محبت خود را خرج کنید ...
چه میکنید !
انسانهای سالم بلحاظ عقل و دین و عاطفه
زنده اند، برای محبت کردن به عزیزان خود ...
والدین واسطه خلقت شمایند
و پله اول ولایت پدر است،
هر چند کافر باشد

منابع (ادامه ...):

https://t.me/fazylatha

**************

 

بخش فیلم

*****

التماس دعا

موضوع : قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,
برچسب ها : حضرت امام رضا علیه السلام,روز عاشورا,روز مصیبت,مصیبت,اندوه,گریه,روز شادى,شادی,سرور,امالی صدوق,کف پا,هیئت,محبت پدر و پسر,محبت,پدر و پسر,الگو,امام حسین علیه السلام,حضرت علی اکبر علیه السلام,اندوه و پشیمانی,تاسوعا,مجلس روضه, ورزشگاه,سخنرانی حاج آقا انصاریان,حاج آقا انصاریان,سخنرانی,دلجویی,بوسه,پدرتان,پدر,نرم و ملایم,کودکی,محبت,عقل,دین,عاطفه,واسطه خلقت,ولایت ,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در پنجشنبه 9 بهمن 1399ساعت 3:03 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 149 | |

تفسیر سوره مبارکه بقره آیات ۱۰۲ و ۱۰۳ ... | سلیمان و ساحران بابل ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

**************

تفسیر سوره مبارکه بقره آیات ۱۰۲ و ۱۰۳

وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ عَلَىٰ مُلْكِ سُلَيْمَانَ ۖ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَٰكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ ۚ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّىٰ يَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَكْفُرْ ۖ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ ۚ وَمَا هُم بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنفَعُهُمْ ۚ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ ۚ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ
و (یهود) از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم مى خواندند پیروى کردند. و سلیمان کافر نشد (و هرگز دست به سحر نیالود). ولى شیاطین کفر ورزیدند. و به مردم سحر آموختند. و (نیز یهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پیروى کردند. حال آنکه آن دو به هیچ کس چیزى (از سحر) یاد نمى دادند، مگر این که (از پیش به او) مى گفتند: «ما وسیله آزمایشیم، کافر نشو (و سوء استفاده نکن.)» ولى آنها از آن دو فرشته، مطالبى را مى آموختند که بتوانند بوسیله آن، میان مرد و همسرش جدایى بیفکنند. در حالى که هیچ گاه نمى توانند بدون اجازه خداوند، به کسى زیان برسانند. آنها مطالبى را فرا مى گرفتند که به آنان زیان مى رسانید و نفعى نمى داد. به یقین مى دانستند هر کسى خریدار این گونه متاع باشد، در آخرت بهره اى نخواهد داشت. و چه بد و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر مى دانستند!
وَلَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ خَيْرٌ ۖ لَّوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ
و اگر آنها ایمان مى آوردند و پرهیزگارى پیشه مى کردند، به یقین پاداشى که نزد خداست، براى آنان بهتر بود، اگر آگاهى داشتند.

سوره مبارکه بقره آیات ۱۰۲ و ۱۰۳

سلیمان و ساحران بابل
از احادیث چنین بر مى آید که در زمان سلیمانِ پیامبر(علیه السلام)، گروهى در کشور او به عمل سحر و جادوگرى پرداختند، سلیمان دستور داد تمام نوشته ها و اوراق آنها را جمع آورى کرده در محل مخصوصى نگه دارى کنند (این نگهدارى شاید به خاطر آن بوده که مطالب مفیدى براى دفع سحر ساحران در میان آنها وجود داشته).
پس از وفات سلیمان(علیه السلام) گروهى آنها را بیرون آورده و شروع به اشاعه و تعلیم سحر کردند، بعضى از این موقعیت استفاده کرده، گفتند: سلیمان(علیه السلام) اصلاً پیامبر نبود، بلکه به کمک همین سحر و جادوگرى ها بر کشورش مسلط شد و امور خارق العاده انجام مى داد!
گروهى از بنى اسرائیل هم از آنها تبعیت کردند و سخت به جادوگرى دل بستند، تا آنجا که دست از تورات نیز برداشتند.
هنگامى که پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) ظهور کرد و ضمن آیات قرآن اعلام نمود سلیمان(علیه السلام) از پیامبران خدا بوده است، بعضى از احبار و علماى یهود گفتند:
از محمّد تعجب نمى کنید که مى گوید سلیمان(علیه السلام) پیامبر است در صورتى که او ساحر بوده؟.
این گفتار یهود علاوه بر این که تهمت و افتراى بزرگى نسبت به این پیامبر الهى محسوب مى شد، لازمه اش تکفیر سلیمان(علیه السلام) بود; زیرا طبق گفته آنان سلیمان مرد ساحرى بوده که خود را به دروغ پیامبر خوانده و این عمل موجب کفر است
آیات فوق به آنها پاسخ مى گوید.
به هر حال، نخستین آیه مورد بحث فصل دیگرى از زشتکارى هاى یهود را معرفى مى کند که پیامبر بزرگ خدا سلیمان(علیه السلام) را به سحر و جادوگرى متهم ساختند، مى گوید: آنها از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم مى خواندند پیروى کردند (وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطینُ عَلى مُلْکِ سُلَیْمانَ).
ضمیر در جمله وَ اتَّبَعُوا ممکن است اشاره به یهودیان معاصر پیامبر باشد، یا معاصران سلیمان و یا همه آنان.
منظور از شیاطین نیز ممکن است، انسان هاى طغیانگر و یا جن و یا اعم از هر دو باشد.
پس از آن، قرآن به دنبال این سخن اضافه مى کند: سلیمان هرگز کافر نشد (وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ).
او هرگز به سحر توسل نجست، و از جادوگرى براى پیشبرد اهداف خود استفاده نکرد، ولى شیاطین کافر شدند، و به مردم تعلیم سحر دادند (وَ لکِنَّ الشَّیاطینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النّاسَ السِّحْرَ).
آنها (یهود) همچنین از آنچه بر دو فرشته بابل، هاروت و ماروت نازل گردید پیروى کردند (وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ).
آرى آنها از دو سو دست به سوى سحر دراز کردند: یکى از سوى تعلیمات شیاطین در عصر سلیمان(علیه السلام)، و دیگرى از سوى تعلیماتى که به وسیله هاروت و ماروت دو فرشته خدا در زمینه ابطال سحر به مردم داده بودند.
در حالى که دو فرشته الهى (تنها هدفشان این بود که مردم را به طریق ابطال سحر ساحران آشنا سازند) و لذا به هیچ کس چیزى یاد نمى دادند، مگر این که قبلاً به او مى گفتند: ما وسیله آزمایش تو هستیم، کافر نشو ! (و از این تعلیمات سوء استفاده مکن) (وَ ما یُعَلِّمانِ مِنْ أَحَد حَتّى یَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاتَکْفُرْ).

خلاصه، این دو فرشته زمانى به میان مردم آمدند که بازار سحر داغ بود و مردم گرفتار چنگال ساحران. آنها مردم را به طرز ابطال سحر ساحران آشنا ساختند ولى از آنجا که خنثى کردن یک مطلب (همانند خنثى کردن یک بمب) فرع بر این است که انسان نخست از خود آن مطلب آگاه باشد، و بعد طرز خنثى کردن آن را یاد بگیرد، ناچار بودند فوت و فن سحر را قبلاً شرح دهند.
ولى سوء استفاده کنندگان یهود، همین را وسیله قرار دادند براى اشاعه هر چه بیشتر سحر، و تا آنجا پیش رفتند که پیامبر بزرگ الهى، سلیمان(علیه السلام) را نیز متهم ساختند که اگر عوامل طبیعى به فرمان او است یا جن و انس از او فرمان مى برند، همه مولود سحر است، آرى این است راه و رسم بدکاران که همیشه براى توجیه مکتب خود، بزرگان را متهم به پیروى از آن مى کنند.
به هر حال آنها از این آزمایش الهى پیروز بیرون نیامدند از آن دو فرشته مطالبى را مى آموختند که بتوانند به وسیله آن میان مرد و همسرش جدائى بیفکنند (فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ).
ولى قدرت خداوند مافوق همه این قدرت ها است، آنها هرگز نمى توانند بدون فرمان خدا به احدى ضرر برسانند (وَ ما هُمْ بِضارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَد إِلاّ بِإِذْنِ اللّهِ).
آنها قسمت هائى را یاد مى گرفتند که براى ایشان ضرر داشت و نفع نداشت (وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ).
آرى آنها این برنامه سازنده الهى را تحریف کردند به جاى این که از آن به عنوان وسیله اصلاح و مبارزه با سحر استفاده کنند، آن را وسیله فساد قرار دادند با این که مى دانستند هر کسى خریدار این گونه متاع باشد بهره اى در آخرت نخواهد داشت (وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِی الآْخِرَةِ مِنْ خَلاق).
چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند اگر علم و دانشى مى داشتند (وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ).
آنها آگاهانه، به سعادت و خوشبختى خود و جامعه اى که به آن تعلق داشتند پشت پا زدند و در گرداب کفر و گناه غوطه ور شدند در حالى که اگر ایمان مى آوردند و تقوا پیشه مى کردند پاداشى که نزد خدا بود براى آنان از همه این امور بهتر بود، اگر توجه داشتند (وَ لَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِنْ عِنْدِ اللّهِ خَیْرٌ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ).

۱ ـ ماجراى هاروت و ماروت
درباره این دو فرشته که به سرزمین بابل آمدند، افسانه ها و اساطیر عجیبى به وسیله داستان پردازان ساخته شده و به این دو ملک بزرگ الهى بسته اند، تا آنجا که به آنها چهره خرافى داده اند، و حتى کار تحقیق و مطالعه پیرامون این حادثه تاریخى را بر دانشمندان مشکل ساخته اند، آنچه از میان همه اینها صحیح تر به نظر مى رسد و با موازین عقلى، تاریخى و منابع حدیث سازگار است همان است که در ذیل مى خوانید:
در سرزمین بابل سحر و جادوگرى به اوج خود رسید، باعث ناراحتى و ایذاء مردم گردیده بود، خداوند دو فرشته را به صورت انسان مأمور ساخت که عوامل سحر و طریق ابطال آن را به مردم بیاموزند، تا بتوانند خود را از شر ساحران بر کنار دارند.
ولى این تعلیمات بالاخره قابل سوء استفاده بود; چرا که فرشتگان ناچار بودند براى ابطال سحر ساحران، طرز آن را نیز تشریح کنند، تا مردم بتوانند از این راه به پیشگیرى بپردازند، این موضوع سبب شد که گروهى پس از آگاهى از طرز سحر، خود در ردیف ساحران قرار گرفتند و موجب مزاحمت تازه اى براى مردم شدند.
با این که آن دو فرشته به مردم هشدار دادند که این یک نوع آزمایش الهى براى شما است و حتى گفتند: سوء استفاده از این تعلیمات یک نوع کفر است، اما آنها به کارهائى پرداختند که موجب ضرر و زیان مردم شد .
آنچه در بالا آوردیم چیزى است که از بسیارى از احادیث و منابع اسلامى استفاده مى شود و هماهنگى آن با عقل و منطق آشکار است، از جمله حدیثى که از عیون اخبار الرضا (علیه السلام) نقل شده (که در یک طریق از خود امام على بن موسى الرضا(علیهما السلام) و در طریق دیگرى از امام حسن عسکرى(علیه السلام)است) به روشنى این معنى را تأئید مى کند.(
اما متأسفانه بعضى از مورخان و نویسندگان دائرة المعارف ها و حتى بعضى از مفسران در این زمینه تحت تأثیر افسانه هاى مجعولى قرار گرفته اند و داستانى را که در افواه بعضى از عوام مشهور است درباره این دو فرشته معصوم الهى ذکر کرده اند که: آنان دو فرشته بودند، خداوند آنها را براى این به زمین فرستاد تا بدانند اگر آنها نیز جاى انسان ها بودند از گناه مصون نمى ماندند، و خدا را معصیت مى کردند، آنها هم پس از فرود آمدن به زمین مرتکب چندین گناه بزرگ شدند و به دنبال آن افسانه اى درباره ستاره زهره نیز ساختند، همه اینها بى اساس و جزء خرافات است و قرآن از این امور پاک مى باشد و اگر تنها در متن آیات فوق بیندیشیم خواهیم دید که بیان قرآن هیچ ارتباطى با این مسائل ندارد .

۲ ـ واژه هاروت و ماروت
نام هاروت و ماروت به عقیده بعضى از نویسندگان، ایرانى الاصل است او مى گوید: در کتاب ارمنى با نام هرروت به معنى حاصل خیزى و مروت به معنى بى مرگى برخورد کرده است، او معتقد است که هاروت و ماروت مأخوذ از این دو لفظ مى باشد.
ولى این استنباط دلیل روشنى ندارد.
در اوستا الفاظ هرودات که همان خرداد باشد و همچنین امردات به معنى بى مرگ که همان مرداد است به چشم مى خورد.
دهخدا در لغت نامه خود نیز مطلبى در این زمینه نقل کرده است که بى شباهت به معنى اخیر نیست.
و عجیب این که: بعضى هاروت و ماروت را دو مرد از ساکنان بابل دانسته اند و بعضى حتى آنها را به عنوان شیاطین معرفى کرده اند در حالى که آیه فوق به وضوح این مسائل را رد مى کند.

۳ ـ چگونه فرشته، معلم انسان مى شود؟
در اینجا سؤالى باقى مى ماند و آن این که: طبق ظاهر آیات فوق و روایات متعدد ـ چنان که گفتیم ـ هاروت و ماروت دو فرشته الهى بودند که براى مبارزه با اذیت و آزار ساحران به تعلیم مردم پرداختند.
آیا به راستى فرشته مى تواند معلم انسان باشد؟
پاسخ این سؤال در همان احادیث ذکر شده است و آن این که خداوند آنها را به صورت انسان هائى در آورد تا بتوانند این رسالت خود را انجام دهند، این حقیقت را مى توان از آیه ۹ سوره انعام نیز دریافت آنجا که مى گوید: وَ لَوْ جَعَلْناهُ مَلَکاً لَجَعَلْناهُ رَجُلاً: اگر او (پیامبر) را فرشته اى قرار مى دادیم حتماً او را به صورت مردى جلوه گر مى ساختیم .
۴ ـ هیچ کس بدون اذن خدا قادر بر کارى نیست
در آیات فوق خواندیم ساحران نمى توانستند بدون اذن پروردگار به کسى زیان برسانند این به آن معنى نیست که جبر و اجبارى در کار باشد، بلکه اشاره به یکى از اصول اساسى توحید است که همه قدرت ها در این جهان از قدرت پروردگار سرچشمه مى گیرد، حتى سوزندگى آتش و برندگى شمشیر بى اذن و فرمان او نمى باشد.
چنان نیست که ساحر بتواند بر خلاف اراده خدا در عالم آفرینش دخالت کند، و چنین نیست که خدا را در قلمرو حکومتش محدود نماید بلکه اینها خواص و آثارى است که او در موجودات مختلف قرار داده، بعضى، از آن حسنِ استفاده مى کنند و بعضى سوءِ استفاده، و این آزادى و اختیار که خدا به انسان ها داده نیز وسیله اى است براى آزمودن و تکامل آنها.

۵ ـ سحر چیست و از چه زمانى پیدا شده؟
در این که سحر چیست، و از چه تاریخى به وجود آمده؟ بحث فراوان است، این قدر مى توان گفت که سحر از زمانهاى خیلى قدیم در میان مردم رواج داشته است، ولى تاریخ دقیقى براى آن در دست نیست، و نیز نمى توان گفت، چه کسى براى نخستین بار جادوگرى را به وجود آورد؟
ولى از نظر معنى و حقیقت سحر مى توان گفت: سحر نوعى اعمال خارق العاده است که آثارى از خود در وجود انسان ها به جا مى گذارد و گاهى یک نوع چشم بندى و تردستى است، و گاه تنها جنبه روانى و خیالى دارد.
سحر از نظر لغت به دو معنى آمده است:
۱ ـ به معنى خدعه، نیرنگ، شعبده و تردستى و به تعبیر قاموس اللغه : سحر یعنى خدعه کردن.
۲ ـ کُلُّ ما لَطُفَ وَ دَقَّ: آنچه عوامل آن نامرئى و مرموز باشد .
در مفردات راغب که مخصوص واژه هاى قرآن است به سه معنى اشاره شده:
۱ ـ خدعه و خیالات بدون حقیقت و واقعیت، همانند شعبده و تردستى.
۲ ـ جلب شیطان ها از راه هاى خاصى و کمک گرفتن از آنان.
۳ ـ معنى دیگرى است که بعضى پنداشته اند و آن این که: ممکن است با وسائلى ماهیت و شکل اشخاص و موجودات را تغییر داد، مثلاً انسان را به وسیله آن به صورت حیوانى در آورد، ولى این نوع خیال و پندارى بیش نیست و واقعیت ندارد.
از بررسى حدود ۵۱ مورد کلمه سحر و مشتقات آن در سوره هاى قرآن از قبیل: سوره طه، شعراء، یونس، اعراف و... راجع به سرگذشت پیامبران خدا: موسى، عیسى و پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) به این نتیجه مى رسیم که: سحر از نظر قرآن به دو بخش تقسیم مى شود:
۱ ـ آنجا که مقصود از آن فریفتن، تردستى، شعبده و چشم بندى است و حقیقتى ندارد چنان که مى خوانیم: فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى: ریسمان ها و عصاهاى جادوگران زمان موسى در اثر سحر، خیال مى شد که حرکت مى کنند
و در آیه دیگر آمده است: فَلَمّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْیُنَ النّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُم: هنگامى که ریسمان ها را انداختند، چشم هاى مردم را سحر کردند و آنها را ارعاب نمودند
از این آیات روشن مى شود سحر داراى حقیقتى نیست که بتواند در اشیاء تصرفى کند و اثرى بگذارد، بلکه این تردستى و چشم بندى ساحران است که آن چنان جلوه مى دهد.
۲ ـ از بعضى آیات قرآن استفاده مى شود که بعضى از انواع سحر به راستى اثر مى گذارد مانند آیه فوق که مى گوید: آنها سحرهائى را فرا مى گرفتند که میان مرد و همسرش جدائى مى افکند (فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ).
یا تعبیر دیگرى که در آیات فوق بود که آنها چیزهائى را فرا مى گرفتند که مضر به حالشان بود و نافع نبود (وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُم).
ولى آیا تأثیر سحر فقط جنبه روانى دارد؟ و یا این که اثر جسمانى و خارجى هم ممکن است داشته باشد؟
در آیات بالا اشاره اى به آن نشده، و لذا بعضى معتقدند اثر سحر، تنها در جنبه هاى روانى است.
نکته دیگرى که در اینجا تذکر آن لازم است این که: به نظر مى رسد قسمت قابل توجهى از سحرها به وسیله استفاده از خواص شیمیائى و فیزیکى به عنوان اغفال مردم ساده لوح انجام مى شده است.
مثلاً در تاریخِ ساحرانِ زمانِ موسى(علیه السلام) مى خوانیم: آنها درون ریسمان ها و عصاهاى خویش مقدارى مواد شیمیائى مخصوص (احتمالاً جیوه و مانند آن) قرار داده بودند که پس از تابش آفتاب، و یا بر اثر وسائل حرارتى که در زیر آن تعبیه کرده بودند، به حرکت در مى آمدند، و تماشاکنندگان خیال مى کردند آنها زنده اند.
این گونه سحرها حتى در زمان ما نیز کمیاب نیست.
۶ ـ سحر از نظر اسلام
در این مورد فقهاى اسلام همه مى گویند: یاد گرفتن و انجام اعمال سحر و جادوگرى حرام است.
در این قسمت احادیثى از پیشوایان بزرگ اسلام رسیده است که در کتاب هاى معتبر ما نقل گردیده، از جمله این که:
على(علیه السلام) مى فرماید: مَنْ تَعَلَّمَ شَیْئاً مِنَ السِّحْرِ قَلِیلاً أَوْ کَثِیراً فَقَدْ کَفَرَ وَ کانَ آخِرَ عَهْدِهِ بِرَبِّه...: کسى که سحر بیاموزد، کم یا زیاد، کافر شده است، و رابطه او با خداوند به کلى قطع مى شود... .
اما همان طور که گفتیم چنانچه یاد گرفتن آن به منظور ابطال سحر ساحران باشد اشکالى ندارد، بلکه گاهى به عنوان واجب کفائى مى بایست عده اى سحر را بیاموزند تا اگر مدعىِ دروغگوئى خواست از این طریق مردم را اغفال یا گمراه کند، سحر و جادوى او را ابطال نمایند، و دروغ مدعى را فاش سازند.
شاهد این سخن که اگر سحر براى ابطال سحر و حل و گشودن آن باشد بى مانع است، حدیثى است که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده، در این حدیث مى خوانیم:
یکى از ساحران و جادوگران که در برابر انجام عمل سحر مزد مى گرفت خدمت امام صادق(علیه السلام) رسیده عرض کرد: حرفه من سحر بوده است و در برابر آن مزد مى گرفتم، خرج زندگى من نیز از همین راه تامین مى شد، و با همان در آمد، حج خانه خدا را انجام داده ام، ولى اکنون آن را ترک و توبه کرده ام، آیا براى من راه نجاتى هست ؟
امام صادق(علیه السلام) در پاسخ فرمود: عقده سحر را بگشا، ولى گره جادوگرى مزن .
از این حدیث استفاده مى شود براى گشودن گره سحر، آموختن و عمل آن بى اشکال است.

۷ ـ جادوگرى از نظر تورات
سحر و جادوگرى از نظر کتب عهد قدیم (تورات و کتب ملحق به آن) نیز ناروا و بسیار ناپسند است، زیرا در تورات مى خوانیم: با صاحبان اجِنَّه توجه مکنید و جادوگران را متفحص نشوید تا (مبادا) از آنها ناپاک شوید و خداوند خداى شما منم .
و در جاى دیگر تورات آمده: و کسى که با صاحبان اجنه و جادوگران توجه مى نماید تا آن که از راه زنا پیروى ایشان نماید روى عتاب خود را به سوى او گردانیده او را از میان قومش منقطع خواهم ساخت .
قاموس کتاب مقدس در این باره مى نویسد: و پر واضح است که سحر در شریعت موسوى راه نداشت، بلکه شریعت، اشخاصى را که از سحر مشورت طلبى مى نمودند به شدیدترین قصاص ها ممانعت مى نمود .
ولى جالب اینجا است که نویسنده قاموس کتاب مقدس اعتراف مى کند با وجود این، یهود سحر و جادوگرى را فرا گرفتند، و بر خلاف تورات به آن معتقد شدند، او به دنبال مطلب قبل مى گوید: لکن با وجود اینها این ماده فاسده در میان قوم یهود داخل گردید، قوم به آن معتقد شدند و در وقت حاجت بدان پناه بردند .
به همین دلیل قرآن آنها را شدیداً مورد نکوهش قرار داده، و آنها را سوداگرانى مى شمرد که خود را به بدترین بهائى فروختند.
۸ ـ سحر در عصر ما
امروز یک سلسله علوم وجود دارد که در گذشته ساحران با استفاده از آنها برنامه هاى خود را عملى مى ساختند:
۱ ـ استفاده از خواص ناشناخته فیزیکى و شیمیائى اجسام، چنان که قبلاً نیز اشاره کردیم، همان طور که در داستان ساحران زمان موسى(علیه السلام) آمده که آنها با استفاده از خواص فیزیکى و شیمیائى مانند جیوه و ترکیبات آن، توانستند چیزهائى به شکل مار بسازند و به حرکت در آوردند.
البته استفاده از خواص فیزیکى و شیمیائى اجسام هرگز ممنوع نیست، بلکه باید هر چه بیشتر از آنها آگاه شد و در زندگى از آن استفاده کرد، ولى اگر از خواص مرموز آنها براى اغفال و فریب مردم ناآگاه استفاده شود، و به راه هاى غلطى سوق داده شوند، یکى از مصادیق سحر محسوب خواهد شد (دقت کنید). ۲ ـ استفاده از خواب مغناطیسى، هیپنوتیزم، و مانیه تیزم، و تله پاتى، (انتقال افکار از فاصله دور).
البته این علوم نیز از علوم مثبتى است که مى تواند در بسیارى از شئون زندگى مورد بهره بردارى صحیح قرار گیرد، ولى ساحران از آن سوء استفاده مى کردند و براى اغفال و فریب مردم آنها را به کار مى گرفتند.
اگر امروز هم کسى از آنها چنین استفاده اى را در برابر مردم بى خبر کند، سحر محسوب خواهد شد.
کوتاه سخن این که: سحر معنى وسیعى دارد که همه آنچه در اینجا گفتیم و در سابق اشاره شد نیز در بر مى گیرد.
این نکته، نیز به ثبوت رسیده که نیروى اراده انسان، قدرت فراوانى دارد و هنگامى که در پرتو ریاضت هاى نفسانى قوى تر شود کارش به جائى مى رسد که در موجودات محیط خود تأثیر مى گذارد، همان گونه که مرتاضان بر اثر ریاضت اقدام به کارهاى خارق العاده مى کنند.
این نیز قابل توجه است که: ریاضت ها گاهى مشروع است و گاهى نامشروع، ریاضت هاى مشروع در نفوس پاک، نیروى سازنده ایجاد مى کند، و ریاضت هاى نامشروع نیروى شیطانى، و هر دو ممکن است منشأ خارق عادات گردد که در اولى مثبت و سازنده و در دوم مخرب است.

منابع (ادامه ...):

https://t.me/fazylatha

**************

 

بخش فیلم

*****

التماس دعا

موضوع : قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,
برچسب ها : سوره مبارکه بقره,تفسیر قرآن کریم,سوره بقره,تفسیر سوره مبارکه بقره,تفسیر قرآن,تفسیر سوره بقره,سلیمان,ساحران بابل,سلیمان پیامبر(علیه السلام),سحر و جادوگرى,جادوگرى,بنى اسرائیل,تورات,پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله),ظهور,آیات قرآن,پیامبران خدا,علماى یهود,ساحر,یهود,تهمت,افترا,تکفیر,سلیمان (علیه السلام),شیاطین,جن,قرآن,دو فرشته بابل,هاروت و ماروت,تعلیمات شیاطین,فرشته خدا,ابطال سحر,فرشته الهى,وسیله آزمایش,تعلیمات,سوء استفاده,قدرت خداوند,وسیله فساد,آگاهانه,سعادت و خوشبختى,گرداب کفر و گناه,تقوا,سرزمین بابل,مزاحمت,هشدار,آزمایش الهى,کفر,احادیث,منابع اسلامى,عقل و منطق,توحید,قدرت پروردگار خدعه,نیرنگ,شعبده و تردستى,سوره طه,شعراء,یونس,اعراف,موسى,عیسى,پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله),حرام,اغفال,گمراه,دروغ,فریب مردم,اراده انسان,,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در پنجشنبه 9 بهمن 1399ساعت 2:27 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 149 | |

وفات حضرت ام البنین (س) ... | وظیفه‌ ثروتمندان در برابر ... | بزرگ‌ترین هنر و ابتکار امام خمینى ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

**************

وفات حضرت ام البنین (س) ... | وظیفه‌ ثروتمندان در برابر ... | بزرگ‌ترین هنر و ابتکار امام خمینى ... | شهید حسین مشتاقی ... | شهید علیرضا نوری ... | شهید محمد احمدی‌ ... | شهید ستار یکه‌زارع ...

**************

 

بخش فیلم

*****

التماس دعا

موضوع : قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,
برچسب ها : وفات حضرت ام البنین (س),وظیفه‌ ثروتمندان,وظیفه‌ ثروتمندان,هنر,ابتکار,امام خمینى,شهید مدافع حرم,شهدای مدافع حرم,شهدای کربلا,شهید حسین مشتاقی,شهید علیرضا نوری,شهید محمد احمدی‌,شهید ستار یکه‌زارع ,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در چهارشنبه 8 بهمن 1399ساعت 11:37 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 172 | |

فرزندم را به تهجد و قرائت قرآن و توسل به اولیای کرام به‌ ویژه اباعبدالله الحسین (ع) و...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

**************

فرزندم را به تهجد و قرائت قرآن و توسل به اولیای کرام به‌ویژه اباعبدالله الحسین (ع) و بقیةالله فی ارضه (عج) توصیه می‌کنم.

برشی از وصیت‌نامه‌ی حضرت آیت‌الله مصباح یزدی

منبع (ادامه ...):

https://t.me/masjedf

**************

 

بخش فیلم

*****

التماس دعا

موضوع : قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),
برچسب ها : تهجد,قرائت قرآن,توسل به اولیای کرام,اباعبدالله الحسین (ع),بقیةالله فی ارضه (عج),توصیه,وصیت نامه‌,حضرت آیت‌الله مصباح یزدی,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در سه شنبه 7 بهمن 1399ساعت 2:58 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 205 | |

سوره‌ی مبارکه‌ی نحل | آیه‌ی شریفه‌ی ۹۲ ... | خدا فقط شما را با اين وسيله آزمايش می‌كند و به يقين ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

**************

سوره‌ی مبارکه‌ی نحل | آیه‌ی شریفه‌ی ۹۲

همانند آن زن (سبك‌مغز) نباشيد كه پشم‌هاى تابيده‌ی خود را، پس از استحكام، وا می‌تابيد! درحالی‌كه (سوگند و پيمان) خود را وسيله‌ی خيانت و فساد قرار می‌دهيد، به‌خاطر اين‌كه گروهى، جمعيّتِ‌شان از گروه ديگر بيش‌تر است (و كثرت دشمن را بهانه‏‌اى براى شكستن بيعت با پيامبر می‌شمريد)! خدا فقط شما را با اين وسيله آزمايش می‌كند و به يقين روز قيامت، آن‌چه را در آن اختلاف داشتيد، براى شما روشن می‌سازد!

منبع (ادامه ...):

https://t.me/masjedf

**************

 

بخش فیلم

*****

التماس دعا

موضوع : قرآن کریم,
برچسب ها : سوره‌ی مبارکه‌ نحل,زن,سبک مغز,استحكام,سوگند,پيمان,خيانت,فساد,دشمن,بهانه,بيعت,پيامبر,وسيله آزمايش,آزمايش,يقين,روز قيامت,اختلاف,روشن,قرآن کریم,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در سه شنبه 7 بهمن 1399ساعت 2:39 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 217 | |

و هنگامى كه با خدا عهد بستيد، به عهد او وفا كنيد ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

**************

قرآن کریم

سوره‌ی مبارکه‌ی نحل | آیه‌ی شریفه‌ی ۹۱

و هنگامى كه با خدا عهد بستيد، به عهد او وفا كنيد! و سوگندها را بعد از محكم‌ساختن نشكنيد، درحالی‌كه خدا را كفيل و ضامن بر (سوگند) خود قرار داده‏ايد، به يقين خداوند از آن‌چه انجام می‌دهيد، آگاه است!

منبع (ادامه ...):

https://t.me/masjedf

**************

 

بخش فیلم

*****

التماس دعا

موضوع : قرآن کریم,ظهور امام زمان(عج),
برچسب ها : ,قرآن کریم,سوره‌ی مبارکه‌ی نحل,خدا,عهد,وفای به عهد,سوگند,كفيل ,ضامن,يقين,خداوند,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در سه شنبه 7 بهمن 1399ساعت 0:05 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 169 | |


صفحه قبل 1 ... 6 7 8 9 10 11 12 13 صفحه بعد