تبلیغات متنی
آزمون علوم پایه دامپزشکی
ماسک سه لایه
خرید از چین
انجام پروژه متلب
حمل خرده بار به عراق
چت روم
Bitmain antminer ks3
چاپ ساک دستی پلاستیکی
برتر سرویس
لوله بازکنی در کرج
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

تفسیر سوره مبارکه بقره آیات ۹۹ الی ۱۰۱ ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

**************

تفسیر سوره مبارکه بقره آیات ۹۹ الی ۱۰۱

وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ

به یقین ما نشانه هاى روشنى براى تو فرستادیم. و جز فاسقان کسى به آنها کفر نمى ورزد.

أَوَكُلَّمَا عَاهَدُوا عَهْدًا نَّبَذَهُ فَرِيقٌ مِّنْهُم ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ

و آیاچنین نیست که هر بار آنها [=یهود ]پیمانى (با خدا و پیامبر) بستند، گروهى از ایشان آن را شکستند؟! آرى، بیشتر آنان ایمان نمى آورند.

وَلَمَّا جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ نَبَذَ فَرِيقٌ مِّنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ كِتَابَ اللَّهِ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ كَأَنَّهُمْ لَا يَعْلَمُونَ

و هنگامى که فرستاده اى از سوى خدا به سراغشان آمد، و با نشانه هایى که نزد آنها بود هماهنگى داشت، گروهى از آنان که به آنها کتاب آسمانى داده شده بود، کتاب خدا را پشت سر افکندند. گویى هیچ از آن آگاهى ندارند!

شأن نزول:
در مورد آیه اول شأن نزولى از ابن عباس نقل شده است و آن این که: ابن صوریا دانشمند یهودى از روى لجاج و عناد به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)گفت: تو چیزى که براى ما مفهوم باشد نیاورده اى! و خداوند نشانه روشنى بر تو نازل نکرده تا ما از تو تبعیت کنیم، آیه فوق نازل شد و به او صریحاً پاسخ گفت.

تفسیر:
پیمان شکنان یهود
در نخستین آیه مورد بحث، قرآن به این حقیقت اشاره مى کند که دلائل کافى، نشانه هاى روشن و آیات بینات در اختیار پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)قرار دارد و آنها که انکار مى کنند در حقیقت، پى به حقانیت دعوت او برده اما به خاطر اغراض خاصى به مخالفت برخاسته اند، مى گوید: ما بر تو آیات بینات نازل کردیم و جز فاسقان کسى به آنها کفر نمىورزد (وَ لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ آیات بَیِّنات وَ ما یَکْفُرُ بِها إِلاَّ الْفاسِقُونَ).
تفکر در آیات قرآن براى هر انسان پاکدل و حقجوئى روشن کننده راه ها است و با مطالعه این آیات، مى توان به صدق دعوت پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) و عظمت قرآن پى برد، ولى این حقیقت را تنها کسانى درک مى کنند که قلبشان بر اثر گناه تاریک نشده باشد.
بنابراین، جاى تعجب نیست که فاسقان، آلودگان به گناه و آنها که از اطاعت فرمان خدا سر باز زده اند هرگز به آن ایمان نیاورند.
آنگاه، به یکى از اوصاف بسیار بد جمعى از یهود یعنى پیمان شکنى ـ که گویا با تاریخ آنها همراه است ـ اشاره کرده، مى گوید: آیا چنین نیست که هر بار آنان پیمانى با خدا و پیامبر بستند، جمعى از آنها آن را دور افکندند و با آن مخالفت کردند ؟! (أَ وَ کُلَّما عاهَدُوا عَهْداً نَبَذَهُ فَریقٌ مِنْهُمْ).
آرى اکثرشان ایمان نمى آورند (بَلْ أَکْثَرُهُمْ لایُؤْمِنُونَ).
خداوند از آنها در کوه طور پیمان گرفت که به فرمان هاى تورات عمل کنند ولى سر انجام این پیمان را شکستند و فرمان او را زیر پا گذاردند.
و نیز از آنها پیمان گرفته شده بود که به پیامبر موعود (پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) که بشارت آمدنش در تورات داده شده بود) ایمان بیاورند به این پیمان نیز عمل نکردند.
یهود بنى نضیر و بنى قریظه هنگام ورود پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) به مدینه نیز با او پیمان بستند که لا اقل به دشمنانش کمک نکنند، ولى عاقبت، این پیمان را هم شکستند و در جنگ احزاب با مشرکان مکّه بر ضد اسلام همکارى کردند.
اساساً این شیوه دیرینه اکثریت یهود است که به عهد خویش پایبند نیستند و هم اکنون نیز به روشنى مى بینیم: هر گاه منافع صهیونیست ها و اسرائیل غاصب به خطر بیفتد، تمام عهدنامه هاى خصوصى و جهانى را زیر پا گذارده، و با بهانه هاى واهى، همه را به دست فراموشى مى سپارند.

آخرین آیه مورد بحث، تأکید صریح تر و گویاترى روى همین موضوع دارد مى گوید: هنگامى که فرستاده اى از سوى خدا به سراغ آنها آمد و با نشانه هائى که نزد آنها بود، مطابقت داشت، جمعى از آنان که داراى کتاب بودند کتاب الهى را پشت سر افکندند، آن چنان که گوئى اصلاً از آن خبر ندارند (وَ لَمّا جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ نَبَذَ فَریقٌ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ کِتابَ اللّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ کَأَنَّهُمْ لایَعْلَمُونَ).
تا آن زمان که پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) مبعوث نشده بود علماى یهود، مردم را به آمدنش بشارت مى دادند، نشانه ها و مشخصات او را بر مى شمردند اما هنگامى که به رسالت مبعوث گشت، آن چنان از محتویات تورات، رخ بر تافتند که گوئى هرگز آن را ندیده و نخوانده بودند.
آرى این است نتیجه خودخواهى و دنیاپرستى، انسانى را که در آغاز از مبلغان سر سخت حق بوده، به هنگام رسیدن به آن، در صف دشمنان آشتى ناپذیر قرار مى دهد.

نکته ها:

۱ ـ روشن است تعبیر به نزول (فرود آمدن) یا انزال (فرو فرستادن) در مورد قرآن مجید، به این معنى نیست که مثلاً خداوند مکانى در آسمان ها دارد و قرآن را از آن محل بالا فرو فرستاده است، بلکه این تعبیر اشاره به علو مقامى و معنوى پروردگار است.
۲ ـ کلمه فاسق از ماده فسق ، در اصل به معنى خارج شدن هسته از درون رطب (خرماى تازه) است، به این ترتیب که گاهى رطب از شاخه درخت نخل سقوط مى کند، هسته از درون آن به خارج مى پرد، عرب، از این معنى تعبیر به فَسَقَتِ النَّواةُ مى کند، سپس به تمام کسانى که لباس طاعت پروردگار را از تن در آورده و از راه و رسم بندگى خارج شده اند فاسق گفته شده است.
در حقیقت، همان گونه که هسته خرما به هنگام بیرون آمدن، آن قشر شیرین و مفید و مغذى را رها مى سازد، آنها نیز با اعمال خود تمام ارزش و شخصیت خویش را از دست مى دهند.
۳ ـ قرآن در بحث هاى فوق مانند دیگر بحث ها، هرگز تمام یک قوم را به خاطر گناه اکثریت مورد ملامت قرار نمى دهد، بلکه با تعبیر فریق و همچنین اکثر سهم اقلیت با تقوا و مؤمن را محفوظ مى دارد، و این است راه و رسم حق طلبى و حق جوئى.
 

منبع (ادامه ...):

https://t.me/fazylatha

**************

 

بخش فیلم

*****

التماس دعا

موضوع : قرآن کریم,
برچسب ها : تفسیر سوره مبارکه بقره,ابن عباس,تفسیر سوره بقره,تفسیر,تفسیر قرآن,تفسیر قرآن کریم,ابن صوریا,دانشمند یهودى,دانشمند,یهودى,لجاج,عناد,پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله),پیمان شکنان یهود,یهود, تفکر در آیات قرآن, تفکر در قرآن,انسان پاکدل,عظمت قرآن,قلب,گناه,تاریک,فاسقان,فاسق,پیمان شکنى,تاریخ,خداوند,کوه طور,پیمان,تورات,بنى نضیر,بنى قریظه,مدینه,جنگ احزاب,مشرکان مکه,صهیونیست,اسرائیل غاصب,کتاب الهى,علماى یهود,رسالت,مبعوث,خودخواهى,دنیا پرستى,طاعت پروردگار,طاعت,پروردگار,بندگى,هسته خرما,قرآن,با تقوا,مؤمن,حق طلبى,حق جوئى,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در دوشنبه 6 بهمن 1399ساعت 22:22 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 173 | |

تفسیر سوره مبارکه بقره آیات ۱۰۲ و ۱۰۳ ... | سلیمان و ساحران بابل ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

**************

تفسیر سوره مبارکه بقره آیات ۱۰۲ و ۱۰۳

وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ عَلَىٰ مُلْكِ سُلَيْمَانَ ۖ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَٰكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ ۚ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّىٰ يَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَكْفُرْ ۖ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ ۚ وَمَا هُم بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنفَعُهُمْ ۚ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ ۚ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ
و (یهود) از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم مى خواندند پیروى کردند. و سلیمان کافر نشد (و هرگز دست به سحر نیالود). ولى شیاطین کفر ورزیدند. و به مردم سحر آموختند. و (نیز یهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پیروى کردند. حال آنکه آن دو به هیچ کس چیزى (از سحر) یاد نمى دادند، مگر این که (از پیش به او) مى گفتند: «ما وسیله آزمایشیم، کافر نشو (و سوء استفاده نکن.)» ولى آنها از آن دو فرشته، مطالبى را مى آموختند که بتوانند بوسیله آن، میان مرد و همسرش جدایى بیفکنند. در حالى که هیچ گاه نمى توانند بدون اجازه خداوند، به کسى زیان برسانند. آنها مطالبى را فرا مى گرفتند که به آنان زیان مى رسانید و نفعى نمى داد. به یقین مى دانستند هر کسى خریدار این گونه متاع باشد، در آخرت بهره اى نخواهد داشت. و چه بد و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر مى دانستند!
وَلَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ خَيْرٌ ۖ لَّوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ
و اگر آنها ایمان مى آوردند و پرهیزگارى پیشه مى کردند، به یقین پاداشى که نزد خداست، براى آنان بهتر بود، اگر آگاهى داشتند.

سوره مبارکه بقره آیات ۱۰۲ و ۱۰۳

سلیمان و ساحران بابل
از احادیث چنین بر مى آید که در زمان سلیمانِ پیامبر(علیه السلام)، گروهى در کشور او به عمل سحر و جادوگرى پرداختند، سلیمان دستور داد تمام نوشته ها و اوراق آنها را جمع آورى کرده در محل مخصوصى نگه دارى کنند (این نگهدارى شاید به خاطر آن بوده که مطالب مفیدى براى دفع سحر ساحران در میان آنها وجود داشته).
پس از وفات سلیمان(علیه السلام) گروهى آنها را بیرون آورده و شروع به اشاعه و تعلیم سحر کردند، بعضى از این موقعیت استفاده کرده، گفتند: سلیمان(علیه السلام) اصلاً پیامبر نبود، بلکه به کمک همین سحر و جادوگرى ها بر کشورش مسلط شد و امور خارق العاده انجام مى داد!
گروهى از بنى اسرائیل هم از آنها تبعیت کردند و سخت به جادوگرى دل بستند، تا آنجا که دست از تورات نیز برداشتند.
هنگامى که پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) ظهور کرد و ضمن آیات قرآن اعلام نمود سلیمان(علیه السلام) از پیامبران خدا بوده است، بعضى از احبار و علماى یهود گفتند:
از محمّد تعجب نمى کنید که مى گوید سلیمان(علیه السلام) پیامبر است در صورتى که او ساحر بوده؟.
این گفتار یهود علاوه بر این که تهمت و افتراى بزرگى نسبت به این پیامبر الهى محسوب مى شد، لازمه اش تکفیر سلیمان(علیه السلام) بود; زیرا طبق گفته آنان سلیمان مرد ساحرى بوده که خود را به دروغ پیامبر خوانده و این عمل موجب کفر است
آیات فوق به آنها پاسخ مى گوید.
به هر حال، نخستین آیه مورد بحث فصل دیگرى از زشتکارى هاى یهود را معرفى مى کند که پیامبر بزرگ خدا سلیمان(علیه السلام) را به سحر و جادوگرى متهم ساختند، مى گوید: آنها از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم مى خواندند پیروى کردند (وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطینُ عَلى مُلْکِ سُلَیْمانَ).
ضمیر در جمله وَ اتَّبَعُوا ممکن است اشاره به یهودیان معاصر پیامبر باشد، یا معاصران سلیمان و یا همه آنان.
منظور از شیاطین نیز ممکن است، انسان هاى طغیانگر و یا جن و یا اعم از هر دو باشد.
پس از آن، قرآن به دنبال این سخن اضافه مى کند: سلیمان هرگز کافر نشد (وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ).
او هرگز به سحر توسل نجست، و از جادوگرى براى پیشبرد اهداف خود استفاده نکرد، ولى شیاطین کافر شدند، و به مردم تعلیم سحر دادند (وَ لکِنَّ الشَّیاطینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النّاسَ السِّحْرَ).
آنها (یهود) همچنین از آنچه بر دو فرشته بابل، هاروت و ماروت نازل گردید پیروى کردند (وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ).
آرى آنها از دو سو دست به سوى سحر دراز کردند: یکى از سوى تعلیمات شیاطین در عصر سلیمان(علیه السلام)، و دیگرى از سوى تعلیماتى که به وسیله هاروت و ماروت دو فرشته خدا در زمینه ابطال سحر به مردم داده بودند.
در حالى که دو فرشته الهى (تنها هدفشان این بود که مردم را به طریق ابطال سحر ساحران آشنا سازند) و لذا به هیچ کس چیزى یاد نمى دادند، مگر این که قبلاً به او مى گفتند: ما وسیله آزمایش تو هستیم، کافر نشو ! (و از این تعلیمات سوء استفاده مکن) (وَ ما یُعَلِّمانِ مِنْ أَحَد حَتّى یَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاتَکْفُرْ).

خلاصه، این دو فرشته زمانى به میان مردم آمدند که بازار سحر داغ بود و مردم گرفتار چنگال ساحران. آنها مردم را به طرز ابطال سحر ساحران آشنا ساختند ولى از آنجا که خنثى کردن یک مطلب (همانند خنثى کردن یک بمب) فرع بر این است که انسان نخست از خود آن مطلب آگاه باشد، و بعد طرز خنثى کردن آن را یاد بگیرد، ناچار بودند فوت و فن سحر را قبلاً شرح دهند.
ولى سوء استفاده کنندگان یهود، همین را وسیله قرار دادند براى اشاعه هر چه بیشتر سحر، و تا آنجا پیش رفتند که پیامبر بزرگ الهى، سلیمان(علیه السلام) را نیز متهم ساختند که اگر عوامل طبیعى به فرمان او است یا جن و انس از او فرمان مى برند، همه مولود سحر است، آرى این است راه و رسم بدکاران که همیشه براى توجیه مکتب خود، بزرگان را متهم به پیروى از آن مى کنند.
به هر حال آنها از این آزمایش الهى پیروز بیرون نیامدند از آن دو فرشته مطالبى را مى آموختند که بتوانند به وسیله آن میان مرد و همسرش جدائى بیفکنند (فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ).
ولى قدرت خداوند مافوق همه این قدرت ها است، آنها هرگز نمى توانند بدون فرمان خدا به احدى ضرر برسانند (وَ ما هُمْ بِضارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَد إِلاّ بِإِذْنِ اللّهِ).
آنها قسمت هائى را یاد مى گرفتند که براى ایشان ضرر داشت و نفع نداشت (وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ).
آرى آنها این برنامه سازنده الهى را تحریف کردند به جاى این که از آن به عنوان وسیله اصلاح و مبارزه با سحر استفاده کنند، آن را وسیله فساد قرار دادند با این که مى دانستند هر کسى خریدار این گونه متاع باشد بهره اى در آخرت نخواهد داشت (وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِی الآْخِرَةِ مِنْ خَلاق).
چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند اگر علم و دانشى مى داشتند (وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ).
آنها آگاهانه، به سعادت و خوشبختى خود و جامعه اى که به آن تعلق داشتند پشت پا زدند و در گرداب کفر و گناه غوطه ور شدند در حالى که اگر ایمان مى آوردند و تقوا پیشه مى کردند پاداشى که نزد خدا بود براى آنان از همه این امور بهتر بود، اگر توجه داشتند (وَ لَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِنْ عِنْدِ اللّهِ خَیْرٌ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ).

۱ ـ ماجراى هاروت و ماروت
درباره این دو فرشته که به سرزمین بابل آمدند، افسانه ها و اساطیر عجیبى به وسیله داستان پردازان ساخته شده و به این دو ملک بزرگ الهى بسته اند، تا آنجا که به آنها چهره خرافى داده اند، و حتى کار تحقیق و مطالعه پیرامون این حادثه تاریخى را بر دانشمندان مشکل ساخته اند، آنچه از میان همه اینها صحیح تر به نظر مى رسد و با موازین عقلى، تاریخى و منابع حدیث سازگار است همان است که در ذیل مى خوانید:
در سرزمین بابل سحر و جادوگرى به اوج خود رسید، باعث ناراحتى و ایذاء مردم گردیده بود، خداوند دو فرشته را به صورت انسان مأمور ساخت که عوامل سحر و طریق ابطال آن را به مردم بیاموزند، تا بتوانند خود را از شر ساحران بر کنار دارند.
ولى این تعلیمات بالاخره قابل سوء استفاده بود; چرا که فرشتگان ناچار بودند براى ابطال سحر ساحران، طرز آن را نیز تشریح کنند، تا مردم بتوانند از این راه به پیشگیرى بپردازند، این موضوع سبب شد که گروهى پس از آگاهى از طرز سحر، خود در ردیف ساحران قرار گرفتند و موجب مزاحمت تازه اى براى مردم شدند.
با این که آن دو فرشته به مردم هشدار دادند که این یک نوع آزمایش الهى براى شما است و حتى گفتند: سوء استفاده از این تعلیمات یک نوع کفر است، اما آنها به کارهائى پرداختند که موجب ضرر و زیان مردم شد .
آنچه در بالا آوردیم چیزى است که از بسیارى از احادیث و منابع اسلامى استفاده مى شود و هماهنگى آن با عقل و منطق آشکار است، از جمله حدیثى که از عیون اخبار الرضا (علیه السلام) نقل شده (که در یک طریق از خود امام على بن موسى الرضا(علیهما السلام) و در طریق دیگرى از امام حسن عسکرى(علیه السلام)است) به روشنى این معنى را تأئید مى کند.(
اما متأسفانه بعضى از مورخان و نویسندگان دائرة المعارف ها و حتى بعضى از مفسران در این زمینه تحت تأثیر افسانه هاى مجعولى قرار گرفته اند و داستانى را که در افواه بعضى از عوام مشهور است درباره این دو فرشته معصوم الهى ذکر کرده اند که: آنان دو فرشته بودند، خداوند آنها را براى این به زمین فرستاد تا بدانند اگر آنها نیز جاى انسان ها بودند از گناه مصون نمى ماندند، و خدا را معصیت مى کردند، آنها هم پس از فرود آمدن به زمین مرتکب چندین گناه بزرگ شدند و به دنبال آن افسانه اى درباره ستاره زهره نیز ساختند، همه اینها بى اساس و جزء خرافات است و قرآن از این امور پاک مى باشد و اگر تنها در متن آیات فوق بیندیشیم خواهیم دید که بیان قرآن هیچ ارتباطى با این مسائل ندارد .

۲ ـ واژه هاروت و ماروت
نام هاروت و ماروت به عقیده بعضى از نویسندگان، ایرانى الاصل است او مى گوید: در کتاب ارمنى با نام هرروت به معنى حاصل خیزى و مروت به معنى بى مرگى برخورد کرده است، او معتقد است که هاروت و ماروت مأخوذ از این دو لفظ مى باشد.
ولى این استنباط دلیل روشنى ندارد.
در اوستا الفاظ هرودات که همان خرداد باشد و همچنین امردات به معنى بى مرگ که همان مرداد است به چشم مى خورد.
دهخدا در لغت نامه خود نیز مطلبى در این زمینه نقل کرده است که بى شباهت به معنى اخیر نیست.
و عجیب این که: بعضى هاروت و ماروت را دو مرد از ساکنان بابل دانسته اند و بعضى حتى آنها را به عنوان شیاطین معرفى کرده اند در حالى که آیه فوق به وضوح این مسائل را رد مى کند.

۳ ـ چگونه فرشته، معلم انسان مى شود؟
در اینجا سؤالى باقى مى ماند و آن این که: طبق ظاهر آیات فوق و روایات متعدد ـ چنان که گفتیم ـ هاروت و ماروت دو فرشته الهى بودند که براى مبارزه با اذیت و آزار ساحران به تعلیم مردم پرداختند.
آیا به راستى فرشته مى تواند معلم انسان باشد؟
پاسخ این سؤال در همان احادیث ذکر شده است و آن این که خداوند آنها را به صورت انسان هائى در آورد تا بتوانند این رسالت خود را انجام دهند، این حقیقت را مى توان از آیه ۹ سوره انعام نیز دریافت آنجا که مى گوید: وَ لَوْ جَعَلْناهُ مَلَکاً لَجَعَلْناهُ رَجُلاً: اگر او (پیامبر) را فرشته اى قرار مى دادیم حتماً او را به صورت مردى جلوه گر مى ساختیم .
۴ ـ هیچ کس بدون اذن خدا قادر بر کارى نیست
در آیات فوق خواندیم ساحران نمى توانستند بدون اذن پروردگار به کسى زیان برسانند این به آن معنى نیست که جبر و اجبارى در کار باشد، بلکه اشاره به یکى از اصول اساسى توحید است که همه قدرت ها در این جهان از قدرت پروردگار سرچشمه مى گیرد، حتى سوزندگى آتش و برندگى شمشیر بى اذن و فرمان او نمى باشد.
چنان نیست که ساحر بتواند بر خلاف اراده خدا در عالم آفرینش دخالت کند، و چنین نیست که خدا را در قلمرو حکومتش محدود نماید بلکه اینها خواص و آثارى است که او در موجودات مختلف قرار داده، بعضى، از آن حسنِ استفاده مى کنند و بعضى سوءِ استفاده، و این آزادى و اختیار که خدا به انسان ها داده نیز وسیله اى است براى آزمودن و تکامل آنها.

۵ ـ سحر چیست و از چه زمانى پیدا شده؟
در این که سحر چیست، و از چه تاریخى به وجود آمده؟ بحث فراوان است، این قدر مى توان گفت که سحر از زمانهاى خیلى قدیم در میان مردم رواج داشته است، ولى تاریخ دقیقى براى آن در دست نیست، و نیز نمى توان گفت، چه کسى براى نخستین بار جادوگرى را به وجود آورد؟
ولى از نظر معنى و حقیقت سحر مى توان گفت: سحر نوعى اعمال خارق العاده است که آثارى از خود در وجود انسان ها به جا مى گذارد و گاهى یک نوع چشم بندى و تردستى است، و گاه تنها جنبه روانى و خیالى دارد.
سحر از نظر لغت به دو معنى آمده است:
۱ ـ به معنى خدعه، نیرنگ، شعبده و تردستى و به تعبیر قاموس اللغه : سحر یعنى خدعه کردن.
۲ ـ کُلُّ ما لَطُفَ وَ دَقَّ: آنچه عوامل آن نامرئى و مرموز باشد .
در مفردات راغب که مخصوص واژه هاى قرآن است به سه معنى اشاره شده:
۱ ـ خدعه و خیالات بدون حقیقت و واقعیت، همانند شعبده و تردستى.
۲ ـ جلب شیطان ها از راه هاى خاصى و کمک گرفتن از آنان.
۳ ـ معنى دیگرى است که بعضى پنداشته اند و آن این که: ممکن است با وسائلى ماهیت و شکل اشخاص و موجودات را تغییر داد، مثلاً انسان را به وسیله آن به صورت حیوانى در آورد، ولى این نوع خیال و پندارى بیش نیست و واقعیت ندارد.
از بررسى حدود ۵۱ مورد کلمه سحر و مشتقات آن در سوره هاى قرآن از قبیل: سوره طه، شعراء، یونس، اعراف و... راجع به سرگذشت پیامبران خدا: موسى، عیسى و پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) به این نتیجه مى رسیم که: سحر از نظر قرآن به دو بخش تقسیم مى شود:
۱ ـ آنجا که مقصود از آن فریفتن، تردستى، شعبده و چشم بندى است و حقیقتى ندارد چنان که مى خوانیم: فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى: ریسمان ها و عصاهاى جادوگران زمان موسى در اثر سحر، خیال مى شد که حرکت مى کنند
و در آیه دیگر آمده است: فَلَمّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْیُنَ النّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُم: هنگامى که ریسمان ها را انداختند، چشم هاى مردم را سحر کردند و آنها را ارعاب نمودند
از این آیات روشن مى شود سحر داراى حقیقتى نیست که بتواند در اشیاء تصرفى کند و اثرى بگذارد، بلکه این تردستى و چشم بندى ساحران است که آن چنان جلوه مى دهد.
۲ ـ از بعضى آیات قرآن استفاده مى شود که بعضى از انواع سحر به راستى اثر مى گذارد مانند آیه فوق که مى گوید: آنها سحرهائى را فرا مى گرفتند که میان مرد و همسرش جدائى مى افکند (فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ).
یا تعبیر دیگرى که در آیات فوق بود که آنها چیزهائى را فرا مى گرفتند که مضر به حالشان بود و نافع نبود (وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُم).
ولى آیا تأثیر سحر فقط جنبه روانى دارد؟ و یا این که اثر جسمانى و خارجى هم ممکن است داشته باشد؟
در آیات بالا اشاره اى به آن نشده، و لذا بعضى معتقدند اثر سحر، تنها در جنبه هاى روانى است.
نکته دیگرى که در اینجا تذکر آن لازم است این که: به نظر مى رسد قسمت قابل توجهى از سحرها به وسیله استفاده از خواص شیمیائى و فیزیکى به عنوان اغفال مردم ساده لوح انجام مى شده است.
مثلاً در تاریخِ ساحرانِ زمانِ موسى(علیه السلام) مى خوانیم: آنها درون ریسمان ها و عصاهاى خویش مقدارى مواد شیمیائى مخصوص (احتمالاً جیوه و مانند آن) قرار داده بودند که پس از تابش آفتاب، و یا بر اثر وسائل حرارتى که در زیر آن تعبیه کرده بودند، به حرکت در مى آمدند، و تماشاکنندگان خیال مى کردند آنها زنده اند.
این گونه سحرها حتى در زمان ما نیز کمیاب نیست.
۶ ـ سحر از نظر اسلام
در این مورد فقهاى اسلام همه مى گویند: یاد گرفتن و انجام اعمال سحر و جادوگرى حرام است.
در این قسمت احادیثى از پیشوایان بزرگ اسلام رسیده است که در کتاب هاى معتبر ما نقل گردیده، از جمله این که:
على(علیه السلام) مى فرماید: مَنْ تَعَلَّمَ شَیْئاً مِنَ السِّحْرِ قَلِیلاً أَوْ کَثِیراً فَقَدْ کَفَرَ وَ کانَ آخِرَ عَهْدِهِ بِرَبِّه...: کسى که سحر بیاموزد، کم یا زیاد، کافر شده است، و رابطه او با خداوند به کلى قطع مى شود... .
اما همان طور که گفتیم چنانچه یاد گرفتن آن به منظور ابطال سحر ساحران باشد اشکالى ندارد، بلکه گاهى به عنوان واجب کفائى مى بایست عده اى سحر را بیاموزند تا اگر مدعىِ دروغگوئى خواست از این طریق مردم را اغفال یا گمراه کند، سحر و جادوى او را ابطال نمایند، و دروغ مدعى را فاش سازند.
شاهد این سخن که اگر سحر براى ابطال سحر و حل و گشودن آن باشد بى مانع است، حدیثى است که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده، در این حدیث مى خوانیم:
یکى از ساحران و جادوگران که در برابر انجام عمل سحر مزد مى گرفت خدمت امام صادق(علیه السلام) رسیده عرض کرد: حرفه من سحر بوده است و در برابر آن مزد مى گرفتم، خرج زندگى من نیز از همین راه تامین مى شد، و با همان در آمد، حج خانه خدا را انجام داده ام، ولى اکنون آن را ترک و توبه کرده ام، آیا براى من راه نجاتى هست ؟
امام صادق(علیه السلام) در پاسخ فرمود: عقده سحر را بگشا، ولى گره جادوگرى مزن .
از این حدیث استفاده مى شود براى گشودن گره سحر، آموختن و عمل آن بى اشکال است.

۷ ـ جادوگرى از نظر تورات
سحر و جادوگرى از نظر کتب عهد قدیم (تورات و کتب ملحق به آن) نیز ناروا و بسیار ناپسند است، زیرا در تورات مى خوانیم: با صاحبان اجِنَّه توجه مکنید و جادوگران را متفحص نشوید تا (مبادا) از آنها ناپاک شوید و خداوند خداى شما منم .
و در جاى دیگر تورات آمده: و کسى که با صاحبان اجنه و جادوگران توجه مى نماید تا آن که از راه زنا پیروى ایشان نماید روى عتاب خود را به سوى او گردانیده او را از میان قومش منقطع خواهم ساخت .
قاموس کتاب مقدس در این باره مى نویسد: و پر واضح است که سحر در شریعت موسوى راه نداشت، بلکه شریعت، اشخاصى را که از سحر مشورت طلبى مى نمودند به شدیدترین قصاص ها ممانعت مى نمود .
ولى جالب اینجا است که نویسنده قاموس کتاب مقدس اعتراف مى کند با وجود این، یهود سحر و جادوگرى را فرا گرفتند، و بر خلاف تورات به آن معتقد شدند، او به دنبال مطلب قبل مى گوید: لکن با وجود اینها این ماده فاسده در میان قوم یهود داخل گردید، قوم به آن معتقد شدند و در وقت حاجت بدان پناه بردند .
به همین دلیل قرآن آنها را شدیداً مورد نکوهش قرار داده، و آنها را سوداگرانى مى شمرد که خود را به بدترین بهائى فروختند.
۸ ـ سحر در عصر ما
امروز یک سلسله علوم وجود دارد که در گذشته ساحران با استفاده از آنها برنامه هاى خود را عملى مى ساختند:
۱ ـ استفاده از خواص ناشناخته فیزیکى و شیمیائى اجسام، چنان که قبلاً نیز اشاره کردیم، همان طور که در داستان ساحران زمان موسى(علیه السلام) آمده که آنها با استفاده از خواص فیزیکى و شیمیائى مانند جیوه و ترکیبات آن، توانستند چیزهائى به شکل مار بسازند و به حرکت در آوردند.
البته استفاده از خواص فیزیکى و شیمیائى اجسام هرگز ممنوع نیست، بلکه باید هر چه بیشتر از آنها آگاه شد و در زندگى از آن استفاده کرد، ولى اگر از خواص مرموز آنها براى اغفال و فریب مردم ناآگاه استفاده شود، و به راه هاى غلطى سوق داده شوند، یکى از مصادیق سحر محسوب خواهد شد (دقت کنید). ۲ ـ استفاده از خواب مغناطیسى، هیپنوتیزم، و مانیه تیزم، و تله پاتى، (انتقال افکار از فاصله دور).
البته این علوم نیز از علوم مثبتى است که مى تواند در بسیارى از شئون زندگى مورد بهره بردارى صحیح قرار گیرد، ولى ساحران از آن سوء استفاده مى کردند و براى اغفال و فریب مردم آنها را به کار مى گرفتند.
اگر امروز هم کسى از آنها چنین استفاده اى را در برابر مردم بى خبر کند، سحر محسوب خواهد شد.
کوتاه سخن این که: سحر معنى وسیعى دارد که همه آنچه در اینجا گفتیم و در سابق اشاره شد نیز در بر مى گیرد.
این نکته، نیز به ثبوت رسیده که نیروى اراده انسان، قدرت فراوانى دارد و هنگامى که در پرتو ریاضت هاى نفسانى قوى تر شود کارش به جائى مى رسد که در موجودات محیط خود تأثیر مى گذارد، همان گونه که مرتاضان بر اثر ریاضت اقدام به کارهاى خارق العاده مى کنند.
این نیز قابل توجه است که: ریاضت ها گاهى مشروع است و گاهى نامشروع، ریاضت هاى مشروع در نفوس پاک، نیروى سازنده ایجاد مى کند، و ریاضت هاى نامشروع نیروى شیطانى، و هر دو ممکن است منشأ خارق عادات گردد که در اولى مثبت و سازنده و در دوم مخرب است.

منابع (ادامه ...):

https://t.me/fazylatha

**************

 

بخش فیلم

*****

التماس دعا

موضوع : قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,
برچسب ها : سوره مبارکه بقره,تفسیر قرآن کریم,سوره بقره,تفسیر سوره مبارکه بقره,تفسیر قرآن,تفسیر سوره بقره,سلیمان,ساحران بابل,سلیمان پیامبر(علیه السلام),سحر و جادوگرى,جادوگرى,بنى اسرائیل,تورات,پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله),ظهور,آیات قرآن,پیامبران خدا,علماى یهود,ساحر,یهود,تهمت,افترا,تکفیر,سلیمان (علیه السلام),شیاطین,جن,قرآن,دو فرشته بابل,هاروت و ماروت,تعلیمات شیاطین,فرشته خدا,ابطال سحر,فرشته الهى,وسیله آزمایش,تعلیمات,سوء استفاده,قدرت خداوند,وسیله فساد,آگاهانه,سعادت و خوشبختى,گرداب کفر و گناه,تقوا,سرزمین بابل,مزاحمت,هشدار,آزمایش الهى,کفر,احادیث,منابع اسلامى,عقل و منطق,توحید,قدرت پروردگار خدعه,نیرنگ,شعبده و تردستى,سوره طه,شعراء,یونس,اعراف,موسى,عیسى,پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله),حرام,اغفال,گمراه,دروغ,فریب مردم,اراده انسان,,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در پنجشنبه 9 بهمن 1399ساعت 2:27 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 148 | |

مردان بزرگ و انسانهای ... | شهید حمید حسینی ... | شهید سید مجتبی حسینی ... | شهید سید علی حسینی ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

**************

دستوراتِ قرآن ... | از دنیاى شما محبّت سه چیز در دل من نهاده شد ... | مردان بزرگ و انسانهای ... | شهید حمید حسینی ... | شهید سید مجتبی حسینی ... | شهید سید علی حسینی ... | شهید سید اسماعیل حسینی ...

ویژه نامه پیروزی انقلاب اسلامی ایران ... | صبر بر بلا ارزشمندتر از غفلت به هنگام آسایش ... | حقّ فرزند دختر بر پدر ... | ادب اسلامی در سخن گفتن گسترش یابد ... | به یاد شهدا ...

**************

 

بخش فیلم

*****

التماس دعا

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,
برچسب ها : دستورات قرآن,قرآن,محبت,مردان بزرگ,شهید حمید حسینی,شهید سید مجتبی حسینی,شهید سید علی حسینی,شهید سید اسماعیل حسینی,پیروزی انقلاب اسلامی,انقلاب اسلامی ایران,پیروزی,صبر بر بلا,ارزشمند,غفلت,آسایش,حق فرزند,دختر,پدر,ادب اسلامی,سخن گفتن,یاد شهدا,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در چهارشنبه 22 بهمن 1399ساعت 17:38 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 173 | |

ویژه شهادت امام سجاد (ع) ... | امام سجاد (ع)؛ قهرمان اهل بیت (ع) ... | شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ یَرِ‌ثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

منبع (ادامه ...)

انقلاب اشک - ویژه نامه شهادت امام سجاد علیه السلام

قبله ی اهل سجود - ویژه نامه شهادت امام زین العابدین علیه السلام

 ویژه نامه شهادت امام سجاد علیه السلام

 ویژه نامه شهادت امام سجاد علیه السلام

برخی موارد مرتبط:

http://www.aviny.com/nohe-shear/special/sh-emam-sajad.aspx

انسان ۲۵۰ ساله | امام سجاد علیه‌السلام؛ قهرمان اهل بیت علیهم‌السلام

شهید مدافع حرم شهید محمدتقی سالخورده

ولادت : ۱۳۶۵/۱۰/۰۲ ، نکا

شهادت : ۱۳۹۵/۰۱/۲۱ ، خان طومان حلب

بخشی از وصیت نامه شهید :

در میان ما، انسان‌هایی وجود دارند که فقط نیمه خالی لیوان را نگاه می‌کند، حتی اگر لیوان پر هم باشد، از پر بودن لیوان ایراد می‌گیرند. در گوشه و کنار شنیده می‌شود که این شهدا کشته بازی‌های سیاسی بزرگان شده‌اند. این حرف‌ها را نزنید. هر کسی که جان خود را مخلصانه در کف دست خود می‌گیرد، بدانید که برای بازی‌های سیاسی بزرگان نیست. نگویید ندانسته کار می‌کنند. نگویید فریب خوردند. بلکه کارشان ارزش الهی دارد. قصد تخریب رهبر را دارند، چه تهمت‌ها که به ایشان نزدند، واقعا بعضی از این تهمت‌ها بی‌شرمانه و بچه گانه است. عقل سالم می‌گوید برای جمعیت بیشتر از دو نفر، یک نفر رئیس و فرمانده شود. آیا عقلانی نیست برای جامعه‌ای که یک سو و یک هدف، منتظر ظهور امام زمان (عج) است، یک رهبر داشته باشد؟ ایشان امام زمان نیست، ایشان رهبر جامعه‌ای است که به لطف خدا پادگان امام زمان (عج) خواهد بود. ان شاالله.

شهید محمدحسین محمدخانی

تاریخ تولد : ۱۳۶۴/۴/۹
تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۸/۱۶
مکان شهادت : سوریه

بخشی از وصیت نامه شهید:

سلام بر شما (ائمه معصومین) که بندگان خاص خدایند و از هر چه که داشتید د ر راه خداوند و معبود و معشوق خویش گذشتید.سلام بر شما که متقیان راه اﷲ هستید.با الها! از این که به بنده ی حقیرت توفیق دادی که در راهت گام بردارد. تو را سپاس می گویم و از این که توفیقم دادی که در جبهه در کنار خالصان و مخلصان راهت قدم بر دارم، تو را شکر و سپاس می گویم.در این راه ، دیدار خودت را هم نصیبم گردان!

شهید مهدی طهماسبی

ولادت : ۱۳۶۲/۰۸/۱۴

شهادت : ۱۳۹۵/۰۳/۱۶

بخشی از وصیت شهید:

در این مسیر شبهات و تهمت های فراوانی به مدافعین حرم زده می شود اعم از گرفتن پول، مبارزه در راه بشار اسد، مبارزه در راه اعراب یا اینکه اگر وطن بود ما هم می رفتیم و … خیالی نیست وعده ما با همه این تهمت زنندگان و شایعه سازان باشد با حضرت زهرا (سلام الله علیها). اگرچه همه این شبهات و تهمت ها جواب های بسیار واضحی دارند که تا الان بارها و بارها گفته شده اند. اگر من سراپا تقصیر را فاکتور بگیرید به نظرم مدافعان حرم از بابصیرت ترین افراد زمان حال ما هستند. زیاد شنیده ام که می گویند ۲ تا بچه داری چرا می خواهی بروی؟ طوری می گویند به خاطر بچه هایت نرو که انگار من معنی زن و بچه را نمی فهمم و بویی از عشق نبرده ام یا دلم از سنگ است!اما به نظر من حقیر کاملاً برعکس است. رزمندگان و مجاهدان در همه زمان هایی که زندگی کرده اند عشقشان و محبتشان به خانواده صدها برابر بیشتر از کسانی است که ادعای فهمیدن بچه و زن و پدر و مادر و اقوام دارند. ادعای عشق و عاشقی دارند اما در این میان نکته ای وجود دارد که این قدر راحت از همه چیز دل می کنند.

شهید علی اکبر شیرودی

ولادت : ۱۳۳۴

شهادت : ۱۳۶۰/۰۲/۰۸

بخشی از وصیت شهید:

هنگامی که پرواز می کنم احساس می کنم همچون عاشق به سوی معشوق خود نزدیک می شوم و در بازگشت هرچند پروازم موفقیت آمیز بوده باشد، مقداری غمگین هستم چون احساس می کنم هنوز خالص نشده ام تا به سوی خداوند برگردم.اگر برای احیای اسلام نبود، هرگز اسلحه به دست نمی گرفتم و به جبهه نمی رفتم. پیروزیهای ما مدیون دستهای غیبی خداوند است. این کشاورز زاده تنکابنی، سرباز ساده اسلام است و به هیچ یک از حزب ها و گروه ها وابسته نیست. آرزو دارم که جنگ تمام شود و به زادگاهم بروم و به کار کشاورزی مشغول شوم.

شهید حسن آبشناسان

ولادت :۱۳۱۵/۰۲/۱۹

شهادت : ۱۳۶۴/۰۷/۰۸

فرازی از وصیت نامه شهید:

«آرزو داشتم، حج را در زمان حیات انجام دهم؛ چنانچه شهید شوم، انجام شده است. محل دفن من، کربلا باشد؛ اگر راه کربلا را خود باز کردم، آسان است، ولی اگر زودتر شهید شدم، پیکرم به صورت امانی در خاک بماند تا پس از بازشدن راه و انقلاب عراق، این کار انجام شود.» سفارش دیگر وی نیز به فرزندانش بوده است تا «در راه پیشرفت اسلام، کشور، کسب دانش و خدمت به اسلام کوشا باشند.»

شهید مصطفی صدرزاده

ولادت: ۱۳۶۵/۰۶/۱۹

شهادت: ۱۳۹۴/۰۸/۰۱

محل شهادت : حومه حلب

بخشی از وصیت نامه شهید :

آرزو دارم که دخترم فاطمه،‌فاطمی تربیت شود یعنی مدافع سرسخت ولایت، از دوستان،‌ آشنایان و فامیل و هرکس که حقی گردن ما دارد تقاضا می‌کنم بنده حقیر با ببخشد زیرا می‌دانم که اخلاق و رفتار من آنقدر خوب نبود که توفیق شهادت داشته باشم و این شما حتی که نصیب ما شد لطف و کرم و هدیه خدا بوده و مردم عزیز ایران یادمان باشد که به خاطر وجب به وجب این سرزمین و دین اسلام چقدر خون دادیم چقدر بچه‌های ما یتیم شدند،‌ زن‌ها بیوه، مادرها مجنون، پدرها گریان فقط و فقط برای خدا بود. در این ماه مبارک رمضان دل ما شکست،‌ دل امام زمان بیشتر و بیشتر که در مملکت شهدا حرمت ماه خدا توسط بعضی‌ها نگه‌داشته نشد و برادارن و خواهران من ماهواره و فرهنگ کثیف غرب مقصدی به جز آتش دوزخ ندارد. از ما گفتن ما که رفتیم…

برخی موارد مرتبط

 

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,
برچسب ها : زبور,تورات,زمين,بندگان شايسته,ارث,شهادت امام سجاد علیه السلام,انسان ۲۵۰ ساله,قهرمان,اهل بیت علیهم‌السلام,شهید مدافع حرم,شهید محمدتقی سالخورده,نکا,خان طومان,حلب,شهید محمدحسین محمدخانی,سوریه,شهید مهدی طهماسبی,شهید علی اکبر شیرودی,کشاورزی,شهید حسن آبشناسان,شهید عماد مغنیه,شهید مصطفی صدرزاده,فاطمی,ولایت,مدافع,ماهواره,فرهنگ کثیف غرب,یا زهراء سلام الله علیه,ظهور,امام خامنه ای,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در پنجشنبه 20 مرداد 1401ساعت 4:34 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 60 | |

مهمترین پایۀ اسلام ... | منظور دشمن از دگرگونی ... | شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت امام زمان (عج

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,نماز,
برچسب ها : حقيقت,زبور, تورات,سوره مبارکه انبیاء,نماز,زکات,روزه,حج,ولایت,روز غدیر,قرآن,امام باقر علیه السلام,شهید بهشتی,امام خامنه ای,شهید همت,شهید چمران,شهید زین الدین,شهید رضا مهرابی نژاد,شهید رمضان پناهی,شهید مدافع حرم,شهید سید احسان میر سیار,یا زهرا سلام الله علیها,رهبر معظم انقلاب اسلامی,ظهور,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در جمعه 21 مهر 1402ساعت 16:08 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 34 | |


صفحه قبل 1 صفحه بعد