بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ
و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
منبع (ادامه ...)
تفسیر صفحۀ ۲۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۴ - تفسیر نور:
تفسیر این آیه در ادامۀ آیه ۱۶۳ آمده است.
تفسیر صفحۀ ۲۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۵ - تفسیر نور:
«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَ لَوْ یَرَی الَّذِینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً وَ أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعَذابِ» و بعضی از مردم کسانی هستند که معبودهایی غیر از خداوند برای خود برمیگزینند و آنها را همچون دوست داشتن خدا، دوست میدارند؛ امّا آنان که ایمان دارند، عشقشان به خدا (از عشق مشرکان به معبودهاشان) شدیدتر است و آنها که (با پرستش بت به خود) ستم کردند، هنگامیکه عذاب خدا را مشاهده کنند، خواهند دانست که تمام نیروها، تنها به دست خداست و او دارای عذاب شدید است.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۵:
امام باقر علیهالسّلام میفرماید: مراد از «دوناللَّه» و «انداد» در این آیه، بتها نیستند؛ بلکه مراد پیشوایان ستمکار و گمراه هستند که مردم آنان را همچون خداوند دوست دارند. «کافی، ج ۱، ص ۳۷۴»
از جهت ادبی نیز کلمۀ «هم» در «یُحِبُّونَهُمْ»، برای انسان به کار می رود، نه اشیاء.
ریشۀ محبّت، کمالدوستی و جمالدوستی است. مؤمنان تمام کمالات و جمالها را در خداوند میبینند، لذا بیشترین عشق را به او ابراز میدارند.
عشق و محبّت مؤمنین، بر اساس شایستگی و لیاقت معشوق است و هرگز به سردی و خاموشی نمیگراید. امّا عشق مشرکان، بر اساس خیال و جهل و تقلید و هوسهای بیهوده است.
پیامهای سورۀ بقرۀ - آیۀ ۱۶۵:
۱. پرستش و محبّت غیر خدا، ممنوع است. «یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً یُحِبُّونَهُمْ»
۲. احساسات باید در رابطه با اعتقادات باشد. «الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ»
۳. برخی از مردم تا وقتی پردهها کنار نرود و قیامت را مشاهده نکنند، به پوچی و بیهودگی راه و فکر خویش پی نمیبرند. «وَ لَوْ یَرَی الَّذِینَ»
۴. قدرت در جذب نیرو مؤثر است «أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً»؛ پس جذب غیر او نشوید.
تفسیر صفحۀ ۲۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۶ - تفسیر نور:
«إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا وَ رَأَوُا الْعَذابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ» در آن هنگام که عذاب را مشاهده کنند و پیوند میانشان بریده (و دستشان از همه چیز قطع) گردد، پیشوایان (کفر)، از پیروان خود بیزاری جویند.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۶:
به هوش باشیم که رهبرمان کیست و محبّت و عشق چه کسی را در دل داریم؟
بدانیم طاغوتها و غیر خدا، ما را برای خودشان میخواهند تا با قدرت و ارادت ما، به هوسها و آرزوهای خود در دنیا برسند، ولی در قیامت همه را رها و از ما اظهار تنفّر و انزجار خواهند نمود.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۶:
۱. هر عشق و علاقه، که مایهای از عقل و فطرت نداشته باشد، دیر یا زود به سردی گراییده و یا به دشمنی کشیده میشود. «یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ» «تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُوا»
۲. محبّت، زمینۀ تبعیّت است. «یُحِبُّونَهُمْ» «اتُّبِعُوا»
۳. آیندهنگری لازمۀ عقل است. به کسی عشق و محبّت بورزیم که قدرت داشته باشد و در روز خطر، ما را حمایت کند. «إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُوا»
۴. معیار اصالت یا بی اصل بودن علاقهها و محبّتها، دیدن عذاب در روزهای خطرناک است. «رَأَوُا الْعَذابَ»
تفسیر صفحۀ ۲۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۷ - تفسیر نور:
«وَ قالَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنا کَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ کَما تَبَرَّؤُا مِنَّا کَذلِکَ یُرِیهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَیْهِمْ وَ ما هُمْ بِخارِجِینَ مِنَ النَّارِ» و (در آن موقع) پیروان گویند: ای کاش بار دیگری برای ما بود (که به دنیا برمیگشتیم) تا از این پیشوایان بیزاری جوییم، همانگونه که آنها (امروز) از ما بیزاری جستند. بدینسان خداوند اعمال آنها را که مایۀ حسرت آنهاست، به آنها نشان میدهد و هرگز از آتش دوزخ، بیرونآمدنی نیستند.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۷:
به فرمودۀ روایات، در قیامت صحنهها و مواقف متعدّدی است. در برخی از آنها مُهر سکوت بر لبها زده میشود و تنها با نگاههای پرحسرت به یکدیگر نگریسته و گریه میکنند.
در بعضی موارد، از همدیگر استمداد کرده و در صحنهای نسبت به هم ناله و نفرین میکنند. در این آیه میخوانیم که پیروان کفر نیز از حمایتها و عشقورزیهای خود نسبت به رهبرانشان به شدّت پشیمان میشوند.
ولی دیگر کار از کار گذشته و تنها حسرتی است که در دل دارند و با زبان میگویند: اگر ما بار دیگر برگردیم، هرگز دنبالهرو آنها نخواهیم بود. کسانیکه اینقدر بیوفا هستند که از ما در این روز تبرّی میجویند، ما هم اگر به دنیا برگردیم، از آنان تبرّی خواهیم جست. آنها حسرت میخورند، ولی مگر از حسرت، کاری ساخته است.
در آیات متعدّد، کلمۀ «خلود» در مورد عذاب به کار رفته است.
بعضی «خلود» را مدّت طولانی معنا میکنند، ولی از جملۀ «وَ ما هُمْ بِخارِجِینَ مِنَ النَّارِ» در این آیه استفاده میشود که «خلود» بهمعنای ابدیّت است، نه مدّت طولانی.
در روایات، نمونههایی از حسرت گنهکاران در قیامت به چشم میخورد که از جمله: کسانی هستند که اموال زیادی را برای وارثان خود میگذارند و خود در زمان حیات، کار خیری نمیکنند.
آنان در آن روز مشاهده میکنند که اگر وارث از ارث او کار خوبی انجام داده، در نامۀ وارث ثبت شده و اگر کار بدی کرده، شریکِ جرم وارث قرار گرفته است. «تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۵۱»
نمونۀ دیگر اهل حسرت، آنانکه عبادات بسیار دارند، ولی رهبری و ولایت علیّ بن ابی طالب علیهماالسّلام را نپذیرفتهاند. «بحار، ج ۲۷، ص ۱۸۴»
انسان، دارای اختیار است. اگر چنین نبود، پشیمانی و حسرت و تصمیم مجدّد در او راه نداشت. پشیمانی و حسرت، نشانۀ آن است که میتوانستیم کار دیگری انجام دهیم. و تصمیم مجدّد، رمز آن است که انسان میتواند با اراده و اختیار، هر راهی را که صلاح بداند، انتخاب کند.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۷:
۱. طاغوتها را رها کنیم. تا آنان ما را در قیامت رها نکردهاند، آنها را در دنیا رها کنیم. «فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ»
۲. در قیامت، چشم انسان حقیقتبین شده و بر کارهای خود، حسرت میخورد. «یُرِیهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ»
۳. آرزوی برگشت هست، ولی برگشتی نیست. «لَوْ أَنَّ لَنا کَرَّةً» «وَ ما هُمْ بِخارِجِینَ»
تفسیر صفحۀ ۲۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۸ - تفسیر نور:
«یا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلالاً طَیِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِین» ای مردم! از آنچه در زمین، حلال و پاکیزه است بخورید و از گام های (وسوسهانگیز) شیطان، پیروی نکنید. بهراستی که او دشمن آشکار شماست.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۸:
اسلام، همواره مردم را به بهره بردن از نعمتهای پاک و حلالِ خداوند، سفارش نموده و با هر گونه رهبانیّت و زهد بیجا مبارزه مینماید.
لذا هم خوردنیهای ناسالم را از شیطان میداند «إِنَّمَا الْخَمْرُ» «رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ» «مائده، ۹۰»
و هم نخوردن نابهجا را گام شیطان میداند «کُلُوا» «وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ» زیرا در برخی از نقلهای تاریخی آمده است که بعضی از طوائف عرب، قسمتی از زراعت و حیوانات را بدون دلیل بر خود حرام کرده بودند و گاهی نیز این تحریمها را به خداوند نسبت میدادند. آیه نازل شد تا رفع ابهام شود.
اسلام، به زندگی مادّی انسان توجّه کامل دارد و در رأس آنها نیازهای غذایی است که در این مورد، دهها آیه و صدها حدیث آمده است.
یکی از وظایف انبیاء نیز بیان خوردنیها و آشامیدنیهای حلال و حرام برای مردم است.
معمولًا قرآن در کنار اجازۀ مصرف، شرطی را بیان کرده است.
مثلًا در اینجا می فرماید: «کُلُوا» «حَلالًا طَیِّباً» همچنین میفرماید: «کُلُوا وَ اشْرَبُوا» «وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ» «بقره، ۶۰» بخورید و بیاشامید ولی در زمین فساد نکنید.
در آیۀ دیگر میفرماید: «کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا» «اعراف، ۳۱» بخورید و بیاشامید، ولی اسراف نکنید.
و در جای دیگر میفرماید: «فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا» «حج، ۲۸» بخورید و اطعام کنید.
در تفسیر برهان از امام صادق علیهالسّلام نقل شده است که شخصی به نام طارق، تصمیم گرفته بود تا از همسرش جدا شده و زندگی راهبانهای داشته باشد. حضرت فرمود: «ان هذا من خطوات الشیطان» این از گامهای شیطان است.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۸:
۱. شرط اساسی در مصرف، دو چیز است: حلال بودن، پاکیزه و دل پسندبودن. «کُلُوا»، «حَلالًا طَیِّباً»
۲. اسلام با بعضی ریاضتها مخالف است. «کُلُوا»
۳. بهرهگیری از محرّمات و چیزهای پلید و ناپاک، پیروی کردن از شیطان است. «کُلُوا» «حَلالًا طَیِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ»
۴. نیازهای طبیعی بشر، زمینهای برای انحراف و تسلّط شیطان است. باید ضمن تأمین نیاز، به لغزشهای آن توجّه داشت. «کُلُوا» «وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ»
۵. شیطان، انسان را قدمبهقدم منحرف میکند. باید از همان قدم اوّل مواظبت کرد. «خُطُواتِ الشَّیْطانِ»
۶. شیطان برای انحراف مردم، از راههای گوناگونی وارد میشود. «خُطُواتِ»
۷. وادار نمودن مردم به استفاده از حرامها و بازداشتن آنان از نعمتهای حلال، نمودی از دشمنی آشکار شیطان است. «کُلُوا» «حَلالًا طَیِّباً» «إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ»
تفسیر صفحۀ ۲۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۹ - تفسیر نور:
«إِنَّما یَأْمُرُکُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَی اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ» همانا (شیطان)، شما را فقط به بدی و زشتی فرمان میدهد و اینکه بر خداوند چیزهایی بگویید که به آن آگاه نیستید.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۹:
مراحل وسوسۀ شیطان:
در تفسیر روحالبیان آمده است که شیطان در وسوسۀ خود، مراحلی را طی میکند:
ابتدا به کفر دعوت مینماید. اگر موفق نشد، به بدعت، اگر موفق نشد، به گناهان کبیره، اگر موفق نشد به گناهان صغیره، اگر موفق نشد، به کارهای مباح به جای عبادات و اگر باز هم موفق نشد، به عباداتی دعوت می کند که پایینتر است؛ تا شخص از مرحلۀ بالاتر باز بماند.
فرمان شیطان، همان وسوسههای اوست. نه آنکه از انسان سلب اختیار کند تا انسان مجبور به گناه شود.
تأثیر فرمان شیطان، نشان ضعف ماست. هر گاه انسان ضعیف شد، وسوسههای شیطان را همچون فرمان مولا میپذیرد «إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَی الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ» «نحل، ۱۰۰» وگرنه اولیای خدا، در مرحلهای هستند که شیطان به آنان نفوذ ندارد. «إِنَّ عِبادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ» «حجر، ۴۲»
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۹:
۱. نشانۀ دشمنی شیطان، وسوسه برای انجام فحشا و افترا به خداوند است. «عَدُوٌّ مُبِینٌ إِنَّما یَأْمُرُکُمْ»
۲. شیطان، هم دستور به گناه میدهد، هم راه توجیه آن را نشان میدهد. فرمان به سوء و فحشا، همان دستور به گناه و فرمان افترا بستن به خدا، دستور به توجیه گناه است. «یَأْمُرُکُمْ» «وَ أَنْ تَقُولُوا»
۳. اظهار نظر درباره احکام دین و فتوا دادن بدون علم، حرام است. «أَنْ تَقُولُوا عَلَی اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ»
۴. حتّی در مقام تردید و شک، نباید چیزی را به خداوند نسبت داد، تا چه رسد به مواردی که بدانیم آن حرف و سخن از خدا نیست. بنابراین باید در تفسیر قرآن و بیان احکام دقّت کرد. «وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَی اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ»
منبع: تفسیر نور ، محسن قرائتی ، ج ۱ ، ص ۲۵۱ - ۲۵۸.
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۸۸تا۹۰
ذلك هدى الله يهدى به من يشاء من عباده و لو اءشركوا لحبط عنهم ما كانوا يعملون (۸۸)
اءولئك الذين ءاتيناهم الكتب و الحكم و النبوة فإن يكفر بها هؤلاء فقد وكلنا بها قوما ليسوا بها بكافرين (۸۹)
اءولئك الذين هدى الله فبهدئهم اقتده قل لا اءسلكم عليه اءجرا إن هو إلا ذكرى للعالمين(۹۰)
ترجمه :
۸۸ - اين هدايت خدا است كه هر كس از بندگان خود را بخواهد با آن راهنمائى ميكند، و اگر آنها مشرك شوند آنچه را عمل مى كردند نابود ميگردد.
۸۹ - آنها كسانى هستند كه كتاب و حكم و نبوت به آنان داديم و اگر نسبت به آن كفر ورزند (مهم نيست زيرا) كسانى را نگاهبان آن ساخته ايم كه نسبت به آن كافر نيستند.
۹۰- آنها كسانى هستند كه خداوند هدايتشان كرده پس به هدايت آنان اقتدا كن (و) بگو در برابر اين (رسالت و تبليغ ) پاداشى از شما نمى طلبم . اين رسالت چيزى جز يك يادآورى براى جهانيان نيست (و آگاه ساختن و بيدار كردن وظيفه من است و در برابر انجام وظيفه مزد معنى ندارد).
تفسیر
سه امتياز مهم
به دنبال ذكر نام گروههاى مختلفى از پيامبران الهى در آيات گذشته ، در اينجا اشاره به خطوط كلى و اصلى زندگانى آنها شده ، نخست ميفرمايد: اين هدايت خدا است كه بوسيله آن هر كس از بندگانش را بخواهد هدايت و رهبرى ميكند
(ذلك هدى الله يهدى به من يشاء من عباده ).
يعنى گرچه آنها مردان صالحى بودند و با نيروى عقل و انديشه و با تمام وجود خود در طريق هدايت گام بر مى داشتند، ولى باز اگر توفيق الهى شامل حال آنها نمى شد و دست پر مهر او، زير بازوى آنها را نمى گرفت ، امكان لغزش درباره همه آنها و هر كس ، وجود داشته و دارد.
سپس براى اينكه كسى تصور نكند آنها به اجبار در اين راه گام گذاشتند و همچنين كسى تصور نكند كه خداوند نظر خاص و استثنائى و بى دليل در مورد آنها داشته است ، مى فرمايد: اگر فرضا اين پيامبران با آنهمه مقام و موقعيتى كه داشتند مشرك ميشدند، تمام اعمالشان بر باد ميرفت (و لو اشركوا لحبط عنهم ما كانوا يعملون ).
يعنى آنها نيز مشمول همان قوانين الهى هستند كه درباره ديگران اجرا ميگردد و تبعيضى در كار نيست .
در آيه بعد به سه امتياز مهم كه پايه همه امتيازات انبياء بوده اشاره كرده اينها كسانى بودند كه كتاب آسمانى به آنان داده ايم و هم مقام حكم و هم نبوت (اولئك الذين آتينا هم الكتاب و الحكم و النبوة ).
البته منظور اين نيست كه همه آنها داراى كتاب آسمانى بودند بلكه چون سخن از مجموع آنها در ميان است كتاب به مجموع نسبت داده شده ، درست مثل اين است كه ميگوئيم : در فلان كتاب دانشمندان و كتب آنها معرفى شده است ، يعنى كتب آنهائيكه كتابى تاليف كرده اند.
ضمنا در اينكه منظور از حكم چيست ، سه احتمال وجود دارد:
۱- حكم به معنى عقل و فهم و درك يعنى علاوه بر اينكه كتاب آسمانى در اختيار آنها گذاشتيم قدرت درك و فهم آن را به آنها بخشيديم زيرا وجود كتاب بدون وجود درك و فهم قوى و كامل ، اثرى نخواهد داشت . ۲ - مقام داورى ، يعنى آنها در پرتو قوانين آسمانى كه از كتاب الهى استفاده مى كردند ميتوانستند در ميان مردم قضاوت كنند و شرائط يك قاضى و دادرس عادل همگى در آنها بطور كامل جمع بود.
۳- حكومت و زمامدارى ، زيرا آنها علاوه بر مقام نبوت و رسالت ، داراى مقام حكومت نيز بودند. شاهد بر معانى فوق علاوه بر اينكه معنى لغوى حكم با تمام اين معانى تطبيق مى كند اين است كه در آيات مختلف قرآن نيز حكم در اين معانى بكار رفته است . و هيچ مانعى ندارد كه حكم در آيه فوق در يك معنى جامع كه همه مفاهيم سه گانه فوق را شامل شود، استعمال شده باشد، زيرا حكم در اصل - آنچنان كه راغب در كتاب مفردات ميگويد به معنى منع و جلوگيرى است ، و از آنجا كه عقل جلو اشتباهات و خلافكاريها را ميگيرد، همچنين قضاوت صحيح مانع از ظلم و ستم است ، و حكومت عادل جلو حكومتهاى نارواى ديگران را ميگيرد، در هر يك از اين سه معنى استعمال مى شود.
البته همان گونه كه اشاره كرديم كه همه انبياء داراى اين همه مقامات نبودند ولى هنگامى كه احكامى به جمعى اسناد داده ميشود، لزومى ندارد كه همه افراد آن جمع داراى تمام آن احكام باشند، بلكه ممكن است بعضى از آنها فقط داراى بعضى از آن احكام باشند و لذا موضوع كتاب آسمانى كه تنها براى عده اى از انبياى نامبرده وجود داشته مشكلى براى ما در فهم آيه فوق ايجاد نميكند.
سپس مى فرمايد: اگر اين جمعيت ، يعنى مشركان و اهل مكه و مانند آنها، اين حقايق را نپذيرند، دعوت تو بدون پاسـخ نمى ماند، زيرا ما جمعيتى را ماموريت داده ايم كه نه تنها آن را بپذيرند بلكه آن را محافظت و نگهبانى كنند جمعيتى كه در راه كفر گام بر نميدارند و در برابر حق تسليمند (فان يكفر بها هؤلاء فقد وكلنا بها قوما ليسوا بها بكافرين ).
در تفسير المنار و تفسير روح المعانى از بعضى از مفسران نقل شده كه منظور از اين جمعيت ، ايرانيان هستند، (كه به زودى اسلام را پذيرفتند و در پيشرفت آن با تمام قوا كوشيدند و دانشمندان آنها در فنون مختلف اسلامى كتابهاى فراوان تاليف كردند).
در آخرين آيه ، برنامه اين پيامبران بزرگ را يك سرمشق عالى هدايت به پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) معرفى كرده ، و مى گويد: اينها كسانى هستند كه مشمول هدايت الهى شده اند و به هدايت آنها اقتدا كن (اولئك الذين هدى الله فبهداهم اقتده ).
اين آيه بار ديگر تاكيد مى كند كه اصول دعوت همه پيامبران الهى يكى است ، اگر چه از نظر ويژگيها و خصوصيات ، به تناسب نيازمنديهاى مختلف هر زمان تفاوتهاى قابل ملاحظه اى داشته اند، و آئين هاى بعدى كاملتر از آئين هاى قبلى بوده اند كلاسهاى علمى و تربيتى ، تا به آخرين آنها كه برنامه نهائى است ، يعنى اسلام ، رسيده است .
در اينكه منظور از اين هدايت كه بايد سرمشق پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) قرار گيرد چيست ؟ بعضى از مفسران احتمال داده اند كه همان صبر و پايدارى در مقابل مشكلات ، و بعضى گفته اند مقصود توحيد و تبليغ رسالت است ، ولى ظاهرا هدايت مفهوم وسيعى دارد كه هم توحيد و ساير اصول اعتقادى را شامل مى شود و هم صبر و استقامت ، و هم ساير اصول اخلاق و تعليم و تربيت .
از آنچه گفتيم روشن مى شود كه آيه فوق هيچ منافاتى با اين ندارد كه اسلام ناسخ اديان و شرايع پيشين باشد، زيرا نسخ تنها شامل قسمتى از احكام ميشود،
نه اصول كلى دعوت آنها.
سپس به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) دستور داده مى شود كه به مردم بگويد: من هيچگونه اجر و پاداشى در برابر رسالت خود از شما تقاضا نمى كنم ، همانطور كه پيامبران پيشين چنين درخواستى نكردند، من هم از اين سنت هميشگى پيامبران پيروى كرده و به آنها اقتدا ميكنم (قل لا اسئلكم عليه اجرا).
نه تنها اقتداء به پيامبران و سنت جاويدان آنها ايجاب مى كند كه پاداشى مطالبه نكنم بلكه از آنجا كه اين آئين پاك كه براى شما آورده ام يك وديعه الهى است كه در اختيار شما قرار ميدهم ، در برابر رساندن وديعه الهى به شما اجر و پاداش ، مفهومى ندارد.
به علاوه اين قرآن و رسالت و هدايت يك بيدار باش و يادآورى به همه جهانيان است (ان هو الا ذكرى للعالمين ).
و چنين نعمت عمومى و همگانى ، همانند نور آفتاب و امواج هوا و بارش باران است كه جنبه عمومى و جهانى دارد، و هيچگاه خريد و فروش نمى شود و كسى در برابر آن اجر و پاداشى نمى گيرد، اين هدايت و رسالت نيز جنبه خصوصى و اختصاصى ندارد كه بتوان براى آن پاداش قائل شد، (با توجه به آنچه در تفسير اين جمله گفته شد پيوند آنها با يكديگر و با آيات قبل كاملا روشن ميگردد).
ضمنا از جمله اخير به خوبى استفاده مى شود كه آئين اسلام جنبه قومى و و منطقهاى ندارد و يك آئين جهانى و همگانى است .
منبع (ادامه ...):
https://t.me/fazylatha
بسم الله الرحمن الرحیم
ضرورت وجود امام حتّی در زمان غیبت
علّامه آیةالله حاج سیّدمحمّدحسین طباطبائی قدّس سرّه
وظيفۀ امام تنها بيان صورى معارف و راهنمايى ظاهرى مردم نيست؛
و امام چنان كه وظيفه راهنمايى صورى مردم را به عهده دارد همچنان ولايت و رهبرى باطنى اعمال را به عهده دارد و اوست كه حيات معنوى مردم را تنظيم مىكند و حقايق اعمال را به سوى خدا سوق مىدهد.
بديهى است كه حضور وغيبت جسمانى امام دراين باب تأثيرى ندارد وامام از راه باطن به نفوس و ارواح مردم اشراف و اتصال دارد.
«شیعه در اسلام» ص ۱۹۸
https://old.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx
امام رضا علیه السلام :
اِنَّ یَومَ الغَدیرِ فِی السَماءِ اَشهَرُ مِنهُ فِی الاَرضِ؛
روز غدیر در آسمان مشهورتر از زمین است.
تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان) ج6، ص 24 ، ح 52
بسماللهالرحمنالرحیم
سلام و رحمت خداوند بر آن شهیدان والا مقام
بزرگداشت شهدای عزیز و احیاء یاد و نام آنان وظیفهئی مقدس است که خداوند توفیق آن را به شما عنایت فرموده است. سعی کنید سیرهی این بندگان شایستهی خدا را فرهنگ عمومی و شخصیت آنان را الگوی جوانان خود قرار دهید.
والسلام علیکم و رحمة الله
سیدعلی خامنهای
۱۴۰۲/۰۳/۰۱
حضرت آیتالله امام خامنهای در دیدار دستاندرکاران کنگره شهیدان سبزوار و نیشابور:
باید با شیوههای خلاقانه و جذاب، یاد، سلوک و مجاهدت شهدا به نسل جوان منتقل شود
۱۰ /خرداد/ ۱۴۰۲
شبيب برده حارث بن سريع همدانى جابرى
شبيب قهرمانى دلير بود و همراه سيف و مالك پسران سريع آمد و پيش از ظهر عاشورا به شهادت رسید.
https://harimeharam.ir/shohada/22/2
شهید مدافع حرم شهید محمد اتابه
تاریخ شهادت : 1395/08/09 | محل شهادت : حلب - سوریه
بخشی از وصیت نامه:
خدایا عملی ندارم که بخواهم به آن ببالم، جز معصیت چیزی ندارم والله اگر تو کمک نمیکردی و تو یاریم نمیکردی به اینجا نمی آمدم و اگر تو ستار العیوبی را بر میداشتی میدانم که هیچ کدام از مردم پیش من نمی آمدند. هیچ بلکه از من فرار می کردند حتی پدر و مادرم. خدایا به کرمت و به مهربانیت ببخش آن گناهانیکه مانع از رسیدن بنده به تو می شود. الهی العفو … اللهم ارزقنی توفیق شهادت فی سبیلک – آمین
شهید مدافع حرم شهید احمد محمد مشلب (غریب طوس)
شهادت : 10/12/1394 ... محل شهادت : سوریه - ادلب
بخشی از وصیت نامه:
«السلام علیک یا اباعبدالله، یا مظلوم کربلا رحمة الله و برکاتُه. سلام بر حضرت زینب سلامالله علیها و برادرش ابوالفضل العباس علیهالسلام، سلام بر امام مهدی صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و با آرزوی تعجیل در فرجش و درود بر نائب بر حق او، امام خامنهای (مدظلهالعالی) و درود بر روح امام راحل بنیانگذار جمهوری اسلامی، درود بر مرد مقاومت و استقامت سید حسن نصرالله (حفظه الله)، درود و رحمت و برکات خدا بر شما باد ...
قطعاً شهادت گل رُز زیبایی است که هنگامیکه فکرمان به آن نزدیک میشود آرزوی مشاهدهی آن را داریم و زمانیکه شهادت را مشاهده میکنیم آرزو داریم رایحهی خداوند را استشمام کنیم و هنگامیکه آن رایحهی الهی را استشمام کردیم صفحات روحمان به جهان جاودانگی کشیده میشود و این میتواند یک آغاز باشد. بسیاری از ما از آنها (شهدا) درس شهادت را فراگرفتهایم و سعی کردند شهادت را برای ما مجسم کنند؛ بسیاری آرزوی شهادت دارند و منتظر آن هستند ...
ای برادرانم، ای مجاهدان راه خدا، باید هرکدام از شما عنصر فعالی باشید تا پایان زندگیتان با شهادت خاتمه یابد و به خدا قسم که پایان زندگی نمیشود، بهجز شهادت باشد. دنیا را همه میتوانند تصاحب کنند، اما آخرت را فقط با اعمال نیک میتوان تصاحب کرد. میگویم من نیز این مسیر را طی کردم که بسیاری فکر میکنند سخت است، اما اگر از دید خدایی به آن بنگریم چیزی بهجز آسانی در آن نمیبینی و من این مسیر را برای رسیدن به خدا و نزدیکی به او طی کردم. این راه امتداد مسیر کربلاست و ادامهدهندهی این راه هستم و در این مسیر گام خواهم برداشت ...
به مادرم که خون رگهایم از اوست؛ مادرم! به تو دعایی همراه با لبخند برای دیدار پروردگارم هدیه میکنم. مادرم! ای نور چشمانم، ای مهربان، آیا میتوان لحظهای بهتر و شیرینتر از شهادت به دست آورد؟
ای اولین کلمهای که از زبانم خارج شد؛ ای اولین آموزگار مکتب شهادت، که با شیر خود جهاد درراه خدا را به من یاد دادی، ای کسی که با دستانش مرا تکان داد، ای کسی که مرا بزرگ کرد تا مردی از مردان صاحبالزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشم، سلام! گرمترین سلامها بر تو زن صبور باد. ای کسی که درراه شهادت، بیشتر از من پرسیدی و در این راهِ کربلایی تأکید کردی به قرآن و اهلبیت علیهمالسلام تمسک بجوی؛ مرا در دعایت فراموش نکن، که دعای تو مستجاب میشود و امیدوارم که تو را در جوار سرور زنان، حضرت فاطمه سلامالله علیها روسفید کنم ...
ای مادرم! صحبت با تو خیلی خوب است ولی وقت تنگ است. مرا ببخش و از تقصیراتم بگذر. مادرم! دوستت دارم و تو خسته شدی و زحمت کشیدی تا مرا بزرگ کردی. میخواهم به تو بگویم که مثل حضرت زینب سلامالله علیها صبر کنی. مثل امالبنین سلامالله علیها که چهار پسر تقدیم کرد و صبور ماند و برای پسرانش ناراحت نشد و برای امام حسین علیهالسلام ناراحت شد. تو یک پسر تقدیم کردهای و باید پسران بیشتر و جوانان بیشتری تقدیم کنی و صبور باشی. قطعاً باید صبور و مؤمن باشی، چون تو مرا در این خط بزرگ کردی و برای تو عجیب نیست که پسرت شهید شود. تو بودی که برای شهادتم دعا کردی و مرا برای آن تربیت کردی. پس صبور و مؤمن باش و مرا ببخش و برایم دعا کن. میخواهم به تو بگویم؛ دوری سخت است ولی دوباره همدیگر را در بهشت ملاقات میکنیم. از من راضی باش و مرا ببخش ...
پدر عزیزم؛ سلام بر تو ای مرد راستگو و ای رفیق، ای کسی که عشق به اهلبیت علیهمالسلام و شهادت را به من یاد دادی، از تو ممنونم ای پدرم، زیرا تو بودی که این راه را به من نشان دادی ...
خواهرم! ... در خط اهلبیت علیهمالسلام باش، مواظب دین و نماز و حجاب ... خود باش ...
سلام بر شما ای برادران! مرا ببخشید و دعا کنید و صبر کنید و بدانید که دنیا فانی است و من در کنار پروردگار هستم. به جوانان توصیه میکنم که نماز خود را در اول وقت بخوانید، قرآن بخوانید زیرا که بسیار مهم است. مواظب نماز و دین خود باشید. محرم و عاشورا را زنده نگهدارید و زیارت عاشورا را بخوانید که بسیار مهم است، حتی شده روزی یکبار، زیرا بسیار مهم است. مواظب خود باشید و برای ما دعا کنید و مرا ببخشید ...
و به دختران مسلمان! اینکه مواظب حجاب خود باشید که این مهمترین چیز است. در اجتماع ما کسی به فکر رعایت حجاب و اخلاق نیست، ولی شما به فکر باشید و زینبی برخورد کنید. سهچهارم دختران حال حاضر حجابشان حجاب نیست و چیزهایی که میپوشند واقعاً حجاب نیست. ممکن است عبا بپوشند ولی عبایشان دارای مُد و زرقوبرق است که من برای اولین بار است که میبینم و حجابشان حجاب نیست. (چرا) ما داریم به سراغ بدعتها میرویم. برخی حجاب دارند ولی بدننما و یا حجاب دارند ولی به مردان نگاه میکنند. باید چشمان خود را به زمین بدوزند و احترام عبایی را که بر سردارند را نگهدارند. ما باید از فاطمه زهرا سلامالله علیها الگو بگیریم. حضرت زینب سلامالله علیها بهگونهای بود که غیر از حضرت علی علیهالسلام کسی او را نمیدید. عدهای حجاب بر سردارند ولی همراه با مدلهای جدید،یا صورتها را آرایش میکنند! ...
الآن همهی رابطهها در موبایل است و روابط بین دختر و پسر بسیار زیاد شده است، عجیب است که اینها از کجا میآیند؟ همه میدانند که من از موبایل و فیسبوک استفاده میکنم و همهی مردم مرا میشناسند که در فیسبوک از نکتههای طنز و عکس استفاده میکنم؛ ولی هیچگاه اموری که در حال وقوع است برای من رخ نمیدهد. من هم مثل جوانهای دیگر هستم و من هم جوان هستم و فیسبوک و همهی چیزهای دیگر را دارم و از اغلب برنامههای اجتماعی و دنیای مجازی استفاده میکنم ولی ...
حضرت صاحبالزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خدا به شما صبر دهد، زیرا او منتظر ماست نه اینکه ما منتظر او باشیم. هنگامی میشود گفت منتظریم که خود را اصلاح کنیم ولی اگر خود را اصلاح نکنیم هیچگاه ظهور نخواهد کرد. اما صادق علیهالسلام میفرماید: از تقصیرهای بر گردنم گریه میکنم و به سؤالی که در قبر قرار است از من پرسیده شود. اگر از من در قبر بپرسند که تو برای جبهه و این راه چه کردهای چه خواهی جواب بدهی، میگویی که میتوانستم در این راه گام بردارم؟ میتوانستی؟ چرا نرفتی؟ باید بیدار شد... میتوانی و نمیآیی؟ من خواب بودم بیدار شدم...!
اکنون جهاد کردم و به جبهه آمدم،زیرا از تو سؤال میشود که چه میکنی و چه کردهای برای این راه؟ این راهی است که امام حسین علیهالسلام و اهلبیت علیهمالسلام ویارانش برای آن شهید شدند و ما الآن داریم آن را ادامه میدهیم ولی مردمی را میبینی که به این راه ایمان ندارند، واقعاً چرا اینطور میشود؟ میگویند چگونه اینها میروند؟ این راه امام حسین علیهالسلام است و او به خاطر ما و دین و ناموسمان شهید شد و الآن جوانان به جبهه میآیند و میجنگند و برای دین و ناموسشان شهید میشوند ... میخواهم با عناصر حزبالله سخن بگویم ... پیرو ولی و بزرگان باشید ... این راه و افراد و عناصرش زمینهساز ظهور صاحبالزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند و راهی که در پیش داریم راهی است در مسیر خدا و با شهادت به خدا خواهیم رسید ...
خدا به شما عافیت بدهد و از تمامی مخاطبان این وصیتنامه تشکر میکنم و آخرین دعا این است؛ خدا را شکر میگویم. خداوند من و شما را از مجاهدین در راهش و از عملکنندگان به وعده (الهی) و ازجمله شهیدان قرار دهد و بدنهایمان غرق در خون بهسوی دنیای دیگر و اباعبدالله علیهالسلام برود ...
موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,نماز,
برچسب ها : تفسیر قرآن کریم,روز غدیر,غدیر,خلاقانه,جذاب,یاد,سلوک,مجاهدت,شهدا,نسل جوان,منتقل,شهدای کربلا,شهید مدافع حرم,احمد محمد مشلب,غریب طوس,یا زهرا سلام الله علیها,ظهور,امام خامنه ای,
امتیاز : 4 |
نظر شما :
1 2
3 4
5 6
+ نوشته شده در پنجشنبه 1 تير 1402ساعت 21:25 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 45 |
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ
صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ
يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ
و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث
خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
منبع (ادامه ...)
تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۰ - تفسیر نور:
«وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ
ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ
شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ» و هنگامیکه به آنها (مشرکان) گفته شود: آنچه را
خدا نازل کرده است پیروی کنید، گویند: بلکه ما از آنچه پدرانِ خود را بر آن
یافتیم پیروی مینماییم. آیا (از آنان پیروی میکنند) هر چند پدرانشان چیزی
نمیفهمیدند و هدایت نیافته بودند؟
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۰:
آیۀ قبل به ما هشدار داد که از پیروی گامها و فرمانهای شیطان، دوری کنیم.
این آیه یکی از مصادیق راه شیطان را که تقلید کورکورانه است، بیان میکند.
پیروی و اطاعت عقلانی مانعی ندارد، مورد انتقاد قرآن، تقلید از کسانی است که نه
خود دارای تعقّل بودهاند و نه هدایت انبیاء را پذیرفتهاند.
هدایت الهی، در هر عصر و زمانی وجود دارد. از اینکه قرآن میفرماید: نیاکان
آنان هدایتپذیر نبودند، استفاده میشود که هدایت الهی در هر زمانی بوده، ولی
آنها نمیپذیرفتند.
حضرت علی علیهالسّلام در نهجالبلاغه میفرماید: «بلی لا تخلوا الارض من قائم
لله ظاهرا او خائفا» «نهجالبلاغه، قصار الحکم ۱۴۷» زمین از رهبر آسمانی هرگز
خالی نیست؛ خواه آشکارا و خواه مخفیانه مردم را به راه خدا دعوت مینماید.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۰:
۱. ارتجاع و عقبگرد، ممنوع است. پیروی از سنّت و راه نیاکان، اگر همراه با
استدلال و تعقّل نباشد، قابل پذیرش نمیباشد. «أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا»
۲. تعصّباتِ نژادی و قبیلهای، از زمینههای نپذیرفتن حق است. «بَلْ نَتَّبِعُ»
«آباءَنا»
۳. آداب و عقاید نیاکان، در آیندگان اثرگذار است. «ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ
آباءَنا»
۴. راه حق، با عقل و وحی به دست میآید. «لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا
یَهْتَدُونَ»
۵. انتقال تجربه و دانش ارزش است، ولی انتقال خرافات از نسل گذشته به نسل
آینده، ضدّ ارزش میباشد. «آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ»
۶. عقل، ما را به پیروی از وحی، رهبری میکند. «اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ
اللَّهُ» «أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ»
تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۱ - تفسیر نور:
«وَ مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِما لا یَسْمَعُ
إِلاَّ دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ» و مَثل
کافران، چنان است که کسی به حیوانی که جز صدایی (از نزدیک) و یا ندایی (از دور)
نمیشنود بانگ زند، اینان کران، لالان و کورانند و از اینروست که نمیاندیشند.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۱:
«دُعاءً» به معنای خواندن از نزدیک و «نِداءً» برای خواندن از راه دور است.
در این آیه دو تشبیه است: یکی تشبیه دعوتکنندۀ حق به چوپان و دیگری تشبیه
کافران، به حیواناتی که از کلام چوپان چیزی جز فریاد نمیفهمند.
یعنی ای پیامبر! مثال تو در دعوت این قومِ بیایمان به سوی حق و شکستن سدهای
تقلید کورکورانه، همچون کسی است که گوسفندان و حیوانات را برای نجات از خطر صدا
میزند و آنها این پیام را درک نمیکنند؛ زیرا چشم و گوش دل آنها بسته شده و
در واقع کر و لال و نابینا هستند.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۱:
۱. ارزش چشم و گوش و زبان، به آن است که مقدّمۀ تعقّل باشد، وگرنه حیوانات نیز
چشم و گوش دارند. «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ»
۲. راه شناخت، پرسیدن، گوشکردن و دیدن همراه با تفکّر است. «صُمٌّ بُکْمٌ
عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ»
۳. اشخاص بیتفاوت در برابر دعوت حق، پنج صفت تحقیرآمیز دارند: مثل حیوانند،
کورند، کرند، لالند و بیعقلند. «مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا» «فَهُمْ لا
یَعْقِلُونَ»
تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۲ - تفسیر نور:
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ
اشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ» ای کسانیکه ایمان
آوردهاید! از نعمتهای پاکیزهای که به شما روزی دادهایم بخورید و شکر
خدارا به جای آورید. اگر فقط او را پرستش میکنید.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۲:
از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله نقل شده است که خداوند میفرماید: من مردم
را خلق میکنم، امّا آنان غیر مرا میپرستند. من به آنان روزی میدهم، امّا
آنان شکر دیگری را مینمایند. «تفسیر صافی»
قرآن، هر گاه بنا دارد انسان را از کاری منع کند، ابتدا راههای مباح آن را
مطرح کرده و سپس موارد نهی رابیان میکند.
چون میخواهد در آیات بعد، مردم را از یک سری خوردنی، منع و نهی کند، در این
آیه راههای حلال را بازگو نموده است.
شکر مراحلی دارد؛ گاهی با زبان است و گاهی با عمل. شکر واقعی آن است که
نعمتها در راهی مصرف شود که خداوند مقرر نموده است.
هدف اصلی از آفرینش نعمتهای طبیعی، مؤمنان هستند.
در سه آیۀ قبل فرمود: ای مردم! از آنچه در زمین است بخورید.
در این آیه میفرماید: ای مؤمنان! از نعمتهای دلپسندی که برای شما روزی
کردهام بخورید.
شاید در این اختلاف تعبیر، رمزی باشد و آن اینکه هدف اصلی، رزقرسانی به مؤمنان
است، ولی دیگر مردم هم در کنار آنها بهره میبرند. همانگونه که هدف اصلیِ
باغبان از آبیاری، رشد گلها و درختانِ میوه است، گرچه علفهای هرز و تیغها
نیز به نوایی میرسند.
از هر کس توقّع خاصّی است.
از مردم عادّی، توقّع آن است که پس از خوردن، دنبال گناه و وسوسههای شیطان و
فساد نروند «یا أَیُّهَاالنَّاسُ کُلُوا» «وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ
الشَّیْطانِ» «بقره، ۱۶۸»
ولی از اهل ایمان این توقّع است که پس از خوردن، به دنبال عمل صالح و شکرگزاری
باشند. «یا أَیُّهَاالَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا»«وَ اشْکُرُوا» و «یا أَیُّهَا
الرُّسُلُ کُلُوا» «وَ اعْمَلُوا صالِحاً» «مؤمنون، ۵۱»
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۲:
۱. خودسازی و زهد و تقوی، منافاتی با بهرهگیری از طیّبات ندارد. «یا أَیُّهَا
الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوامِنْ طَیِّباتِ»
۲. در مکتب اسلام، مادّیات مقدّمۀ معنویات است. «کُلُوا»، «وَ اشْکُرُوا»،
«تَعْبُدُونَ»
۳. اسلام در تغذیه، به بهداشت توجّه دارد. «طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ»
۴. قبل از تأمین زندگی مردم و محبّت به آنان، توقّعی نداشته باشید. «کُلُوا»
«وَ اشْکُرُوا»
۵. شکر، نشانۀ خداپرستی و توحید ناب است. اگر انسان رزق را نتیجه فکر اقتصادی،
تلاش، مدیریّت، سرمایه و اعتبارات خود بداند، برای خداوند سهمی قایل نخواهد بود
تا او را شکر کند. «وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ»
۶. شکر، نمونۀ روشن عبادت است. «وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ» «تَعْبُدُونَ»
۷. شکر خداوند، واجب است. «کُلُوا» «وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ»
۸. خداپرست، آنچه را خدا حلال شمرده، از پیش خود حرام نمیکند. «کُلُوا» «إِنْ
کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ»
تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۳ - تفسیر نور:
«إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَ
ما أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِاللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا
إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» همانا خداوند مردار و خون و
گوشت خوک و آنچه را که (هنگام ذبح) نام غیر خدا بر آن برده شده، حرام کرده
است،(ولی) آن کسکه ناچار شد (به خوردن اینها) درصورتیکه زیادهطلبی نکند و
از حدّ احتیاج نگذراند، گناهی بر او نیست، همانا خداوند بخشنده و مهربان است.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۳:
بهدنبال آیۀ قبل که فرمود: از پیش خود، حلالهای خدا را بر خود حرام نکنید،
خداوند تنها مردار و خون و گوشت خوک و هر حیوانی که مانند زمان جاهلیّت نام غیر
خدا هنگام ذبح بر او برده شود، حرام کرده است.
امام صادق علیهالسّلام فرمود: گوشت مردار، سبب ضعف بدن و قطع نسل و مرگ
ناگهانی میشود و خوردن خون، سبب سنگدلی و قساوت قلب می گردد. «وسائل، ج ۱۶، ص
۳۱۰»
طبق نظریههای بهداشتی، گوشت خوک عامل دو نوع کرم کدو و تریشین است و حتّی در
بعضی از کشورها، مصرف گوشت خوک ممنوع شمرده شده و انجیل مسیح نیز گناهکاران را
به خوک تشبیه کرده است.
کسیکه برای حفظ جان خود هیچ غذایی نداشته باشد، میتواند به خاطر اضطرار از
غذای حرام استفاده کند، مشروط بر اینکه از روی سرکشی و نافرمانی و ستمگری
نباشد؛ یعنی فقط به همان مقداری مصرف کند که خود را از مرگ برهاند، نه اینکه
خواهان لذّت باشد. این اجازه به خاطر لطف و مهربانی خداوند است.
امام صادق علیهالسّلام فرمود: اگر انسان عمداً در حال اضطرار از خوردنیهای
ممنوع نخورد و بمیرد، کافر مرده است. «تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۳۰»
با توجّه به اینکه خوردنیهای حرام، بیش از چهار موردی است که در آیه مطرح شده
است، پس کلمه «إِنَّما» به معنای حصر عقلی نیست، بلکه در مقابل تحریمهای
جاهلیّت است.
قاعدۀ اضطرار، اختصاص به خوردنیها ندارد و در هر مسئلهای پیش آید، قانون را
تخفیف میدهد.
از امام صادق علیهالسّلام سؤال کردند که پزشک به مریضی دستور استراحت و
خوابیدن داده است، نماز را چه کند؟ امام این آیه را تلاوت نموده و فرمودند:
نماز را خوابیده بخواند. «تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۴۵»
احکام اسلام، بر اساس مصالح است. در آیه قبل، خوردن به خاطر طیّب بودن آنها
مباح بود و در این آیه چیزهایی که از طیّبات نیستند، حرام میشود.
تحریمهای الهی، تنها به جهت مسائل طبی و بهداشتی نیست، مثل تحریم گوشت مردار و
خون، بلکه گاهی دلیل حرمت، مسائل اعتقادی، فکری و تربیتی است. نظیر تحریم گوشت
حیوانی که نام غیر خدا بر آن برده شده که به خاطر شرکزدایی است. چنانکه گاهی
ما از غذای شخصی دوری میکنیم، به خاطر عدم رعایت بهداشت توسط او، ولی گاهی
دوری ما از روی اعراض یا اعتراض و برائت از اوست.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۳:
۱. اسلام به مسئلۀ غذا و تغذیه، توجّه کامل داشته و بارها در مورد غذاهای مضرّ
و حرام هشدار داده است. «إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ»
تحریم گوشت خوک و مردار و خون، چهار بار در قرآن تکرار شده است: آیۀ مورد بحث و
سورههای مائده، ۳ و انعام، ۱۴۵ و نحل، ۱۱۵.
۲. تحریمها، تنها به دست خداست نه دیگران. «إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ»
۳. توجّه به خداوند و بردن نام او، در ذبح حیوانات لازم است. تا هیچکار ما
خارج از مدار توحید نباشد و با مظاهر شرک و بتپرستی مبارزه کنیم. «وَ ما
أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللَّهِ»
۴. اضطراری حکم را تغییر میدهد که به انسان تحمیل شده باشد، نه آنکه انسان خود
را مضطرّ کند. کلمۀ «اضْطُرَّ» مجهول آمده است؛ نه معلوم. «فَمَنِ اضْطُرَّ»
۵. اسلام، دین جامعی است که در هیچ مرحله بنبست ندارد. هر تکلیفی بههنگام
اضطرار، قابل رفع است. «فَمَنِ اضْطُرَّ» «فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ»
۶. قانونگذاران باید شرایط ویژه را به هنگام وضع قانون در نظر بگیرند.
«فَمَنِ اضْطُرَّ» «فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ»
۷. از شرایط اضطراری، سوءاستفاده نکنید. «فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ باغٍ وَ لا
عادٍ»
تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۴ - تفسیر نور:
«إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْکِتابِ وَ
یَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِیلاً أُولئِکَ ما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ
إِلاَّ النَّارَ وَ لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لا
یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ» کسانیکه آنچه را خداوند از کتاب نازل
کرده، کتمان میکنند و بدان بهایی اندک میستانند، آنها جز آتش در شکمهای
خود فرو نمیبرند، و خداوند روز قیامت با آنها سخن نمیگوید و پاکشان
نمیکند و برای آنها عذاب دردناکی است.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۴:
دانشمندانِ یهود و نصاری تا قبل از آمدن پیامبر اسلام، به مردم وعدۀ آمدن آن
حضرت را میدادند و نشانههایی را که در تورات و انجیل آمده بود برای مردم
میگفتند.
ولی همینکه پیامبر اسلام مبعوث شد و آنها اقرار به رسالت آن حضرت را مساوی با
از دست دادن مقام، مال و خود دیدند، حقیقت را کتمان نمودند، تا چند روزی بیشتر
در مسند خود بمانند و تحفه و هدایایی بخورند.
ولی این بهای اندکی است که در برابر گناه بزرگ خود دریافت میدارند و این
درآمدها نیز چیزی جز آتش نیست که میخورند.
همچنانکه در آیهای دیگر، از خوردن اموال یتیمان به خوردن آتش تعبیر شده است.
«نساء، ۱۰»
خداوند در روز قیامت با این کتمانکنندگان، سخنی از روی محبّت نخواهد گفت، با
آنکه در آن روز، مؤمنان با خدا هم سخن خواهند شد. البتّه این گفتوگو یا از راه
ایجاد موج در فضا و یا از طریق الهام و با زبان دل است و همۀ خوبان در آن روز
کلیماللّه میشوند.
در آیۀ قبل، به دنبال تحریم گوشت خوک و مردار، سخنی از مغفرت آمده است.
ولی در این آیه که سخن از تحریم کتمان حق و گناهان مربوط به مسائل فکری و
فرهنگی است، لحن آیه بسیار تندتر شده و سخنی از مغفرت نیامده است.
بگذریم که در آیۀ بعد این تهدیدات شدیدتر میشود.
کتمان حقیقت، تنها دربارۀ رسالت پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله نبوده است.
کسانیکه دربارۀ جانشین واقعی پیامبر نیز کتمان حقیقت کنند، دچار این عقوبت
خواهند شد.
آنانکه ماجرای غدیر خم را در کتب تفسیر و تاریخ خود محو و مسیر آیات را تحریف
و توجیه میکنند و مردم را به جای امام معصوم به سراغ دیگران میفرستند، دچار
کتمان حقیقت شدهاند.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۴:
۱. دنیاگرایی، بزرگترین خطر برای علما و دانشمندان است. «یَکْتُمُونَ»،
«یَشْتَرُونَ»
۲. دینفروشی، به هر قیمتی که باشد خسارت است، زیرا حقایق و معارف کتب آسمانی
ارزشمندتر از همۀ منافع است. «ثَمَناً قَلِیلًا»
۳. خوردنیهای حرام، به صورت آتش تجسّم مییابند. «ما یَأْکُلُونَ» «إِلَّا
النَّارَ»
۴. اشیا دارای یک وجهۀ باطنی و ملکوتی هستند که در قیامت به آن شکل تجسّم
مییابند. «فِی بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ»
۵. کیفر، باید متناسب با جرم باشد. آنانکه در دنیا راه شنیدن کلام خدا را بر
مردم بستهاند، در قیامت از لذّت استماع کلام خدا محروم میشوند. «لا
یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ»
۶. عذابهای قیامت، هم جسمی و هم روحی است. «لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ»
تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۵ - تفسیر نور:
«أُولئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدی وَ الْعَذابَ
بِالْمَغْفِرَةِ فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَی النَّارِ» آنها (کتمانکنندگان حق)
کسانی هستند که گمراهی را به بهای از دست دادن هدایت و عذاب را به جای آمرزش
خریدند. پس به راستی چقدر در برابر عذاب خداوند تحمّل دارند؟
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۵:
برای کتمان گناه ، هشت تهدید پیدرپی آمده است پنج تهدید در آیۀ قبل، دو تهدید
در این آیه و یک تهدید در آیۀ بعد.
شاید در مورد هیچ گناه دیگر این همه تهدید پشت سر هم نیامده باشد.
انگیزههای کتمان حق:
انگیزههای کتمان حقیقت، زیاد است.
از آن جمله میتوان به غرور، تعصّب نابهجای دینی، حفظ موقعیّت، ضعف نفس، عدم
شهامت، تنگنظری، سفارش بیگانگان، حفظ مقام و مال اشاره کرد.
توبۀ گناه کتمان، تنها استغفار و گریه نیست، بلکه بیان حقایق است. البتّه در
مواردی که جان کسی در خطر است و یا فساد و خطری مطرح است، کتمان مانعی ندارد.
مانند کتمان گناهان خود یا مردم، برای جلوگیری از رواج بدیها.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۵:
۱. کتمان حقایق، از گناهان ویژۀ دانشمندان است. «أُولئِکَ الَّذِینَ»
۲. در بیان کتب آسمانی، هدایت و مغفرت الهی است و در کتمان آنها ضلالت و عذاب.
«اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدی وَ الْعَذابَ بِالْمَغْفِرَةِ»
۳. دینفروشی و کتمان حقیقت، سختترین کیفرها را بهدنبال دارد. جملۀ «فَما
أَصْبَرَهُمْ عَلَی النَّارِ» در قرآن تنها در مورد این گروه به کار رفته است.
تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۶ - تفسیر نور:
«ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ الَّذِینَ
اخْتَلَفُوا فِی الْکِتابِ لَفِی شِقاقٍ بَعِیدٍ» آن (عذاب) به جهت آن است که
خداوند کتاب (آسمانی) را به حق نازل کرده است و البتّه کسانیکه در کتاب (خدا
با کتمان و تحریف) اختلاف (ایجاد) کردند، همواره در ستیزهای عمیق هستند.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۶:
این همه تهدید و وعدۀ عذاب که برای کتمان کنندگان حقایق دینی بیان شد، از آن
جهت است که خداوند کتاب آسمانی را چنان روشن و واضح و همراه با دلایل و استدلال
نازل کرده است که جای هیچگونه شبهه و ابهام برای کسی باقی نماند.
امّا با این حال گروهی از مردم برای حفظ منافع شخصی خود، دست به توجیه و تحریف
زده و در فهم کتاب آسمانی اختلاف به وجود میآورند تا به اصطلاح آب را گلآلود
نموده و از آن ماهی بگیرند.
خداوند در وصف اینان میفرماید: این گروه در شقاق و جدایی به سر میبرند.
یکی از راههای کتمان حقیقت، ایجاد اختلاف است.
در سه آیۀ گذشته، تمام تهدیدات متوجّه کتمانکنندگان بود.
در این آیه به جای اینکه بفرماید: کتمانکنندگان در شقاقند، فرمود:
اختلافکنندگان در کتاب، در شقاقند.
این نشاندهندۀ آن است که کتمانکنندگان، همان اختلافکنندگان هستند؛ زیرا در
محیط آلوده به اختلاف است که میتوان مردم را سردرگم و حقایق را پنهان کرد.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۶:
۱. منشأ اختلافات دینی و مذهبی، دانشمندان هستند؛ نه کتب آسمانی. «نَزَّلَ
الْکِتابَ بِالْحَقِّ» «اخْتَلَفُوا فِی الْکِتابِ»
۲. کتمان حقایق، موجب شقاق و شکاف و جدایی و پراکندگی است. «شِقاقٍ بَعِیدٍ»
منبع: محسن قرائتی ، تفسیر نور، ج ۱، ص ۲۵۹-۲۶۸.
مهمترین پايۀ اسلام
عَنْ فُضَيْلٍ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(علیه السلام)، قَالَ: بُنِيَ الْإِسْلَامُ
عَلَى خَمْسٍ: الصَّلَاةِ، وَ الزَّكَاةِ، وَ الصَّوْمِ، وَ الْحَجِّ، وَ
الْوَلَايَةِ، وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْ ءٍ مَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ يَوْمَ
الْغَدِيرِ.
از فضیل نقل است که گفت: حضرت امام محمّد باقر(علیه السلام) فرمودند: اسلام بر
پنج پايه استوار شده است: نماز، و زكات، و روزه، و حجّ، و ولايت، و برای چيزی
فریاد زده نشد، آنچنان که در روز غدير برای ولايت فریاد زده شد.
بحار الأنوار، ج 65، ص332، ح8؛ الكافي، ج 2، ص21، ح8.
روز نالۀ شيطان
عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ(علیهما السلام)، عَنْ أَبِيهِ(علیه السلام):
إِنَّ إِبْلِيسَ عَدُوُّ اللَّهِ رَنَّ أَرْبَعَ رَنَّاتٍ: يَوْمَ لُعِنَ، وَ
يَوْمَ أُهْبِطَ إِلَى الْأَرْضِ، وَ يَوْمَ بُعِثَ النَّبِيُّ(صلی الله علیه و
آله)، وَ يَوْمَ الْغَدِيرِ.
از حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) روایت است از پدرشان حضرت امام محمّد
باقر(علیه السلام) كه فرمودند: همانا شيطان دشمن خدا، چهار بار ناله كرد: روزى
كه مورد لعن خدا واقعشد، و روزى كه به زمين هُبوط كرد، و روزى كه پيامبر
اكرم(صلی الله علیه و آله) مبعوث شدند، و روز عيد غدير.
بحار الأنوار، ج 37، ص121، ح13؛ قرب الإسناد، ص9، ح30.
معنی مَن کُنتُ مَولاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ
عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ
عَلِيٍّ(علیهما السلام)، عَنْ قَوْلِ النَّبِيِّ(صلی الله علیه و آله): «مَنْ
كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ»؟ فَقَالَ: يَا أَبَا سَعِيدٍ! تَسْأَلُ
عَنْ مِثْلِ هَذَا؟ عَلَّمَهُمْ أَنَّهُ يَقُومُ فِيهِمْ مَقَامَهُ.
از ابان بن تغلب نقل است که گفت: از حضرت ابا جعفر، امام محمّد باقر(علیه
السلام) در بارۀ فرمایش پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله): «مَنْ كُنْتُ
مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ»، پرسیدم، حضرت فرمودند: آیا چنین مطلبی سؤال می
پرسی؟ معنایش این است که آن حضرت، به مردم فهماند که در میان آن ها، فقط
علی(علیه السلام) جانشین او خواهد بود.
بحار الأنوار، ج 37، ص223، ح97؛ معاني الأخبار، ص66، ح2.
دعاهای پیامبر(صلی الله علیه و آله) در غدیرعَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ، عَنْ
أَبِيهِ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(علیه السلام) قَالَ: لَمَّا نَزَلَ جَبْرَئِيلُ
عَلَى رَسُولِ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) فِي حَجَّةِ الْوَدَاعِ
بِإِعْلَانِ أَمْرِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(علیه السلام): «يا أَيُّهَا
الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» إِلَى آخِرِ الْآيَةِ،
قَالَ: ...
فَقَالَ النَّبِيُّ(صلی الله علیه و آله): مَنْ أَوْلَى بِكُمْ مِنْ
أَنْفُسِكُمْ؟ قَالَ: فَجَهَرُوا، فَقَالُوا: اللَّهُ وَ رَسُولُهُ، ثُمَّ
قَالَ لَهُمْ الثَّانِيَةَ، فَقَالُوا: اللَّهُ وَ رَسُولُهُ، ثُمَّ قَالَ
لَهُمْ الثَّالِثَةَ، فَقَالُوا: اللَّهُ وَ رَسُولُهُ، فَأَخَذَ بِيَدِ
عَلِيٍّ(علیه السلام)، فَقَالَ: مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ،
اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ، وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ، وَ انْصُرْ مَنْ
نَصَرَهُ، وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ، فَإِنَّهُ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ، وَ
هُوَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى، إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ
مِنْ بَعْدِي.
از حنان بن سدیر نقل است که پدرش گفت: حضرت امام محمّد باقر(علیه السلام)
فرمودند: هنگامی که جبرئیل در حجّة الوداع برای اعلان امر ولایت علی بن ابی
طالب(علیه السلام)، آیۀ: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ
مِنْ رَبِّكَ»، تا آخرش را بر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نازل کرد، پس
فرمودند: چه کسی به شما از خودتان سزاوارتر است؟ مردم با صدای بلند گفتند: خدا
و رسولش، پس بار دوّم پرسیدند، و مردم گفتند: خدا و رسولش، سپس برای بار سوّم
پرسیدند، و مردم گفتند: خدا و رسولش، آنگاه دست علی(علیه السلام) را گرفتند و
فرمودند: هر کس من مولای اویم، علی مولای اوست، خدایا! دوستدار او را دوست
بدار، و با دشمنش دشمن باش، و یاری دهنده اش را یاری نما، هر که او را خوار کند
را خوار نما، زیرا او از من است و من از اویم، او برای من به منزلۀ هارون برای
موسی است، مگر اینکه دیگر پیامبری پس از من نمی باشد.
بحار الأنوار، ج 37، ص139، ح32؛ تفسير العياشي، ج 1، ص332، ح153
غدیر در کلام امام هادی (علیه السلام)
مولای ما، حضرت هادى(علیه السلام) به ابو اسحاق فرمودند: و روز غدير که پيامبر
اكرم(صلی الله علیه و آله) برادرشان على(علیه السلام) را به عنوان علَم و
پيشواى بعد از خود برای مردم نصب نمودند، ابو اسحاق گفت: عرض كردم: راست
فرمودید، فدايتان شوم! من برای همين به زيارت و ديدار شما آمده ام، و گواهى مى
دهم كه شما حجّت خدا بر مردم هستید.
حضرت آیت الله امام خامنه ای: یاد امام باقر(علیه السلام)، یعنی یاد سر برآوردن
حیات دوبارهی جریان اصیل اسلامی در مقابلهی با تحریفها و مسخهائی که انجام
گرفته بود. 1388/09/04
بالاتر از ایثار جان
حضرت آیتالله امام خامنهای:اگر به حکمت مندرج در عید قربان توجه شود، خیلی از
راهها برای ما باز میشود. بالاتر از ایثار جان، در مواردی ایثار عزیزان است.
حضرت ابراهیم علیهالسلام در راه پروردگار، به دست خود عزیزی را قربان میکرد؛
آن هم فرزند جوانی که خدای متعال بعد از عمری انتظار به او داده بود.
۱۳۸۹/۰۸/۲۶
حضرت آیتالله امام خامنهای:
انسان ۲۵۰ ساله | امام هادی علیهالسلام و جنگ روانی علیه خلیفه قدرتمند
امام هادی علیهالسلام با دیدِ یک انسان مبارز به دربارِ متوکّل رفت و مجلسِ
شراب او را به مجلس معنویت تبدیل کرد. یعنی او را مغلوب کرد؛ به طوری که در
آخرِ حرفهایش، متوکّل برای حضرت عطر آورد و او را با احترام بدرقه کرد.
در مبارزهای که شروع کنندهی آن، خلیفهای تندخو و قدرتمند بود، امام هادی دست
به یک جنگ روانی زد؛ مبارزهای که در آن نیزه و شمشیر کاربُرد ندارد. ۱۳۸۰/۶/۳۰
بزرگترین عید، برترین تبیین
حضرت آیتالله امام خامنهای: «در روز عید غدیر، پرتوی از ولایت خدا در میان
مردم تجسّم پیدا کرد و دین کامل شد؛ بدون تعیین و تبیین این مسئله، دین واقعاً
ناقص میماند و لذا بود که نعمت اسلام بر مردم تمام شد.» ۱۳۶۹/۴/۲۰
یاامیرالمؤمنین
حضرت آیتالله امام خامنهای: «در روز عید غدیر،پرتوی از ولایت خدا در میان
مردم تجسّم پیدا کرد و دین کامل شد؛ بدون تعیین و تبیین این مسئله، دین واقعاً
ناقص میماند و لذا بود که نعمت اسلام بر مردم تمام شد.» ۱۳۶۹/۴/۲۰
حضرت آیتالله امام خامنهای: «امیرالمؤمنین، آن زبان صادق، آن بیان ناطق
عنالله در موارد متعدّدی در مقابل مخالفین خودش، به ماجرای غدیر احتجاج کرده؛
از جمله امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) در صفّین یک خطبهای برای
اصحاب خودشان میخوانند و آنجا شرح میدهند حادثهی غدیر را و میگویند پیغمبر
این جور گفت و این جور ایستاد و مانند اینها، بعد گفت «قُم یا عَلیّ»، علی
جان بلند شو؛ من بلند شدم، دست من را گرفت و گفت که خدا ولیّ ما است، من را
ولیّ شما قرار داده و هر کسی که من ولیّ او و مولای او هستم، این علی مولای او
است.» ۱۴۰۰/۰۵/۰۶
موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,
برچسب ها : سوره بقره,تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم,عید سعید غدیر خم,تفسیر نور,حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام, امام جعفر صادق (علیه السلام),امام محمّد باقر(علیه السلام),عيد غدير, شيطان,دشمن خدا,ولایت علی بن ابی طالب (علیه السلام),رسول خدا(صلی الله علیه و آله),غدیر,امام هادی (علیه السلام),پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله),قرآن,امام خامنهای,عید قربان,حضرت ابراهیم علیهالسلام,جنگ روانی,تبیین,سید محمد حسینی بهشتی,شهید بهشتی,شهید همت,شهید چمران,شهید مهدی زین الدین,خون شهيدان,مهدی موعود (عج),تفکر عاشورایی,شبیخون فرهنگی,شهید مدافع حرم,شهید عباس دانشگر,ناموس شیعه,ناموس,شیعه,شهید سید حمید تقوی فر,شهید مرتضی حسینپور شلمانی,حسین قمی,شهید محمد هادی ذوالفقاری,عراق,ولی فقیه,مردم ایران,حجاب,امام زمان (عج),حضرت زهرا (س),یا زهرا سلام الله علیها,ظهور,امام خامنه ای,
امتیاز : 4 |
نظر شما :
1 2
3 4
5 6
+ نوشته شده در دوشنبه 26 تير 1402ساعت 8:24 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 48 |
|
موضوع :
امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,
قرآن کریم,
ائمه اطهار (علیهم السلام),
شهداء,
شهدای مدافع حرم,
شهدای دفاع مقدس,
ظهور امام زمان(عج),
ولایت فقیه,
انقلاب اسلامی ایران,
نماز,
برچسب ها :
حقيقت,
زبور,
تورات,
سوره مبارکه انبیاء,
نماز,
زکات,
روزه,
حج,
ولایت,
روز غدیر,
قرآن,
امام باقر علیه السلام,
شهید بهشتی,
امام خامنه ای,
شهید همت,
شهید چمران,
شهید زین الدین,
شهید رضا مهرابی نژاد,
شهید رمضان پناهی,
شهید مدافع حرم,
شهید سید احسان میر سیار,
یا زهرا سلام الله علیها,
رهبر معظم انقلاب اسلامی,
ظهور,
امتیاز : 4 |
نظر شما :
1 2
3 4
5 6
+ نوشته شده در جمعه 21 مهر 1402ساعت 16:08 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 40 |
|
صفحه قبل 1 صفحه بعد