تبلیغات متنی
آزمون علوم پایه دامپزشکی
ماسک سه لایه
خرید از چین
انجام پروژه متلب
حمل خرده بار به عراق
چت روم
ایمن بار
Bitmain antminer ks3
چاپ ساک دستی پلاستیکی
برتر سرویس
لوله بازکنی در کرج
امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...

اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

تفسیر قرآن کریم ... | از برترین صدقات ... | علت عصبانیت غرب پیشرفت‌های جمهوری اسلامی است ... | این د

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

تفسیر صفحۀ ۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷ - تفسیر نور:

«مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمَّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَکَهُمْ فِی ظُلُماتٍ لا یُبْصِرُونَ» مَثل آنان (منافقان)، مَثل آن کسی است که آتشی افروخته، پس چون آتش اطراف خود را روشن ساخت، خداوند روشنایی و نورشان را ببرد و آنان را در تاریکی‌هایی که (هیچ) نمی‌بینند، رهایشان کند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۷:

مثال، برای تفهیم مطلب به مردم، نقش مؤثّری دارد.

مسائل معقول را محسوس و به این وسیله، راه را نزدیک و عمومی می‌کند، درجۀ اطمینان را بالا می‌‏برد و لجوجان را خاموش می‌‏سازد.
نمونه‌ای از مثال‌های قرآنی:

در قرآن مثال‌‏های فراوانی آمده است از جمله:

مثال حقّ، به آب و باطل به کفِ روی آب. « رعد، ۱۷»

مثال حقّ به شجرۀ طیّبه و باطل به شجرۀ خبیثه. «ابراهیم، ۲۶»

تشبیه اعمال کفّار به خاکستری در برابر تندباد. «ابراهیم، ۱۸»

تشبیه کارهای کفّار، به سراب. «نور، ۳۹»

تشبیه بت‌ها و طاغوت‌‏ها به خانۀ عنکبوت. «عنکبوت، ۴۱»

تمثیل دانشمند بی‌‌‌‌‏عمل به الاغی که کتاب حمل می‌کند. «جمعه، ۵»

تمثیل غیبت، به خوردن گوشت برادری که مرده است. «حجرات، ۱۲»

این آیه نیز در مقام تشبیهِ مجموعه‌ای از روحیّات و حالاتِ منافقان است. آنان، نار می‌‏افروزند، ولی خداوند نورش را می‌‏برد و دود و خاکستر و تاریکی برای آنان باقی می‌گذارد.

امام رضا علیه‌السّلام فرمودند: معنای آیه «تَرَکَهُمْ فِی ظُلُماتٍ» آن است که خداوند آنان را به حال خود رها می‌کند. «تفسیر نور الثقلین»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۷:

۱. منافق برای رسیدن به نور، از نار (آتش) استفاده می‏‌کند که خاکستر و دود و سوزش نیز دارد. «اسْتَوْقَدَ ناراً»

۲. نور اسلام عالم‌گیر است، ولی نوری که منافقان در سایۀ آن تظاهر به اسلام می‌کنند، در شعاعی کمتر و روشنایی آن ناپایدار است. «أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ»

۳. اسلام، نور و کفر، تاریکی است. «ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَکَهُمْ فِی ظُلُماتٍ»

۴. کسی‌که از یک نور، بهره‏‌مند نشود، در ظلمات متعدّد باقی می‌ماند. «بِنُورِهِمْ» «فِی ظُلُماتٍ» (کلمۀ «نور» مفرد و کلمۀ «ظُلُماتٍ» جمع است.)

۵. نقشه‌‌ها و توطئه‌‏های منافقان، به ارادۀ الهی ناتمام می‌ماند. «ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ»

۶. طرف مقابل منافقان، خداوند است. «ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ»

۷. عاقبت و آیندۀ منافقان، تاریک است. «فِی ظُلُماتٍ»

۸. منافقان دچار وحشت و اضطراب، و در تصمیم‏‌گیری‌های دراز مدّت، سردرگم هستند. «فِی ظُلُماتٍ لا یُبْصِرُونَ»

۹. گاهی در آغاز، ایمان واقعی است، ولی کم‏ کم انسان به انحراف گرایش پیدا نموده و منافق می‌‏شود. (کلمۀ «بِنُورِهِمْ» در این آیه و جملۀ «لا یَرْجِعُونَ» در آیۀ بعد نشان می‌دهد که آنان نوری داشتند، ولی به‌سوی آن نور برنگشتند.)
تفسیر صفحۀ ۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۸ - تفسیر نور:

«صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ» آنان (از شنیدن حق) کر و (از گفتن حق) گنگ و (از دیدن حق) کورند، پس ایشان (به‌سوی حق) باز نمی‌گردند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۸:

قرآن در ستایش برخی پیامبران می‌فرماید: آنان دست و چشم دارند، «وَ اذْکُرْ عِبادَنا إِبْراهِیمَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ أُولِی الْأَیْدِی وَ الْأَبْصارِ» «ص، ۴۵»

شاید مقصود آن است که کسی‌که دست بت‌شکنی دارد دست دارد، کسی‌که چشم خدابین دارد چشم دارد، پس منافقان که چنین دست و چشمی ندارند، در واقع همچون ناقص‌الخلقه‌هایی هستند که خود مقدّمات نقص را فراهم کرده و وسایل شناخت را از دست داده‌اند.

لذا در این سوره دربارۀ منافقان تعابیری همچون «لا یَشْعُرُونَ، ما یَشْعُرُونَ، لا یَعْلَمُونَ، لا یُبْصِرُونَ، یَعْمَهُونَ، صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ، لا یَرْجِعُونَ» به کار رفته است.

نظر، غیر از بصیرت است.

در سورۀ اعراف می‌خوانیم: «تَراهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ وَ هُمْ لا یُبْصِرُونَ» «اعراف، ۱۹۸» می‌‏بینی که به تو نگاه می‌‏کنند، درحالی‌که نمی‌بینند؛ یعنی چشم بصیرت ندارند که حق را ببینند.

عدم بهره‌گیری صحیح از امکانات و وسایل شناخت، مساوی با سقوط و از دست دادن انسانیّت است. «در سور‌ۀ اعراف آیۀ ۱۷۹ می‏‌خوانیم: «لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم اعین لا یبصرون بها و لهم اذان لا یسمعون بها اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون» آنان دل دارند، ولی نمی‌‏فهمند، چشم دارند ولی نمی‌بینند، گوش دارند ولی حق را نمی‌‏شنوند، این گروه همچون چهارپایان بلکه از آنها پست‌‏تر و گمراه‌ترهستند، ایشان غافل هستند.»

جزای کسی‌که در دنیا خود را به کوری و کری و لالی می ‏زند، کوری و کری و لالی آخرت است. «وَ نَحْشُرُهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ عَلی‏ وُجُوهِهِمْ عُمْیاً وَ بُکْماً وَ صُمًّا» « اسراء، ۹۷»
پیام‏‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۸:

۱. نفاق، انسان را از درک حقایق و معارف الهی باز می‌دارد. «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ»

۲. کسی‌که از عطایای الهی در راه حق بهره نگیرد، همانند کسی است که فاقد آن نعمت‌‏هاست. «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ»

۳. حق ندیدن منافقان دو دلیل دارد: یکی آنکه فضای بیرونی آنان تاریک است «فِی ظُلُماتٍ» و دیگر آنکه خود چشم دل را از دست داده‌‏اند. «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ»

۴. منافقان، لجاجت و تعصّب دارند. «فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ»
تفسیر صفحۀ ۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۹ - تفسیر نور:

«أَوْ کَصَیِّبٍ مِنَ السَّماءِ فِیهِ ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ یَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فِی آذانِهِمْ مِنَ الصَّواعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَ اللَّهُ مُحِیطٌ بِالْکافِرِینَ» یا چون (گرفتاران در) بارانی تند از آسمان هستند که در آن، تاریکی‌ها و رعد و برقی است که از ترس صاعقه‏‌ها و بیم مرگ، انگشتان خود را در گوش‌های‌شان قرار می‏‌دهند (ولی) خداوند بر کافران احاطه دارد.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۹:

خداوند، منافق را به اشخاصِ در باران‌مانده‌ای تشبیه کرده که مشکلات بارانِ تند، شب تاریک، غرّش گوش خراش رعد، نور خیره‌کنندۀ برق، و هراس و خوف مرگ، او را فرا گرفته است، امّا او نه برای حفظ خود از باران پناه گاهی دارد و نه برای تاریکی، نوری و نه گوشی آسوده از رعد و نه روحی آرام از مرگ.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۹:

۱. منافقان غرق در مشکلات و نگرانی‏‌ها می‏‌شوند، و در همین دنیا نیز دلهره و اضطراب و رسوایی و ذلّت دامن‌گیرشان می‌‏شود. «ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ»

۲. منافقان از مرگ می‌ترسند. «حَذَرَ الْمَوْتِ»

۳. منافقان بدانند که خداوند بر آنها احاطه دارد و هر لحظه اراده فرماید، اسرار و توطئه‌های آنها را افشا می‌‏کند. «وَ اللَّهُ مُحِیطٌ بِالْکافِرِینَ»

نگاهی به عملکرد و سرنوشت منافقان در جریان انقلاب اسلامی ایران، نشانه‌ای روشن برای این آیه است.

دلهره، تفرقه، شکست، آوارگی، غربت، بی‌آبرویی، پناهندگی به کفّار و طاغوت‌ها و جاسوسی، نتیجۀ اعمال‌شان بود.

آنان با استفاده از شعارها و شخصیّت‏‌های مذهبی، خیال پیروزی داشتند «استوقد نارا» ولی با خنثی‌شدن توطئه‌ها و آگاه شدن مردم از سوء‌نیت آنان، خداوند آنان را گرفتار سردرگمی و تفرقه و بی‏‌خبری از واقعیت ‏ها و حقایق نمود. «ذهب اللَّه بنورهم»

آنان چون شنیدن اخبار و سخن حق را از علما تحریم می‌کنند، به منزلۀ کران هستند، و چون دریافت‌‏های درونی خود و حقایق را بازگو نمی‌‏نمایند مانند افراد لال هستند، و چون چشم دیدن پیشرفت و پیروزی اسلام را ندارند، کور هستند و در اثر لجاجت و تعصّب مصداق «لا یرجعون» می‌‏باشند. ولی پیروزی‌‏ها مثل برق و نهیب مردم و آیات افشاگر همانند رعد و صاعقه، آنان را به وحشت و اضطراب انداخته است.

۴. سرانجام نفاق، به کفر منتهی می‏‌شود. «وَ اللَّهُ مُحِیطٌ بِالْکافِرِینَ» لذا در جای دیگر قرآن می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْمُنافِقِینَ وَ الْکافِرِینَ فِی جَهَنَّمَ جَمِیعاً» «نساء، ۱۴۰»
تفسیر صفحۀ ۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۰ - تفسیر نور:

«یَکادُ الْبَرْقُ یَخْطَفُ أَبْصارَهُمْ کُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِیهِ وَ إِذا أَظْلَمَ عَلَیْهِمْ قامُوا وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ» نزدیک است که برق، نور چشمان‌شان را برباید. هرگاه که (برق آسمان در آن صحرای تاریک و بارانی) برای آنان بدرخشد، در آن حرکت کنند، ولی همین‌که تاریکی، ایشان را فراگرفت بایستند و اگر خداوند بخواهد، شنوایی و بینایی آنان را (از بین) می‌برد، همانا خداوند بر هر چیزی تواناست.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۰:

منافقان، تاب و توان دیدن دلایل نورانی و فروغ آیات الهی را ندارند. همانند مسافر شب گرد در بیابان که در اثر برقِ آسمان، چشمانش خیره می‌شود و جز چند قدم برنمی‏‌دارد. منافقان در جامعۀ اسلامی هر چند گاهی چند قدمی پیش می‌روند، ولی در اثر حوادث یا اتّفاقاتی از حرکت باز می‌‏ایستند. آنان چراغ فطرت درونی خویش را خاموش کرده و منتظر رسیدن نوری از قدرت‏‌های بیرونی مانده‌اند.

هر گاه گفته می‌شود خداوند بر هر کاری قادر است، مراد کارهای ممکن است.

مثلًا اگر گفتیم فلانی ریاضی‏دان است، معنایش آن نیست که بتواند حاصل جمع ۲ و ۲ را ۵ بیاورد؛ زیرا این امر محال است، نه آنکه آن شخص قادر بر جمع نمودن آن نباشد.

افرادی از امام علیه‌السّلام سؤال کردند: آیا خداوند می‏‌تواند کرۀ زمین را در تخم‌مرغی قرار دهد؟ امام ابتدا یک پاسخ اقناعی دادند که با یک عدسیِ چشم، آسمان بزرگ را می‏‌بینیم، سپس فرمودند: خداوند قادر است، امّا پیشنهاد شما محال است. « تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۹» درست مانند قدرت ریاضی‌دان که مسئلۀ محال را حل نمی‌کند.
سیمای منافق در قرآن چگونه است؟

منافق، در عقیده و عمل، برخورد و گفت‌وگو، عکس‌العمل‌‏هایی را از خود نشان می‌‏دهد که در این سوره و سوره‌های منافقون، احزاب، توبه، نساء و محمّد آمده است.

آنچه در اینجا به‌مناسبت می‌‏توان گفت، این است که: منافقین در باطن ایمان ندارند، ولی خود را مصلح و عاقل می‌پندارند؛

با هم‌فکران خود خلوت می‌کنند؛ نمازشان با کسالت و انفاق‌شان با کراهت است؛

نسبت‌به مؤمنان عیب‌‏جو و نسبت‌به پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله موذی‏ هستند؛

از جبهه فراری و نسبت‌به خدا غافل‏ هستند. افرادی یاوه‌‏سرا، ریاکار، شایعه‌ساز و علاقه‌مند به دوستی با کفّارند. ملاک علاقه‌‏شان کامیابی و ملاک غضب‌شان، محرومیّت است.

نسبت به تعهّداتی که با خدا دارند بی‏‌وفا هستند، نسبت‌به خیراتی که به مؤمنین می‌‏رسد نگران، ولی نسبت‌به مشکلاتی که برای مسلمین پیش می‌‏آید شاد هستند.

امربه‌منکر و نهی‌ازمعروف می ‏کنند.

قرآن در برابر این همه انحراف‌های فکری و عملی می‌فرماید: «إِنَّ الْمُنافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ» «نساء، ۱۴۵»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۰:

۱. منافق در مسیر حرکت، متحیّر است. «أَضاءَ» «مَشَوْا» «أَظْلَمَ» «قامُوا»

۲. حرکت منافق، در پرتوی نور دیگران است. «أَضاءَ لَهُمْ»

۳. منافق به سبب اعمالی که مرتکب می‌شود، هر لحظه ممکن است گرفتار قهر خداوندی شود. «وَ لَوْ شاءَاللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ»

۴. سنّت الهی، آزادی دادن به همه است وگرنه خداوند می‌‏توانست منافقان را کر و کور کند. «وَ لَوْ شاءَاللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ»
تفسیر صفحۀ ۴ قرآن کریم - سورۀ بقره -آیۀ ۲۱ - تفسیر نور:

«یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون» ای مردم! پروردگارتان که شما و پیشینیان شما را آفرید، پرستش کنید تا اهل تقوا شوید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۱:

در کتاب‌‏های قانون، مواد قانون، بدون خطاب بیان می‌‏شود، ولی قرآن کتاب قانونی است که با روح و عاطفه مردم سر و کار دارد، لذا در بیان دستورات، خطاب می‌‏کند. البتّه خطاب‏‌های قرآن مختلف است. برای عموم می‌‏فرماید: «یا ایّها الناس»، امّا برای هدایت‌‏یافتگان فرموده: «یا ایّها الذین امنوا»

هدف از خلقت جهان و انسان، تکامل انسان‏‌هاست؛ یعنی هدف از آفرینش هستی، بهره‌‏گیری انسان‌‏هاست. «سَخَّرَ لَکُمُ» (جاثیه، ۱۳)، «خَلَقَ لَکُمْ» (بقره، ۲۹)

و تکامل انسان‏‌ها در گرو عبادت «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» ( ذاریات، ۵۶)

و اثر عبادت، رسیدن به تقوی «اعْبُدُوا رَبَّکُمُ» «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» (بقره، ۲۱)

و نهایت تقوی، رستگاری است. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (بقره، ۱۸۹)
سؤال: چرا خدا را عبادت کنیم؟

پاسخ: در چند جای قرآن پاسخ این پرسش چنین آمده است:

چون خداوند خالق و مربّی شماست. «اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ» «مشرکان خالقیّت را پذیرفته ولی ربوبیّت را انکار می‌‌نمودند، خداوند در این آیه دو کلمۀ «ربّکم» و «خلقکم» را در کنار هم آورده تا دلالت به این نکته کند که خالق شما، پروردگار شماست.»

چون تأمین‌کنندۀ رزق و روزی و امنیّت شماست. «فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» «قریش، ۳-۴»

چون معبودی جز او نیست. «لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی» «طه، ۱۴»

عبادت انسان، هدف آفرینش انسان است نه هدف آفریننده.

او نیازی به عبادت ما ندارد، اگر همۀ مردم زمین کافر شوند، او بی‌‏نیاز است: «إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ» چنان‌که اگر همۀ مردم رو به خورشید خانه بسازند یا پشت به خورشید، در خورشید اثری ندارد.

با اینکه عبادت خدا بر ما واجب است، چون خالق و رازق و مربّی ماست، ولی بازهم در برابر این ادای تکلیف، پاداش می‌‏دهد و این نهایت لطف اوست.
چه اموری، انسان را وادار به عبادت می‌کند؟

۱. توجّه به نعمت‏‌های او که خالق و رازق و مربّی ماست؛

۲. توجّه به فقر و نیاز خود؛

۳. توجّه به آثار و برکات عبادت؛

۴. توجّه به آثار سوء ترک عبادت؛

۵. توجّه به اینکه همۀ هستی، مطیع او و در حال تسبیح او هستند، چرا ما وصلۀ ناهمرنگ هستی باشیم؛

۶. توجّه به اینکه عشق و پرستش، در روح ماست و به چه‌کسی برتر از او عشق بورزیم.
سؤال: طبق آیۀ «وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ» اگر کسی به یقین رسید، نمازش را ترک کند؟!

معنای آیه: یعنی عبادت کن تا به یقین برسی.

پاسخ: اگر گفتیم: نردبان بگذار تا دستت به شاخۀ بالای درخت برسد، معنایش این نیست که هر گاه دستت به شاخه رسید، نردبان را بردار، چون سقوط می‏‌کنی.

کسی‌که از عبادت جدا شد، مثل کسی است که از آسمان سقوط کند «فَکَأَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ»

به‌علاوه کسانی‌که به یقین رسیده‏‌اند مانند: رسول خدا و امامان معصوم، لحظه‌‌ای از عبادت دست برنداشتند.

بنابراین مراد آیه، بیان آثار عبادت است؛ نه تعیین محدودۀ عبادت.
طبق آیات قرآن، عبادت چگونه باید باشد؟

۱. عبادت مأمورانه باشد؛ یعنی طبق دستور او بدون خرافات؛

۲. عبادت آگاهانه باشد، تا بدانیم مخاطب و معبود ما کیست. «حَتَّی تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ» «نساء، ۴۳»؛

۳. عبادت خالصانه باشد. «وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» «کهف، ۱۱۰»؛

۴. عبادت خاشعانه باشد. «فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ» «مؤمنون، ۲»؛

۵. عبادت مخفیانه باشد. پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: «اعظم العبادة اجراً اخفاها» «بحار، ج ۷۰، ص ۲۵۱»؛

۶. عبادت عاشقانه باشد. پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: «افضل الناس مَن عَشق العبادة» «بحار، ج ۷۰، ص ۲۵۳»؛

و خلاصه در یک نگاه باید بگوییم که برای عبادت سه نوع شرط است الف: شرط صحّت، نظیر طهارت و قبله.

ب: شرط قبولی، نظیر تقوی.

ج: شرط کمال، نظیر اینکه عبادت باید آگاهانه، خاشعانه، مخفیانه و عاشقانه باشد که اینها همه شرط کمال است. «پرتوی از اسرار نماز و تفسیر نماز، محسن قرائتی»
پیام‏‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۱:

۱. دعوت انبیا، عمومی است و همۀ مردم را دربر می‌‏گیرد. «یا أَیُّهَا النَّاسُ»

۲. از فلسفه‌‏های عبادت، شکرگزاری از ولی نعمت است. «اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ»

۳. اوّلین نعمت‏‌ها، نعمت آفرینش، و اوّلین دستور، کُرنش در برابر خالق است. «اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ»

۴. مبادا بُت‌‏پرستی یا انحراف نیاکان، ما را از عبادت خداوند دور کند، حتّی آنان نیز مخلوق خداوند هستند. «وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ»

۵. عبادت، عامل تقواست. اگر عبادتی تقوی ایجاد نکند، عبادت نیست. «اعْبُدُوا» «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»

۶. به عبادت خود مغرور نشویم که هر عبادتی، تقوا ساز نیست. «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»
تفسیر صفحۀ ۴ قرآن کریم - سورۀ بقره -آیۀ ۲۲ - تفسیر نور:

«الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بِناءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَکُمْ فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ» آن (خداوندی) که زمین را برای شما فرشی (گسترده) و آسمان را بنایی (افراشته) قرار داد و از آسمان، آبی فرو فرستاد و به آن از میوه‌ها، روزی برای شما بیرون آورد، پس برای خداوند شریک و همتایی قرار ندهید با آنکه خودتان می‌‏دانید (که هیچ‌یک از شرکا و بت‌‏ها، نه شما را آفریده‌اند و نه روزی می‌‏دهند و اینها فقط کار خداست.)
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۲:

در این آیه خداوند به نعمت‌‏های متعدّدی اشاره می‌کند که هر کدام از آنها سرچشمۀ چند نعمت دیگر است.

مثلًا فرّاش بودن زمین، اشاره به نعمت‌‏های فراوان دیگری است. هم‌چون سخت‌بودن کوه‌ها و نرم بودن خاکِ دشت‌‏ها، فاصلۀ زمین تا خورشید، درجۀ حرارت و دما و هوای آن، وجود رودخانه‌‏ها، درّه‌ها، کوه‌‏ها، گیاهان و حرکت‏‌های مختلف آن که مجموعاً فرّاش‌بودن زمین را مهیّا کرده‌اند.
تعابیر قرآن در ارتباط با زمین:

زمین هم «مهد» («الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْداً» طه، ۵۳) گهواره است،

هم «ذلول» («هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا» ملک، ۱۵) رام و آرام است،

و هم «کفات» («أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ کِفاتاً» مرسلات، ۱۵) در برگیرنده است.

کلمۀ «سماء» در آیه یک‌بار در برابر «ارض» آمده است که به همۀ قسمت بالا اشاره دارد و یک‌بار مراد همان قسمت نزول باران از ابرها می‌‌باشد.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۲:

۱. یاد نعمت‏‌های الهی از بهترین راه‌های دعوت به عبادت است. «اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ»

۲. از بهترین راه‌های خداشناسی، استفاده کردن از نعمت‌‏های در دسترس است. «جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بِناءً»

۳. در نظام آفرینش، هماهنگی کامل به چشم می‌خورد؛ هماهنگی میان زمین، آسمان، باران، گیاهان، میوه‌ها و انسان. (برهان نظم) «جَعَلَ، أَنْزَلَ، فَأَخْرَجَ»

۴. آفریده‌‏ها هر کدام برای هدفی خلق شده‌اند. «رِزْقاً لَکُمْ» باران برای رشد و ثمردادن میوه‌ها «فَأَخْرَجَ بِهِ» و میوه‏‌ها برای روزی انسان. «رِزْقاً لَکُمْ»

۵. زمین و باران وسیله هستند، رویش گیاهان و میوه‏‌ها به دست خداست. «فَأَخْرَجَ»

۶. نظم و هماهنگی دستگاه آفرینش، نشانۀ توحید است؛ پس شما هم یکتاپرست باشید. «فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً»

۷. ریشۀ خداپرستی در فطرت و وجدان همۀ مردم است. «وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»

۸. آفرینش زمین و آسمان و باران و میوه‌ها و روزی انسان، پرتوی از ربوبیّت خداوند است. «اعْبُدُوا رَبَّکُمُ» «الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ»

۹. همۀ انسان‏‌ها، حقّ بهره‌‏برداری و تصرّف در زمین را دارند. (در آیه «لَکُمُ» تکرار شده است.)

۱۰. دلیل واجب بودن عبادت شما، لطف اوست که زمین و آسمان و باران و گیاهان را برای روزی شما قرار داده است. «اعْبُدُوا رَبَّکُمُ»«الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ»

۱۱. خداوند بر اسباب طبیعی حاکم است. «جَعَلَ، أَنْزَلَ، فَأَخْرَجَ»

۱۲. پندار شریک برای خداوند، از جهل است. «فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»
تفسیر صفحۀ ۴ قرآن کریم - سورۀ بقره -آیۀ ۲۳ - تفسیر نور:

«وَ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلی‏ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ» و اگر در آنچه بر بندۀ خود (از قرآن) نازل کرده‌ایم، شک دارید، اگر راست می‏‌گویید (لا اقل) یک سوره همانند آن را بیاورید و گواهان خود را غیر از خداوند بر این کار دعوت کنید.
نکته‌های سورۀ بقره- آیۀ ۲۳:

این آیه، معجزه‌بودن قرآن را مطرح می‏‌کند.

پیامبران، یک دعوت دارند که هدایت به‌سوی خداست و با استدلال و موعظه و جدال نیکو انجام می‏‌دهند و یک ادّعا دارند که ازسوی خدا برای هدایت مردم آمده‏‌اند و برای آن معجزه می‏‌آورند.

پس معجزه برای اثبات ادّعای پیامبر است، نه دعوت او. «معجزه به‌معنای نادیده نگرفتن نظام علّت و معلول نیست؛ بلکه معجزه نیز علّت دارد، ولی علّت آن یا ارادۀ الهی است، یا عواملی که خداوند علّت بودن آن را برای مردم مخفی نموده است.»

خداوند در قرآن، بارها مخالفان اسلام را دعوت به مبارزه کرده است، که اگر شما این کتاب را از سوی خدا نمی‌‏دانید و ساخته و پرداخته دست بشر می‏‌دانید، به‌جای این همه جنگ و مبارزه، کتابی مثل قرآن بیاورید تا صدای اسلام خاموش شود!

خداوند برای اثبات حقّانیت پیامبر و کتاب خود، از یک‌سو مخالفان را تحریک و از سوی‌دیگر به آنان تخفیف داده است.

یک‌جا فرموده: «فَأْتُوا بِکِتابٍ» «قصص، ۴۹» کتابی مثل قرآن بیاورید.

و در جای دیگر فرموده است: «فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ» «‌هود، ۱۳» ده‌سوره مثل قرآن بیاورید.

و در جای دیگر می‌‏فرماید: «فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ» «یونس، ۳۸» یک‌سوره، مثل قرآن بیاورید.

به‌علاوه می‌‏گوید: برای این کار می‏‌توانید از تمام قدرت‏‌ها و یاران و همفکران خود در سراسر جهان دعوت کنید.

تقسیم‌بندی قرآن و نام‌گذاری هر بخش به نام سوره، در زمان پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله و از جانب خداوند بوده است. «فَأْتُوا بِسُورَةٍ»

قرآن در ستایش انبیا، یا بعد از کلمۀ «عَبْدِنا» و یا قبل از کلمه «عبد» نام آنان را می‌برد «عَبْدَنا أَیُّوبَ»، «إِبْراهِیمَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا»

ولی دربار‌ۀ پیامبر اسلام تنها کلمۀ «عبد» بدون ذکر نام را به کار می‌‏برد تا بگوید عبد مطلق، محمّد صلّی اللَّه علیه و آله است.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۳:

۱. باید از فکر و دل افراد، شک‌زدایی صورت گیرد، مخصوصاً در مسائل اعتقادی. «إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ»

۲. شرط دریافت وحی، بندگی خداست. «نَزَّلْنا عَلی‏ عَبْدِنا»

۳. قرآن، کتاب استدلال و احتجاج است و راهی برای وسوسه و شک باقی نمی‌‏گذارد. «فَأْتُوا بِسُورَةٍ»

۴. انبیاء باید معجزه داشته باشند و قرآن معجزۀ رسول اکرم صلّی اللَّه علیه و آله است. «فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ»

۵. دین جاوید، معجزۀ جاوید می‌‏خواهد تا هر انسانی در هر زمان و مکانی، اگر دچار تردید و شک شد، بتواند خود را آزمایش کند. «فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ»

۶. بر حقّانیت قرآن به‌قدری یقین داریم که اگر مخالفان، یک‌سوره مثل قرآن نیز آوردند، به‌جای تمام قرآن می‏‌پذیریم. «بِسُورَةٍ»

۷. بهترین قاضی و داور، وجدان است. خداوند وجدان مخالفان را داور قرار داده است. «وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ»
تفسیر صفحۀ ۴ قرآن کریم - سورۀ بقره -آیۀ ۲۴ - تفسیر نور:

«فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرِینَ» پس اگر این کار را نکردید، که هرگز نتوانید کرد، از آتشی‌که هیزمش مردم (گناه‌کار) و سنگ‌ها هستند و برای کافران مهیّا شده، بپرهیزید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۴:

در سورۀ انبیاء می‌‏خوانیم: «إِنَّکُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ» «انبیاء، ۹۸» شما و آنچه غیر از خدا پرستش می‏‌کنید (بت‏‌های‌تان)، هیزم دوزخ هستید.

بنابراین ممکن است مراد از سنگ در این آیه، همان بت‌ها باشند که مورد پرستش بوده‏‌اند، نه هر سنگی، «چنان‌که در طول تاریخ و در میان آن همه سنگ و چوب، هرگز حجرالاسود مورد پرستش واقع نشده و نقش بت را نداشته و هرگز آتش‏‌گیرانه دوزخ نخواهد شد. آری! حجر‌الاسود دست خدا در زمین و حافظ اسرار و گواه بر اقرار فطرت‏‌های بشری است» تا آنان بدانند و به چشم خود ببینند که کاری از بت‌‏ها ساخته نبوده و نیست.

همچنین این سنگ‌ها در قیامت، همانند چاقوی خونی همراه پروندۀ قاتل، سند جرم و گناه آنان است.
با اینکه الفاظ اختراع بشر است، پس چگونه نمی‌تواند مثل قرآن را بیاورد؟

پاسخ: حروف الفبا از بشر است، ولی نحو‌ۀ ترکیب و بیان مفاهیم بلند آنها، برخاسته از علم و هنر است.

قرآن بر اساس علم و حکمت بی‌‏پایان الهی، نزول یافته است، ولی هر کتاب دیگری، از سوی هر کس که باشد، بر اساس علم محدود و محصور به جهلِ بشر، تألیف یافته است. پس هیچ‌گاه بشر نمی‌‏تواند کتابی مثل قرآن بیاورد.
پیام‌‏های سورۀ بقره - آیۀ ۲۴:

۱. یقین به حقّانیت راه و هدف، یکی از اصول رهبری است. «وَ لَنْ تَفْعَلُوا»

۲. اکنون که احساس عجز و ناتوانی کردید، تسلیم حق شوید. «وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا»

۳. انسان جمود و کافر، هم‌ردیف سنگ است. «النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ»

۴. خباثت‌های درونی انسان گناهکار، در قیامت تجسّم‌یافته و آتش‌گیرانه می‌شود. «وَقُودُهَا النَّاسُ»

۵. کفر و لجاجت، انسان شایستۀ خلیفة‌الّلهی را، به هیزم دوزخ تبدیل می‌‏کند. «وَقُودُهَا النَّاسُ»

۶. رهایی از آتش دوزخ، در گرو ایمان به قرآن و تصدیق پیامبر اسلام است. «فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ» «أُعِدَّتْ لِلْکافِرِینَ»

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج۱، ص ۶۲-۷۵.

منبع:

https://olgoirani.com/content/4

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۴۰تا۴۱

قل اء رءيتكم إن اءتئكم عذاب الله اءو اءتتكم الساعة اء غير الله تدعون إن كنتم صادقين (۴۰)
بل إ ياه تدعون فيكشف ما تدعون إليه إ ن شاء و تنسون ما تشركون(۴۱)

ترجمه :
۴۰ - بگو آيا هيچ فكر كرده ايد اگر عذاب پروردگار به سراغ شما آيد يا رستاخيز بر پا شود آيا غير خدا را (براى حل مشكلات خود) مى خوانيد، اگر راست ميگوئيد؟!
۴۱ - (نه ) بلكه تنها او را ميخوانيد و او اگر بخواهد مشكلى را كه به خاطر آن او را خوانده ايد بر طرف ميسازد و آنچه را (امروز) شريك (خدا) قرار مى دهيد (آنروز) فراموش مى كنيد.

تفسیر
توحيد فطرى
بار ديگرى روى سخن به مشركان كرده و از راه ديگرى براى توحيد و يگانه پرستى ، در برابر آنها، استدلال ميكند، به اين طريق كه لحظات فوق
العاده سخت و دردناك زندگى را به خاطر آنها مى آورد، و از وجدان آنها استمداد مى كند كه در اينگونه لحظات كه همه چيز را به دست فراموشى مى سپارند پناهگاهى جز خدا براى خودشان فكر ميكنند! اى پيامبر به آنها بگو اگر عذاب دردناك خداوند به سراغ شما بيايد و يا قيامت با آنهمه هول و هيجان و حوادث وحشتناك بر پا شود، راست بگوئيد آيا غير خدا را براى برطرف ساختن شدائد خود مى خوانيد؟
(قل ارايتكم ان اتيكم عذاب الله او اتتكم الساعة ا غير الله تدعون ان كنتم صادقين ).
روح معنى اين آيه نه تنها براى مشركان ، براى همه كس به هنگام بروز شدائد و حوادث سخت ، قابل درك است ، ممكن است در حال عادى و در حوادث كوچك انسان به غير خدا متوسل گردد، اما هنگامى كه حادثه فوق العاده شديد باشد انسان همه چيز را فراموش ميكند ولى در همين حال در اعماق دل خود يكنوع اميدوارى به نجات كه از منبع قدرت مرموز و نامشخصى سر چشمه ميگيرد احساس ميكند اين همان توجه به خدا و حقيقت توحيد است .
حتى مشركان و بت پرستان در چنين لحظاتى سخنى از بتها به ميان نمى آورند
و همه را به دست فراموشى مى سپرند.
در آيه بعد مى فرمايد: بلكه تنها او را ميخوانيد، او هم اگر بخواهد مشكل شما را بر طرف ميكند، و شريكهائى كه براى خدا درست كرده بوديد همه را فراموش مى كنيد (بل اياه تدعون فيكشف ما تدعون اليه ان شاء و تنسون ما تشركون ).
نكته ها
در اينجا به چند نكته بايد توجه كرد.
1 - استدلالى كه در دو آيه فوق ديده مى شود همان استدلال به توحيد فطرى است كه در دو بحث ميتوان از آن استفاده كرد يكى در اصل اثبات وجود خدا، و ديگر در اثبات يگانگى او، لذا در روايات اسلامى ، و همچنين در سخنان دانشمندان ، هم در برابر منكران خدا و هم در برابر مشركان با آن استدلال شده است .
2 - قابل توجه اينكه در استدلال بالا سخن از قيام ساعة (روز رستاخيز) به ميان آمده ، در حالى كه ممكن است گفته شود، آنها چنان روزى را اصلا قبول نداشتند، بنابراين چگونه ممكن است در برابر آنها چنين استدلالى شود؟
ولى بايد توجه داشت كه اولا همه آنها منكر قيامت نبودند بلكه جمعى از آنها به نوعى از رستاخيز اعتقاد داشتند ثانيا ممكن است منظور از ساعة همان ساعت مرگ يا ساعت حوادث وحشتناكى باشد كه انسان را در آستانه مرگ قرار ميدهد ثالثا ممكن است اين تعبير كنايه از حوادث هولناك بوده باشد زيرا آيات قرآن مكرر ميگويد كه شروع رستاخيز با يك سلسله حوادث فوق العاده هولناك همراه است : و زلزله ها، طوفانها، صاعقه ها و مانند آن در آن هنگام به وقوع مى پيوندند.
3 - با اينكه مى دانيم روز رستاخيز و حوادث قبل از آن مسائل حتمى است و به هيچ وجه قابل تغيير نيست ، چگونه در آيه فوق مى گويد: اگر خدا بخواهد آن را بر طرف خواهد ساخت ؟ آيا فقط منظور بيان قدرت پروردگار است ؟ و يا معنى ديگرى منظور بوده است ؟
در پاسـخ اين سؤ ال بايد گفت : منظور اين نيست كه خداوند اصل قيام ساعت و روز رستاخيز را با دعا از بين ببرد بلكه منظور اين است مشركان - و حتى غير مشركان - هنگامى كه در آستانه قيامت قرار گيرند از حوادث و مشكلات آن و كيفرهاى سختى كه در پيش ‍ دارند وحشت ميكنند و از خدا مى خواهند اين وضع را بر آنان آسان گرداند و آنها را از خطرات برهاند، در حقيقت دعا براى نجات خويش از حوادث دردناك است نه دعا براى از بين رفتن رستاخيز.

از برترین صدقات

حضرت امام موسی الکاظم علیه السلام

▫️عوْنُكَ لِلضَّعِيفِ مِنْ أَفْضَلِ الصَّدَقَة

▪️کمک کردن به شخص ضعیف از برترین صدقات است

«تحف العقول عن آل الرسول علیهم السلام» ص ۴۱۴

حضرت ایت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در دیدار صدها نفر از مردم اصفهان:
۲۸ / آبان / ۱۴۰۱
علت عصبانیت غرب پیشرفت‌های جمهوری اسلامی است؛
بساط شرارت بدون شک جمع خواهد شد
فریب‌خوردگان، موعظه و عاملان جنایت، تخریب و تهدید به اندازه گناه‌شان مجازات شوند
مشکلات اقتصادی با تلاش بیشتر دستگاهها و هم‌افزایی مردم و مسئولان حل خواهد شد

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50689

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

 امام‌جمعه سخنگوی انقلاب اسلامی است و یکی از وظایف اساسی او بازتولید مفاهیم معرفتی و مبانی انقلابی و پاسخگویی به شبهات با زبان روز و تبیین مستدل آنها و رفتار پدرانه با همه است ... ۵ /مرداد/ ۱۴۰۱

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50689

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

 اهمیت جایگاه نماز جمعه
و جایگاه استثنایی آن در میان فرائض دینی
«پیوند میان توجه به خدا و حضور و اجتماع مردمی»، «ذکر و یاد خدا به‌صورت دسته‌جمعی و نزول برکات آن بر جمع»، «استمرار بدون توقف نماز جمعه در هر هفته»، «پایگاهی مهم برای طرح مسائل مختلف جامعه اعم از مسائل فکری، خدمات اجتماعی، همکاری‌های عمومی و آمادگی‌ها و بسیج نظامی» و «آمیختن معنویت با سیاست» از مهمترین ویژگی‌های نمازجمعه است که آن را تبدیل به ظرفیت عظیم و فرصت فوق‌العاده کرده است.
نماز جمعه با چنین ویژگی‌هایی، حلقه‌ای مهم در سلسله قدرت نرمِ مُفصل و طولانی نظام اسلامی است ... ۵ /مرداد/ ۱۴۰۱

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50689

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

 در نماز جمعه قشرها و سلایق مختلف حضور دارند، رفتار امام‌جمعه باید همانند رفتار پدر با فرزندان خود باشد و باید همه را بر سر سفره معنویت و دین بنشاند.
جشن میلیونی غدیر در تهران و حضور قشرها و ظواهر مختلف، پدیده‌ای عجیب: در این جشن همه جور آدمی حضور داشتند و همه نیز با وجود تفاوت‌های ظاهری طرفدار دین هستند ... ۵ /مرداد/ ۱۴۰۱

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50689

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

جشن میلیونی غدیر در تهران و حضور قشرها و ظواهر مختلف، پدیده‌ای عجیب: در این جشن همه جور آدمی حضور داشتند و همه نیز با وجود تفاوت‌های ظاهری طرفدار دین هستند ...
من در یکی از سفرهای استانی در جمع علمای آن استان به حضور افراد مختلف در مراسم استقبال اشاره کردم و گفتم در میان مردم، افرادی گریه می‌کردند که شاید شما در برخورد با آنها احتمال دهید که حتی اعتقادی به دین ندارند در حالی که همه آنها معتقد به دین هستند. ۵ /مرداد/ ۱۴۰۱

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50689

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

سلوک مردمی یعنی حضور در بین مردم و گفتگو با آنان:
صِرفِ رفتن بین مردم کار مهمی است بنابراین از مردم فاصله نگیرید و ارتباطات خود را به یک گروه خاص محدود نکنید، البته در طول این سالها، شبکه امامت جمعه جزو مردمی‌ترین نهادهای انقلابی بوده است.
فعالیت گروههای پُر شمار جوان، خودجوش، گمنام و بی‌ادعا در سراسر کشور، وظیفه ائمه‌جمعه، ارتباط با این گروهها و حمایت از آنان:
شرکت در خدمات اجتماعی، همچون کمک به مردم در حوادث طبیعی و در مقابله با کرونا و جمع‌آوری کمک‌های مؤمنانه برای نیازمندان جزو کارهای لازم امامان جمعه است که بعضی از ائمه‌جمعه نیز انصافاً در این زمینه خوش درخشیده‌اند ... ما طرفدار عدالت هستیم و پرچم آن را بلند کرده‌ایم اما تحقق عدالت بدون کمک به طبقه محروم و مستضعف معنا ندارد ... ۵ /مرداد/ ۱۴۰۱

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50689

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

پرهیز از ورود در فعالیت‌های اقتصادی توسط ائمه جمعه:
از فعالیت اقتصادی حتی به‌عنوان تأمین هزینه‌های نماز جمعه باید اجتناب شود چرا که آثار منفی ورود بعضی از آقایان محترم به این فعالیت‌ها، هنوز هم دامن‌گیر نظام اسلامی است.
اداره تشکیلات روحانیت و حوزه‌های علمیه، همواره مردمی: حوزه‌های علمیه، مراجع و فضلای حوزه، وابسته به مردم هستند و احتیاجی به دولتها و قدرتها ندارند و این یک افتخار و امتیاز است. به همین علت است که حوزه‌های علمیه در قضایای مختلف توانسته‌اند بدون رودربایستی با دولتها در کنار مردم بایستند. بنابراین نمازجمعه نیز باید به همین شکل و با کمک‌های مردمی اداره شود. ۵ /مرداد/ ۱۴۰۱

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50689

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

 
خطبه نمازجمعه و خطیب، سخنگوی انقلاب اسلامی و تبیین‌کننده و مطالبه‌گر مبانی انقلاب: هنر بزرگ خطیب ج

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,
برچسب ها : تفسیر قرآن کریم,برترین,صدقات,علت,عصبانیت,غرب,پیشرفت‌های جمهوری اسلامی,دین,زندگی,حکومت,سیاست,شهدای کربلا,شهید مدافع حرم,شهید علی امرایی,یا زهراء سلام الله علیها,ظهور,امام خامنه ای,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در دوشنبه 30 آبان 1401ساعت 21:25 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 99 | |

تفسیر صفحۀ ۳ قرآن ... | متزلزل کردن بنیان خانواده ... | وظیفه هنرمندان و نویسندگان ... | شهید مدافع

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

منبع (ادامه ...)

تفسیر صفحۀ ۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۶ - تفسیر نور:

«إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ» همانا کسانی‌که کفر ورزیده ‏اند، برای آنها یکسان است که هشدارشان دهی یا هشدارشان ندهی. آنها ایمان نخواهند آورد.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۶:

قرآن، بعد از متّقین، کفّار را معرّفی می‌کند. آنها که در گمراهی و کتمانِ حق، چنان سرسخت هستند که حاضر به پذیرش آیات الهی نیستند.

«کفر»، به‌معنای پوشاندن و نادیده‌گرفتن است.

به کشاورز و شب، کافر می‏‌گویند. چون کشاورز دانه و هسته را زیر خاک می‌‏پوشاند و شب فضا را در برمی‌‏گیرد.

کفران نعمت نیز به‌معنی نادیده‌گرفتن آن است.

شخص منکر دین، به‌سبب اینکه حقایق و آیات الهی را کتمان می‌کند و یا نادیده می‌گیرد، کافر خوانده شده است.

چنان‌که گروهی از آن کافران معاند، در برابر دعوت پیامبران، زبان قال و حال‌شان این بود: «سَواءٌ عَلَیْنا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَکُنْ مِنَ الْواعِظِینَ» (شعراء، ۱۳۶)، جواب قوم هود در برابر آن حضرت، برای ما وعظ و نصیحت تو اثری ندارد، فرقی ندارد که پند دهی یا از نصیحت‌دهندگان نباشی.

اگر زمینۀ مساعد و مناسب نباشد، دعوت انبیاء نیز مؤثّر واقع نمی‌‏شود.

باران که در لطافت طبعش، خلاف نیست ------- در باغ لاله روید و در شوره‌‏زار، خَس‏
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۶:

۱. لجاجت و عناد و تعصّب جاهلانه، انسان را جمادگونه می‌کند. «سَواءٌ عَلَیْهِمْ»

۲. روش تبلیغ برای کفّار، انذار است. اگر انذار و هشدار در انسان اثر نکند، بشارت و وعده‌‏ها نیز اثر نخواهند کرد. «سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ»

۳. انتظار ایمان‌آوردنِ همۀ مردم را نداشته باشید.

در آیۀ ۱۰۳ سورۀ یوسف می‌فرماید: «و ما اکثر النّاس و لو حَرصتَ بمؤمنین» هر چند آرزومند و حریص باشی، بسیاری از مردم ایمان نخواهند آورد.» «لا یُؤْمِنُونَ»
تفسیر صفحۀ ۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۷ - تفسیر نور:

«خَتَمَ اللَّهُ عَلی‏ قُلُوبِهِمْ وَ عَلی‏ سَمْعِهِمْ وَ عَلی‏ أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ» خداوند بر دل‌ها و بر گوش آنان مهر زده است و در برابر چشمان‌شان پرده‌‏ای است و برای آنان عذابی بزرگ است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۷:

‏مُهر بدبختی که خداوند بر دل کفّار می‌‏زند، کیفر لجاجت‌‏های آنان است.

چنان‌که می ‏خوانیم: «یَطْبَعُ اللَّهُ عَلی‏ کُلِّ قَلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبَّارٍ» «مؤمن، ۳۵» خدا بر دل افراد متکبّر و ستم‌پیشه، مهر می‌‏زند.

و در آیۀ ۲۳ سورۀ جاثیه نیز می‌‏خوانیم: خداوند بر دل کسانی‌که با علم و آگاهی به سراغ هواپرستی می‌روند، مهر می‌‏زند.

بنابراین مهر الهی نتیجۀ انتخاب بدِ خود انسان است، نه‌آنکه یک عمل قهری و جبری از طرف خدا باشد.

مراد از قلب در قرآن، روح و مرکز ادراکات است.
انواع قلب از دیدگاه قرآن:

سه‌نوع قلب را قرآن معرّفی می‏‌کند: قلب سلیم، قلب منیب و قلب مریض.
ویژگی‏‌های قلب سلیم:

الف: قلبی که در آن جز خدا نیست. «لیس فیه احد سواه» «نور الثقلین، ج ۴، ص ۵۷»

ب: قلبی که پیرو راهنمای حقّ، توبه‌کننده از گناه و تسلیم حق باشد. «نهج‌البلاغه، خطبه ۲۱۴»

ج: قلبی که از حبّ دنیا، سالم باشد. «‌تفسیر صافی»

د: قلبی که با یاد خدا، آرام می‌‏گیرد. «فتح، ۴»

ه: قلبی که در برابر خداوند، خاشع است. «حدید، ۱۶»

البتّه قلب مؤمن، هم با یاد خداوند آرام می‌گیرد و هم از قهر او می‌‏ترسد. «إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» «انفال، ۲» همانند کودکی که هم به والدین آرام می‌گیرد و هم از آنان حساب می‌‏برد.
ویژگی‌‏های قلب مریض:

الف: قلبی که از خدا غافل است و لایق رهبری نیست. «لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ» «کهف، ۲۸»

ب: دلی که دنبال فتنه و دستاویز می‌گردد. «فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ» «آل عمران، ۷»

ج: دلی‌ که قساوت دارد. «جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِیَةً» «مائده، ۱۳»

د: دلی‌ که زنگ گرفته است. «بَلْ رانَ عَلی‏ قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ» «مطففین، ۱۴»

ه: دلی که مهر خورده است. «طَبَعَ اللَّهُ عَلَیْها بِکُفْرِهِمْ» «نساء، ۱۵۵»
ویژگی قلب منیب:

قلب منیب، آن است که بعد از توجّه به انحراف و خلاف، توبه و انابه کرده و به‌سوی خدا باز گردد. ویژگی بارز آن تغییر حالات در رفتار و گفتار انسان است.
صفات قلب کفّار در آیات قرآن:

خداوند در آیات قرآنی، ۹ صفت برای قلب کفّار بیان کرده است:

الف: انکار «قُلُوبُهُمْ مُنْکِرَةٌ» «نحل، ۲۲»؛

ب: تعصّب «فِی قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ» «فتح، ۲۶»؛

ج: انحراف «صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ» «توبه، ۱۲۷»؛

د: قساوت «فَوَیْلٌ لِلْقاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ» «زمر، ۲۲»؛

ه: موت «لا تُسْمِعُ الْمَوْتی‏» «روم، ۵۲»؛

و: زنگار «بَلْ رانَ عَلی‏ قُلُوبِهِمْ» «مطفّفین، ۱۴»؛

ز: مرض «فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» «بقره، ۱۴»؛

ح: ضیق «یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقاً» «انعام، ۱۲۵»؛

ط: طبع «طَبَعَ اللَّهُ عَلَیْها بِکُفْرِهِمْ» «نساء، ۱۵۵».

قلب انسان، متغیّر است. لذا مؤمنان این چنین دعا می‌‏کنند: «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا» «آل عمران، ۸» خدایا! دل‌های ما را بعد از آنکه هدایت نمودی، منحرف مساز.

امام صادق علیه‌السّلام می‏‌فرمودند: این جمله (آیه) را زیاد بگویید و خود را از انحرافات در امان ندانید. «تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۱۹»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۷:

۱. درک‌نکردن حقیقت، بالاترین کیفر الهی است. «خَتَمَ اللَّهُ عَلی‏ قُلُوبِهِمْ»

۲. کفر و الحاد، سبب مهر خوردن دل‌ها و گوش‏‌هاست. «الَّذِینَ کَفَرُوا» «خَتَمَ اللَّهُ»

۳. در اثر کفر، امتیازات اساسی انسان (درک حقایق و واقعیّات) سلب می‌شود. «الَّذِینَ کَفَرُوا» «خَتَمَ اللَّهُ»

۴. کیفر الهی، متناسب با عمل ماست. «الَّذِینَ کَفَرُوا» «خَتَمَ اللَّهُ»

جزای کسی‌که حق را فهمید و بر آن سرپوش گذاشت، آن است که خدا هم بر چشم، گوش، روح و فکرش سرپوش گذارد. در واقع انسان، خود عامل بدبختی خویش را فراهم می‏‌کند.

امام رضا علیه‌السّلام فرمود: مُهرخوردن، عقوبت کفر آنهاست. «تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۲۷»
تفسیر صفحۀ ۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۸ - تفسیر نور:

«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِینَ» و گروهی از مردم کسانی هستند که می‏‌گویند: به خدا و روز قیامت ایمان آورده‌‏ایم، درحالی‌که مؤمن نیستند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۸:

در آغاز این سوره، برای معرّفی مؤمنان چهار آیه و برای شناسایی کفّار دو آیه آمده است.

در این آیه و آیات بعد که شمار آن سیزده آیه است، گروه سومی را معرّفی می‏‌کند که منافق هستند.

اینان نه ایمان گروه اوّل را دارند و نه جرأت و جسارت گروه دوم را در ابراز کفر.

منافق، همانند موش صحرایی است که برای لانه‏‌اش دو راه فرار قرار می‏‌دهد، یکی از آن دو را باز می‏‌گذارد و از آن رفت و آمد می‌‏کند و دیگری را بسته نگه می‌‏دارد. هر گاه احساس خطر کند با سر خود راه بسته را باز کرده و می‌‏گریزد.

نام سوراخ مخفی موش «نافقاء» است که کلمۀ منافق نیز از همین واژه گرفته شده است. «قاموس و مفردات»

نفاق، دارای معنای گسترده‌ای است که هر کس زبان و عملش هماهنگ نباشد، سهمی از نفاق دارد. در حدیث می‌‏خوانیم: اگر به امانت خیانت کردیم و در گفتار دروغ گفتیم و به وعده‌های خود عمل نکردیم، منافق هستیم گرچه اهل نماز و روزه باشیم. «سفینة البحار، ج ۲، ص ۶۰۵»

نفاق، نوعی دروغِ عملی و اعتقادی است و ریاکاری نیز نوعی نفاق است. «تفسیر نمونه»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۸:

۱. ایمان، یک مسئلۀ قلبی است و به اظهارات انسان بستگی ندارد. «ما هُمْ بِمُؤْمِنِینَ»

۲. اساس ایمان، ایمان به مبدأ و معاد است. «آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیَوْمِ الْآخِرِ»

۳. خداوند از درون انسان، آگاه است. «وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِینَ»
تفسیر صفحۀ ۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۹ - تفسیر نور:

«یُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ ما یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما یَشْعُرُونَ» (منافقان به پندار خود) با خداوند و مؤمنان نیرنگ می‌‏کنند، درحالی‌که جز خودشان را فریب نمی‌‏دهند، امّا نمی‌‏فهمند!
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۹:

«شعور» از ریشۀ «شَعر» به‌معنای مو می‏‌باشد.

کسی‌که دارای فهم دقیق و موشکافانه باشد، اهل درک و شعور است.

بنابراین منافق گمان می‏‌کند که دیگران را فریب می‏‌دهد؛ زیرا درک درست ندارد. «ما یَشْعُرُونَ»
مراد از حیله و مکر منافقان با خدا چیست؟

یا مراد خدعه و نیرنگ آنان با احکام خدا و دین الهی است که آن را مورد تمسخر و بازیچه قرار می‌دهند.

یا به‌معنای فریب‌کاری نسبت‌به پیامبر خداست؛ یعنی همان‌گونه که اطاعت و بیعت با رسول خدا، اطاعت و بیعت با خداست، خدعه با رسول خدا به منزلۀ خدعه با خدا می‌‏باشد.

«مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ» هر کس از رسول پیروی کند، قطعاً از خدا پیروی کرده است.( نساء، ۸۰) «إِنَّ الَّذِینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ» کسانی‌که با تو بیعت کنند، همانا با خدا بیعت نموده‌‏اند. فتح، ۱.

که روشن است این گونه فریب‌کاری و نیرنگ‌بازی با دین، خدعه و نیرنگ نسبت به خود است.

چنان‌که اگر پزشک، دستور مصرفِ دارویی را بدهد و بیمار به دروغ بگوید که آنها را مصرف کرده‌ام، به گمان خودش پزشک را فریب داده و در حقیقت خود را فریب داده است و فریب پزشک، فریب خود اوست.

برخورد اسلام با منافق، همانند برخورد منافق با اسلام است.

او در ظاهر اسلام می‌‏آورد، اسلام نیز او را در ظاهر مسلمان می‏‌شناسد. او در دل ایمان ندارد و کافر است، خداوند نیز در قیامت او را با کافران محشور می‌‏کند.

در روایتی از پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله می‏‌خوانیم: ریاکاری، خدعه با خداوند است. «تفسیر نورالثّقلین»

قرآن، بازتاب کار نیک و بد انسان را برای خود او می‌‏داند؛ چنان‌که در این آیه می‌‏فرماید: خدعه با دین، خدعه با خود است نه خدا.

و در جای دیگر می‌‏فرماید: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها» ( اسراء، ۷) اگر نیکی کنید، به خود نیکی کرده‌‏اید و اگر بدی کنید، باز هم به خود.

و یا در جای دیگر می‌‏فرماید: «وَ لا یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ» «فاطر، ۴۳» نیرنگ بد، جز سازنده‌‏اش را فرا نگیرد.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۹:

۱. حیله‌گری، نشانۀ نفاق است. «یُخادِعُونَ اللَّهَ»

۲. منافق، همواره در فکر ضربه‌زدن است. «یُخادِعُونَ» (کلمۀ «خدعه» به‌معنای پنهان‌کردن امری و اظهار نمودن امر دیگر، به‌منظور ضربه زدن است.). «تفسیر راهنما»

۳. آثار نیرنگ، به صاحب نیرنگ برمی‏‌گردد. «وَ ما یَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ»

۴. منافق، بی‌‏شعور است و نمی‌فهمد که طرف حساب او خداوندی است که همۀ اسرار درون او را می‌‏داند «یَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُورُ» (غافر، ۱۹) و در قیامت نیز از کار او پرده برمی‏‌دارد. «یَوْمَ تُبْلَی السَّرائِرُ» (طارق، ۹) «وَ ما یَشْعُرُونَ»

جملۀ «و ما یشعرون» را دوگونه می‌‏توان معنا نمود: یکی آنکه شعور ندارند که خدا اسرارشان را می‌‏داند و دیگری اینکه شعور ندارند که در حقیقت به خود ضربه می‌‏زنند.

۶. خدعه و حیله، نشانۀ عقل و شعور نیست. «یُخادِعُونَ» «ما یَشْعُرُونَ»

در روایات می‌‏خوانیم: عقل واقعی آن است که توسط آن، انسان خداوند را بندگی نماید.
تفسیر صفحۀ ۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۰ - تفسیر نور:

«فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ بِما کانُوا یَکْذِبُونَ» در دل‌های منافقان، بیماری است پس خداوند بیماری آنان را بیافزاید. و برای ایشان عذابی دردناک است، به‌سزای آنکه دروغ می‌گویند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۰:

بیماری، گاهی مربوط به جسم است، نظیر آیۀ ۱۸۵ سورۀ بقره «وَ مَنْ کانَ مَرِیضاً» که دربارۀ احکام روزۀ بیماران می‌‏باشد.

و گاهی مربوط به روح، نظیر این آیۀ «فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» که دربارۀ بیماری نفاق می‌‏باشد.

هر چه آب در آن بیشتر وارد شود، فسادش بیشتر شده و بوی نامطبوع و آلودگی آن افزایش می‌‏یابد.

نفاق، همچون مرداری است که اگر در روح و دل انسان باقی بماند، هر آیه و حکمی که از طرف خداوند نازل شود، به‌جای تسلیم‌شدن در برابر آن، دست به تظاهر و ریاکاری می‌‏زند و یک گام بر نفاق خود می‌‌‌‌افزاید.

این روح مریض، تمام افکار و اعمال او را، ریاکارانه و منافقانه می‏‌‌کند و این نوعی افزایش بیماری است. «فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً» شاید جملۀ «فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً» نفرین باشد. نظیر «قاتَلَهُمُ اللَّهُ» یعنی اکنون که در دل بیماری دارند، خدا بیماری آنان را اضافه کند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۰:

۱. نفاق، یک مرض روحی و منافق بیمار است. همانطور که بیمار، نه سالم است و نه مرده، منافق هم، نه مؤمن است و نه کافر. «فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ»

۲. اصلِ انسان، دل و روح اوست. «فَزادَهُمُ اللَّهُ»

حق این بود که بگوید «فزادها اللَّه مرضاً» یعنی در دل آنان مرض بود، خداوند مرض دلها را زیاد نمود ولی فرمود: مرض خود آنان را زیاد نمود.

پس قلب انسان، به منزلۀ تمام انسان است؛ زیرا اگر روح و قلب منحرف شود، آثارش در سخن و عمل هویداست. «تفسیر راهنما»

۳. نفاق، رشد سرطانی دارد. «فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً»

در قرآن، آیاتی را می‏‌خوانیم که در آن اوصاف پسندیده‏‌ای همچون: علم، هدایت و ایمان، قابل افزایش معرّفی شده است.

همانند: «زِدْنِی عِلْماً» (طه، ۱۱۴) و «زادَتْهُمْ إِیماناً» (انفال، ۲) و «زادَهُمْ هُدیً» ( محمد، ۱۷) همچنین برخی از امراض و اوصاف ناپسند مانند: رجس، نفرت، ترس و خسارت نیز قابل ازدیاد دانسته شده ‏اند.
۹
همانند: «فَزادَتْهُمْ رِجْساً» (توبه، ۱۲۵) و «زادَهُمْ نُفُوراً» (فرقان، ۶۰) و «ما زادُوکُمْ إِلَّا خَبالًا» (توبه، ۴۷) و «وَ لا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَساراً» (اسراء، ۸۲)

با توجّه به آیات مذکور، معلوم می‏‌شود که سنّت خداوند، آزادی دادن به هر دو گروه خیر و شر است. «کُلًّا نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ» ( اسراء، ۲۰)

۴. زمینه‌‏های عزّت و سقوط را، خود انسان در خود به وجود می‏‌آورد. «لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ بِما کانُوا یَکْذِبُونَ»

۵. دروغگویی، از روش‌های متداول منافقان است. «کانُوا یَکْذِبُونَ»
تفسیر صفحۀ ۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱ - تفسیر نور:

«وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ» هر گاه به آنان (منافقان) گفته شود در زمین فساد نکنید، می‏‌گویند: همانا ما اصلاحگریم.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱:

۱. گرچه منافقان پندپذیر و نصیحت‌خواه نیستند، ولی بهتر است با آنها سخن گفت و نهی از منکر کرد. «قِیلَ لَهُمْ»

۲. نفاق، عامل فساد است. «لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ»

۳. منافق چندچهره‌بودن خود را مردم‏‌داری و اصلاح‌طلبی می‌‏داند. «إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ»

۴. منافق، فقط خود را اصلاح‏‌طلب معرّفی می‌کند. «إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ» (ممکن است کسی در حدّ اعلای بیماری روحی باشد، ولی خیال کند که سالم است.)

۵. منافق با ستایش نابه‌جا از خود، در صدد تحمیق مردم و توجیه خلافکاری‏‌های خویش است. «إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ»
تفسیر صفحۀ ۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۲ - تفسیر نور:

«أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا یَشْعُرُونَ‌» آگاه باشید! همانا آنان خود اهل فسادند، ولی نمی‌فهمند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیه ۱۲:

در یک بررسی اجمالی از آیات قرآن درمی‏‌یابیم که نفاق، آثار و عوارض سویی در روح، روان، رفتار و کردار شخص منافق ایجاد می‏‌کند که او را در دنیا و قیامت گرفتار می‌‏سازد.
وصف قرآن دربارۀ منافقان:

قرآن در وصف آنها می‌‏فرماید:

دچار فقدان شعور واقعی می‌شوند. «لا یَشْعُرُونَ» (بقره، ۱۲)، «هُمُ السُّفَهاءُ» (بقره، ۱۳)

اندیشه و فهم نمی‏‌کنند. «لا یَفْقَهُونَ» (توبه، ۸۷)، «لا یَعْلَمُونَ» (بقره، ۱۳)

دچار حیرت و سرگردانی می‌‏شوند. «یَعْمَهُونَ» (بقره، ۱۵)، «لا یُبْصِرُونَ» (بقره، ۱۷)

به سبب دروغ‌هایی که می‌‏بافند «بِما کانُوا یَکْذِبُونَ» (بقره، ۱۰)، در کفر پایدار می‏‌شوند «بِما کانُوا یَکْفُرُونَ» (انعام، ۷۰) و هدایت نمی‏‌یابند. «ما کانُوا مُهْتَدِینَ» (بقره، ۱۶)

چون اعتقاد قلبی ندارند، وحشت و اضطراب «حَذَرَ الْمَوْتِ» (بقره، ۱۹) و عذابی دردناک دارند. «وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ» (بقره، ۱۰)
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲:

۱. مسلمانان باید به ترفند و شعارهای به‌ظاهر زیبای منافقان، آگاه شوند. «أَلا»

۲. بلندپروازی و خیال‌‏پردازی مغرورانۀ منافق، باید شکسته شود. «إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ»

۳. منافقان دائماً در حال فساد هستند. «الْمُفْسِدُونَ»

۴. زرنگی اگر در مسیر حق نباشد، بی‌شعوری است. «لا یَشْعُرُونَ»
تفسیر صفحۀ ۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳ - تفسیر نور:

«وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا کَما آمَنَ النَّاسُ قالُوا أَ نُؤْمِنُ کَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لکِنْ لا یَعْلَمُونَ» و چون به آنان گفته شود، شما نیز همان‌گونه که (سایر) مردم ایمان آورده‌اند ایمان آورید، (آنها با تکبّر و غرور) گویند: آیا ما نیز همانند ساده‌‏اندیشان و سبک‌مغزان، ایمان بیاوریم؟! آگاه باشید! آنان خود بی‌خردند، ولی نمی‌دانند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳:

۱. ارشاد و دعوت اولیای خدا، در منافقان بی‌‏اثر است. «قِیلَ» «أَ نُؤْمِنُ»

۲. منافقان، روحیّۀ امتیازطلبی و خودبرتربینی دارند. «أَ نُؤْمِنُ»

۳. تحقیر مؤمنان، از شیوه‌‌های منافقان است. «کَما آمَنَ السُّفَهاءُ» (ایمان داشتن و تسلیم خدا بودن، در نظر منافقان سبک‌مغزی است.)

۴. مسلمانان باید هوشیار باشند تا فریب ظواهر را نخورند. «أَلا»

۵. در فرهنگ قرآن، تسلیم حق نشدن، سفاهت است. «إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ»

۶. باید غرور متکبّرانۀ منافق، شکسته و با آن مقابله‌به‌مثل شود. «إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ»

۷. افشای چهر‌ۀ دروغین منافق، برای جامعۀ اسلامی ضروری است. «هُمُ السُّفَهاءُ»

۸. بدتر و دردآورتر از هر دردی، جهل به آن درد است. «لکِنْ لا یَعْلَمُونَ»
تفسیر صفحۀ ۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۴ - تفسیر نور:

«وَ إِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلی‏ شَیاطِینِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَکُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ» و چون با اهل ایمان ملاقات کنند گویند: ما (نیز همانند شما) ایمان آورده‌‏ایم. ولی هر گاه با (هم‌‏فکران) شیطان‌صفت خود خلوت کنند، می‌گویند: ما با شما هستیم، ما فقط (اهل ایمان را) مسخره می‌‏کنیم.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۴:

«شیطان» از «شَطَن» به‌معنای دورشده از خیر است که به هر کس القای انحراف کند، اطلاق شده و به انسان‏‌های بدکار و دور از حق نیز گفته می‌شود. «مفردات راغب»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۴:

۱. منافق، نان را به نرخ روز می‏‌خورد. «قالُوا آمَنَّا» «قالُوا إِنَّا مَعَکُمْ»

۲. به هر اظهار ایمان، نباید اعتماد قطعی کرد و باید مواظب عوامل نفوذی بود. «قالُوا آمَنَّا»

۳. منافق، شهامتِ صداقت ندارد و از مؤمنان ترس و هراس دارد. «خَلَوْا» تماس و ارتباط منافقان با مؤمنان، آشکار و علنی است ولی تماس آنان با کفّار یا سران و رهبران خود، سرّی و محرمانه، در نهان و خلوت صورت می‌گیرد.

۴. دوستان منافقان، شیطان‌صفت هستند. «شَیاطِینِهِمْ»

۵. کفّار و منافقان با همدیگر ارتباط تشکیلاتی دارند و منافقان از آنان خطّ فکری می‌گیرند. «شَیاطِینِهِمْ»

۶. اظهار ایمان از سوی منافق موقّتی است، ولی کفر او پایدار و ثابت است. «آمَنَّا، إِنَّا مَعَکُمْ» (ایمان، با جملۀ فعلیّه و کفر با جملۀ اسمیّه آمده و جملۀ اسمیّه نشانۀ دوام و ثبوت است.)

۷. منافقان با کافران نه‌تنها هم ‏فکر هستند، بلکه کمک‌کار هم نیز هستند. «إِنَّا مَعَکُمْ» (کلمۀ «مع»، در جایی به‌کار می‌رود که علاوه‌بر هم‏‌فکری، همکاری نیز باشد.)

۸. منافقان، مؤمنان را به استهزا می‌گیرند. «إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ»
تفسیر صفحۀ ۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۵ - تفسیر نور:

«اللَّهُ یَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ یَمُدُّهُمْ فِی طُغْیانِهِمْ یَعْمَهُونَ» خداوند آنان را به استهزا می‌‏گیرد و آنان را در طغیان‌شان مهلت می‏‌دهد تا سرگردان شوند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۵:

کلمۀ «یَعْمَهُونَ» از «عمه» مثل «عمی» می‌‏باشد، لکن «عمی» کوری ظاهری را گویند و «عمه» کوری باطنی است. «تفسیر کشّاف»

امام رضا علیه‌السّلام در تفسیر این آیه می‌‏فرماید: خداوند، اهل مکر و خدعه و استهزا نیست، لکن جزای مکر و استهزای آنان را می‌‏دهد. «تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۰»

هم‌چنان‌که آنان را در طغیان و سرکشی خودشان، رها می‏‌کند تا سردرگم و غرق شوند.

و چه سزایی سخت‌تر از قساوت قلب و تسلّط شیطان و وسوسه‏‌های او، میل به گناه و بی‌رغبتی به عبادت، همراهی و همکاری با افراد نااهل و سرگرمی به دنیا و غفلت از حق که منافقان به آن گرفتار می‌آیند.

منافقان، دوگانه رفتار می‌کنند و لذا با آنها نیز دو گونه برخورد می‌شود در دنیا احکام مسلمانان را دارند و در آخرت کیفر کفّار را می‌بینند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۵:

۱. کیفرهای الهی، متناسب با گناهان است. در برابر «إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ»، «اللَّهُ یَسْتَهْزِئُ بِهِمْ» آمده است.

۲. منافقان با خدا طرف هستند؛ نه با مؤمنان. (آنها مؤمنان را مسخره می‏‌کنند، ولی خدا به حمایت آمده و پاسخ مسخرۀ آنان را خودش می‌‏دهد) «اللَّهُ یَسْتَهْزِئُ بِهِمْ»

۳. استهزا، اگر به‌عنوان پاسخ باشد مانعی ندارد. نظیر تکبّر در مقابل متکبّر. «اللَّهُ یَسْتَهْزِئُ بِهِمْ»

۴. از مهلت دادن و زیاده‌بخشی‌‏های خداوند، نباید مغرور شد. «یَمُدُّهُمْ فِی طُغْیانِهِمْ»

۵. سرکشی و طغیان، زمینه‌‏ای برای سردرگمی‌هاست. «فِی طُغْیانِهِمْ یَعْمَهُونَ»
تفسیر صفحۀ ۳ قرآن کریم - سور‌ۀ بقره - آیۀ ۱۶ - تفسیر نور:

«أُولئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدی‏ فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ وَ ما کانُوا مُهْتَدِینَ» آنان کسانی هستند که به‌بهای (از دست ‏دادن) هدایت، خریدار ضلالت و گمراهی شدند. امّا این داد و ستد، سودشان نبخشید و در شمارِ هدایت‌یافتگان در نیامدند. (و یا به اهداف خود راهی نیافتند.)
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۶:

منافقان، صاحب هدایتی نبودند که آن را از دست بدهند. پس شاید مراد آیه این است که زمینه‌های فطری و عوامل هدایت را از دست دادند.

هم‌چنان‌‌که در آیات دیگر می‏‌خوانیم:

«اشْتَرَوُا الْکُفْرَ بِالْإِیْمانِ» (آل عمران، ۱۷۷) گروهی ایمان را با کفر معامله کردند.

و یا «اشْتَرَوُا الْحَیاةَ الدُّنْیا بِالْآخِرَةِ» (بقره، ۸۶) آخرت را با زندگی دنیوی معامله نمودند.

و یا «وَ الْعَذابَ بِالْمَغْفِرَةِ» (بقره، ۱۷۵) آمرزش و عفو الهی را با قهر و عذاب او معامله نمودند.

یعنی استعداد ایمان و دریافت پاداش و مغفرت را با اعمال خود از بین بردند.

عاقبت، نور الهی دود شد -------- فطرت حق‌‏جوی او، نمرود شد
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۶:

۱. منافق، سود و زیان خود را نمی‌‏شناسد و لذا هدایت را با ضلالت معامله می‌‏کند. «اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدی‏»

۲. انسان، آزاد و انتخاب‏‌گر است؛ چون داد و ستد، نیاز به اراده و تصمیم دارد. «اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ»

۳. دنیا همچون بازار است و مردمان، معامله‌‏گر و مورد معامله، اعمال و انتخاب‌های ماست. «اشْتَرَوُا» «فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ»

۴. عاقبتِ مؤمن، هدایت «عَلی‏ هُدیً مِنْ رَبِّهِمْ» و سرانجام منافق، انحراف است. «ما کانُوا مُهْتَدِینَ»

۵. منافقان به اهداف خود راهی نمی‌یابند. «ما کانُوا مُهْتَدِینَ»

منبع: محسن قرائتی ، تفسیر نور، ج ۱، ص ۴۸ -۶۱.

https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=34673

https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=34575

متزلزل کردن بنیان خانواده

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

آن کسانی که می‌خواهند در یک کشور یا جامعه‌ای نفوذ پیدا کنند #فرهنگ آن جامعه را در مشت خود بگیرند و فرهنگ خود را به آنها تحمیل نمایند، یکی از کارهایشان، معمولاً متزلزل کردن بنیان #خانواده است. کما اینکه در خیلی از کشورها این کار را متأسفانه انجام داده‌اند. مردها را بی‌مسئولیت و زنها را بد اخلاق کرده‌اند.
رهبر انقلاب؛ ۷۶/۱۲/۱۸

https://qaem14.blog.ir/1398/02/24/yazahra-s-bkvdbikhesnhdbs#%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF

https://farsi.khamenei.ir/tag-content?id=1330

حضرت آیت الله امام خامنه ای: صدام خبیث به پشتوانه کدام قدرت، یک چنین جنایات صریحی را بی‌پروا انجام میداد؟ چه کسانی پشتیبانش بودند؟ همان کسانی که این گرگ خونخوار را آن روز پشتیبانی میکردند، امروز خودشان را متولّی حقوق بشر در همه‌ی دنیا میدانند!‌ این ‌قدر بی‌حیائی و بی‌شرمی در کار این قدرتها هست! چه کسی باید آنها را رسوا کند؟ هنرمندان ما، نویسندگان ما بار سنگینی بر دوش دارند، وظیفه‌ی سنگینی بر عهده دارند. اینها بایستی در قالبهای هنری عرضه بشود به دنیا؛ باید فیلم بسازند. ۱۴۰۰/۰۸/۳۰

https://www.aviny.com/bozorgan/Ayatollah_Khamenei/jomalat_ghesar/ghesar_01.aspx#1

https://harimeharam.ir/shahid/256

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

نظام جمهورى اسلامى محصول تلاش عظيم امام و امت است.

همه ‏ى مسلمين در مقابل اسلام بدهكار و مسئولند.

فرازی از وصیت نامه شهید مدافع حرم شهید احمد اعطایی

از شما می‌خواهم به جان امام زمانمان مهدی موعـود (عجل الله تعالی علیه) پشت ولایت را خالی نکنید. گـوش به امر رهبر انـقلاب و دنباله رو ایشان، هر چه امر می‌کننـد بی چون و چرا بپذیـرید، کـه والله سعادتتان در همین است. امام عزیزمان فرمودند: پشـتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد.

این را بدانید اگر می خواهید چشمتان جمال مبارک امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) را ملاقات کند، اگر می خواهید لبیک یا حسین‌تان معنا دار باشد، اگر می‌خواهید اعمالتان قبول باشد و فردای قیامت مقابل بی بی دو عالم حضرت زهرا (سلام الله علیها) سرتان افراشته باشد، پشتیبان ولی امر مسلمین حضرت آیت الله امـام خــامنه‌ای باشـید،که او نوری است از انوار رسـول الله (صل الله علیه و آله) که بر حـق او ولی و صاحب ماست ...

شـهادت: 1394/8/21 سوریه - حلب توسط تروریست های تکفیری

سید حسن نصرالله:
ایران توطئه و فتنه آمریکا، اسرائیل و اروپا را قاطعانه شکست داد

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,
برچسب ها : تفسیر صفحۀ ۳ قرآن,متزلزل کردن,بنیان خانواده,وظیفه,هنرمندان,نویسندگان,شهید مدافع حرم,شهید احمد اعطایی,از شما می‌خواهم,امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف,مهدی موعـود (عج),پشت ولایت را خالی نکنید,ولایت,یا زهرا سلام الله علیها,ظهور,امام خامنه ای,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در چهارشنبه 25 آبان 1401ساعت 12:48 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 80 | |

تفسیر صفحۀ ۲ قرآن کریم ... | تربیت صحیح با عواطف مادرانه ... | سبک زندگی اسلامی در رفتار رزمندگان ما

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

منبع (ادامه ...)

 تفسیر صفحۀ ۲ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱ - تفسیر نور:

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * الم» به نام خداوند بخشندۀ مهربان * الف لام میم
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱:

اقوال مختلف دربارۀ حروف مقطعه:

دربارۀ حروف مقطّعه، اقوال مختلفی گفته شده است، از جمله:

۱. قرآن، معجزۀ الهی از همین حروف الفبا تألیف یافته که در اختیار همه است، اگر می‌توانید شما نیز از این حروف، کلام معجزه‌‌آمیز بیاورید.

۲. این حروف، نام همان سوره‌ای است که در ابتدایش آمده است.

۳. این حروف، اشاره به اسم اعظم الهی دارد. «تفسیر نور‌الثقلین»

۴. این حروف، نوعی سوگند و قسم الهی است. «بحار، ج ۸۸، ص ۷»

۵. این حروف، از اسرار بین خداوند و پیامبر است. « بحار، ج ۸۹، ص ۳۸۴» و مطابق بعضی روایات رموزی است که کسی جز خداوند نمی‌داند. «تفسیر مجمع‌البیان»

امّا شاید بهترین نظر همان وجه اوّل باشد؛ زیرا در میان ۱۱۴ سورۀ قرآن، که ۲۹ سورۀ آن با حروف مقطّعه شروع می‌شود، در ۲۴ مورد بعد از این حروف، سخن از قرآن و معجزه بودن آن است.

چنان‌که در این سوره به‌دنبال «الم»، «ذلِکَ الْکِتابُ» آمده و به عظمت قرآن اشاره شده است.

در آغاز سورۀ شوری نیز حروف مقطّعۀ «حم عسق» آمده است که بعد از آن می‏‌فرماید: «کَذلِکَ یُوحِی إِلَیْکَ وَ إِلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ اللَّهُ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» خداوندِ عزیز و حکیم، این چنین بر تو و پیامبران پیش از تو وحی می‌کند.

یعنی وحی خداوند نیز با استفاده از همین حروف است. حروفی که در دسترس همۀ افراد بشری است.

البتّه خداوند با این حروف، کتابی نازل کرده که معجزه است. آیا انسان نیز می‏‌تواند چنین کتابی فراهم کند؟! آری، خداوند از حروف الفبا، کتاب معجزه نازل می‌کند، هم‌چنان که از دل خاک صدها نوع میوه و گل و گیاه می‌‏آفریند و انسان می‌سازد. ولی نهایتِ هنر مردم این است که از خاک و گل، خشت و آجر بسازند!
تفسیر صفحۀ ۲ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲ - تفسیر نور:

«ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدیً لِلْمُتَّقِینَ» آن کتاب (با عظمت که) در (حقّانیت) آن هیچ تردیدی راه ندارد، راهنمای پرهیزگاران است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲:

«لا رَیْبَ فِیهِ» یعنی در این که قرآن از سوی خداست، شکّی نیست؛ زیرا مطالب آن به‌گونه‌‏ای است که جایی برای این شکّ و تردید باقی نمی‌گذارد و اگر شکّی در کار باشد، به‌خاطر سوء‌ظن و روحیّۀ لجاجت افراد است. چنان‌که قرآن می‌فرماید: «فَهُمْ فِی رَیْبِهِمْ یَتَرَدَّدُونَ» «سورۀ توبه، آیۀ ۴۵» آنان در شکّی که خود ایجاد می‌کنند، سردرگم هستند.

هدف قرآن، هدایت مردم است و اگر به مسائلی از قبیل خلقتِ آسمان‌ها و زمین و گیاهان و حیوانات و... اشاره کرده به‌خاطر آن است که توجّه مردم به آن‌ها، موجب توجّه به علم و قدرت و حکمت خداوند گردد.

در قرآن به موضوعات طبیعی، کیهانی، تاریخی، فلسفی، سیاسی و صنعتی اشاراتی شده؛ ولی هدف اصلی، هدایت است.

قرآن وسیلۀ هدایت همۀ مردم است «هُدیً لِلنَّاسِ» «بقره، ۱۸۵» همانند خورشید بر همه می‏‌تابد؛ ولی تنها کسانی از آن بهره می‌جویند که فطرتِ پاک داشته و در برابر حق خاضع باشند «هُدیً لِلْمُتَّقِینَ». هم‌چنان‌که نور خورشید، تنها از شیشۀ تمیز عبور می‏‌کند، نه از خشت و گِل.

لذا فاسقان؛ «لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقِینَ» «سورۀ توبه، آیۀ ۸۰»
ظالمان؛ «لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ» «سورۀ مائده، آیۀ ۵۱»
کافران؛ «لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ» «سورۀ مائده، آیۀ ۶۷»
دل‏مردگان؛ «لا یَهْدِی مَنْ هُوَ کاذِبٌ کَفَّارٌ» «سورۀ زمر، آیۀ ۳»
مسرفان و تکذیب‌کنندگان؛ «لا یَهْدِی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کَذَّابٌ» «سورۀ غافر، آیۀ ۲۸»
از هدایت قرآن بهره‏‌مند نمی‌‏شوند.
آیا آیۀ «لا رَیْبَ فِیهِ» با آیات «إِنَّنا لَفِی شَکٍّ مِمَّا تَدْعُونا إِلَیْهِ مُرِیبٍ»، «بَلْ هُمْ فِی شَکٍّ مِنْ ذِکْرِی»، «لِنَعْلَمَ مَنْ یُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْها فِی شَکٍّ» با هم منافات ندارند؟

این آیات منافاتی با هم ندارند، چراکه؛

در این آیه می‌فرماید: «لا رَیْبَ فِیهِ» هیچ شکّی در قرآن و محتوای آن نیست؟

در آیات بعدی قرآن دربارۀ شک و تردید مخالفان می‌فرماید: «إِنَّنا لَفِی شَکٍّ مِمَّا تَدْعُونا إِلَیْهِ مُرِیبٍ» «سورۀ هود، آیۀ ۶۲» ما دربارۀ آنچه ما را به آن می‏‌خوانی، در شک هستیم.

و در مورد شک در وحی و نبوّت نیز می‌خوانیم: «بَلْ هُمْ فِی شَکٍّ مِنْ ذِکْرِی» «سورۀ ص، آیۀ ۸»

دربارۀ قیامت نیز آمده: «لِنَعْلَمَ مَنْ یُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْها فِی شَکٍّ» «سورۀ سبأ، آیۀ ۲۱»

مراد از جملۀ «لا رَیْبَ فِیهِ» آن نیست که کسی در آن شک نکرده و یا شک نمی‌‏کند؛ بلکه منظور آن است که حقّانیّت قرآن به‌قدری محکم است که جای شک ندارد و اگر کسی شک کند به خاطر کوردلی خود اوست.

چنان‌که در آیۀ ۶۶ سورۀ نمل می‌فرماید: «بَلْ هُمْ فِی شَکٍّ مِنْها بَلْ هُمْ مِنْها عَمُونَ» (نخبه‌التفاسیر به نقل از آیت اللَّه جوادی).
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲:

۱. قرآن در عظمت، مقامی بس والا دارد. «ذلِکَ»

در ادبیّات عرب، «ذلک» اسم اشاره به دور است. در این جا به قرآن که در پیش روی ماست، با «ذلک» اشاره می‌کند که حکایت از عظمتِ دست‌نایافتنی قرآن می‌کند.

۲. قرآن در زمان حیات پیامبر جمع‌آوری و به‌صورت کتاب شده است. «الْکِتابُ»

۳. راهنما باید در روش دعوت و محتوای برنامۀ خود، قاطع و استوار باشد. جملۀ «لا رَیْبَ فِیهِ» نشانگر استواری و استحکام قرآن است.

۴. توانِ قرآن بر هدایت پرهیزکاران، خود بهترین دلیل بر اتقان و حقّانیّت آن است. «هُدیً لِلْمُتَّقِینَ»

۵. قرآن، مایۀ هدایت خالص و بدون هیچ‌گونه ضلالت و سردرگمی است. «لا رَیْبَ فِیهِ هُدیً»

۶. تنها افراد پاک و پرهیزکار، از هدایت قرآن بهره‌‏مند می‌شوند. «هُدیً لِلْمُتَّقِینَ» هر کس که ظرف دلش پاک‌تر باشد، بهره‌مندی و نورگیری او بیشتر است. (هدایت دارای مراحل و قابل کم و زیاد شدن است. «و الذین اهتدوا زادهم هدی»)
تفسیر صفحۀ ۲ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۳ - تفسیر نور:

«الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ» (متّقین) کسانی هستند که به غیب ایمان دارند و نماز را به پا می‌دارند و از آن چه به آنان روزی داده‏ ایم، انفاق می‌کنند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳:

قرآن هستی را به چند بخش تقسیم می کند؟

قرآن، هستی را به دو بخش تقسیم می‌کند: عالم غیب «غیب به خداوند متعال، فرشتگان، معاد و حضرت مهدی علیه‌السّلام اطلاق شده است» و عالم شهود.

متّقین به کلّ هستی ایمان دارند، ولی دیگران تنها آن چه را قبول می‌کنند که برای‌شان محسوس باشد. حتّی توقّع دارند که خدا را با چشم ببینند و چون نمی‌‏بینند، نمی‌خواهند به او ایمان آورند.

چنان‌که برخی به حضرت موسی گفتند: «لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّی نَرَی اللَّهَ جَهْرَةً» «سورۀ بقره، آیۀ ۵۵» ما هرگز به تو ایمان نمی‌‏آوریم، مگر آن‌که خداوند را آشکارا مشاهده کنیم.

این افراد دربارۀ قیامت نیز می‏‌گویند: «ما هِیَ إِلَّا حَیاتُنَا الدُّنْیا نَمُوتُ وَ نَحْیا وَ ما یُهْلِکُنا إِلَّا الدَّهْرُ» «سورۀ جاثیه، آیۀ ۲۴» جز این دنیا که ما در آن زندگی می‌کنیم، دنیای دیگری نیست، می‌میریم و زنده می‌شویم و این روزگار است که ما را از بین می‌برد.

چنین افرادی هنوز از مدار حیوانات نگذشته‌اند و راه شناخت را منحصر به محسوسات می‌دانند و می‌خواهند همه‌چیز را از طریق حواس درک کنند.

متّقین نسبت‌به جهان غیب ایمان دارند، که برتر از علم و فراتر از آن است. در درونِ ایمان، عشق، علاقه، تعظیم، تقدیس و ارتباط نهفته است، ولی در علم، این مسائل نیست.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳:

۱. ایمان، از عمل جدا نیست. در کنار ایمان به غیب، وظایف و تکالیف عملی مؤمن بازگو شده است. «یُؤْمِنُونَ» «یُقِیمُونَ» «یُنْفِقُونَ»

۲. اساسی‏‌ترین اصل در جهان‌بینی الهی آن است که هستی، منحصر به محسوسات نیست. «یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ»

۳. بعد از اصل ایمان، مهم‌ترین اصل عملی، اقامۀ نماز و انفاق است. «یُؤْمِنُونَ» «یُقِیمُونَ» «یُنْفِقُونَ» (در جامعۀ الهی که حرکت و سیر الی‌اللَّه دارد، اضطراب‌‏ها و ناهنجاری‌های روحی و روانی و کمبودهای معنوی، با نماز تقویت و درمان می‌یابد و خلأهای اقتصادی و نابسامانی‌‏های ناشی از آن، با انفاق پر و مرتفع می‌گردد.)

۴. برگزاری نماز، باید دائمی باشد؛ نه موسمی و مقطعی. «یُقِیمُونَ الصَّلاةَ» («یُقِیمُونَ» فعل مضارع است و فعل مضارع دلالت بر استمرار و دوام دارد.)

۵. در انفاق نیز باید میانه‌‏رو باشیم. «مِمَّا رَزَقْناهُمْ، «م + مّا»، (مِن ما) است و یکی از معانی «مِن» بعض است. یعنی بعضی از آنچه روزی کرده‌‏ایم، نه همه را انفاق می‌کنند.»

۶. از هر چه خداوند عطا کرده (علم، آبرو، ثروت، هنر ) به دیگران انفاق کنیم. «مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ» «در این‌گونه موارد کلمۀ «ما» در ادبیات عرب به‌معنای هر چیز است.»

امام صادق علیه‌السّلام می‌فرماید: از آنچه به آنان تعلیم داده‏‌ایم در جامعه نشر می‌دهند. «بحار، ج ۲، ص ۱۷»

۷. انفاق باید از مال حلال باشد، چون خداوند رزق هر کس را از حلال مقدّر می‌کند. «رَزَقْناهُمْ»

«رزق»، به نعمت دائمی که برای ادامۀ حیات طبق احتیاج داده می‌شود، اطلاق می‌گردد و قیدتداوم و به‌اندازۀ احتیاج، آن را از مفاهیمِ احسان، اعطاء، نصیب، انعام و حظّ، جدا می‌کند. التّحقیق فی کلمات القرآن، ج ۴، ص ۱۱۴.

۸. با انفاق‌کردن مغرور نشویم. اگر باور کنیم که همۀ نعمت‌ها از خداست، بهتر می‌توانیم قسمتی از آن را انفاق کنیم. «مِمَّا رَزَقْناهُمْ»
تفسیر صفحۀ ۲ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۴ - تفسیر نور:

«وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ » و آنان به آن‌چه بر تو نازل شده و آن‌چه پیش از تو (بر پیامبران) نازل گردیده، ایمان دارند و هم آنان به آخرت (نیز) یقین دارند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴:

ابزار شناخت انسان، محدود به حس و عقل نیست؛ بلکه وحی نیز یکی از راه‌های شناخت است که متّقین به آن ایمان دارند. انسان در انتخاب راه، بدون راهنما دچار تحیّر و سرگردانی می‌شود. باید انبیاء دست او را بگیرند و با منطق و معجزه و سیرۀ عملی خویش، او را به‌سوی سعادت واقعی راهنمایی کنند.

از این آیه و دو آیۀ قبل به دست می‌آید که خشوع در برابر خداوند متعال (نماز) و داشتن روحیّۀ ایثار و انفاق و تعاون و حفظ حقوق دیگران و امید به آینده‌‏ای روشن و پاداش‏‌های بزرگ الهی، از آثار تقوی است.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴:

۱. ایمان به تمام انبیاء و کتب آسمانی، لازم است؛ زیرا همۀ آنان یک هدف را دنبال می‌کنند. «یُؤْمِنُونَ» «ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ»

۲. تقوای واقعی، بدون یقین به آخرت ظهور پیدا نمی‏‌کند. «بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ»

۳. احترام قرآن، قبل از کتب دیگر است. «بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ»

پیامبر اسلام، آخرین پیامبر الهی است. کلمۀ «مِنْ قَبْلِکَ» بدون ذکر «مِنْ بَعْدِکَ» نشانۀ خاتمیّت پیامبر اسلام و قرآن است.
تفسیر صفحۀ ۲ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۵ - تفسیر نور:

«أُولئِکَ عَلی‏ هُدیً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» تنها آنان از جانب پروردگارشان بر هدایت هستند و آنان همان رستگاران هستند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵:

پاداش اهل تقوی که به غیب ایمان دارند و اهل نماز و انفاق و یقین به آخرت هستند، رستگاری و فلاح است. رستگاری، بلندترین قلّۀ سعادت است؛ زیرا خداوند

هستی را برای بشر آفریده «خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً» «سورۀ بقره، آیۀ ۲۹»،

و بشر را برای عبادت «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» «سورۀ ذاریات، آیۀ ۵۶»،

و عبادت را برای رسیدن به تقوا «اعْبُدُوا رَبَّکُمُ» «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» «سورۀ بقره، آیۀ ۲۱»،

و تقوا را برای رسیدن به فلاح و رستگاری «وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» «سورۀ مائده، آیۀ ۱۰۰».
ویژگی‌های رستگاران در قرآن:

در قرآن، رستگاران دارای ویژگی‌های زیر هستند:

الف: کسانی‌که در برابر مفاسد جامعه، به اصلاح‌گری می‌پردازند. «سورۀ آل عمران، آیۀ ۱۰۴»

ب: کسانی‌که امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر می‌کنند. «سورۀ آل عمران، آیۀ ۱۰۴»

ج: کسانی‌که علاوه بر ایمان به رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم، او را حمایت می‏‌کنند. «سورۀ اعراف، آیۀ ۱۵۷»

د: کسانی‌که از بخل دور هستند. «سورۀ حشر، آیۀ ۹»

ه: کسانی‌که در قیامت از حسنات، میزانِ سنگین دارند. «سورۀ اعراف، آیۀ ۸»

رستگاری، بدون تلاش به‌دست نمی‏‌آید و شرایط و لوازمی دارد، ازآن‌جمله در قرآن به موارد ذیل اشاره شده است:

برای فلاح و رستگاری، تزکیه لازم است. «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها» «سورۀ شمس، آیۀ ۹»

برای فلاح و رستگاری، جهاد لازم است. «جاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» «سورۀ مائده، آیۀ ۳۵»

برای فلاح و رستگاری، خشوع در نماز، اعراض از لغو، پرداخت زکات، پاکدامنی، عفّت، امانت‌داری، وفای‌به‌عهد و دوام و پایداری در نماز، لازم است.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵:

۱. هدایتِ خاصّ الهی، برای مؤمنان واقعی تضمین شده است. «هُدیً مِنْ رَبِّهِمْ»

۲. ایمان و تقوا، انسان را به فلاح و رستگاری می‌‏رساند. «لِلْمُتَّقِینَ»، «یُؤْمِنُونَ»، «الْمُفْلِحُونَ»

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۴۱-۴۷

https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=34902

تربیت صحیح با عواطف مادرانه

حضرت آیت الله امام خامنه ای:
یکی از وظایف مهم زن، عبارت از این است که فرزند را با عواطف، با تربیت صحیح، با دل دادن و رعایت و دقّت، آن چنان بار بیاورد که این موجود انسانی - چه دختر و چه پسر - وقتی که بزرگ شد، از لحاظ روحی، یک انسان سالم، بدون عقده، بدون گرفتاری، بدون احساس ذلّت و بدون بدبختیها و فلاکتها و بلایایی که امروز نسلهای جوان و نوجوان غربی در اروپا و امریکا به آن گرفتارند، بار آمده باشد. رهبر انقلاب؛ ۷۵/۱۲/۲۰

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=49118

https://qaem14.blog.ir/1398/02/24/yazahra-s-bkvdbikhesnhdbs#%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF

حضرت آیت الله امام خامنه ای: سبک زندگی اسلامی در رفتار رزمندگان ما و شهدای ما یک چیز برجسته‌ای است که واقعاً نمیشود از این صرف نظر کرد. آن قدر نکته‌ی الهام‌بخش در زندگی این شهیدان وجود دارد که واقعاً جا دارد یک تصویر هنرمندانه‌ای از این وضعیّت را هنرمندان ما به دنیا نشان بدهند، و رزمنده‌ی ایرانی را بشناسانند به دنیا و با کارهای هنری و بزرگ در مقابل چشم مردم دنیا قرار بدهند. 1400/08/30

https://www.aviny.com/bozorgan/Ayatollah_Khamenei/jomalat_ghesar/ghesar_01.aspx#1

حضرت آیت الله امام خامنه ای: ميراث حضرت امام، نظام جمهورى اسلامى است.

تربت مطهر شهید مدافع حرم شهید محمد حمیدی

شـهادت : 1394/4/1 سوریه درعا

شهادت: توسط تروریست های تکفیری

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,
برچسب ها : تفسیر صفحۀ ۲ قرآن کریم,تربیت صحیح,عواطف مادرانه,سبک زندگی اسلامی,رفتار,رزمندگان,شهدای ما,شهید مدافع حرم, شهید محمد حمیدی,یا زهراء سلام الله علیها,ظهور,امام خامنه ای,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در سه شنبه 24 آبان 1401ساعت 12:46 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 66 | |

تفسیر صفحۀ ۱ قرآن کریم ... | ازدواج ساده ... | ملّت ایران با شنیدن پیام شهیدان باید ... | حفظ نظام ا

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

منبع (ادامه ...)

تفسیر صفحۀ ۱ قرآن کریم - سورۀ حمد - آیۀ ۱ - تفسیر نور:

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» به نام خداوند بخشندۀ مهربان
نکته‌های سورۀ حمد - آیۀ ۱:

در میان اقوام و ملل مختلف، رسم است که کارهای مهم و باارزش را به نام بزرگی از بزرگان خویش که مورد احترام و علاقۀ آنهاست، شروع می‏‌کنند تا آن کار میمون و مبارک گردد و به انجام رسد.

البتّه آنان بر اساس اعتقادات صحیح یا فاسد خویش عمل می‌کنند. گاهی به‌نام بت‌‏ها و طاغوت‌‏ها و گاهی با نام خدا و به‌دست اولیای خدا، کار را شروع می‌کنند.

چنان‌که در جنگ خندق، اوّلین کلنگ را رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله بر زمین زد. «بحار، ج ۲۰ ص ۲۱۸»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» سر آغاز کتاب الهی است. «بِسْمِ اللَّهِ» نه‌تنها در ابتدای قرآن، بلکه در آغاز تمام کتاب‌های آسمانی بوده است.

در سرلوحۀ کار و عمل همۀ انبیاء «بِسْمِ اللَّهِ» قرار داشت.

وقتی کشتی حضرت نوح در میان امواج طوفان به راه افتاد، نوح علیه‌السّلام به یاران خود گفت: سوار شوید که «بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها» «هود، ۴۱» یعنی حرکت و توقّف این کشتی با نام خداست.

حضرت سلیمان علیه‌السّلام نیز وقتی ملکه سباء را به ایمان فراخواند، دعوت‌نامۀ خود را با جملۀ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» «نمل، ۳۰» آغاز نمود.

حضرت علی علیه‌السّلام فرمود: «بِسْمِ اللَّهِ»، مایۀ برکت کارها و ترک آن موجب نافرجامی است.

همچنین آن حضرت به شخصی که جملۀ بِسْمِ اللَّهِ را می‌‏نوشت، فرمود: «جَوِّدها» آن را نیکو بنویس. «کنز العمّال، ح ۲۹۵۵۸»

بر زبان آوردن «بِسْمِ اللَّهِ» در شروع هر کاری سفارش شده است. در خوردن و خوابیدن و نوشتن، سوارشدن بر مرکب و مسافرت و بسیاری کارهای دیگر.

حتّی اگر حیوانی بدون نام خدا ذبح شود، مصرف گوشت آن حرام است و این رمز آن است که خوراک انسان‌های هدف‏‌دار و موحّد نیز باید جهت الهی داشته باشد.

در حدیث می‌خوانیم: «بِسْمِ اللَّهِ» را فراموش نکن، حتّی در نوشتن یک بیت شعر.

و روایاتی در پاداش کسی‌که اوّلین بار «بِسْمِ اللَّهِ» را به کودک یاد بدهد، وارد شده است. «تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۳»
چرا در شروع هر کاری «بِسْمِ اللَّهِ» سفارش شده است؟

«بِسْمِ اللَّهِ» آرم و نشانۀ مسلمانی است و باید همۀ کارهای او رنگ الهی داشته باشد؛ همان‌گونه که محصولات و کالاهای ساخت یک کارخانه، آرم و علامت آن کارخانه را دارد خواه به‌صورت جزئی باشد یا کلّی. مثلًا یک کارخانه چینی‌سازی، علامت خود را روی تمام ظروف می‏‌زند؛ خواه ظرف‏‌های بزرگ باشد یا ظرف‏‌های کوچک. یا اینکه پرچم هر کشوری هم بر فراز ادارات و مدارس و پادگان‏‌های آن کشور است و هم بر فراز کشتی‏‌های آن کشور در دریاها، و هم بر روی میز اداری کارمندان.
آیا «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» آیه‌‏ای مستقل است؟

به اعتقاد اهل بیت رسول اللَّه علیهم‌السّلام که صد سال سابقه بر سایر رهبران فقهی مذاهب دارند و در راه خدا به شهادت رسیده و در قرآن نیز عصمت و پاکی آنها به صراحت بیان شده است، آیۀ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» آیه‏‌ای مستقل و جزو قرآن است.

فخر رازی در تفسیر خویش شانزده دلیل آورده که «بِسْمِ اللَّهِ» جزو سوره است.

آلوسی نیز همین اعتقاد را دارد.

در مسند احمد نیز «بِسْمِ اللَّهِ» جزو سوره شمرده شده است. «مسند احمد، ج ۳، ص ۱۷۷ و ج ۴، ص ۸۵»

برخی از افراد که بسم اللَّه را جزو سوره ندانسته و یا در نماز آن را ترک کرده‌‏اند، مورد اعتراض واقع شده‏‌اند.

در مستدرک حاکم آمده است: روزی معاویه در نماز بسم اللَّه نگفت، مردم به او اعتراض نمودند که «أ سرقت أم نَسیتَ»، آیه را دزدیدی یا فراموش کردی؟! «مستدرک، ج ۳، ص ۲۳۳»

امامان معصوم علیهم‌السّلام اصرار داشتند که در نماز، بسم اللَّه را بلند بگویند.

امام باقر علیه‌السّلام در مورد کسانی که «بِسْمِ اللَّهِ» را در نماز نمی‏‌خواندند و یا جزو سوره نمی‌‏شمردند، می‌فرمود: «سَرقوا اکرم آیة» بهترین آیۀ قرآن را به سرقت بردند. «بحار، ج ۸۵، ص ۲۰»

در سنن بیهقی در ضمن حدیثی آمده است: چرا بعضی «بِسْمِ اللَّهِ» را جزو سوره قرار نداده‌‏اند! «سنن بیهقی، ج ۲، ص ۵۰»

شهید مطهّری قدّس سرّه در تفسیر سورۀ حمد، ابن‌عباس، عاصم، کسایی، ابن‌عمر، ابن‌زبیر، عطاء، طاووس، فخر رازی و سیوطی را از جمله کسانی معرّفی می‌کند که بسم اللَّه را جزو سوره می‌‏دانستند.

در تفسیر قرطبی از امام صادق علیه‌السّلام نقل شده است: «بِسْمِ اللَّهِ» تاج سوره‌‏هاست.

تنها در آغاز سورۀ برائت (سورۀ توبه) بسم اللَّه نیامده و این به فرمودۀ حضرت علی علیه‌السّلام به‌خاطر آن است که «بِسْمِ اللَّهِ» کلمۀ امان و رحمت است، و اعلام برائت از کفّار و مشرکین، با اظهار محبّت و رحمت سازگار نیست. «تفسیر مجمع‌البیان و فخر رازی»
سیمای بسم اللّه:

۱. «بِسْمِ اللَّهِ» نشانگر رنگ و صبغۀ الهی و بیانگر جهت‌گیری توحیدی ماست. «امام رضا علیه‌السّلام می‌فرماید: بسم اللَّه یعنی نشان بندگی خدا را بر خود می‌‏نهم. تفسیر نورالثقلین»

۲. «بِسْمِ اللَّهِ» رمز توحید است و ذکر نام دیگران به‌جای آن رمز کفر، و قرین‌کردن نام خدا با نام دیگران، نشانۀ شرک. نه در کنار نام خدا، نام دیگری را ببریم و نه به‌جای نام او. «نه فقط ذات او، بلکه نام او نیز از هر شریکی منزّه است «سبّح اسم ربّک الاعلی»؛ حتّی شروع کردن کار به نام خدا و محمد صلّی اللَّه علیه و آله ممنوع است. إثبات الهداة، ج ۷، ص ۴۸۲»

۳. «بِسْمِ اللَّهِ» رمز بقا و دوام است؛ زیرا هرچه رنگ خدایی نداشته باشد، فانی است. («کُلُّ شَیْ‏ءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ» قصص، ۸۸)

۴. «بِسْمِ اللَّهِ» رمز عشق به خدا و توکّل به اوست. به کسی‌که رحمن و رحیم است عشق می‌ورزیم و کارمان را با توکّل به او آغاز می‌کنیم، که بردن نام او سبب جلب رحمت است.

۵. «بِسْمِ اللَّهِ» رمز خروج از تکبّر و اظهار عجز به درگاه الهی است.

۶. «بِسْمِ اللَّهِ» گام اوّل در مسیر بندگی و عبودیّت است.

۷. «بِسْمِ اللَّهِ» مایۀ فرار شیطان است. کسی‌که خدا را همراه داشت، شیطان در او مؤثّر نمی‌‏افتد.

۸. «بِسْمِ اللَّهِ» عامل قداست یافتن کارها و بیمه‌کردن آنهاست.

۹. «بِسْمِ اللَّهِ» ذکر خداست، یعنی که خدایا من تو را فراموش نکرده‌ام.

۱۰. «بِسْمِ اللَّهِ» بیانگر انگیزۀ ماست؛ یعنی خدایا هدفم تو هستی نه مردم، نه طاغوت‌ها و نه جلوه‌‏ها و نه هوس‌‏ها.

۱۱. امام رضا علیه‌السّلام فرمود: «بِسْمِ اللَّهِ» به اسم اعظم الهی، از سیاهی چشم به سفیدی آن نزدیک‌‏تر است. «تفسیر راهنما»
پیام‏‌های سورۀ حمد - آیۀ ۱:

۱. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» در آغاز سورۀ، رمز آن است که مطالب سوره، از مبدأ حق و مظهر رحمت نازل شده است.

۲. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» در آغاز کتاب، یعنی هدایت تنها با استعانت از او محقّق می‏‌شود. (شاید معنای اینکه می‌گویند: تمام قرآن در سورۀ حمد، و تمام سورۀ حمد در بسم اللَّه، و تمام بسم اللَّه در حرف (باء) خلاصه می‌‏شود، این باشد که آفرینش هستی و هدایت آن، همه با استمداد از اوست؛ چنان‌که رسالت پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله نیز با نام او آغاز گردید. «اقرأ باسم ربّک»)

۳. «بِسْمِ اللَّهِ» کلامی که سخن خدا با مردم و سخن مردم با خدا، با آن شروع می‌شود.

۴. رحمت الهی همچون ذات او ابدی و همیشگی است. «اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»

۵. بیان رحمت الهی در قالب‌‏های گوناگون، نشانۀ اصرار بر رحمت است. (هم قالب «رحمن»، هم قالب «رحیم») «الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»

۶. شاید آوردن کلمۀ رحمن و رحیم در آغاز کتاب، نشانۀ این باشد که قرآن جلوه‌‏ای از رحمت الهی است، همان‌گونه که اصل آفرینش و بعثت جلوۀ لطف و رحمت اوست. «الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»
تفسیر صفحۀ ۱ قرآن کریم - سورۀ حمد - آیۀ ۲ - تفسیر نور:

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ » سپاس و ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است.
نکته‌های سورۀ حمد - آیۀ ۲:

«رَبِّ» به‌کسی گفته می‌‏شود که هم مالک و صاحب چیزی است و هم در رشد و پرورش آن نقش دارد.

خداوند هم صاحب حقیقی عالم است و هم مدبّر و پروردگار آن؛ پس همۀ هستی حرکت تکاملی دارد و در مسیری که خداوند معیّن کرده، هدایت می‌‏شود.

علاوه‌بر سورۀ حمد، چهار سورۀ انعام، کهف، سباء و فاطر نیز با جملۀ «الْحَمْدُ لِلَّهِ» آغاز گردیده، ولی فقط در سورۀ حمد بعد از آن «رَبِّ الْعالَمِینَ» آمده است.

مفهوم حمد، ترکیبی از مفهوم مدح و شکر است. انسان در برابر جمال و کمال و زیبایی، زبان به ستایش و در برابر نعمت و خدمت و احسان دیگران، زبان به تشکّر می‌‏گشاید. خداوند متعال به‌خاطر کمال و جمالش، شایستۀ ستایش و به‌خاطر احسان‏‌ها و نعمت‌‏هایش، لایق شکرگزاری است.

«الْحَمْدُ لِلَّهِ» بهترین نوع تشکّر از خداوند است. هر کس در هر جا، با هر زبانی، هرگونه ستایشی از هر کمال و زیبایی دارد، در حقیقت سرچشمۀ آن را ستایش می‏‌کند.

البتّه حمد خداوند منافات با سپاسگزاری از مخلوق ندارد، به‌شرط آنکه به امر خدا و در خط و مسیر او باشد.

خداوند مسیر رشد و تربیّت همه را تعیین نموده است:

«رَبُّنَا الَّذِی أَعْطی‏ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی‏» «طه، ۵۰» پرودگار ما همۀ موجودات را نعمت وجود بخشیده و سپس به راه کمالش هدایت نموده است.

او به زنبور عسل یاد داده که از چه گیاهی بمکد و به مورچه آموخته است که چگونه قوت زمستانی خود را ذخیره کند و بدن انسان را چنان آفریده که هر گاه کمبود خون پیدا کرد، خون‌سازی نماید؛ چنین خداوندی، شایستۀ حمد و سپاسگزاری است.

خداوند، پروردگار همۀ آفریده‌هاست. «وَ هُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْ‏ءٍ» «انعام، ۱۶۴» آنچه در آسمان‌ها و زمین و میان آنهاست، پروردگارشان اوست. «رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما» «شعراء، ۲۴»

حضرت علی علیه‌السّلام می‌‏فرماید: «من الجمادات و الحیوانات» یعنی او پروردگار جان‌دار و بی‏‌جان است. «لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ» هم آفرینش از اوست و هم ادارۀ آن، و او پرورش‌دهندۀ همه است.

مراد از «عالمین» یا فقط انسان‌ها هستند، مانند آیۀ ۷۰ سورۀ حجر که قوم لوط به حضرت لوط گفتند: «أَوَ لَمْ نَنْهَکَ عَنِ الْعالَمِینَ» آیا ما تو را از ملاقات با مردم نهی نکردیم؟

و یا مراد همۀ عوالم هستی است. «عالم» به‌معنای مخلوقات و «عالمین» به‌معنای تمام مخلوقات نیز استعمال شده است.

از این آیه فهمیده می‌‏شود که تمام هستی یک پروردگار دارد که اوست و آنچه در جاهلیّت و در میان بعضی از ملّت‌‏ها اعتقاد داشتند که برای هر نوع از پدیده‏‌ها خدایی است و آن را مدبّر و ربّ‌النّوع آن می‌پنداشتند، باطل است.
پیام‏‌های سورۀ حمد - آیۀ ۲:

۱. همۀ ستایش‌ها برای اوست. «الْحَمْدُ لِلَّهِ» «الف و لام در «الحمد» به‌معنای تمام حمد و جنس ستایش است»

۲. خداوند در تربیت و رشد هستی اجباری ندارد؛ زیرا حمد برای کارهای غیر اجباری است. «الْحَمْدُ لِلَّهِ»

۳. همۀ هستی زیباست و تدبیر همۀ هستی نیکوست؛ زیرا حمد برای زیبایی و نیکویی است. «الْحَمْدُ لِلَّهِ»

۴. دلیل ستایش ما، پروردگاری اوست. «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ»

۵. رابطۀ خداوند با مخلوقات، رابطۀ دائمی و تنگاتنگ است. «رَبِّ الْعالَمِینَ» (نقاش و بنّا هنر خود را عرضه می‌کند و می‌رود، ولی مربّی باید هر لحظه نظارت داشته باشد.)

همۀ هستی، تحت تربیت خداوند یکتاست. «رَبِّ الْعالَمِینَ»

۶. امکان رشد و تربیت، در همۀ موجودات وجود دارد. «رَبِّ الْعالَمِینَ»

۷. خداوند هم انسان‌‏ها را با راهنمایی انبیاء تربیت می‌‌‏کند، (تربیت تشریعی) و هم جمادات و نباتات و حیوانات را رشد و پرورش می‌‏دهد. (تربیت تکوینی) «رَبِّ الْعالَمِینَ»

۸. مؤمنان در آغاز کتاب (قرآن) با نیایش به درگاه خداوند متعال، «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» می‌‏گویند و در پایان کار در بهشت نیز، همان شعار را می‌‌دهند که «آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» «یونس، ۱۰»
تفسیر صفحۀ ۱ قرآن کریم - سورۀ حمد - آیۀ ۳ - تفسیر نور:

«الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» خدایی که بخشنده و مهربان است.
نکته‌های سورۀ حمد - آیۀ ۳:

کلمۀ «رحمن» به‌معنای مبالغه و شدّت در رحمت و گستردگی آن است.

از کاربرد دو صفت «رحمن» و «رحیم» در قرآن، استفاده می‌‏شود که رحمانیّت دربارۀ همۀ مخلوقات و رحیم بودن، مربوط به انسان و موجودات مکلّف است.

خداوند رحمت را بر خود واجب کرده است، «کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلی‏ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ» «انعام، ۵۴» و رحمت او بر همه‌چیز سایه گسترده است، «وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ‏ءٍ» «اعراف، ۱۵۶» همچنین پیامبر و کتاب او مایۀ رحمت هستند، «رَحْمَةً لِلْعالَمِینَ» «انبیاء، ۱۰۷»

آفرینش و پرورش او بر اساس رحمت است و اگر عقوبت نیز می‏‌دهد از روی لطف است.

بخشیدن گناهان و قبول توبۀ بندگان و عیب‌‏پوشی از آنان و دادن فرصت برای جبران اشتباهات، همه مظاهر رحمت و مهربانی اوست.
پیام‏‌های سورۀ حمد - آیۀ ۳:

۱. تدبیر و تربیت الهی، همراه محبّت و رحمت است. (در کنار کلمۀ «ربّ»، کلمۀ «رحمن» آمده است.) «رَبِّ الْعالَمِینَ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»

۲. هم‌چنان‌که تعلیم نیازمند رحم و مهربانی است، «الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ» «الرحمن، ۱-۲» تربیت و تزکیه نیز باید بر اساس رحم و مهربانی باشد. «رَبِّ الْعالَمِینَ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»

۳. رحمانیّت خداوند، دلیل بر ستایش اوست. «الْحَمْدُ لِلَّهِ» «الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»
تفسیر صفحۀ ۱ قرآن کریم - سورۀ حمد - آیۀ ۴ - تفسیر نور:

«مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» خدایی که مالک روز جزاست.
نکته‌های سورۀ حمد - آیۀ ۴:

مالکیّت خداوند، حقیقی است و شامل احاطه و سلطنت است؛ ولی مالکیّت‌‏های اعتباری، از سلطۀ مالک خارج می‌شود و تحت سلطۀ واقعی او نیست. «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ»

با آنکه خداوند مالک حقیقی همه‌چیز در همه‌وقت است، ولی مالکیّت او در روز قیامت و معاد جلوۀ دیگری دارد، در آن روز تمام واسطه‌ها و اسباب قطع می‌شوند. «تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ» «بقره، ۱۶۶»

نسبت‏‌ها و خویشاوندی‏‌ها از بین می‌رود. «فَلا أَنْسابَ بَیْنَهُمْ» «مؤمنون، ۱۰۱»

مال و ثروت و فرزندان، ثمری ندارند. «لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ» «شعراء، ۸۸»

بستگان و نزدیکان نیز فایده‌‏ای نمی‌‏رسانند. «لَنْ تَنْفَعَکُمْ أَرْحامُکُمْ» «ممتحنه، ۳»

نه زبان، اجازۀ عذر تراشی دارد و نه فکر، فرصت تدبیر.

تنها راه چاره لطف خداوند است که صاحب اختیار آن روز است.
معانی لفظ دین در آیات قرآن:

لفظ «دین» در معانی گوناگون به‌ کار رفته است:

الف: مجموعۀ قوانین آسمانی. «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ» «آل عمران، ۱۹»

ب: عمل و اطاعت. «لِلَّهِ الدِّینُ الْخالِصُ» «زمر، ۳»

ج: حساب و جزا. «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» «یَوْمِ الدِّینِ» در قرآن به‌معنای روز قیامت است که روز کیفر و پاداش می‌باشد. «یَسْئَلُونَ أَیَّانَ یَوْمُ الدِّینِ» «ذاریات، ۱۲» می‏‌پرسند روز قیامت چه وقت است؟

قرآن در مقام معرّفی این روز، چنین می‌فرماید: «ثُمَّ ما أَدْراکَ ما یَوْمُ الدِّینِ. یَوْمَ لا تَمْلِکُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَیْئاً وَ الْأَمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ» «انفطار ۱۸-۱۹» (ای پیامبر!) نمی‏‌دانی روز دین چه روزی است؟ روزی که هیچ‌کس برای کسی کارآیی ندارد و آن روز تنها حکم و فرمان با خداست.

«مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» نوعی انذار و هشدار است، ولی با قرار گرفتن در کنار آیۀ «الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» معلوم می‌شود که بشارت و انذار باید در کنار هم باشند. نظیر آیۀ شریفه دیگر که می‌فرماید: «نَبِّئْ عِبادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ. وَ أَنَّ عَذابِی هُوَ الْعَذابُ الْأَلِیمُ» «حجر، ۴۹-۵۰» به بندگانم خبر ده که من بسیار مهربان و آمرزنده‌ام؛ ولی عذاب و مجازات من نیز دردناک است.

همچنین در آیۀ دیگر خود را چنین معرّفی می‏‌کند: «قابِلِ التَّوْبِ شَدِیدِ الْعِقابِ» «غافر، ۳» خداوند پذیرندۀ توبۀ مردمان و عقوبت کنندۀ شدید گناهکاران است.

در اوّلین سورۀ قرآن، مالکیتَ خداوند عنوان شده است، «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» و در آخرین سوره، مَلِکیّت او. «مَلِکِ النَّاسِ»
پیام‌های سورۀ حمد - آیۀ ۴:

۱. خداوند متعال، از جهات مختلف قابل عبادت است و ما باید حمد و سپاس او را به‌جاآوریم. به‌خاطر کمال ذات و صفات او که «اللّه» است، به‌خاطر احسان و تربیت او که «رَبِّ الْعالَمِینَ» است و به خاطر امید و انتظار رحم و لطف او که «الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» است و به خاطر قدرت و هیبت او که «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» است.

۲. قیامت، پرتوی از ربوبیّت اوست. «رَبِّ الْعالَمِینَ» «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ»

۳. قیامت، جلوه‌‏ای از رحمت خداوند است. «الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ»
تفسیر صفحۀ ۱ قرآن کریم - سورۀ حمد - آیۀ ۵ - تفسیر نور:

«إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ » (خدایا) تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم.
نکته‌های سورۀ حمد - آیۀ ۵:

انسان باید به حکم عقل، بندگی خداوند را بپذیرد.

ما انسان‌ها عاشق کمال هستیم و نیازمند رشد و تربیت، و خداوند نیز جامع تمام کمالات و ربّ همۀ هستی است. اگر به مهر و محبّت نیازمندیم او رحمان و رحیم است و اگر از آینده دور نگرانیم، او صاحب اختیار و مالک آن روز است.

پس چرا به سوی دیگران برویم؟! عقل حکم می‏‌کند که تنها باید او را پرستش کرد و از او کمک خواست. نه بندۀ هوی و هوس خود بود و نه بندۀ زر و زور دیگران.

در نماز، گویا شخص نمازگزار به نمایندگی از تمام خداپرستان می‌گوید:

خدایا نه فقط من که همۀ ما بندۀ تو هستیم، و نه‌تنها من که همۀ ما محتاج و نیازمند لطف تو هستیم.

خدایا! من کسی جز تو را ندارم «إِیَّاکَ» ولی تو غیر مرا فراوان داری و همۀ هستی عبد و بندۀ تو هستند. «إِنْ کُلُّ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلَّا آتِی الرَّحْمنِ عَبْداً» «مریم، ۹۳» در آسمان‏‌ها و زمین هیچ‌چیزی نیست مگر این که بنده و فرمان‌بردار تو هستند.

جملۀ «نَعْبُدُ» هم اشاره به این دارد که نماز به جماعت خوانده شود و هم بیانگر این است که مسلمانان همگی برادر و در یک خط هستند.

مراحل پرواز معنوی، عبارت است از: ثنا، ارتباط و سپس دعا.

بنابراین اوّل سورۀ حمد ثناست، آیۀ «إِیَّاکَ نَعْبُدُ» ارتباط و آیات بعد، دعا می‌باشد.

چون گفت‌وگو با محبوب واقعی شیرین است، لذا کلمۀ «إِیَّاکَ» تکرار شد.
پیام‏‌های سورۀ حمد - آیۀ ۵:

۱. ابتدا باید بندگی خدا کرد، آن‌گاه از او حاجت خواست. «نَعْبُدُ» «نَسْتَعِینُ»

۲. بندگی، تنها در برابر خداوند رواست نه دیگران. «إِیَّاکَ»

۳. قوانین حاکم بر طبیعت محترم است، ولی ارادۀ خداوند حاکم و قوانینِ طبیعی، محکوم هستند. «در نظام خلقت، از اسباب و وسایل بهره‌مند می‌شویم؛ امّا می‌دانیم کارآیی یا بی‌اثری هر سبب و وسیله‌ای، به دست اوست. او سبب‌ساز است و سبب‌سوز» لذا فقط از او کمک می‌خواهیم. «إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ»

۴. گر چه عبادت از ماست، ولی در عبادت کردن نیز نیازمند کمک او هستیم. «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» ««وَ ما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ» اگر هدایت الهی نبود ما هدایت نمی‌یافتیم. اعراف، ۴۳»

۵. چون خداوند بیشترین لطف را بر ما کرده، ما بهترین تذلّل را به درگاهش می‌بریم. «الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ إِیَّاکَ نَعْبُدُ»

۶. «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» یعنی نه جبر است و نه تفویض. چون می‌گوییم: «نَعْبُدُ» پس دارای اختیار هستیم و نه مجبور و چون می‌گوییم: «نَسْتَعِینُ» پس نیاز به او داریم و امور به ما تفویض نشده است.

۷. عبادت، مقدّمه و وسیلۀ استمداد است. ابتدا عبادت آمده آن‌گاه استمداد. «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ»

۸. شناخت خداوند و صفات او، مقدّمۀ دست‌یابی به توحید و یکتاپرستی است. «رَبِّ الْعالَمِینَ، الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ، إِیَّاکَ نَعْبُدُ»

۹. از آداب دعا و پرستش این است که انسان خود را مطرح نکند و خود را در حضور خداوند احساس کند. «إِیَّاکَ نَعْبُدُ»

۱۰. توجّه به معاد، یکی از انگیزه‌های عبادت است. «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ إِیَّاکَ نَعْبُدُ»
تفسیر صفحۀ ۱ قرآن کریم - سورۀ حمد -آیۀ ۶ - تفسیر نور:

«اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ » (خداوندا!) ما را به راه راست هدایت فرما.
نکته‌های سورۀ حمد - آیۀ ۶:
انواع هدایت در قرآن کریم:

در قرآن مجید دو نوع هدایت مطرح شده است:

الف: هدایت تکوینی، نظیر هدایت زنبور عسل که چگونه از شهد گلها بمکد و چگونه کندو بسازد و یا هدایت و راهنمایی پرندگان در مهاجرت‌های زمستانی و تابستانی. آنجا که قرآن می‌فرماید: «رَبُّنَا الَّذِی أَعْطی‏ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی‏» «طه، ۵۰» بیانگر این نوع از هدایت است.

ب: هدایت تشریعی که همان فرستادن انبیای الهی و کتب آسمانی برای هدایت بشر است.

کلمۀ «صراط» (در قیامت، صراط، نام پلی است بر روی دوزخ که همۀ مردم باید از روی آن عبور کنند» بیش از چهل مرتبه در قرآن آمده است. انتخاب راه و خط فکری صحیح، نشانۀ شخصیت انسان است.

راه‌های متعدّدی در برابر انسان قرار دارد که او باید یکی را انتخاب کند:

راه خواسته‌ها و هوس‌های خود؛

راه انتظارات و هوس‌های مردم؛

راه وسوسه‌های شیطان؛

راه طاغوت‌ها؛

راه نیاکان و پیشینیان؛

راه خدا و اولیای خدا.

انسان مؤمن، راه خداوند و اولیای او را انتخاب می‌کند که بر دیگر راه‌ها امتیازاتی دارد:

الف: راه الهی ثابت است؛ برخلاف راه‌های طاغوت‌ها و هوس‌های مردم و هوس‏‌های شخصی که هر روز تغییر می‌کنند؛

ب: یک راه بیشتر نیست، درحالی‌که راه‌های دیگر متعدّد و پراکنده‏ هستند؛

ج: در پیمودن آن، انسان به مسیر و مقصد ، مطمئن است؛

د: در پیمودن آن، شکست و باخت وجود ندارد.

راه مستقیم، راه خداست. «إِنَّ رَبِّی عَلی‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ» «هود، ۵۶»

راه مستقیم، راه انبیاست. «إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ عَلی‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ» «یس، ۳-۴»

راه مستقیم، راه بندگی خداست. «وَ أَنِ اعْبُدُونِی هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ» «یس، ۶۱»

راه مستقیم، توکّل و تکیه بر خداست. «مَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلی‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ» «آل عمران، ۱۰۱»

راه مستقیم، یکتاپرستی و تنها یاری خواستن از اوست. «بنابراینکه الف و لام در «الصراط» اشاره به همان راه یکتاپرستی در آیۀ قبل باشد»

راه مستقیم، کتاب خداوند است. «بنا بر روایتی در تفسیر مجمع البیان، ج ۱، ص ۵۸»

راه مستقیم، راه فطرت سالم است. «بنا بر روایتی از امام صادق علیه‌السّلام در تفسیر صافی، ج ۱، ص ۸۶»

انسان، هم در انتخاب راه مستقیم و هم در تداوم آن باید از خدا کمک بگیرد.

مانند لامپی که روشنی خود را هر لحظه از نیروگاه می‌گیرد.

در راه مستقیم بودن، تنها خواسته‌ای است که هر مسلمان، در هر نماز از خداوند طلب می‌کند، حتّی رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و ائمّه اطهار علیهم‌السّلام از خداوند ثابت ماندن در راه مستقیم را می‌خواهند.

انسان باید همواره، در هر نوع از کارهای خویش، اعم از انتخاب شغل، دوست، رشتۀ تحصیلی و همسر، راه مستقیم را از خداوند بخواهد؛ زیرا چه‌بسا در عقاید، صحیح فکر کند، ولی در عمل دچار لغزش شود و یا بالعکس. پس هر لحظه، خواستن راه مستقیم از خدا، ضروری است.

راه مستقیم مراتب و مراحلی دارد. حتّی کسانی که در راه حق هستند، مانند اولیای خداوند، لازم است برای ماندن در راه و زیاد شدن نورِ هدایت، دعا کنند. «وَ الَّذِینَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدیً» «کسی‌که می‌گوید («الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ») مراحلی از هدایت را پشت سر گذارده است، بنابراین درخواست او، هدایت به مرحلۀ بالاتری است»

راه مستقیم، همان راه میانه و وسط است که حضرت علی علیه‌السّلام می‏‌فرماید: «الیمین و الشمال مضلّة و الطریق الوسطی‏ هی الجادّة» «بحار، ج ۸۷، ص ۳» انحراف به چپ و راست گمراهی و راه وسط، جادۀ هدایت است.

راه مستقیم یعنی میانه‌‏روی و اعتدال و احتراز از هر نوع افراط و تفریط، چه در عقیده و چه در عمل.

یکی در عقاید از راه خارج می‌شود و دیگری در عمل و اخلاق. یکی همۀ کارها را به خدا نسبت می‌دهد، گویا انسان هیچ نقشی در سرنوشت خویش ندارد و دیگری خود را همه‌کاره و فعّالِ ما یَشاء دانسته و دست خدا را بسته می‌داند. یکی رهبران آسمانی را همچون مردمان عادی و گاهی ساحر و مجنون معرّفی می‌کند و دیگری آن بزرگواران را در حدّ خدا می‌‏پندارد.

یکی زیارت امامان معصوم و شهدا را بدعت می‏‌داند و دیگری حتّی به درخت و دیوار، متوسل شده و ریسمان می‌بندد. یکی اقتصاد را زیر بنا می‌داند و دیگری، دنیا و امورات آن را نادیده می ‏انگارد.

در عمل نیز یکی غیرت نابه‌جا دارد و دیگری همسرش را بی‌حجاب به کوچه و بازار می‌فرستد. یکی بخل می‌ورزد و دیگری بی‌حساب سخاوت به خرج می‌دهد. یکی از خلق جدا می‌‏شود و دیگری حق را فدای خلق می‌‏کند.

اینگونه رفتار و کردارها، انحراف از مسیر مستقیم هدایت است. خداوند دین پا برجا و استوار خود را، راه مستقیم معرّفی می‌کند. ««قُلْ إِنَّنِی هَدانِی رَبِّی إِلی‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ» انعام، ۱۶۱» در روایات آمده است که امامان معصوم علیهم‌السّلام می‌فرمودند: راه مستقیم، ما هستیم. «تفسیر نور الثقلین، ج ۱ ص ۲۰» یعنی نمونۀ عینی و عملی راه مستقیم و اسوه و الگو برای قدم برداشتن در راه، رهبران آسمانی هستند.

آنها در دستورات خود دربارۀ تمام مسائل زندگی از قبیل کار، تفریح، تحصیل، تغذیه، انفاق، انتقاد، قهر، صلح و علاقه به فرزند و... نظر داده و ما را به اعتدال و میانه‌روی سفارش کرده‏‌اند. «دراین‌باره می‌‌‏توان به کتاب اصول کافی، باب الاقتصاد فی العبادات مراجعه نمود»

جالب آنکه ابلیس در همین صراطِ مستقیم به‌کمین می‌شیند. «شیطان به خدا گفت: «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقِیمَ» اعراف، ۱۶»
نمونه‌های قرآنی رعایت اعتدال:

در قرآن و روایات، نمونه‌های زیادی آمده که در آنها به جنبۀ اعتدال، تأکید و از افراط و تفریط نهی شده است. به موارد ذیل توجّه کنید:

«کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا» «اعراف، ۳۱» بخورید و بیاشامید، ولی اسراف نکنید.

«لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلی‏ عُنُقِکَ وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ» «اسراء، ۲۹» در انفاق، نه دست بر گردن قفل کن؛ دست‌بسته باش و نه چنان گشاده‌دستی کن که خود محتاج شوی.

«الَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً» «فرقان، ۶۷» مؤمنان، به هنگام انفاق نه اهل اسراف هستند و نه اهل بخل، بلکه میانه‌رو هستند.

«لا تَجْهَرْ بِصَلاتِکَ وَ لا تُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَیْنَ ذلِکَ سَبِیلًا» «اسراء، ۱۱۰» نماز را نه بلند بخوان و نه آهسته، بلکه با صدای معتدل نماز بخوان.

نسبت به والدین احسان کن «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» «بقره، ۸۳» امّا اگر تو را از راه خدا بازداشتند، اطاعت از آنها لازم نیست. «إِنْ جاهَداکَ عَلی‏ أَنْ تُشْرِکَ بِی» «فَلا تُطِعْهُما» «لقمان، ۱۵»

پیامبر هم رسالت عمومی دارد «وَ کانَ رَسُولًا نَبِیًّا» «مریم، ۵۱» و هم خانوادۀ خویش را دعوت می‌کند. «وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ» «مریم، ۱۵»

اسلام هم نماز را سفارش می‌کند که ارتباط با خالق است «أَقِیمُوا الصَّلاةَ» و هم زکات را توصیه می‌کند که ارتباط با مردم است. «آتُوا الزَّکاةَ» «بقره، ۴۳»

نه محبّت‏‌ها شما را از گواهی حق منحرف سازد «شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلی‏ أَنْفُسِکُمْ» «نساء، ۱۳۵» و نه دشمنی‌ها شما را از عدالت دور کند. «وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ» «مائده، ۸»

مؤمنین هم دافعه دارند «أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ» و هم جاذبه دارند. «رُحَماءُ بَیْنَهُمْ» «فتح، ۹»

هم ایمان و باور قلبی لازم است «آمَنُوا» و هم عمل صالح. «عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» «بقره، ۲۵»

هم اشک و دعا و درخواست پیروزی از خدا لازم است «رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْراً» «بقره، ۲۵۰» و هم صبوری و پایداری در سختی‌ها. «عِشْرُونَ صابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ» «انفال، ۶۵»

شب عاشورا امام حسین علیه‌السّلام هم مناجات می‏‌کرد و هم شمشیر تیز می‏‌کرد.

روز عرفه و شب عید قربان، زائر خانه خدا دعا می‌خواند و روز عید باید در قربانگاه با خون آشنا شود.

اسلام مالکیّت را می‌‏پذیرد، «الناس مسلّطون علی اموالهم» «بحار، ج ۲، ص ۲۷۲» ولی اجازۀ ضرر زدن به دیگری را نمی‌‏دهد و آن را محدود می‌‏سازد. «لا ضَرر و لا ضِرار» «کافی، ج ۵، ص ۲۸»

آری، اسلام دین یک بعدی نیست که تنها به جنبه‌‏ای توجّه کند و جوانب دیگر را فراموش کند، بلکه در هر کاری اعتدال و میانه‌روی و راه مستقیم را سفارش می‏‌کند.
پیام‏‌های سورۀ حمد - آیۀ ۶:

۱. همۀ هستی، در مسیری که خداوند اراده کرده در حرکت هستند. خدایا! ما را نیز در راهی که خود دوست داری قرار بده. «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ»

۲. درخواست هدایت به راه مستقیم، مهم‌ترین خواستۀ یکتاپرستان است. «إِیَّاکَ نَعْبُدُ» «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ»

۳. برای دست‌‏یابی به راه مستقیم، باید دعا نمود. «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ»

۴. ابتدا ستایش، آن‌گاه استمداد و دعا. «الْحَمْدُ لِلَّهِ»«اهْدِنَا» ۵

۵. بهترین نمونۀ استعانت از خدا، درخواست راه مستقیم است. «إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ»
تفسیر صفحۀ ۱ قرآن کریم - سورۀ حمد -آیۀ ۷ - تفسیر نور:

«صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لا الضَّالِّینَ» (خداوندا! ما را به) راه کسانی‌که آنها را مشمول نعمت خود ساختی، (هدایت کن) نه غضب‌شدگان و نه گمراهان!
نکته‌های سورۀ حمد - آیۀ ۷:

این آیه راه مستقیم را، راه کسانی معرّفی می‌کند که مورد نعمت الهی واقع شده‌‏اند و عبارتند از: انبیا، صدّیقین، شهدا و صالحین.

«مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِینَ»، کسانی‌که خدا و رسول را پیروی کنند، آنان با کسانی هستند که خدا آنها را نعمت داده است، از پیامبران، راستگویان، شهدا و صالحان. نساء، ۶۹ و آیۀ ۵۹ سورۀ مریم»

توجّه به راه این بزرگواران و آرزوی پیمودن آن و تلقین این آرزو به خود، ما را از خطر کجروی و قرار گرفتن در خطوط انحرافی باز می‌دارد.

بعد از این درخواست، از خداوند تقاضا دارد که او را در مسیر غضب‌شدگان و گمراهان قرار ندهد؛ زیرا بنی‌اسرائیل نیز به گفتۀ قرآن، مورد نعمت قرار گرفتند، ولی در اثر ناسپاسی و لجاجت گرفتار غضب شدند.
قرآن مردم را به چند دسته تقسیم می‌کند؟

قرآن، مردم را به سه‌دسته تقسیم می‌نماید: کسانی‌که مورد نعمت هدایت قرار گرفته و ثابت قدم ماندند، غضب شدگان و گمراهان.

مراد از نعمت در «أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ»، نعمتِ هدایت است؛ زیرا در آیۀ قبل سخن از هدایت بود.

علاوه‌برآنکه نعمت‌های مادی را کفّار و منحرفین و دیگران نیز دارند.

هدایت‌شدگان نیز مورد خطر هستند و باید دائماً از خدا بخواهیم که مسیر ما، به غضب و گمراهی کشیده نشود.
مغضوبین در قرآن:

در قرآن، افرادی همانند فرعون و قارون و ابولهب و امّت‌هایی همچون قوم عاد، ثمود و بنی‌اسرائیل، به‌عنوان غضب‌شدگان معرّفی شده‌اند.

در آیات متعدّدی از قرآن ویژگی‏‌های گمراهان و غضب‌شدگان و مصادیق آنها بیان شده است که برای نمونه به موارد ذیل اشاره می‌شود:

منافقان و مشرکان و بدگمانان به خداوند؛ «نساء، ۱۱۶ و فتح، ۶»

کافران به آیات الهی و قاتلان انبیاء الهی؛ «بقره، ۶۱»

اهل کتاب که در برابر دعوت به حق سرکشی کرده‌اند؛ «آل عمران، ۱۱۰ -۱۱۲»

فراریان از جهاد؛ «انفال، ۱۶»

پذیرندگان و جایگزین‌کنندگان کفر با ایمان؛ «بقره، ۱۰۸ و نحل، ۱۰۶»

پذیرندگان ولایت دشمنان خدا و دوستداران رابطۀ با دشمنان خدا. «ممتحنه، ۱»

بنی‌اسرائیل که داستان زندگی و تمدن آنها در قرآن بیان شده است، زمانی بر مردم روزگار خویش برتری داشتند «فَضَّلْتُکُمْ عَلَی الْعالَمِینَ» «بقره، ۴۷» لکن بعد از این فضیلت و برتری، به‌خاطر کردار و رفتار خودشان، دچار قهر و غضب خداوند شدند «وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ»» «بقره، ۶۱»

این تغییر سرنوشت، به‌علّت تغییر در رفتار و کردار آنان بوده است. دانشمندان یهود، دستورات و قوانین آسمانی تورات را تحریف کردند، «یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ» «نساء، ۴۶»

و تجّار و ثروتمندان آنان نیز به ربا و حرام‌خواری و رفاه‌طلبی روی آوردند، «أَخْذِهِمُ الرِّبَوا» «نساء، ۱۶۱»

و عامّۀ مردم نیز در برابر دعوت به جهاد و مبارزه، از روی تن‌‏پروری و ترس، از رفتن به جبهه نبرد و ورود به سرزمینِ مقدّس، سر باز زدند. «فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّکَ فَقاتِلا إِنَّا هاهُنا قاعِدُونَ» «مائده، ۲۴»

به‌خاطر این انحرافات، خدا آنان را از اوج عزّت و فضیلت، به نهایت ذلّت و سرافکندگی مبتلا ساخت.

ما در هر نماز، از خداوند می‌خواهیم که مانند غضب‌شدگان نباشیم. یعنی نه اهل تحریف آیات و نه اهل ربا و نه اهل فرار از جهاد در راه حق، و همچنین از گمراهان نباشیم، آنان‌که حق را رها کرده و به سراغ باطل می‌روند و در دین و باور خود غلو و افراط کرده و یا از هوی و هوس خود و یا دیگران پیروی می‌کنند.

«قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ لا تَغْلُوا فِی دِینِکُمْ غَیْرَ الْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعُوا أَهْواءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَ أَضَلُّوا کَثِیراً وَ ضَلُّوا عَنْ سَواءِ السَّبِیلِ») بگو: ای اهل کتاب! در دینتان به ناحق غلو نکنید و به‌دنبال خواهش‌های گمراهانِ پیش از خود نروید، که آنان افراد زیادی را گمراه کرده و از راه راست گمراه شده‌اند. «مائده، ۷۷»

انسان در این سوره، عشق و علاقه و تولّای خود را به انبیاء و شهدا و صالحان و راه آنان، اظهار و ابراز داشته و از مغضوبان و گمراهان تاریخ نیز برائت و دوری می‌جوید و این مصداق تولّی و تبرّی است.
ضالّین در قرآن:

«ضلالت» که حدود دویست مرتبه این واژه با مشتقاتش در قرآن آمده است.

گاهی در مورد تحیّر به کار می‌رود، «وَ وَجَدَکَ ضَالًّا» «ضحی، ۷»

و گاهی به‌معنای ضایع شدن است، «أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ» «محمّد، ۱»

ولی اکثراً به‌معنای گمراهی و همراه با تعبیرات گوناگونی نظیر: «ضَلالٍ مُبِینٍ»، «ضَلالٍ بَعِیدٍ»، «ضَلالِکَ الْقَدِیمِ» به چشم می‌خورد.

در قرآن افرادی به‌عنوان گمراه معرّفی شده‌‏اند، از جمله:

کسانی‌که ایمان خود را به کفر تبدیل کردند، ««مَنْ یَتَبَدَّلِ الْکُفْرَ بِالْإِیمانِ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِیلِ» بقره، ۱۰۸» مشرکان، ««وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا بَعِیداً» نساء، ۱۱۶» کفار، ««وَ مَنْ یَکْفُرْ بِاللَّهِ» «فَقَدْ ضَلَّ» نساء، ۱۳۶» عصیان‏گران، ««وَ مَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ» احزاب، ۳۶»

مسلمانانی که کفّار را سرپرست و دوست خود گرفتند، «(لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ) ( وَ مَنْ یَفْعَلْهُ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِیلِ) ممتحنه، ۱»

کسانی‌که مردم را از راه خدا باز می‌دارند،

کسانی‌که به خدا یا رسول خدا توهین می‌کنند،

آنان‌که حق را کتمان می‏‌کنند و

کسانی‌که از رحمت خدا مأیوس هستند.

در قرآن نام برخی به‌عنوان گمراه‌کننده آمده است، از قبیل: ابلیس، فرعون، سامری، دوست بد، رؤسا و نیاکان منحرف.

گمراهان، خود بستر و زمینۀ انحراف را فراهم و گمراه‌کنندگان از این بسترها و شرایط آماده، استفاده می‌کنند.
بسترهای انحراف از دیدگاه قرآن:

بسترهای انحراف در قرآن عبارتند از:

هوس‌ها («اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ» جاثیه، ۲۳)؛

بت‌ها، («جَعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً لِیُضِلُّوا عَنْ سَبِیلِهِ» ابراهیم، ۳۰)؛

گناهان («وَ ما یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِینَ» بقره، ۲۶)؛

پذیرش ولایت باطل («أَنَّهُ مَنْ تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ یُضِلُّهُ» حج، ۴)؛

جهل و نادانی («وَ إِنْ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّینَ» بقره، ۱۹۸).
پیام‏‌های سورۀ حمد - آیۀ ۷:

۱. انسان در تربیت، نیازمند الگو می‌باشد. انبیا، شهدا، صدّیقین و صالحان، نمونه‌های زیبای انسانیّت ‏هستند. «صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ»

۲. آنچه از خداوند به انسان می‌‏رسد، نعمت است. قهر و غضب را خود به وجود می‌‏آوریم. دربارۀ نعمت «أنعَمتَ» به‌ کار رفته، ولی در مورد عذاب، نفرمود: «غَضبتَ» تو غضب کردی» «أَنْعَمْتَ، «الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ»

۳. ابراز تنفّر از مغضوبان و گمراهان، جامعۀ اسلامی را در برابر پذیرش حکومت آنان، مقاوم و پایدار می‏‌کند. «غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّینَ» «قرآن سفارش کرده است: «لا تَتولّوا قوماً غَضِب اللَّه علیهم» هرگز سرپرستی گروه غضب‌شدگان الهی را نپذیرید. ممتحنه، ۱۳»

منبع: محسن قرائتی ، تفسیر نور، ج ۱، ص ۱۸-۴۱

https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=34039

کسانی که با تجمل عروس و داماد می‌شوند، خوشبخت‌ترند؟

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:

«مگر کسانی که با تجمل عروس و داماد می‌شوند خوشبخت‌ترند؟ چه کسی می‌تواند چنین چیزی را ادعا کند؟ این کارها جز این‌که یک عده جوان را، یک عده دختر را حسرت به دل کند و زندگی ر

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,
برچسب ها : تفسیر صفحۀ ۱ قرآن کریم,ازدواج ساده,ملّت ایران,شنیدن,پیام شهیدان,حفظ نظام,واجب,فرائض,شهید مدافع حرم,شهید علیرضا مشجری,شهادت,قاموس,اسلام,یا زهراء سلام الله علیها,ظهور,امام خامنه ای,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در دوشنبه 23 آبان 1401ساعت 12:29 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 82 | |

همرزمان حسین علیه‌السلام ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

منبع (ادامه ...)

ویژه نامه ی ولادت امام حسن عسگری (علیه السلام)

ویژه نامه رحلت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

 از حضرت جواد تا حضرت عسکرى (علیهم السّلام) که هر چه به ‌طرف حضرت عسکرى میرود، بیشتر هم [دیده] میشود و آن این است که دایره‌‌ى نفوذ ائمّه و وسعت دایره‌‌ى شیعه در زمان این سه امام، نسبت به زمان امام صادق و امام باقر (علیهم السّلام) شاید دَه برابر است؛ یعنى این چیز عجیبى است. شاید علّت این هم که اینها را این ‌جور در فشار و ضیق قرار دادند، اصلاً همین بود... این مکاتبات علی‌بن‌‌مهزیار و مانند اینها را که شما مشاهده میکنید نشان‌‌دهنده‌‌ى آن حرکت عظیم و شبکه‌‌ى عظیم تبلیغاتى و تعلیماتىِ این سه امام بزرگوار است؛ از بعد از امام رضا تا زمان شهادت حضرت عسکرى (علیهم‌ السّلام)... اینها همه نشان‌‌دهنده‌‌ى حرکت عظیم ائمّه (علیهم ‌السّلام) و شیعیان و اصحاب آن بزرگوارها در سرتاسر تاریخ بوده. با اینکه دستگاه حاکم، دستگاهی پلیسى بود با شدّت عمل؛ در عین‌ حال این‌ جور ائمّه (علیهم ‌السّلام) موفّق شدند؛ غرض [اینکه]، در کنار غربت، این عزّت و این عظمت را هم باید دید.» ۱۳۸۲/۰۲/۲۰
این امام عسگری (علیه الصّلاة و السّلام) است که در بیست و هشت سالگی به شهادت رسیده است؛ و این همه فضیلت، این همه مکرمت، این همه عظمت، که نه فقط ما به آنها قائلیم و مترنّمیم، بلکه دشمنانشان، مخالفانشان، کسانی که اعتقاد به امامت آنها نداشتند، همه اعتراف کردند.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

 دایره‌‌ى نفوذ ائمّه و وسعت دایره‌‌ى شیعه در زمان این سه امام، نسبت به زمان امام صادق و امام باقر (علیهم السّلام) شاید دَه برابر است؛ یعنى این چیز عجیبى است. شاید علّت این هم که اینها را این ‌جور در فشار و ضیق قرار دادند، اصلاً همین بود.
بعد از حرکت حضرت رضا به ‌طرف ایران و آمدن به خراسان، یکى از اتّفاقاتى که افتاد همین بود که شاید در محاسبات امام هشتم (علیه‌ السّلام) وجود داشته؛ چون قبل از آن، شیعه تَک‌وتوک همه‌ جا بودند امّا بی‌ارتباطِ به هم، ناامید، بدون اینکه هیچ چشم‌‌اندازى داشته باشند، بدون اینکه امیدى داشته باشند؛ سلطه‌‌ى حکومت خلفا هم که همه‌ جا بود.
این حرکت امام رضا (علیه‌ السّلام) و آمدن آن حضرت و بعد شهادت مظلومانه‌‌ى آن بزرگوار کارى کرد که این فضا افتاد دست ائمّه (علیهم‌ السّلام). آن‌ وقت ائمّه هم بنا کردند استفاده کردن. این نامه‌‌نگاریها و این رفتن‌ها و مانند اینها را که میبینید، به ‌شکل عادى که اتّفاق نمی‌افتد؛ همه‌‌ی اینها در زیر یک پوششى از پنهان‌کارى اتّفاق افتاده؛ والّا اگر ظاهر بود که با آن شدّت عملى که خلفا داشتند میگرفتند دست و پایش را قطع میکردند.
اینها را که شما مشاهده میکنید نشان‌‌دهنده‌‌ى آن حرکت عظیم و شبکه‌‌ى عظیم تبلیغاتى و تعلیماتىِ این سه امام بزرگوار است؛ از بعد از امام رضا تا زمان شهادت حضرت عسکرى (علیهم‌ السّلام). ۱۳۸۲/۰۲/۲۰
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

اوج فعالیت تشکیلاتی شیعه در دوران امام عسکری(ع)

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

همرزمان حسین علیه‌السلام
امام حسن عسکری و برادران امام...
امام حسن عسکری(علیه‌السلام) حزب طرف‌دار خود را نزدیک خودش میداند و میفرماید که میان ما و شما خویشاوندی نزدیک است. یعنی قوم‌وخویش درجه‌ی یک هستیم، مثل پدر و فرزند، مثل برادر؛ و مؤمن برادر مؤمن است! یعنی ارتباط میان دو مؤمن، پیوند برادریِ پدر و مادری است، نه برادریِ ناتنی. مراد از مؤمن کیست؟ آن کس که دنبال راه امام عسکری(علیه‌السلام) است، این همان ارتباط مستحکم تشکیلاتی است میان امام و پیروانش.
بیانات حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای در جلسات هیات انصارالحسین علیه‌السلام تهران در سال ۱۳۵۱؛ کتاب همرزمان حسین علیه‌السلام
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

نامه امیدبخش امام عسکری علیه‌السلام
حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای: «عده‌ای از شیعیان فکر میکردند که امام عسکری (علیه‌السّلام) از راه پدرانش منصرف شده. امام عسکری(علیه‌السّلام) در نامه‌ای به آنها میفرمایند: «نیّت و عزم ما همچنان مستحکم است. ما دلمان به خوش‌نیّتی و خوش‌فکری شما آرام است.»؛ ببینید چقدر این نیروبخش است برای شیعیان... این همان ارتباط مستحکم تشکیلاتی است میان امام و پیروانش.» کتاب «همرزمان حسین(علیه‌السلام)، گفتار دهم، ص۳۴۶.

 
بدرقه ستاره‌ها

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:
این بانوی بزرگوار، این دختر جوانِ تربیت‌شده‌ی دامان اهل‌بیت پیغمبر، با حرکت خود در جمع یاران و اصحاب و دوستان ائمه (علیهم‌السّلام) و عبور از شهرهای مختلف و پاشیدن بذر معرفت و ولایت در طول مسیر در میان مردم و بعد رسیدن به این منطقه و فرود آمدن در قم، موجب شده است که این شهر به عنوان پایگاه اصلی معارف اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) در آن دوره‌ی ظلمانی و تاریکِ حکومت جباران بدرخشد و پایگاهی بشود که انوار علم و انوار معارف اهل‌بیت را به سراسر دنیای اسلام از شرق و غرب منتقل کند ... ۱۳۸۹/۷/۲۹
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

سرچشمه برکات

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:
قم، حرم مطهّر و مضجع شریف حضرت فاطمه معصومه علیها سلام است؛ آن بزرگواری که این سرچشمه جوشان و خروشان نخستین بار از کنار مرقد او جوشید و برکاتش به همه عالم و بخصوص به دنیای اسلام رسید. ۷۹/۷/۱۴
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

 معصومه‌ی بهشت

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:
ما باید از حضرت معصومه علیها‌السلام، بیشتر استفاده کنیم. ایشان امامزاده بلافصل است. دختر امام، خواهر امام، عمه امام، خیلی عظمت دارد. در زیارت نامه ایشان آمده: «ای فاطمه معصومه! تو برای ورود من به بهشت شفاعت کن، چون نزد خدا دارای شأن و مقام بزرگی هستی. ۷۱/۴/۲۸
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=31386&nt=2&year=1394&tid=1268

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:

 بعضی‌ها کار فرهنگی را در داخل دانشگاه با کنسرت و اردوهای مختلط اشتباه گرفته‌اند؛ خیال میکنند کار [فرهنگی این است‌]؛ میگویند باید دانشجو شاد باشد! شاد بودن برای هر محیطی چیز خوبی است امّا چه‌جوری؟ به چه قیمتی؟ غربی‌ها چقدر بهره برده‌اند از این اختلاط دختر و پسر که ما بهره ببریم؟ یک روزی به ما میگفتند که در اروپا -آن روز اروپا را مطرح میکردند- حجاب نیست و زن و مرد با هم قاطی‌اند، هوس و شوق جنسی هم در آنجا طبعاً کنترل‌شده است. خب، حالا شما نگاه کنید ببینید همین‌جور است؟ آیا هوسها کنترل‌شده است یا هوسها تحریک‌شده است؟ این‌همه جنایت جنسی امروز دارد در آمریکا و در اروپا اتّفاق می‌افتد؛ به جنس مخالف هم دیگر حالا اکتفا نمیکنند! و از این بدتر هم خواهد شد. اسلام انسان را شناخته است که حکم حجاب را داده، حکم عدم اختلاط زن و مرد را داده. اسلام من و شما را شناخته؛ [انسان‌] مال خدا است و [او] آفریننده‌ی ما است. اردوی مختلط یعنی چه؟ کوهنوردی مختلط، اردوی مختلط، گاهی حتّی خارج از کشور! نه، کار فرهنگی ماهیّت دیگری دارد، مفهوم دیگری دارد. مسئولین فرهنگی دانشگاه‌ها بفهمند چه‌کار میکنند.۱۳۹۴/۰۸/۲۰

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=30598&nt=2&year=1394&tid=1268

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:

وقتی نوبت به کاریکاتورهای اهانت‌آمیز به مقدّسات دینی اسلام میرسد، آنجا آقایان میشوند آزادی‌خواه و طرف‌دار آزادی بیان! امّا راجع به هولوکاست که پیش می‌آید، نه؛ آزادی بیان وجود ندارد. مسئله‌ی حجاب همین‌جور است، مسائل دیگر همین‌جور است؛ بله، هر کشوری یک اصولی دارد که این اصول باید مراقبت بشود و دستگاه‌های حاکمیّتی باید این اصول را رعایت کنند؛ رودربایستی ندارد. اگرچنانچه می‌بینید فلان تئاتر، فلان فیلم، فلان کتاب، فلان نشریّه با مبانی انقلاب و مبانی اسلام مخالف است، جلویش را بگیرید و با آن برخورد بکنید. حالا چگونه برخورد بکنید، آن یک بحث دیگر است، آن مربوط به دستگاه‌ها است و نگاه کنید ببینید مقرّراتتان چه میگوید؛ لکن رودربایستی نکنید و این را صریح بگویید. پس بنابراین خوراک فرهنگی سالم و جلوگیری از خوراک فرهنگی ناسالم و مضر، اساس کار است.۱۳۹۴/۰۶/۰۴

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

 بزرگداشت شهدا برای آینده‌ی این کشور، حیاتی و ضروری است. ۱۳۹۳/۱۱/۲۷

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

 براى تداوم انقلاب و خط امام به مجاهدت سخت‏ترى نيازمنديم.

https://www.aviny.com/bozorgan/Ayatollah_Khamenei/jomalat_ghesar/ghesar_01.aspx#1

 شهید محمد صالحی

https://www.golzar.info/59484/%d8%b4%d9%87%db%8c%d8%af-%d9%85%d8%ad%d9%85%d8%af-%d8%b5%d8%a7%d9%84%d8%ad%db%8c-3/

https://www.golzar.info/shahidyab/page/3/?search_type=shahid&firstname&lastname&birthday&birthplace&father&id_card&age&religion&marriage&job&unit_expedition&corp&education&gender&missing&martyrdom_date&martyrdom_country&martyrdom_place&mission&cat=-1&cemetry&c_section&c_row&c_number&submit

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,
برچسب ها : امام حسن عسگری (علیه السلام),ولادت,حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها,رحلت,شهادت,نفوذ,شیعه,همرزمان حسین علیه‌السلام,بدرقه,ستاره,سرچشمه,برکات,بهشت,اسلام,حجاب اسلامی,انسان,شناخت,حکم,مقررات,قانون,شهید صالحی,امام خامنه ای,شهدا,یا زهرا سلام الله علیها,ظهور,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در شنبه 21 آبان 1401ساعت 4:17 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 70 | |

تفسیر سوره انعام آیه ۳۹ ... | آثار عشق خدا ... | راه علاج دشمنی‌ها ... | ایستادیم و پیش رفتیم ... |

تفسیر سوره انعام آیه ۳۹ ... | آثار عشق خدا ... | راه علاج دشمنی‌ها ... | ایستادیم و پیش رفتیم ... | آزادی ... | شهدای کربلا ... | شهید علی عسگری: من راه حسین(ع) را انتخاب کردم که جز آن راهی نیست ...

تفسیر ساده قرآن کریم

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,
برچسب ها : تفسیر سوره انعام آیه ۳۹,آثار عشق خدا,راه علاج دشمنی‌ها,ایستادیم و پیش رفتیم,آزادی,شهدای کربلا,شهید علی عسگری,من,راه حسین(ع),انتخاب,یا زهرا سلام الله علیها,ظهور,امام خامنه ای,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در سه شنبه 10 آبان 1401ساعت 1:37 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 112 | |

ویژه شهادت امام سجاد (ع) ... | امام سجاد (ع)؛ قهرمان اهل بیت (ع) ... | شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ یَرِ‌ثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

منبع (ادامه ...)

انقلاب اشک - ویژه نامه شهادت امام سجاد علیه السلام

قبله ی اهل سجود - ویژه نامه شهادت امام زین العابدین علیه السلام

 ویژه نامه شهادت امام سجاد علیه السلام

 ویژه نامه شهادت امام سجاد علیه السلام

برخی موارد مرتبط:

http://www.aviny.com/nohe-shear/special/sh-emam-sajad.aspx

انسان ۲۵۰ ساله | امام سجاد علیه‌السلام؛ قهرمان اهل بیت علیهم‌السلام

شهید مدافع حرم شهید محمدتقی سالخورده

ولادت : ۱۳۶۵/۱۰/۰۲ ، نکا

شهادت : ۱۳۹۵/۰۱/۲۱ ، خان طومان حلب

بخشی از وصیت نامه شهید :

در میان ما، انسان‌هایی وجود دارند که فقط نیمه خالی لیوان را نگاه می‌کند، حتی اگر لیوان پر هم باشد، از پر بودن لیوان ایراد می‌گیرند. در گوشه و کنار شنیده می‌شود که این شهدا کشته بازی‌های سیاسی بزرگان شده‌اند. این حرف‌ها را نزنید. هر کسی که جان خود را مخلصانه در کف دست خود می‌گیرد، بدانید که برای بازی‌های سیاسی بزرگان نیست. نگویید ندانسته کار می‌کنند. نگویید فریب خوردند. بلکه کارشان ارزش الهی دارد. قصد تخریب رهبر را دارند، چه تهمت‌ها که به ایشان نزدند، واقعا بعضی از این تهمت‌ها بی‌شرمانه و بچه گانه است. عقل سالم می‌گوید برای جمعیت بیشتر از دو نفر، یک نفر رئیس و فرمانده شود. آیا عقلانی نیست برای جامعه‌ای که یک سو و یک هدف، منتظر ظهور امام زمان (عج) است، یک رهبر داشته باشد؟ ایشان امام زمان نیست، ایشان رهبر جامعه‌ای است که به لطف خدا پادگان امام زمان (عج) خواهد بود. ان شاالله.

شهید محمدحسین محمدخانی

تاریخ تولد : ۱۳۶۴/۴/۹
تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۸/۱۶
مکان شهادت : سوریه

بخشی از وصیت نامه شهید:

سلام بر شما (ائمه معصومین) که بندگان خاص خدایند و از هر چه که داشتید د ر راه خداوند و معبود و معشوق خویش گذشتید.سلام بر شما که متقیان راه اﷲ هستید.با الها! از این که به بنده ی حقیرت توفیق دادی که در راهت گام بردارد. تو را سپاس می گویم و از این که توفیقم دادی که در جبهه در کنار خالصان و مخلصان راهت قدم بر دارم، تو را شکر و سپاس می گویم.در این راه ، دیدار خودت را هم نصیبم گردان!

شهید مهدی طهماسبی

ولادت : ۱۳۶۲/۰۸/۱۴

شهادت : ۱۳۹۵/۰۳/۱۶

بخشی از وصیت شهید:

در این مسیر شبهات و تهمت های فراوانی به مدافعین حرم زده می شود اعم از گرفتن پول، مبارزه در راه بشار اسد، مبارزه در راه اعراب یا اینکه اگر وطن بود ما هم می رفتیم و … خیالی نیست وعده ما با همه این تهمت زنندگان و شایعه سازان باشد با حضرت زهرا (سلام الله علیها). اگرچه همه این شبهات و تهمت ها جواب های بسیار واضحی دارند که تا الان بارها و بارها گفته شده اند. اگر من سراپا تقصیر را فاکتور بگیرید به نظرم مدافعان حرم از بابصیرت ترین افراد زمان حال ما هستند. زیاد شنیده ام که می گویند ۲ تا بچه داری چرا می خواهی بروی؟ طوری می گویند به خاطر بچه هایت نرو که انگار من معنی زن و بچه را نمی فهمم و بویی از عشق نبرده ام یا دلم از سنگ است!اما به نظر من حقیر کاملاً برعکس است. رزمندگان و مجاهدان در همه زمان هایی که زندگی کرده اند عشقشان و محبتشان به خانواده صدها برابر بیشتر از کسانی است که ادعای فهمیدن بچه و زن و پدر و مادر و اقوام دارند. ادعای عشق و عاشقی دارند اما در این میان نکته ای وجود دارد که این قدر راحت از همه چیز دل می کنند.

شهید علی اکبر شیرودی

ولادت : ۱۳۳۴

شهادت : ۱۳۶۰/۰۲/۰۸

بخشی از وصیت شهید:

هنگامی که پرواز می کنم احساس می کنم همچون عاشق به سوی معشوق خود نزدیک می شوم و در بازگشت هرچند پروازم موفقیت آمیز بوده باشد، مقداری غمگین هستم چون احساس می کنم هنوز خالص نشده ام تا به سوی خداوند برگردم.اگر برای احیای اسلام نبود، هرگز اسلحه به دست نمی گرفتم و به جبهه نمی رفتم. پیروزیهای ما مدیون دستهای غیبی خداوند است. این کشاورز زاده تنکابنی، سرباز ساده اسلام است و به هیچ یک از حزب ها و گروه ها وابسته نیست. آرزو دارم که جنگ تمام شود و به زادگاهم بروم و به کار کشاورزی مشغول شوم.

شهید حسن آبشناسان

ولادت :۱۳۱۵/۰۲/۱۹

شهادت : ۱۳۶۴/۰۷/۰۸

فرازی از وصیت نامه شهید:

«آرزو داشتم، حج را در زمان حیات انجام دهم؛ چنانچه شهید شوم، انجام شده است. محل دفن من، کربلا باشد؛ اگر راه کربلا را خود باز کردم، آسان است، ولی اگر زودتر شهید شدم، پیکرم به صورت امانی در خاک بماند تا پس از بازشدن راه و انقلاب عراق، این کار انجام شود.» سفارش دیگر وی نیز به فرزندانش بوده است تا «در راه پیشرفت اسلام، کشور، کسب دانش و خدمت به اسلام کوشا باشند.»

شهید مصطفی صدرزاده

ولادت: ۱۳۶۵/۰۶/۱۹

شهادت: ۱۳۹۴/۰۸/۰۱

محل شهادت : حومه حلب

بخشی از وصیت نامه شهید :

آرزو دارم که دخترم فاطمه،‌فاطمی تربیت شود یعنی مدافع سرسخت ولایت، از دوستان،‌ آشنایان و فامیل و هرکس که حقی گردن ما دارد تقاضا می‌کنم بنده حقیر با ببخشد زیرا می‌دانم که اخلاق و رفتار من آنقدر خوب نبود که توفیق شهادت داشته باشم و این شما حتی که نصیب ما شد لطف و کرم و هدیه خدا بوده و مردم عزیز ایران یادمان باشد که به خاطر وجب به وجب این سرزمین و دین اسلام چقدر خون دادیم چقدر بچه‌های ما یتیم شدند،‌ زن‌ها بیوه، مادرها مجنون، پدرها گریان فقط و فقط برای خدا بود. در این ماه مبارک رمضان دل ما شکست،‌ دل امام زمان بیشتر و بیشتر که در مملکت شهدا حرمت ماه خدا توسط بعضی‌ها نگه‌داشته نشد و برادارن و خواهران من ماهواره و فرهنگ کثیف غرب مقصدی به جز آتش دوزخ ندارد. از ما گفتن ما که رفتیم…

برخی موارد مرتبط

 

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,
برچسب ها : زبور,تورات,زمين,بندگان شايسته,ارث,شهادت امام سجاد علیه السلام,انسان ۲۵۰ ساله,قهرمان,اهل بیت علیهم‌السلام,شهید مدافع حرم,شهید محمدتقی سالخورده,نکا,خان طومان,حلب,شهید محمدحسین محمدخانی,سوریه,شهید مهدی طهماسبی,شهید علی اکبر شیرودی,کشاورزی,شهید حسن آبشناسان,شهید عماد مغنیه,شهید مصطفی صدرزاده,فاطمی,ولایت,مدافع,ماهواره,فرهنگ کثیف غرب,یا زهراء سلام الله علیه,ظهور,امام خامنه ای,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در پنجشنبه 20 مرداد 1401ساعت 4:34 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 67 | |

امام خامنه ای: باید لجن‌پراکنی‌های رسانه‌ای دشمن هم خنثی شود ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی

دشمن با فشار اقتصادی و لجن‌پراکنی مردم ایران را هدف گرفته است

این‌ها با دروغ‌پردازی به ارکان انقلاب تهمت می‌زنند. یک روز به مجلس، یک‌روز به شورای نگهبان و امروز نوبت سپاه و شهیدسلیمانی است. اگر جرئت می‌کردند به امام هم اهانت می‌کردند.

فشار اقتصادی با تلاش و تولید داخلی و خنثی‌کردنِ تحریم و تلاش دیپلماسی متوقف می‌شود. باید لجن‌پراکنی‌های رسانه‌ای دشمن هم خنثی شود. 1400/11/28

سوره انعام آیات ۲۱تا۲۴ ... | گریه بر مصیبتهاى حضرت زینب (ع) ... | باید لجن‌پراکنی‌های رسانه‌ای دشمن هم خنثی شود ... | شهید کربلا ... | شهید مدافع حرم ... | شهید میری: بر عقیده و ایمان خود استوار باشید

ادامه مطلب (کلیک بر روی این متن یا یکی از تصاویر بالا)

 

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

 

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

 

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,
برچسب ها : استوار,ایمان,تلاش دشمنان,خنثی,رسانه,رسانه‌ای,سوره انعام,شهید مدافع حرم,شهید میری,شهید کربلا,عقیده,لجن‌پراکنی‌,مصیبت,مصیبتهاى حضرت زینب (ع),گریه,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در چهارشنبه 12 مرداد 1401ساعت 4:10 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 84 | |

تفسیر سوره انعام آیات ۱۷تا۱۸ ... | امام باقر (ع) و مبارزه‌ی فرهنگی ... | هرکَس که در راه روشنگری فک

تفسیر سوره انعام آیات ۱۷تا۱۸ ... | امام باقر (ع) و مبارزه‌ی فرهنگی ... | هرکَس که در راه روشنگری فکر مردم، تلاشی بکند ... | کربلاها در تاریخ تکرار خواهد شد اگر ... | شهید شیری‌: دفاع از اسلام عزیز ...

 

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,
برچسب ها : تفسیر سوره انعام,امام باقر علیه السلام, مبارزه فرهنگی,مبارزه,فرهنگی,فرهنگ,روشنگری,فکر مردم,فکر,مردم,تلاش,کربلا,تاریخ,تکرار,شهید شیری‌,دفاع از اسلام,دفاع,اسلام,اسلام عزیز,یا زهراء سلام الله علیها,ظهور,امام خامنه ای,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در يکشنبه 19 تير 1401ساعت 3:40 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 75 | |

تفسیر سوره مبارکه سوره انعام آیات ۱۴تا۱۶ ... | دعوای اصلی با انقلاب است ... | اکسیر مقاومت ... | مقا

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ یَرِ‌ثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

شهید حاج قاسـم سلیمـانی: امروز پیچیده‌ترین و حساس‌ترین دوره‌ی فلسطین است. فلسطین خط مقدم ما و همه جهان اسلام است. از خداوند سبحان برای مجاهدین صحنه فلسطین موفقیت و پیروزی و اجر الهی را خواستارم.

منبع (ادامه ...):

https://t.me/masjedf

از پرده برافتد غم پنهانی قدس
آخر به سرآیدشب‌ظلمانی قدس
با سامریان بگو که مهـدی برسد
آزاد کند یوسف زندانی قدس....

اللهم‌ عجل ‌لولیک ‌الفرج ‌و العافیة و النصر

#امام‌زمان
#آخرالزمان
#فلسطین
#القدس‌هی‌المحور
#روزقدس
#شهیدالقدس

منبع (ادامه ...):

https://t.me/masjedf

کارنامه دروغگویان مدّعی حقوق بشر: غوغا برای اوکراین؛ سکوت برابر فلسطین

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در سخنرانی روز قدس

رژیم صهیونیستی البتّه با اینکه از نفَس افتاده است، همچنان به جنایتهای خود ادامه میدهد و با سلاح به جان مظلومان افتاده است؛ زن، کودک، پیر و جوان غیر مسلّح را به قتل میرساند... دروغگویان مدّعی حقوق بشر در اروپا و آمریکا که در قضیّه‌ی اوکراین آن غوغا را به راه انداختند، در برابر این‌همه جنایت در فلسطین مُهر سکوت بر لب زده‌اند و از مظلوم دفاع نمیکنند بلکه به گرگ‌ خونخوار کمک هم میکنند. 1401/2/9

منبع (ادامه ...):

https://t.me/masjedf


به جهنم رفتن معاویه ی ملعون خبیث بن خبیث  (دوازدهم رجب)

ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۶۰ هـ ﻣﻌﺎﻭﻳﺔ بن أﺑﻰ ﺳﻔﻴﺎﻥ ﻟﻌﻨﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﺩﺭ ﺳﻦ ۷۵ ﺳﺎﻟﮕﻰ ﺩﺭ ﺷﺎﻡ ﺑﻪ ﺩَﺭَﻛﺎﺕ ﺟﻬﻨّﻢ ﺷﺘﺎﻓﺖ. (۱)

ﺭﻭﺯ ﺷﺎﺩﻯ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ ﺣﺰﻥ ﻭ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺍﻫﻞ ﻛﻔﺮ ﻭ ﻃﻐﻴﺎﻥ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺭﻭﺯﻩ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺟﻬﺖ ﺷﻜﺮ ﺍﻟﻬﻰ ﺑﺮ ﻫﻠﺎﻛﺖ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻣﺴﺘﺤﺐ ﺍﺳﺖ. (۲)

← ﻧﺴﺐ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ملعون وحرامزاده

ﻛﻠﺒﻰ ﻧﺴّﺎﺑﻪ ﻭ ﺍﺑﻦ ﺭﻭﺯ ﺑﻬﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺛﻘﺎﺕ ﻧﺰﺩ ﻋﻠﻤﺎﻯ ﺍﻫﻞ ﺳﻨّﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﭼﻬﺎﺭ ﻧﻔﺮ ﺑﻮﺩﻩ یعنی ۴ پدر :
ﻋﻤﺎﺭﻩ، ﻣﺴﺎﻓﺮ، ﺍﺑﻮﺳﻔﻴﺎﻥ ﻭ ﻣﺮﺩﻯ ﻛﻪ ﺍﺳﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﻤﻰ ﺑَﺮَﻧﺪ.

ﺭﺍﻏﺐ ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﻰ ﺩﺭ ﻣﺤﺎﺿﺮﺍﺕ ﻭ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻰ ﺍﻟﺤﺪﻳﺪ ﺍﺯ ﺭﺑﻴﻊ ﺍلأﺑﺮﺍﺭ ﺯﻣﺨﺸﺮﻯ ﻧﻘﻞ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ زنا زاده ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﻬﺎﺭ ﻛﺲ ﻧﺴﺒﺖ ﻣﻰ ﺩﺍﺩﻧﺪ :

ﻣﺴﺎﻓﺮ ﺑﻦ ﺍﺑﻰ ﻋﻤﺮﻭ، ﻋﻤﺎﺭﺓ ﺑﻦ ﻭﻟﻴﺪ ﺑﻦ ﻣﻐﻴﺮﻩ، ﻋﺒّﺎﺱ ﻭ ﺻﺒﺎﺡ ﻛﻪ ﻣﻐﻨﻰ ﻋﻤﺎﺭﺓ ﺑﻦ ﻭﻟﻴﺪ ﺑﻮﺩ.
ﻣﺎﺩﺭ زناکار ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ "ﻫﻨﺪ" ﺑﺎ ﺻﺒﺎﺡ ﻛﻪ ﺟﻮﺍﻥ ﺧﻮﺵ ﺭﻭیی ﺑﻮﺩ ﻭ ﻛﺎﺭﮔﺮ ﺍﺑﻮﺳﻔﻴﺎﻥ ﺑﻮﺩ ـ ﺍُﻟﻔﺘﻰ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺍﺷﺖ... ! ﺍﻣّﺎ ﺑﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻌﺎﻭﻳﺔ ﺑﻦ ﺍﺑﻰ ﺳﻔﻴﺎﻥ ﺑﻦ ﺣﺮﺏ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ. (۳)

ﺍﺑﻮﺳﻔﻴﺎﻥ ﻣﺮﺩﻯ ﺯﺷﺖ ﻭ ﻛﻮﺗﺎﻩ ﻗﺪ ﺑﻮﺩ، ﻭ یک ﭼﺸﻢ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻃﺎﺋﻒ ﻭ ﭼﺸﻢ ﺩﻳﮕﺮﺵ ﺩﺭ ﻳَﺮﻣُﻮک ﻛﻮﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. (۳)

ﺑﺎﻃﻨﺶ ﻛﻮﺭﺗﺮ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺶ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﻋﺪﺍﻭﺕ ﻭ ﺩﺷﻤﻨﻰ ﺑﺎ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺖ. ﺍﺑﻮﺳﻔﻴﺎﻥ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺟﻨﮓ ﻭ ﻓﺘﻨﻪ ﺍﻯ ﻛﻪ ﺑﺮ ﻋﻠﻴﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﻰ ﺁﻣﺪ ﺩﺧﺎﻟﺖ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﻓﺘﺢ ﻣﻜّﻪ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﺎ ﻧﻔﺎﻕ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻛﺮﺩ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺳﻦ ۸۲ ﺳﺎﻟﮕﻰ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۳۰ هـ ﺑﻪ ﺩﺭک ﺭﻓﺖ.

ﻣﺨﻔﻰ ﻧﻤﺎﻧﺪ ﻛﻪ ﺣﻤﺎﻣﻪ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺟﺪّﺍﺕ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺍﻟﻤﺠﺎﺯ ﺻﺎﺣﺐ ﭘﺮﭼﻢ ﻭ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺑﻮﺩ ! ﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺟﺎ ﻧﺴﺐ ﺍﺑﻮﺳﻔﻴﺎﻥ ﻫﻢ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ. ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻫﻨﺪ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺫﻭﺍﺕ ﺍﻟﺎﻋﻠﺎﻡ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻴﻞ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻰ ﺑﻪ ﻏﻠﺎﻣﺎﻥ ﺳﻴﺎﻩ ﺩﺍﺷﺖ... !! ﻭ ﺍﺯ ﺗﻮﺿﻴﺢ ﺣﺎﻝ ﭘﺪﺭ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻭﺿﻊ ﻣﺎﺩﺭ ﺍﻭ ﻫﻨﺪ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ. (۵)

پیامبر صلّی الله علیه و آله دائماً معاویه را لعنت می کرد و می فرمود :

«لَعَنَ اللهُ مُعاوِیَة، الطّلیقُ بنُ الطّلیق، اللّعینُ بنُ اللّعین»

و می فرمود : «هنگامی که معاویه را بالای منبر من دیدید او را بِکُشید».

معاویه از مؤلّفة قلوبهم بود. او تا اواخر زمان حیات پیامبر صلّی الله علیه و آله مشرک بود و وحی الهی را تکذیب می کرد و اسلام را به تمسخر می گرفت.

در روز فتح مکّه او در یمن بود و به پیامبر صلّی الله علیه و آله جسارت می کرد و پدرش را که به ظاهر مسلمان شده بود سر زنش می کرد و اشعاری در این رابطه برایش می سُرود.

پیامبر صلّی الله علیه و آله خون او را مباح کرده بود؛ و لذا از پیامبر صلّی الله علیه و آله فرار می کرد تا اینکه پنج ماه قبل از شهادت رسول خدا صلّی الله علیه و آله به ظاهر اسلام اختیار کرد، و به عموی پیامبر صلّی الله علیه و آله پناه آورد تا شفاعتش را نزد رسول خدا صلّی الله علیه و آله کند. او نیز شفاعت کرد و پیامبر صلّی الله علیه و آله پذیرفت. (۶)

← حکومت معاویه در شام

یزید بن ابی سفیان از طرف ابوبکر با لشکر مسلمین به طرف شام رفت، معاویه هم همراه آنان بود. یزید در شام مُرد و ابابکر ولایت شامات را به معاویه واگذار کرد و به این حال بود تا زمان خلافت امیر المؤمنین علیه السلام که طغیان معاویه علیه آن حضرت شروع شد.

پس اساس ظلم های معاویه را هم ابوبکر بنا نهاد.

معاویه در سال ۴۵ هـ برای پسرش یزید بیعت گرفت. او اوّل کسی بود که دشنام بر امیر المؤمنین علیه السلام را ترویج کرد و در آخر نماز جمعه لعن و جسارت بر امیر المؤمنین علیه السلام می کرد. او دستور داد در تمام شهر ها این لعن انجام شود و تا زمان عُمَر بن عبدالعزیز ادامه داشت تا اینکه او لعن بر آن حضرت را منع کرد. (۷)

← دشمنی معاویه با امیر المؤمنین علیه السلام

معاویه به صحابه و تابعین دستور داد تا حدیث در مذمّت امیر المؤمنین علیه السلام جعل کنند، و عدّه زیادی از محبّین و ارادتمندان آن حضرت را شهید کرد مانند جناب مالک أشتر نخعی که در قلزم مصر در سال 37 یا 38 هـ به سمّ شهید شد. (۸) امام مجتبی علیه السلام را به دست جعده عیال آن حضرت مسموماً شهید کرد.

معاویه مردی خوش گذران و پر خور بود، به حدّی که از کثرت خوردن می گفت :

«خسته شدم ولی سیر نشدم»، و این به خاطر نفرین حضرت رسول صلّی الله علیه و آله درباره ی او بود که فرمود :

«لا اَشبَعَ اللهُ بَطنَهُ» «خدا شکمش را سیر نکند». (۹)

او در نفاق و عوام فریبی تجربه ی به سزایی داشت. محدّث قمی رَحِمَهُ الله نقل می کند که دویست خبر از طُرُق معتمده اهل سنّت در مذّمت معاویه نقل شده است.

← ماجرای مرگ معاویه خبیث بن خبیث

آخر الأمر معاویه در مسیر مکّه به شام بیمار شد، به حدّی که می لرزید و دهان او بسته نمی شد، و وحشت عجیبی کرده بود تا وارد شام شد و در آنجا با مشقت جان به مالک دوزخ داد و رهین أعمال خویش گردید. هنگام مرگ سن آن خبیث را ۷۵ یا ۸۲سال نقل کرده اند.

جنایات او زیاده از آن است که در این مختصر بگنجد ولی در هنگام مرگ به یکی از خواص خود گفت :

چند گناه بزرگ کرده ام : حقّ علی بن ابی طالب را غصب کردم، حسن بن علی را با فریب دادن جعده به شهادت رساندم، و یزید را به جانشینی خود انتخاب کردم، و حُجر بن عدی و اصحاب او را به قتل رساندم. (۱۰)

در مرگ معاویه بعضی فقط ماه را ذکر کرده اند (۱۱) و بعضی ۴ رجب (۱۲) و برخی ۲۲ رجب را ذکر نموده اند. (۱۳) و ۱۲رجب، ۱۴ رجب و ۱۵ رجب هم نقل شده است که این ۳ قول به یکدیگر نزدیک ترند. (۱۴)

منابع :
1. ﻣﺴﺎﺭ ﺍﻟﺸﻴﻌﻪ : ﺹ 34. وقائع الشهور : ص 120.
2. اقبال : ج 3، ص 260. ﻓﻴﺾ ﺍﻟﻌﻠﺎﻡ : ﺹ 316.
3. بحارالانوار : ج 33، ص 201 ـ 198. و ... .
4. الکنی و الألقاب : ج 1، ص 88. و ... .
5. ﺁﺧﺮ ﻣﺎﻩ ﺫﻯ ﺍﻟﺤﺠّﻪ ﺭﻭﺯ ﻣﺮﮒ ﻫﻨﺪ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺫﻛﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
6. منتخب طریحی : ص 14. و ... .
7. بحار الأنوار : ج 33، ص 214. تذکر الخواص : ص 65.
8. مراقد المعارف : ج 2، ص 223، 228. تاریخ دمشق : ج 56، ص 378.
9. شرح الأخبار : ج 2، ص 166، 536. و ... .
10. منتخب التواریخ : ص 449. وقایع الأیّام : ج رجب، ص 173.
11. الدرجات الرفیعة : ص 423. تاریخ الخلفاء : ص 198.
12. تاریخ بغداد : ج 1، ص 224. و ... .
13. زاد المعاد : ص 35. و ... .
14. مصباح کفعمی : ج 2، ص 598. و

منبع (ادامه ...):

https://t.me/fazylatha

تفسیر سوره مبارکه سوره انعام آیات ۱۴تا۱۶

قل اء غیر الله اءتخذ ولیا فاطر السماوات و الا رض و هو یطعم و لا یطعم قل إ نى اءمرت اءن اءکون اءول من اءسلم و لا تکونن من المشرکین (۱۴)
قل إ نى اءخاف إ ن عصیت ربى عذاب یوم عظیم (۱۵)
من یصرف عنه یومئذ فقد رحمه و ذلک الفوز المبین(۱۶)

ترجمه :
۱۴ - بگو آیا غیر خدا را ولى خود انتخاب کنم در حالى که او آفریننده آسمانها و زمین است و او است که روزى مى دهد و از کسى روزى نمى گیرد، بگو من مامورم که نخستین مسلمان باشم و (خداوند به من دستور داده که ) از مشرکان نباش .
۱۵ - بگو من (نیز) اگر نافرمانى پروردگارم کنم از عذاب آن روز بزرگ (رستاخیز) میترسم .
۱۶ - آن کس که مجازات الهى در آن روز به او نرسد خداوند او را مشمول رحمت خویش ساخته و این پیروزى آشکارى است.

تفسیر
پناهگاهى غیر از خدا نیست

بعضى براى آیات فوق شان نزولى نقل کرده اند که : جمعى از اهل مکه خدمت پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) آمدند و گفتند: اى محمد تو آئین قوم خود را ترک گفتى و میدانیم که این کار عاملى جز فقر ندارد!، ما حاضریم اموال خود را با تو تقسیم کنیم و تو را کاملا ثروتمند نمائیم تا دست از خدایان ما بردارى و به آئین اصلى ما بازگردى آیات فوق نازل شد و به آنها پاسـخ گفت .
البته همانطور که قبلا گفته شد آیات این سوره طبق روایات وارده ، یکجا در مکه نازل شده بنابراین نمیتواند هر یک شان نزول خاصى داشته باشد، ولى در زمانهاى قبل از نزول این سوره گفتگوها و بحثهائى میان پیامبر و مشرکان وجود داشته است و قسمتى از آیات این سوره ناظر به آن گفتگوها است ، بنابراین هیچ مانعى ندارد که چنین سخنى میان پیامبر و مشرکان رد و بدل شده باشد و خداوند در این آیات به آن سخنان اشاره کرده ، و پاسـخ میگوید.
به هر حال در این آیات نیز هدف ، اثبات توحید و مبارزه با شرک و بت پرستى است ، مشرکان با اینکه آفرینش جهان را مخصوص ‍ ذات خداوند مى دانستند بتها را به عنوان تکیه گاه و پناهگاه براى خود انتخاب کرده بودند و گاه براى هر یک از نیازمندیهاى خود به یکى از بتها تکیه مى کردند به خدایان متعدد: خداى باران ، خداى نور، خداى ظلمت ، خداى جنگ و صلح ، و خداى رزق و روزى قائل بودند و این همان عقیده ارباب انواع میباشد که در یونان قدیم نیز وجود داشت .
قرآن براى از بین بردن این پندار غلط به پیامبر چنین دستور میدهد: به آنها بگو آیا غیر خدا را ولى و سرپرست و پناهگاه خود انتخاب کنم ؟ در حالى که او آفریننده آسمانها و زمین ، و روزى دهنده همه موجودات است بدون اینکه خود نیازى به روزى داشته باشد (قل ا غیر الله اتخذ ولیا فاطر السماوات و الارض و هو یطعم و لا یطعم ).
بنابراین هنگامى که آفریننده همه چیز او است ، و بدون اتکاء به قدرت دیگرى سراسر جهان هستى را به وجود آورده ، و روزى همگان به دست او است ، چه دلیل دارد که انسان غیر او را ولى و سرپرست و تکیه گاه قرار دهد، اصولا بقیه همه مخلوقند و در تمام لحظات وجود خود به او نیازمندند، چگونه میتوانند نیاز دیگرى را برطرف سازند؟
جالب اینکه در آیه بالا هنگامى که سخن از آفرینش آسمان و زمین به میان آورده خدا را به عنوان فاطر معرفى مى کند فاطر از ماده فطور و به معنى شکافتن است . از ابن عباس نقل شده که مى گوید: معنى فاطر السماوات و الارض را آنگاه فهمیدم که دو عرب بر سر چاه آبى با هم نزاع داشتند یکى از آنها براى اثبات مالکیت خود میگفت : انا فطرتها: من این چاه را شکافته و احداث کرده ام !
ولى ما امروز معنى فاطر را بهتر از ابن عباس مى توانیم به کمک علوم روز دریابیم زیرا این تعبیر جالبى است که با دقیقترین نظریات علمى روز با پیدایش جهان هماهنگ است چه اینکه : طبق تحقیقات دانشمندان ، عالم بزرگ (مجموعه جهان ) و عالم کوچکتر (منظومه شمسى ) همه در آغاز، توده واحدى بودند که بر اثر انفجارهاى پى در پى از هم شکافته شدند و کهکشانها و منظومه ها و کرات به وجود آمدند، در آیه (30 سوره انبیاء) این مطلب با صراحت بیشترى بیان شده آنجا که مى گوید: اولم یر الذین کفروا ان السماوات و الارض کانتا رتقا ففتقناهما: آیا کافران نمیدانند آسمان و زمین به هم پیوسته بودند و ما آنها را از هم جدا کردیم .

نکته دیگرى که نباید از آن غفلت کرد این است که : در میان صفات خدا در اینجا تنها روى اطعام بندگان و روزى دادن آنها تکیه شده است این تعبیر شاید به خاطر آن است که بیشتر وابستگیها در زندگى مادى بشر بر اثر همین نیاز مادى است ، همین به اصطلاح خوردن یک لقمه نان است که افراد را به خضوع در برابر اربابان زر و زور وامى دارد، و گاهى تا سر حد پرستش در مقابل آنها کرنش ‍ میکنند، قرآن در عبارت بالا مى گوید: روزى شما به دست اوست نه به دست این گونه افراد و نه به دست بتها، صاحبان زر و زور خود نیازمندند و احتیاج به اطعام دارند تنها خدا است که اطعام مى کند و نیاز به اطعام ندارد.
در آیات دیگر قرآن نیز مى بینیم روى مسئله مالکیت خداوند و رازقیت او و فرستادن باران و پرورش گیاهان تکیه شده است تا فکر وابستگى به مخلوقات را از مغز افراد بشر به کلى خارج کند.
سپس براى پاسـخ گفتن به پیشنهاد کسانى که از او دعوت مى کردند به آئین شرک ، بپیوندد میگوید: علاوه بر اینکه عقل به من فرمان مى دهد که تنها تکیه بر کسى کنم که آفریننده آسمان و زمین میباشد وحى الهى نیز به من دستور داده است که نخستین مسلمان باشم و به هیچوجه در صف مشرکان قرار نگیرم (قل انى امرت ان اکون اول من اسلم و لا تکونن من المشرکین )
شک نیست که قبل از پیامبر اسلام نیز پیامبران دیگر و امت صالح آنها مسلمان
بودند و در برابر اراده خدا تسلیم ، بنابراین هنگامى که مى فرماید: من دستور دارم نخستین مسلمان باشم یعنى نخستین مسلمان این امت . و این در حقیقت اشاره به یک مطلب مهم تربیتى نیز میباشد که هر رهبرى باید در انجام دستورات مکتب خود از همه افراد پیشقدم تر باشد، او باید اولین مؤ من به آئین خویش و نخستین عمل کننده ، و کوشاترین فرد، و فداکارترین شخص در برابر مکتب خود باشد.
و در آیه بعد براى تاکید بیشتر روى این دستور الهى که از طریق وحى بر پیامبر نازل شده است میگوید:
من نیز به نوبه خود احساس مسؤلیت میکنم و از قوانین الهى به هیچوجه مستثنى نیستم ، من نیز اگر از دستور پروردگار منحرف شوم و راه سازشکارى با مشرکان را بپیمایم و عصیان و نافرمانى او کنم از مجازات آن روز بزرگ - روز رستاخیز - ترسان و خائفم (قل انى اخاف ان عصیت ربى عذاب یوم عظیم )
از این آیه نیز به خوبى استفاده مى شود که احساس مسؤ لیت پیامبران بیش از احساس مسؤ لیت دیگران است .
و در آخرین آیه براى اینکه ثابت شود پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نیز بدون تکیه بر لطف و رحمت خدا کارى نمیتواند بکند و هر چه هست به دست او است و حتى شخص پیغمبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) چشم امیدش را به رحمت بی پایان پروردگار دوخته و نجات و پیروزى خود را از او میطلبد مى گوید: هر کس در آن روز بزرگ از مجازات پروردگار رهائى یابد مشمول رحمت خدا شده است و این یک موفقیت و پیروزى آشکار است (من یصرف عنه یومئذ فقد رحمه و ذلک الفوز المبین ).
این آیات آخرین درجه توحید را بیان مى کند و حتى به کسانى که براى پیامبران در برابر خدا دستگاه مستقلى قائل بودند همانند مسیحیان که مسیح را ناجى و نجات دهنده میدانستند، صریحا پاسـخ مى دهد که حتى پیامبران نیاز به رحمت او دارند !.

منبع (ادامه ...):

https://t.me/fazylatha

مرکز توحید
حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای: «مضجع علىّ بن موسى الرّضا (علیه‌السلام) مطاف ملائکه‌ى آسمانها و محلّ حضور توجّهات الهى است. آنجا مرکز ذکر و مرکز توحید است و دل‌سپردگان به این خاندان مطهّر، در آنجا با دل مشتاق خود با خداى متعال حرف میزنند. امیدواریم برکات توجّهات این بزرگوار شامل حال همه‌ى ما و همه‌ى مسلمانان عالم، و موجب ارتباط مستحکم‌تر مسلمین با یکدیگر باشد.» ۱۳۹۳/۰۶/۱۶

یاد فلسطین در حج حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان حج: یکى از مسائلى که در حج باید مورد توجّه قرار بگیرد، مسئله‌ى فلسطین است. مسئله‌ى فلسطین، مسئله‌ى اوّل دنیاى اسلام است. 1393/06/16

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان حج:

امروز مصلحت بزرگ دنیای اسلام این است که مسلمانان دلشان باهم صاف باشد/ دشمن می‌خواهد مشترکات مسلمانان را نفی کند/ تا می‌توانید در حج کاری کنید که دروغ‌پردازی‌ها و سوءظن‌ها باطل شود/ فرصت حج نباید از دست برود.

ما می‌توانیم هردشمنی را به چالش بکشیم ...

جنگ غزه، قدرت دنیای اسلام را نشان داد. ما می‌توانیم هردشمنی را به چالش بکشیم/ این قدرت می‌تواند ظلم را برطرف کند، ما قصد سیطره بر دنیا نداریم، می‌خواهیم ظلم را رفع کنیم و می‌توانیم. 1393/06/16

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی

در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 1392/06/26

فعالیت امام رضا(علیه‌السلام) در فضای اختناق هارونی

عمر مبارک امام رضا (سلام‌الله‌علیه) تقریباً پنجاه و پنج سال بوده است - یعنی از سال ۱۴۸ که سال شهادت امام صادق (علیه‌السّلام) است تا سال ۲۰۳ - تمام زندگی این بزرگوار با همه‌ی این عظمتها و عمقها و ابعاد گوناگونی که میشود برای آن ذکر کرد و تصویر کرد، در همین مدّت عمر نسبتاً کوتاه انجام گرفته است. از این مدّت پنجاه و پنج سال، نزدیک به بیست سال - تقریباً نوزده سال - مدّت امامت این بزرگوار است؛ امّا همین مدّت کوتاه را که ملاحظه میکنید، تأثیری که در واقعیّت دنیای اسلام گذاشت و به گسترش و عمقی که به معنای حقیقیِ اسلام و پیوستن به اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) و آشنا شدن با مکتب این بزرگواران انجامید، یک داستان عجیبی است، یک دریای عمیقی است. آن وقتی که حضرت به امامت رسیدند، دوستان و نزدیکان و علاقه‌مندان حضرت میگفتند که: علیّ‌بن‌موسی در این فضا چه کار میتواند انجام بدهد - این فضای شدّت اختناقِ هارونی که در روایت دارد که میگفتند: وَ سَیفُ هارونَ تَقطُرُ دَما؛(۱) خون میچکد از شمشیر هارون - این جوان در این شرایط، در ادامه‌ی جهاد امامان شیعه و در مسئولیّت عظیمی که برعهده‌اش است، میخواهد چه بکند؟ این اولِ امامت علیّ‌بن‌موسی‌الرّضا (علیه‌السّلام) است. بعد از این نوزده سال یا بیست سال که پایان دوران امامت و شهادت علیّ‌بن‌موسی‌الرّضا است، وقتی شما نگاه میکنید، می‌بینید که همان تفکّر ولایت اهل‌بیت و پیوستگی به خاندان پیغمبر آن‌چنان گسترشی در دنیای اسلام پیدا کرده که دستگاه ظالم و دیکتاتور بنی‌عبّاس از مواجهه‌ی با آن عاجز است؛ این را علیّ‌بن‌موسی‌الرّضا انجام داده.۱۳۹۲/۰۶/۲۶
بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی

در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 1392/06/26

دعوای اصلی با انقلاب است

نظام سلطه جنگ را، فقر را، فساد را گسترش میدهد، با همان سازوکار مشخّص تقسیم دنیا به ظالم و مظلوم. اسلام - یعنی انقلاب اسلامی که برگرفته‌ی از همان مفاهیم اسلامی است - می‌آید میگوید: لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون، یعنی همه‌ی این عوامل را نفی میکند؛ چالش اصلی اینجا است؛ دعوای اصلی اینجا است؛ دعوای با انقلاب اینها است؛ بقیّه‌ی حرفها بهانه است. تحریم، جنگ داخلی، ایجاد کودتا، بقیّه‌ی چیزهایی که در این سالها [بوده‌]، مسئله‌ی انرژی هسته‌ای، همه را در این چهارچوب باید نگاه کرد.

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی

در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 1392/06/26

اینکه بخواهیم چالش انقلاب را به چالشهای جناحی فرو بکاهیم، سهل انگاری است. چالش اساسی انقلاب این است که انقلاب یک نظم جدیدی را برای بشریت ارائه کرده است/ پیام انقلاب، مقابله با نظام سلطه است، نظام سلطه تقسیم دنیا به ظالم و مظلوم است.

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی

در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 1392/06/26

من مخالف حرکتهای صحیح دیپلماسی نیستم، بنده معتقدم به همان چیزی که سالها پیش نامگذاری شد به «نرمش قهرمانانه» /کشتی گیری که بدلیل فنی نرمشی انجام میدهد، نباید یادش برود که حریف و دشمنش کیست.

کارنامه درخشان سپاه نمایشگر تجربه یک ملت است/ سپاه بعنوان یک موجود زنده باید بداند از چه میخواهد پاسداری کند، لزومی ندارد سپاه در عرصه سیاسی پاسداری کند اما باید عرصه سیاست را بشناسد.

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی

در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 1392/06/26

هیچکس در چشم دشمنان منفورتر از امام نبود، چون امام بابصیرت و قاطعیت ایستاده بود ... هرکَس که بایستد برای آنها منفور است ... علت این دشمنی اشخاص نیستند بلکه هویت است ...

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

 امام جواد علیه‌السلام مظهر مبارزه‌ی با باطل بود، او کوششگر برای حکومت الله بود. ۱۳۷۶/۶/۱۷‌ او نمودار و نشانه‌ی مقاومت است. انسان بزرگی که تمام دوران کوتاه زندگیش با قدرت مُزَور و ریاکار خلیفه‌ی عباسی -مأمون- مقابله و معارضه کرد و هرگز قدمی عقب‌نشینی نکرد و تمام شرایط دشوار را تحمل ‌کرد و با همه‌ی شیوه‌های مبارزه‌ی ممکن، مبارزه کرد. ۱۳۶۰/۲/۲۵

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی

در دیدار رئیس‌جمهور سوریه و هیئت همراه 18 /اردیبهشت/ 1401

سوریه در یک جنگ بین‌المللی پیروز شد؛ اعتبار سوریه امروز بسیار بیشتر از گذشته است

آن شهید بزرگوار تعصّب خاصی به سوریه داشت و به معنی واقعی کلمه فداکاری می‌کرد و رفتار او در سوریه با رفتارش در دفاع مقدس هشت ساله ایران تفاوتی نداشت.

شهید سلیمانی و دیگر برجستگان سپاه از جمله شهید همدانی، واقعاً با جان و دل تلاش می‌کردند و به موضوع سوریه همچون یک وظیفه و واجب مقدس می‌نگریستند.

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی

در دیدار رئیس‌جمهور سوریه و هیئت همراه 18 /اردیبهشت/ 1401

اراده‌های پیروز؛ فنجان‌های شکسته

برخی از سران کشورهای همسایه ما و شما، با سران رژیم صهیونیستی نشست و برخاست دارند و با یکدیگر قهوه می‌نوشند اما مردم همین کشورها در روز قدس خیابانها را از جمعیت و شعار ضد صهیونیستی پر می‌کنند و این واقعیت امروز منطقه است. ۱۴۰۱/۲/۱۸

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای رهبرمعظم انقلاب اسلامی

در دیدار جمعی از کارگران 19 /اردیبهشت/ 1401:

دولت کارهای اقتصادی مهمی در پیش دارد؛ همه کمک کنند تا به نتیجه دست یابد ...

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای رهبرمعظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از کارگران 19 /اردیبهشت/ 1401:

یکی از سیاستهای اصلی استکبار از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی از کار انداختن تولید کشور بود که در سالهای اخیر و تشدید تحریم‌ها، این هدف کاملاً روشن شده است اما کارگران با ایستادگی خود مانع از تحقق این هدف شدند و در این عرصه ستون اصلی خیمه تولید بودند ...

هدف از این تحریکات، تبدیل جامعه کارگری به تابلو و نشانه اعتراضات مردمی بود اما کارگران در عرصه سیاسی نیز بینی تحریک‌کنندگان را به خاک مالیدند و همواره در کنار نظام و انقلاب بوده و هستند ...

البته در مواردی همچون واگذاری‌های نادرست کارخانه‌ها، اعتراض کارگران به‌حق بوده است اما در همین موارد نیز کارگران مرز خود را با دشمنان مشخص کرده‌اند که این موضوع بسیار مهمی است و باید از این مجموعه آگاه، با بصیرت و متعهّد عمیقاً تشکر کرد ...

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای رهبرمعظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از کارگران 19 /اردیبهشت/ 1401:

ترجیح دادن جنس خارجی به جنس داخلی ضربه زدن به کارگر داخلی به نفع کارگر خارجی:

بر این اساس است که از مردم می‌خواهیم به خرید تولید داخلی مقیّد باشند البته بزرگ‌ترین خریدار در کشور، دستگاههای دولتی هستند که باید سعی کنند هیچ جنس خارجی مصرف نکنند.

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای رهبرمعظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از کارگران 19 /اردیبهشت/ 1401:

دیدار همه‌ساله‌ ما با کارگران، قدرشناسی از کارگران، تشکر از کارگران و ارزش دانستن برای نفس کار است. لذا ما می‌خواهیم هم از کارگران عزیزمان تشکر کنیم و به تبع نبی مکرم اسلام دست شماها را ببوسیم، هم می‌خواهیم ارزش کار در جامعه معلوم بشود. کار یک ارزش است در اسلام.

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای رهبرمعظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از کارگران 19 /اردیبهشت/ 1401:

کارگران دوران انقلاب تاکنون نشان دادند که انگیزه‌های ملی آن‌ها در همه عرصه‌های نظامی، اقتصادی و سیاسی، انگیزه‌های درخشان و برجسته‌ای است/ از اول انقلاب این سیاست استکبار بود، در این ده،‌ پانزده سال اخیر خیلی روشن سیاست دشمن از کار انداختن تولید کشور بود. همه این تحریمها و این حرفها همه‌ برای این بود که در کشور تولید از کار بیافتد. کارگران ما ایستادند در صف مقدم و نگذاشتند این اتفاق بیافتد و آنچه که در این زمینه ستون اصلی این خیمه بود کارگر بود ...

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای رهبرمعظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از کارگران 19 /اردیبهشت/ 1401:

از روزهای اول انقلاب تحریکات کارگری شروع شد تا امروز هم وجود دارد. جامعه‌ کارگری، بینی اینها را که قصد داشتند جامعه‌ کارگری را تابلو و نشانه‌ اعتراضات مردمی قرار بدهند به خاک مالید و در مقابل اینها ایستاد؛ در کنار انقلاب و نظام ایستاد/ البته کارگران در بعضی مواردی که جمع شدند، اعتراضشان به حق بوده. در اعتراض‌ها همیشه کارگران مرز خودشان را با دشمن مشخص کردند. نگذاشتند دشمن از اعتراض به حق اینها استفاده کند. با وجود مشکلات کنار اسلام ایستادند.

ما الان احتیاج داریم به افزایش فرصتهای شغلی. امکانش هم وجود دارد در کشور. یعنی صاحبنظران و کسانی که با مسائل کشور آشنایند، همه تصدیق میکنند که در کشور امکان افزایش فرصتهای شغلی به طوری که نسبت بیکاری بسیار کمتر از آنچه که امروز هست باشد، وجود دارد/ در مورد فرصتهای شغلی مسئولین میتوانند تلاش کنند و فرصتهای شغلی را افزایش بدهند. یکی از چیزهایی که میتواند این فرصت‌های شغلی را زنده کند همین شرکت‌های دانش‌بنیان است که بیکاری دانش‌آموختگان را از بین می‌برد.

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای رهبرمعظم انقلاب اسلامی رهبر معظم انقلاب اسلامی

در دیدار جمعی از معلمان 21 /اردیبهشت/ 1401:

کار محکم، کالای با کیفیت

یکی از وظایف مهمّ کارگران «اتقان کار» است. بنده این حدیث را مکرّر عرض کرده‌ام ظاهراً از پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) است یا یکی از ائمّه (علیهم السّلام) که فرمودند: رَحِمَ اللهُ امرَأً عَمِلَ عَمَلاً فَاَتقَنَه؛ رحمت خدا بر آن کسی که کاری را انجام بدهد، آن کار را متقن انجام بدهد، محکم انجام بدهد. یکی از کارهای کارگر این است: اتقان کار. یکی تأمین «زیبایی کار» است؛ کار را زیبا از آب دربیاورند؛ این خیلی مهم است.

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,
برچسب ها : تفسير سوره سوره انعام,دعواي اصلي با انقلاب است,اکسير مقاومت,مقاوم,مقاومت,یا زهرا سلام الله علیها,ظهور,امام خامنه ای,

امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در پنجشنبه 16 تير 1401ساعت 18:43 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 60 | |


صفحه قبل 1 2 3 4 5 6 7 8 9 صفحه بعد