تبلیغات متنی
آزمون علوم پایه دامپزشکی
ماسک سه لایه
خرید از چین
انجام پروژه متلب
حمل خرده بار به عراق
چت روم
ایمن بار
Bitmain antminer ks3
چاپ ساک دستی پلاستیکی
برتر سرویس
لوله بازکنی در کرج
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

تفسیر سوره انعام آیات ۱۷تا۱۸ ... | امام باقر (ع) و مبارزه‌ی فرهنگی ... | هرکَس که در راه روشنگری فک

تفسیر سوره انعام آیات ۱۷تا۱۸ ... | امام باقر (ع) و مبارزه‌ی فرهنگی ... | هرکَس که در راه روشنگری فکر مردم، تلاشی بکند ... | کربلاها در تاریخ تکرار خواهد شد اگر ... | شهید شیری‌: دفاع از اسلام عزیز ...

 

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,
برچسب ها : تفسیر سوره انعام,امام باقر علیه السلام, مبارزه فرهنگی,مبارزه,فرهنگی,فرهنگ,روشنگری,فکر مردم,فکر,مردم,تلاش,کربلا,تاریخ,تکرار,شهید شیری‌,دفاع از اسلام,دفاع,اسلام,اسلام عزیز,یا زهراء سلام الله علیها,ظهور,امام خامنه ای,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در يکشنبه 19 تير 1401ساعت 3:40 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 67 | |

تفسیر سوره مبارکه سوره انعام آیات ۱۴تا۱۶ ... | دعوای اصلی با انقلاب است ... | اکسیر مقاومت ... | مقا

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ یَرِ‌ثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

شهید حاج قاسـم سلیمـانی: امروز پیچیده‌ترین و حساس‌ترین دوره‌ی فلسطین است. فلسطین خط مقدم ما و همه جهان اسلام است. از خداوند سبحان برای مجاهدین صحنه فلسطین موفقیت و پیروزی و اجر الهی را خواستارم.

منبع (ادامه ...):

https://t.me/masjedf

از پرده برافتد غم پنهانی قدس
آخر به سرآیدشب‌ظلمانی قدس
با سامریان بگو که مهـدی برسد
آزاد کند یوسف زندانی قدس....

اللهم‌ عجل ‌لولیک ‌الفرج ‌و العافیة و النصر

#امام‌زمان
#آخرالزمان
#فلسطین
#القدس‌هی‌المحور
#روزقدس
#شهیدالقدس

منبع (ادامه ...):

https://t.me/masjedf

کارنامه دروغگویان مدّعی حقوق بشر: غوغا برای اوکراین؛ سکوت برابر فلسطین

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در سخنرانی روز قدس

رژیم صهیونیستی البتّه با اینکه از نفَس افتاده است، همچنان به جنایتهای خود ادامه میدهد و با سلاح به جان مظلومان افتاده است؛ زن، کودک، پیر و جوان غیر مسلّح را به قتل میرساند... دروغگویان مدّعی حقوق بشر در اروپا و آمریکا که در قضیّه‌ی اوکراین آن غوغا را به راه انداختند، در برابر این‌همه جنایت در فلسطین مُهر سکوت بر لب زده‌اند و از مظلوم دفاع نمیکنند بلکه به گرگ‌ خونخوار کمک هم میکنند. 1401/2/9

منبع (ادامه ...):

https://t.me/masjedf


به جهنم رفتن معاویه ی ملعون خبیث بن خبیث  (دوازدهم رجب)

ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۶۰ هـ ﻣﻌﺎﻭﻳﺔ بن أﺑﻰ ﺳﻔﻴﺎﻥ ﻟﻌﻨﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﺩﺭ ﺳﻦ ۷۵ ﺳﺎﻟﮕﻰ ﺩﺭ ﺷﺎﻡ ﺑﻪ ﺩَﺭَﻛﺎﺕ ﺟﻬﻨّﻢ ﺷﺘﺎﻓﺖ. (۱)

ﺭﻭﺯ ﺷﺎﺩﻯ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ ﺣﺰﻥ ﻭ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺍﻫﻞ ﻛﻔﺮ ﻭ ﻃﻐﻴﺎﻥ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺭﻭﺯﻩ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺟﻬﺖ ﺷﻜﺮ ﺍﻟﻬﻰ ﺑﺮ ﻫﻠﺎﻛﺖ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻣﺴﺘﺤﺐ ﺍﺳﺖ. (۲)

← ﻧﺴﺐ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ملعون وحرامزاده

ﻛﻠﺒﻰ ﻧﺴّﺎﺑﻪ ﻭ ﺍﺑﻦ ﺭﻭﺯ ﺑﻬﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺛﻘﺎﺕ ﻧﺰﺩ ﻋﻠﻤﺎﻯ ﺍﻫﻞ ﺳﻨّﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﭼﻬﺎﺭ ﻧﻔﺮ ﺑﻮﺩﻩ یعنی ۴ پدر :
ﻋﻤﺎﺭﻩ، ﻣﺴﺎﻓﺮ، ﺍﺑﻮﺳﻔﻴﺎﻥ ﻭ ﻣﺮﺩﻯ ﻛﻪ ﺍﺳﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﻤﻰ ﺑَﺮَﻧﺪ.

ﺭﺍﻏﺐ ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﻰ ﺩﺭ ﻣﺤﺎﺿﺮﺍﺕ ﻭ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻰ ﺍﻟﺤﺪﻳﺪ ﺍﺯ ﺭﺑﻴﻊ ﺍلأﺑﺮﺍﺭ ﺯﻣﺨﺸﺮﻯ ﻧﻘﻞ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ زنا زاده ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﻬﺎﺭ ﻛﺲ ﻧﺴﺒﺖ ﻣﻰ ﺩﺍﺩﻧﺪ :

ﻣﺴﺎﻓﺮ ﺑﻦ ﺍﺑﻰ ﻋﻤﺮﻭ، ﻋﻤﺎﺭﺓ ﺑﻦ ﻭﻟﻴﺪ ﺑﻦ ﻣﻐﻴﺮﻩ، ﻋﺒّﺎﺱ ﻭ ﺻﺒﺎﺡ ﻛﻪ ﻣﻐﻨﻰ ﻋﻤﺎﺭﺓ ﺑﻦ ﻭﻟﻴﺪ ﺑﻮﺩ.
ﻣﺎﺩﺭ زناکار ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ "ﻫﻨﺪ" ﺑﺎ ﺻﺒﺎﺡ ﻛﻪ ﺟﻮﺍﻥ ﺧﻮﺵ ﺭﻭیی ﺑﻮﺩ ﻭ ﻛﺎﺭﮔﺮ ﺍﺑﻮﺳﻔﻴﺎﻥ ﺑﻮﺩ ـ ﺍُﻟﻔﺘﻰ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺍﺷﺖ... ! ﺍﻣّﺎ ﺑﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻌﺎﻭﻳﺔ ﺑﻦ ﺍﺑﻰ ﺳﻔﻴﺎﻥ ﺑﻦ ﺣﺮﺏ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ. (۳)

ﺍﺑﻮﺳﻔﻴﺎﻥ ﻣﺮﺩﻯ ﺯﺷﺖ ﻭ ﻛﻮﺗﺎﻩ ﻗﺪ ﺑﻮﺩ، ﻭ یک ﭼﺸﻢ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻃﺎﺋﻒ ﻭ ﭼﺸﻢ ﺩﻳﮕﺮﺵ ﺩﺭ ﻳَﺮﻣُﻮک ﻛﻮﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. (۳)

ﺑﺎﻃﻨﺶ ﻛﻮﺭﺗﺮ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺶ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﻋﺪﺍﻭﺕ ﻭ ﺩﺷﻤﻨﻰ ﺑﺎ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺖ. ﺍﺑﻮﺳﻔﻴﺎﻥ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺟﻨﮓ ﻭ ﻓﺘﻨﻪ ﺍﻯ ﻛﻪ ﺑﺮ ﻋﻠﻴﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﻰ ﺁﻣﺪ ﺩﺧﺎﻟﺖ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﻓﺘﺢ ﻣﻜّﻪ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﺎ ﻧﻔﺎﻕ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻛﺮﺩ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺳﻦ ۸۲ ﺳﺎﻟﮕﻰ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۳۰ هـ ﺑﻪ ﺩﺭک ﺭﻓﺖ.

ﻣﺨﻔﻰ ﻧﻤﺎﻧﺪ ﻛﻪ ﺣﻤﺎﻣﻪ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺟﺪّﺍﺕ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺍﻟﻤﺠﺎﺯ ﺻﺎﺣﺐ ﭘﺮﭼﻢ ﻭ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺑﻮﺩ ! ﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺟﺎ ﻧﺴﺐ ﺍﺑﻮﺳﻔﻴﺎﻥ ﻫﻢ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ. ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻫﻨﺪ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺫﻭﺍﺕ ﺍﻟﺎﻋﻠﺎﻡ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻴﻞ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻰ ﺑﻪ ﻏﻠﺎﻣﺎﻥ ﺳﻴﺎﻩ ﺩﺍﺷﺖ... !! ﻭ ﺍﺯ ﺗﻮﺿﻴﺢ ﺣﺎﻝ ﭘﺪﺭ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻭﺿﻊ ﻣﺎﺩﺭ ﺍﻭ ﻫﻨﺪ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ. (۵)

پیامبر صلّی الله علیه و آله دائماً معاویه را لعنت می کرد و می فرمود :

«لَعَنَ اللهُ مُعاوِیَة، الطّلیقُ بنُ الطّلیق، اللّعینُ بنُ اللّعین»

و می فرمود : «هنگامی که معاویه را بالای منبر من دیدید او را بِکُشید».

معاویه از مؤلّفة قلوبهم بود. او تا اواخر زمان حیات پیامبر صلّی الله علیه و آله مشرک بود و وحی الهی را تکذیب می کرد و اسلام را به تمسخر می گرفت.

در روز فتح مکّه او در یمن بود و به پیامبر صلّی الله علیه و آله جسارت می کرد و پدرش را که به ظاهر مسلمان شده بود سر زنش می کرد و اشعاری در این رابطه برایش می سُرود.

پیامبر صلّی الله علیه و آله خون او را مباح کرده بود؛ و لذا از پیامبر صلّی الله علیه و آله فرار می کرد تا اینکه پنج ماه قبل از شهادت رسول خدا صلّی الله علیه و آله به ظاهر اسلام اختیار کرد، و به عموی پیامبر صلّی الله علیه و آله پناه آورد تا شفاعتش را نزد رسول خدا صلّی الله علیه و آله کند. او نیز شفاعت کرد و پیامبر صلّی الله علیه و آله پذیرفت. (۶)

← حکومت معاویه در شام

یزید بن ابی سفیان از طرف ابوبکر با لشکر مسلمین به طرف شام رفت، معاویه هم همراه آنان بود. یزید در شام مُرد و ابابکر ولایت شامات را به معاویه واگذار کرد و به این حال بود تا زمان خلافت امیر المؤمنین علیه السلام که طغیان معاویه علیه آن حضرت شروع شد.

پس اساس ظلم های معاویه را هم ابوبکر بنا نهاد.

معاویه در سال ۴۵ هـ برای پسرش یزید بیعت گرفت. او اوّل کسی بود که دشنام بر امیر المؤمنین علیه السلام را ترویج کرد و در آخر نماز جمعه لعن و جسارت بر امیر المؤمنین علیه السلام می کرد. او دستور داد در تمام شهر ها این لعن انجام شود و تا زمان عُمَر بن عبدالعزیز ادامه داشت تا اینکه او لعن بر آن حضرت را منع کرد. (۷)

← دشمنی معاویه با امیر المؤمنین علیه السلام

معاویه به صحابه و تابعین دستور داد تا حدیث در مذمّت امیر المؤمنین علیه السلام جعل کنند، و عدّه زیادی از محبّین و ارادتمندان آن حضرت را شهید کرد مانند جناب مالک أشتر نخعی که در قلزم مصر در سال 37 یا 38 هـ به سمّ شهید شد. (۸) امام مجتبی علیه السلام را به دست جعده عیال آن حضرت مسموماً شهید کرد.

معاویه مردی خوش گذران و پر خور بود، به حدّی که از کثرت خوردن می گفت :

«خسته شدم ولی سیر نشدم»، و این به خاطر نفرین حضرت رسول صلّی الله علیه و آله درباره ی او بود که فرمود :

«لا اَشبَعَ اللهُ بَطنَهُ» «خدا شکمش را سیر نکند». (۹)

او در نفاق و عوام فریبی تجربه ی به سزایی داشت. محدّث قمی رَحِمَهُ الله نقل می کند که دویست خبر از طُرُق معتمده اهل سنّت در مذّمت معاویه نقل شده است.

← ماجرای مرگ معاویه خبیث بن خبیث

آخر الأمر معاویه در مسیر مکّه به شام بیمار شد، به حدّی که می لرزید و دهان او بسته نمی شد، و وحشت عجیبی کرده بود تا وارد شام شد و در آنجا با مشقت جان به مالک دوزخ داد و رهین أعمال خویش گردید. هنگام مرگ سن آن خبیث را ۷۵ یا ۸۲سال نقل کرده اند.

جنایات او زیاده از آن است که در این مختصر بگنجد ولی در هنگام مرگ به یکی از خواص خود گفت :

چند گناه بزرگ کرده ام : حقّ علی بن ابی طالب را غصب کردم، حسن بن علی را با فریب دادن جعده به شهادت رساندم، و یزید را به جانشینی خود انتخاب کردم، و حُجر بن عدی و اصحاب او را به قتل رساندم. (۱۰)

در مرگ معاویه بعضی فقط ماه را ذکر کرده اند (۱۱) و بعضی ۴ رجب (۱۲) و برخی ۲۲ رجب را ذکر نموده اند. (۱۳) و ۱۲رجب، ۱۴ رجب و ۱۵ رجب هم نقل شده است که این ۳ قول به یکدیگر نزدیک ترند. (۱۴)

منابع :
1. ﻣﺴﺎﺭ ﺍﻟﺸﻴﻌﻪ : ﺹ 34. وقائع الشهور : ص 120.
2. اقبال : ج 3، ص 260. ﻓﻴﺾ ﺍﻟﻌﻠﺎﻡ : ﺹ 316.
3. بحارالانوار : ج 33، ص 201 ـ 198. و ... .
4. الکنی و الألقاب : ج 1، ص 88. و ... .
5. ﺁﺧﺮ ﻣﺎﻩ ﺫﻯ ﺍﻟﺤﺠّﻪ ﺭﻭﺯ ﻣﺮﮒ ﻫﻨﺪ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺫﻛﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
6. منتخب طریحی : ص 14. و ... .
7. بحار الأنوار : ج 33، ص 214. تذکر الخواص : ص 65.
8. مراقد المعارف : ج 2، ص 223، 228. تاریخ دمشق : ج 56، ص 378.
9. شرح الأخبار : ج 2، ص 166، 536. و ... .
10. منتخب التواریخ : ص 449. وقایع الأیّام : ج رجب، ص 173.
11. الدرجات الرفیعة : ص 423. تاریخ الخلفاء : ص 198.
12. تاریخ بغداد : ج 1، ص 224. و ... .
13. زاد المعاد : ص 35. و ... .
14. مصباح کفعمی : ج 2، ص 598. و

منبع (ادامه ...):

https://t.me/fazylatha

تفسیر سوره مبارکه سوره انعام آیات ۱۴تا۱۶

قل اء غیر الله اءتخذ ولیا فاطر السماوات و الا رض و هو یطعم و لا یطعم قل إ نى اءمرت اءن اءکون اءول من اءسلم و لا تکونن من المشرکین (۱۴)
قل إ نى اءخاف إ ن عصیت ربى عذاب یوم عظیم (۱۵)
من یصرف عنه یومئذ فقد رحمه و ذلک الفوز المبین(۱۶)

ترجمه :
۱۴ - بگو آیا غیر خدا را ولى خود انتخاب کنم در حالى که او آفریننده آسمانها و زمین است و او است که روزى مى دهد و از کسى روزى نمى گیرد، بگو من مامورم که نخستین مسلمان باشم و (خداوند به من دستور داده که ) از مشرکان نباش .
۱۵ - بگو من (نیز) اگر نافرمانى پروردگارم کنم از عذاب آن روز بزرگ (رستاخیز) میترسم .
۱۶ - آن کس که مجازات الهى در آن روز به او نرسد خداوند او را مشمول رحمت خویش ساخته و این پیروزى آشکارى است.

تفسیر
پناهگاهى غیر از خدا نیست

بعضى براى آیات فوق شان نزولى نقل کرده اند که : جمعى از اهل مکه خدمت پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) آمدند و گفتند: اى محمد تو آئین قوم خود را ترک گفتى و میدانیم که این کار عاملى جز فقر ندارد!، ما حاضریم اموال خود را با تو تقسیم کنیم و تو را کاملا ثروتمند نمائیم تا دست از خدایان ما بردارى و به آئین اصلى ما بازگردى آیات فوق نازل شد و به آنها پاسـخ گفت .
البته همانطور که قبلا گفته شد آیات این سوره طبق روایات وارده ، یکجا در مکه نازل شده بنابراین نمیتواند هر یک شان نزول خاصى داشته باشد، ولى در زمانهاى قبل از نزول این سوره گفتگوها و بحثهائى میان پیامبر و مشرکان وجود داشته است و قسمتى از آیات این سوره ناظر به آن گفتگوها است ، بنابراین هیچ مانعى ندارد که چنین سخنى میان پیامبر و مشرکان رد و بدل شده باشد و خداوند در این آیات به آن سخنان اشاره کرده ، و پاسـخ میگوید.
به هر حال در این آیات نیز هدف ، اثبات توحید و مبارزه با شرک و بت پرستى است ، مشرکان با اینکه آفرینش جهان را مخصوص ‍ ذات خداوند مى دانستند بتها را به عنوان تکیه گاه و پناهگاه براى خود انتخاب کرده بودند و گاه براى هر یک از نیازمندیهاى خود به یکى از بتها تکیه مى کردند به خدایان متعدد: خداى باران ، خداى نور، خداى ظلمت ، خداى جنگ و صلح ، و خداى رزق و روزى قائل بودند و این همان عقیده ارباب انواع میباشد که در یونان قدیم نیز وجود داشت .
قرآن براى از بین بردن این پندار غلط به پیامبر چنین دستور میدهد: به آنها بگو آیا غیر خدا را ولى و سرپرست و پناهگاه خود انتخاب کنم ؟ در حالى که او آفریننده آسمانها و زمین ، و روزى دهنده همه موجودات است بدون اینکه خود نیازى به روزى داشته باشد (قل ا غیر الله اتخذ ولیا فاطر السماوات و الارض و هو یطعم و لا یطعم ).
بنابراین هنگامى که آفریننده همه چیز او است ، و بدون اتکاء به قدرت دیگرى سراسر جهان هستى را به وجود آورده ، و روزى همگان به دست او است ، چه دلیل دارد که انسان غیر او را ولى و سرپرست و تکیه گاه قرار دهد، اصولا بقیه همه مخلوقند و در تمام لحظات وجود خود به او نیازمندند، چگونه میتوانند نیاز دیگرى را برطرف سازند؟
جالب اینکه در آیه بالا هنگامى که سخن از آفرینش آسمان و زمین به میان آورده خدا را به عنوان فاطر معرفى مى کند فاطر از ماده فطور و به معنى شکافتن است . از ابن عباس نقل شده که مى گوید: معنى فاطر السماوات و الارض را آنگاه فهمیدم که دو عرب بر سر چاه آبى با هم نزاع داشتند یکى از آنها براى اثبات مالکیت خود میگفت : انا فطرتها: من این چاه را شکافته و احداث کرده ام !
ولى ما امروز معنى فاطر را بهتر از ابن عباس مى توانیم به کمک علوم روز دریابیم زیرا این تعبیر جالبى است که با دقیقترین نظریات علمى روز با پیدایش جهان هماهنگ است چه اینکه : طبق تحقیقات دانشمندان ، عالم بزرگ (مجموعه جهان ) و عالم کوچکتر (منظومه شمسى ) همه در آغاز، توده واحدى بودند که بر اثر انفجارهاى پى در پى از هم شکافته شدند و کهکشانها و منظومه ها و کرات به وجود آمدند، در آیه (30 سوره انبیاء) این مطلب با صراحت بیشترى بیان شده آنجا که مى گوید: اولم یر الذین کفروا ان السماوات و الارض کانتا رتقا ففتقناهما: آیا کافران نمیدانند آسمان و زمین به هم پیوسته بودند و ما آنها را از هم جدا کردیم .

نکته دیگرى که نباید از آن غفلت کرد این است که : در میان صفات خدا در اینجا تنها روى اطعام بندگان و روزى دادن آنها تکیه شده است این تعبیر شاید به خاطر آن است که بیشتر وابستگیها در زندگى مادى بشر بر اثر همین نیاز مادى است ، همین به اصطلاح خوردن یک لقمه نان است که افراد را به خضوع در برابر اربابان زر و زور وامى دارد، و گاهى تا سر حد پرستش در مقابل آنها کرنش ‍ میکنند، قرآن در عبارت بالا مى گوید: روزى شما به دست اوست نه به دست این گونه افراد و نه به دست بتها، صاحبان زر و زور خود نیازمندند و احتیاج به اطعام دارند تنها خدا است که اطعام مى کند و نیاز به اطعام ندارد.
در آیات دیگر قرآن نیز مى بینیم روى مسئله مالکیت خداوند و رازقیت او و فرستادن باران و پرورش گیاهان تکیه شده است تا فکر وابستگى به مخلوقات را از مغز افراد بشر به کلى خارج کند.
سپس براى پاسـخ گفتن به پیشنهاد کسانى که از او دعوت مى کردند به آئین شرک ، بپیوندد میگوید: علاوه بر اینکه عقل به من فرمان مى دهد که تنها تکیه بر کسى کنم که آفریننده آسمان و زمین میباشد وحى الهى نیز به من دستور داده است که نخستین مسلمان باشم و به هیچوجه در صف مشرکان قرار نگیرم (قل انى امرت ان اکون اول من اسلم و لا تکونن من المشرکین )
شک نیست که قبل از پیامبر اسلام نیز پیامبران دیگر و امت صالح آنها مسلمان
بودند و در برابر اراده خدا تسلیم ، بنابراین هنگامى که مى فرماید: من دستور دارم نخستین مسلمان باشم یعنى نخستین مسلمان این امت . و این در حقیقت اشاره به یک مطلب مهم تربیتى نیز میباشد که هر رهبرى باید در انجام دستورات مکتب خود از همه افراد پیشقدم تر باشد، او باید اولین مؤ من به آئین خویش و نخستین عمل کننده ، و کوشاترین فرد، و فداکارترین شخص در برابر مکتب خود باشد.
و در آیه بعد براى تاکید بیشتر روى این دستور الهى که از طریق وحى بر پیامبر نازل شده است میگوید:
من نیز به نوبه خود احساس مسؤلیت میکنم و از قوانین الهى به هیچوجه مستثنى نیستم ، من نیز اگر از دستور پروردگار منحرف شوم و راه سازشکارى با مشرکان را بپیمایم و عصیان و نافرمانى او کنم از مجازات آن روز بزرگ - روز رستاخیز - ترسان و خائفم (قل انى اخاف ان عصیت ربى عذاب یوم عظیم )
از این آیه نیز به خوبى استفاده مى شود که احساس مسؤ لیت پیامبران بیش از احساس مسؤ لیت دیگران است .
و در آخرین آیه براى اینکه ثابت شود پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نیز بدون تکیه بر لطف و رحمت خدا کارى نمیتواند بکند و هر چه هست به دست او است و حتى شخص پیغمبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) چشم امیدش را به رحمت بی پایان پروردگار دوخته و نجات و پیروزى خود را از او میطلبد مى گوید: هر کس در آن روز بزرگ از مجازات پروردگار رهائى یابد مشمول رحمت خدا شده است و این یک موفقیت و پیروزى آشکار است (من یصرف عنه یومئذ فقد رحمه و ذلک الفوز المبین ).
این آیات آخرین درجه توحید را بیان مى کند و حتى به کسانى که براى پیامبران در برابر خدا دستگاه مستقلى قائل بودند همانند مسیحیان که مسیح را ناجى و نجات دهنده میدانستند، صریحا پاسـخ مى دهد که حتى پیامبران نیاز به رحمت او دارند !.

منبع (ادامه ...):

https://t.me/fazylatha

مرکز توحید
حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای: «مضجع علىّ بن موسى الرّضا (علیه‌السلام) مطاف ملائکه‌ى آسمانها و محلّ حضور توجّهات الهى است. آنجا مرکز ذکر و مرکز توحید است و دل‌سپردگان به این خاندان مطهّر، در آنجا با دل مشتاق خود با خداى متعال حرف میزنند. امیدواریم برکات توجّهات این بزرگوار شامل حال همه‌ى ما و همه‌ى مسلمانان عالم، و موجب ارتباط مستحکم‌تر مسلمین با یکدیگر باشد.» ۱۳۹۳/۰۶/۱۶

یاد فلسطین در حج حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان حج: یکى از مسائلى که در حج باید مورد توجّه قرار بگیرد، مسئله‌ى فلسطین است. مسئله‌ى فلسطین، مسئله‌ى اوّل دنیاى اسلام است. 1393/06/16

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان حج:

امروز مصلحت بزرگ دنیای اسلام این است که مسلمانان دلشان باهم صاف باشد/ دشمن می‌خواهد مشترکات مسلمانان را نفی کند/ تا می‌توانید در حج کاری کنید که دروغ‌پردازی‌ها و سوءظن‌ها باطل شود/ فرصت حج نباید از دست برود.

ما می‌توانیم هردشمنی را به چالش بکشیم ...

جنگ غزه، قدرت دنیای اسلام را نشان داد. ما می‌توانیم هردشمنی را به چالش بکشیم/ این قدرت می‌تواند ظلم را برطرف کند، ما قصد سیطره بر دنیا نداریم، می‌خواهیم ظلم را رفع کنیم و می‌توانیم. 1393/06/16

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی

در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 1392/06/26

فعالیت امام رضا(علیه‌السلام) در فضای اختناق هارونی

عمر مبارک امام رضا (سلام‌الله‌علیه) تقریباً پنجاه و پنج سال بوده است - یعنی از سال ۱۴۸ که سال شهادت امام صادق (علیه‌السّلام) است تا سال ۲۰۳ - تمام زندگی این بزرگوار با همه‌ی این عظمتها و عمقها و ابعاد گوناگونی که میشود برای آن ذکر کرد و تصویر کرد، در همین مدّت عمر نسبتاً کوتاه انجام گرفته است. از این مدّت پنجاه و پنج سال، نزدیک به بیست سال - تقریباً نوزده سال - مدّت امامت این بزرگوار است؛ امّا همین مدّت کوتاه را که ملاحظه میکنید، تأثیری که در واقعیّت دنیای اسلام گذاشت و به گسترش و عمقی که به معنای حقیقیِ اسلام و پیوستن به اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) و آشنا شدن با مکتب این بزرگواران انجامید، یک داستان عجیبی است، یک دریای عمیقی است. آن وقتی که حضرت به امامت رسیدند، دوستان و نزدیکان و علاقه‌مندان حضرت میگفتند که: علیّ‌بن‌موسی در این فضا چه کار میتواند انجام بدهد - این فضای شدّت اختناقِ هارونی که در روایت دارد که میگفتند: وَ سَیفُ هارونَ تَقطُرُ دَما؛(۱) خون میچکد از شمشیر هارون - این جوان در این شرایط، در ادامه‌ی جهاد امامان شیعه و در مسئولیّت عظیمی که برعهده‌اش است، میخواهد چه بکند؟ این اولِ امامت علیّ‌بن‌موسی‌الرّضا (علیه‌السّلام) است. بعد از این نوزده سال یا بیست سال که پایان دوران امامت و شهادت علیّ‌بن‌موسی‌الرّضا است، وقتی شما نگاه میکنید، می‌بینید که همان تفکّر ولایت اهل‌بیت و پیوستگی به خاندان پیغمبر آن‌چنان گسترشی در دنیای اسلام پیدا کرده که دستگاه ظالم و دیکتاتور بنی‌عبّاس از مواجهه‌ی با آن عاجز است؛ این را علیّ‌بن‌موسی‌الرّضا انجام داده.۱۳۹۲/۰۶/۲۶
بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی

در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 1392/06/26

دعوای اصلی با انقلاب است

نظام سلطه جنگ را، فقر را، فساد را گسترش میدهد، با همان سازوکار مشخّص تقسیم دنیا به ظالم و مظلوم. اسلام - یعنی انقلاب اسلامی که برگرفته‌ی از همان مفاهیم اسلامی است - می‌آید میگوید: لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون، یعنی همه‌ی این عوامل را نفی میکند؛ چالش اصلی اینجا است؛ دعوای اصلی اینجا است؛ دعوای با انقلاب اینها است؛ بقیّه‌ی حرفها بهانه است. تحریم، جنگ داخلی، ایجاد کودتا، بقیّه‌ی چیزهایی که در این سالها [بوده‌]، مسئله‌ی انرژی هسته‌ای، همه را در این چهارچوب باید نگاه کرد.

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی

در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 1392/06/26

اینکه بخواهیم چالش انقلاب را به چالشهای جناحی فرو بکاهیم، سهل انگاری است. چالش اساسی انقلاب این است که انقلاب یک نظم جدیدی را برای بشریت ارائه کرده است/ پیام انقلاب، مقابله با نظام سلطه است، نظام سلطه تقسیم دنیا به ظالم و مظلوم است.

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی

در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 1392/06/26

من مخالف حرکتهای صحیح دیپلماسی نیستم، بنده معتقدم به همان چیزی که سالها پیش نامگذاری شد به «نرمش قهرمانانه» /کشتی گیری که بدلیل فنی نرمشی انجام میدهد، نباید یادش برود که حریف و دشمنش کیست.

کارنامه درخشان سپاه نمایشگر تجربه یک ملت است/ سپاه بعنوان یک موجود زنده باید بداند از چه میخواهد پاسداری کند، لزومی ندارد سپاه در عرصه سیاسی پاسداری کند اما باید عرصه سیاست را بشناسد.

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی

در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 1392/06/26

هیچکس در چشم دشمنان منفورتر از امام نبود، چون امام بابصیرت و قاطعیت ایستاده بود ... هرکَس که بایستد برای آنها منفور است ... علت این دشمنی اشخاص نیستند بلکه هویت است ...

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

 امام جواد علیه‌السلام مظهر مبارزه‌ی با باطل بود، او کوششگر برای حکومت الله بود. ۱۳۷۶/۶/۱۷‌ او نمودار و نشانه‌ی مقاومت است. انسان بزرگی که تمام دوران کوتاه زندگیش با قدرت مُزَور و ریاکار خلیفه‌ی عباسی -مأمون- مقابله و معارضه کرد و هرگز قدمی عقب‌نشینی نکرد و تمام شرایط دشوار را تحمل ‌کرد و با همه‌ی شیوه‌های مبارزه‌ی ممکن، مبارزه کرد. ۱۳۶۰/۲/۲۵

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی

در دیدار رئیس‌جمهور سوریه و هیئت همراه 18 /اردیبهشت/ 1401

سوریه در یک جنگ بین‌المللی پیروز شد؛ اعتبار سوریه امروز بسیار بیشتر از گذشته است

آن شهید بزرگوار تعصّب خاصی به سوریه داشت و به معنی واقعی کلمه فداکاری می‌کرد و رفتار او در سوریه با رفتارش در دفاع مقدس هشت ساله ایران تفاوتی نداشت.

شهید سلیمانی و دیگر برجستگان سپاه از جمله شهید همدانی، واقعاً با جان و دل تلاش می‌کردند و به موضوع سوریه همچون یک وظیفه و واجب مقدس می‌نگریستند.

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی

در دیدار رئیس‌جمهور سوریه و هیئت همراه 18 /اردیبهشت/ 1401

اراده‌های پیروز؛ فنجان‌های شکسته

برخی از سران کشورهای همسایه ما و شما، با سران رژیم صهیونیستی نشست و برخاست دارند و با یکدیگر قهوه می‌نوشند اما مردم همین کشورها در روز قدس خیابانها را از جمعیت و شعار ضد صهیونیستی پر می‌کنند و این واقعیت امروز منطقه است. ۱۴۰۱/۲/۱۸

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای رهبرمعظم انقلاب اسلامی

در دیدار جمعی از کارگران 19 /اردیبهشت/ 1401:

دولت کارهای اقتصادی مهمی در پیش دارد؛ همه کمک کنند تا به نتیجه دست یابد ...

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای رهبرمعظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از کارگران 19 /اردیبهشت/ 1401:

یکی از سیاستهای اصلی استکبار از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی از کار انداختن تولید کشور بود که در سالهای اخیر و تشدید تحریم‌ها، این هدف کاملاً روشن شده است اما کارگران با ایستادگی خود مانع از تحقق این هدف شدند و در این عرصه ستون اصلی خیمه تولید بودند ...

هدف از این تحریکات، تبدیل جامعه کارگری به تابلو و نشانه اعتراضات مردمی بود اما کارگران در عرصه سیاسی نیز بینی تحریک‌کنندگان را به خاک مالیدند و همواره در کنار نظام و انقلاب بوده و هستند ...

البته در مواردی همچون واگذاری‌های نادرست کارخانه‌ها، اعتراض کارگران به‌حق بوده است اما در همین موارد نیز کارگران مرز خود را با دشمنان مشخص کرده‌اند که این موضوع بسیار مهمی است و باید از این مجموعه آگاه، با بصیرت و متعهّد عمیقاً تشکر کرد ...

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای رهبرمعظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از کارگران 19 /اردیبهشت/ 1401:

ترجیح دادن جنس خارجی به جنس داخلی ضربه زدن به کارگر داخلی به نفع کارگر خارجی:

بر این اساس است که از مردم می‌خواهیم به خرید تولید داخلی مقیّد باشند البته بزرگ‌ترین خریدار در کشور، دستگاههای دولتی هستند که باید سعی کنند هیچ جنس خارجی مصرف نکنند.

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای رهبرمعظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از کارگران 19 /اردیبهشت/ 1401:

دیدار همه‌ساله‌ ما با کارگران، قدرشناسی از کارگران، تشکر از کارگران و ارزش دانستن برای نفس کار است. لذا ما می‌خواهیم هم از کارگران عزیزمان تشکر کنیم و به تبع نبی مکرم اسلام دست شماها را ببوسیم، هم می‌خواهیم ارزش کار در جامعه معلوم بشود. کار یک ارزش است در اسلام.

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای رهبرمعظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از کارگران 19 /اردیبهشت/ 1401:

کارگران دوران انقلاب تاکنون نشان دادند که انگیزه‌های ملی آن‌ها در همه عرصه‌های نظامی، اقتصادی و سیاسی، انگیزه‌های درخشان و برجسته‌ای است/ از اول انقلاب این سیاست استکبار بود، در این ده،‌ پانزده سال اخیر خیلی روشن سیاست دشمن از کار انداختن تولید کشور بود. همه این تحریمها و این حرفها همه‌ برای این بود که در کشور تولید از کار بیافتد. کارگران ما ایستادند در صف مقدم و نگذاشتند این اتفاق بیافتد و آنچه که در این زمینه ستون اصلی این خیمه بود کارگر بود ...

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای رهبرمعظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از کارگران 19 /اردیبهشت/ 1401:

از روزهای اول انقلاب تحریکات کارگری شروع شد تا امروز هم وجود دارد. جامعه‌ کارگری، بینی اینها را که قصد داشتند جامعه‌ کارگری را تابلو و نشانه‌ اعتراضات مردمی قرار بدهند به خاک مالید و در مقابل اینها ایستاد؛ در کنار انقلاب و نظام ایستاد/ البته کارگران در بعضی مواردی که جمع شدند، اعتراضشان به حق بوده. در اعتراض‌ها همیشه کارگران مرز خودشان را با دشمن مشخص کردند. نگذاشتند دشمن از اعتراض به حق اینها استفاده کند. با وجود مشکلات کنار اسلام ایستادند.

ما الان احتیاج داریم به افزایش فرصتهای شغلی. امکانش هم وجود دارد در کشور. یعنی صاحبنظران و کسانی که با مسائل کشور آشنایند، همه تصدیق میکنند که در کشور امکان افزایش فرصتهای شغلی به طوری که نسبت بیکاری بسیار کمتر از آنچه که امروز هست باشد، وجود دارد/ در مورد فرصتهای شغلی مسئولین میتوانند تلاش کنند و فرصتهای شغلی را افزایش بدهند. یکی از چیزهایی که میتواند این فرصت‌های شغلی را زنده کند همین شرکت‌های دانش‌بنیان است که بیکاری دانش‌آموختگان را از بین می‌برد.

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای رهبرمعظم انقلاب اسلامی رهبر معظم انقلاب اسلامی

در دیدار جمعی از معلمان 21 /اردیبهشت/ 1401:

کار محکم، کالای با کیفیت

یکی از وظایف مهمّ کارگران «اتقان کار» است. بنده این حدیث را مکرّر عرض کرده‌ام ظاهراً از پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) است یا یکی از ائمّه (علیهم السّلام) که فرمودند: رَحِمَ اللهُ امرَأً عَمِلَ عَمَلاً فَاَتقَنَه؛ رحمت خدا بر آن کسی که کاری را انجام بدهد، آن کار را متقن انجام بدهد، محکم انجام بدهد. یکی از کارهای کارگر این است: اتقان کار. یکی تأمین «زیبایی کار» است؛ کار را زیبا از آب دربیاورند؛ این خیلی مهم است.

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,
برچسب ها : تفسير سوره سوره انعام,دعواي اصلي با انقلاب است,اکسير مقاومت,مقاوم,مقاومت,یا زهرا سلام الله علیها,ظهور,امام خامنه ای,

امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در پنجشنبه 16 تير 1401ساعت 18:43 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 53 | |

امام خامنه ای: باید لجن‌پراکنی‌های رسانه‌ای دشمن هم خنثی شود ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی

دشمن با فشار اقتصادی و لجن‌پراکنی مردم ایران را هدف گرفته است

این‌ها با دروغ‌پردازی به ارکان انقلاب تهمت می‌زنند. یک روز به مجلس، یک‌روز به شورای نگهبان و امروز نوبت سپاه و شهیدسلیمانی است. اگر جرئت می‌کردند به امام هم اهانت می‌کردند.

فشار اقتصادی با تلاش و تولید داخلی و خنثی‌کردنِ تحریم و تلاش دیپلماسی متوقف می‌شود. باید لجن‌پراکنی‌های رسانه‌ای دشمن هم خنثی شود. 1400/11/28

سوره انعام آیات ۲۱تا۲۴ ... | گریه بر مصیبتهاى حضرت زینب (ع) ... | باید لجن‌پراکنی‌های رسانه‌ای دشمن هم خنثی شود ... | شهید کربلا ... | شهید مدافع حرم ... | شهید میری: بر عقیده و ایمان خود استوار باشید

ادامه مطلب (کلیک بر روی این متن یا یکی از تصاویر بالا)

 

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

 

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

 

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,
برچسب ها : استوار,ایمان,تلاش دشمنان,خنثی,رسانه,رسانه‌ای,سوره انعام,شهید مدافع حرم,شهید میری,شهید کربلا,عقیده,لجن‌پراکنی‌,مصیبت,مصیبتهاى حضرت زینب (ع),گریه,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در چهارشنبه 12 مرداد 1401ساعت 4:10 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 78 | |

تفسیر سوره انعام آیه ۳۹ ... | آثار عشق خدا ... | راه علاج دشمنی‌ها ... | ایستادیم و پیش رفتیم ... |

تفسیر سوره انعام آیه ۳۹ ... | آثار عشق خدا ... | راه علاج دشمنی‌ها ... | ایستادیم و پیش رفتیم ... | آزادی ... | شهدای کربلا ... | شهید علی عسگری: من راه حسین(ع) را انتخاب کردم که جز آن راهی نیست ...

تفسیر ساده قرآن کریم

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,
برچسب ها : تفسیر سوره انعام آیه ۳۹,آثار عشق خدا,راه علاج دشمنی‌ها,ایستادیم و پیش رفتیم,آزادی,شهدای کربلا,شهید علی عسگری,من,راه حسین(ع),انتخاب,یا زهرا سلام الله علیها,ظهور,امام خامنه ای,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در سه شنبه 10 آبان 1401ساعت 1:37 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 103 | |

تفسیر قرآن کریم ... | خداوندا؛ بر من منّت بگذار با ... | جهیزیه‌ی کم سرشکستگی نیست ... | شهید ...: ش

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

یا زهراء سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

منبع (ادامه ...)

اعمال و وظايف شب هاى قدر

تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۷ - تفسیر نور:

«وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعِیلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ» و (به یاد آور) هنگامی‌که ابراهیم، پایه‌های خانه (کعبه) را با اسماعیل بالا می‌برد (و می‏‌گفتند:) پروردگارا از ما بپذیر، همانا تو شنوا و دانایی.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۷:

از آیات و روایات متعدّد استفاده می‌شود که خانۀ کعبه، از زمان حضرت آدم بوده و حضرت ابراهیم علیه‌السّلام آن را تجدید بنا نموده است.

چنان‌که آن حضرت در موقع اسکان همسر و فرزندش در سرزمین مکّه می‌گوید: «رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ» «ابراهیم، ۳۷» خداوندا بعضی از خاندانم را در این سرزمین خشک و بدون زراعت، در کنار خانه تو سکونت دادم.

بنابراین در زمان شیرخوارگی حضرت اسماعیل علیه‌السّلام نیز اثری از کعبه وجود داشته است.

در سورۀ آل عمران «آل عمران، ۹۶» نیز از کعبه به عنوان اوّلین خانۀ مردم یاد شده است.

در آیۀ مورد بحث نیز سخن از بالا بردن پایه‌های خانه به دست ابراهیم علیه‌السّلام است و این تعبیر می‌رساند که اساس خانۀ کعبه، قبلًا وجود داشته و ابراهیم و اسماعیل علیهماالسّلام آن را بالا برده‌اند.

حضرت علی علیه‌السّلام نیز در خطبه قاصعه «نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲» می‌فرماید: خداوند تمام مردم را از زمان حضرت آدم تا ابد، با همین کعبه و سنگ‌های آن آزمایش می‌نماید.

ابراهیم و اسماعیل علیهماالسّلام در کار مساوی نبودند. در حدیث می‌خوانیم: ابراهیم بنّایی می‌کرد و اسماعیل سنگ به دست پدر می‌داد.

شاید به سبب همین تفاوت، میان نام آن دو بزرگوار فاصله گذاشته است. «یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعِیلُ»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۷:

۱. بانیان کارهای نیک را فراموش نکنیم. «إِذْ یَرْفَعُ» «إِذْ» یعنی گذشته را یاد کن.

۲. در مسیر اهداف الهی، کار بنّایی و کارگری نیز عبادت است. لذا از خداوند قبولی آن را می‌خواهند. «یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ» «رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا»

۳. کار مهم نیست، قبول شدن آن اهمیّت دارد. حتّی اگر کعبه بسازیم، ولی مورد قبول خدا قرار نگیرد، ارزش ندارد. «رَبَّنا تَقَبَّلْ»

۴. کارهای خود را در برابر عظمت خداوند، قابل ذکر ندانیم. حضرت ابراهیم نامی از کار و بنّایی خود نبرد و فقط گفت: «رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا»

۵. در روایات آمده است: از شرایط استجابت و آداب دعا، ستایش خداوند است. ابراهیم علیه‌السّلام دعای خود را با ستایش پروردگار همراه ساخته است. «إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ»
تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۸ - تفسیر نور:

«رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ وَ أَرِنامَناسِکَنا وَ تُبْ عَلَیْنا إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ» (ابراهیم و اسماعیل همچنین گفتند:) پروردگارا! ما را تسلیم (فرمان) خود قرار ده و از نسل ما (نیز) امّتی که تسلیم تو باشند قرار ده و راه و روش پرستش را به ما نشان ده و توبۀ ما را بپذیر؛ که همانا تو، توبه‌پذیر مهربانی.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۸:

با آنکه حضرت ابراهیم و اسماعیل هر دو در اجرای فرمان ذبح، عالی‌ترین درجۀ تسلیم در برابر خدا را به نمایش گذاردند، امّا با این همه در این آیه از خداوند می‏‌خواهند که ما را تسلیم فرمان خودت قرار ده.

گویا از خداوند تسلیم بیشتر و یا تداوم روحیّۀ تسلیم را می‌خواهند. کسی که فقط تسلیم خدا باشد، نه تسلیم عموی بت‌تراش می‌شود و نه در برابر بت‌‏ها به زانو می‌افتد و نه از طاغوت‌ها پیروی می‌کند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۸:

۱. به کمالات امروز خود قانع نشوید، تکامل و تداوم آن را از خدا بخواهید. «رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ»

۲. توجّه به نسل و فرزندان، یک دورنگری عاقلانه و خداپسندانه است که حاکی از وسعت نظر و سوز و عشق درونی است و بارها در دعاهای حضرت ابراهیم آمده است. «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا»

۳. راه و روش بندگی را باید از خدا آموخت؛ وگرنه انسان گرفتار انواع خرافات و انحرافات می‌شود. «أَرِنا مَناسِکَنا»

۴. تا روح تسلیم نباشد، بیان احکام سودی نخواهد داشت. در اینجا ابراهیم علیه‌السّلام ابتدا از خداوند روح تسلیم تقاضا می‌کند، سپس راه و روش عبادت و بندگی را می‌خواهد. «وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ» «أَرِنا مَناسِکَنا»

۵. نیاز به توبه و بازگشت الطاف الهی، درهرحال و برای هر مقامی، ارزش است. «تُبْ عَلَیْنا»

در حدیث می‌خوانیم: رسول اکرم صلّی اللَّه علیه و آله هر روز، هفتاد مرتبه استغفار می‌نمود؛ با اینکه او معصوم بود و هیچ گناهی نداشت.

۶. یکی از آداب دعا، ستایش پروردگار است که در این آیه نیز به چشم می‌خورد. «التَّوَّابُ الرَّحِیمُ»
تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۹ - تفسیر نور:

«رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» پروردگارا! در میان آنان پیامبری از خودشان مبعوث کن تا آیات تو را بر آنها بخواند و آنان را کتاب و حکمت بیاموزد و (از مفاسد فکری، اخلاقی و عملی) پاکیزه‌شان نماید، همانا که تو خود توانا و حکیمی.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۹:


این آیه، دعایی دیگر از حضرت ابراهیم علیه‌السّلام را بازگو می‌کند که بیانگر عظمت فوق‌العاده روح، و ترسیم‌کنندۀ سوز و اخلاص درونی اوست؛ با آنکه خود در حال حیات و از پیامبران برجستۀ الهی است، برای نسل‌های آینده دعا می‌‌کند که پروردگارا! در میان مردم و ذریّۀ من، پیامبری از خودشان مبعوث کن.

از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله نقل شده است که فرمودند: «أنا دعوة ابی ابراهیم» من نتیجۀ اجابت دعای پدرم ابراهیم هستم که فرمود: «رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ» «تفسیر صافی و المیزان»

با آنکه در دعای ابراهیم علیه‌السّلام تعلیم بر تزکیه مقدّم شده است، امّا خداوند در اجابت این دعا، تزکیه را مقدّم داشته تا به ابراهیم هشدار دهد که تزکیه، با ارزش‌تر است و تعلیم در مرتبۀ بعدی است. «یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ» «جمعه، ۲»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۹:

۱. نیاز به رهبر آسمانی، از اساسی‏‌ترین نیازهای جامعۀ بشری است. اگر قرن‏‌ها قبل برای آن دعا می‌شود، نشان‌دهندۀ اهمیّت و ارزش و نقش آن است. «یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ» «وَ ابْعَثْ فِیهِمْ»

آری، بالا بردن دیوارهای کعبه بدون حضور رهبر معصوم و الهی، بت‌خانه‌ ای بیش از آب درنمی‌‏آید.

۲. هدف از بعثت پیامبران، تعلیم و تزکیه مردم بر اساس کتاب آسمانی است. «یَتْلُوا»«یُعَلِّمُهُمُ»«یُزَکِّیهِمْ»

۳. علم و دانش زمانی نتیجه می‏‌دهد که همراه با بینش و حکمت، و همراه با تزکیه و تقوی باشد. «یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُزَکِّیهِمْ»
تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۰ - تفسیر نور:

«وَ مَنْ یَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهِیمَ إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَ لَقَدِ اصْطَفَیْناهُ فِی الدُّنْیا وَ إِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ» کیست که از آیین ابراهیم روی بگرداند، مگر کسی‌که خود را (فریب داده و) بی‌خردی کند؟ و همانا ما او را در این جهان برگزیدیم و قطعاً او در جهان دیگر (نیز) از صالحان است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۰:

در آیات قبل، گوشه‌هایی از اهداف و شخصیّت حضرت ابراهیم بیان گردید.

این آیه با توجّه به تابناکی و پاکی چهرۀ ابراهیم و آیین او می‌پرسد، چه‌کسی جز افراد نادان و سفیه از ابراهیم و اهداف او اعراض می‌کند؟!

آیین او به‌قدری ارزش دارد که پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله مفتخر است که راه او راه ابراهیم است.

ابراهیم کسی است که در منطق، مخالف کافر را مبهوت می‌کند: «فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ» «بقره، ۲۵۸»

و در شجاعت یک تنه همۀ بت‌‏ها را می‏‌شکند: «فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً» «انبیاء، ۵۸»

قرآن او را حلیم معرّفی می‌‏نماید

در صبر و توکّل نیز نمونه و سرآمد است تا آنجا که درون آتش افکنده می‌‏شود بی‌آنکه واهمه‌ای داشته باشد.

در سخاوت گوسالۀ چاقی را برای مهمانان کباب می‌‏کند.

در تسلیم، کودک خود را در بیابان بی‌آب‌وگیاه مکه رها کرده و آن‌گاه که او به سن نوجوانی می‌رسد، به امر خداوند کارد بر گلوی او می‌گذارد.

آری، انسان تنها با فریب‌دادن خرد خویش می‌تواند از ادیان الهی گریزان باشد. «سَفِهَ نَفْسَهُ»

ابراهیم علیه‌السّلام در دعایی از خداوند خواست که: «أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ» «شعراء، ۸۳» خداوند دعای او را استجابت کرده و می‌‏فرماید: ابراهیم در آخرت از صالحان است.

کسی‌که راه ابراهیم را که برای نسل بشر، مرکز امن، رهبر معصوم، رزق فراوان، توفیق اسلام و تسلیم، قبول توبه و سعادت از خدا طلب می‌‏کند، رها کرده و به‌دنبال دیگران برود، سفیه و نادانی بیش نیست!!

در فرهنگ قرآن، به افرادی که حقایق را نادیده انگاشته و کفران نعمت کنند، سفیه گفته می‌شود.

چنان‌که به بنی‌اسرائیل به‌جهت بهانه‌های بی‌موردی که دربارۀ تغییر قبله می‌گرفتند، سفیه گفته شده است: «سَیَقُولُ السُّفَهاءُ»

در ذیل آیۀ «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ» نیز از امام علیه‌السّلام نقل شده است که فرمود: کسی‌که شراب بخورد، سفیه است. چنین شخصی به‌جای نوشیدنی‌های مفید و حلال، به سراغ آشامیدنی مضرّ و حرام می‌رود.

آری، کسانی که راه حقّ را رها نموده و بی‌‏راهه می‌روند، سفیه هستند و آن‌کس که در انتخاب رهبر و مکتب، قدم درست بردارد عاقل است.

در حدیث می‏‌خوانیم: عقل همان چیزی است که به‌وسیلۀ آن خدا عبادت شود وگرنه شیطنت است.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۰:

۱. سفیه کسی است که منطق، مکتب، رهبر و راه حق را نادیده گرفته و به‌دنبال هوس‌های خود یا دیگران رهسپار شود. «سَفِهَ نَفْسَهُ»

۲. دین‌داری، خردورزی، و اعراض از آن، دلیلِ بی‏‌خردی است. «مَنْ یَرْغَبُ» «سَفِهَ نَفْسَهُ»
تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۱ - تفسیر نور:

«إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِینَ» (به‌خاطر بیاورید) هنگامی را که پروردگار ابراهیم به او گفت: تسلیم شو. گفت: در برابر پروردگار جهانیان تسلیم شدم.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۱:

۱. مقامات و الطاف الهی، بدون دلیل به کسی واگذار نمی‌‏شود. اگر خداوند ابراهیم را برمی‌‏گزیند، به خاطر روحیّۀ تسلیم‌پذیری او در برابر خداست. «أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ»

۲. فلسفۀ تسلیم انسان در برابر خداوند آن است که او ربّ‌العالمین است. «أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِینَ»
تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۲ - تفسیر نور:

«وَ وَصَّی بِها إِبْراهِیمُ بَنِیهِ وَ یَعْقُوبُ یا بَنِیَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی‏ لَکُمُ الدِّینَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» و ابراهیم و یعقوب، فرزندان خود را به همان آیین سفارش نمودند (و گفتند:) فرزندان من! خداوند برای شما این دین (توحیدی) را برگزیده است. پس (تا پایان عمر بر آن باشید و) جز در حال تسلیم (و فرمان‌برداری) نمیرید.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۲:

۱. در فکر سلامت عقیده و ایمان نسل و فرزندان خود باشیم و در وصایای خود تنها به جنبه‏‌های مادّی اکتفاء نکنیم. «وَصَّی» «فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»

۲. راه حق، همان راه اسلام و تسلیم بودن در برابر خداوند است. انبیاء همین راه را سفارش می‌‏نمودند. «وَصَّی بِها إِبْراهِیمُ بَنِیهِ وَ یَعْقُوبُ»

۳. خداوند در میان همۀ راه‌ها، راه دین را برای ما برگزیده است. «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی‏ لَکُمُ الدِّینَ»

۴. حُسن عاقبت و مسلمان مردن مهم است. «فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» بسیار افرادی که اهل ایمان بودند، ولی مرتد و کافر شدند. «آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا» «نساء، ۱۳۷»

۵. گرچه زمان و مکان مردن به دست ما نیست، ولی می‌‏توانیم زمینۀ حسنِ عاقبت خود را از طریق عقیده و عمل درست و دعا و دوری از گناه و افراد فاسد، فراهم کنیم. «فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»
تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۳ - تفسیر نور:

«أَمْ کُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ لِبَنِیهِ ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِی قالُوا نَعْبُدُ إِلهَکَ وَ إِلهَ آبائِکَ إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ إِلهاً واحِداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» آیا شما (یهودیان) هنگامی‌که مرگ یعقوب فرا رسید، حاضر بودید؟! آن‌هنگام‌که به فرزندان خود گفت: پس از من چه می‌‏پرستید؟ گفتند: خدای تو و خدای پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، خداوند یکتا، و ما در برابر او تسلیم هستیم.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۳:

گروهی از یهود اعتقاد و ادّعا داشتند که یعقوب هنگام مرگ، فرزندان خود را به دینی که یهود، با تمام تحریفاتش به آن معتقد بودند، سفارش و توصیه کرده است و آنها بدین سبب به آئین خود پای بند هستند.

خداوند در ردّ این ادّعا و اعتقاد، آنان را مورد سؤال قرار می‌دهد که آیا شما در هنگام مرگ بر بالین یعقوب حاضر بوده‌اید که اینگونه می‌گویید؟

بلکه او از فرزندان خود اسلام و تسلیم در برابر خداوند را خواست، و فرزندان به او وعده دادند که عبادت و پرستش خدای یگانه و تسلیم بودن در برابر او را در پیش گیرند.

در قرآن از جد و عمو، به پدر «أب» تعبیر می‌‏کند. «آبائِکَ إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ» چون ابراهیم، جدّ فرزندان یعقوب و اسماعیل، عموی آنان بوده است.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۳:

۱. سخن باید بر اساس علم و آگاهی باشد. «أَمْ کُنْتُمْ شُهَداءَ»

۲. مرگ به سراغ همه می‌آید، حتّی پیامبران. «حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ»

۳. حسّاس‌‏ترین زمانِ زندگی، لحظۀ مرگ است و حسّاس‏‌ترین مسئله، موضوع دین و عقیده و حسّاس‌ترین مخاطب، نسل انسان است. «إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ لِبَنِیهِ ما تَعْبُدُونَ»

۴. موعظه در آستانۀ مرگ، آثار عمیقی دارد. «إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ»

۵. پدران باید نسبت به آیندۀ دینی فرزندان خویش، توجّه داشته باشند؛ حتّی فرزندان انبیاء در معرض خطر بی‌دینی هستند. «ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِی»

۶. همۀ انبیا، به عبادت و تسلیم در برابر خداوند سفارش می‌‏کردند. «إِلهاً واحِداً»

۷. فقط در برابر فرمان خداوند، تسلیم شویم. «لَهُ مُسْلِمُونَ»
تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۴ - تفسیر نور:

«تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما کَسَبَتْ وَ لَکُمْ ما کَسَبْتُمْ وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ» آنها امّتی بودند که درگذشتند، دستاورد آنها مربوط به خودشان و دستاورد شما نیز مربوط به خودتان است و شما از آنچه آنان انجام داده‌‏اند، بازخواست نخواهید شد.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۴:

یکی از اشتباهات بنی‌اسرائیل این بود که به نیاکان و پیشینیان خویش، بسیار مباهات و افتخار می‌کردند و گمان‌شان این بود که اگر خودشان آلوده باشند، به خاطر کمالات گذشتگان‌شان، مورد عفو قرار خواهند گرفت.

این آیه به آنان هشدار می‌دهد که شما مسئول اعمال خویش هستید، همچنان‌که آنان مسئول کرده‌های خویش هستند.

در کتاب غرر الحکم از حضرت علی علیه‌السّلام آمده است: «الشرف بالهمم العالیة لا بالرمم البالیة» شرافت و بزرگی به همّت‌‏های عالی و بلند است، نه به استخوان‌های پوسیدۀ نیاکان و گذشتگان.

در تاریخ می‌بینیم که افراد در سایۀ عمل خویش، آیندۀ خود را رقم می‌‏زنند.

زن فرعون اهل بهشت می‌شود، ولی همسر لوط در اثر بدکرداری، به دوزخ رهسپار می‏‌شود.

اینها نمونۀ عدالت و نظام حقِ پروردگار است.

در حدیثی از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله نقل شده است که فرمود: ای بنی‌هاشم، مبادا سایر مردم برای آخرت خود کار کنند، ولی شما به انساب خود دل خوش کنید.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۴:

۱. نسبت خویشاوندی، در قیامت کارساز نیست. «لَها ما کَسَبَتْ وَ لَکُمْ ما کَسَبْتُمْ»

۲. آیندۀ هر کس و هر جامعه‌‏ای، در گرو عمل خود اوست. «وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ»

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۲۰۲ - ۲۱۲.

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیه ۷۳

و هو الذى خلق السماوات و الارض بالحق و يوم يقول كن فيكون قوله الحق و له الملك يوم ينفخ فى الصور عالم الغيب و الشهادة و هو الحكيم الخبير(۷۳)


ترجمه:
۷۳ - او كسى است كه آسمانها و زمين را به حق آفريد و آن روز كه به آنها مى گويد موجود باش ، موجود مى شود، سخن او حق است و در آن روز كه در صور دميده مى شود حكومت مخصوص او است ، از پنهان و آشكار با خبر است و حكيم و آگاه مى باشد.

تفسیر
اين آيه در حقيقت دليلى است بر مطالب آيه قبل و دليلى است بر لزوم تسليم در برابر پروردگار، و پيروى از رهبرى او، لذا نخست مى گويد: او خدائى است كه آسمانها و زمين را به حق آفريده است (و هو الذى خلق السماوات و الارض ‍ بالحق ).
تنها چنين كسى كه مبدا عالم هستى است ، شايسته رهبرى مى باشد و بايد تنها در برابر فرمان او تسليم بود، زيرا همه چيز را براى هدف صحيحى آفريده است .
منظور از حق در جمله بالا همان هدف و نتيجه و مصالح و حكمتها است يعنى هر چيزى را براى خاطر هدف و نتيجه و مصلحتى آفريد، در حقيقت اين جمله شبيه مطلبى است كه در سوره ص آيه 77 آمده آنجا كه مى فرمايد: و ما خلقنا السماء و الارض ‍ و ما بينهما باطلا: ما آسمان و زمين و آنچه در ميان آنها است بيهوده و بيهدف نيافريديم .
سپس مى فرمايد: نه تنها مبدا عالم هستى او است ، بلكه رستاخيز و قيامت نيز به فرمان او صورت مى گيرد و آن روز كه فرمان مى دهد رستاخيز بر پا شود فورا بر پا خواهد شد (و يوم يقول كن فيكون ).
بعضى احتمال داده اند كه منظور از اين جمله همان آغاز آفرينش و مبدا جهان هستى باشد كه همه چيز به فرمان او ايجاد شده است ، ولى با توجه به اينكه
يقول فعل مضارع است ، و اينكه قبل از اين جمله اشاره به اصل آفرينش شده و همچنين با توجه به جمله هاى بعد ميتوان گفت كه اين جمله مربوط به رستاخيز و فرمان الهى در باره آن است همانطور كه در جلد اول صفحه 299 (ذيل آيه 117 بقره ) گفتيم منظور از جمله كن فيكون اين نيست كه خداوند يك فرمان لفظى به عنوان موجود باش صادر ميكند بلكه منظور اين است هر گاه اراده او به آفرينش چيزى تعلق گيرد، بدون نياز به هيچ عامل ديگرى ، اراده اش ‍ جامه عمل به خود ميپوشد، اگر اراده كرده است يك دفعه موجود شود، يك دفعه موجود خواهد شد و اگر اراده كرده است تدريجا موجود گردد، برنامه تدريجى آن شروع خواهد شد. بعد اضافه مى كند كه گفتار خداوند حق است يعنى همان طور كه آغاز آفرينش بر اساس هدف و نتيجه و مصلحت بود، رستاخيز نيز همانگونه خواهد بود. (قوله الحق ).
و در آن روز كه در صور دميده مى شود و قيامت بر پا ميگردد، حكومت و مالكيت مخصوص ذات پاك او است (و له الملك يوم ينفخ فى الصور).
درست است كه مالكيت و حكومت خداوند بر تمام عالم هستى از آغاز جهان بوده و تا پايان جهان و در عالم قيامت ادامه خواهد داشت و اختصاصى به روز رستاخيز ندارد، ولى از آنجا كه در اين جهان يك سلسله عوامل و اسباب در پيشبرد هدفها و انجام كارها مؤثر است گاهى اين عوامل و اسباب انسان را از خداوند كه مسبب الاسباب است غافل ميكند، اما در آن روز كه همه اين اسباب از كار ميافتد، مالكيت و حكومت او از هر زمان آشكارتر و روشنتر ميگردد، درست نظير آيه ديگرى كه مى گويد: لمن الملك اليوم لله الواحد القهار: حكومت و مالكيت امروز (روز قيامت ) براى كى است ؟ تنها براى خداوند يگانه پيروز است (سوره غافر - آيه 16).
در باره اينكه منظور از (صور)كه در آن دميده مى شود چيست و چگونه اسرافيل در صور ميدمد تا جهانيان بميرند و بار ديگر در صور ميدمد تا همگى زنده شوند و قيامت بر پا گردد، در ذيل آيه 68 سوره زمر به خواست خدا مشروحا بحث خواهيم كرد، زيرا تناسب بيشترى با آن آيه دارد. و در پايان آيه اشاره به سه صفت از صفات خدا كرده ،خداوند از پنهان و آشكار با خبر است (عالم الغيب و الشهادة ).
و كارهاى او همه از روى حكمت ميباشد، و از همه چيز آگاه است (و هو الحكيم الخبير).
در آيات مربوط به رستاخيز غالبا به اين صفات خدا اشاره شده است كه او هم آگاه است و هم قادر و حكيم يعنى به مقتضاى علم و آگاهيش اعمال بندگان را ميداند و به مقتضاى قدرت و حكمتش به هر كس جزاى مناسب ميدهد.

منبع (ادامه ...):

https://t.me/fazylatha

بسم الله الرحمن الرحیم

از دعاهای حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام

اللَّهُمَّ مُنَّ عَلَيَّ بِالتَّوَكُّلِ عَلَيْكَ، وَ التَّفْوِيضِ إِلَيْكَ، وَ الرِّضَا بِقَدَرِكَ، وَ التَّسْلِيمِ لِأَمْرِكَ حَتّى‏ لَا أُحِبَّ تَعْجِيلَ مَا أَخَّرْتَ، وَ لَاتَأْخِيرَ مَا عَجَّلْتَ، يَا رَبَّ الْعَالَمِين‏

خداوندا؛ بر من منّت بگذار با توکّل بر خودت، و سپردن امور به خودت، و پسندیدن تقدیراتت، و تسلیم برای دستوراتت، تا آنکه نه دوست داشته باشم آنچه به تأخیر می اندازی زودتر اتّفاق بیفتد، و نه آنچه جلو می اندازی تأخیر بیفتد، ای پروردگار جهانیان.

«کافی» ج ۲ ص ۵۸۱

بسم الله الرحمن الرحیم

بیان رحمت

لطائف عرفانی در ادعیۀ ائمّه علیهم السلام

علّامه آیةالله حسن زاده آملی

آن لطائف ذوقى و عرفانى، آن نكات سرّى كه در ادعيه و اوراد و مناجاتهاى ائمۀ اطهار ما پيدا مى ‏شود در روايات نمى‏ شود بدست آورد،

زيرا كه در روايات مخاطب مردم ‏اند و با مردم به فراخور عقل آنها صحبت مى‏ كردند و سخن مى ‏گفتند؛

اما در مناجاتها و ادعيه در خلوتخانۀ عشق، با جمال و جلال مطلق به راز و نياز مى‏ پرداختند كه آنچه گفتنى بود به زبان مى‏آوردند.

«مجموعه مقالات» ص ۱۵۶
 

https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=34411

جهیزیه‌ی کم سرشکستگی نیست
مبادا بروید پول قرض کنید، #جهیزیه درست کنید. مبادا خودتان را به زحمت بیندازید. مبادا خانواده‌تان را به زحمت بیندازید. مبادا خیال کنید که دخترتان اگر جهیزیه‌اش کمتر از دختر همسایه و قوم و خویش بود، این سرشکستگی است. نه این سرشکستگی نیست.
بیانات امام خامنه ای در مراسم خطبه عقد زوج‌های جوان؛ ۸۱/۳/۲۹

شهید عیسی ریگی راد
شهادت:
یازدهم آبان 1365، در اطراف فرودگاه زاهدان بر اثر سانحه هوایی سقوط هواپیمای c130 ارتش

شهید«عیسی ریگی راد» در قسمتی از وصیت نامه اش به خانواده خود می نویسد: در هر کاری صداقت را پیشه کنند و به جامعه و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران خدمت نمایند و تحت هیچ شرایطی رهبر و مسئولان نظام را فراموش نکنند و همیشه خدمتگزار آنها باشند و با مردم باشند با اخلاق نیکو رفتار نماینـد، از یاد خدا غافل نشوند و نمازشان را به وقت بخوانند. چون خواندن نماز انسان را از معصیت و گناه پاک می کند.

شهيد «مصيب دهقان»
شهادت: 27 اسفند ماه سال 1361

بخشی از وصیت نامه:
خداوند را شكرگزارم كه دانايى‌ام‌ داد كه خودم و او را بشناسم و راهم را انتخاب كنم. خداوند را شكر گزارم كه بينايى‌ام داد كه جهان را با ديده‌اى باز بنگرم و جهان بينى خود را انتخاب كنم...
بارالها از تو مى‌خواهم كه رزمندگان اسلام، پويندگان راه حسين و يارى دهندگان و مبلغين و ناشرين كتب و ناطقين اسلام را در پناه خودت محفوظ بدارى.
بارالهى از تو مى‌خواهم كه پاسداران برحق اسلام را يارى دهى. اى خداى مهربان از تو مى‌خواهم كه شهادت در راهت‌ را نصيبم كنى و آن طور كه تو مى‌خواهى بشوم. بار خدايا فرزندانم را فرزندانى صالح و يارى دهنده امام زمان (عج) قرارده. بار خدايا از سرتقصيرات و گناهانم و اشتباهات اين بنده حقير و ذليل و مسكين درگذرى و مرا همنشين اصحابت قرار دهى.

شهید غلامرضا زورقی
شهادت: چهارم خرداد 1367، در شلمچه

بخشی از وصیت نامه:
خواهرانم زحمات شما همیشه در نظرم هست. شما باید زینبی زندگی کنید از فرهنگ غرب تقلید نکنید. شمایید که با حجاب خود به خون من بهاء می دهید …

شهید «غلام‌رضا مرزبان»
شهادت: 24 اسفندماه 1363 در منطقه شرق دجله

بخشی از وصیت نامه:
ای امت حزب‌الله! دست از این انقلاب و رهبر بر ندارید که به گمراهی خواهید افتاد و به عذاب خداوند دچار خواهید شد. پاسدار خون شهدا باشید.

شهید رجبعلی ادب هفدهم آذر ۱۳۴۵ در شهرستان سمنان به دنیا آمد. پدرش حسن و مادرش هاجر نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند. تعمیرکار خودرو بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. سیزدهم اسفند ۱۳۶۴ در مریوان توسط نیرو‌های بعثی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. مزار وی در گلزار شهدای امامزاده یحیای زادگاهش واقع است.

بخشی از وصیت نامه:

شهادت مرگ دلخواهی است که مجاهد با عشق انتخابش می‌کند ...

شهید محمود دولتی مقدم
شهادت: بیست و هفتم دی 1371، به عنوان فرمانده گردان امام حسن مجتبی (ع) در جاده زابل_زاهدان هنگام درگیری با اشرار

بخشی از وصیت نامه:
زمزمه و نغمه ای غیر از اسلام را فرصت گسترش و رشد و پیشروی ندهید. زیرا که باعث به هدر رفتن زحمات چند صد ساله پیامبران امامان و انسان های شریف و مومن را در بر خواهد داشت ...

شهید «علی یاری»

شهادت: 15 فروردین 1367 در منطقه شاخ شمیران

خداوندا! به شهدای كربلا قسمت می‌دهم، ما را نيز جزو شهدا محسوب كن. چه كنم از روزی كه از عمرم سوال می‌شود؟ چه كنم روزی كه از نعمت‌هايت سوال می‌شود؟

...

حال كه بايد يك روزی بميريم و با اين ذلت، چرا مرگ را مغلوب خودمان نكنيم و با افتخار به سراغش نرويم و در عوض شهادت و رضوان خدا را بخريم. حالا كه خدا جانی را كه خودش به ما داده خريدار است، چرا نفروشيم؟ مگر ما چقدر می‌خواهيم زنده بمانيم؟

شهید «اکبر دهباشی»
شهادت:
بیست و چهارم فروردین 1370، در پاسگاه کوله سنگی زاهدان هنگام درگیری با اشرار

بخشی از وصیت نامه:
خدایا چطور وقتی اسرائیل به مردم بی دفاع فلسطین حمله می کند، آمریکا از او پشتیبانی می نماید، ما مسلمانان برای چه این گونه خودخواه و بی معرفت و بی غیرت باشیم؟ ... برادران و خواهران مسلمان همکاران عزیز در راه اسلام لحظه ای درنگ نکنید، که اگر اسلام شکست بخورد، دیگر خبری از اسلام نیست ...
 

شهید«محمد حسین رافت»
شهادت:
بیست و دوم شهریور 1359، در سردشت

اما توصیه من به خانواده من این است که همیشه خوددار باشند و به مصائب حضرت زینب (س) فکر کنید. هیچ از جدایی من نگران مباشـیـد کـه اگـر مـن شهید شوم جای این دارد به پدرم تبریک بگویید. چون در راه اسلام شهید شده ام. خواهران و برادران من همیشه پیرو خط امام خمینی باشید و با حجاب خود راه اسلام و حضرت زینب (س) را ادامه دهید ...

شهید «محمد خانی»
شهادت: نوزدهم فروردین ماه سال ۱۳۶۶ در پاسگاه زید

بخشی از وصیت نامه:
«ای کسانی که در پای مجالس روضه با ریختن اشک فریاد بر می‌آورید که ای کاش در کربلای حسین(ع) بودم و حسین(ع) را یاری می‌کردم. به هوش باشید که تاریخ تکرار شده است و اکنون اسلام نیاز به یاری شما دارد و هر سستی خیانت به اسلام و امام حسین(ع) است.»

شهید «حسین واحد اطربی»

شهادت: 16 فروردین 1367

بخشی از وصیت نامه:
«شما ای خواهر عزیز و مهربان! از شما می‌خواهم که در شهادتم زینب‌وار حرکت کنید به خاطر اینکه اولین هدیه بود که در راه اسلام دادید، باید سربلند و سرفراز باشید و بدانید که حجاب اسلامی شما کوبنده‌تر از خون من است.»

شهید«عیسی راحتی»
شهادت: بیست و چهارم اسفند 1360، در گیلان غرب

بخشی از وصیت نامه:
خدایا شهادت برایم آرزوست
پروردگارا با تــو پیمان می بندم که حتی یک لحظه را غنیمت شمرده و از آن یک لحظه جهت انهدام دشمن تلاش کنم انقدر بستیزم تا اگر سزاوار باشم شربت گوارای شهادت را بنوشم. خدایا شهادت برایم آرزوست ...

شهید «محمود احمدوند آورزمانی»
شهادت: 22 اسفند 1360

بخشی از وصیت نامه:
پدر و مادر عزیزم، نماز را اول وقت بخوانید زیرا ستون و پایه‌ی یکتاپرستی است. همیشه پشتیبان حق باشید حتی اگر به ضرر شما باشد. پشتیبان امام و ولایت فقیه و برای فرج و ظهور امام عصر (عج) دست به دعا باشید.
تا آخرین قطره خون خود
پاسدار و نگهبان جمهوری اسلامی باشید.

شهید «داود ابراهیمی»
شهادت: سی‌ام اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۵ در سومار

بخشی از وصیت نامه:
خواهرانم! همان‌طوری که من راه حسین(ع) را در پیش گرفته‌ام شماها هم دنباله راه زینب (س) را ادامه بدهید.
واجب شرعی بود بر ما جوانها که در دفاع از دین جد ما محمد (ص) بپا خیزیم ...

شهید «اشرفعلی ذوالفقاری کرباسکی»

شهادت: بیست و چهارم تیر 1361، در شلمچه

بخشی از وصیت نامه:
پدر جان برایم غصه نخورید که من شهید می شوم چون من راه خدا را می پیمایم و در راه اسلام شهید می شوم اگر شهید شدم به مراد خودم رسیدم ... پدر اگر شهید شدم و بدنم را نیاوردند، ناراحت نشوی، چون کسی که برای جنگ می آید، جانش را فدای راه حسین(ع) و راه امام را می پیماید ...

شهید «سیدابوالفضل آتشی مریم‌آبادی»
شهادت: 20 فروردین 1366 در عملیات کربلای8

بخشی از وصیت نامه:
ای مادر و خواهر گرامی! دوست دارم كه در مرگ من همانند زينب(س) در مرگ برادرش، استقامت داشته باشيد و زينب‌وار با دشمنان اسلام مبارزه نماييد ...
دوستان! به راه پاک رهبر روح الله ايمان داشته باشيد و در راه پيشبرد اهداف جمهوری اسلامی با وحدت هرچه بيشتر تلاش نماييد.
مرا با همين لباس بسيجی به خاک بسپاريد تا منافقان و شيطان بزرگ بدانند كه من سرباز امام زمان(عج) و نايب بر حق او امام خمينی بودم.
از خواهران شهيدپرور می‌خواهم كه فرزندان خود را به اخلاق نيكو آراسته نمايند زيرا كه اين كودكان اميدان امروز و به اهتزاز درآورندگان پرچم "‌لا اله الا الله" بر فراز كاخ‌های سفيد و سرخ در فردا هستند.
از ملت شهيدپرور می‌خواهم كه دعای كميل، توسل و ساير دعاها را فراموش ننماييد و هميشه برای سلامتی رهبر دعا نماييد ...

شهید«مهدی خزائی»

شهادت: دوازدهم تیر 1365 در عملیات کربلای 1

بخشی از وصیت نامه:
شهادت می دهم که محمد(ص) فرستاده خدا و علی (ع) امام بعد از او بوده و شما را به تقوا و حفظ شئون اسلامی و پیروی از ولایت فقیه وصیت می کنم ...

شهید عبدالمجید قشونی

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,نماز,
برچسب ها : شب هاى قدر,شب قدر,لیله القدر,تفسیر,صفحۀ ۲۰ قرآن کریم,قرآن کریم,سوره بقره,تفسیر نور,سوره مبارکه انعام,سوره انعام,حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام,حسن زاده آملی,علامه حسن زاده آملی,جهیزیه‌,شهید عیسی ریگی راد,شهيد مصيب دهقان,شهید غلامرضا زورقی,شلمچه,شهید غلام‌رضا مرزبان,شهید رجبعلی ادب,شهید محمود دولتی مقدم,شهید علی یاری,شهید اکبر دهباشی,شهید محمد حسین رافت,شهید محمد خانی,شهید حسین واحد اطربی,شهید عیسی راحتی,شهید محمود احمدوند آورزمانی,شهید داود ابراهیمی,شهید اشرفعلی ذوالفقاری کرباسکی,شهید سیدابوالفضل آتشی مریم‌آبادی,شهید مهدی خزائی,شهید عبدالمجید قشونی,یا زهرا سلام الله علیها,ظهور,امام علی علیه السلام,امام خامنه ای,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در شنبه 26 فروردين 1402ساعت 21:27 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 43 | |

تفسیر قرآن ... | هر حرفی را نباید بازگو کرد ... | مؤمنانی که مرتبه‌شان از صحابه بالاتر است ... | تنه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

یا زهراء سلام الله علیها

*****************

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۱۰۴ تا ۱۰۷

قد جاءکم بصائر من ربکم فمن اءبصر فلنفسه و من عمى فعلیها و ما اءنا علیکم بحفیظ (۱۰۴)
و کذلک نصرف الایات و لیقولوا درست و لنبینه لقوم یعلمون (۱۰۵)
اتبع ما اءوحى إ لیک من ربک لا إ له إ لا هو و اءعرض عن المشرکین (۱۰۶)
و لو شاء الله ما اءشرکوا و ما جعلناک علیهم حفیظا و ما اءنت علیهم بوکیل (۱۰۷)

ترجمه :
۱۰۴ - دلائل روشن از طرف پروردگارتان براى شما آمد، کسى که (بوسیله آن حق را) ببیند به سود خود اوست و کسى که از دیدن آن چشم بپوشد به زیان خود اوست ، و من شما را اجبار نمیکنم .
۱۰۵ - و این چنین آیات را در شکلهاى گوناگون بیان مى داریم بگذار آنها بگویند تو درس خوانده اى (و آنها را از دگرى آموخته اى ) هدف ما این است که آنرا براى کسانى که علم و آگاهى دارند روشن سازیم .
۱۰۶ - از آنچه از طرف پروردگارت بر تو وحى شده پیروى کن ، هیچ معبودى جز او نیست ، و از مشرکان روى بگردان .
۱۰۷ - اگر خدا مى خواست (همه به اجبار ایمان مى آوردند و هیچ یک ) مشرک نمى شدند و ما تو را مسئول (اعمال ) آنها قرار ندادیم و وظیفه ندارى آنها را مجبور (به ایمان ) سازى .

تفسیر
وظیفه تو اجبار کردن نیست
این آیات در حقیقت یک نوع خلاصه و نتیجه گیرى از آیات گذشته است . نخست مى گوید: دلائل و نشانه هاى روشن در زمینه توحید و خداشناسى و نفى هر گونه شرک که مایه بصیرت و بینائى است براى شما آمد (قد جائکم بصائر من ربکم ).
بصائر جمع بصیرة از ماده بصر به معنى دیدن است ، ولى معمولا در بینش فکرى و عقلانى به کار برده مى شود، و گاهى به تمام امورى که باعث درک و فهم مطلب است ، اطلاق مى گردد، و در آیه فوق به معنى دلیل و شاهد و گواه آمده است و مجموعه دلائلى را که در آیات گذشته در زمینه خداشناسى گفته شد در بر مى گیرد بلکه مجموع قرآن در آن داخل است .
سپس براى اینکه روشن سازد این دلائل به قدر کافى حقیقت را آشکار مى سازد و جنبه منطقى دارد، مى گوید: آنهائى که به وسیله این دلائل چهره حقیقت را بنگرند به سود خود گام برداشته اند، و آنها که همچون نابینایان از مشاهده آن خود را محروم سازند به زیان خود عمل کرده اند (فمن ابصر فلنفسه و من عمى فعلیها).
و در پایان آیه از زبان پیغمبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى گوید: من نگاهبان و حافظ شما نیستم (و ما انا علیکم بحفیظ).
در اینکه منظور از این جمله چیست ، مفسران دو احتمال داده اند، نخست اینکه من حافظ اعمال و مراقب و مسئول کارهاى شما نیستم ، بلکه خداوند همه را نگاهدارى مى کند و پاداش و کیفر هر کس را خواهد داد، وظیفه من تنها ابلاغ رسالت و تلاش و کوشش ‍ هر چه بیشتر در راه هدایت مردم است .
دیگر اینکه : من مامور و نگاهبان شما نیستیم ، که با جبر و زور شما را به ایمان دعوت کنم ، بلکه تنها وظیفه من بیان منطقى حقایق است و تصمیم نهائى با خود شما است .
و مانعى ندارد که هر دو معنى از این کلمه ، اراده شود.
در آیه بعد براى تاکید این موضوع که تصمیم نهائى در انتخاب راه حق و باطل با خود مردم است ، مى گوید: این چنین ما آیات و دلائل را در شکلهاى گوناگون و قیافه هاى مختلف بیان کردیم (و کذلک نصرف الایات ).
ولى جمعى به مخالفت برخاستند و بدون مطالعه و هیچگونه دلیل ، گفتند این درسها را از دیگران (از یهود و نصارى و کتابهاى آنها) فرا گرفته اى (و لیقولوا درست ).
ولى جمع دیگرى که آمادگى پذیرش حق را دارند، و صاحب بصیرتند و عالم و آگاهند، بوسیله آن چهره حقیقت را مى بینند و مى پذیرند (ولنبینه لقوم یعلمون ).
تهمت به پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) از نظر فراگیرى تعلیماتش از یهود و نصارى ، مطلبى است که بارها از طرف مشرکان عنوان شد و هنوز هم مخالفان لجوج آن را تعقیب مى کنند: در حالى که اصولا در محیط جزیره عربستان ، درس و مکتب و علمى نبود که پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) آن را فرا گیرد، و مسافرتهاى پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) به خارج شبه جزیره به قدرى کوتاه بود که جاى این گونه احتمال ندارد معلومات یهود و مسیحیان ساکن محیط حجاز نیز به قدرى ناچیز و آمیخته با خرافات بود که اصلا قابل مقایسه با قرآن و تعلیمات پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نبود، توضیح بیشتر درباره این موضوع را در ذیل آیه 103 سوره نحل به خواست خدا خاطر نشان خواهیم ساخت .
سپس وظیفه پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را در برابر لجاجتها و کینه توزیها و تهمتهاى مخالفان ، مشخص ساخته ، مى گوید: وظیفه تو آن است که از آنچه از طرف پروردگار بر تو وحى مى شود، پیروى کنى ، خدائى که هیچ معبودى جز او نیست (اتبع ما اوحى الیک من ربک لا اله الاهو).
و نیز وظیفه تو این است که به مشرکان و نسبتهاى ناروا و سخنان بى اساس آنها اعتنا نکنى (و اعرض عن المشرکین ).
در حقیقت این آیه یکنوع دلدارى و تقویت روحیه نسبت به پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) است ، که در برابر اینگونه مخالفان در عزم راسخ و آهنینش کمترین سستى حاصل نشود.

از آنچه گفتیم به خوبى روشن مى شود که جمله و اعرض عن المشرکین (از مشرکان روى بگردان و به آنها اعتنا نکن ) هیچگونه منافاتى با دستور دعوت آنها به سوى اسلام و یا جهاد در برابر آنان ندارد، بلکه منظور این است که به سخنان بى اساس و تهمتهاى آنها، اعتنا نکند و در راه خویش ، ثابت قدم بماند.
در آخرین آیه مورد بحث بار دیگر این حقیقت را تایید مى کند که خداوند نمى خواهد آنها را به اجبار وادار به ایمان سازد و اگر مى خواست همگى ایمان مى آوردند و هیچکس مشرک نمیشد (و لوشاء الله ما اشرکوا)
و نیز تاکید مى کند تو مسئول اعمال آنها نیستى و براى اجبار آنها به ایمان ، مبعوث نشده اى (و ما جعلناک علیهم حفیظا).
همانطور که تو وظیفه ندارى آنها را به اجبار به کار خیر دعوت کنى (و ما انت علیهم بوکیل ).
تفاوت حفیظ و وکیل در این است که حفیظ به کسى مى گویند که از شخص یا چیزى مراقبت کرده و او را از زیان و ضرر حفظ مى کند، اما وکیل به کسى مى گویند که براى جلب منافع براى کسى تلاش و کوشش مى نماید.
شاید نیاز به تذکر ندارد که نفى این دو صفت (حفیظ و وکیل ) از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) به معنى نفى اجبار کردن بر دفع زیان یا جلب منفعت است و گر نه پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) از طریق تبلیغ و دعوت به کارهاى خیر و ترک کارهاى شر این دو وظیفه را در مورد آنها به صورت اختیارى انجام مى دهد.
لحن این آیات از این نظر بسیار قابل ملاحظه است که ایمان به خدا و مبانى اسلام هیچگونه جنبه تحمیلى نمى تواند داشته باشد، بلکه از طریق منطق و استدلال و نفوذ در فکر و روح افراد باید پیشروى کند، زیرا ایمان اجبارى ارزشى ندارد مهم این است که مردم حقایق را درک کنند و با اراده و اختیار خویش آن را بپذیرند.
قرآن بارها در آیات مختلف روى این حقیقت تاکید کرده و بیگانگى اسلام را از اعمال خشونت بارى همانند اعمال کلیسا در قرون وسطى و محکمه تفتیش
عقائد و امثال آن اعلام مى دارد. و بخواست خدا در آغاز سوره برائة علل سخت گیرى اسلام در برابر مشرکان مورد بحث قرار مى گیرد.

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیه ۱۰۸

و لا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم کذلک زینا لکل اءمة عملهم ثم إلى ربهم مرجعهم فینبئهم بما کانوا یعملون (۱۰۸)

ترجمه :
۱۰۸ - (معبود) کسانى را که غیر خدا را مى خوانند دشنام ندهید مبادا آنها (نیز) از روى ظلم و جهل خدا را دشنام دهند، این چنین براى هر امتى عملشان را زینت دادیم سپس بازگشت آنها به سوى پروردگارشان است و آنها را از آنچه عمل مى کردند آگاه مى سازد (و پاداش و کیفر مى دهد.

تفسیر
به دنبال بحثى که در باره منطقى بودن تعلیمات اسلام و لزوم دعوت از راه استدلال ، نه از راه اجبار، در آیات قبل گذشت ، در این آیه تاکید مى کند که هیچگاه بتها و معبودهاى مشرکان را دشنام ندهید، زیرا این عمل سبب مى شود که آنها نیز نسبت به ساحت قدس ‍ خداوند همین کار را از روى ظلم و ستم و جهل و نادانى انجام دهند(و لا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبواالله عدوا بغیر علم ).
به طورى که از بعضى روایات استفاده مى شود جمعى از مؤ منان بر اثر ناراحتى شدید که از مساله بت پرستى داشتند، گاهى بتهاى مشرکان را به باد ناسزا گرفته و به آنها دشنام مى دادند، قرآن صریحا از این موضوع ، نهى کرد و رعایت اصول ادب و عفت و نزاکت در بیان را، حتى در برابر خرافى ترین و بدترین ادیان ، لازم مى شمارد.
دلیل این موضوع ، روشن است ، زیرا با دشنام و ناسزا نمى توان کسى را از مسیر غلط باز داشت ، بلکه به عکس ، تعصب شدید آمیخته با جهالت که در اینگونه افراد است ، سبب مى شود که به اصطلاح روى دنده لجاجت افتاده ، در آئین باطل خود راسختر شوند، سهل است زبان به بدگوئى و توهین نسبت به ساحت قدس پروردگار بگشایند، زیرا هر گروه و ملتى نسبت به عقائد و اعمال خود، تعصب دارد همانطور که قرآن در جمله بعد میگوید ما این چنین براى هر جمعیتى عملشان را زینت دادیم (کذلک زینا لکل امة عملهم ).
و در پایان آیه بازگشت همه آنها به سوى خدا است ، و به آنها خبر مى دهد که چه اعمالى انجام داده اند (ثم الى ربهم مرجعهم فینبئهم بما کانوا یعملون ).
نکته ها
در اینجا به سه نکته باید توجه کرد:
۱ - در آیه فوق ، زینت دادن اعمال نیک و بد هر کس را در نظرش ، به خدا نسبت داده شده ، ممکن است این موضوع براى بعضى مایه تعجب گردد که مگر ممکن است خداوند عمل بد کسى را در نظرش زینت دهد؟!
پاسـخ این سؤال همان است که بارها گفته ایم که این گونه تعبیرات ، اشاره به خاصیت و اثر عمل است ، یعنى هنگامى که انسان کارى را به طور مکرر انجام دهد، کم کم قبح و زشتى آن در نظرش از بین مى رود، و حتى به صورت جالبى
جلوه گر مى شود، و از آنجا که علت العلل و مسبب الاسباب و آفریدگار هر چیز خدا است و همه تاثیرات به خدا منتهى مى شود این گونه آثار در زبان قرآن گاهى به او نسبت داده مى شود (دقت کنید).
و به تعبیر روشنتر جمله زینا لکل امة عملهم چنین معنى مى دهد که آنها را گرفتار نتیجه سوء اعمالشان کردیم ، تا آنجا که زشت در نظرشان زیبا جلوه کرد.
و از اینجا روشن مى شود اینکه در بعضى از آیات قرآن زینت دادن عمل به شیطان نسبت داده شده نیز منافاتى با این موضوع ندارد، زیرا شیطان آنها را وسوسه به انجام عمل زشت مى کند و آنها در برابر وسوسه هاى شیطان تسلیم مى شوند و سرانجام گرفتار عواقب شوم عمل خود مى گردند، و به تعبیر علمى ، سببیت از ناحیه خدا است اما ایجاد سبب بوسیله این افراد و وسوسه هاى شیطانى است (دقت کنید).
۲- در روایات اسلامى نیز منطق قرآن در باره ترک دشنام به گمراهان و منحرفان ، تعقیب شده و پیشوایان بزرگ اسلام به مسلمانان دستور داده اند همیشه روى منطق و استدلال تکیه کنند و به حربه بى حاصل دشنام نسبت به معتقدات مخالفان ، متوسل نشوند، در نهج البلاغه مى خوانیم که على (علیه السلام ) به جمعى از یارانش که پیروان معاویه را در ایام جنگ صفین دشنام مى دادند مى فرماید: انى اکره لکم ان تکونوا سبابین و لکنکم لو وصفتم اعمالهم و ذکرتم حالهم کان اصوب فى القول و ابلغ فى العذر.
من خوش ندارم که شما فحاش باشید، اگر شما به جاى دشنام ، اعمال آنها را برشمرید و حالات آنها را متذکر شوید (و روى اعمالشان تجزیه و تحلیل نمائید) به حق و راستى نزدیکتر است و براى اتمام حجت بهتر.
۳ - گاهى ایراد مى شود که چگونه ممکن است بت پرستان نسبت به خدا بدگوئى کنند در حالى که آنها غالبا اعتقاد به الله (خدا) داشتند و بت را شفیع بر درگاه او میدانستند؟
ولى اگر ما در وضع عوام لجوج و متعصب دقت کنیم خواهیم دید که این موضوع چندان تعجب ندارداین گونه افراد هنگامى که ناراحت شوند، سعى دارند طرف را به هر قیمتى که شده است ناراحت کنند، حتى اگر از طریق بدگوئى به معتقدات مشترک طرفین باشد آلوسى دانشمند معروف سنى ، در تفسیر روح المعانى نقل مى کند که بعضى از عوام جاهل هنگامى مشاهده کرد بعضى از شیعیان ، سب شیخین مى کند، ناراحت شد و شروع به اهانت به مقام على (علیه السلام ) کرد، هنگامى که از او سؤ ال کردند چرا به على (علیه السلام ) که مورد احترام تو است اهانت مى کنى ؟ گفت : من مى خواستم شیعه ها را ناراحت کنم زیرا هیچ چیز را ناراحت کننده تر از این موضوع براى آنها ندیدم !، و بعد او را به توبه از این عمل وادار ساختند.

منبع ادامه ...:

https://t.me/fazylatha

http://islamicworld.ir/fa/

هر حرفی را نباید بازگو کرد...

حضرت أمیرالمؤمنین علیه السلام

لا تُحَدِّثْ إِلَّا عَنْ ثِقَةٍ فَتَکُونَ کَاذِبا وَ الکِذبُ ذُلٌّ

جز افراد مورد اطمینان از کسی مطلبی نقل نکن که در غیر اینصورت دروغگو خواهی بود، و دروغ ذلّت است.

«تحف العقول عن آل الرسول صلّی الله علیه وآله» ص ۷۹

*****************

مؤمنانی که مرتبه‌شان از صحابه بالاتر است

*****************

فرمانده کل سپاه پاسداران:

تنها راه باقی مانده برای دشمن فضای مجازی و نفوذ به ذهن هاست و دشمن هنوز در این عرصه دارای قدرت است و ایمان و آگاهی جوانان ما را هدف گرفته است و نقش روحانیان و دغدغه‌مندان انقلاب در قلب این میدان تعیین می شود و همه افرادی که مشعل‌های علم را بلند کرده‌اند مسئول هستند که دل ها را مستحکم و جوانان را نسبت به همه حقایق و واقعیت‌ها آگاه کنند.

 دشمن، تغییر جغرافیا داده است/ کسانی که دنبال فروپاشی ایران بودند خود گرفتار فروپاشی شدند

شهید جمال خانی مقدم 20 تیرماه 1342 در شهرستان یزد به دنیا آمد. او در وصیت نامه خود چنین می‌نویسد: «مقید به فرایض دینى خود باشید جاذبه و دافعه على(ع) را در پیشبرد این انقلاب سرلوحه برنامه‌هاى خود قرار بدهید از دو دستگى و نفاق بپرهیزید که سلاح شیطان است ...»

بخشی از وصیت نامه شهید محمد برخور:

(شهادت: بیست و دوم تیرماه ۱۳۶۶، در شلمچه)

همیشه گوش به فرمان امام امت باشید

با عرض ادب به پیشگاه مقدس امام زمان (عج) و نائب بر حق اش، رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی و درود بر ارواح پرفتوح شهیدان صدر اسلام تا انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و با سلام و درود بر معلولین و مجروحین و امت شهیدپرور و با سلام به پدر و مادر بزرگوارم که حق زیادی بر گردن این بنده حقیر دارند.
لازم دانستم مطالبی را متذکر شوم چرا که شاید بنده هم لیاقت شهادت و جان دادن در راه خدا پیدا کردم.‌ای امت شهیدپرور و همیشه در صحنه که با کمک های بی دریغ خود، جبهه ها را گرم نگه داشته اید، همیشه گوش به فرمان امام امت باشید و رهنمود‌های او را مدنظر و آویزه گوش خود قرار دهید.

نابودی منافقین

نکند خدای ناکرده روزی از خط امام فاصله بگیرید که آن روز دشمن خوشحال خواهد شد. پس تا پیروزی نهایی مستضعفین و آمریکای جنایتکار و شوروی جهان خوار به رزم بی امان خود ادامه دهید و به منافقین و ایادی داخلی شان که هدفی جز ضربه زدن به اسلام و انقلاب اسلامی ندارند، مجال و فرصت ندهید و تا نابودی آن ها سلاح خود را بر زمین نگذارید؛ و درضمن شما خواهران و برادران بزرگوار نیز از دولت جمهوری اسلامی که درگیر جنگ است، توقع بی جا نداشته باشید.

 

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

التماس دعا

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,
برچسب ها : تفسیر سوره مبارکه انعام,تفسیر,سوره مبارکه انعام,سوره انعام,تفسیر قرآن,هر حرفی را نباید بازگو کرد,مومنان,صحابه,تنها راه,دشمن,فضای مجازی,نفوذ,ذهن,گوش به فرمان,امام امت, نابودی منافقین,ماه صفر,یا زهرا سلام الله علیها,ظهور,امام خامنه ای,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در شنبه 25 شهريور 1402ساعت 4:59 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 51 | |


صفحه قبل 1 صفحه بعد