تبلیغات متنی
آزمون علوم پایه دامپزشکی
ماسک سه لایه
خرید از چین
انجام پروژه متلب
حمل خرده بار به عراق
چت روم
Bitmain antminer ks3
چاپ ساک دستی پلاستیکی
برتر سرویس
لوله بازکنی در کرج
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

مقابله‌ی قاطعانه با رژیم غاصب صهیونیستى اسرائیل ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

**************

امام خامنه ای:

 ما با دولت و ملّت سوریه روابط و پیوندهاى مستحکمى داریم که درصدد استحکام هرچه بیشتر آن هستیم. نقطه‌ی اساسىِ ارتباطات دو کشور ما، مقابله‌ی قاطعانه با رژیم غاصب صهیونیستى اسرائیل است. درحالی‌که خیلى از دولتها با رژیم اشغالگر قدس از سر سازش درآمده‌اند، خوشبختانه سوریه قوى و قاطع بر مواضع خود ایستاده است. ما براى شما دعا و از ایستادگى شما در برابر توطئه‌هاى صهیونیسم و ارتجاع حمایت میکنیم و امیدواریم با همین قاطعیّت به راه خود ادامه دهید.

۱۳۶۸/۰۳/۱۵

منابع (ادامه ...):

https://farsi.khamenei.ir/speech?nt=2&year=1368

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=43954

**************

 

بخش فیلم

*****

التماس دعا

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,
برچسب ها : دولت و ملت سوریه,سوریه,پیوند مستحکم,استحکام,ارتباطات,کشور,رژیم غاصب صهیونیستى,اسرائیل,رژیم اشغالگر قدس,سازش,خوشبختانه,قوى و قاطع,مواضع,ایستادگی,مقاومت,توطئه‌هاى صهیونیسم,ارتجاع,حمایت,قاطعیت ,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در سه شنبه 7 بهمن 1399ساعت 3:57 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 186 | |

تفسیر سوره مبارکه بقره آیات ۱۰۲ و ۱۰۳ ... | سلیمان و ساحران بابل ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

**************

تفسیر سوره مبارکه بقره آیات ۱۰۲ و ۱۰۳

وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ عَلَىٰ مُلْكِ سُلَيْمَانَ ۖ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَٰكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ ۚ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّىٰ يَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَكْفُرْ ۖ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ ۚ وَمَا هُم بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنفَعُهُمْ ۚ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ ۚ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ
و (یهود) از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم مى خواندند پیروى کردند. و سلیمان کافر نشد (و هرگز دست به سحر نیالود). ولى شیاطین کفر ورزیدند. و به مردم سحر آموختند. و (نیز یهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پیروى کردند. حال آنکه آن دو به هیچ کس چیزى (از سحر) یاد نمى دادند، مگر این که (از پیش به او) مى گفتند: «ما وسیله آزمایشیم، کافر نشو (و سوء استفاده نکن.)» ولى آنها از آن دو فرشته، مطالبى را مى آموختند که بتوانند بوسیله آن، میان مرد و همسرش جدایى بیفکنند. در حالى که هیچ گاه نمى توانند بدون اجازه خداوند، به کسى زیان برسانند. آنها مطالبى را فرا مى گرفتند که به آنان زیان مى رسانید و نفعى نمى داد. به یقین مى دانستند هر کسى خریدار این گونه متاع باشد، در آخرت بهره اى نخواهد داشت. و چه بد و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر مى دانستند!
وَلَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ خَيْرٌ ۖ لَّوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ
و اگر آنها ایمان مى آوردند و پرهیزگارى پیشه مى کردند، به یقین پاداشى که نزد خداست، براى آنان بهتر بود، اگر آگاهى داشتند.

سوره مبارکه بقره آیات ۱۰۲ و ۱۰۳

سلیمان و ساحران بابل
از احادیث چنین بر مى آید که در زمان سلیمانِ پیامبر(علیه السلام)، گروهى در کشور او به عمل سحر و جادوگرى پرداختند، سلیمان دستور داد تمام نوشته ها و اوراق آنها را جمع آورى کرده در محل مخصوصى نگه دارى کنند (این نگهدارى شاید به خاطر آن بوده که مطالب مفیدى براى دفع سحر ساحران در میان آنها وجود داشته).
پس از وفات سلیمان(علیه السلام) گروهى آنها را بیرون آورده و شروع به اشاعه و تعلیم سحر کردند، بعضى از این موقعیت استفاده کرده، گفتند: سلیمان(علیه السلام) اصلاً پیامبر نبود، بلکه به کمک همین سحر و جادوگرى ها بر کشورش مسلط شد و امور خارق العاده انجام مى داد!
گروهى از بنى اسرائیل هم از آنها تبعیت کردند و سخت به جادوگرى دل بستند، تا آنجا که دست از تورات نیز برداشتند.
هنگامى که پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) ظهور کرد و ضمن آیات قرآن اعلام نمود سلیمان(علیه السلام) از پیامبران خدا بوده است، بعضى از احبار و علماى یهود گفتند:
از محمّد تعجب نمى کنید که مى گوید سلیمان(علیه السلام) پیامبر است در صورتى که او ساحر بوده؟.
این گفتار یهود علاوه بر این که تهمت و افتراى بزرگى نسبت به این پیامبر الهى محسوب مى شد، لازمه اش تکفیر سلیمان(علیه السلام) بود; زیرا طبق گفته آنان سلیمان مرد ساحرى بوده که خود را به دروغ پیامبر خوانده و این عمل موجب کفر است
آیات فوق به آنها پاسخ مى گوید.
به هر حال، نخستین آیه مورد بحث فصل دیگرى از زشتکارى هاى یهود را معرفى مى کند که پیامبر بزرگ خدا سلیمان(علیه السلام) را به سحر و جادوگرى متهم ساختند، مى گوید: آنها از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم مى خواندند پیروى کردند (وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطینُ عَلى مُلْکِ سُلَیْمانَ).
ضمیر در جمله وَ اتَّبَعُوا ممکن است اشاره به یهودیان معاصر پیامبر باشد، یا معاصران سلیمان و یا همه آنان.
منظور از شیاطین نیز ممکن است، انسان هاى طغیانگر و یا جن و یا اعم از هر دو باشد.
پس از آن، قرآن به دنبال این سخن اضافه مى کند: سلیمان هرگز کافر نشد (وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ).
او هرگز به سحر توسل نجست، و از جادوگرى براى پیشبرد اهداف خود استفاده نکرد، ولى شیاطین کافر شدند، و به مردم تعلیم سحر دادند (وَ لکِنَّ الشَّیاطینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النّاسَ السِّحْرَ).
آنها (یهود) همچنین از آنچه بر دو فرشته بابل، هاروت و ماروت نازل گردید پیروى کردند (وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ).
آرى آنها از دو سو دست به سوى سحر دراز کردند: یکى از سوى تعلیمات شیاطین در عصر سلیمان(علیه السلام)، و دیگرى از سوى تعلیماتى که به وسیله هاروت و ماروت دو فرشته خدا در زمینه ابطال سحر به مردم داده بودند.
در حالى که دو فرشته الهى (تنها هدفشان این بود که مردم را به طریق ابطال سحر ساحران آشنا سازند) و لذا به هیچ کس چیزى یاد نمى دادند، مگر این که قبلاً به او مى گفتند: ما وسیله آزمایش تو هستیم، کافر نشو ! (و از این تعلیمات سوء استفاده مکن) (وَ ما یُعَلِّمانِ مِنْ أَحَد حَتّى یَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاتَکْفُرْ).

خلاصه، این دو فرشته زمانى به میان مردم آمدند که بازار سحر داغ بود و مردم گرفتار چنگال ساحران. آنها مردم را به طرز ابطال سحر ساحران آشنا ساختند ولى از آنجا که خنثى کردن یک مطلب (همانند خنثى کردن یک بمب) فرع بر این است که انسان نخست از خود آن مطلب آگاه باشد، و بعد طرز خنثى کردن آن را یاد بگیرد، ناچار بودند فوت و فن سحر را قبلاً شرح دهند.
ولى سوء استفاده کنندگان یهود، همین را وسیله قرار دادند براى اشاعه هر چه بیشتر سحر، و تا آنجا پیش رفتند که پیامبر بزرگ الهى، سلیمان(علیه السلام) را نیز متهم ساختند که اگر عوامل طبیعى به فرمان او است یا جن و انس از او فرمان مى برند، همه مولود سحر است، آرى این است راه و رسم بدکاران که همیشه براى توجیه مکتب خود، بزرگان را متهم به پیروى از آن مى کنند.
به هر حال آنها از این آزمایش الهى پیروز بیرون نیامدند از آن دو فرشته مطالبى را مى آموختند که بتوانند به وسیله آن میان مرد و همسرش جدائى بیفکنند (فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ).
ولى قدرت خداوند مافوق همه این قدرت ها است، آنها هرگز نمى توانند بدون فرمان خدا به احدى ضرر برسانند (وَ ما هُمْ بِضارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَد إِلاّ بِإِذْنِ اللّهِ).
آنها قسمت هائى را یاد مى گرفتند که براى ایشان ضرر داشت و نفع نداشت (وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ).
آرى آنها این برنامه سازنده الهى را تحریف کردند به جاى این که از آن به عنوان وسیله اصلاح و مبارزه با سحر استفاده کنند، آن را وسیله فساد قرار دادند با این که مى دانستند هر کسى خریدار این گونه متاع باشد بهره اى در آخرت نخواهد داشت (وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِی الآْخِرَةِ مِنْ خَلاق).
چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند اگر علم و دانشى مى داشتند (وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ).
آنها آگاهانه، به سعادت و خوشبختى خود و جامعه اى که به آن تعلق داشتند پشت پا زدند و در گرداب کفر و گناه غوطه ور شدند در حالى که اگر ایمان مى آوردند و تقوا پیشه مى کردند پاداشى که نزد خدا بود براى آنان از همه این امور بهتر بود، اگر توجه داشتند (وَ لَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِنْ عِنْدِ اللّهِ خَیْرٌ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ).

۱ ـ ماجراى هاروت و ماروت
درباره این دو فرشته که به سرزمین بابل آمدند، افسانه ها و اساطیر عجیبى به وسیله داستان پردازان ساخته شده و به این دو ملک بزرگ الهى بسته اند، تا آنجا که به آنها چهره خرافى داده اند، و حتى کار تحقیق و مطالعه پیرامون این حادثه تاریخى را بر دانشمندان مشکل ساخته اند، آنچه از میان همه اینها صحیح تر به نظر مى رسد و با موازین عقلى، تاریخى و منابع حدیث سازگار است همان است که در ذیل مى خوانید:
در سرزمین بابل سحر و جادوگرى به اوج خود رسید، باعث ناراحتى و ایذاء مردم گردیده بود، خداوند دو فرشته را به صورت انسان مأمور ساخت که عوامل سحر و طریق ابطال آن را به مردم بیاموزند، تا بتوانند خود را از شر ساحران بر کنار دارند.
ولى این تعلیمات بالاخره قابل سوء استفاده بود; چرا که فرشتگان ناچار بودند براى ابطال سحر ساحران، طرز آن را نیز تشریح کنند، تا مردم بتوانند از این راه به پیشگیرى بپردازند، این موضوع سبب شد که گروهى پس از آگاهى از طرز سحر، خود در ردیف ساحران قرار گرفتند و موجب مزاحمت تازه اى براى مردم شدند.
با این که آن دو فرشته به مردم هشدار دادند که این یک نوع آزمایش الهى براى شما است و حتى گفتند: سوء استفاده از این تعلیمات یک نوع کفر است، اما آنها به کارهائى پرداختند که موجب ضرر و زیان مردم شد .
آنچه در بالا آوردیم چیزى است که از بسیارى از احادیث و منابع اسلامى استفاده مى شود و هماهنگى آن با عقل و منطق آشکار است، از جمله حدیثى که از عیون اخبار الرضا (علیه السلام) نقل شده (که در یک طریق از خود امام على بن موسى الرضا(علیهما السلام) و در طریق دیگرى از امام حسن عسکرى(علیه السلام)است) به روشنى این معنى را تأئید مى کند.(
اما متأسفانه بعضى از مورخان و نویسندگان دائرة المعارف ها و حتى بعضى از مفسران در این زمینه تحت تأثیر افسانه هاى مجعولى قرار گرفته اند و داستانى را که در افواه بعضى از عوام مشهور است درباره این دو فرشته معصوم الهى ذکر کرده اند که: آنان دو فرشته بودند، خداوند آنها را براى این به زمین فرستاد تا بدانند اگر آنها نیز جاى انسان ها بودند از گناه مصون نمى ماندند، و خدا را معصیت مى کردند، آنها هم پس از فرود آمدن به زمین مرتکب چندین گناه بزرگ شدند و به دنبال آن افسانه اى درباره ستاره زهره نیز ساختند، همه اینها بى اساس و جزء خرافات است و قرآن از این امور پاک مى باشد و اگر تنها در متن آیات فوق بیندیشیم خواهیم دید که بیان قرآن هیچ ارتباطى با این مسائل ندارد .

۲ ـ واژه هاروت و ماروت
نام هاروت و ماروت به عقیده بعضى از نویسندگان، ایرانى الاصل است او مى گوید: در کتاب ارمنى با نام هرروت به معنى حاصل خیزى و مروت به معنى بى مرگى برخورد کرده است، او معتقد است که هاروت و ماروت مأخوذ از این دو لفظ مى باشد.
ولى این استنباط دلیل روشنى ندارد.
در اوستا الفاظ هرودات که همان خرداد باشد و همچنین امردات به معنى بى مرگ که همان مرداد است به چشم مى خورد.
دهخدا در لغت نامه خود نیز مطلبى در این زمینه نقل کرده است که بى شباهت به معنى اخیر نیست.
و عجیب این که: بعضى هاروت و ماروت را دو مرد از ساکنان بابل دانسته اند و بعضى حتى آنها را به عنوان شیاطین معرفى کرده اند در حالى که آیه فوق به وضوح این مسائل را رد مى کند.

۳ ـ چگونه فرشته، معلم انسان مى شود؟
در اینجا سؤالى باقى مى ماند و آن این که: طبق ظاهر آیات فوق و روایات متعدد ـ چنان که گفتیم ـ هاروت و ماروت دو فرشته الهى بودند که براى مبارزه با اذیت و آزار ساحران به تعلیم مردم پرداختند.
آیا به راستى فرشته مى تواند معلم انسان باشد؟
پاسخ این سؤال در همان احادیث ذکر شده است و آن این که خداوند آنها را به صورت انسان هائى در آورد تا بتوانند این رسالت خود را انجام دهند، این حقیقت را مى توان از آیه ۹ سوره انعام نیز دریافت آنجا که مى گوید: وَ لَوْ جَعَلْناهُ مَلَکاً لَجَعَلْناهُ رَجُلاً: اگر او (پیامبر) را فرشته اى قرار مى دادیم حتماً او را به صورت مردى جلوه گر مى ساختیم .
۴ ـ هیچ کس بدون اذن خدا قادر بر کارى نیست
در آیات فوق خواندیم ساحران نمى توانستند بدون اذن پروردگار به کسى زیان برسانند این به آن معنى نیست که جبر و اجبارى در کار باشد، بلکه اشاره به یکى از اصول اساسى توحید است که همه قدرت ها در این جهان از قدرت پروردگار سرچشمه مى گیرد، حتى سوزندگى آتش و برندگى شمشیر بى اذن و فرمان او نمى باشد.
چنان نیست که ساحر بتواند بر خلاف اراده خدا در عالم آفرینش دخالت کند، و چنین نیست که خدا را در قلمرو حکومتش محدود نماید بلکه اینها خواص و آثارى است که او در موجودات مختلف قرار داده، بعضى، از آن حسنِ استفاده مى کنند و بعضى سوءِ استفاده، و این آزادى و اختیار که خدا به انسان ها داده نیز وسیله اى است براى آزمودن و تکامل آنها.

۵ ـ سحر چیست و از چه زمانى پیدا شده؟
در این که سحر چیست، و از چه تاریخى به وجود آمده؟ بحث فراوان است، این قدر مى توان گفت که سحر از زمانهاى خیلى قدیم در میان مردم رواج داشته است، ولى تاریخ دقیقى براى آن در دست نیست، و نیز نمى توان گفت، چه کسى براى نخستین بار جادوگرى را به وجود آورد؟
ولى از نظر معنى و حقیقت سحر مى توان گفت: سحر نوعى اعمال خارق العاده است که آثارى از خود در وجود انسان ها به جا مى گذارد و گاهى یک نوع چشم بندى و تردستى است، و گاه تنها جنبه روانى و خیالى دارد.
سحر از نظر لغت به دو معنى آمده است:
۱ ـ به معنى خدعه، نیرنگ، شعبده و تردستى و به تعبیر قاموس اللغه : سحر یعنى خدعه کردن.
۲ ـ کُلُّ ما لَطُفَ وَ دَقَّ: آنچه عوامل آن نامرئى و مرموز باشد .
در مفردات راغب که مخصوص واژه هاى قرآن است به سه معنى اشاره شده:
۱ ـ خدعه و خیالات بدون حقیقت و واقعیت، همانند شعبده و تردستى.
۲ ـ جلب شیطان ها از راه هاى خاصى و کمک گرفتن از آنان.
۳ ـ معنى دیگرى است که بعضى پنداشته اند و آن این که: ممکن است با وسائلى ماهیت و شکل اشخاص و موجودات را تغییر داد، مثلاً انسان را به وسیله آن به صورت حیوانى در آورد، ولى این نوع خیال و پندارى بیش نیست و واقعیت ندارد.
از بررسى حدود ۵۱ مورد کلمه سحر و مشتقات آن در سوره هاى قرآن از قبیل: سوره طه، شعراء، یونس، اعراف و... راجع به سرگذشت پیامبران خدا: موسى، عیسى و پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) به این نتیجه مى رسیم که: سحر از نظر قرآن به دو بخش تقسیم مى شود:
۱ ـ آنجا که مقصود از آن فریفتن، تردستى، شعبده و چشم بندى است و حقیقتى ندارد چنان که مى خوانیم: فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى: ریسمان ها و عصاهاى جادوگران زمان موسى در اثر سحر، خیال مى شد که حرکت مى کنند
و در آیه دیگر آمده است: فَلَمّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْیُنَ النّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُم: هنگامى که ریسمان ها را انداختند، چشم هاى مردم را سحر کردند و آنها را ارعاب نمودند
از این آیات روشن مى شود سحر داراى حقیقتى نیست که بتواند در اشیاء تصرفى کند و اثرى بگذارد، بلکه این تردستى و چشم بندى ساحران است که آن چنان جلوه مى دهد.
۲ ـ از بعضى آیات قرآن استفاده مى شود که بعضى از انواع سحر به راستى اثر مى گذارد مانند آیه فوق که مى گوید: آنها سحرهائى را فرا مى گرفتند که میان مرد و همسرش جدائى مى افکند (فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ).
یا تعبیر دیگرى که در آیات فوق بود که آنها چیزهائى را فرا مى گرفتند که مضر به حالشان بود و نافع نبود (وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُم).
ولى آیا تأثیر سحر فقط جنبه روانى دارد؟ و یا این که اثر جسمانى و خارجى هم ممکن است داشته باشد؟
در آیات بالا اشاره اى به آن نشده، و لذا بعضى معتقدند اثر سحر، تنها در جنبه هاى روانى است.
نکته دیگرى که در اینجا تذکر آن لازم است این که: به نظر مى رسد قسمت قابل توجهى از سحرها به وسیله استفاده از خواص شیمیائى و فیزیکى به عنوان اغفال مردم ساده لوح انجام مى شده است.
مثلاً در تاریخِ ساحرانِ زمانِ موسى(علیه السلام) مى خوانیم: آنها درون ریسمان ها و عصاهاى خویش مقدارى مواد شیمیائى مخصوص (احتمالاً جیوه و مانند آن) قرار داده بودند که پس از تابش آفتاب، و یا بر اثر وسائل حرارتى که در زیر آن تعبیه کرده بودند، به حرکت در مى آمدند، و تماشاکنندگان خیال مى کردند آنها زنده اند.
این گونه سحرها حتى در زمان ما نیز کمیاب نیست.
۶ ـ سحر از نظر اسلام
در این مورد فقهاى اسلام همه مى گویند: یاد گرفتن و انجام اعمال سحر و جادوگرى حرام است.
در این قسمت احادیثى از پیشوایان بزرگ اسلام رسیده است که در کتاب هاى معتبر ما نقل گردیده، از جمله این که:
على(علیه السلام) مى فرماید: مَنْ تَعَلَّمَ شَیْئاً مِنَ السِّحْرِ قَلِیلاً أَوْ کَثِیراً فَقَدْ کَفَرَ وَ کانَ آخِرَ عَهْدِهِ بِرَبِّه...: کسى که سحر بیاموزد، کم یا زیاد، کافر شده است، و رابطه او با خداوند به کلى قطع مى شود... .
اما همان طور که گفتیم چنانچه یاد گرفتن آن به منظور ابطال سحر ساحران باشد اشکالى ندارد، بلکه گاهى به عنوان واجب کفائى مى بایست عده اى سحر را بیاموزند تا اگر مدعىِ دروغگوئى خواست از این طریق مردم را اغفال یا گمراه کند، سحر و جادوى او را ابطال نمایند، و دروغ مدعى را فاش سازند.
شاهد این سخن که اگر سحر براى ابطال سحر و حل و گشودن آن باشد بى مانع است، حدیثى است که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده، در این حدیث مى خوانیم:
یکى از ساحران و جادوگران که در برابر انجام عمل سحر مزد مى گرفت خدمت امام صادق(علیه السلام) رسیده عرض کرد: حرفه من سحر بوده است و در برابر آن مزد مى گرفتم، خرج زندگى من نیز از همین راه تامین مى شد، و با همان در آمد، حج خانه خدا را انجام داده ام، ولى اکنون آن را ترک و توبه کرده ام، آیا براى من راه نجاتى هست ؟
امام صادق(علیه السلام) در پاسخ فرمود: عقده سحر را بگشا، ولى گره جادوگرى مزن .
از این حدیث استفاده مى شود براى گشودن گره سحر، آموختن و عمل آن بى اشکال است.

۷ ـ جادوگرى از نظر تورات
سحر و جادوگرى از نظر کتب عهد قدیم (تورات و کتب ملحق به آن) نیز ناروا و بسیار ناپسند است، زیرا در تورات مى خوانیم: با صاحبان اجِنَّه توجه مکنید و جادوگران را متفحص نشوید تا (مبادا) از آنها ناپاک شوید و خداوند خداى شما منم .
و در جاى دیگر تورات آمده: و کسى که با صاحبان اجنه و جادوگران توجه مى نماید تا آن که از راه زنا پیروى ایشان نماید روى عتاب خود را به سوى او گردانیده او را از میان قومش منقطع خواهم ساخت .
قاموس کتاب مقدس در این باره مى نویسد: و پر واضح است که سحر در شریعت موسوى راه نداشت، بلکه شریعت، اشخاصى را که از سحر مشورت طلبى مى نمودند به شدیدترین قصاص ها ممانعت مى نمود .
ولى جالب اینجا است که نویسنده قاموس کتاب مقدس اعتراف مى کند با وجود این، یهود سحر و جادوگرى را فرا گرفتند، و بر خلاف تورات به آن معتقد شدند، او به دنبال مطلب قبل مى گوید: لکن با وجود اینها این ماده فاسده در میان قوم یهود داخل گردید، قوم به آن معتقد شدند و در وقت حاجت بدان پناه بردند .
به همین دلیل قرآن آنها را شدیداً مورد نکوهش قرار داده، و آنها را سوداگرانى مى شمرد که خود را به بدترین بهائى فروختند.
۸ ـ سحر در عصر ما
امروز یک سلسله علوم وجود دارد که در گذشته ساحران با استفاده از آنها برنامه هاى خود را عملى مى ساختند:
۱ ـ استفاده از خواص ناشناخته فیزیکى و شیمیائى اجسام، چنان که قبلاً نیز اشاره کردیم، همان طور که در داستان ساحران زمان موسى(علیه السلام) آمده که آنها با استفاده از خواص فیزیکى و شیمیائى مانند جیوه و ترکیبات آن، توانستند چیزهائى به شکل مار بسازند و به حرکت در آوردند.
البته استفاده از خواص فیزیکى و شیمیائى اجسام هرگز ممنوع نیست، بلکه باید هر چه بیشتر از آنها آگاه شد و در زندگى از آن استفاده کرد، ولى اگر از خواص مرموز آنها براى اغفال و فریب مردم ناآگاه استفاده شود، و به راه هاى غلطى سوق داده شوند، یکى از مصادیق سحر محسوب خواهد شد (دقت کنید). ۲ ـ استفاده از خواب مغناطیسى، هیپنوتیزم، و مانیه تیزم، و تله پاتى، (انتقال افکار از فاصله دور).
البته این علوم نیز از علوم مثبتى است که مى تواند در بسیارى از شئون زندگى مورد بهره بردارى صحیح قرار گیرد، ولى ساحران از آن سوء استفاده مى کردند و براى اغفال و فریب مردم آنها را به کار مى گرفتند.
اگر امروز هم کسى از آنها چنین استفاده اى را در برابر مردم بى خبر کند، سحر محسوب خواهد شد.
کوتاه سخن این که: سحر معنى وسیعى دارد که همه آنچه در اینجا گفتیم و در سابق اشاره شد نیز در بر مى گیرد.
این نکته، نیز به ثبوت رسیده که نیروى اراده انسان، قدرت فراوانى دارد و هنگامى که در پرتو ریاضت هاى نفسانى قوى تر شود کارش به جائى مى رسد که در موجودات محیط خود تأثیر مى گذارد، همان گونه که مرتاضان بر اثر ریاضت اقدام به کارهاى خارق العاده مى کنند.
این نیز قابل توجه است که: ریاضت ها گاهى مشروع است و گاهى نامشروع، ریاضت هاى مشروع در نفوس پاک، نیروى سازنده ایجاد مى کند، و ریاضت هاى نامشروع نیروى شیطانى، و هر دو ممکن است منشأ خارق عادات گردد که در اولى مثبت و سازنده و در دوم مخرب است.

منابع (ادامه ...):

https://t.me/fazylatha

**************

 

بخش فیلم

*****

التماس دعا

موضوع : قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,
برچسب ها : سوره مبارکه بقره,تفسیر قرآن کریم,سوره بقره,تفسیر سوره مبارکه بقره,تفسیر قرآن,تفسیر سوره بقره,سلیمان,ساحران بابل,سلیمان پیامبر(علیه السلام),سحر و جادوگرى,جادوگرى,بنى اسرائیل,تورات,پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله),ظهور,آیات قرآن,پیامبران خدا,علماى یهود,ساحر,یهود,تهمت,افترا,تکفیر,سلیمان (علیه السلام),شیاطین,جن,قرآن,دو فرشته بابل,هاروت و ماروت,تعلیمات شیاطین,فرشته خدا,ابطال سحر,فرشته الهى,وسیله آزمایش,تعلیمات,سوء استفاده,قدرت خداوند,وسیله فساد,آگاهانه,سعادت و خوشبختى,گرداب کفر و گناه,تقوا,سرزمین بابل,مزاحمت,هشدار,آزمایش الهى,کفر,احادیث,منابع اسلامى,عقل و منطق,توحید,قدرت پروردگار خدعه,نیرنگ,شعبده و تردستى,سوره طه,شعراء,یونس,اعراف,موسى,عیسى,پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله),حرام,اغفال,گمراه,دروغ,فریب مردم,اراده انسان,,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در پنجشنبه 9 بهمن 1399ساعت 2:27 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 148 | |

خداوند متعال، هر شبِ جمعه، از ... | روز جمعه، سرور روزهاست. در اين روز خداوند ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

*************

پيامبر صلي الله عليه و آله:
اِنَّ يَومَ الجُمُعَةِ سَيِّدُ الاَيّامِ يُضاعِفُ اللّه ُ فيهِ الحَسَناتِ وَ يَمحو فيهِالسَّيِّئاتِ وَ يَرفَعُ فيهِ الدَّرَجاتِ وَ يَستَجيبُ فيهِ الدَّعَواتِ وَ يَكشِفُ فيهِ الكُرُباتِ وَ يَقضىفيهِ الحَوائِجَ العِظامَ وَ هُوَ يَومُ المَزيدِ ، للّه ِِ فيهِ عُتَقاءُ و طُـلَقاءُ مِنَ النّارِ ما دَعا بِهِ اَحَدٌ مِنَالنّاسِ وَ قَد عَرَفَ حَقَّهُ وَ حُرمَتَهُ اِلاّ كانَ حَقّـا عَلَى اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ اَنْ يَجْعَلَهُ مِن عُتَقائِهِوَ طُلَقائِهِ مِنَ النّارِ ؛

پيامبر صلي الله عليه و آله :
روز جمعه، سرور روزهاست. در اين روز خداوند، خوبى ها را چند برابر مى كند و بدى ها و گناهان را پاك مى كند و درجات را افزايش مى دهد و دعاها را مستجاب مى نمايد و رنج و اندوه ها را برطرف مى سازد و حاجت هاى بزرگ را برآورده مى كند، روز افزونى و فراوانى است. در اين روز، خداوند بسيارى را از آتش مى رهانَد و آزاد مى كند. اَحَدى از مردم در اين روز دعا نكند، به شرط آن كه حق و حرمتآن را بشناسد، مگر آن كه بر عهده خداوند عزّوجلّ است كه او را از رها و آزادشدگان از آتش، قرار دهد.

كافى، ج ۳، ص ۴۲۴، ح ۵

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام باقر عليه السلام:
اِنَّ اللّه َ تَعالى لَيُنادى كُلَّ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ مِنْ اَوَّلِ اللَّيلِ اِلىآخِرِهِ : اَلا عَبْدٌ مُؤمِنٌ يَدْعونى لاِخِرَتِهِ وَ دُنْياهُ قَبْلَ طُلوعِ الْفَجْرِ لاُِجيبَهُ ؟ اَلا عَبْدٌ مُؤمِنٌيَتوبُ اِلَىَّ مِنْ ذُنوبِهِ قَبْلَ طُلوعِ الفَجرِ فَاَتوبَ عَلَيْهِ ؟ اَلا عَبدٌ مُؤمِنٌ قَد قَـتَّرتُ عَلَيهِ رِزقَهُ فَيَساَ لَنِى الزِّيادَةَ فى رِزقِهِ قَبلَ طُلوعِ الفَجرِ فَاَزيدَهُ وَ اُوَسِّعَ عَلَيهِ ؟ اَلا عَبدٌ مُؤمِنٌ سَقيمٌيَساَ لُنى اَن اَشفيَهُ قَبلَ طُلوعِ الفَجرِ فاُعافيَهُ ؟ اَلا عَبدٌ مُؤمِنٌ مَحبوسٌ مَغمومٌ يَساَ لُنىاَن اُطلِقَهُ مِن حَبسِهِ وَ اُخَلِّىَ سَربَهُ ؟ اَلا عَبْدٌ مُؤمِنٌ مَظلومٌ يَساَ لُنى اَن آخُذَ لَهُ بِظُلامَتِهِقَبلَ طُلوعِ الفَجرِ فَاَ نْتَصِرَ لَهُ وَ آخُذَ لَهُ بِظُلامَتِهِ ؟ قالَ عليه السلام : فَلا يَزالُ يُنادى بِهذا حَتّىيَطلُعَ الفَجرُ ؛

امام باقر عليه السلام:
خداوند متعال ، هر شبِ جمعه ، از آغاز شب تا پايان آن ، از فراز عرش خويش ندامى دهد : «آيا بنده مؤمنى نيست كه تا پيش از سپيده دَم ، مرا براى آخرت و دنيايش بخواند و من ، پاسخش دهم؟
آيا بنده مؤمنى نيست كه تا پيش از سپيده دَم از گناهانشبه درگاه من ، توبه كند و من هم به سوى او بازگردم [و توبه اش را بپذيرم]
آيا بنده مؤمنىنيست كه من روزى اش را بر او تنگ كرده باشم و او تا پيش از سپيده دَم ، افزايش درروزى اش را از من بخواهد و من بر روزى او بيفزايم و به آن گشايش دهم؟
آيا بنده مؤمنِ زندانى و غم زده اى نيست كه از من بخواهد از زندان آزاد و رهايش كنم؟
آيا بنده مؤمنِ ستم ديده اى نيست كه تا پيش از سپيده دَم از من بخواهد كه دادش را بستانم و من انتقام او را بگيرم و داد وى بستانم؟»
و تا سپيده دَم ، به اين ندا ادامه مى دهد.

تهذيب الأحكام ، ج ۳، ص ۵، ح ۱۱

منابع (ادامه ...):

https://t.me/fazylatha

**************

 

بخش فیلم

*****

التماس دعا

موضوع : ائمه اطهار (علیهم السلام),ظهور امام زمان(عج),
برچسب ها : پيامبر صلي الله عليه و آله,امام باقر عليه السلام,خداوند متعال,شبِ جمعه,جمعه,آغاز شب,شب,عرش,ندا,آخرت,دنيا,پاسخ,سپيده دَم,گناهان,توبه,روزى,گشايش,زندانى,غم زده,آزاد,رها,ستم ديده,ستم,انتقام,تهذيب الأحكام,روز جمعه,سرور روزها,حاجت,حاجت هاى بزرگ,آتش,دعا,رنج و اندوه,آزاد,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در يکشنبه 12 بهمن 1399ساعت 12:05 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 154 | |

درهای سؤال را از آنچه که مطلوب شما نیست ببندید زیرا ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

*************

امام زمان علیه السلام فرمود:

فَأَغْلِقُوا أَبْوابَ السُّؤالِ عَمّا لا یعْنیکمْ

درهای سؤال را از آنچه که مطلوب شما نیست ببندید. [زیرا سؤالات بیجا انسان از رسیدن به هدف باز می دارد.]

بحار الانوار، ج ۵۲

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

شیخ ما مرحوم علامه انصاری در جواب کسی که از او پرسید: آیا نماز شب افضل است یا مطالعه و تحصیل علم؟ جواب داد: آیا تو قلیان می کشی گفته بلی شیخ گفت به جای دو بار قلیان کشیدن، نماز شب را بخوان، این جواب متین و محکمی است که در آن به فساد این خیال هم اشاره شده، گویا شیخ گفته است که اگر تو این همه مراقب احوال و اخلاص در اعمالت هستی، به گونه ای که برایت تشخیص این مطلب که نماز شب افضل است یا مطالعه و تحصیل علم، چگونه اوقات را به کشیدن قلیان که اقوال در باب آن مختلف است که آیا حرام ویا مکروه ویا مباح است، می گذرانی؟ و چگونه بین دو عمل که هر دو مستحب است به بهانه کمی وقت یکی رامی خواهی انتخاب کنی، و حال این که در جای دیگر وقت خود را به کاری که حرام یا مکروه و یا لااقل مباح است صرف می کنی.

اسرار الصلاه مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بدترین اقسام عُجب ، عجب به رای و تدبیری است که از او ظاهر شود و در نزد ارباب عقل و هوش، خطا باشد ولی در نظر صاحبش از راه ((جهل مرکب)) صواب و درست نماید. و گمراهی و ضلالت حمیع اهل بدعت و ضلال، و طوایفی که مذاهب فاسده و آرا باطله را اختیار کرده اند به این سبب است.و اصرار و پایدار ایشان براین رای و مذهب به جهت عجبی است که به آن دارند. وبه این جهت به مذهب خود افتخار می نمایند. وبه این جهت امم بسیار وطوایف بی شمار هلاک شدند، چون آرا مختلفه پیدا کردند وهریک به رای خود معجب بودند. و پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم خبر داده است که (( این نوع عجب غالب خواهد شد بر اهل آخر الزمان از این امت)).

معراج السعاده ص ۲۳۶

منبع (ادامه ...):

https://t.me/fazylatha

**************

 

بخش فیلم

*****

التماس دعا

موضوع : ائمه اطهار (علیهم السلام),ظهور امام زمان(عج),
برچسب ها : پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم,امام زمان علیه السلام,سؤال,مطلوب,سؤالات بیجا,رسیدن به هدف,نماز شب,علامه انصاری,مطالعه,تحصیل علم,جواب متین,فساد,اخلاص,حرام,مکروه,مستحب,مباح,اسرار الصلاه,میرزا جواد ملکی تبریزی,عُجب,عقل و هوش,عقل,هوش,خطا,گمراهی,ضلالت,بدعت,ضلال,طوایف,هلاک,عجب,جهل مرکب,آخر الزمان ,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در يکشنبه 12 بهمن 1399ساعت 12:39 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 148 | |

همانا ولايت ما اهل بيت براي شيعيان و دوستانمان ... | هر یک از شما باید به آنچه که او را ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

*************

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

 امام هادی علیه السلام فرمود :
إنَّ لِشيعَتِنا بِوِلايَتِنا لَعِصْمَةٌ، لَوْ سَلَكُوا بِها فِي لُجَّةِ الْبِحارِ الْغامِرَةِ.
همانا ولايت ما اهل بيت براي شيعيان و دوستانمان پناهگاه أمني مي باشد كه چنانچه در همه امور به آن تمسّك جويند، بر تمام مشكلات (مادّي و معنوي) فايق آيند.
بحارالأنوار، ج ۵۰، ص ۲۱۵

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام موسی کاظم علیه السلام فرمود:
‏ إِنَّ الدُّعَاءَ یَرُدُّ مَا قَدْ قُدِّرَ وَ مَا لَمْ‏ یُقَدَّرْ قُلْتُ وَ مَا قَدْ قُدِّرَ عَرَفْتُهُ فَمَا لَمْ‏ یُقَدَّرْ قَالَ حَتَّی لَا یَکُونَ.
دعا تقدیر آسمانی را خنثی می‏‌ کند: چه مقدر باشد و چه مقدر نباشد. گفتم: فرمان مقدر را خنثی می‌‏کند، می‌‏ فهمم، اما فرمان نامقدر را چگونه خنثی می‌‏ کند؟ امام فرمود: از تقدیر آن مانع می‏‌ شود.
الکافی، ج ‏۲، ص ۴۶۹

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام حسین علیه السلام فرمود:
مَن عَبَدَ اللّهَ حَقَّ عِبادَتِهِ آتاهُ اللّه ُفَوقَ أمانِيِّهِ و كِفايَتِهِ؛
هر كه خدا را آن گونه كه سزاوار او است، بندگى كند، خداوند بيش از آرزوها و كفايتش به او عطا كند.
بحارالأنوار، ج۷۱، ص ۱۸۳

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

(( از امیرالمومنین علیه السلام از معنای سجده اول نماز ، سوال شد؛ حضرت فرمود: تاویل آن ، این است که : بارالها! تو مارا از این خاک آفریدی ، وچون سر از سجده اول برداری ، تاویلش این است که ما را از این خاک خارج ساختی وسجده دوم ، یعنی دوباره ما را به این خاک بر می گردانی .وچون سر از سجده دوم برداری؛ یعنی دوباره از این خاک ما را خارج خواهی نمود.))
اسرار الصلاه مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود:
نِعْمَ زَادُ الْمَعَادِ الْإِحْسَانُ إِلَی الْعِبَادِ
احسان و کمک به بندگان خدا، زاد و توشة مناسبی برای جهان پس از مرگ است.
عیون الحکم و المواعظ، ص ۴۹۴

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام صادق علیه السلام فرمود:
اذَا دَخَلَ الْمُؤْمِنُ قَبْرَهُ کانَتِ الصَّلَاةُ عَنْ یمِینِهِ وَ الزَّکاةُ عَنْ یسَارِهِ وَ الْبِرُّ مُطِلٌّ عَلَیهِ قَالَ وَ یتَنَحَّی الصَّبْرُ نَاحِیةً فَإِذَا دَخَلَ عَلَیهِ الْمَلَکانِ اللَّذَانِ یلِیانِ مُسَالَتَهُ قَالَ الصَّبْرُ لِلصَّلَاةِ وَ الزَّکاةِ دُونَکمَا صَاحِبَکمْ فَإِنْ عَجَزْتُمْ عَنْهُ فَأَنَا دُونَه.
هنگامی که مؤمن وارد قبرش می شود، نماز در سمت راست او و زکات در جانب چپ او و اعمال نیک در بالای او قرار می گیرند و روزه در گوشه ای می ایستد و هنگامی که دو فرشته سؤال کننده نزد مؤمن می آیند، روزه به نماز و زکات می گوید از رفیق خود دفاع کنید و اگر نتوانستید من دفاع می کنم.
مستدرک الوسائل، ج۳، ص۹۰

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام صادق علیه السلام فرمود:
قُوَّةٌ فِی دِینٍ وَ حَزْمٌ فِی لِینٍ.
[مؤمن] در دین قوی است و در عین نرمی، دوراندیش است.
شیخ صدوق، صفات الشیعه، ص۳۵

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام سجاد علیه السلام فرمود:
إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَی ذِکرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِی ذَلِک الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِینَ بَینَ یدَی رَسُولِ اللَّهِ ص بِالسَّیفِ أُولَئِک الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِیعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَی دِینِ اللَّهِ سِرّاً وَ جَهْراً وَ قَالَ ع انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَج.
ابی حمزه ثمالی از ابو خالد کابلی روایت می کند که امام زین العابدین علیه السّلام فرمودند: غیبت بوسیله دوازدهمین از جانشینان رسول خدا و امامان بعد از او ممتد می شود. ای ابو خالد مردم زمان او که معتقد به امامت وی می باشند و منتظر ظهور او هستند، از مردم تمام زمان ها بهترند، زیرا خداوند عقل و فهمی به آنها داده که غیبت در نزد آنها حکم مشاهده را دارد! خداوند آنها را در آن زمان مثل کسانی می داند که با شمشیر در پیش روی پیغمبر -علیه دشمنان دین- پیکار کرده اند، آنها مخلصان حقیقی و شیعیان راستگوی ما هستند که مردم را به طور آشکار و نهان بدین خدا می خوانند. و فرمود: انتظار فرج بزرگ ترین فرج است.
بحارالأنوار، ج ۵۲

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

درخواست امام حسین علیه السلام در دعای عرفه

اَللّهُمَّ اجْعَلْنی اَخْشاکَ کَانّی اَراکَ وَ اَسْعِدْنی بِتَقویکَ وَ لا تُشْقِنی بِمَعْصِیَتِکَ.
خدایا! چنانم کن که از تو بترسم گویا که تو را می بینم، و با پرهیزگاری مرا خوشبخت گردان، و به نافرمانی ات بدبختم مکن.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام زمان علیه السلام فرمود:
فَلْیعْمَلْ کلُّ امْرِء مِنْکمْ بِما یقَرَّبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنا، وَلْیتَجَنَّبْ ما یدْنیهِ مِنْ کراهِیتِنا وَ سَخَطِنا.
هر یک از شما باید به آنچه که او را به دوستی ما نزدیک می سازد، عمل کند و از آنچه که خوشایند ما نبوده و خشم ما در آن است، دوری گزیند.
بحارالانوار

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

منبع (ادامه ...):

https://t.me/fazylatha

**************

 

بخش فیلم

*****

التماس دعا

موضوع : ائمه اطهار (علیهم السلام),ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,
برچسب ها : امام هادی علیه السلام,ولايت,اهل بيت,شيعيان,امام موسی کاظم علیه السلام,دعا,امام حسین علیه السلام,بندگى,امیرالمومنین علیه السلام,سجده,نماز,احسان,امام صادق علیه السلام,قبر,قوی,امام سجاد علیه السلام,انتظار فرج,خوشبخت,امام زمان علیه السلام,دوستی,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در دوشنبه 13 بهمن 1399ساعت 12:49 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 141 | |

مردم لمس کنند که برای خدمت آمدید ... | آنگاه که فتنه‌‏ها روی آورند ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

**************

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

مردم لمس کنند که برای خدمت آمدید

در عمل این طور باشد که مردم ببینند که این استانداری که آمده است در اینجا، آمده است خدمت کند به مردم، خوب، وقتی مردم ببینند که کسی مشغول به خدمت است دیگر دعوا ندارند با او. دعوا آن جا پیدا می‌شود که ببینند آمده است که مردم را داغ کند. آمده است قدرت خودش را تثبیت کند.

امام خمینی(ره) | ۱۵ آذر ۱۳۵۹

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امیرالمومنین امام علی علیه‌السلام:

آنگاه که فتنه‌‏ها روی آورند، حقّ و باطل درهم آمیزند و شبهه و سردرگمی ایجاد کنند، و هنگامی که پشت کردند، شناخته شوند. فتنه‌‎ها چون بادها در گردشند، گاهی به شهری رسند و آنجا را مورد تاخت و تاز قرار دهند و زمانی به شهر دیگر هجوم آورند.
بهوش باشید که خطرناک ترینِ فتنه‏‌ها از نظر من فتنه بنی امیّه است که فتنه‏‌ای کور و تاریک، و بلای آن همه‏‌گیر است. ولی گروهی خاص قربانیان آن خواهند شد.
آری، آن که نیک بنگرد و حقیقت را دریابد، بپا خیزد و به رنج و بلا افتد، و آن که چشم و گوش بسته بماند و تسلیم امواج باطل گردد، سر در آخور کند و زنده بماند.....


الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

منبع (...):

https://t.me/fazylatha

**************

 

بخش فیلم

*****

التماس دعا

موضوع : ائمه اطهار (علیهم السلام),ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,
برچسب ها : امیرالمومنین امام علی علیه‌السلام,فتنه,حق,باطل,رنج,بلا,شبهه,سردرگمی,امام خمینی (ره),مردم,لمس,خدمت,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در پنجشنبه 16 بهمن 1399ساعت 19:21 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 123 | |

نگرانی پیامبر درباره امتش ... | خوشا آنان که پاسی از شب را به عبادت می گذرانند؛ آنان ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

**************

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

نگرانی پیامبر درباره امتش

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
إنَّ أخوف ما أخافُ علي اُمتي كُلُّ منافقٍ عليمِ اللِّسانِ.
وحشتناک ترین چیزی که بر امتم می ترسم، منافق زبان باز است.
کنزالعمال(منتخب میزان الحکمه ۳۴۵).

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
خَيرُ الكسبِ كَسبُ يَدَيِ العاملِ اِذا نَصَحَ.
بهترین درامد، درآمد کارگری است که در کارش صداقت داشته باشد.
جامع الأحادیث ٧٦(منتخب میزان الحکمه ۵۵۳۰)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود:
البُكاءُ مِنْ خشيةِ الله يُنيرُالقَلبَ ، ويَعصِمُ مِن مُعاوَدَةِ الذَّنبِ.
گریستن از ترس خدا دل را نورانی می کند واز خو گرفتن به گناه مصون می دارد.
غررالحکم ۲۰۱۶(منتخب میزان الحکمه ۸۴۰)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود:
اِنَّ الحقَّ لا يُعرَفُ الرِّجالِ ، اعرِفِ الحقَّ تَعرِفْ أهلَهُ.
حق به شخصیتها شناخته نمی شود؛ خود حق را بشناس تا پیروان آن را بشناسی.
مجمع البیان ۲۱۱/۱(منتخب میزان الحکمه ۱۶۶۶)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود:
كَثرةُ الكذبِ تُفسدُ الدِّينَ و تُعظِمُ الوِزرَ.
دروغگویی زیاد، دین را تباه و گناه را بزرگ می گرداند.
غررالحکم(منتخب میزان الحکمه ۵۴۶۷)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام حسین علیه السلام فرمود:
مَن کَفلَ لَنا یَتیما قَطَعَتهُ عَنّا مَحَبَّتُنا باستِتارِنا، فَواساهُ مِن عُلومِنا الّتی سَقَطَت إلَیهِ حتّی أرشَدَهُ و هَداهُ، قالَ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ: أیُّها العَبدُ الکَریمُ المُواسِی، أنا أولی بِالکَرَمِ مِنکَ، اِجعَلوا لَهُ یا مَلائکتی فی الجِنانِ بِعَدَدِ کُلِّ حَرفٍ عَلَّمَهُ ألفَ ألفِ قَصرٍ، و ضُمُّوا إلَیها ما یَلیقُ بِها مِن سائرِ النِّعَمِ.
هر کس یتیمی از ما را که به سببِ در خفا و استتار بودن ما، به ما دسترسی ندارد سرپرستی کند و از علوم ما که نصیب او شده است در اختیار وی بگذارد و او را راهنمایی و هدایت کند، خداوند عزّ و جلّ فرماید: ای بنده کریم و غم خوار! من به کرم و بخشندگی از تو سزاوارترم. ای فرشتگان من! به تعداد هر حرفی که به او آموخته است، هزار هزار قصر در بهشت ها برایش بسازید و از دیگر نعمت هایی که در خور این قصرهاست به آنها اضافه کنید.
بحارالانوارج۵

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

حضرت عیسی علیه السلام فرمود:
طُوبی لِلَّذینَ یتهَجَّدونَ مِن اللَّیلِ، اُولئک الّذینَ یرِثونَ النُّورَ الدّائِمَ.
خوشا آنان که پاسی از شب را به عبادت می گذرانند؛ آنان کسانی اند که نوری ماندگار به ارث می برند.
تحف العقول ص ۵۱۰

منبع (...):

https://t.me/fazylatha

**************

 

بخش فیلم

*****

التماس دعا

موضوع : قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),ظهور امام زمان(عج),
برچسب ها : پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله,وحشتناک,منافق زبان باز,منافق,رسول خدا صلی الله علیه و آله,کارگر,صداقت,امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام,گریستن,ترس از خدا,نورانی,دل,گناه,غررالحکم,حق,دروغگویی,دین,,تباه,گناه,بزرگ,امام حسین علیه السلام,یتیم,علوم,بهشت,حضرت عیسی علیه السلام,پاسی از شب,عبادت,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در شنبه 18 بهمن 1399ساعت 1:56 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 139 | |

راز اینکه چرا تهجد وشب زنده داری و دعا از اسباب تحصیل علم است آن است که ...

اما راز اینکه چرا تهجد وشب زنده داری و دعا از اسباب تحصیل علم است آن است که علم به کثرت و تعلم و مطالعه نیست بلکه نوری است که خدا در دل هر یک از بندگان خود که بخواهد می افکند. وشب زنده داری ومناجات در دل شب دل را نورانی می گرداند وباعث ثبات نور در دل مومن می شود.

اسرار الصلاه مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی

استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم


منبع (...):
https://t.me/fazylatha
وبلاگ:
http://qaem14.blog.ir/
 

موضوع : ائمه اطهار (علیهم السلام),
برچسب ها : تهجد و شب زنده داری,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در دوشنبه 27 بهمن 1399ساعت 2:11 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 77 | |

سوره حمد اساس قرآن ... | نماز شب ... | اگر مردمان هر یک به وادی و درّه ای روند، من در وادی آن مردی ق

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

**************

بنا به روایت جابربن عبداللّه انصاری از رسول اکرم صلی الله علیه و آله:این سوره بهترین سوره های قرآن است.و به نقل ابن عباس؛سوره ی حمد اساس قرآن است.در حدیث نیز آمده است:اگر هفتاد مرتبه این سوره را بر مرده خواندید و زنده شد،تعجّب نکنید[بحار،ج 92،ص 257]

منبع (ادامه ...):

http://quran.anhar.ir/tafsir-7875.htm

**************

امام صادق علیه السّلام فرمودند:

استغفرالله ربى و اتوب الیه فى الوتر سبعین مرة تنصب یدیک الیسرى ، و تعد بالیمنى الاستغفار؛

در قنوت نماز وتر، هفتاد بار استغفار، بگویید براى اینکار دست چپ را مقابل صورت قرار دهید و با دست راست استغفار را بشمارید.

نماز وتر چیست؟
نماز وتر از نمازهای پرفضیلت است که در نماز شب خوانده می‌شود. برای آگاهی بیشتر در ادامه مطلب می‌گوییم نماز وتر چند رکعت دارد و چگونه خوانده می‌شود. با ما همراه باشید.

نماز چگونه خوانده می شود؟
نماز شب از 11 رکعت تشکیل شده است که یک رکعت آخر آن نماز وَتر نامیده می‌شود. نماز وتر در کنار نماز شفع بهترین قسمت از نماز شب می‌باشد و از لحاظ فضیلت، نماز وتر حتی برتر از نماز شفع دانسته می‌شود.

طریقه خواندن نماز وتر
نماز وتر مستحبی است و بخشی از نماز شب به حساب می‌آید که در نیمه شب و پیش از طلوع خورشید خوانده می‌شود. طریقه خواندن نماز وتر به شرح زیر است:
1. برای خواندن نماز وتر ابتدا نیت کنید: یک رکعت نماز وتر می‌خوانم قُربة اِلی الله
2. در نماز وتر یک مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره توحید، یک مرتبه سوره فلق و یک مرتبه سوره ناس به همین ترتیب خوانده می‌شود.
3. سپس به قنوت رفته و پس از خواندن ذکرهای مخصوص به تعداد مشخص، حاجت بیان می‌شود.
4. در پایان نماز نیز تشهد و سلام خوانده می‌شود.

حکم نماز وتر چیست؟
در مورد حکم نماز وتر که واجب است یا نه اختلاف نظر وجود دارد. در بین اهل تسنن نماز وتر از نظر امام ابوجنیفه واجب تلقی می‌شود و از نظر دو شاگرد او به نام های امام ابویوسف و امام محمد و جمهور ائمه، سنت موکده به حساب می‌آید. امام ابوحنیفه این نماز را واجب می‌داند زیرا در حدیث به خواندن آن امر شده و امر به معنای واجب بودن عمل است. عَنْ أَبِی سَعِیدٍ أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ أَوْتِرُوا قَبْلَ أَنْ تُصْبِحُوا.

از ابی سعید رضی الله عنه نیز نقل شده است که پیغمبر (ص) فرمودند: نماز وتر را قبل از طلوع صبح بخوانید.
و دلیل جمهور ائمه برای واجب بودن نماز وتر: از ابوهریره نقل شده است که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: إن الله وتر، یحب الوتر متفق علیه. خداوند وتر (تنها) است و وتر را دوست دارد.

بحارالانوار، ج 87، ص 287.

منبع (ادامه ...):

https://rasekhoon.net/hadith/show/570469/%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D9%86%D9%88%D8%AA-%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2-%D9%88%D8%AA%D8%B1-%D9%87%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%BA%D9%81%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%89-%D8%A7%DB%8C%D9%86%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%DA%86%D9%BE-%D8%B1%D8%A7-%D9%85%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84-%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B1

پیروی از عابد خالص
امام هادى علیه السلام فرمودند:
لو سَلَک النّاسُ وادِیا و شِعْبا لسَلَکتُ وادی رجُلٍ عَبَدَ اللّهَ وحْدَهُ خالِصا.

اگر مردمان هر یک به وادی و درّه ای روند، من در وادی آن مردی قدم می گذارم که خدای یگانه را مخلصانه عبادت می کند.
تنبیه الخواطر: ۲ / ۱۰۹.

حضرت آیت الله امام خامنه ای: ایرانی‌ها به خودشان افتخار کنند که مردی از میان آنها از یک روستای دورافتاده برمیخیزد، تلاش و خودسازی میکند، به چهره‌ی درخشان و قهرمان امّت اسلامی تبدیل میشود. 99/9/26

حضرت آیت الله امام خامنه ای: او نمونه‌ی برجسته‌ای از تربیت‌شدگان اسلام و مکتب امام خمینی بود. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: پایه‌گذاری امثال قاسم سلیمانی‌ها در دوران دفاع مقدّس گذاشته شد. 99/6/31

حضرت آیت الله امام خامنه ای: شهید سلیمانی قهرمان ملّت ایران است، به خاطر اینکه ملّت ایران داشته‌های فرهنگی و معنوی و انقلابی و ارزشهای خودش را در او متبلور و مجسّم دید. 99/9/26

حضرت آیت الله امام خامنه ای: دارای شجاعت و روحیه‌ی مقاومت بود؛ شجاعت و مقاومت جزو خصلتهای ایرانی است. 99/9/26

حضرت آیت الله امام خامنه ای: این مسئله‌ی بروز یک جریانِ بظاهر مذهبیِ متمایل به یکی از فرقه‌ها و علیه‌ مقاومت را ایشان مدّتها قبل پیش‌بینی کرد. بعد از مدّتی داعش به وجود آمد. آدم بادرایت و باهوشی بود. 99/9/26

حضرت آیت الله امام خامنه ای: روحیه‌ی فداکاری و نوع‌دوستی داشت، یعنی برایش این ملّت و آن ملّت و مانند اینها مطرح نبود؛ نوع‌دوست بود، واقعاً حالت فداکاری برای همه داشت. 99/9/26

حضرت آیت الله امام خامنه ای: شهید سلیمانی اهل معنویّت و اخلاص و آخرت‌جویی بود و اهل تظاهر نبود. 99/9/26

حضرت آیت الله امام خامنه ای: آن مردی که میرود جلوی دشمن و واهمه نمیکند و در همه‌ی میدانها نه خستگی میفهمد، نه سرما میفهمد، نه گرما میفهمد، این اگر چنانچه در درون خودش در آن جهاد اکبر پیروز نشده بود، این جور نمیتوانست جلوی دشمن برود. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: حاج قاسم صد بار در معرض شهادت قرار گرفته بود؛ این بار اوّل نبود، ولی در راه خدا و انجام وظیفه و جهاد فی‌سبیل‌الله از هیچ چیز پروا نداشت؛ نه از دشمن پروا داشت، نه از حرف این و آن پروا داشت، نه از تحمّل زحمت پروا داشت. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: این شهید عزیزِ ما هم دل و جگر داشت به دهان خطر میرفت و ابا نداشت؛ هم با تدبیر بود؛ منطق داشت برای کارهایش. این شجاعت و تدبیرِ توأمان، فقط در میدان نظامی هم نبود، در میدان سیاست هم همین جور بود. 98/10/18

حضرت آیت الله امام خامنه ای: شهید سلیمانی یک فرمانده جنگاورِ مسلّط بر عرصه‌ی نظامی بود، در عین حال بشدّت مراقب حدود شرعی بود. 98/10/18

حضرت آیت الله امام خامنه ای: مراقب بود که به کسی تعدّی و ظلم نشود. به دهان خطر میرفت امّا جان دیگران را تا میتوانست حفظ میکرد. 98/10/18

حضرت آیت الله امام خامنه ای: در مسائل داخل کشور اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ ذوب در انقلاب بود. پایبند به خطّ مبارک و نورانیِ امام راحل (رضوان الله علیه) بود. 98/10/18

حضرت آیت الله امام خامنه ای: به کمک ملّتهای منطقه یا با کمکهایی که به ملّتهای منطقه کرد، توانست همه‌ی نقشه‌های نامشروع آمریکا در منطقه‌ی غرب آسیا را خنثی کند. 98/10/18

حضرت آیت الله امام خامنه ای: شخصیّت‌های ایمانی وقتی که ایمان را با عمل صالح همراه کنند، وقتی حرکت جهادی بکنند، محصولش میشود شخصیّتی مثل شهید سلیمانی که حتّی دشمنانش او را تحسین میکنند! 98/11/16

حضرت آیت الله امام خامنه ای: آمریکایی‌ها کسی را که سرشناس‌ترین و قوی‌ترین فرمانده‌ مبارزه‌ی با تروریسم بود ترور کردند! 98/10/27

حضرت آیت الله امام خامنه ای: درمیدان روبه‌روی جنگ با او مواجه نشدند، دولت آمریکا دزدانه و بزدلانه او را ترور کرد؛ این کار مایه‌ی روسیاهی آمریکا شد! 98/10/27

حضرت آیت الله امام خامنه ای: ما شهید زیاد داریم امّا شهیدی که به دست خبیث‌ترین انسانهای عالم یعنی خود آمریکایی‌ها به شهادت برسدچنین شهیدی غیر از حاج قاسم من کس دیگری را یادم نمی‌آید. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: جهادش جهاد بزرگی بود، خدای متعال شهادت او را هم شهادت بزرگی قرار داد. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: او همه‌ی عمر خود را به جهاد در راه خدا گذرانید. شهادت پاداش تلاش بی‌وقفه‌ی او در همه‌ی این سالیان بود. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: شهید سلیمانی با حرکات خود و بالاخره با شهادت خود اسم رمز برانگیختگی و بسیج مقاومت در دنیای اسلام شد. 99/9/26

حضرت آیت الله امام خامنه ای: شهید سلیمانی نرم‌افزارِ مقاومت و الگوی مبارزه را به ملّتها تعلیم کرد. 99/9/26

حضرت آیت الله امام خامنه ای: امپراتوری خبری صهیونیسم در همه‌ی دنیا سعی کردند سردار بزرگوار عزیز ما را متّهم کنند به تروریست؛ خدای متعال صفحه را درست بعکس آنچه که آنها میخواستند ترتیب داد. 27/10/98

حضرت آیت الله امام خامنه ای: با رفتن او به حول و قوّه‌ی الهی کار او و راه او متوقّف و بسته نخواهد شد. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: این شهادت بزرگ یکی از آیات قدرت الهی است. 98/10/27

حضرت آیت الله امام خامنه ای: حادثه‌ی یوم‌الله تشییع جنازه‌ی شهید و حادثه‌ی یوم‌الله در هم کوبیدن پایگاه آمریکایی از ذهن این مردم نخواهد رفت و روزبه‌روز ان‌شاءالله زنده‌تر خواهد شد. 98/10/27

حضرت آیت الله امام خامنه ای: روزی که ده‌ها میلیون در ایران، و صدها هزار در عراق و بعضی کشورهای دیگر به پاس خونِ فرمانده سپاه قدس به خیابانها آمدند و بزرگ‌ترین بدرقه‌ی جهان را شکل دادند، یکی از ایّام‌الله است. 98/10/27

حضرت آیت الله امام خامنه ای: مردم قدر سردار شهید قاسم سلیمانی را دانستند و این ناشی از اخلاص است. یک اخلاص بزرگی در آن مرد وجود داشت. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: قیامتی به پا کرد. معنویّت او، شهادت او را این ‌جور برجسته کرد ... شهادت او، زنده بودن انقلاب در کشور ما را به رخ همه‌ی دنیا کشید. 98/10/18

حضرت آیت الله امام خامنه ای: شهید سلیمانی به هر دو حُسنیین رسید؛ هم پیروز شد هم به شهادت رسید؛ یعنی خدای متعال کِلتَا الحُسنَیَین را به این شهید عزیز داد. 98/11/29

حضرت آیت الله امام خامنه ای: قاتل سلیمانی و آمر به قتل سلیمانی باید انتقامشان را پس بدهند ... شهید سلیمانی، هم در زمان زنده بودنش استکبار را شکست داد، هم با شهادتش شکست داد. 99/9/26

حضرت آیت الله امام خامنه ای: بنده قلباً و زباناً او را تحسین میکردم امّا امروز در مقابل آنچه او سرمنشأ آن شد و برای کشور بلکه برای منطقه به وجود آورد، در مقابل او من تعظیم میکنم. 98/10/18

حضرت آیت الله امام خامنه ای: حاج قاسم از آنهایی است که شفاعت میکند ... اردیبهشت 1384

حضرت آیت الله امام خامنه ای: فقدان سردار فداکار و عزیز ما تلخ است ولی ادامه‌ی مبارزه و دست یافتن به پیروزی نهایی کام قاتلان و جنایتکاران را تلخ‌تر خواهد کرد. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: خوشا به‌حال حاج قاسم که به آرزویش رسید، او شوق شهادت داشت و برای آن اشک می‌ریخت و داغدار رفقای شهیدش بود. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: سردار شهید عزیز را با چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسه‌ی درس‌آموز نگاه کنیم. 98/10/27

من یاد شهید سلیمانی عزیزمان را هرگز فراموش نمیکنم. 99/9/26

منبع (تصویر)

شهدای کربلا

عبدالله بن حسن بن علی

مسلم بن عوسجه اسدی

حَبیب بن مُظاهِر اَسَدی

وهب بن عبدالله بن حباب کلبی

استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
 

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,
برچسب ها : سوره حمد,اساس,قرآن,نماز شب,اگر,مردمان,هر یک,وادی,دره,من,مردی,قدم,خدای یگانه,مخلصانه,عبادت,خوشا به‌ حال,حاج قاسم,به آرزویش رسید,آرزو,یا رهرا سلام الله علیها,ظهور,امام خامنه ای,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در يکشنبه 28 اسفند 1401ساعت 23:56 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 54 | |

تفسیر قرآن کریم ... | خداوندا؛ بر من منّت بگذار با ... | جهیزیه‌ی کم سرشکستگی نیست ... | شهید ...: ش

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

یا زهراء سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

منبع (ادامه ...)

اعمال و وظايف شب هاى قدر

تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۷ - تفسیر نور:

«وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعِیلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ» و (به یاد آور) هنگامی‌که ابراهیم، پایه‌های خانه (کعبه) را با اسماعیل بالا می‌برد (و می‏‌گفتند:) پروردگارا از ما بپذیر، همانا تو شنوا و دانایی.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۷:

از آیات و روایات متعدّد استفاده می‌شود که خانۀ کعبه، از زمان حضرت آدم بوده و حضرت ابراهیم علیه‌السّلام آن را تجدید بنا نموده است.

چنان‌که آن حضرت در موقع اسکان همسر و فرزندش در سرزمین مکّه می‌گوید: «رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ» «ابراهیم، ۳۷» خداوندا بعضی از خاندانم را در این سرزمین خشک و بدون زراعت، در کنار خانه تو سکونت دادم.

بنابراین در زمان شیرخوارگی حضرت اسماعیل علیه‌السّلام نیز اثری از کعبه وجود داشته است.

در سورۀ آل عمران «آل عمران، ۹۶» نیز از کعبه به عنوان اوّلین خانۀ مردم یاد شده است.

در آیۀ مورد بحث نیز سخن از بالا بردن پایه‌های خانه به دست ابراهیم علیه‌السّلام است و این تعبیر می‌رساند که اساس خانۀ کعبه، قبلًا وجود داشته و ابراهیم و اسماعیل علیهماالسّلام آن را بالا برده‌اند.

حضرت علی علیه‌السّلام نیز در خطبه قاصعه «نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲» می‌فرماید: خداوند تمام مردم را از زمان حضرت آدم تا ابد، با همین کعبه و سنگ‌های آن آزمایش می‌نماید.

ابراهیم و اسماعیل علیهماالسّلام در کار مساوی نبودند. در حدیث می‌خوانیم: ابراهیم بنّایی می‌کرد و اسماعیل سنگ به دست پدر می‌داد.

شاید به سبب همین تفاوت، میان نام آن دو بزرگوار فاصله گذاشته است. «یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعِیلُ»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۷:

۱. بانیان کارهای نیک را فراموش نکنیم. «إِذْ یَرْفَعُ» «إِذْ» یعنی گذشته را یاد کن.

۲. در مسیر اهداف الهی، کار بنّایی و کارگری نیز عبادت است. لذا از خداوند قبولی آن را می‌خواهند. «یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ» «رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا»

۳. کار مهم نیست، قبول شدن آن اهمیّت دارد. حتّی اگر کعبه بسازیم، ولی مورد قبول خدا قرار نگیرد، ارزش ندارد. «رَبَّنا تَقَبَّلْ»

۴. کارهای خود را در برابر عظمت خداوند، قابل ذکر ندانیم. حضرت ابراهیم نامی از کار و بنّایی خود نبرد و فقط گفت: «رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا»

۵. در روایات آمده است: از شرایط استجابت و آداب دعا، ستایش خداوند است. ابراهیم علیه‌السّلام دعای خود را با ستایش پروردگار همراه ساخته است. «إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ»
تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۸ - تفسیر نور:

«رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ وَ أَرِنامَناسِکَنا وَ تُبْ عَلَیْنا إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ» (ابراهیم و اسماعیل همچنین گفتند:) پروردگارا! ما را تسلیم (فرمان) خود قرار ده و از نسل ما (نیز) امّتی که تسلیم تو باشند قرار ده و راه و روش پرستش را به ما نشان ده و توبۀ ما را بپذیر؛ که همانا تو، توبه‌پذیر مهربانی.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۸:

با آنکه حضرت ابراهیم و اسماعیل هر دو در اجرای فرمان ذبح، عالی‌ترین درجۀ تسلیم در برابر خدا را به نمایش گذاردند، امّا با این همه در این آیه از خداوند می‏‌خواهند که ما را تسلیم فرمان خودت قرار ده.

گویا از خداوند تسلیم بیشتر و یا تداوم روحیّۀ تسلیم را می‌خواهند. کسی که فقط تسلیم خدا باشد، نه تسلیم عموی بت‌تراش می‌شود و نه در برابر بت‌‏ها به زانو می‌افتد و نه از طاغوت‌ها پیروی می‌کند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۸:

۱. به کمالات امروز خود قانع نشوید، تکامل و تداوم آن را از خدا بخواهید. «رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ»

۲. توجّه به نسل و فرزندان، یک دورنگری عاقلانه و خداپسندانه است که حاکی از وسعت نظر و سوز و عشق درونی است و بارها در دعاهای حضرت ابراهیم آمده است. «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا»

۳. راه و روش بندگی را باید از خدا آموخت؛ وگرنه انسان گرفتار انواع خرافات و انحرافات می‌شود. «أَرِنا مَناسِکَنا»

۴. تا روح تسلیم نباشد، بیان احکام سودی نخواهد داشت. در اینجا ابراهیم علیه‌السّلام ابتدا از خداوند روح تسلیم تقاضا می‌کند، سپس راه و روش عبادت و بندگی را می‌خواهد. «وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ» «أَرِنا مَناسِکَنا»

۵. نیاز به توبه و بازگشت الطاف الهی، درهرحال و برای هر مقامی، ارزش است. «تُبْ عَلَیْنا»

در حدیث می‌خوانیم: رسول اکرم صلّی اللَّه علیه و آله هر روز، هفتاد مرتبه استغفار می‌نمود؛ با اینکه او معصوم بود و هیچ گناهی نداشت.

۶. یکی از آداب دعا، ستایش پروردگار است که در این آیه نیز به چشم می‌خورد. «التَّوَّابُ الرَّحِیمُ»
تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۹ - تفسیر نور:

«رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» پروردگارا! در میان آنان پیامبری از خودشان مبعوث کن تا آیات تو را بر آنها بخواند و آنان را کتاب و حکمت بیاموزد و (از مفاسد فکری، اخلاقی و عملی) پاکیزه‌شان نماید، همانا که تو خود توانا و حکیمی.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۹:


این آیه، دعایی دیگر از حضرت ابراهیم علیه‌السّلام را بازگو می‌کند که بیانگر عظمت فوق‌العاده روح، و ترسیم‌کنندۀ سوز و اخلاص درونی اوست؛ با آنکه خود در حال حیات و از پیامبران برجستۀ الهی است، برای نسل‌های آینده دعا می‌‌کند که پروردگارا! در میان مردم و ذریّۀ من، پیامبری از خودشان مبعوث کن.

از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله نقل شده است که فرمودند: «أنا دعوة ابی ابراهیم» من نتیجۀ اجابت دعای پدرم ابراهیم هستم که فرمود: «رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ» «تفسیر صافی و المیزان»

با آنکه در دعای ابراهیم علیه‌السّلام تعلیم بر تزکیه مقدّم شده است، امّا خداوند در اجابت این دعا، تزکیه را مقدّم داشته تا به ابراهیم هشدار دهد که تزکیه، با ارزش‌تر است و تعلیم در مرتبۀ بعدی است. «یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ» «جمعه، ۲»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۹:

۱. نیاز به رهبر آسمانی، از اساسی‏‌ترین نیازهای جامعۀ بشری است. اگر قرن‏‌ها قبل برای آن دعا می‌شود، نشان‌دهندۀ اهمیّت و ارزش و نقش آن است. «یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ» «وَ ابْعَثْ فِیهِمْ»

آری، بالا بردن دیوارهای کعبه بدون حضور رهبر معصوم و الهی، بت‌خانه‌ ای بیش از آب درنمی‌‏آید.

۲. هدف از بعثت پیامبران، تعلیم و تزکیه مردم بر اساس کتاب آسمانی است. «یَتْلُوا»«یُعَلِّمُهُمُ»«یُزَکِّیهِمْ»

۳. علم و دانش زمانی نتیجه می‏‌دهد که همراه با بینش و حکمت، و همراه با تزکیه و تقوی باشد. «یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُزَکِّیهِمْ»
تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۰ - تفسیر نور:

«وَ مَنْ یَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهِیمَ إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَ لَقَدِ اصْطَفَیْناهُ فِی الدُّنْیا وَ إِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ» کیست که از آیین ابراهیم روی بگرداند، مگر کسی‌که خود را (فریب داده و) بی‌خردی کند؟ و همانا ما او را در این جهان برگزیدیم و قطعاً او در جهان دیگر (نیز) از صالحان است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۰:

در آیات قبل، گوشه‌هایی از اهداف و شخصیّت حضرت ابراهیم بیان گردید.

این آیه با توجّه به تابناکی و پاکی چهرۀ ابراهیم و آیین او می‌پرسد، چه‌کسی جز افراد نادان و سفیه از ابراهیم و اهداف او اعراض می‌کند؟!

آیین او به‌قدری ارزش دارد که پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله مفتخر است که راه او راه ابراهیم است.

ابراهیم کسی است که در منطق، مخالف کافر را مبهوت می‌کند: «فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ» «بقره، ۲۵۸»

و در شجاعت یک تنه همۀ بت‌‏ها را می‏‌شکند: «فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً» «انبیاء، ۵۸»

قرآن او را حلیم معرّفی می‌‏نماید

در صبر و توکّل نیز نمونه و سرآمد است تا آنجا که درون آتش افکنده می‌‏شود بی‌آنکه واهمه‌ای داشته باشد.

در سخاوت گوسالۀ چاقی را برای مهمانان کباب می‌‏کند.

در تسلیم، کودک خود را در بیابان بی‌آب‌وگیاه مکه رها کرده و آن‌گاه که او به سن نوجوانی می‌رسد، به امر خداوند کارد بر گلوی او می‌گذارد.

آری، انسان تنها با فریب‌دادن خرد خویش می‌تواند از ادیان الهی گریزان باشد. «سَفِهَ نَفْسَهُ»

ابراهیم علیه‌السّلام در دعایی از خداوند خواست که: «أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ» «شعراء، ۸۳» خداوند دعای او را استجابت کرده و می‌‏فرماید: ابراهیم در آخرت از صالحان است.

کسی‌که راه ابراهیم را که برای نسل بشر، مرکز امن، رهبر معصوم، رزق فراوان، توفیق اسلام و تسلیم، قبول توبه و سعادت از خدا طلب می‌‏کند، رها کرده و به‌دنبال دیگران برود، سفیه و نادانی بیش نیست!!

در فرهنگ قرآن، به افرادی که حقایق را نادیده انگاشته و کفران نعمت کنند، سفیه گفته می‌شود.

چنان‌که به بنی‌اسرائیل به‌جهت بهانه‌های بی‌موردی که دربارۀ تغییر قبله می‌گرفتند، سفیه گفته شده است: «سَیَقُولُ السُّفَهاءُ»

در ذیل آیۀ «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ» نیز از امام علیه‌السّلام نقل شده است که فرمود: کسی‌که شراب بخورد، سفیه است. چنین شخصی به‌جای نوشیدنی‌های مفید و حلال، به سراغ آشامیدنی مضرّ و حرام می‌رود.

آری، کسانی که راه حقّ را رها نموده و بی‌‏راهه می‌روند، سفیه هستند و آن‌کس که در انتخاب رهبر و مکتب، قدم درست بردارد عاقل است.

در حدیث می‏‌خوانیم: عقل همان چیزی است که به‌وسیلۀ آن خدا عبادت شود وگرنه شیطنت است.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۰:

۱. سفیه کسی است که منطق، مکتب، رهبر و راه حق را نادیده گرفته و به‌دنبال هوس‌های خود یا دیگران رهسپار شود. «سَفِهَ نَفْسَهُ»

۲. دین‌داری، خردورزی، و اعراض از آن، دلیلِ بی‏‌خردی است. «مَنْ یَرْغَبُ» «سَفِهَ نَفْسَهُ»
تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۱ - تفسیر نور:

«إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِینَ» (به‌خاطر بیاورید) هنگامی را که پروردگار ابراهیم به او گفت: تسلیم شو. گفت: در برابر پروردگار جهانیان تسلیم شدم.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۱:

۱. مقامات و الطاف الهی، بدون دلیل به کسی واگذار نمی‌‏شود. اگر خداوند ابراهیم را برمی‌‏گزیند، به خاطر روحیّۀ تسلیم‌پذیری او در برابر خداست. «أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ»

۲. فلسفۀ تسلیم انسان در برابر خداوند آن است که او ربّ‌العالمین است. «أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِینَ»
تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۲ - تفسیر نور:

«وَ وَصَّی بِها إِبْراهِیمُ بَنِیهِ وَ یَعْقُوبُ یا بَنِیَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی‏ لَکُمُ الدِّینَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» و ابراهیم و یعقوب، فرزندان خود را به همان آیین سفارش نمودند (و گفتند:) فرزندان من! خداوند برای شما این دین (توحیدی) را برگزیده است. پس (تا پایان عمر بر آن باشید و) جز در حال تسلیم (و فرمان‌برداری) نمیرید.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۲:

۱. در فکر سلامت عقیده و ایمان نسل و فرزندان خود باشیم و در وصایای خود تنها به جنبه‏‌های مادّی اکتفاء نکنیم. «وَصَّی» «فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»

۲. راه حق، همان راه اسلام و تسلیم بودن در برابر خداوند است. انبیاء همین راه را سفارش می‌‏نمودند. «وَصَّی بِها إِبْراهِیمُ بَنِیهِ وَ یَعْقُوبُ»

۳. خداوند در میان همۀ راه‌ها، راه دین را برای ما برگزیده است. «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی‏ لَکُمُ الدِّینَ»

۴. حُسن عاقبت و مسلمان مردن مهم است. «فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» بسیار افرادی که اهل ایمان بودند، ولی مرتد و کافر شدند. «آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا» «نساء، ۱۳۷»

۵. گرچه زمان و مکان مردن به دست ما نیست، ولی می‌‏توانیم زمینۀ حسنِ عاقبت خود را از طریق عقیده و عمل درست و دعا و دوری از گناه و افراد فاسد، فراهم کنیم. «فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»
تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۳ - تفسیر نور:

«أَمْ کُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ لِبَنِیهِ ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِی قالُوا نَعْبُدُ إِلهَکَ وَ إِلهَ آبائِکَ إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ إِلهاً واحِداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» آیا شما (یهودیان) هنگامی‌که مرگ یعقوب فرا رسید، حاضر بودید؟! آن‌هنگام‌که به فرزندان خود گفت: پس از من چه می‌‏پرستید؟ گفتند: خدای تو و خدای پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، خداوند یکتا، و ما در برابر او تسلیم هستیم.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۳:

گروهی از یهود اعتقاد و ادّعا داشتند که یعقوب هنگام مرگ، فرزندان خود را به دینی که یهود، با تمام تحریفاتش به آن معتقد بودند، سفارش و توصیه کرده است و آنها بدین سبب به آئین خود پای بند هستند.

خداوند در ردّ این ادّعا و اعتقاد، آنان را مورد سؤال قرار می‌دهد که آیا شما در هنگام مرگ بر بالین یعقوب حاضر بوده‌اید که اینگونه می‌گویید؟

بلکه او از فرزندان خود اسلام و تسلیم در برابر خداوند را خواست، و فرزندان به او وعده دادند که عبادت و پرستش خدای یگانه و تسلیم بودن در برابر او را در پیش گیرند.

در قرآن از جد و عمو، به پدر «أب» تعبیر می‌‏کند. «آبائِکَ إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ» چون ابراهیم، جدّ فرزندان یعقوب و اسماعیل، عموی آنان بوده است.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۳:

۱. سخن باید بر اساس علم و آگاهی باشد. «أَمْ کُنْتُمْ شُهَداءَ»

۲. مرگ به سراغ همه می‌آید، حتّی پیامبران. «حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ»

۳. حسّاس‌‏ترین زمانِ زندگی، لحظۀ مرگ است و حسّاس‏‌ترین مسئله، موضوع دین و عقیده و حسّاس‌ترین مخاطب، نسل انسان است. «إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ لِبَنِیهِ ما تَعْبُدُونَ»

۴. موعظه در آستانۀ مرگ، آثار عمیقی دارد. «إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ»

۵. پدران باید نسبت به آیندۀ دینی فرزندان خویش، توجّه داشته باشند؛ حتّی فرزندان انبیاء در معرض خطر بی‌دینی هستند. «ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِی»

۶. همۀ انبیا، به عبادت و تسلیم در برابر خداوند سفارش می‌‏کردند. «إِلهاً واحِداً»

۷. فقط در برابر فرمان خداوند، تسلیم شویم. «لَهُ مُسْلِمُونَ»
تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۴ - تفسیر نور:

«تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما کَسَبَتْ وَ لَکُمْ ما کَسَبْتُمْ وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ» آنها امّتی بودند که درگذشتند، دستاورد آنها مربوط به خودشان و دستاورد شما نیز مربوط به خودتان است و شما از آنچه آنان انجام داده‌‏اند، بازخواست نخواهید شد.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۴:

یکی از اشتباهات بنی‌اسرائیل این بود که به نیاکان و پیشینیان خویش، بسیار مباهات و افتخار می‌کردند و گمان‌شان این بود که اگر خودشان آلوده باشند، به خاطر کمالات گذشتگان‌شان، مورد عفو قرار خواهند گرفت.

این آیه به آنان هشدار می‌دهد که شما مسئول اعمال خویش هستید، همچنان‌که آنان مسئول کرده‌های خویش هستند.

در کتاب غرر الحکم از حضرت علی علیه‌السّلام آمده است: «الشرف بالهمم العالیة لا بالرمم البالیة» شرافت و بزرگی به همّت‌‏های عالی و بلند است، نه به استخوان‌های پوسیدۀ نیاکان و گذشتگان.

در تاریخ می‌بینیم که افراد در سایۀ عمل خویش، آیندۀ خود را رقم می‌‏زنند.

زن فرعون اهل بهشت می‌شود، ولی همسر لوط در اثر بدکرداری، به دوزخ رهسپار می‏‌شود.

اینها نمونۀ عدالت و نظام حقِ پروردگار است.

در حدیثی از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله نقل شده است که فرمود: ای بنی‌هاشم، مبادا سایر مردم برای آخرت خود کار کنند، ولی شما به انساب خود دل خوش کنید.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۴:

۱. نسبت خویشاوندی، در قیامت کارساز نیست. «لَها ما کَسَبَتْ وَ لَکُمْ ما کَسَبْتُمْ»

۲. آیندۀ هر کس و هر جامعه‌‏ای، در گرو عمل خود اوست. «وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ»

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۲۰۲ - ۲۱۲.

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیه ۷۳

و هو الذى خلق السماوات و الارض بالحق و يوم يقول كن فيكون قوله الحق و له الملك يوم ينفخ فى الصور عالم الغيب و الشهادة و هو الحكيم الخبير(۷۳)


ترجمه:
۷۳ - او كسى است كه آسمانها و زمين را به حق آفريد و آن روز كه به آنها مى گويد موجود باش ، موجود مى شود، سخن او حق است و در آن روز كه در صور دميده مى شود حكومت مخصوص او است ، از پنهان و آشكار با خبر است و حكيم و آگاه مى باشد.

تفسیر
اين آيه در حقيقت دليلى است بر مطالب آيه قبل و دليلى است بر لزوم تسليم در برابر پروردگار، و پيروى از رهبرى او، لذا نخست مى گويد: او خدائى است كه آسمانها و زمين را به حق آفريده است (و هو الذى خلق السماوات و الارض ‍ بالحق ).
تنها چنين كسى كه مبدا عالم هستى است ، شايسته رهبرى مى باشد و بايد تنها در برابر فرمان او تسليم بود، زيرا همه چيز را براى هدف صحيحى آفريده است .
منظور از حق در جمله بالا همان هدف و نتيجه و مصالح و حكمتها است يعنى هر چيزى را براى خاطر هدف و نتيجه و مصلحتى آفريد، در حقيقت اين جمله شبيه مطلبى است كه در سوره ص آيه 77 آمده آنجا كه مى فرمايد: و ما خلقنا السماء و الارض ‍ و ما بينهما باطلا: ما آسمان و زمين و آنچه در ميان آنها است بيهوده و بيهدف نيافريديم .
سپس مى فرمايد: نه تنها مبدا عالم هستى او است ، بلكه رستاخيز و قيامت نيز به فرمان او صورت مى گيرد و آن روز كه فرمان مى دهد رستاخيز بر پا شود فورا بر پا خواهد شد (و يوم يقول كن فيكون ).
بعضى احتمال داده اند كه منظور از اين جمله همان آغاز آفرينش و مبدا جهان هستى باشد كه همه چيز به فرمان او ايجاد شده است ، ولى با توجه به اينكه
يقول فعل مضارع است ، و اينكه قبل از اين جمله اشاره به اصل آفرينش شده و همچنين با توجه به جمله هاى بعد ميتوان گفت كه اين جمله مربوط به رستاخيز و فرمان الهى در باره آن است همانطور كه در جلد اول صفحه 299 (ذيل آيه 117 بقره ) گفتيم منظور از جمله كن فيكون اين نيست كه خداوند يك فرمان لفظى به عنوان موجود باش صادر ميكند بلكه منظور اين است هر گاه اراده او به آفرينش چيزى تعلق گيرد، بدون نياز به هيچ عامل ديگرى ، اراده اش ‍ جامه عمل به خود ميپوشد، اگر اراده كرده است يك دفعه موجود شود، يك دفعه موجود خواهد شد و اگر اراده كرده است تدريجا موجود گردد، برنامه تدريجى آن شروع خواهد شد. بعد اضافه مى كند كه گفتار خداوند حق است يعنى همان طور كه آغاز آفرينش بر اساس هدف و نتيجه و مصلحت بود، رستاخيز نيز همانگونه خواهد بود. (قوله الحق ).
و در آن روز كه در صور دميده مى شود و قيامت بر پا ميگردد، حكومت و مالكيت مخصوص ذات پاك او است (و له الملك يوم ينفخ فى الصور).
درست است كه مالكيت و حكومت خداوند بر تمام عالم هستى از آغاز جهان بوده و تا پايان جهان و در عالم قيامت ادامه خواهد داشت و اختصاصى به روز رستاخيز ندارد، ولى از آنجا كه در اين جهان يك سلسله عوامل و اسباب در پيشبرد هدفها و انجام كارها مؤثر است گاهى اين عوامل و اسباب انسان را از خداوند كه مسبب الاسباب است غافل ميكند، اما در آن روز كه همه اين اسباب از كار ميافتد، مالكيت و حكومت او از هر زمان آشكارتر و روشنتر ميگردد، درست نظير آيه ديگرى كه مى گويد: لمن الملك اليوم لله الواحد القهار: حكومت و مالكيت امروز (روز قيامت ) براى كى است ؟ تنها براى خداوند يگانه پيروز است (سوره غافر - آيه 16).
در باره اينكه منظور از (صور)كه در آن دميده مى شود چيست و چگونه اسرافيل در صور ميدمد تا جهانيان بميرند و بار ديگر در صور ميدمد تا همگى زنده شوند و قيامت بر پا گردد، در ذيل آيه 68 سوره زمر به خواست خدا مشروحا بحث خواهيم كرد، زيرا تناسب بيشترى با آن آيه دارد. و در پايان آيه اشاره به سه صفت از صفات خدا كرده ،خداوند از پنهان و آشكار با خبر است (عالم الغيب و الشهادة ).
و كارهاى او همه از روى حكمت ميباشد، و از همه چيز آگاه است (و هو الحكيم الخبير).
در آيات مربوط به رستاخيز غالبا به اين صفات خدا اشاره شده است كه او هم آگاه است و هم قادر و حكيم يعنى به مقتضاى علم و آگاهيش اعمال بندگان را ميداند و به مقتضاى قدرت و حكمتش به هر كس جزاى مناسب ميدهد.

منبع (ادامه ...):

https://t.me/fazylatha

بسم الله الرحمن الرحیم

از دعاهای حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام

اللَّهُمَّ مُنَّ عَلَيَّ بِالتَّوَكُّلِ عَلَيْكَ، وَ التَّفْوِيضِ إِلَيْكَ، وَ الرِّضَا بِقَدَرِكَ، وَ التَّسْلِيمِ لِأَمْرِكَ حَتّى‏ لَا أُحِبَّ تَعْجِيلَ مَا أَخَّرْتَ، وَ لَاتَأْخِيرَ مَا عَجَّلْتَ، يَا رَبَّ الْعَالَمِين‏

خداوندا؛ بر من منّت بگذار با توکّل بر خودت، و سپردن امور به خودت، و پسندیدن تقدیراتت، و تسلیم برای دستوراتت، تا آنکه نه دوست داشته باشم آنچه به تأخیر می اندازی زودتر اتّفاق بیفتد، و نه آنچه جلو می اندازی تأخیر بیفتد، ای پروردگار جهانیان.

«کافی» ج ۲ ص ۵۸۱

بسم الله الرحمن الرحیم

بیان رحمت

لطائف عرفانی در ادعیۀ ائمّه علیهم السلام

علّامه آیةالله حسن زاده آملی

آن لطائف ذوقى و عرفانى، آن نكات سرّى كه در ادعيه و اوراد و مناجاتهاى ائمۀ اطهار ما پيدا مى ‏شود در روايات نمى‏ شود بدست آورد،

زيرا كه در روايات مخاطب مردم ‏اند و با مردم به فراخور عقل آنها صحبت مى‏ كردند و سخن مى ‏گفتند؛

اما در مناجاتها و ادعيه در خلوتخانۀ عشق، با جمال و جلال مطلق به راز و نياز مى‏ پرداختند كه آنچه گفتنى بود به زبان مى‏آوردند.

«مجموعه مقالات» ص ۱۵۶
 

https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=34411

جهیزیه‌ی کم سرشکستگی نیست
مبادا بروید پول قرض کنید، #جهیزیه درست کنید. مبادا خودتان را به زحمت بیندازید. مبادا خانواده‌تان را به زحمت بیندازید. مبادا خیال کنید که دخترتان اگر جهیزیه‌اش کمتر از دختر همسایه و قوم و خویش بود، این سرشکستگی است. نه این سرشکستگی نیست.
بیانات امام خامنه ای در مراسم خطبه عقد زوج‌های جوان؛ ۸۱/۳/۲۹

شهید عیسی ریگی راد
شهادت:
یازدهم آبان 1365، در اطراف فرودگاه زاهدان بر اثر سانحه هوایی سقوط هواپیمای c130 ارتش

شهید«عیسی ریگی راد» در قسمتی از وصیت نامه اش به خانواده خود می نویسد: در هر کاری صداقت را پیشه کنند و به جامعه و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران خدمت نمایند و تحت هیچ شرایطی رهبر و مسئولان نظام را فراموش نکنند و همیشه خدمتگزار آنها باشند و با مردم باشند با اخلاق نیکو رفتار نماینـد، از یاد خدا غافل نشوند و نمازشان را به وقت بخوانند. چون خواندن نماز انسان را از معصیت و گناه پاک می کند.

شهيد «مصيب دهقان»
شهادت: 27 اسفند ماه سال 1361

بخشی از وصیت نامه:
خداوند را شكرگزارم كه دانايى‌ام‌ داد كه خودم و او را بشناسم و راهم را انتخاب كنم. خداوند را شكر گزارم كه بينايى‌ام داد كه جهان را با ديده‌اى باز بنگرم و جهان بينى خود را انتخاب كنم...
بارالها از تو مى‌خواهم كه رزمندگان اسلام، پويندگان راه حسين و يارى دهندگان و مبلغين و ناشرين كتب و ناطقين اسلام را در پناه خودت محفوظ بدارى.
بارالهى از تو مى‌خواهم كه پاسداران برحق اسلام را يارى دهى. اى خداى مهربان از تو مى‌خواهم كه شهادت در راهت‌ را نصيبم كنى و آن طور كه تو مى‌خواهى بشوم. بار خدايا فرزندانم را فرزندانى صالح و يارى دهنده امام زمان (عج) قرارده. بار خدايا از سرتقصيرات و گناهانم و اشتباهات اين بنده حقير و ذليل و مسكين درگذرى و مرا همنشين اصحابت قرار دهى.

شهید غلامرضا زورقی
شهادت: چهارم خرداد 1367، در شلمچه

بخشی از وصیت نامه:
خواهرانم زحمات شما همیشه در نظرم هست. شما باید زینبی زندگی کنید از فرهنگ غرب تقلید نکنید. شمایید که با حجاب خود به خون من بهاء می دهید …

شهید «غلام‌رضا مرزبان»
شهادت: 24 اسفندماه 1363 در منطقه شرق دجله

بخشی از وصیت نامه:
ای امت حزب‌الله! دست از این انقلاب و رهبر بر ندارید که به گمراهی خواهید افتاد و به عذاب خداوند دچار خواهید شد. پاسدار خون شهدا باشید.

شهید رجبعلی ادب هفدهم آذر ۱۳۴۵ در شهرستان سمنان به دنیا آمد. پدرش حسن و مادرش هاجر نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند. تعمیرکار خودرو بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. سیزدهم اسفند ۱۳۶۴ در مریوان توسط نیرو‌های بعثی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. مزار وی در گلزار شهدای امامزاده یحیای زادگاهش واقع است.

بخشی از وصیت نامه:

شهادت مرگ دلخواهی است که مجاهد با عشق انتخابش می‌کند ...

شهید محمود دولتی مقدم
شهادت: بیست و هفتم دی 1371، به عنوان فرمانده گردان امام حسن مجتبی (ع) در جاده زابل_زاهدان هنگام درگیری با اشرار

بخشی از وصیت نامه:
زمزمه و نغمه ای غیر از اسلام را فرصت گسترش و رشد و پیشروی ندهید. زیرا که باعث به هدر رفتن زحمات چند صد ساله پیامبران امامان و انسان های شریف و مومن را در بر خواهد داشت ...

شهید «علی یاری»

شهادت: 15 فروردین 1367 در منطقه شاخ شمیران

خداوندا! به شهدای كربلا قسمت می‌دهم، ما را نيز جزو شهدا محسوب كن. چه كنم از روزی كه از عمرم سوال می‌شود؟ چه كنم روزی كه از نعمت‌هايت سوال می‌شود؟

...

حال كه بايد يك روزی بميريم و با اين ذلت، چرا مرگ را مغلوب خودمان نكنيم و با افتخار به سراغش نرويم و در عوض شهادت و رضوان خدا را بخريم. حالا كه خدا جانی را كه خودش به ما داده خريدار است، چرا نفروشيم؟ مگر ما چقدر می‌خواهيم زنده بمانيم؟

شهید «اکبر دهباشی»
شهادت:
بیست و چهارم فروردین 1370، در پاسگاه کوله سنگی زاهدان هنگام درگیری با اشرار

بخشی از وصیت نامه:
خدایا چطور وقتی اسرائیل به مردم بی دفاع فلسطین حمله می کند، آمریکا از او پشتیبانی می نماید، ما مسلمانان برای چه این گونه خودخواه و بی معرفت و بی غیرت باشیم؟ ... برادران و خواهران مسلمان همکاران عزیز در راه اسلام لحظه ای درنگ نکنید، که اگر اسلام شکست بخورد، دیگر خبری از اسلام نیست ...
 

شهید«محمد حسین رافت»
شهادت:
بیست و دوم شهریور 1359، در سردشت

اما توصیه من به خانواده من این است که همیشه خوددار باشند و به مصائب حضرت زینب (س) فکر کنید. هیچ از جدایی من نگران مباشـیـد کـه اگـر مـن شهید شوم جای این دارد به پدرم تبریک بگویید. چون در راه اسلام شهید شده ام. خواهران و برادران من همیشه پیرو خط امام خمینی باشید و با حجاب خود راه اسلام و حضرت زینب (س) را ادامه دهید ...

شهید «محمد خانی»
شهادت: نوزدهم فروردین ماه سال ۱۳۶۶ در پاسگاه زید

بخشی از وصیت نامه:
«ای کسانی که در پای مجالس روضه با ریختن اشک فریاد بر می‌آورید که ای کاش در کربلای حسین(ع) بودم و حسین(ع) را یاری می‌کردم. به هوش باشید که تاریخ تکرار شده است و اکنون اسلام نیاز به یاری شما دارد و هر سستی خیانت به اسلام و امام حسین(ع) است.»

شهید «حسین واحد اطربی»

شهادت: 16 فروردین 1367

بخشی از وصیت نامه:
«شما ای خواهر عزیز و مهربان! از شما می‌خواهم که در شهادتم زینب‌وار حرکت کنید به خاطر اینکه اولین هدیه بود که در راه اسلام دادید، باید سربلند و سرفراز باشید و بدانید که حجاب اسلامی شما کوبنده‌تر از خون من است.»

شهید«عیسی راحتی»
شهادت: بیست و چهارم اسفند 1360، در گیلان غرب

بخشی از وصیت نامه:
خدایا شهادت برایم آرزوست
پروردگارا با تــو پیمان می بندم که حتی یک لحظه را غنیمت شمرده و از آن یک لحظه جهت انهدام دشمن تلاش کنم انقدر بستیزم تا اگر سزاوار باشم شربت گوارای شهادت را بنوشم. خدایا شهادت برایم آرزوست ...

شهید «محمود احمدوند آورزمانی»
شهادت: 22 اسفند 1360

بخشی از وصیت نامه:
پدر و مادر عزیزم، نماز را اول وقت بخوانید زیرا ستون و پایه‌ی یکتاپرستی است. همیشه پشتیبان حق باشید حتی اگر به ضرر شما باشد. پشتیبان امام و ولایت فقیه و برای فرج و ظهور امام عصر (عج) دست به دعا باشید.
تا آخرین قطره خون خود
پاسدار و نگهبان جمهوری اسلامی باشید.

شهید «داود ابراهیمی»
شهادت: سی‌ام اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۵ در سومار

بخشی از وصیت نامه:
خواهرانم! همان‌طوری که من راه حسین(ع) را در پیش گرفته‌ام شماها هم دنباله راه زینب (س) را ادامه بدهید.
واجب شرعی بود بر ما جوانها که در دفاع از دین جد ما محمد (ص) بپا خیزیم ...

شهید «اشرفعلی ذوالفقاری کرباسکی»

شهادت: بیست و چهارم تیر 1361، در شلمچه

بخشی از وصیت نامه:
پدر جان برایم غصه نخورید که من شهید می شوم چون من راه خدا را می پیمایم و در راه اسلام شهید می شوم اگر شهید شدم به مراد خودم رسیدم ... پدر اگر شهید شدم و بدنم را نیاوردند، ناراحت نشوی، چون کسی که برای جنگ می آید، جانش را فدای راه حسین(ع) و راه امام را می پیماید ...

شهید «سیدابوالفضل آتشی مریم‌آبادی»
شهادت: 20 فروردین 1366 در عملیات کربلای8

بخشی از وصیت نامه:
ای مادر و خواهر گرامی! دوست دارم كه در مرگ من همانند زينب(س) در مرگ برادرش، استقامت داشته باشيد و زينب‌وار با دشمنان اسلام مبارزه نماييد ...
دوستان! به راه پاک رهبر روح الله ايمان داشته باشيد و در راه پيشبرد اهداف جمهوری اسلامی با وحدت هرچه بيشتر تلاش نماييد.
مرا با همين لباس بسيجی به خاک بسپاريد تا منافقان و شيطان بزرگ بدانند كه من سرباز امام زمان(عج) و نايب بر حق او امام خمينی بودم.
از خواهران شهيدپرور می‌خواهم كه فرزندان خود را به اخلاق نيكو آراسته نمايند زيرا كه اين كودكان اميدان امروز و به اهتزاز درآورندگان پرچم "‌لا اله الا الله" بر فراز كاخ‌های سفيد و سرخ در فردا هستند.
از ملت شهيدپرور می‌خواهم كه دعای كميل، توسل و ساير دعاها را فراموش ننماييد و هميشه برای سلامتی رهبر دعا نماييد ...

شهید«مهدی خزائی»

شهادت: دوازدهم تیر 1365 در عملیات کربلای 1

بخشی از وصیت نامه:
شهادت می دهم که محمد(ص) فرستاده خدا و علی (ع) امام بعد از او بوده و شما را به تقوا و حفظ شئون اسلامی و پیروی از ولایت فقیه وصیت می کنم ...

شهید عبدالمجید قشونی

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,نماز,
برچسب ها : شب هاى قدر,شب قدر,لیله القدر,تفسیر,صفحۀ ۲۰ قرآن کریم,قرآن کریم,سوره بقره,تفسیر نور,سوره مبارکه انعام,سوره انعام,حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام,حسن زاده آملی,علامه حسن زاده آملی,جهیزیه‌,شهید عیسی ریگی راد,شهيد مصيب دهقان,شهید غلامرضا زورقی,شلمچه,شهید غلام‌رضا مرزبان,شهید رجبعلی ادب,شهید محمود دولتی مقدم,شهید علی یاری,شهید اکبر دهباشی,شهید محمد حسین رافت,شهید محمد خانی,شهید حسین واحد اطربی,شهید عیسی راحتی,شهید محمود احمدوند آورزمانی,شهید داود ابراهیمی,شهید اشرفعلی ذوالفقاری کرباسکی,شهید سیدابوالفضل آتشی مریم‌آبادی,شهید مهدی خزائی,شهید عبدالمجید قشونی,یا زهرا سلام الله علیها,ظهور,امام علی علیه السلام,امام خامنه ای,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در شنبه 26 فروردين 1402ساعت 21:27 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 36 | |

تفسیر قرآن کریم ... | مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ ... | با وجود ولایت از دشمنان خارجی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّ

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

منبع (ادامه ...)

 

 تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۰ - تفسیر نور:

«وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ» و هنگامی‌که به آنها (مشرکان) گفته شود: آنچه را خدا نازل کرده است پیروی کنید، گویند: بلکه ما از آنچه پدرانِ خود را بر آن یافتیم پیروی می‌‏نماییم. آیا (از آنان پیروی می‏‌کنند) هر چند پدران‌شان چیزی نمی‌‏فهمیدند و هدایت نیافته بودند؟
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۰:

آیۀ قبل به ما هشدار داد که از پیروی گام‌ها و فرمان‌های شیطان، دوری کنیم.

این آیه یکی از مصادیق راه شیطان را که تقلید کورکورانه است، بیان می‌کند.

پیروی و اطاعت عقلانی مانعی ندارد، مورد انتقاد قرآن، تقلید از کسانی است که نه خود دارای تعقّل بوده‌‏اند و نه هدایت انبیاء را پذیرفته‌‏اند.

هدایت الهی، در هر عصر و زمانی وجود دارد. از اینکه قرآن می‌‏فرماید: نیاکان آنان هدایت‌پذیر نبودند، استفاده می‌‏شود که هدایت الهی در هر زمانی بوده، ولی آنها نمی‌‏پذیرفتند.

حضرت علی علیه‌السّلام در نهج‌البلاغه می‌‏فرماید: «بلی لا تخلوا الارض من قائم لله ظاهرا او خائفا» «نهج‌البلاغه، قصار الحکم ۱۴۷» زمین از رهبر آسمانی هرگز خالی نیست؛ خواه آشکارا و خواه مخفیانه مردم را به راه خدا دعوت می‌نماید.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۰:

۱. ارتجاع و عقب‌گرد، ممنوع است. پیروی از سنّت و راه نیاکان، اگر همراه با استدلال و تعقّل نباشد، قابل پذیرش نمی‌‏باشد. «أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا»

۲. تعصّباتِ نژادی و قبیله‌ای، از زمینه‌های نپذیرفتن حق است. «بَلْ نَتَّبِعُ» «آباءَنا»

۳. آداب و عقاید نیاکان، در آیندگان اثرگذار است. «ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا»

۴. راه حق، با عقل و وحی به دست می‌‏آید. «لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ»

۵. انتقال تجربه و دانش ارزش است، ولی انتقال خرافات از نسل گذشته به نسل آینده، ضدّ ارزش می‌‏باشد. «آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ»

۶. عقل، ما را به پیروی از وحی، رهبری می‌کند. «اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ» «أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ»
تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۱ - تفسیر نور:

«وَ مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِما لا یَسْمَعُ إِلاَّ دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ» و مَثل کافران، چنان است که کسی به حیوانی که جز صدایی (از نزدیک) و یا ندایی (از دور) نمی‌‏شنود بانگ زند، اینان کران، لالان و کورانند و از اینروست که نمی‌اندیشند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۱:

«دُعاءً» به معنای خواندن از نزدیک و «نِداءً» برای خواندن از راه دور است.

در این آیه دو تشبیه است: یکی تشبیه دعوت‌کنندۀ حق به چوپان و دیگری تشبیه کافران، به حیواناتی که از کلام چوپان چیزی جز فریاد نمی‌‏فهمند.

یعنی ای پیامبر! مثال تو در دعوت این قومِ بی‌‏ایمان به سوی حق و شکستن سدهای تقلید کورکورانه، همچون کسی است که گوسفندان و حیوانات را برای نجات از خطر صدا می‌‏زند و آنها این پیام را درک نمی‌‏کنند؛ زیرا چشم و گوش دل آنها بسته شده و در واقع کر و لال و نابینا هستند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۱:

۱. ارزش چشم و گوش و زبان، به آن است که مقدّمۀ تعقّل باشد، وگرنه حیوانات نیز چشم و گوش دارند. «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ»

۲. راه شناخت، پرسیدن، گوش‌کردن و دیدن همراه با تفکّر است. «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ»

۳. اشخاص بی‌‏تفاوت در برابر دعوت حق، پنج صفت تحقیرآمیز دارند: مثل حیوانند، کورند، کرند، لالند و بی‌عقلند. «مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا» «فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ»
تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۲ - تفسیر نور:

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ» ای کسانی‌که ایمان آورده‏‌اید! از نعمت‌‏های پاکیزه‌ای که به شما روزی داده‌‏ایم بخورید و شکر خدارا به جای آورید. اگر فقط او را پرستش می‌کنید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۲:

از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله نقل شده است که خداوند می‌‏فرماید: من مردم را خلق می‌‏کنم، امّا آنان غیر مرا می‌‌پرستند. من به آنان روزی می‌دهم، امّا آنان شکر دیگری را می‌نمایند. «تفسیر صافی»

قرآن، هر گاه بنا دارد انسان را از کاری منع کند، ابتدا راه‌های مباح آن را مطرح کرده و سپس موارد نهی رابیان می‌کند.

چون می‌خواهد در آیات بعد، مردم را از یک سری خوردنی، منع و نهی کند، در این آیه راه‌های حلال را بازگو نموده است.

شکر مراحلی دارد؛ گاهی با زبان است و گاهی با عمل. شکر واقعی آن است که نعمت‌‏ها در راهی مصرف شود که خداوند مقرر نموده است.

هدف اصلی از آفرینش نعمت‏‌های طبیعی، مؤمنان هستند.

در سه آیۀ قبل فرمود: ای مردم! از آنچه در زمین است بخورید.

در این آیه می‌فرماید: ای مؤمنان! از نعمت‌های دلپسندی که برای شما روزی کرده‌ام بخورید.

شاید در این اختلاف تعبیر، رمزی باشد و آن اینکه هدف اصلی، رزق‌رسانی به مؤمنان است، ولی دیگر مردم هم در کنار آنها بهره ‏می‌برند. همان‌گونه که هدف اصلیِ باغبان از آبیاری، رشد گلها و درختانِ میوه است، گرچه علف‏‌های هرز و تیغ‌ها نیز به نوایی می‌‏رسند.

از هر کس توقّع خاصّی است.

از مردم عادّی، توقّع آن است که پس از خوردن، دنبال گناه و وسوسه‌‏های شیطان و فساد نروند «یا أَیُّهَاالنَّاسُ کُلُوا» «وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ» «بقره، ۱۶۸»

ولی از اهل ایمان این توقّع است که پس از خوردن، به دنبال عمل صالح و شکرگزاری باشند. «یا أَیُّهَاالَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا»«وَ اشْکُرُوا» و «یا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا» «وَ اعْمَلُوا صالِحاً» «مؤمنون، ۵۱»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۲:

۱. خودسازی و زهد و تقوی، منافاتی با بهره‌گیری از طیّبات ندارد. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوامِنْ طَیِّباتِ»

۲. در مکتب اسلام، مادّیات مقدّمۀ معنویات است. «کُلُوا»، «وَ اشْکُرُوا»، «تَعْبُدُونَ»

۳. اسلام در تغذیه، به بهداشت توجّه دارد. «طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ»

۴. قبل از تأمین زندگی مردم و محبّت به آنان، توقّعی نداشته باشید. «کُلُوا» «وَ اشْکُرُوا»

۵. شکر، نشانۀ خداپرستی و توحید ناب است. اگر انسان رزق را نتیجه فکر اقتصادی، تلاش، مدیریّت، سرمایه و اعتبارات خود بداند، برای خداوند سهمی قایل نخواهد بود تا او را شکر کند. «وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ»

۶. شکر، نمونۀ روشن عبادت است. «وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ» «تَعْبُدُونَ»

۷. شکر خداوند، واجب است. «کُلُوا» «وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ»

۸. خداپرست، آنچه را خدا حلال شمرده، از پیش خود حرام نمی‌کند. «کُلُوا» «إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ»
تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۳ - تفسیر نور:

«إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِاللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» همانا خداوند مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را که (هنگام ذبح) نام غیر خدا بر آن برده شده، حرام کرده است،(ولی) آن کس‌که ناچار شد (به خوردن اینها) در‌صورتی‌که زیاده‌طلبی نکند و از حدّ احتیاج نگذراند، گناهی بر او نیست، همانا خداوند بخشنده و مهربان است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۳:

به‌دنبال آیۀ قبل که فرمود: از پیش خود، حلال‌‏های خدا را بر خود حرام نکنید، خداوند تنها مردار و خون و گوشت خوک و هر حیوانی که مانند زمان جاهلیّت نام غیر خدا هنگام ذبح بر او برده شود، حرام کرده است.

امام صادق علیه‌السّلام فرمود: گوشت مردار، سبب ضعف بدن و قطع نسل و مرگ ناگهانی می‌شود و خوردن خون، سبب سنگدلی و قساوت قلب می‏ گردد. «وسائل، ج ۱۶، ص ۳۱۰»

طبق نظریه‌های بهداشتی، گوشت خوک عامل دو نوع کرم کدو و تریشین است و حتّی در بعضی از کشورها، مصرف گوشت خوک ممنوع شمرده شده و انجیل مسیح نیز گناهکاران را به خوک تشبیه کرده است.

کسی‌که برای حفظ جان خود هیچ غذایی نداشته باشد، می‌‏تواند به خاطر اضطرار از غذای حرام استفاده کند، مشروط بر اینکه از روی سرکشی و نافرمانی و ستمگری نباشد؛ یعنی فقط به همان مقداری مصرف کند که خود را از مرگ برهاند، نه اینکه خواهان لذّت باشد. این اجازه به خاطر لطف و مهربانی خداوند است.

امام صادق علیه‌السّلام فرمود: اگر انسان عمداً در حال اضطرار از خوردنی‌های ممنوع نخورد و بمیرد، کافر مرده است. «تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۳۰»

با توجّه به اینکه خوردنی‌های حرام، بیش از چهار موردی است که در آیه مطرح شده است، پس کلمه «إِنَّما» به معنای حصر عقلی نیست، بلکه در مقابل تحریم‌‏های جاهلیّت است.

قاعدۀ اضطرار، اختصاص به خوردنی‌ها ندارد و در هر مسئله‌ای پیش آید، قانون را تخفیف می‌‏دهد.

از امام صادق علیه‌السّلام سؤال کردند که پزشک به مریضی دستور استراحت و خوابیدن داده است، نماز را چه کند؟ امام این آیه را تلاوت نموده و فرمودند: نماز را خوابیده بخواند. «تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۴۵»

احکام اسلام، بر اساس مصالح است. در آیه قبل، خوردن به خاطر طیّب بودن آنها مباح بود و در این آیه چیزهایی که از طیّبات نیستند، حرام می‌شود.

تحریم‌های الهی، تنها به جهت مسائل طبی و بهداشتی نیست، مثل تحریم گوشت مردار و خون، بلکه گاهی دلیل حرمت، مسائل اعتقادی، فکری و تربیتی است. نظیر تحریم گوشت حیوانی که نام غیر خدا بر آن برده شده که به خاطر شرک‌زدایی است. چنان‌که گاهی ما از غذای شخصی دوری می‌کنیم، به خاطر عدم رعایت بهداشت توسط او، ولی گاهی دوری ما از روی اعراض یا اعتراض و برائت از اوست.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۳:

۱. اسلام به مسئلۀ غذا و تغذیه، توجّه کامل داشته و بارها در مورد غذاهای مضرّ و حرام هشدار داده است. «إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ»

تحریم گوشت خوک و مردار و خون، چهار بار در قرآن تکرار شده است: آیۀ مورد بحث و سوره‌‏های مائده، ۳ و انعام، ۱۴۵ و نحل، ۱۱۵.

۲. تحریم‌ها، تنها به دست خداست نه دیگران. «إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ»

۳. توجّه به خداوند و بردن نام او، در ذبح حیوانات لازم است. تا هیچ‌کار ما خارج از مدار توحید نباشد و با مظاهر شرک و بت‌‏پرستی مبارزه کنیم. «وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللَّهِ»

۴. اضطراری حکم را تغییر می‌دهد که به انسان تحمیل شده باشد، نه آنکه انسان خود را مضطرّ کند. کلمۀ «اضْطُرَّ» مجهول آمده است؛ نه معلوم. «فَمَنِ اضْطُرَّ»

۵. اسلام، دین جامعی است که در هیچ مرحله بن‌‏بست ندارد. هر تکلیفی به‌هنگام اضطرار، قابل رفع است. «فَمَنِ اضْطُرَّ» «فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ»

۶. قانون‏‌گذاران باید شرایط ویژه را به هنگام وضع قانون در نظر بگیرند. «فَمَنِ اضْطُرَّ» «فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ»

۷. از شرایط اضطراری، سوء‌استفاده نکنید. «فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ باغٍ وَ لا عادٍ»
تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۴ - تفسیر نور:

«إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْکِتابِ وَ یَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِیلاً أُولئِکَ ما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَ لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لا یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ» کسانی‌که آنچه را خداوند از کتاب نازل کرده، کتمان می‌کنند و بدان بهایی اندک می‌‏ستانند، آنها جز آتش در شکم‌‏های خود فرو نمی‌‏برند، و خداوند روز قیامت با آنها سخن نمی‌‏گوید و پاک‌شان نمی‌کند و برای آنها عذاب دردناکی است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۴:

دانشمندانِ یهود و نصاری تا قبل از آمدن پیامبر اسلام، به مردم وعدۀ آمدن آن حضرت را می‌دادند و نشانه‌‏هایی را که در تورات و انجیل آمده بود برای مردم می‌گفتند.

ولی همین‌که پیامبر اسلام مبعوث شد و آنها اقرار به رسالت آن حضرت را مساوی با از دست دادن مقام، مال و خود دیدند، حقیقت را کتمان نمودند، تا چند روزی بیشتر در مسند خود بمانند و تحفه و هدایایی بخورند.

ولی این بهای اندکی است که در برابر گناه بزرگ خود دریافت می‌دارند و این درآمدها نیز چیزی جز آتش نیست که می‌خورند.

همچنان‌که در آیه‌ای دیگر، از خوردن اموال یتیمان به خوردن آتش تعبیر شده است. «نساء، ۱۰»

خداوند در روز قیامت با این کتمان‌کنندگان، سخنی از روی محبّت نخواهد گفت، با آنکه در آن روز، مؤمنان با خدا هم سخن خواهند شد. البتّه این گفت‌وگو یا از راه ایجاد موج در فضا و یا از طریق الهام و با زبان دل است و همۀ خوبان در آن روز کلیم‌اللّه می‌شوند.

در آیۀ قبل، به دنبال تحریم گوشت خوک و مردار، سخنی از مغفرت آمده است.

ولی در این آیه که سخن از تحریم کتمان حق و گناهان مربوط به مسائل فکری و فرهنگی است، لحن آیه بسیار تندتر شده و سخنی از مغفرت نیامده است.

بگذریم که در آیۀ بعد این تهدیدات شدیدتر می‌شود.

کتمان حقیقت، تنها دربارۀ رسالت پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله نبوده است. کسانی‌که دربارۀ جانشین واقعی پیامبر نیز کتمان حقیقت کنند، دچار این عقوبت خواهند شد.

آنان‌که ماجرای غدیر خم را در کتب تفسیر و تاریخ خود محو و مسیر آیات را تحریف و توجیه می‌کنند و مردم را به جای امام معصوم به سراغ دیگران می‌فرستند، دچار کتمان حقیقت شده‌‏اند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۴:

۱. دنیاگرایی، بزرگ‌ترین خطر برای علما و دانشمندان است. «یَکْتُمُونَ»، «یَشْتَرُونَ»

۲. دین‌فروشی، به هر قیمتی که باشد خسارت است، زیرا حقایق و معارف کتب آسمانی ارزشمندتر از همۀ منافع است. «ثَمَناً قَلِیلًا»

۳. خوردنی‌‏های حرام، به‌ صورت آتش تجسّم می‌یابند. «ما یَأْکُلُونَ» «إِلَّا النَّارَ»

۴. اشیا دارای یک وجهۀ باطنی و ملکوتی هستند که در قیامت به آن شکل تجسّم می‌یابند. «فِی بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ»

۵. کیفر، باید متناسب با جرم باشد. آنان‌که در دنیا راه شنیدن کلام خدا را بر مردم بسته‌‏اند، در قیامت از لذّت استماع کلام خدا محروم می‌‏شوند. «لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ»

۶. عذاب‌های قیامت، هم جسمی و هم روحی است. «لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ»
تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۵ - تفسیر نور:

«أُولئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدی‏ وَ الْعَذابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَی النَّارِ» آنها (کتمان‌کنندگان حق) کسانی هستند که گمراهی را به بهای از دست دادن هدایت و عذاب را به جای آمرزش خریدند. پس به راستی چقدر در برابر عذاب خداوند تحمّل دارند؟
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۵:

برای کتمان گناه ، هشت تهدید پی‌درپی آمده است پنج تهدید در آیۀ قبل، دو تهدید در این آیه و یک تهدید در آیۀ بعد.

شاید در مورد هیچ گناه دیگر این همه تهدید پشت سر هم نیامده باشد.
انگیزه‌های کتمان حق:

انگیزه‏‌های کتمان حقیقت، زیاد است.

از آن جمله می‏‌توان به غرور، تعصّب نابه‌جای دینی، حفظ موقعیّت، ضعف نفس، عدم شهامت، تنگ‌نظری، سفارش بیگانگان، حفظ مقام و مال اشاره کرد.

توبۀ گناه کتمان، تنها استغفار و گریه نیست، بلکه بیان حقایق است. البتّه در مواردی که جان کسی در خطر است و یا فساد و خطری مطرح است، کتمان مانعی ندارد. مانند کتمان گناهان خود یا مردم، برای جلوگیری از رواج بدی‌ها.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۵:

۱. کتمان حقایق، از گناهان ویژۀ دانشمندان است. «أُولئِکَ الَّذِینَ»

۲. در بیان کتب آسمانی، هدایت و مغفرت الهی است و در کتمان آنها ضلالت و عذاب. «اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدی‏ وَ الْعَذابَ بِالْمَغْفِرَةِ»

۳. دین‌فروشی و کتمان حقیقت، سخت‏‌ترین کیفرها را به‌دنبال دارد. جملۀ «فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَی النَّارِ» در قرآن تنها در مورد این گروه به کار رفته است.
تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۶ - تفسیر نور:

«ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِی الْکِتابِ لَفِی شِقاقٍ بَعِیدٍ» آن (عذاب) به جهت آن است که خداوند کتاب (آسمانی) را به حق نازل کرده است و البتّه کسانی‌که در کتاب (خدا با کتمان و تحریف) اختلاف (ایجاد) کردند، همواره در ستیزه‌‏ای عمیق هستند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۶:

این همه تهدید و وعدۀ عذاب که برای کتمان کنندگان حقایق دینی بیان شد، از آن جهت است که خداوند کتاب آسمانی را چنان روشن و واضح و همراه با دلایل و استدلال نازل کرده است که جای هیچ‌گونه شبهه و ابهام برای کسی باقی نماند.

امّا با این حال گروهی از مردم برای حفظ منافع شخصی خود، دست به توجیه و تحریف زده و در فهم کتاب آسمانی اختلاف به وجود می‌آورند تا به اصطلاح آب را گل‌آلود نموده و از آن ماهی بگیرند.

خداوند در وصف اینان می‌فرماید: این گروه در شقاق و جدایی به سر می‌برند.

یکی از راه‌های کتمان حقیقت، ایجاد اختلاف است.

در سه آیۀ گذشته، تمام تهدیدات متوجّه کتمان‌کنندگان بود.

در این آیه به جای اینکه بفرماید: کتمان‌کنندگان در شقاقند، فرمود: اختلاف‌کنندگان در کتاب، در شقاقند.

این نشان‌دهندۀ آن است که کتمان‌کنندگان، همان اختلاف‌کنندگان هستند؛ زیرا در محیط آلوده به اختلاف است که می‌توان مردم را سردرگم و حقایق را پنهان کرد.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۷۶:

۱. منشأ اختلافات دینی و مذهبی، دانشمندان هستند؛ نه کتب آسمانی. «نَزَّلَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ» «اخْتَلَفُوا فِی الْکِتابِ»

۲. کتمان حقایق، موجب شقاق و شکاف و جدایی و پراکندگی است. «شِقاقٍ بَعِیدٍ»

منبع: محسن قرائتی ، تفسیر نور، ج ۱، ص ۲۵۹-۲۶۸.

مهمترین پايۀ اسلام

عَنْ فُضَيْلٍ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(علیه السلام)، قَالَ: بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ: الصَّلَاةِ، وَ الزَّكَاةِ، وَ الصَّوْمِ، وَ الْحَجِّ، وَ الْوَلَايَةِ، وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْ ءٍ مَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ يَوْمَ الْغَدِيرِ.
از فضیل نقل است که گفت: حضرت امام محمّد باقر(علیه السلام) فرمودند: اسلام بر پنج پايه استوار شده است: نماز، و زكات، و روزه، و حجّ، و ولايت، و برای چيزی فریاد زده نشد، آنچنان که در روز غدير برای ولايت فریاد زده شد.

بحار الأنوار، ج 65، ص332، ح8؛ الكافي، ج 2، ص21، ح8.

روز نالۀ شيطان
عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ(علیهما السلام)، عَنْ أَبِيهِ(علیه السلام): إِنَّ إِبْلِيسَ عَدُوُّ اللَّهِ رَنَّ أَرْبَعَ رَنَّاتٍ: يَوْمَ لُعِنَ، وَ يَوْمَ أُهْبِطَ إِلَى الْأَرْضِ، وَ يَوْمَ بُعِثَ النَّبِيُّ(صلی الله علیه و آله)، وَ يَوْمَ الْغَدِيرِ.


از حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) روایت است از پدرشان حضرت امام محمّد باقر(علیه السلام) كه فرمودند: همانا شيطان دشمن خدا، چهار بار ناله كرد: روزى كه مورد لعن خدا واقعشد، و روزى كه به زمين هُبوط كرد، و روزى كه پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) مبعوث شدند، و روز عيد غدير.

بحار الأنوار، ج 37، ص121، ح13؛ قرب الإسناد، ص9، ح30.

معنی مَن کُنتُ مَولاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ

عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ(علیهما السلام)، عَنْ قَوْلِ النَّبِيِّ(صلی الله علیه و آله): «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ»؟ فَقَالَ: يَا أَبَا سَعِيدٍ! تَسْأَلُ عَنْ مِثْلِ هَذَا؟ عَلَّمَهُمْ أَنَّهُ يَقُومُ فِيهِمْ مَقَامَهُ.
از ابان بن تغلب نقل است که گفت: از حضرت ابا جعفر، امام محمّد باقر(علیه السلام) در بارۀ فرمایش پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله): «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ»، پرسیدم، حضرت فرمودند: آیا چنین مطلبی سؤال می پرسی؟ معنایش این است که آن حضرت، به مردم فهماند که در میان آن ها، فقط علی(علیه السلام) جانشین او خواهد بود.

بحار الأنوار، ج 37، ص223، ح97؛ معاني الأخبار، ص66، ح2.

دعاهای پیامبر(صلی الله علیه و آله) در غدیرعَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(علیه السلام) قَالَ: لَمَّا نَزَلَ جَبْرَئِيلُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) فِي حَجَّةِ الْوَدَاعِ بِإِعْلَانِ أَمْرِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(علیه السلام): «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» إِلَى آخِرِ الْآيَةِ، قَالَ: ...
فَقَالَ النَّبِيُّ(صلی الله علیه و آله): مَنْ أَوْلَى بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ؟ قَالَ: فَجَهَرُوا، فَقَالُوا: اللَّهُ وَ رَسُولُهُ، ثُمَّ قَالَ لَهُمْ الثَّانِيَةَ، فَقَالُوا: اللَّهُ وَ رَسُولُهُ، ثُمَّ قَالَ لَهُمْ الثَّالِثَةَ، فَقَالُوا: اللَّهُ وَ رَسُولُهُ، فَأَخَذَ بِيَدِ عَلِيٍّ(علیه السلام)، فَقَالَ: مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ، اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ، وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ، وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ، فَإِنَّهُ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ، وَ هُوَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى، إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ مِنْ بَعْدِي.
از حنان بن سدیر نقل است که پدرش گفت: حضرت امام محمّد باقر(علیه السلام) فرمودند: هنگامی که جبرئیل در حجّة الوداع برای اعلان امر ولایت علی بن ابی طالب(علیه السلام)، آیۀ: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ»، تا آخرش را بر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نازل کرد، پس فرمودند: چه کسی به شما از خودتان سزاوارتر است؟ مردم با صدای بلند گفتند: خدا و رسولش، پس بار دوّم پرسیدند، و مردم گفتند: خدا و رسولش، سپس برای بار سوّم پرسیدند، و مردم گفتند: خدا و رسولش، آنگاه دست علی(علیه السلام) را گرفتند و فرمودند: هر کس من مولای اویم، علی مولای اوست، خدایا! دوستدار او را دوست بدار، و با دشمنش دشمن باش، و یاری دهنده اش را یاری نما، هر که او را خوار کند را خوار نما، زیرا او از من است و من از اویم، او برای من به منزلۀ هارون برای موسی است، مگر اینکه دیگر پیامبری پس از من نمی باشد.

بحار الأنوار، ج 37، ص139، ح32؛ تفسير العياشي، ج 1، ص332، ح153

غدیر در کلام امام هادی (علیه السلام)

مولای ما، حضرت هادى(علیه السلام) به ابو اسحاق فرمودند: و روز غدير که پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) برادرشان على(علیه السلام) را به عنوان علَم و پيشواى بعد از خود برای مردم نصب نمودند، ابو اسحاق گفت: عرض كردم: راست فرمودید، فدايتان شوم! من برای همين به زيارت و ديدار شما آمده ام، و گواهى مى دهم كه شما حجّت خدا بر مردم هستید.

حضرت آیت الله امام خامنه ای: یاد امام باقر(علیه السلام)، یعنی یاد سر برآوردن حیات دوباره‌ی جریان اصیل اسلامی در مقابله‌ی با تحریفها و مسخهائی که انجام گرفته بود. 1388/09/04

بالاتر از ایثار جان
حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:اگر به حکمت مندرج در عید قربان توجه شود، خیلی از راهها برای ما باز میشود. بالاتر از ایثار جان، در مواردی ایثار عزیزان است. حضرت ابراهیم علیه‌السلام در راه پروردگار، به دست خود عزیزی را قربان میکرد؛ آن هم فرزند جوانی که خدای متعال بعد از عمری انتظار به او داده بود. ۱۳۸۹/۰۸/۲۶

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:

انسان ۲۵۰ ساله | امام هادی علیه‌السلام و جنگ روانی علیه خلیفه قدرتمند

امام هادی علیه‌السلام با دیدِ یک انسان مبارز به دربارِ متوکّل رفت و مجلسِ شراب او را به مجلس معنویت تبدیل کرد. یعنی او را مغلوب کرد؛ به طوری که در آخرِ حرفهایش، متوکّل برای حضرت عطر آورد و او را با احترام بدرقه کرد.
در مبارزه‌ای که شروع کننده‌ی آن، خلیفه‌ای تندخو و قدرتمند بود، امام هادی دست به یک جنگ روانی زد؛ مبارزه‌ای که در آن نیزه و شمشیر کاربُرد ندارد. ۱۳۸۰/۶/۳۰

بزرگترین عید، برترین تبیین
حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای: «در روز عید غدیر، پرتوی از ولایت خدا در میان مردم تجسّم پیدا کرد و دین کامل شد؛ بدون تعیین و تبیین این مسئله، دین واقعاً ناقص میماند و لذا بود که نعمت اسلام بر مردم تمام شد.» ۱۳۶۹/۴/۲۰

یاامیرالمؤمنین
حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای: «در روز عید غدیر،پرتوی از ولایت خدا در میان مردم تجسّم پیدا کرد و دین کامل شد؛ بدون تعیین و تبیین این مسئله، دین واقعاً ناقص میماند و لذا بود که نعمت اسلام بر مردم تمام شد.» ۱۳۶۹/۴/۲۰

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای: «امیرالمؤمنین، آن زبان صادق، آن بیان ناطق‌ عن‌الله در موارد متعدّدی در مقابل مخالفین خودش، به ماجرای غدیر احتجاج کرده؛ از جمله امیرالمؤمنین (علیه ‌الصّلاة ‌و السّلام) در صفّین یک خطبه‌ای برای اصحاب خودشان میخوانند و آنجا شرح میدهند حادثه‌ی غدیر را و میگویند پیغمبر این‌ جور گفت و این‌ جور ایستاد و مانند اینها، بعد گفت «قُم یا عَلیّ‌»، علی جان بلند شو؛ من بلند شدم، دست من را گرفت و گفت که خدا ولیّ ما است، من را ولیّ شما قرار داده و هر کسی که من ولیّ او و مولای او هستم، این علی مولای او است.» ۱۴۰۰/۰۵/۰۶

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,
برچسب ها : سوره بقره,تفسیر صفحۀ ۲۶ قرآن کریم,عید سعید غدیر خم,تفسیر نور,حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام, امام جعفر صادق (علیه السلام),امام محمّد باقر(علیه السلام),عيد غدير, شيطان,دشمن خدا,ولایت علی بن ابی طالب (علیه السلام),رسول خدا(صلی الله علیه و آله),غدیر,امام هادی (علیه السلام),پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله),قرآن,امام خامنه‌ای,عید قربان,حضرت ابراهیم علیه‌السلام,جنگ روانی,تبیین,سید محمد حسینی بهشتی,شهید بهشتی,شهید همت,شهید چمران,شهید مهدی زین الدین,خون شهيدان,مهدی موعود (عج),تفکر عاشورایی,شبیخون فرهنگی,شهید مدافع حرم,شهید عباس دانشگر,ناموس شیعه,ناموس,شیعه,شهید سید حمید تقوی فر,شهید مرتضی حسین‌پور شلمانی,حسین قمی,شهید محمد هادی ذوالفقاری,عراق,ولی فقیه,مردم ایران,حجاب,امام زمان (عج),حضرت زهرا (س),یا زهرا سلام الله علیها,ظهور,امام خامنه ای,

امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در دوشنبه 26 تير 1402ساعت 8:24 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 41 | |


صفحه قبل 1 2 صفحه بعد