تبلیغات متنی
آزمون علوم پایه دامپزشکی
ماسک سه لایه
خرید از چین
انجام پروژه متلب
حمل خرده بار به عراق
چت روم
Bitmain antminer ks3
چاپ ساک دستی پلاستیکی
برتر سرویس
لوله بازکنی در کرج
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

تفسیر قرآن کریم ... | خداوندا؛ بر من منّت بگذار با ... | جهیزیه‌ی کم سرشکستگی نیست ... | شهید ...: ش

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

یا زهراء سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

منبع (ادامه ...)

اعمال و وظايف شب هاى قدر

تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۷ - تفسیر نور:

«وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعِیلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ» و (به یاد آور) هنگامی‌که ابراهیم، پایه‌های خانه (کعبه) را با اسماعیل بالا می‌برد (و می‏‌گفتند:) پروردگارا از ما بپذیر، همانا تو شنوا و دانایی.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۷:

از آیات و روایات متعدّد استفاده می‌شود که خانۀ کعبه، از زمان حضرت آدم بوده و حضرت ابراهیم علیه‌السّلام آن را تجدید بنا نموده است.

چنان‌که آن حضرت در موقع اسکان همسر و فرزندش در سرزمین مکّه می‌گوید: «رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ» «ابراهیم، ۳۷» خداوندا بعضی از خاندانم را در این سرزمین خشک و بدون زراعت، در کنار خانه تو سکونت دادم.

بنابراین در زمان شیرخوارگی حضرت اسماعیل علیه‌السّلام نیز اثری از کعبه وجود داشته است.

در سورۀ آل عمران «آل عمران، ۹۶» نیز از کعبه به عنوان اوّلین خانۀ مردم یاد شده است.

در آیۀ مورد بحث نیز سخن از بالا بردن پایه‌های خانه به دست ابراهیم علیه‌السّلام است و این تعبیر می‌رساند که اساس خانۀ کعبه، قبلًا وجود داشته و ابراهیم و اسماعیل علیهماالسّلام آن را بالا برده‌اند.

حضرت علی علیه‌السّلام نیز در خطبه قاصعه «نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲» می‌فرماید: خداوند تمام مردم را از زمان حضرت آدم تا ابد، با همین کعبه و سنگ‌های آن آزمایش می‌نماید.

ابراهیم و اسماعیل علیهماالسّلام در کار مساوی نبودند. در حدیث می‌خوانیم: ابراهیم بنّایی می‌کرد و اسماعیل سنگ به دست پدر می‌داد.

شاید به سبب همین تفاوت، میان نام آن دو بزرگوار فاصله گذاشته است. «یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعِیلُ»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۷:

۱. بانیان کارهای نیک را فراموش نکنیم. «إِذْ یَرْفَعُ» «إِذْ» یعنی گذشته را یاد کن.

۲. در مسیر اهداف الهی، کار بنّایی و کارگری نیز عبادت است. لذا از خداوند قبولی آن را می‌خواهند. «یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ» «رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا»

۳. کار مهم نیست، قبول شدن آن اهمیّت دارد. حتّی اگر کعبه بسازیم، ولی مورد قبول خدا قرار نگیرد، ارزش ندارد. «رَبَّنا تَقَبَّلْ»

۴. کارهای خود را در برابر عظمت خداوند، قابل ذکر ندانیم. حضرت ابراهیم نامی از کار و بنّایی خود نبرد و فقط گفت: «رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا»

۵. در روایات آمده است: از شرایط استجابت و آداب دعا، ستایش خداوند است. ابراهیم علیه‌السّلام دعای خود را با ستایش پروردگار همراه ساخته است. «إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ»
تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۸ - تفسیر نور:

«رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ وَ أَرِنامَناسِکَنا وَ تُبْ عَلَیْنا إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ» (ابراهیم و اسماعیل همچنین گفتند:) پروردگارا! ما را تسلیم (فرمان) خود قرار ده و از نسل ما (نیز) امّتی که تسلیم تو باشند قرار ده و راه و روش پرستش را به ما نشان ده و توبۀ ما را بپذیر؛ که همانا تو، توبه‌پذیر مهربانی.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۸:

با آنکه حضرت ابراهیم و اسماعیل هر دو در اجرای فرمان ذبح، عالی‌ترین درجۀ تسلیم در برابر خدا را به نمایش گذاردند، امّا با این همه در این آیه از خداوند می‏‌خواهند که ما را تسلیم فرمان خودت قرار ده.

گویا از خداوند تسلیم بیشتر و یا تداوم روحیّۀ تسلیم را می‌خواهند. کسی که فقط تسلیم خدا باشد، نه تسلیم عموی بت‌تراش می‌شود و نه در برابر بت‌‏ها به زانو می‌افتد و نه از طاغوت‌ها پیروی می‌کند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۸:

۱. به کمالات امروز خود قانع نشوید، تکامل و تداوم آن را از خدا بخواهید. «رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ»

۲. توجّه به نسل و فرزندان، یک دورنگری عاقلانه و خداپسندانه است که حاکی از وسعت نظر و سوز و عشق درونی است و بارها در دعاهای حضرت ابراهیم آمده است. «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا»

۳. راه و روش بندگی را باید از خدا آموخت؛ وگرنه انسان گرفتار انواع خرافات و انحرافات می‌شود. «أَرِنا مَناسِکَنا»

۴. تا روح تسلیم نباشد، بیان احکام سودی نخواهد داشت. در اینجا ابراهیم علیه‌السّلام ابتدا از خداوند روح تسلیم تقاضا می‌کند، سپس راه و روش عبادت و بندگی را می‌خواهد. «وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ» «أَرِنا مَناسِکَنا»

۵. نیاز به توبه و بازگشت الطاف الهی، درهرحال و برای هر مقامی، ارزش است. «تُبْ عَلَیْنا»

در حدیث می‌خوانیم: رسول اکرم صلّی اللَّه علیه و آله هر روز، هفتاد مرتبه استغفار می‌نمود؛ با اینکه او معصوم بود و هیچ گناهی نداشت.

۶. یکی از آداب دعا، ستایش پروردگار است که در این آیه نیز به چشم می‌خورد. «التَّوَّابُ الرَّحِیمُ»
تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۹ - تفسیر نور:

«رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» پروردگارا! در میان آنان پیامبری از خودشان مبعوث کن تا آیات تو را بر آنها بخواند و آنان را کتاب و حکمت بیاموزد و (از مفاسد فکری، اخلاقی و عملی) پاکیزه‌شان نماید، همانا که تو خود توانا و حکیمی.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۹:


این آیه، دعایی دیگر از حضرت ابراهیم علیه‌السّلام را بازگو می‌کند که بیانگر عظمت فوق‌العاده روح، و ترسیم‌کنندۀ سوز و اخلاص درونی اوست؛ با آنکه خود در حال حیات و از پیامبران برجستۀ الهی است، برای نسل‌های آینده دعا می‌‌کند که پروردگارا! در میان مردم و ذریّۀ من، پیامبری از خودشان مبعوث کن.

از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله نقل شده است که فرمودند: «أنا دعوة ابی ابراهیم» من نتیجۀ اجابت دعای پدرم ابراهیم هستم که فرمود: «رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ» «تفسیر صافی و المیزان»

با آنکه در دعای ابراهیم علیه‌السّلام تعلیم بر تزکیه مقدّم شده است، امّا خداوند در اجابت این دعا، تزکیه را مقدّم داشته تا به ابراهیم هشدار دهد که تزکیه، با ارزش‌تر است و تعلیم در مرتبۀ بعدی است. «یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ» «جمعه، ۲»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۹:

۱. نیاز به رهبر آسمانی، از اساسی‏‌ترین نیازهای جامعۀ بشری است. اگر قرن‏‌ها قبل برای آن دعا می‌شود، نشان‌دهندۀ اهمیّت و ارزش و نقش آن است. «یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ» «وَ ابْعَثْ فِیهِمْ»

آری، بالا بردن دیوارهای کعبه بدون حضور رهبر معصوم و الهی، بت‌خانه‌ ای بیش از آب درنمی‌‏آید.

۲. هدف از بعثت پیامبران، تعلیم و تزکیه مردم بر اساس کتاب آسمانی است. «یَتْلُوا»«یُعَلِّمُهُمُ»«یُزَکِّیهِمْ»

۳. علم و دانش زمانی نتیجه می‏‌دهد که همراه با بینش و حکمت، و همراه با تزکیه و تقوی باشد. «یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُزَکِّیهِمْ»
تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۰ - تفسیر نور:

«وَ مَنْ یَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهِیمَ إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَ لَقَدِ اصْطَفَیْناهُ فِی الدُّنْیا وَ إِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ» کیست که از آیین ابراهیم روی بگرداند، مگر کسی‌که خود را (فریب داده و) بی‌خردی کند؟ و همانا ما او را در این جهان برگزیدیم و قطعاً او در جهان دیگر (نیز) از صالحان است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۰:

در آیات قبل، گوشه‌هایی از اهداف و شخصیّت حضرت ابراهیم بیان گردید.

این آیه با توجّه به تابناکی و پاکی چهرۀ ابراهیم و آیین او می‌پرسد، چه‌کسی جز افراد نادان و سفیه از ابراهیم و اهداف او اعراض می‌کند؟!

آیین او به‌قدری ارزش دارد که پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله مفتخر است که راه او راه ابراهیم است.

ابراهیم کسی است که در منطق، مخالف کافر را مبهوت می‌کند: «فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ» «بقره، ۲۵۸»

و در شجاعت یک تنه همۀ بت‌‏ها را می‏‌شکند: «فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً» «انبیاء، ۵۸»

قرآن او را حلیم معرّفی می‌‏نماید

در صبر و توکّل نیز نمونه و سرآمد است تا آنجا که درون آتش افکنده می‌‏شود بی‌آنکه واهمه‌ای داشته باشد.

در سخاوت گوسالۀ چاقی را برای مهمانان کباب می‌‏کند.

در تسلیم، کودک خود را در بیابان بی‌آب‌وگیاه مکه رها کرده و آن‌گاه که او به سن نوجوانی می‌رسد، به امر خداوند کارد بر گلوی او می‌گذارد.

آری، انسان تنها با فریب‌دادن خرد خویش می‌تواند از ادیان الهی گریزان باشد. «سَفِهَ نَفْسَهُ»

ابراهیم علیه‌السّلام در دعایی از خداوند خواست که: «أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ» «شعراء، ۸۳» خداوند دعای او را استجابت کرده و می‌‏فرماید: ابراهیم در آخرت از صالحان است.

کسی‌که راه ابراهیم را که برای نسل بشر، مرکز امن، رهبر معصوم، رزق فراوان، توفیق اسلام و تسلیم، قبول توبه و سعادت از خدا طلب می‌‏کند، رها کرده و به‌دنبال دیگران برود، سفیه و نادانی بیش نیست!!

در فرهنگ قرآن، به افرادی که حقایق را نادیده انگاشته و کفران نعمت کنند، سفیه گفته می‌شود.

چنان‌که به بنی‌اسرائیل به‌جهت بهانه‌های بی‌موردی که دربارۀ تغییر قبله می‌گرفتند، سفیه گفته شده است: «سَیَقُولُ السُّفَهاءُ»

در ذیل آیۀ «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ» نیز از امام علیه‌السّلام نقل شده است که فرمود: کسی‌که شراب بخورد، سفیه است. چنین شخصی به‌جای نوشیدنی‌های مفید و حلال، به سراغ آشامیدنی مضرّ و حرام می‌رود.

آری، کسانی که راه حقّ را رها نموده و بی‌‏راهه می‌روند، سفیه هستند و آن‌کس که در انتخاب رهبر و مکتب، قدم درست بردارد عاقل است.

در حدیث می‏‌خوانیم: عقل همان چیزی است که به‌وسیلۀ آن خدا عبادت شود وگرنه شیطنت است.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۰:

۱. سفیه کسی است که منطق، مکتب، رهبر و راه حق را نادیده گرفته و به‌دنبال هوس‌های خود یا دیگران رهسپار شود. «سَفِهَ نَفْسَهُ»

۲. دین‌داری، خردورزی، و اعراض از آن، دلیلِ بی‏‌خردی است. «مَنْ یَرْغَبُ» «سَفِهَ نَفْسَهُ»
تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۱ - تفسیر نور:

«إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِینَ» (به‌خاطر بیاورید) هنگامی را که پروردگار ابراهیم به او گفت: تسلیم شو. گفت: در برابر پروردگار جهانیان تسلیم شدم.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۱:

۱. مقامات و الطاف الهی، بدون دلیل به کسی واگذار نمی‌‏شود. اگر خداوند ابراهیم را برمی‌‏گزیند، به خاطر روحیّۀ تسلیم‌پذیری او در برابر خداست. «أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ»

۲. فلسفۀ تسلیم انسان در برابر خداوند آن است که او ربّ‌العالمین است. «أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِینَ»
تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۲ - تفسیر نور:

«وَ وَصَّی بِها إِبْراهِیمُ بَنِیهِ وَ یَعْقُوبُ یا بَنِیَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی‏ لَکُمُ الدِّینَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» و ابراهیم و یعقوب، فرزندان خود را به همان آیین سفارش نمودند (و گفتند:) فرزندان من! خداوند برای شما این دین (توحیدی) را برگزیده است. پس (تا پایان عمر بر آن باشید و) جز در حال تسلیم (و فرمان‌برداری) نمیرید.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۲:

۱. در فکر سلامت عقیده و ایمان نسل و فرزندان خود باشیم و در وصایای خود تنها به جنبه‏‌های مادّی اکتفاء نکنیم. «وَصَّی» «فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»

۲. راه حق، همان راه اسلام و تسلیم بودن در برابر خداوند است. انبیاء همین راه را سفارش می‌‏نمودند. «وَصَّی بِها إِبْراهِیمُ بَنِیهِ وَ یَعْقُوبُ»

۳. خداوند در میان همۀ راه‌ها، راه دین را برای ما برگزیده است. «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی‏ لَکُمُ الدِّینَ»

۴. حُسن عاقبت و مسلمان مردن مهم است. «فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» بسیار افرادی که اهل ایمان بودند، ولی مرتد و کافر شدند. «آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا» «نساء، ۱۳۷»

۵. گرچه زمان و مکان مردن به دست ما نیست، ولی می‌‏توانیم زمینۀ حسنِ عاقبت خود را از طریق عقیده و عمل درست و دعا و دوری از گناه و افراد فاسد، فراهم کنیم. «فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»
تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۳ - تفسیر نور:

«أَمْ کُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ لِبَنِیهِ ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِی قالُوا نَعْبُدُ إِلهَکَ وَ إِلهَ آبائِکَ إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ إِلهاً واحِداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» آیا شما (یهودیان) هنگامی‌که مرگ یعقوب فرا رسید، حاضر بودید؟! آن‌هنگام‌که به فرزندان خود گفت: پس از من چه می‌‏پرستید؟ گفتند: خدای تو و خدای پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، خداوند یکتا، و ما در برابر او تسلیم هستیم.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۳:

گروهی از یهود اعتقاد و ادّعا داشتند که یعقوب هنگام مرگ، فرزندان خود را به دینی که یهود، با تمام تحریفاتش به آن معتقد بودند، سفارش و توصیه کرده است و آنها بدین سبب به آئین خود پای بند هستند.

خداوند در ردّ این ادّعا و اعتقاد، آنان را مورد سؤال قرار می‌دهد که آیا شما در هنگام مرگ بر بالین یعقوب حاضر بوده‌اید که اینگونه می‌گویید؟

بلکه او از فرزندان خود اسلام و تسلیم در برابر خداوند را خواست، و فرزندان به او وعده دادند که عبادت و پرستش خدای یگانه و تسلیم بودن در برابر او را در پیش گیرند.

در قرآن از جد و عمو، به پدر «أب» تعبیر می‌‏کند. «آبائِکَ إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ» چون ابراهیم، جدّ فرزندان یعقوب و اسماعیل، عموی آنان بوده است.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۳:

۱. سخن باید بر اساس علم و آگاهی باشد. «أَمْ کُنْتُمْ شُهَداءَ»

۲. مرگ به سراغ همه می‌آید، حتّی پیامبران. «حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ»

۳. حسّاس‌‏ترین زمانِ زندگی، لحظۀ مرگ است و حسّاس‏‌ترین مسئله، موضوع دین و عقیده و حسّاس‌ترین مخاطب، نسل انسان است. «إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ لِبَنِیهِ ما تَعْبُدُونَ»

۴. موعظه در آستانۀ مرگ، آثار عمیقی دارد. «إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ»

۵. پدران باید نسبت به آیندۀ دینی فرزندان خویش، توجّه داشته باشند؛ حتّی فرزندان انبیاء در معرض خطر بی‌دینی هستند. «ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِی»

۶. همۀ انبیا، به عبادت و تسلیم در برابر خداوند سفارش می‌‏کردند. «إِلهاً واحِداً»

۷. فقط در برابر فرمان خداوند، تسلیم شویم. «لَهُ مُسْلِمُونَ»
تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۴ - تفسیر نور:

«تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما کَسَبَتْ وَ لَکُمْ ما کَسَبْتُمْ وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ» آنها امّتی بودند که درگذشتند، دستاورد آنها مربوط به خودشان و دستاورد شما نیز مربوط به خودتان است و شما از آنچه آنان انجام داده‌‏اند، بازخواست نخواهید شد.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۴:

یکی از اشتباهات بنی‌اسرائیل این بود که به نیاکان و پیشینیان خویش، بسیار مباهات و افتخار می‌کردند و گمان‌شان این بود که اگر خودشان آلوده باشند، به خاطر کمالات گذشتگان‌شان، مورد عفو قرار خواهند گرفت.

این آیه به آنان هشدار می‌دهد که شما مسئول اعمال خویش هستید، همچنان‌که آنان مسئول کرده‌های خویش هستند.

در کتاب غرر الحکم از حضرت علی علیه‌السّلام آمده است: «الشرف بالهمم العالیة لا بالرمم البالیة» شرافت و بزرگی به همّت‌‏های عالی و بلند است، نه به استخوان‌های پوسیدۀ نیاکان و گذشتگان.

در تاریخ می‌بینیم که افراد در سایۀ عمل خویش، آیندۀ خود را رقم می‌‏زنند.

زن فرعون اهل بهشت می‌شود، ولی همسر لوط در اثر بدکرداری، به دوزخ رهسپار می‏‌شود.

اینها نمونۀ عدالت و نظام حقِ پروردگار است.

در حدیثی از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله نقل شده است که فرمود: ای بنی‌هاشم، مبادا سایر مردم برای آخرت خود کار کنند، ولی شما به انساب خود دل خوش کنید.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۴:

۱. نسبت خویشاوندی، در قیامت کارساز نیست. «لَها ما کَسَبَتْ وَ لَکُمْ ما کَسَبْتُمْ»

۲. آیندۀ هر کس و هر جامعه‌‏ای، در گرو عمل خود اوست. «وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ»

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۲۰۲ - ۲۱۲.

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیه ۷۳

و هو الذى خلق السماوات و الارض بالحق و يوم يقول كن فيكون قوله الحق و له الملك يوم ينفخ فى الصور عالم الغيب و الشهادة و هو الحكيم الخبير(۷۳)


ترجمه:
۷۳ - او كسى است كه آسمانها و زمين را به حق آفريد و آن روز كه به آنها مى گويد موجود باش ، موجود مى شود، سخن او حق است و در آن روز كه در صور دميده مى شود حكومت مخصوص او است ، از پنهان و آشكار با خبر است و حكيم و آگاه مى باشد.

تفسیر
اين آيه در حقيقت دليلى است بر مطالب آيه قبل و دليلى است بر لزوم تسليم در برابر پروردگار، و پيروى از رهبرى او، لذا نخست مى گويد: او خدائى است كه آسمانها و زمين را به حق آفريده است (و هو الذى خلق السماوات و الارض ‍ بالحق ).
تنها چنين كسى كه مبدا عالم هستى است ، شايسته رهبرى مى باشد و بايد تنها در برابر فرمان او تسليم بود، زيرا همه چيز را براى هدف صحيحى آفريده است .
منظور از حق در جمله بالا همان هدف و نتيجه و مصالح و حكمتها است يعنى هر چيزى را براى خاطر هدف و نتيجه و مصلحتى آفريد، در حقيقت اين جمله شبيه مطلبى است كه در سوره ص آيه 77 آمده آنجا كه مى فرمايد: و ما خلقنا السماء و الارض ‍ و ما بينهما باطلا: ما آسمان و زمين و آنچه در ميان آنها است بيهوده و بيهدف نيافريديم .
سپس مى فرمايد: نه تنها مبدا عالم هستى او است ، بلكه رستاخيز و قيامت نيز به فرمان او صورت مى گيرد و آن روز كه فرمان مى دهد رستاخيز بر پا شود فورا بر پا خواهد شد (و يوم يقول كن فيكون ).
بعضى احتمال داده اند كه منظور از اين جمله همان آغاز آفرينش و مبدا جهان هستى باشد كه همه چيز به فرمان او ايجاد شده است ، ولى با توجه به اينكه
يقول فعل مضارع است ، و اينكه قبل از اين جمله اشاره به اصل آفرينش شده و همچنين با توجه به جمله هاى بعد ميتوان گفت كه اين جمله مربوط به رستاخيز و فرمان الهى در باره آن است همانطور كه در جلد اول صفحه 299 (ذيل آيه 117 بقره ) گفتيم منظور از جمله كن فيكون اين نيست كه خداوند يك فرمان لفظى به عنوان موجود باش صادر ميكند بلكه منظور اين است هر گاه اراده او به آفرينش چيزى تعلق گيرد، بدون نياز به هيچ عامل ديگرى ، اراده اش ‍ جامه عمل به خود ميپوشد، اگر اراده كرده است يك دفعه موجود شود، يك دفعه موجود خواهد شد و اگر اراده كرده است تدريجا موجود گردد، برنامه تدريجى آن شروع خواهد شد. بعد اضافه مى كند كه گفتار خداوند حق است يعنى همان طور كه آغاز آفرينش بر اساس هدف و نتيجه و مصلحت بود، رستاخيز نيز همانگونه خواهد بود. (قوله الحق ).
و در آن روز كه در صور دميده مى شود و قيامت بر پا ميگردد، حكومت و مالكيت مخصوص ذات پاك او است (و له الملك يوم ينفخ فى الصور).
درست است كه مالكيت و حكومت خداوند بر تمام عالم هستى از آغاز جهان بوده و تا پايان جهان و در عالم قيامت ادامه خواهد داشت و اختصاصى به روز رستاخيز ندارد، ولى از آنجا كه در اين جهان يك سلسله عوامل و اسباب در پيشبرد هدفها و انجام كارها مؤثر است گاهى اين عوامل و اسباب انسان را از خداوند كه مسبب الاسباب است غافل ميكند، اما در آن روز كه همه اين اسباب از كار ميافتد، مالكيت و حكومت او از هر زمان آشكارتر و روشنتر ميگردد، درست نظير آيه ديگرى كه مى گويد: لمن الملك اليوم لله الواحد القهار: حكومت و مالكيت امروز (روز قيامت ) براى كى است ؟ تنها براى خداوند يگانه پيروز است (سوره غافر - آيه 16).
در باره اينكه منظور از (صور)كه در آن دميده مى شود چيست و چگونه اسرافيل در صور ميدمد تا جهانيان بميرند و بار ديگر در صور ميدمد تا همگى زنده شوند و قيامت بر پا گردد، در ذيل آيه 68 سوره زمر به خواست خدا مشروحا بحث خواهيم كرد، زيرا تناسب بيشترى با آن آيه دارد. و در پايان آيه اشاره به سه صفت از صفات خدا كرده ،خداوند از پنهان و آشكار با خبر است (عالم الغيب و الشهادة ).
و كارهاى او همه از روى حكمت ميباشد، و از همه چيز آگاه است (و هو الحكيم الخبير).
در آيات مربوط به رستاخيز غالبا به اين صفات خدا اشاره شده است كه او هم آگاه است و هم قادر و حكيم يعنى به مقتضاى علم و آگاهيش اعمال بندگان را ميداند و به مقتضاى قدرت و حكمتش به هر كس جزاى مناسب ميدهد.

منبع (ادامه ...):

https://t.me/fazylatha

بسم الله الرحمن الرحیم

از دعاهای حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام

اللَّهُمَّ مُنَّ عَلَيَّ بِالتَّوَكُّلِ عَلَيْكَ، وَ التَّفْوِيضِ إِلَيْكَ، وَ الرِّضَا بِقَدَرِكَ، وَ التَّسْلِيمِ لِأَمْرِكَ حَتّى‏ لَا أُحِبَّ تَعْجِيلَ مَا أَخَّرْتَ، وَ لَاتَأْخِيرَ مَا عَجَّلْتَ، يَا رَبَّ الْعَالَمِين‏

خداوندا؛ بر من منّت بگذار با توکّل بر خودت، و سپردن امور به خودت، و پسندیدن تقدیراتت، و تسلیم برای دستوراتت، تا آنکه نه دوست داشته باشم آنچه به تأخیر می اندازی زودتر اتّفاق بیفتد، و نه آنچه جلو می اندازی تأخیر بیفتد، ای پروردگار جهانیان.

«کافی» ج ۲ ص ۵۸۱

بسم الله الرحمن الرحیم

بیان رحمت

لطائف عرفانی در ادعیۀ ائمّه علیهم السلام

علّامه آیةالله حسن زاده آملی

آن لطائف ذوقى و عرفانى، آن نكات سرّى كه در ادعيه و اوراد و مناجاتهاى ائمۀ اطهار ما پيدا مى ‏شود در روايات نمى‏ شود بدست آورد،

زيرا كه در روايات مخاطب مردم ‏اند و با مردم به فراخور عقل آنها صحبت مى‏ كردند و سخن مى ‏گفتند؛

اما در مناجاتها و ادعيه در خلوتخانۀ عشق، با جمال و جلال مطلق به راز و نياز مى‏ پرداختند كه آنچه گفتنى بود به زبان مى‏آوردند.

«مجموعه مقالات» ص ۱۵۶
 

https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=34411

جهیزیه‌ی کم سرشکستگی نیست
مبادا بروید پول قرض کنید، #جهیزیه درست کنید. مبادا خودتان را به زحمت بیندازید. مبادا خانواده‌تان را به زحمت بیندازید. مبادا خیال کنید که دخترتان اگر جهیزیه‌اش کمتر از دختر همسایه و قوم و خویش بود، این سرشکستگی است. نه این سرشکستگی نیست.
بیانات امام خامنه ای در مراسم خطبه عقد زوج‌های جوان؛ ۸۱/۳/۲۹

شهید عیسی ریگی راد
شهادت:
یازدهم آبان 1365، در اطراف فرودگاه زاهدان بر اثر سانحه هوایی سقوط هواپیمای c130 ارتش

شهید«عیسی ریگی راد» در قسمتی از وصیت نامه اش به خانواده خود می نویسد: در هر کاری صداقت را پیشه کنند و به جامعه و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران خدمت نمایند و تحت هیچ شرایطی رهبر و مسئولان نظام را فراموش نکنند و همیشه خدمتگزار آنها باشند و با مردم باشند با اخلاق نیکو رفتار نماینـد، از یاد خدا غافل نشوند و نمازشان را به وقت بخوانند. چون خواندن نماز انسان را از معصیت و گناه پاک می کند.

شهيد «مصيب دهقان»
شهادت: 27 اسفند ماه سال 1361

بخشی از وصیت نامه:
خداوند را شكرگزارم كه دانايى‌ام‌ داد كه خودم و او را بشناسم و راهم را انتخاب كنم. خداوند را شكر گزارم كه بينايى‌ام داد كه جهان را با ديده‌اى باز بنگرم و جهان بينى خود را انتخاب كنم...
بارالها از تو مى‌خواهم كه رزمندگان اسلام، پويندگان راه حسين و يارى دهندگان و مبلغين و ناشرين كتب و ناطقين اسلام را در پناه خودت محفوظ بدارى.
بارالهى از تو مى‌خواهم كه پاسداران برحق اسلام را يارى دهى. اى خداى مهربان از تو مى‌خواهم كه شهادت در راهت‌ را نصيبم كنى و آن طور كه تو مى‌خواهى بشوم. بار خدايا فرزندانم را فرزندانى صالح و يارى دهنده امام زمان (عج) قرارده. بار خدايا از سرتقصيرات و گناهانم و اشتباهات اين بنده حقير و ذليل و مسكين درگذرى و مرا همنشين اصحابت قرار دهى.

شهید غلامرضا زورقی
شهادت: چهارم خرداد 1367، در شلمچه

بخشی از وصیت نامه:
خواهرانم زحمات شما همیشه در نظرم هست. شما باید زینبی زندگی کنید از فرهنگ غرب تقلید نکنید. شمایید که با حجاب خود به خون من بهاء می دهید …

شهید «غلام‌رضا مرزبان»
شهادت: 24 اسفندماه 1363 در منطقه شرق دجله

بخشی از وصیت نامه:
ای امت حزب‌الله! دست از این انقلاب و رهبر بر ندارید که به گمراهی خواهید افتاد و به عذاب خداوند دچار خواهید شد. پاسدار خون شهدا باشید.

شهید رجبعلی ادب هفدهم آذر ۱۳۴۵ در شهرستان سمنان به دنیا آمد. پدرش حسن و مادرش هاجر نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند. تعمیرکار خودرو بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. سیزدهم اسفند ۱۳۶۴ در مریوان توسط نیرو‌های بعثی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. مزار وی در گلزار شهدای امامزاده یحیای زادگاهش واقع است.

بخشی از وصیت نامه:

شهادت مرگ دلخواهی است که مجاهد با عشق انتخابش می‌کند ...

شهید محمود دولتی مقدم
شهادت: بیست و هفتم دی 1371، به عنوان فرمانده گردان امام حسن مجتبی (ع) در جاده زابل_زاهدان هنگام درگیری با اشرار

بخشی از وصیت نامه:
زمزمه و نغمه ای غیر از اسلام را فرصت گسترش و رشد و پیشروی ندهید. زیرا که باعث به هدر رفتن زحمات چند صد ساله پیامبران امامان و انسان های شریف و مومن را در بر خواهد داشت ...

شهید «علی یاری»

شهادت: 15 فروردین 1367 در منطقه شاخ شمیران

خداوندا! به شهدای كربلا قسمت می‌دهم، ما را نيز جزو شهدا محسوب كن. چه كنم از روزی كه از عمرم سوال می‌شود؟ چه كنم روزی كه از نعمت‌هايت سوال می‌شود؟

...

حال كه بايد يك روزی بميريم و با اين ذلت، چرا مرگ را مغلوب خودمان نكنيم و با افتخار به سراغش نرويم و در عوض شهادت و رضوان خدا را بخريم. حالا كه خدا جانی را كه خودش به ما داده خريدار است، چرا نفروشيم؟ مگر ما چقدر می‌خواهيم زنده بمانيم؟

شهید «اکبر دهباشی»
شهادت:
بیست و چهارم فروردین 1370، در پاسگاه کوله سنگی زاهدان هنگام درگیری با اشرار

بخشی از وصیت نامه:
خدایا چطور وقتی اسرائیل به مردم بی دفاع فلسطین حمله می کند، آمریکا از او پشتیبانی می نماید، ما مسلمانان برای چه این گونه خودخواه و بی معرفت و بی غیرت باشیم؟ ... برادران و خواهران مسلمان همکاران عزیز در راه اسلام لحظه ای درنگ نکنید، که اگر اسلام شکست بخورد، دیگر خبری از اسلام نیست ...
 

شهید«محمد حسین رافت»
شهادت:
بیست و دوم شهریور 1359، در سردشت

اما توصیه من به خانواده من این است که همیشه خوددار باشند و به مصائب حضرت زینب (س) فکر کنید. هیچ از جدایی من نگران مباشـیـد کـه اگـر مـن شهید شوم جای این دارد به پدرم تبریک بگویید. چون در راه اسلام شهید شده ام. خواهران و برادران من همیشه پیرو خط امام خمینی باشید و با حجاب خود راه اسلام و حضرت زینب (س) را ادامه دهید ...

شهید «محمد خانی»
شهادت: نوزدهم فروردین ماه سال ۱۳۶۶ در پاسگاه زید

بخشی از وصیت نامه:
«ای کسانی که در پای مجالس روضه با ریختن اشک فریاد بر می‌آورید که ای کاش در کربلای حسین(ع) بودم و حسین(ع) را یاری می‌کردم. به هوش باشید که تاریخ تکرار شده است و اکنون اسلام نیاز به یاری شما دارد و هر سستی خیانت به اسلام و امام حسین(ع) است.»

شهید «حسین واحد اطربی»

شهادت: 16 فروردین 1367

بخشی از وصیت نامه:
«شما ای خواهر عزیز و مهربان! از شما می‌خواهم که در شهادتم زینب‌وار حرکت کنید به خاطر اینکه اولین هدیه بود که در راه اسلام دادید، باید سربلند و سرفراز باشید و بدانید که حجاب اسلامی شما کوبنده‌تر از خون من است.»

شهید«عیسی راحتی»
شهادت: بیست و چهارم اسفند 1360، در گیلان غرب

بخشی از وصیت نامه:
خدایا شهادت برایم آرزوست
پروردگارا با تــو پیمان می بندم که حتی یک لحظه را غنیمت شمرده و از آن یک لحظه جهت انهدام دشمن تلاش کنم انقدر بستیزم تا اگر سزاوار باشم شربت گوارای شهادت را بنوشم. خدایا شهادت برایم آرزوست ...

شهید «محمود احمدوند آورزمانی»
شهادت: 22 اسفند 1360

بخشی از وصیت نامه:
پدر و مادر عزیزم، نماز را اول وقت بخوانید زیرا ستون و پایه‌ی یکتاپرستی است. همیشه پشتیبان حق باشید حتی اگر به ضرر شما باشد. پشتیبان امام و ولایت فقیه و برای فرج و ظهور امام عصر (عج) دست به دعا باشید.
تا آخرین قطره خون خود
پاسدار و نگهبان جمهوری اسلامی باشید.

شهید «داود ابراهیمی»
شهادت: سی‌ام اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۵ در سومار

بخشی از وصیت نامه:
خواهرانم! همان‌طوری که من راه حسین(ع) را در پیش گرفته‌ام شماها هم دنباله راه زینب (س) را ادامه بدهید.
واجب شرعی بود بر ما جوانها که در دفاع از دین جد ما محمد (ص) بپا خیزیم ...

شهید «اشرفعلی ذوالفقاری کرباسکی»

شهادت: بیست و چهارم تیر 1361، در شلمچه

بخشی از وصیت نامه:
پدر جان برایم غصه نخورید که من شهید می شوم چون من راه خدا را می پیمایم و در راه اسلام شهید می شوم اگر شهید شدم به مراد خودم رسیدم ... پدر اگر شهید شدم و بدنم را نیاوردند، ناراحت نشوی، چون کسی که برای جنگ می آید، جانش را فدای راه حسین(ع) و راه امام را می پیماید ...

شهید «سیدابوالفضل آتشی مریم‌آبادی»
شهادت: 20 فروردین 1366 در عملیات کربلای8

بخشی از وصیت نامه:
ای مادر و خواهر گرامی! دوست دارم كه در مرگ من همانند زينب(س) در مرگ برادرش، استقامت داشته باشيد و زينب‌وار با دشمنان اسلام مبارزه نماييد ...
دوستان! به راه پاک رهبر روح الله ايمان داشته باشيد و در راه پيشبرد اهداف جمهوری اسلامی با وحدت هرچه بيشتر تلاش نماييد.
مرا با همين لباس بسيجی به خاک بسپاريد تا منافقان و شيطان بزرگ بدانند كه من سرباز امام زمان(عج) و نايب بر حق او امام خمينی بودم.
از خواهران شهيدپرور می‌خواهم كه فرزندان خود را به اخلاق نيكو آراسته نمايند زيرا كه اين كودكان اميدان امروز و به اهتزاز درآورندگان پرچم "‌لا اله الا الله" بر فراز كاخ‌های سفيد و سرخ در فردا هستند.
از ملت شهيدپرور می‌خواهم كه دعای كميل، توسل و ساير دعاها را فراموش ننماييد و هميشه برای سلامتی رهبر دعا نماييد ...

شهید«مهدی خزائی»

شهادت: دوازدهم تیر 1365 در عملیات کربلای 1

بخشی از وصیت نامه:
شهادت می دهم که محمد(ص) فرستاده خدا و علی (ع) امام بعد از او بوده و شما را به تقوا و حفظ شئون اسلامی و پیروی از ولایت فقیه وصیت می کنم ...

شهید عبدالمجید قشونی

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,نماز,
برچسب ها : شب هاى قدر,شب قدر,لیله القدر,تفسیر,صفحۀ ۲۰ قرآن کریم,قرآن کریم,سوره بقره,تفسیر نور,سوره مبارکه انعام,سوره انعام,حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام,حسن زاده آملی,علامه حسن زاده آملی,جهیزیه‌,شهید عیسی ریگی راد,شهيد مصيب دهقان,شهید غلامرضا زورقی,شلمچه,شهید غلام‌رضا مرزبان,شهید رجبعلی ادب,شهید محمود دولتی مقدم,شهید علی یاری,شهید اکبر دهباشی,شهید محمد حسین رافت,شهید محمد خانی,شهید حسین واحد اطربی,شهید عیسی راحتی,شهید محمود احمدوند آورزمانی,شهید داود ابراهیمی,شهید اشرفعلی ذوالفقاری کرباسکی,شهید سیدابوالفضل آتشی مریم‌آبادی,شهید مهدی خزائی,شهید عبدالمجید قشونی,یا زهرا سلام الله علیها,ظهور,امام علی علیه السلام,امام خامنه ای,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در شنبه 26 فروردين 1402ساعت 21:27 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 36 | |

فضیلت و خواص سوره مطففین + تفسیر ... | شهید مدافع حرم شهید سید اسماعیل سیرت نیا ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

یا زهراء سلام الله علیها

https://portal.anhar.ir/node/1021#gsc.tab=0

فضیلت و خواص سوره مطففین

هشتاد و سومین سوره قرآن کریم است که مکی و 36 آیه دارد.

در سخنی از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم آمده است: هر کس که سوره مطففین را قرائت نماید خداوند به او شرابی از باده سر به مهر، می نوشاند.(1)

امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: هر کس در نمازهای واجب خود سوره مطففین را قرائت نماید خداوند امنیت از اتش را به او عطا می کند به گونه ای که نه تو آتش را می بیند و نه آتش او را. در روز قیامت بر روی پل جهنم عبور نمی کند و از او محاسبه نمی شود.(2)

آثار وبرکات سوره

1) برای حفظ موجودی انبارها

از رسول خدا صلی الله علیه واله و سلم نقل شده است: اگر این سوره را بر مخزن و انباری بخوانند از هر گونه خطر و افتی حفظ می شود. (3)

امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: سوره مطففین را بر هر چیزی بخوانند از شر و آفت حشرات روی زمین نگاه داشته می شود.(4)

_________________

پی نوشت:

(1) مجمع البیان، ج10، ص289

(2) ثواب الاعمال ص122

(3) تفسیرالبرهان، ج10، ص289

(4) همان

منبع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»

برخی از احادیث امام حسن عسکری علیه السلام ...

http://www.asr-entezar.ir/

 

https://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=52091

پرتوی از عظمت حسین‌بن‌علی

 

https://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=50743

از تبیین تا قیام حسینی علیه‌السلام

حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرت‌های عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین

شهید علی محمودوند

تاریخ ولادت: ۱۳۴۳/۰۴/۰۶

تاریخ شهادت: ۱۳۷۹/۱۱/۲۲

نحوه شهادت : انفجار مین

سید اسماعیل سیرت نیا اصالتا اهل شهر رشت و ساکن تهران بود. وی از دانشجویان رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن بود که در مقطع کارشناسی پیوسته مشغول به تحصیل بود. این شهید مدافع حرم حضرت زینب(س) از نیروهای سپاه حضرت محمد رسول الله (ص) تهران بزرگ در عملیات مستشاری در سوریه در جریان عملیات محرم سال ۹۴ و در نزدیکی حلب به وسیله اصابت ترکش خمپاره به ناحیه پهلو و پشت سرش همچون مادرش حضرت زهرا س به شهادت رسید. پیکر این شهید در ستاد تیپ عملیاتی سپاه محمد رسول الله تشییع و سپس در زادگاهش شهر رشت تشییع و تدفین شد ...

ماجرای حضور حضرت زهرا (سلام الله علیها) در مراسم خواستگاری شهید سیرت‌نیا/ هدیه‌ای که از یک شهید بر سر سفره عقد رسید ...

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,نماز,
برچسب ها : فضیلت,خواص,سوره مطففین,امام صادق علیه السلام,نمازهای واجب,رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم,خداوند,نمازهای واجب,امنیت,آتش,ماه مبارک رمضان,مخزن,انبار,حدیث,امام حسن عسکری علیه السلام,امام حسین علیه السلام,تبیین,قیام حسینی علیه السلام,شهید علی محمودوند,انفجار,مین,انفجار مین,شهادت,شهید مدافع حرم,شهید سید اسماعیل سیرت نیا,ظهور,امام خامنه ای,یا زهرا سلام الله علیها,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در سه شنبه 8 فروردين 1402ساعت 20:06 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 54 | |

سوره حمد اساس قرآن ... | نماز شب ... | اگر مردمان هر یک به وادی و درّه ای روند، من در وادی آن مردی ق

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

**************

بنا به روایت جابربن عبداللّه انصاری از رسول اکرم صلی الله علیه و آله:این سوره بهترین سوره های قرآن است.و به نقل ابن عباس؛سوره ی حمد اساس قرآن است.در حدیث نیز آمده است:اگر هفتاد مرتبه این سوره را بر مرده خواندید و زنده شد،تعجّب نکنید[بحار،ج 92،ص 257]

منبع (ادامه ...):

http://quran.anhar.ir/tafsir-7875.htm

**************

امام صادق علیه السّلام فرمودند:

استغفرالله ربى و اتوب الیه فى الوتر سبعین مرة تنصب یدیک الیسرى ، و تعد بالیمنى الاستغفار؛

در قنوت نماز وتر، هفتاد بار استغفار، بگویید براى اینکار دست چپ را مقابل صورت قرار دهید و با دست راست استغفار را بشمارید.

نماز وتر چیست؟
نماز وتر از نمازهای پرفضیلت است که در نماز شب خوانده می‌شود. برای آگاهی بیشتر در ادامه مطلب می‌گوییم نماز وتر چند رکعت دارد و چگونه خوانده می‌شود. با ما همراه باشید.

نماز چگونه خوانده می شود؟
نماز شب از 11 رکعت تشکیل شده است که یک رکعت آخر آن نماز وَتر نامیده می‌شود. نماز وتر در کنار نماز شفع بهترین قسمت از نماز شب می‌باشد و از لحاظ فضیلت، نماز وتر حتی برتر از نماز شفع دانسته می‌شود.

طریقه خواندن نماز وتر
نماز وتر مستحبی است و بخشی از نماز شب به حساب می‌آید که در نیمه شب و پیش از طلوع خورشید خوانده می‌شود. طریقه خواندن نماز وتر به شرح زیر است:
1. برای خواندن نماز وتر ابتدا نیت کنید: یک رکعت نماز وتر می‌خوانم قُربة اِلی الله
2. در نماز وتر یک مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره توحید، یک مرتبه سوره فلق و یک مرتبه سوره ناس به همین ترتیب خوانده می‌شود.
3. سپس به قنوت رفته و پس از خواندن ذکرهای مخصوص به تعداد مشخص، حاجت بیان می‌شود.
4. در پایان نماز نیز تشهد و سلام خوانده می‌شود.

حکم نماز وتر چیست؟
در مورد حکم نماز وتر که واجب است یا نه اختلاف نظر وجود دارد. در بین اهل تسنن نماز وتر از نظر امام ابوجنیفه واجب تلقی می‌شود و از نظر دو شاگرد او به نام های امام ابویوسف و امام محمد و جمهور ائمه، سنت موکده به حساب می‌آید. امام ابوحنیفه این نماز را واجب می‌داند زیرا در حدیث به خواندن آن امر شده و امر به معنای واجب بودن عمل است. عَنْ أَبِی سَعِیدٍ أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ أَوْتِرُوا قَبْلَ أَنْ تُصْبِحُوا.

از ابی سعید رضی الله عنه نیز نقل شده است که پیغمبر (ص) فرمودند: نماز وتر را قبل از طلوع صبح بخوانید.
و دلیل جمهور ائمه برای واجب بودن نماز وتر: از ابوهریره نقل شده است که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: إن الله وتر، یحب الوتر متفق علیه. خداوند وتر (تنها) است و وتر را دوست دارد.

بحارالانوار، ج 87، ص 287.

منبع (ادامه ...):

https://rasekhoon.net/hadith/show/570469/%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D9%86%D9%88%D8%AA-%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2-%D9%88%D8%AA%D8%B1-%D9%87%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%BA%D9%81%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%89-%D8%A7%DB%8C%D9%86%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%DA%86%D9%BE-%D8%B1%D8%A7-%D9%85%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84-%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B1

پیروی از عابد خالص
امام هادى علیه السلام فرمودند:
لو سَلَک النّاسُ وادِیا و شِعْبا لسَلَکتُ وادی رجُلٍ عَبَدَ اللّهَ وحْدَهُ خالِصا.

اگر مردمان هر یک به وادی و درّه ای روند، من در وادی آن مردی قدم می گذارم که خدای یگانه را مخلصانه عبادت می کند.
تنبیه الخواطر: ۲ / ۱۰۹.

حضرت آیت الله امام خامنه ای: ایرانی‌ها به خودشان افتخار کنند که مردی از میان آنها از یک روستای دورافتاده برمیخیزد، تلاش و خودسازی میکند، به چهره‌ی درخشان و قهرمان امّت اسلامی تبدیل میشود. 99/9/26

حضرت آیت الله امام خامنه ای: او نمونه‌ی برجسته‌ای از تربیت‌شدگان اسلام و مکتب امام خمینی بود. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: پایه‌گذاری امثال قاسم سلیمانی‌ها در دوران دفاع مقدّس گذاشته شد. 99/6/31

حضرت آیت الله امام خامنه ای: شهید سلیمانی قهرمان ملّت ایران است، به خاطر اینکه ملّت ایران داشته‌های فرهنگی و معنوی و انقلابی و ارزشهای خودش را در او متبلور و مجسّم دید. 99/9/26

حضرت آیت الله امام خامنه ای: دارای شجاعت و روحیه‌ی مقاومت بود؛ شجاعت و مقاومت جزو خصلتهای ایرانی است. 99/9/26

حضرت آیت الله امام خامنه ای: این مسئله‌ی بروز یک جریانِ بظاهر مذهبیِ متمایل به یکی از فرقه‌ها و علیه‌ مقاومت را ایشان مدّتها قبل پیش‌بینی کرد. بعد از مدّتی داعش به وجود آمد. آدم بادرایت و باهوشی بود. 99/9/26

حضرت آیت الله امام خامنه ای: روحیه‌ی فداکاری و نوع‌دوستی داشت، یعنی برایش این ملّت و آن ملّت و مانند اینها مطرح نبود؛ نوع‌دوست بود، واقعاً حالت فداکاری برای همه داشت. 99/9/26

حضرت آیت الله امام خامنه ای: شهید سلیمانی اهل معنویّت و اخلاص و آخرت‌جویی بود و اهل تظاهر نبود. 99/9/26

حضرت آیت الله امام خامنه ای: آن مردی که میرود جلوی دشمن و واهمه نمیکند و در همه‌ی میدانها نه خستگی میفهمد، نه سرما میفهمد، نه گرما میفهمد، این اگر چنانچه در درون خودش در آن جهاد اکبر پیروز نشده بود، این جور نمیتوانست جلوی دشمن برود. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: حاج قاسم صد بار در معرض شهادت قرار گرفته بود؛ این بار اوّل نبود، ولی در راه خدا و انجام وظیفه و جهاد فی‌سبیل‌الله از هیچ چیز پروا نداشت؛ نه از دشمن پروا داشت، نه از حرف این و آن پروا داشت، نه از تحمّل زحمت پروا داشت. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: این شهید عزیزِ ما هم دل و جگر داشت به دهان خطر میرفت و ابا نداشت؛ هم با تدبیر بود؛ منطق داشت برای کارهایش. این شجاعت و تدبیرِ توأمان، فقط در میدان نظامی هم نبود، در میدان سیاست هم همین جور بود. 98/10/18

حضرت آیت الله امام خامنه ای: شهید سلیمانی یک فرمانده جنگاورِ مسلّط بر عرصه‌ی نظامی بود، در عین حال بشدّت مراقب حدود شرعی بود. 98/10/18

حضرت آیت الله امام خامنه ای: مراقب بود که به کسی تعدّی و ظلم نشود. به دهان خطر میرفت امّا جان دیگران را تا میتوانست حفظ میکرد. 98/10/18

حضرت آیت الله امام خامنه ای: در مسائل داخل کشور اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ ذوب در انقلاب بود. پایبند به خطّ مبارک و نورانیِ امام راحل (رضوان الله علیه) بود. 98/10/18

حضرت آیت الله امام خامنه ای: به کمک ملّتهای منطقه یا با کمکهایی که به ملّتهای منطقه کرد، توانست همه‌ی نقشه‌های نامشروع آمریکا در منطقه‌ی غرب آسیا را خنثی کند. 98/10/18

حضرت آیت الله امام خامنه ای: شخصیّت‌های ایمانی وقتی که ایمان را با عمل صالح همراه کنند، وقتی حرکت جهادی بکنند، محصولش میشود شخصیّتی مثل شهید سلیمانی که حتّی دشمنانش او را تحسین میکنند! 98/11/16

حضرت آیت الله امام خامنه ای: آمریکایی‌ها کسی را که سرشناس‌ترین و قوی‌ترین فرمانده‌ مبارزه‌ی با تروریسم بود ترور کردند! 98/10/27

حضرت آیت الله امام خامنه ای: درمیدان روبه‌روی جنگ با او مواجه نشدند، دولت آمریکا دزدانه و بزدلانه او را ترور کرد؛ این کار مایه‌ی روسیاهی آمریکا شد! 98/10/27

حضرت آیت الله امام خامنه ای: ما شهید زیاد داریم امّا شهیدی که به دست خبیث‌ترین انسانهای عالم یعنی خود آمریکایی‌ها به شهادت برسدچنین شهیدی غیر از حاج قاسم من کس دیگری را یادم نمی‌آید. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: جهادش جهاد بزرگی بود، خدای متعال شهادت او را هم شهادت بزرگی قرار داد. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: او همه‌ی عمر خود را به جهاد در راه خدا گذرانید. شهادت پاداش تلاش بی‌وقفه‌ی او در همه‌ی این سالیان بود. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: شهید سلیمانی با حرکات خود و بالاخره با شهادت خود اسم رمز برانگیختگی و بسیج مقاومت در دنیای اسلام شد. 99/9/26

حضرت آیت الله امام خامنه ای: شهید سلیمانی نرم‌افزارِ مقاومت و الگوی مبارزه را به ملّتها تعلیم کرد. 99/9/26

حضرت آیت الله امام خامنه ای: امپراتوری خبری صهیونیسم در همه‌ی دنیا سعی کردند سردار بزرگوار عزیز ما را متّهم کنند به تروریست؛ خدای متعال صفحه را درست بعکس آنچه که آنها میخواستند ترتیب داد. 27/10/98

حضرت آیت الله امام خامنه ای: با رفتن او به حول و قوّه‌ی الهی کار او و راه او متوقّف و بسته نخواهد شد. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: این شهادت بزرگ یکی از آیات قدرت الهی است. 98/10/27

حضرت آیت الله امام خامنه ای: حادثه‌ی یوم‌الله تشییع جنازه‌ی شهید و حادثه‌ی یوم‌الله در هم کوبیدن پایگاه آمریکایی از ذهن این مردم نخواهد رفت و روزبه‌روز ان‌شاءالله زنده‌تر خواهد شد. 98/10/27

حضرت آیت الله امام خامنه ای: روزی که ده‌ها میلیون در ایران، و صدها هزار در عراق و بعضی کشورهای دیگر به پاس خونِ فرمانده سپاه قدس به خیابانها آمدند و بزرگ‌ترین بدرقه‌ی جهان را شکل دادند، یکی از ایّام‌الله است. 98/10/27

حضرت آیت الله امام خامنه ای: مردم قدر سردار شهید قاسم سلیمانی را دانستند و این ناشی از اخلاص است. یک اخلاص بزرگی در آن مرد وجود داشت. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: قیامتی به پا کرد. معنویّت او، شهادت او را این ‌جور برجسته کرد ... شهادت او، زنده بودن انقلاب در کشور ما را به رخ همه‌ی دنیا کشید. 98/10/18

حضرت آیت الله امام خامنه ای: شهید سلیمانی به هر دو حُسنیین رسید؛ هم پیروز شد هم به شهادت رسید؛ یعنی خدای متعال کِلتَا الحُسنَیَین را به این شهید عزیز داد. 98/11/29

حضرت آیت الله امام خامنه ای: قاتل سلیمانی و آمر به قتل سلیمانی باید انتقامشان را پس بدهند ... شهید سلیمانی، هم در زمان زنده بودنش استکبار را شکست داد، هم با شهادتش شکست داد. 99/9/26

حضرت آیت الله امام خامنه ای: بنده قلباً و زباناً او را تحسین میکردم امّا امروز در مقابل آنچه او سرمنشأ آن شد و برای کشور بلکه برای منطقه به وجود آورد، در مقابل او من تعظیم میکنم. 98/10/18

حضرت آیت الله امام خامنه ای: حاج قاسم از آنهایی است که شفاعت میکند ... اردیبهشت 1384

حضرت آیت الله امام خامنه ای: فقدان سردار فداکار و عزیز ما تلخ است ولی ادامه‌ی مبارزه و دست یافتن به پیروزی نهایی کام قاتلان و جنایتکاران را تلخ‌تر خواهد کرد. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: خوشا به‌حال حاج قاسم که به آرزویش رسید، او شوق شهادت داشت و برای آن اشک می‌ریخت و داغدار رفقای شهیدش بود. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: سردار شهید عزیز را با چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسه‌ی درس‌آموز نگاه کنیم. 98/10/27

من یاد شهید سلیمانی عزیزمان را هرگز فراموش نمیکنم. 99/9/26

منبع (تصویر)

شهدای کربلا

عبدالله بن حسن بن علی

مسلم بن عوسجه اسدی

حَبیب بن مُظاهِر اَسَدی

وهب بن عبدالله بن حباب کلبی

استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
 

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,
برچسب ها : سوره حمد,اساس,قرآن,نماز شب,اگر,مردمان,هر یک,وادی,دره,من,مردی,قدم,خدای یگانه,مخلصانه,عبادت,خوشا به‌ حال,حاج قاسم,به آرزویش رسید,آرزو,یا رهرا سلام الله علیها,ظهور,امام خامنه ای,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در يکشنبه 28 اسفند 1401ساعت 23:56 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 53 | |

شهدا مصداق آیه‌ی «اَنعَمتَ عَلَیهِم» هستند ... | فرشتگان ... | دختر تمدن‌ساز ... | اهمیت حجاب ... |

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

«قرآن نقشه زندگی»

https://old.aviny.com/hadis-mozooee/ebadi/fereshte.aspx

امام صادق علیه السلام:

بَيْتُ الْغِنَاءِ بَيْتٌ لَا تُؤْمَنُ فِيهِ الْفَجِيعَةُ وَ لَا تُجَابُ فِيهِ الدَّعْوَةُ وَ لَا تُدْخِلُهُ الْمَلَائِكَة

خانه ای که در آن غنا ( آوازه خوانی – موسیقی وسایر مظاهر غنا ) باشد ، از مصیبت دردناک ناگهانی در امان نیست و دعا در آن خانه مستجاب نمی گردد و فرشتگان در آن منزل داخل نمی شود.

دعائم الاسلام ج 2 ، ص 208 ، ح 762

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=51376

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=51376

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=51376

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=51376

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=51376

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=51376

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=51376

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=51376

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=51376

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=51376

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=51376

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=51376

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=51376

https://www.leader.ir/fa/content/26144

https://www.leader.ir/fa/content/26144

https://www.leader.ir/fa/content/26144

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

خدمات انقلاب اسلامی به زنان از نگاه حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای؛
به‌ سوی نور و رشد و پیشرفت

دریافت PDF این مطلب

آبروی انقلاب: بیانات حضرت آیت‌‌الله امام خامنه‌ای
درباره‌ی «اهمیت فراگیری علوم دینی توسط بانوان در نظام اسلامی»

دریافت PDF این مطلب

تبیین نگاه دینی در مسئله «سنِ مناسب ازدواج» براساس بیانات حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای
از آغاز احساس نیاز به داشتنِ همسر

دریافت PDF این مطلب

یک رهبرِ به تمام معنا
نگاهی به شخصیت، سبک زندگی و مجاهدت‌های حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله علیها) بر اساس بیانات حضرت آیت الله امام خامنه ای

دریافت PDF این مطلب

حضور اجتماعی زن در نگاه اسلام
«حضور اجتماعی زنان» در چارچوب جهت‌گیریِ انقلاب اسلامی بر اساس بیانات حضرت آیت الله امام خامنه ای

دریافت PDF این مطلب

دختر تمدن‌ساز
نقش و جایگاه دختران ایران اسلامی در بیانات حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای

دریافت PDF این مطلب

بازخوانی نگاه حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای به مسئله علم‌آموزی و تحصیل زنان
افتخارِ جمهوری اسلامی

دریافت PDF این مطلب

با محبّت و مدارا
اهمیت «حجاب»، شیوه‌های ترویج آن و راهکارهای مقابله با بدحجابی از منظر حضرت آیت الله امام خامنه ای؛

دریافت PDF این مطلب

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

 هشدار میدهم به آن کسانى که بر خلاف خواست مردم، بر خلاف فرهنگ مردم، بر خلاف مقدّسات مردم، در فضاى جامعه از لحاظ لباس پوشیدن، نوع حرکت و رفتار و تظاهرات بى‌بندوبارانه [احساسات] مردم را جریحه‌دار میکنند؛ امسال هم باز میخواهم همین هشدار را بدهم. در فضاى خیابانها، در محیط زندگى مردم، اینکه کسانى پیدا بشوند ــ جوانهایى، دختر و پسرهایى ــ که به مقدّسات و ظواهر مورد علاقه‌ى مردم اهانت بکنند، این قابل قبول نیست، این قابل تحمّل نیست. ما نمیگوییم فلان ‌جور باید لباس بپوشید و غیر از آن‌ جور را ما تحمّل نمیکنیم؛ نه، در لباس پوشیدن، مردم آزادند امّا یک چیزهایى را باید رعایت کنند: این لباس باید لباسى نباشد که مروّج فساد و فحشا باشد؛ باید لباسى نباشد که تحریک‌کننده‌ى شهوت باشد؛ لباسى نباید باشد که گمراه‌کننده‌ى جوانان و بینندگان باشد. نوع حرکت در خیابانها و راه رفتن در خیابانها، نوع لباس پوشیدن، نوع آرایش سر و صورت، ما نسبت به اینها تنگ‌نظرى نداریم، محدودیّت ایجاد نمیکنیم امّا اینکه کسانى بخواهند از این راه دهن‌کجى به احساسات مردم و عواطف مردم بکنند، این را هم نه، قبول نمیکنیم. دخترها و پسرها، زنها و مردها در معابر، در خیابانها باید نوع پوشش و نوع آرایش آنها جورى باشد که با عواطف مردمِ شهیدداده معارضه نداشته باشد ...

وسایلى از سراسر جهان روى ملّتها کار میکنند براى اینکه در نحوه‌ى پوشش و نحوه‌ى ارتباط زن و مرد و دختر و پسر، اخلاقى و روشى را بر مردم تحمیل کنند که آن روش براى سرنوشت یک ملّت خطرناک است. ترویج فساد و فحشا مسئله‌اش این است که براى آینده و سرنوشت هر ملّتى، و براى نظم اجتماعى هر ملّتى یک خطر به حساب مى‌آید؛ یک خطر جدّى، منهاى اینکه حکم دین چیست. یکى از راه‌هایى که صهیونیسم جهانى براى به سلطه کشیدن و به زنجیر کشیدن ملّتها به کار برده، همین است؛ ترویج فساد و فحشا، مخلوط کردن دخترها و پسرها، آزاد کردن روابط جنسى، مسخره کردن اخلاق جنسىِ نجیبانه. این یکى از چیزهایى است که استکبار جهانى از آن در سطح دنیا به‌ عنوان یک ابزار سیاسى استفاده میکند براى از بین بردن و نابود کردن ملّتها. خب، ما چطور در میان یک ملّت انقلابى که جوانهایش در جبهه‌ى جنگ، در جبهه‌ى سازندگى آن ‌جور دارند فداکارى میکنند، اجازه بدهیم یک عدّه افراد بى‌بند‌و‌بار در خیابانها بیایند و همه‌ى این فضاى مقدّس و نجیب اسلامىِ بعد از انقلاب را لکّه‌دار کنند و ملوّث(آلوده) کنند؟ خب، معلوم است چنین چیزى نمیشود ...

۱۳۶۴/۰۱/۳۰
 

شخصیت و جهاد بزرگ حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) در بیانات حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:

عظمت زنانه، عزت مجاهدانه

دریافت PDF این مطلب

 حضرت آیت الله امام خامنه ای:
اتحاد ملی؛ سدی محکم در مقابل دشمن
« اتّحاد ملّی سد است؛ دیواره‌ی محکمِ سربه‌فلک‌کشیده است در مقابل دشمن... امروز ما نیاز داریم به اینکه این اتّحاد را هرچه ممکن است بیشتر کنیم.» ۱۴۰۱/۱۱/۱۹
* تفرقه‌افکنی تخصص دشمن است
«این را ما باید همیشه در نظر داشته باشیم که در میان جبهه‌ی دشمنی ما در دنیا، دشمنانی هستند که تخصّصشان ایجاد اختلاف است؛ تخصّصشان «تفرقه بینداز و حکومت کن یا سیادت کن» است؛ این جزو چیزهای قدیمی‌ای است که مربوط به بعضی از همینها است؛ اینها بلدند این کار را انجام بدهند؛ و انسان میبیند هر جا توانسته‌اند، این کار را هم انجام داده‌اند؛ از جمله اختلاف مذهبی، اختلاف شیعه و سنّی؛ نباید بگذاریم که این چیزها در کشور رخ بدهد یا اوج پیدا بکند.» ۱۴۰۰/۱۰/۱۹
* در مقابل دشمن تکلیف ما اتحاد و انسجام داخلی است
«واقعیّت این است که دشمن همه‌ی نیرویش را به میدان آورده؛ نیروی اقتصادی را، نیروی سیاسی را، نیروی تبلیغاتی را... خب در این شرایط، تکلیف ما چیست؟ تکلیف ما اتّحاد داخلی و انسجام داخلی است که نشان‌دهنده‌ی وحدت در مقابل دشمن است. بله؛ اختلاف سلیقه داریم، اختلاف نظر داریم، بعضی افرادمان ممکن است همدیگر را قبول هم نداشته باشیم، امّا در مقابل دشمن، همه با هم دست به دستِ هم میدهیم، یک حرف میزنیم، یک فریاد میکشیم، یک اقدام میکنیم، یک حرکت انجام میدهیم.» ۱۳۹۹/۰۴/۲۲

حضرت آیت الله امام خامنه ای:
* مسئولان مراقب اتحاد ملت ایران باشند!
«اتّحاد ملّی را حفظ کنید. کشور ما احتیاج به اتّحاد دارد؛ اتّحاد ملّت ایران. ملّت ایران در خیلی از امور صدایشان صدای واحد است، خواستشان خواست واحد است، [امّا] مسئولان میتوانند این را از بین ببرند. هنر مسئولان ما این است که این اتّحاد را، این همصدایی را تکّه‌تکّه کنند، ملّت را تکّه‌ِتکّه کنند، اینها را از بین ببرند! مسئولین کشور مراقب باشند که این اتّحاد را زیاد کنند. » ۱۳۹۹/۰۹/۲۶
* اهانت در فضای عمومی و مجازی خلاف روح وحدت است
«متأسّفانه امروز در فضای عمومی، در فضاهای مجازی، توهین به یکدیگر، اهانت به یکدیگر، تهمت زدن به یکدیگر از سوی جمعی رایج شده است... بایستی روح وحدت و روح اهتمام [باشد]؛ پرداختن به یکدیگر را بگذارند برای یک‌وقت دیگر؛ امروز که دشمن در مقابل کشور ایستاده است، همه با هم دست به دست هم بدهند، متّحد باشند، در یک جهت کار کنند برای استقلال و عظمت کشور.» ۱۳۹۷/۰۳/۲۵
* اتحاد ملی بزرگترین بازدارنده است
«ما مطمئنیم که ساخت مستحکم نظام جمهوری اسلامی و اتحاد ملی و نزدیکی دلها میان آحاد ملت، بزرگترین بازدارنده است. همه موظفند این ساخت استوار و مستحکم را حفظ کنند و استحکام بیشتری به آن ببخشند.» ۱۳۹۰/۰۸/۱۹

شهید محسن مرادخانی

http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=2865

شهید مدافع حرم شهید داود مرادخانی

https://zanjan.navideshahed.com/fa/news/443214

برخی کلید واژه ها (بیانات امام خامنه ای)

حضرت آیت الله امام سید علی حسینی خامنه ای:

 شهید سلیمانی باید زنده بماند. شهدا همه باید زنده بم

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,
برچسب ها : شهدا,مصداق,آیه‌,اَنعَمتَ عَلَیهِم,,فرشتگان,دختر,تمدن,تمدن ساز,دختر تمدن‌ساز,اهمیت,حجاب,اهمیت حجاب,شهید سلیمانی,زنده,شهید مدافع حرم,شهید مدافع حرم محمد اتابه,شهید محمد اتابه,انسان,ولایت,پوچ,زنان,جمهوری اسلامی,جمهوری اسلامی ایران,بانو,سوم شعبان,فضای مجازی,زنانه,شخصیت,جهاد,بزرگ,حضرت زینب کبری (سلام الله علیها),عزت,مجاهد,مجاهدانه,عظمت,اتحاد ملی,سد,محکم,در مقابل دشمن,دشمن,شهید داود مرادخانی,وصیتنامه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی,شهید حاج قاسم سلیمانی,حاج قاسم سلیمانی,شهید علی آقا عبداللهی,یا زهراء سلام الله علیها,ظهور,امام خامنه ای,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در يکشنبه 7 اسفند 1401ساعت 13:36 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 47 | |

فضیلت و خواص سوره جن ... | اُنس با قرآن را از دست ندهید ... | شهید علی قمی کردی ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

فضیلت و خواص سوره جن

هفتاد و دومین سوره قرآن کریم است که مکی  و 28 آیه دارد.

رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم در فضیلت این سوره فرمودند: هر کس سوره جن را قرائت کند خداوند به تعداد همه جنیان و شیطان هایی که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم را تصدیق یا تکذیب کردند ثواب آزادی بنده به او خواهد داد.(1)

امام صادق علیه السلام در روایتی آورده اند: هر کس سوره جن را زیاد قرائت کند در دنیا آزاری از جنیان به ائ نمی رسد و نه چشم زخمی و نه سحر و نه مکری و نیز، همراه حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم خواهد بود و می گوید : پروردگارا چیزی در عوض آن نمی خواهم و آن را با هیچ چیز عوض نمی کنم و نمی خواهم تغییری در آن ایجاد شود.(2)

آثار و برکات سوره

1) ملاقات کردن پیامبر اکرم صلی اله علیه و آله وسلم در خواب

از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم روایت شده است: هر کس بر تلاوت سوره جن مداومت ورزد پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم را در خواب می بیند و هر چه بخواهد به او داده می شود. (3)

2) افزایش فهم و درک

هر که این سوره را بخواند و بشوید و بنوشد هر چه بشنود یاد بگیرد و با هر کس مناظره کند غالب گردد...(4)

3) ادای قرض

...اگر صاحب حزن و اندوه این سوره را بخواند اندوهش به شادی مبدل می گردد و اگر قرض دار این سوره را به نیت ادای قرض بخواند ادا می گردد...(5)

4) آزاد شدن محبوس

...اگر این سوره برای اسیری خوانده شود آزاد می شود...(6)

5) برای دور شدن جن و...

امام صادق علیه السلام فرمودند: قرائت سوره جن موجب فرار شیطان از آن جایگاه می شود و کسی که می خواهد به سراغ سلطان و حاکم ستمگری برود با خواندن این سوره امنیت می یابد. و نیز کسی که سرگردان است با قرائت این سوره خداوند راه برون شدنش را آیان می کند همچنین هر کس بر قرائت این سوره مداومت ورزد در حالی که در تنگی و سختی باشد خداوند در گشایش را بر روی او باز می کند. (7)

___________________

پی نوشت:

(1) مجمع البیان، ج1، ص140

(2) ثواب الاعمال، ص120

(3) بحارالانوار،ج53، ص33

(4) المصباح کفعمی، ص459

(5) همان

(6) همان

 (7) تفسیرالبرهان، ج5، ص505

منبع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»

منبع (ادامه ...)

https://quran.anhar.ir/fazilat-303.htm

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:

انس با قرآن

توکّل، توسّل، معنویّت، دعا را از دست ندهید؛ اُنس با قرآن را از دست ندهید؛ اُنس با اهل ‌بیت و عترت را از دست ندهید؛ اجتناب از گناه را فراموش نکنید. جزو بیشترین توصیه‌ها یا شاید بشود گفت در رأس توصیه‌های کسانی که ما برای کلمه‌کلمه‌ی حرفهای آنها خیلی اعتبار قائل بودیم، اجتناب از گناه بود؛ اساس کار، اینها است. هم در خودتان، هم در خانواده‌تان، هم در فرزندانتان و همه‌ی متعلّقین به خودتان، اینها را نهادینه کنید.۱۳۹۸/۰۷/۱۰

منبع (ادامه ...)

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1696

 

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:

انس با قرآن

امیرالمؤمنین (علیه السّلام) میفرماید: ظاهِرُهُ اَنیقٌ وَ باطِنُهُ عَمیق؛(۲) «اَنیق» یعنی آن زیبایی شگفت‌آور، آن زیبایی‌ای که وقتی انسان در مقابل آن قرار میگیرد، به حیرت می‌افتد؛ زیبایی در قرآن این جوری است. البتّه ما فارس‌زبانها یعنی غیر عرب‌زبان‌ها و خیلی از عرب‌زبان‌ها این توفیق را ندارند که این زیبایی را درک کنند؛ [ولی] با اُنس زیاد با قرآن میشود درک کرد. وقتی انسان با قرآن اُنس بگیرد، زیاد تلاوت کند، زیاد بشنود، آن وقت میفهمد که غیر از جنبه‌ی معنوی، این زبان، این جملات، چقدر شیوا است، چقدر زیبا است.۱۳۹۸/۰۲/۱۶

منبع (ادامه ...)

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1696

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌‌ای:

انس با قرآن

اینکه فرمود: اِنَّ هذَا القُرءانَ یَهدى لِلَّتی هِیَ اَقوَم؛(۷) این قرآن «اقوَم» را -«اَقوَم» یعنی استوارتر، بهتر، قوی‌تر، باقوام‌تر- به شما نشان میدهد، شما را به سمت «اقوَم» راهنمایی [میکند]؛ «اقوَم» در چه چیزی؟ «اقوَم» در زندگی دنیایتان، «اقوَم» در کسب عزّتتان، «اقوَم» در ایجاد حکومتتان و «اقوَم» در زندگی حقیقی و حیات اخروی‌تان که آن حیات حقیقی است -لَهِیَ الحَیَوان-(۸) معارف قرآنی وقتی همه‌گیر بشود، این جوری میشود. البتّه امروز ما بحمدالله خیلی پیشرفت کرده‌ایم؛ امّا کم است؛ نسبت به آنچه باید باشد کم است، با اینکه نسبت به گذشته بسیار زیاد است؛ لکن بیشتر از این [باید باشد.] باید جوری بشود که جامعه‌ی ما، مرد و زن ما، جوانهای ما با معارف قرآنی اُنس بگیرند؛ اصلاً معارف قرآنی حاکم بر ذهنها باشد. اگر این شد، قدرت استدلال به وجود می‌آید، قوّت دفاع به وجود می‌آید، ایمانها کامل میشود، حرکتها [به نتیجه میرسد].۱۳۹۸/۰۲/۱۶

منبع (ادامه ...)

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1696

زندگینامه شهید: علی به سال 1339 در شهر مقدس قم در خانواده ای محروم و متوسط اما روحانی، پارسا و مؤمن دیده به جهان گشود و در دامان پدری پارسا و مادری پاکدامن و مهربان رشد و تربیت یافت.علی فقر و تنگدستی را با تمام وجود لمس کرد و از میان فقر و محرومیت مادی، روزنه ای فراخ بر استغنای معنوی گشود و از این رو هرگز دل و جان در گرو مهر و محبت دنیا و مافیها نسپرد و پشت پا بر زخارف و تعلقات دنیایی زد.

علی از همان اوان کودکی جوهره، استعداد و هوش سرشار خود را نشان می دهد و خیلی زود پا در راه مهد کودک می گذارد و به دلیل استعداد زیادش، مورد توجه مربیان قرار می گیرد . در سن هفت سالگی راهی مدرسه می شود و تا کلاس سوم ابتدایی را در زادگاه خود سپری می کند.از آنجا که پدرش روحانی بود مردم پیشوای ورامین از او درخواست می کنند که به پیشوا رفته و به عنوان امام جماعت به ارشاد و راهنمایی مردم بپردازد. از این رو پدر علی به پیشوا مهاجرت می کند و خانه را که با هزار مشکل در قم فراهم آورده بود و در پیشوا رحل اقامت می افکند.

علی از کلاس چهارم ابتدایی به بعد را در پیشوا می گذراند.در سال 1351 وارد مقطع تحصیلی راهنمایی می شود و این دوره را با موفقیت به پایان می رساند ولی به دلایلی از ادامه تحصیل باز می ماند.در سال 1354 پس از دریافت مدرک سوم راهنمایی به تهران می رود و در مغازه دوک فروشی به کار مشغول می شود.

فعالیتهای شهید پیش از پیروزی انقلاب اسلامی

علی از کودکی اشتیاق فراوان به فراگیری علوم دینی از خود نشان می دهد.همواره در کنار پدر در مجالس و محافل مذهبی حضور می یابد و الفبای مبارزه را در کنار پدرش که روحانی متعهد بود می آموزد.همچنین از آن جا که فقر و ستم آشنا ترین واژه های دوران زندگی اش از کودکی بوده، با شروع انقلاب اسلامی به سرعت به صف انقلابیون می پیوندد. علی که در بازار در کنار فردی متهد و با تقوا کار می کرد تحت پوشش کار و فعالیت در مغازه اقدام به مبارزات انقلابی می کند و با قهور و شجاعت تمام به پخش اعلامیه ها و نوارهای سخنرانی امام خمینی می پردازد.او در بازار به عنوان چهره ای مسلمان و با تقوا شهره می شود از این رو بیشتر مشتریان با دل و جان در امر مبارزه با او همکاری می کنند. علی اعلامیه ها و نوارهای سخنرانی حضرت امام را در اختیار مشتریان، دوستان و آشنایان قرار می دهد.

پدرش می گوید: هر گاه مشتری ای از شهرستان به تهران می آمد، علی مقداری از اعلامیه ها و نوار سخنرانی امام را در گونی یا ساک مشتری جاسازی می کرد تا از این طریق به شهرستانها نیز پیامهای امام برسد. صاحب مغازه که بعدها پدر زن علی شد برای سنجش روحیه و شهامت علی، از او می پرسد که اگر ساواک به مغازه بیاید و اعلامیه ها و نوارها را پیدا کند، چکار باید بکنیم؟ او در جواب می گوید که هر گاه ساواک آمد و این مدارک را پیدا کرد، شما بگو مال علی است. او بارها هنگام پخش اعلامیه در سطح شهر، تحت تعقیب عناصر ساواک قرار می گیرد. یک شب برای این که از دست عامل ساواک بگریزد مدتی در جوی آب مخفی می شود.او در تظاهرات و راهپیمایی ها فعالانه شرکت می جوید.

در شب هفدهم ماه مبارک رمضان سال 1357 هنگام تظاهرات در مقابل مسجد (لرزادهبر اثر اصابت گلوله عوامل ساواک به شدت از ناحیه پا مجروح می شود همان شب یک نفر فوراً او را به منزل خود می کشد و پس از مداوای اولیه به بیمارستان منتقل می شود و مدتها در بیمارستان بستری می گردد.

علی در روزهای پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی دوران نقاهت را سپری می کند و افسوس و دریغ می خورد از این که نمی تواند در صحنه های پیروزی انقلاب حضوری فیزیکی یابد.

 

فعالیت های شهید پس از پیروزی انقلاب اسلامی

علی مدتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز از جراحت زخم گلوله رنج می برد.پس از بهبود نسبی به بازار باز می گردد و مشغول فعالیت می شود.اوایل سال 1358 به دنبال تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به خاطر داشتن روحیه انقلابی، به این نهاد می پیوندد و به عضویت رسمی سپاه پاسداران در می آید.

برای گذرانیدن دوره آموزش نظامی، به پادگان امام حسین (ع) اعزام می شود و با موفقیت تمام دوره آموزشی را به پایان می برد و کاردانی و شایستگی خود را در حین آموزش بروز می دهد، از این رو، مسئولان پادگان بر آن می شوند که از وجود در پادگان، برای تعلیم و آموزش استفاده کنند، اما وی برای ماندن در پادگان رضایت نمی دهد و تصمیم می گیرد که برای مقابله با ضد انقلاب ، به کردستان اعزام شود. از طرف پادگان به او می گویند اگر در نماند، حقوقش را قطع خواهند کرد، امام این تهدید نیز او را در پادگان نگه نمی دارد. علی ابتدا مدتی به (کرمانشاه) اعزام می شود.در آن جا همراه شهیدان(کاوه) (کاظمی) و (گنجی زاده) در پادگان آموزشی شهید منتظری به عنوان مربی آموزشی، به تعلیم و آموزش نیروهای رزمنده می پردازد، پس از مدتی همراه این عزیزان راهی خطه مظلوم و محروم کردستان می شود و در (تیپ ویژه شهدا) انجام وظیفه می کند.

علی در کردستان با شخصیت (شهید بروجردی) آشنا و خیلی زود شیفته اخلاق او می شود و از آن پس، با جان و دل، خود را وقف خدمت به مردم مظلوم کردستان می نماید او پس از تشکیل (تیپ ویژه شهدا ) در کردستان، به عنوان یکی از فرماندهان فعال این تیپ، لیاقت و توانمندی نظامی بالایی در عملیات ها مختلف، از خود نشان می دهد. قمی کردی تا پیش از شهادت بیش از صد عملیات را در محورهای مختلف کردستان انجام می دهد و خود نیز با شهامت تمام، در همه آنها حضوری عاشقانه می یابد.در آزادسازی جنگلهای (آلواتان) از دست ضد انقلاب، حماسه می آفریند و به افتخار این پیروزی باشکوه، همراه تعدادی از فرماندهان به محضر حضرت امام (ره) شرفیاب می شود او به خاطر داشتن روحیه نظامی، به خوبی افراد تحت امرش را در هنگام عملیات و در دشواری ها، ساماندهی و هدایت می کند او در تمام مأموریت های محوله از سوی فرماندهی عملیات غرب، سربلند و موفق بیرون می آید.

در آزادسازی محور (پیرانشهر)-(سردشت) که مرکزیت حزب دموکرات بود- با رشادت حضور می یابد و عملیات با موفقیت به پایان می رساند.

در آزادسازی (سد بوکان) شجاعانه می جنگد و نیروها را رهبری می کند در پاکسازی منطقه (چهل چشمه ) از لوث وجود ضد انقلاب، ایثار را با جلوه ای درخشنده به نمایش می گذارد.

در رها سازی و پاکسازی جاده (مهاباد)-(سردشت) و (مهاباد)-(پیرانشهر)-، حضوری قدرتمند و حماسه آفرین می یابد.

عشق به خدمت به مردم محروم کردستان، از علی فردی مصمم ، پرتلاش و خستگی ناپذیر می سازد که در این راه، از هیچ کوشش و تلاش باز نمی ماند. به خاطر ابراز رشادت و لیاقت، به عنوان (قائم مقام تیپ ویژه شهدا) برگزیده می شود.

علی پس از ماه ها حضور در کردستان، بنا به اسرار خانواده در اسفندماه 1362 با دختری پاکدامن و مؤمن ازدواج می کند و خطبه عقدشان را حضرت امام خمینی (ره) منعقد می نمایند.

او همسرش را نیز به منطقه می برد و در شهر (ارومیه)، در یکی از خانه های سازمانی مستقر می شود.پس از ازدواج، مصمم تر از گذشته در عملیات ها شرکت می کند علی در آزادسازی منطقه (دربندیخان) با یک گردان و پشتیبانی هوانیروز، به دشمن بعثی یورش می برد و در میان حیرت و تحصین دشمن و دوست، دربندیخان را از چنگ دشمن خارج می سازد و تعدادی ازآنان را نیز به اسارت در می آورد و تعداد زیادی از دشمن را می کشد در این عملیات، علی با مهارت و شهامت تمام، یک هلی کوپتر عراقی را با آر پی جی مورد هدف قرار داد، ساقط می کند.در این عملیات تنها سه نفر از نیروهای او به شهادت می رسند.

پس از انجام موفقیت آمیز (عملیات قائم) در محور (چهل چشمه-بانه)، تلفنی با خبر می شود که ضد انقلاب به محور (نقده- مهاباد) نفوذ کرده و چند پاسگاه را تصرف کرده است. بلافاصله با هفتاد تن از نیروهای زبده خود راهی منطقه شده و با ضد انقلاب درگیر می شود. در نوک پیکان حمله ضربه های مهلکی به دشمن وارد می آورند، ولی دریغ و درد که شیدایی، او را می رباید.

ویژگی های اخلاقی

او فردی با تقوا، مؤمن، شجاع و فروتن بود اهل توکل و توسل بود و همواره به اهل بیت توسل جست. و به معصومین (ع) ارادت می ورزید اهل نوافل و تهجد و شب بیداری بود. مادرش می گوید:(علی همیشه در انبار کاه گلی می خوابید هر چه به اسرار می کردم که در اتاق بخوابد، قبول نمی کرد و می گفت تن را نباید به جای نرم و راحت عادت داد یک شب رفتم سراغش و دیدم چراغ گرد سوز روشن است و او به نماز شب ایستاده است یک بار هم هنگام نماز شب روی سجاده به خواب رفته بود و چراغ دود کرده بود و او از حال رفته بود که سریع او را بیرون آوردند و پس از چند دقیقه حالش جا آمد.) او مصداق بارز آیه (اشداء علی الکفار و رحماء بینهم) بود و به افراد مؤمن و متعهد علاقه داشت و از افراد بی قید و لاابالی بی زاری می جست.

عاشق امام بود و با تمام وجود خود را مرید او می دانست.

به مناجات (شعبانیه) و (دعای کمیل) علاقه وافر داشت و همواره فرازهایی از آنها را از حفظ زمزمه می کرد. به اصل (امر به معروف و نهی از منکر) عمل می کرد و مادرش می گوید:(روزی یکی از زنان همسایه، با حجاب نامناسب به منزل ما آمد، علی خیلی ناراحت شد و از من می خواست که به او تذکر دهم گفتم که من خجالت می کشم ، خودت جلو رفت و با زبان ملایم و مؤدبانه در حالی که چشمش را به زمین دوخته بود به آن زن تذکر داد.)

چگونگی شهادت

شهید علی قمی کردی، سرانجام پس از ماه ها مبارزه با ضد انقلاب و دشمن در کردستان، در روز 12 تیرماه 1363 ، در محور (نقده-مهاباد) در حین درگیری با ضد انقلاب، بر اثر اصابت گلوله به فیض عظمای شهادت که آرزوی دیرینش بود نائل آمد و در آسمان روشن عشق ، به پرواز در آمد و در ضیافت کروبیان حضور یافت.

منبع: مرکز اسناد ایثارگران

منابع (ادامه ...)

https://navideshahed.com/fa/news/405396/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%82%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA%D8%B4

.https://www.golzar.info/59352/%d8%b4%d9%87%db%8c%d8%af-%d8%b9%d9%84%db%8c-%d9%82%d9%85%db%8c/

 

استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است

سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,
برچسب ها : ,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در پنجشنبه 29 دی 1401ساعت 2:26 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 40 | |

تفسیر قرآن کریم ... | دعا ... | نمونه عالی یک خانواده اسلامی ... | مهمترین و حساسترین مساله‌ی هر ملت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ یَرِ‌ثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

تفسیر صفحۀ ۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۴۹ - تفسیر نور:

«وَ إِذْ نَجَّیْناکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذابِ یُذَبِّحُونَ أَبْناءَکُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِساءَکُمْ وَ فِی ذلِکُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظِیمٌ» و (نیز به‌ خاطر بیاورید) آن زمان که شما را از فرعونیان رهایی بخشیدیم، که همواره شما را به بدترین وجهی آزار می‌دادند، پسران شما را سر می‌‏بریدند و زنان شما را زنده نگه می‌‏داشتند و در این امر، برای شما آزمایش بزرگ و سختی از طرف پروردگارتان بود.

و(لی) کسانی‌که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند، آنانند اهل دوزخ که همیشه در آن خواهند بود.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۹:

«فرعون»؛ عنوان پادشاهان روم، «کسری‏»؛ عنوان پادشاهان ایران و «خاقان»؛ عنوان پادشاهان ترک بود.

فرعونِ زمان حضرت موسی علیه‌السّلام، رامسیس اوّل، نام داشت که می‌گویند جسدش در موزۀ قاهره نگهداری می‌شود. «فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آیَةً» «یونس، ۹۲»

واژۀ «یَسُومُونَکُمْ» از ریشۀ «سوم» به‌معنی پی‌درپی دنبال چیزی رفتن است و «یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذابِ» یعنی شما را به صورت مداوم عذاب می‌کردند.

یکی از عذاب‌‏ها و شکنجه‏‌ها، کشتن پسران بود که این امر، یا به‌خاطر خوابی بود که در تعبیر آن به فرعون گفته بودند: تو به دست مردی از بنی‌اسرائیل از بین خواهی رفت، و یا به خاطر جلوگیری از رشد بنی‌اسرائیل بود.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۹:

۱. آزادی از سلطۀ طاغوت‌‏ها، از بزرگ‌‏ترین نعمت‌‏هاست. چنان‌که خداوند از میان همۀ نعمت‏‌ها، نام آن را برده است. «نَجَّیْناکُمْ»

۲. بیان سختی‌‌‌ها و تلخی‌‏های گذشته، لذّت آزادی امروز را چندین برابر می‌‌کند. «یَسُومُونَکُمْ»، «یُذَبِّحُونَ»، «یَسْتَحْیُونَ»

۳. طاغوت‌‏ها، بدون اطرافیان قدرت ندارند. «آلِ فِرْعَوْنَ»

۴. ناگواری و آزادی، هر دو وسیلۀ آزمایش و تربیت هستند. «بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ»

۵. محو نیروهای دفاعی و توسعۀ نیروهای رفاهی، کار فرعونی است. «یُذَبِّحُونَ أَبْناءَکُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِساءَکُمْ»

۶. طاغوت‌‏ها برای حفظ نظام و سلطۀ خود، به هر نوع شکنجه‌‏ای دست می‌‏زنند. «یَسُومُونَکُمْ»، «یُذَبِّحُونَ»
تفسیر صفحۀ ۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۵۰ - تفسیر نور:

«وَ إِذْ فَرَقْنا بِکُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَیْناکُمْ وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ» و (به‌خاطر بیاورید) هنگامی‌که دریا را برای شما شکافتیم و شما را نجات دادیم و فرعونیان را درحالی‌که شما تماشا می‌کردید، غرق کردیم.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۰:

ماجرای عبور بنی‌اسرائیل از رود نیل، در چند سورۀ قرآن بیان شده است. «‌طه، ۷۷ شعراء، ۶۳ دخان، ۲۴»

خداوند با شکافتن آب، از طریق زدن عصای حضرت موسی علیه‌السّلام، آنان را از رود دریا گونۀ نیل، عبور داد.

در این آیه، سه معجزۀ الهی در کنار هم مطرح شده است:

الف: شکافتن دریا؛ ب: نجات بنی‌اسرائیل؛ ج: غرق فرعونیان.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۰:

۱. نقش اسباب، بسته‌به ارادۀ حکیمانه خداوند است. موسی یک عصا دارد که گاهی از سنگ آب می‏‌جوشاند «اضْرِبْ بِعَصاکَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ» و گاهی به آب خورده و از میان آن راه گشوده می‏‌شود. «فَرَقْنا بِکُمُ الْبَحْرَ»

۲. پایان شب سیه، سفید است. بنی‌اسرائیل بعد از آن همه شکنجه و بلا به رفاه و نجات رسیدند. «فَأَنْجَیْناکُمْ»

۳. انتقام از ستمگران در حضور ستمدیدگان، مرهمی برای آن‌هاست. «أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ»
تفسیر صفحۀ ۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۵۱ - تفسیر نور:

«وَ إِذْ واعَدْنا مُوسی‏ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ» و (به‌خاطر بیاورید) هنگامی‌که با موسی چهل شب وعده گذاردیم و شما پس از (آمدن) او (به میقات) گوساله را (معبود خود) گرفتید، درحالی‌که ستمکار بودید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۱:

نام حضرت موسی علیه‌السّلام در سی و چهار سورۀ قرآن و ۱۳۶ مرتبه آمده است.

ماجرای میعاد حضرت موسی، در سوره‏‌های اعراف و طه نیز آمده است. «اعراف، ۱۴۲ طه، ۸۶»

محلّ وعده، کوه طور و مدّت آن ابتدا سی‌شب معیّن شده بود و در وعده‌‌گاه، ده‌شب دیگر به آن اضافه شد که این مدّت برای دریافت کتاب تورات بود، ولی بنی‌اسرائیل علی‌رغم اینکه رهبری همچون هارون، برادر حضرت موسی، را در میان خود داشتند، همۀ نعمت‌ها و الطاف الهی را فراموش کرده و به سراغ گوساله‌پرستی رفتند.

گوساله‌‏ای از طلا که به‌دست مجسمه‌سازی هنرمند به نام سامری، در غیاب موسی ساخته شده بود.
با توجّه به آیات قرآن منظور از وعده، در آیۀ ۵۱ چه بوده است؟

منظور، گرفتن تورات، اثبات مقام خلافت برای هارون، آزمایش بنی‌اسرائیل، بوده است.
چند عامل در سقوط جامعۀ بنی‌اسرائیل به دامن شرک، نقش داشت؟

الف: حضور نداشتن رهبری چون حضرت موسی؛

ب: حضور منحرفین هنرمندی مانند سامری؛

ج: استفاده از طلا و زیورآلاتی که جاذبه داشت؛

د: بوق‌های پُرسروصدای تبلیغاتی؛ زیرا گوسالۀ سامری صدا می‏‌کرد؛

ه: مردمِ ساده و زودباور و نبود ایمان عمیق؛

و: زمینۀ مساعد و سابقۀ گاوپرستی.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۱:

۱. کناره‏‌گیری رهبران الهی از جامعه برای مدّت محدود به‌منظور عبادت خدا، کاری شایسته و نیکو است. «تفسیر راهنما»، «واعَدْنا مُوسی‏ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً»

۲. عبادت در چهل‌شب و به دور از مردم، دارای آثار خاصّی است. «أَرْبَعِینَ لَیْلَةً»

۳. عدد چهل، در دریافت وحی و الهامات روحانی نقش دارد. «أَرْبَعِینَ لَیْلَةً»

۴. شرک، ظلم به انسانیّت است؛ زیرا که انسان دست خود را از دست خداوند برمی‌دارد و در دست نا‌اهلان عاجز می‌گذارد. «وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ»
تفسیر صفحۀ ۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۵۲ - تفسیر نور:

«ثُمَّ عَفَوْنا عَنْکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» آن‌گاه پس از آن (انحراف) از شما درگذشتیم تا شاید شکر (این نعمت را) به‌جاآورید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۲:

توبه از شرک، ایمان آوردن و اظهار شهادتین است؛ زیرا بعثت انبیا، برای نجات انسان از شرک و کفر است.

بنابراین آیۀ «إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ» «نساء، ۴۸ و ۱۱۶» که می‌فرماید: خداوند شرک را نمی‌بخشد. مربوط به کسانی است که درحال‌شرک از دنیا بروند و به توحید و یگانه‌پرستی باز نگردند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۲:

۱. حتّی برای شرک و گوساله‌پرستی نیز راه توبه و بازگشت وجود دارد. «ثُمَّ عَفَوْنا عَنْکُمْ»

۲. عفو الهی، خود زمینه‌‏ای برای شکرگزاری است. «عَفَوْنا»، «لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»
تفسیر صفحۀ ۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۵۳ - تفسیر نور:

«وَ إِذْ آتَیْنا مُوسَی الْکِتابَ وَ الْفُرْقانَ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ» و (نیز به خاطر آورید) هنگامی‌که به موسی کتاب (تورات) و فرقان دادیم، تا شاید شما هدایت شوید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۳:

فرقان، وسیله‌‏ای است که حق را از باطل جدا می‌‏سازد و چون در کتاب آسمانی حق از باطل جدا می‌‏شود، به آن فرقان گفته می‌‏شود.

شاید هم مراد از فرقان، با توجّه به اینکه در کنار کتاب آمده است، همان معجزات نُه‌گانه یا حقایق دیگری باشد که غیر از تورات به حضرت موسی عطا شده است.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۳:

۱. کتب آسمانی، بیانگر حق و مایۀ افتراق آن از باطل هستند. «الْکِتابَ وَ الْفُرْقانَ»

۲. حجّت از طرف خداوند تمام است، ولی مردم به‌خاطر هوس‌ها، گاهی حق را نمی‌‏پذیرند. «لَعَلَّکُمْ»

۳. هدف از نزول کتب آسمانی، هدایت مردم است. «الْکِتابَ»، «لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ»
تفسیر صفحۀ ۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۵۴ - تفسیر نور:

«وَ إِذْ قالَ مُوسی‏ لِقَوْمِهِ یا قَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَکُمْ بِاتِّخاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلی‏ بارِئِکُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ عِنْدَ بارِئِکُمْ فَتابَ عَلَیْکُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ» و (به خاطر بیاورید) زمانی‌که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من، شما با (به پرستش) گرفتن گوساله، به خود ستم کردید؛ پس به‌سوی خالق خود توبه کرده و باز گردید و یکدیگر را به قتل نرسانید. این کار برای شما در پیشگاه پروردگارتان بهتر است، پس خداوند توبۀ شما را پذیرفت، زیرا او توبه‌‌پذیر مهربان است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۴:

مراد از «قتل نفس» در جملۀ «فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ»، خودکشی نیست؛ بلکه یکدیگر را کشتن است.

نظیر آیۀ شریفۀ «لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ» «حجرات، ۱۱»؛ همدیگر را طعنه نزنید.

و یا نظیر آیۀ «فَسَلِّمُوا عَلی‏ أَنْفُسِکُمْ» «نور، ۶۱»؛ یعنی همدیگر را سلام دهید.

پذیرفتن این نحو توبۀ سخت، برای یهودیان فضلیت است؛ زیرا خداوند در انتقاد از مسلمانان منافق می‌‏فرماید: «وَ لَوْ أَنَّا کَتَبْنا عَلَیْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ دِیارِکُمْ ما فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِیلٌ مِنْهُمْ» «نساء، ۶۶» یعنی: اگر بر آنان فرمان کشتن همدیگر را واجب می‌نمودیم و یا فرمان خروج از سرزمین خودشان را صادر می‌کردیم، آن را جز افراد اندکی انجام نمی‌‏دادند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۴:

۱. مردم را با محبّت برای پذیرش حدود الهی آماده کنید. «یا قَوْمِ» «فَاقْتُلُوا»

۲. شرک، ظلم به نفس است. «ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَکُمْ بِاتِّخاذِکُمُ الْعِجْلَ»

۳. هر چه برهان و معجزه و دلیل بیشتر عرضه شود، تکلیف سنگین‌‏تر و تخلّف از آن خطرناک‌‏تر خواهد بود. گوساله‌پرستی، بعد از دیدن آن همه معجزه، توبه‌ای جز اعدام ندارد. «فَتُوبُوا» «فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ»

۴. حکم مرتد، قتل است. «فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ»

۵. مرگ در رحمت الهی، بهتر از زندگی در لعنت الهی است. «ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ»

۶. اجرای حدود الهی، گرچه به‌قیمت قتل انسان باشد، به‌نفع اوست. «فَاقْتُلُوا» «ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ»

۷. اساس دستورات الهی، خیر‌رسانی به‌انسان است. «ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ»

۸. برای جریمه‌‏های سنگین، باید برکات زیادی گفته شود تا مردم آماده پرداخت آن شوند. «فَاقْتُلُوا» «ذلِکُمْ خَیْرٌ»، «فَتابَ عَلَیْکُمْ»، «إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ»
تفسیر صفحۀ ۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۵۵ - تفسیر نور:

«وَ إِذْ قُلْتُمْ یا مُوسی‏ لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّی نَرَی اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْکُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ» و (نیز به خاطر آورید) هنگامی‌که گفتید: ای موسی! هرگز به تو ایمان نمی‌‌آوریم مگر اینکه خدا را آشکارا (به چشم خود) ببینیم، پس صاعقه (جان) شما را گرفت، در‌حالی‌که تماشا می‏‌کردید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۵:
قوم حضرت موسی چند گروه شدند؟

قوم حضرت موسی دو گروه شدند:

الف: گروهی برگزیده، که همراه موسی علیه‌السّلام برای مناجات و شنیدن کلام خداوند به کوه طور آمدند، ولی وقتی گفت‌وگوی خدا و موسی را شنیدند، گفتند: از کجا بدانیم که این صدا از خداست، باید خدا را با چشم ببینیم تا بپذیریم.

ب: گروه دیگر که با هارون ماندند، ولی در غیاب حضرت موسی، گوساله‌‏پرست شدند. در سورۀ اعراف «اعراف، ۱۵۴» در مورد کسانی‌که دیدن خدا را طلب کردند، می‏‌فرماید: «فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ» آنها را زمین‌لرزه گرفت.

شاید صاعقه‌‏ای که در این آیه مطرح است، همراه با زمین‌لرزه بوده و آنها با این صاعقه از دنیا رفتند؛ چون آیۀ بعد می‌‏فرماید: شما را بعد از مرگ دوباره برانگیختیم.

روحیّۀ سؤال‌کنندگان، یکسان نیست.

موسی و مردم هر دو تقاضای دیدن خدا کردند، لکن موسی به نمایندگی از مردم و با ادب گفت: «أَرِنِی»؛ ولی قوم موسی با تکبّر گفتند: «لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّی نَرَی اللَّهَ جَهْرَةً»، ما هرگز ایمان نخواهیم آورد مگر آنکه خدا را آشکارا ببینیم.

لذا خداوند در جواب موسی فرمود: «لَنْ تَرانِی»، تو هرگز مرا نخواهی دید.

امّا در برابر قوم، قهرش را فرستاد.

این آیه پیامبر اسلام را تسلیت و دلداری می‌‏دهد که از درخواست‌‏های بیهودۀ مردم نگران مباش؛ زیرا مردم از موسی درخواست‌‏های خطرناک‌تر داشتند.

پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۵:

۱. از عاقبت لجاجت، جسارت، بی‌‌ادبی و توقّعات نابه‌جای گذشتگان، عبرت بگیرید. «لَنْ نُؤْمِنَ» «فَأَخَذَتْکُمُ»

۲. برای گروهی منطق و استدلال و موعظه کافی است؛ ولی برای گروهی قهر و غلبه لازم است. «فَأَخَذَتْکُمُ»

۳. اگر خداوند نیست تا او را ببینید، امّا آثار او که دیدنی است؛ چرا با دیدن آنها ایمان نمی‌‌آورید. «فَأَخَذَتْکُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ»
تفسیر صفحۀ ۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۵۶ - تفسیر نور:

«ثُمَّ بَعَثْناکُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» سپس شما را پس از مرگ‌تان (حیات بخشیدیم و) برانگیختیم، شاید شکر او را به‌جاآورید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۶:

زنده‌کردن مجدّدِ کسانی که در اثر صاعقه از بین رفتند، به‌دنبال پریشانی و نگرانی و دعای حضرت موسی علیه‌‌السّلام بود که در سورۀ اعراف « اعراف، ۱۵» ان‌شاء‌اللّه بحث آن خواهد آمد.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۶:

۱. رجعت و معاد، امر محالی نیست. بعضی از مردگان در همین دنیا زنده شده‌اند. «بَعَثْناکُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِکُمْ»

۲. رمز بروز برخی تلخی‌‏ها و سپس نجات از آنها، پیدا شدن روحیّۀ شکرگزاری است. «بَعَثْناکُمْ» «لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»
تفسیر صفحۀ ۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۵۷ - تفسیر نور:

«وَ ظَلَّلْنا عَلَیْکُمُ الْغَمامَ وَ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوی‏ کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ ما ظَلَمُونا وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ» و ابر را بر شما سایبان ساختیم و «منّ» و «سَلوی‏» بر شما نازل کردیم (و گفتیم:) از نعمت‌های پاکیزه‌‏ای که به شما روزی دادیم بخورید، (ولی شما با بهانه‌‏جویی‌های خود، کفران نعمت کردید. بدانید که) آنها به ما ستم نکردند، بلکه به خودشان ستم نمودند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۷‌:

پس از نجات بنى‌اسرائیل از سلطه‌ى فرعون، به آنان دستور داده شد که وارد سرزمین فلسطین شوند. آن‌ها به بهانه‌ى اینکه در آن‌جا، افراد ستمگرى هستند، سرپیچى کرده و به موسى گفتند: با خدایت به جنگ آنان برو، ما همین جا نشسته‌ایم. قهر خداوند آن‌ها را فراگرفت و مدّت چهل سال در بیابانِ «تیه» ماندگار شدند، ولى خداوند در آنجا نیز براى آنان ابرها را چون سایه‌بان قرار داد و دو نوع غذاى طبیعى و گوارا به نام‌هاى «مَنّ و سَلوى‌»، در دسترس آنان گذاشت.

«مِنْ»، به شیره‌ى مخصوص درختان که چون قطره بر روى آن‌ها مى‌نشیند، گفته مى‌شود که همان صَمغ است وبرخى به معنى عسل وقارچ گرفته‌اند. «سلوى» به پرندگانى مخصوص که شبیه کبوترند مى‌گویند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۷:

۱. ابر و باد و باران، به فرمان خداوند هستند. «ظَلَّلْنا عَلَیْکُمُ الْغَمامَ»

۲. رازق بودن خداوند، محدود به شرایط خاصّی نیست. در بیابان بی‌‏آب‌وعلف هم، رزق طبیعی می‌‏فرستد. «وَ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوی‏»

۳. خداوند، رزق انسان را از حلال و پاکیزه مقدّر کرده است. «طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ»

۴. تخلّف از فرامین الهی، ظلم بر خویشتن است. «أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ»

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور ، ج ۱، ص ۱۱۲-۱۲۰.

منبع

 

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیه ۵۱

و اءنذر به الذین یخافون اءن یحشروا إ لى ربهم لیس لهم من دونه ولى و لا شفیع لعلهم یتقون(۵۱)

ترجمه:
۵۱ - به وسیله آن (قرآن ) کسانى را که از روز حشر و رستاخیز مى ترسند، بیم ده ، (روزى که در آن روز) یاور و سرپرست و شفاعت کننده اى جز او (خدا) ندارند، شاید پرهیزکارى پیشه کنند.

تفسیر
در پایان آیه گذشته فرمود که نابینا و بینا یکسان نیستند، و به دنبال آن در این آیه به پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) دستور مى دهد به وسیله قرآن کسانى را انذار و بیدار کن که از روز رستاخیز بیم دارند یعنى تا این اندازه چشم قلب آنها گشوده است که احتمال مى دهند حساب و کتابى در کار باشد، و در پرتو این احتمال ، و ترس از مسؤ لیت ، آمادگى براى پذیرش یافته اند (و انذر به الذین یخافون ان یحشروا الى ربهم ).
شاید کرارا گفته ایم که تنها وجود یک رهبر لایق و برنامه هاى جامع تربیتى براى هدایت افراد کافى نیست ، بلکه یک نوع آمادگى در خود افراد نیز لازم است همانطور که نور آفتاب به تنهائى براى یافتن راه از چاه کفایت نمیکند بلکه چشم بینا هم لازم دارد، و نیز بذر مستعد و آماده مادام که زمین آماده و مستعدى وجود نداشته باشد بارور نمیگردد. از آنچه گفتیم روشن شد که ضمیر به به قرآن بازگشت میکند، اگر چه قرآن در آیات قبل با صراحت ذکر نشده ولى از قرائن روشن مى شود. همچنین منظور از یخافون (میترسند) همان احتمال زیان و ضرر است
که هر عاقلى به هنگام قرار گرفتن در برابر دعوت انبیاء و رهبران الهى در فکرش پیدا مى شود که شاید گفتار آنها حق باشد، و مخالفت با آن موجب زیان و خسران گردد، پس چه بهتر که در دعوت آنها مطالعه کنم و دلائل آنها را ببینم .
این یکى از نخستین شرطهاى هدایت است و همان است که علماى عقائد آن را به عنوان لزوم دفع ضرر محتمل دلیل وجوب مطالعه در دعوت مدعى نبوت و لزوم مطالعه درباره شناسائى خدا قرار داده اند.
سپس مى گوید این گونه افراد بیدار دل از آن روز مى ترسند که جز خدا پناهگاه و شفاعت کننده اى وجود ندارد (لیس لهم من دونه ولى و لا شفیع ). آرى این گونه افراد را انذار کن و دعوت به سوى حق بنما، زیرا امید تقوا و پرهیزگارى درباره آنها هست (لعلهم یتقون ).
البته نفى شفاعت و ولایت غیر خدا در این آیه هیچگونه منافاتى با شفاعت و ولایت مردان خدا ندارد، زیرا همانطور که قبلا اشاره کردیم منظور نفى شفاعت و ولایت بالذات است ، یعنى این دو مقام ذاتا مخصوص خدا است ، و اگر غیر او مقام ولایت و شفاعتى دارد به اذن و اجازه و فرمان او است همانطور که قرآن صریحا مى گوید: من ذا الذى یشفع عنده الا باذنه کیست که در پیشگاه او جز به فرمان او شفاعت کند؟ (بقره : 255).
براى توضیح بیشتر در این زمینه و در زمینه بحث شفاعت به طور کلى ، به جلد اول تفسیر نمونه صفحه 160 و جلد دوم صفحه 189 و 196 مراجعه فرمائید.

منبع

امام کاظم (علیه السلام) فرمودند :

بلا و گرفتارى بر مؤمنى وارد نمى شود مگر آنکه خداوند عزوجل بر او الهام مى فرستد که به درگاه باری تعالى دعا نماید و آن بلا سریع بر طرف خواهد شد.

ولی چنانچه از دعا خوددارى نماید ، آن بلا و گرفتارى طولانى می گردد. پس هر‌گاه فتنه و بلائى بر شما وارد شود ، به درگاه خداوند مهربان دعا و زارى نمائید...

الکافی ، ج ۲ ، ص ۴۷۱

منبع

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=47254

حضرت آیت الله امام خامنه ای:
حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در دوران زندگی خود با فراز و نشیب‌ها، آزمون‌های بی‌نظیر و محنت‌های متعددی مواجه شدند اما در همه عرصه‌ها در اوج بودند/ حضرت زهرا و حضرت علی و فرزندان گرامی آنان نمونه عالی یک خانواده اسلامی هستند که الگوبرداری از همراهی، همدلی، اخلاص و مجاهدت آن بزرگواران می‌تواند جامعه اسلامی را به اوج برساند.

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2331&nt=2&year=1369#13911

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

 ‌استکبار، چه بخواهد و چه نخواهد؛ امریکا، چه بخواهد و چه نخواهد؛ صهیونیسم، چه بخواهد و چه نخواهد، اسلام از نو بیدار شده و این قهرمان عظیم قرنها، دوباره در وسط صحنه بپاخاسته است. هیچ کارى هم از دست دشمنان اسلام ساخته نیست ...
۱۳۶۹/۰۴/۰۶

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2331&nt=2&year=1369#13911

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

در حوادث گوناگون ... ملت ما نشان داد که در مقابل حادثه، ذلیل نشده است؛ بلکه بر حادثه سوار شد، از حادثه به عنوان یک درس استفاده کرد، دشمنش را شناخت و فهمید که استکبار جهانی و نفاق خبیث، تا کجا با اسلام و قرآن و حاکمیت اسلامی، معارض و مخالف است. ملت ما، در حوادث گوناگون ... بدون استثنا ایستادگی و مردانگی کرد، آگاهی نشان داد و حادثه را به سود خود تغییر داد. ۱۳۶۹/۰۴/۰۶

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2331&nt=2&year=1369#13911

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

این انقلاب، چون با نام خداست، همیشه با شیطانها مواجه است. چون معتقد به طرفداری از مستضعفان و مظلومان است، همیشه با قلدران و زورگویان و مستکبران، دست‌به‌گریبان است. چون برای ارزشهای انسانی حرکت می‌کنید، همیشه کسانی که با ارزشهای انسانی مخالفند، از شما ناراضیند. باید شما آبدیده باشید. باید شما روحاً و قلباً مجهز باشید ... ۱۳۶۹/۰۴/۰۶

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

ttps://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2331&nt=2&year=1369#13911

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

در مقابل فرهنگ کفر و استکبار، مسلمین را ضعیف بار آورده بودند که احساس ضعف میکردند. در جاهایی که امروز میلیونها مسلمان توانسته‌اند سهم و حقی در حکومتها به دست بیاورند، تا قبل از انقلاب اسلامی، کسی جرأت نمیکرد دم از اسلام بزند. در این کشورهای اسلامی که امروز ائمه‌ی جمعه و جماعاتشان، تشکیلات به وجود می‌آورند و مسجدها رونق پیدا میکنند و کانون تحرک میشوند، تا دیروز مسجدها متعلق به یک مشت پیرمرد از کار افتاده بود. امروز آن مسجدها، جای جوانان و کانون جنبشهاست. این را شما کردید. این را حرکت شما و قائد عظیم‌الشأنتان - آن مرد الهی - بود که انجام داد.۱۳۶۹/۰۴/۰۶

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2335&nt=2&year=1369#63482

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

این‌که علمای اسلام و ملت انقلابی ما و دلسوزان جامعه، این‌قدر روی مسأله‌ی ولایت فقیه عادل تکیه میکنند و امام بزرگوار ما(رضوان‌اللَّه‌تعالی علیه)، آن را آن‌قدر مهم میشمردند، به خاطر همین بود که اگر این مسأله‌ی معنوی را از جامعه‌ی اسلامیمان سلب بکنیم - همچنان‌که آن کسانی که دلسپرده به روشهای غربی بودند و ارزشهای غربی برای آنها اصل بود، در باب حکومت در جامعه‌ی اسلامی، میخواستند در سالهای اول، به همان شیوه‌های غربی عمل بکنند - و اگر ما این اشتباه را میکردیم و بکنیم که در مسأله‌ی حکومت و مدیریت جامعه، ملاک و معیار اسلامی را فراموش بکنیم و به سمت همان فرمهای رایج دنیایی برویم، معنای جامعه‌ی اسلامی ما از بین خواهد رفت. این نقطه، تعیین‌کننده است ... ۱۳۶۹/۰۴/۲۰

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2335&nt=2&year=1369#63482

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

وقتی برای یک ملت، قضیه‏ی ولایت و حکومت حل شود، آن هم به شکلی که در غدیر خم حل شد، حقیقتاً آن روز برای آن ملت، عید است. چون اگر ما بگوییم که مهم‏ترین و حساس‏ترین مسأله‏ی هر ملتی، همین مسأله‏ی حکومت و ولایت و مدیریت و حاکمیتِ والای بر آن جامعه است، این تعیین‏کننده‏ترین مسئله برای آن ملت است. ملتها هرکدام به نحوی، این قضیه را حل کرده‏اند؛ ولی غالباً نارسا و ناتمام و حتّی زیان‏بخش.
پس، اگر ملتی توانسته باشد این مسأله‏ی اساسی را به نحوی حل کند که در آن، همه چیز آن ملت کرامت او، معنویت او، توجه او به خدا، حفظ سعادت دنیایی او و بقیه‏ی چیزهایی که برای یک ملت مهم است رعایت شده باشد، واقعاً آن روز و آن لحظه، برای آن ملت عید است. در اسلام، این قضیه اتفاق افتاد. روز عید غدیر، ولایت اسلامی یعنی رشحه و پرتوی از ولایت خدا در میان مردم تجسم پیدا کرد و این‏چنین بود که دین کامل شد. بدون تعیین و تبیین این مسئله، دین واقعاً ناقص می‏ماند و به همین خاطر بود که نعمت اسلام بر مردم تمام شد. مسأله‏ی ولایت در اسلام، این‏طور مسأله‏یی است ... ۱۳۶۹/۰۴/۲۰

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2335&nt=2&year=1369#63482

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

در نظام اسلامی، حاکم، ولی و دوست و سرپرست و برادر و مرتبط و برای مردم است. این، یکی از افتخارات جمهوری اسلامی است که توانسته ولایت اسلامی را پیاده کند ... ۱۳۶۹/۰۴/۲۰

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2335&nt=2&year=1369#63482

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

روز عید غدیر، روز ولایت و روز تعیین کننده یی در سرنوشت جامعه ی اسلامی است ...
مهمترین و حساسترین مساله‌ی هر ملتی، همین مساله‌ی حکومت و ولایت و مدیریت و حاکمیت والای بر آن جامعه است، این تعیین‌کننده‌ترین مساله برای آن ملت است ...
۱۳۶۹/۰۴/۲۰

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2335&nt=2&year=1369#63482

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

روز عید غدیر، روز ولایت و روز تعیین کننده یی در سرنوشت جامعه ی اسلامی است ...
در جامعه‌ی اسلامی، کلمه‌ی ولایت به حکومت اطلاق می‌شود و رابطه‌ی بین ولی و مردم، یک رابطه‌ی ولایتی است و ارتباط و اتصال آنها، غیرقابل انفکاک می‌باشد و تمام اجزای این جامعه، با یکدیگر متصلند و از هم جدا نیستند ...
۱۳۶۹/۰۴/۲۰

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2335&nt=2&year=1369#63482

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

غدیرخم، برای کسانی که اهل معنا و معنویت و درک حقایقند، درسهای فراوان و بینهایت و فوق‌العاده‌یی دارد. برای ما نیز، درس صفا و معنویت و تقوا در مدیریت کشور و همه‌ی بازوهای گرداننده و اجرایی دارد. ما باید این درس را از غدیر بگیریم و مطمئناً در این راه، دست قدرت الهی، کمک و پشتیبان ماست.
اراده‌ی الهی بر این است که در این برهه از زمان، ان‌شاءاللَّه کلمه‌ی حق پیروز بشود و اسلام جایگاه برجسته‌ی خودش را در دنیا پیدا بکند و این تلاشهای دشمنان هم، به جایی نخواهد رسید ...
۱۳۶۹/۰۴/۲۰

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2335&nt=2&year=1369#63482

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

این، افتخار نظام و جامعه‌ی اسلامی است که ... با وجود این‌همه تبلیغات و کارشکنیهای دشمنان، مردم روزبه‌روز به آرمانهای این انقلاب و این نظام اسلامی، علاقه‌مندتر و دلبسته‌تر شده‌اند و دشمن حقیقتاً در مقابل خواست و اراده‌ی این مردم، عاجز مانده است ...
۱۳۶۹/۰۴/۲۰

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

با صراحت می‌گویم این حوادث طراحی امریکا، رژیم صهیونیستی و دنباله‌روهای آنها است. مشکل اصلی آنها با ایران قوی و مستقل و پیشرفت کشور است. ملت ایران در این حوادث کاملاً قوی ظاهر شد و در آینده نیز هر جا که لازم باشد، شجاعانه وارد میدان خواهد شد ...
۱۱ /مهر/ 1401

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

دشمنان برای اینکه حرکت کشور را متوقّف کنند، نشسته‌اند برنامه‌ریزی کرده‌اند برای دانشگاه و خیابان؛ دشمن برنامه‌ریزی کرده ‌که دانشگاه تعطیل بشود، نسل جوان سرگرم بشوند، برای مسئولین کشور مسائل جدیدی به وجود بیاید؛ در شمال غرب و جنوب ‌شرق کشور مسائلی به وجود بیاید؛ اینها همه سرگرم‌کننده است؛ کارهایی است که برای این دارد ایجاد و تحریک میشود که ‌حرکت پیشرونده‌ی کشور را متوقّف کنند ...
۱۱ /مهر/ 1401

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

آن دشمنی که در اظهارات دیپلماسی میگوید ما قصد تهاجم به ایران و تغییر نظام جمهوری اسلامی را نداریم، ما با شما دشمنی ‌نداریم و با ملّت ایران موافقیم، باطنش توطئه و ایجاد اغتشاش و نابود کردن امنیّت کشور و تحریک هیجان کسانی است که با ‌یک هیجانی ممکن است تحریک بشوند و بیایند وسط خیابان؛ باطنش این است ... ۱۱ /مهر/ 1401

اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

جامعه‌ی ورزشی و هنری ما جامعه‌ی سالمی است. عناصر مؤمن، علاقه‌مند، باشرف، در این جامعه‌ی ورزشی و هنری کم نیستند، ‌زیادند؛ حالا چهار نفر هم یک حرفی میزنند؛ حرف آنها ارزشی ندارد. اینکه حالا آیا عناوین مجرمانه بر حرف آنها تطبیق میکند یا ‌نه، به عهده‌ی قوّه‌ی قضائیّه است ... ۱۱ /مهر/ 1401

اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی

در دیدار جمعی از نخبگان و استعدادهای برتر علمی:

پیشرفتهای ۴۰ساله نشان‌دهنده صحت تحلیل انقلاب از جهان در مقابل تحلیل غربگراها است

۲۷ /مهر/ ۱۴۰۱

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی

بازم میگی فتوشاپه؟
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «درباره ساخت تجهیزات پیشرفته‌ی موشکی و پهپادی که چند سال پیش از این میگفتند که اینها فتوشاپ است! وقتی که عکسهایش منتشر میشد، میگفتند این فتوشاپ است؛ حالا میگویند که پهپادهای ایرانی خیلی خطرناک است! چرا به فلان کس میفروشید، به فلان کس میدهید. خب، اینها کارهایی است که نخبه‌ی ایرانی انجام داده؛ نخبه‌ی ایرانی توانسته به کشور آبرو بدهد...» ۱۴۰۱/۰۷/۲۷

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=19808

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی

حجاب مایه‌ی تشخص و آزادی زن است؛ برخلاف تبلیغات ابلهانه و ظاهربینانه‌ی مادیگرایان، مایه‌ی اسارت زن نیست. زن با برداشتن حجابهای خود، با عریان کردن آن چیزی که خدای متعال و طبیعت پنهان بودن آن را از او خواسته، خودش را کوچک میکند، خودش را سبک میکند، خودش را کم‌ارزش میکند. حجاب وقار است، متانت است، ارزشگذاری زن است، سنگین شدن کفه‌ی آبرو و احترام اوست؛ این را باید خیلی قدر دانست و از اسلام باید به خاطر مسئله‌ی حجاب تشکر کرد؛ این جزو نعمتهای الهی است ... ۱۳۹۱/۰۲/۲۳

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=19808

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی

وضع حجاب را، وضع عفاف را، وضع تقیدات و پایبندی را خانمها باید مراقبت کنند؛ این وظیفه است. خودنمائی و جلوه‌فروشی، یک لحظه است و آثار سوء آن برای کشور، برای جامعه، برای اخلاق، حتّی برای سیاست، آثار مخرب و ماندگار است؛ در حالی که ملاحظه‌ی عفاف، ملاحظه‌ی حدود شرعی در رفتار و حرکات بانوان، اگر چنانچه سختیای داشته باشد، سختىِ کوتاهی است، اما آثارش، آثار عمیق و ماندگاری است. خود خانمها خیلی باید مراقبت کنند مسئله‌ی حجاب را، مسئله‌ی عفاف را؛ وظیفه‌ی آنهاست، افتخار آنهاست، شخصیت آنهاست ... ۱۳۹۱/۰۲/۲۳

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

موارد مرتبط:

حیا / عفّت/شرم/حجاب

امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در يکشنبه 20 آذر 1401ساعت 17:48 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 77 | |


تفسیر قرآن کریم ... | عالی‌ترین هدیه اسلام به بشریت ... | پشتیبانی دولت‌های غربی یک سراب است و ... |

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

منبع (ادامه ...)

 تفسیر صفحۀ ۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۳۸ و ۳۹ - تفسیر نور:

«قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمِیعاً فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدیً فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ * وَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ» گفتیم: همگی از آن (باغ به زمین) فرود آیید، و آن‌گاه که هدایتی از طرف من برای شما آمد، پس هر که از هدایت من پیروی کند، نه برای‌شان بیمی است و نه غمگین خواهند شد.

و(لی) کسانی‌که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند، آنان اهل دوزخ هستند، که همیشه در آن خواهند بود.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۸ و ۳۹:

گرچه اعتراف به خطا و توبۀ آدم، سبب شد که خداوند او را عفو نماید، ولی بعد از توبه بار دیگر به بهشت برنمی‌‌گردد؛ زیرا آثار وضعی لغزش، غیر از عفو الهی است.

فرمان هبوط در چند آیۀ قبل همراه نوعی قهر بود، ولی در این آیه چون بعد از توبۀ آدم است به صورت عادّی مطرح شده است.

همچنین امیدوار می‌‏کند که اگر از هدایت الهی پیروی کنند، حزن و اندوهی نخواهند داشت.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۸ و ۳۹:

۱. گاهی یک حرکت، دامنۀ تأثیرات خوب و بدش در همۀ عصرها و نسل‏‌ها گسترده می‌شود. «اهْبِطُوا مِنْها جَمِیعاً»

۲. با یک لغزش و خطا، نباید کسی را طرد کرد، زیرا انسان قابل ارشاد و هدایت‌پذیر است. «یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدیً»

۳. برای راهنمایی بشر، آمدن انبیاء قطعی است. «یَأْتِیَنَّکُمْ»

۴. هدایت واقعی تنها از طرف خداست. «مِنِّی هُدیً»

۵. امنیّت و آرامش واقعی، در سایۀ پیروی از دین و دستورات خداوند حاصل می‌‏شود. «فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»
تفسیر صفحۀ ۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۴۰ - تفسیر نور:

«یا بَنِی إِسْرائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَ إِیَّایَ فَارْهَبُونِ» ای فرزندان اسرائیل! نعمت‌هایم را که به شما ارزانی داشتم، به‌خاطر بیاورید و به پیمانم (که بسته‌‏اید) وفا کنید، تا من (نیز) به پیمان شما وفا کنم و تنها از من پروا داشته باشید.
نکته‌های سور‌ۀ بقره - آیۀ ۴۰:

اسرائیل، نام دیگر حضرت یعقوب است که از دو کلمۀ «اسر» و «ئیل» ترکیب یافته است. «اسر» به‌معنای بنده و «ئیل» به‌معنای خداوند است. بنابراین اسرائیل در لغت به‌معنای بندۀ خداست.

تاریخ بنی‌اسرائیل و اسارت آنان به دست فرعونیان و نجات آنها به دست حضرت موسی علیه‌السّلام و بهانه گیری و ارتداد آنان، یک سرنوشت و تاریخ ویژه‌‏ای برای این قوم به وجود آورده است. این تاریخ برای مسلمانان نیز آموزنده و پندآموز است که اگر به هوش نباشند، به گفتۀ روایات به همان سرنوشت گرفتار خواهند شد.

پیمان‌های الهی، شامل احکام کتاب‌‌های آسمانی و پیمان‌‏های فطری که خداوند از همه گرفته است، می‌شود. در قرآن به مسئلۀ امامت، عهد گفته شده است: «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» «بقره، ۱۲۴» یعنی پیمان من «مقام امامت» به افراد ظالم نمی‏‌رسد.

پس وفای‌به‌عهد یعنی وفای به امام و رهبر آسمانی و اطاعت از او.

ضمناً در روایات می‌خوانیم: نماز عهد الهی است. «وسائل، ج ۴، ص ۱۱۰»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۰:

۱. یاد نعمت‏‌های پروردگار، سبب محبّت و اطاعت اوست، «اذْکُرُوا» «أَوْفُوا». به‌هنگام دعوت به‌سوی خداوند، از الطاف او یاد کنید تا زمینۀ پذیرش پیدا شود. «اذْکُرُوا»

۲. یاد و ذکر نعمت‌‏ها، واجب است. «اذْکُرُوا»

۳. نعمت‏‌هایی که به نیاکان داده شده، به منزلۀ نعمتی است که به خود انسان داده شود. با اینکه نعمت‌‏ها به اجداد یهودِ زمان پیامبر داده شده بود، امّا خداوند به نسل آنان می‌گوید فراموش نکنند. «اذْکُرُوا»

۴. وفا به پیمان‌های الهی، واجب است. «بِعَهْدِی»

۵. بهره‌‏گیری از الطاف خداوند، مشروط به گام برداشتن در مسیر تکالیف الهی است «أَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ». آری، اگر مطیع خدا بودیم، خداوند نیز دعاهای ما را مستجاب خواهد کرد. «أَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ»

۶. در انجام تکالیف الهی، از هیچ قدرتی نترسیم و ملاحظۀ کسی را نکنیم. تبلیغات سوء دشمن، ملامت‏‌ها، تهدیدها و توطئه‌ها مهم نیست، قهر خدا از همه مهم‌تر است. «وَ إِیَّایَ فَارْهَبُونِ»
تفسیر صفحۀ ۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۴۱ - تفسیر نور:

«وَ آمِنُوا بِما أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِما مَعَکُمْ وَ لا تَکُونُوا أَوَّلَ کافِرٍ بِهِ وَ لا تَشْتَرُوا بِآیاتِی ثَمَناً قَلِیلاً وَ إِیَّایَ فَاتَّقُونِ» و به آنچه (از قرآن) نازل کردم، ایمان بیاورید که تصدیق می‌‏کند آنچه را (از تورات) با شماست. و نخستین کافر به آن نباشید و آیات مرا به‌بهای ناچیز نفروشید و تنها از من پروا کنید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۱:

این آیه خطاب به دانشمندان یهود می‌‏فرماید: قرآن، هماهنگ با بشاراتی است که در تورات شماست. «مراد از هماهنگی قرآن با تورات تحریف نشده، هماهنگی کلّی و اجمالی است، نه هماهنگی در تمام احکام »

شما دانشمندان، زمانی مبلّغ و منتظر ظهور اسلام بودید، اکنون پیشگامان کفر نشوید تا به پیروی از شما، سایر یهود از اسلام‌آوردن سر باز زنند و آیات الهی را به‌بهای ناچیزِ ریاست دنیا، نفروشید و از خدا بترسید.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۱:

۱. اعتقادات صحیح مردم را قبول کنیم، تا آنان نیز سخن ما را بپذیرند. «مُصَدِّقاً لِما مَعَکُمْ»

۲. وجود تحریف در بخشی از تورات و انجیل، مانع قبول بخش‌‏های دیگر نشود. «مُصَدِّقاً لِما مَعَکُمْ»

۳. انحراف علما، سبب انحراف دیگران می‌‏شود. «وَ لا تَکُونُوا أَوَّلَ کافِرٍ»

۴. رمز سکوت و کتمان‌‏های نابه‌جای دانشمندان، وابستگی‌‏های مادّی آنان است. «وَ لا تَشْتَرُوا بِآیاتِی ثَمَناً قَلِیلًا»

۵. با توجّه به اینکه متاع دنیا قلیل است، رسیدن به تمام منافع دنیا، ارزش یک لحظه انحراف را ندارد. «ثَمَناً قَلِیلًا»

۶. به‌جای نگرانیِ ازدست‌دادن مال و مقام، باید از قهر خدا ترسید. «إِیَّایَ فَاتَّقُونِ»
تفسیر صفحه ۷ قرآن کریم - سوره بقره - آیه ۴۲ - تفسیر نور:

«وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَکْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ» و حق را با باطل نپوشانید و حقیقت را با اینکه می‌‏دانید، کتمان نکنید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۲:

کلمۀ «لَبْسٍ» به‌معنای پوشاندن و «لَبْسٍ» به‌معنای شکّ و تردید است.

امتیاز انسان، به شناخت اوست و کسانی که با ایجاد شک و وسوسه و شیطنت، حقّ را از مردم می ‏پوشانند و شناخت صحیح را از مردم می گیرند، در حقیقت یگانه امتیاز انسان بودن را گرفته‏ اند و این بزرگترین ظلم است.

حضرت علی علیه‌السّلام می ‏فرماید: اگر باطل، خالصانه مطرح شود، نگرانی نیست. (چون مردم آگاه می ‏شوند و آن را ترک می‌کنند.) و اگر حقّ نیز خالصانه مطرح شود، زبان مخالف، بسته می ‏شود. لکن خطر آنجاست که حقّ و باطل، به هم آمیخته شده و از هر کدام، بخشی چنان جلوه داده می‌‏شود که زمینۀ تسلّط شیطان بر هوادارانش فراهم شود. «نهج‌البلاغه، کلام ۴۹»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۲:

۱. نه حق را با باطل مخلوط کنیم و آن را تغییر دهیم و نه باطل را در لباس حق مطرح سازیم. «لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَکْتُمُوا الْحَقَّ»

۲. و جدان و فطرت، بهترین گواه بر حق‌پوشی انسان است. «وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»
تفسیر صفحۀ ۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۴۳ - تفسیر نور:

«وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ ارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعِینَ» و نماز را به پا دارید و زکات را بپردازید و همراه با رکوع‌کنندگان، رکوع نمایید.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۳:

۱. بعد از دعوت به ایمان، دعوت به عمل صالح است. «آمِنُوا» «أَقِیمُوا»

۲. نماز و زکات، در آیین یهود نیز بوده است. «أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ»

۳. رابطه با خدا، از طریق نماز و کمک به خلق خدا، از طریق زکات و همراهی با دیگران، یک مثلّث مقدّس است. «أَقِیمُوا»، «آتُوا»، «ارْکَعُوا»

۴. اصل فرمان نماز، با جماعت است. اساس دین بر حضور در اجتماع و دوری از انزوا و گوشه‌‏نشینی است. «وَ ارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعِینَ»
تفسیر صفحۀ ۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۴۴ - تفسیر نور:

«أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ» آیا مردم را به نیکی دعوت کرده و خودتان را فراموش می‌نمایید؟ با اینکه شما کتاب (آسمانی) را می‌‏خوانید، آیا هیچ فکر نمی‌کنید؟
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۴:

دانشمندان یهود، قبل از بعثت پیامبر اسلام صلّی اللَّه علیه و آله، مردم را به ایمان آوردن به آن حضرت، دعوت می‌کردند و بشارت ظهور حضرت را می‏‌دادند، امّا هنگام ظهور، خودشان ایمان نیاوردند و حتّی بعضی از آنان به بستگان خود که اسلام آورده بودند، توصیه می‏‌کردند که مسلمان بمانند، ولی خودشان اسلام نمی‌‏آوردند. «نمونه، ج ۱، ص ۲۱۴»

در روایات آمده است: دانشمندی که دیگران را به بهشت دعوت کند، ولی خودش اهل جهنّم باشد، بزرگترین و سخت‌‏ترین حسرت‏‌ها را خواهد داشت. «بحار، ج ۲، ص ۳۷»

حقّ تلاوت، عمل است. امام صادق علیه‌السّلام فرمود: «کونوا دعاة الناس باعما لکم و لا تکونوا دعاة بالسنتکم» «نورالثقلین، ج ۱، ص ۵۷» با اعمال خودتان مردم را دعوت کنید، نه تنها با گفتار.

از حضرت علی علیه‌السّلام نقل شده است که فرمود: سوگند که من شما را به کاری دعوت نمی‏‌کنم، مگر آنکه خودم پیشگام باشم و از کاری نهی نمی‌‏کنم مگر آنکه خودم قبل از شما آن را ترک کرده باشم. «نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵»

در نهج‌البلاغه آمده است: هر کس خود را امام دیگران قرار داد، ابتدا باید به تعلیم خود بپردازد. «نهج البلاغه، حکمت۷۳»

امام کاظم علیه‌السّلام فرموده‌‏اند: «طوبی للعلماء بالفعل و ویل للعلماء بالقول» «بحار، ج ۷۸، ص ۲۹۹» درود بر عالمانی که به گفتۀ خود عمل می‌‌کنند و وای بر عالمانی که فقط حرف می‌زنند.
عالم بی‌عمل در قالب تمثیل، از زبان قرآن - روایات - دانشمندان:

الف: در قرآن: عالم بی‌عمل، الاغی است که بار کتاب حمل می‏‌کند، ولی خود از آن بهره‌‏ای نمی‌‏برد. «جمعه، ۵»

ب: در روایات: رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: عالم بی‌‏عمل، مثل چراغی است که خودش می‏‌سوزد، ولی نورش به مردم می‌‏رسد. «کنز العمّال، ح ۲۹۱۰۹»

رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: عالم بی‌عمل، چون تیرانداز بدون کمان است. «بحار، ج ۱۰، ص ۱۰۰»

عیسی علیه‌السّلام فرمودند: عالم بی‌‏عمل، مثل چراغی است بر پشت‏ بام که اتاق‌‏ها تاریک ‏هستند. «بحار، ج ۱۴، ص ۳۰۹»

علی علیه‌‌السّلام فرمودند: عالم بی‌عمل، چون درخت بی‌‏ثمر و گنجی است که انفاق نشود. «غررالحکم»

امام صادق علیه‌السّلام فرمودند: موعظۀ عالم بی‌عمل، چون باران بر روی سنگ است که در دل‌ها نفوذ نمی‌‏کند. «بحار، ج ۲، ص ۳۹»

ج: در کلام اندیشمندان:

عالم بی‌‏عمل:

گرسنه‌‏ای است روی گنج خوابیده؛

تشنه‌ای است بر کنار آب و دریا؛

طبیبی است که خود از درد می‏‌نالد؛

بیماری است که دائماً نسخۀ درمان را می‌‏خواند، ولی عمل نمی‌‏کند؛

منافقی است که سخن و عملش یکی نیست؛

پیکری است بی‏ روح.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۴:

۱. آمران‌به‌معروف، باید خود عامل‌به‌معروف باشند. «تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ»

۲. اگر مقدّمات فراموشی را خود فراهم کرده باشیم، معذور نیستیم. عذر آن فراموشکاری پذیرفته است که بی‌تقصیر باشد. «تَنْسَوْنَ»، «تَتْلُونَ»

۳. تلاوت کتاب آسمانی کافی نیست، تعقّل لازم است. «تَتْلُونَ الْکِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ»

۴. خود فراموشی، نشانۀ بی‌‏خردی است. «أَ فَلا تَعْقِلُونَ»
تفسیر صفحۀ ۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۴۵ - تفسیر نور:

«وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَی الْخاشِعِینَ» و از صبر و نماز یاری جویید و این کار جز برای خاشعان، گران و سنگین است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۵:

هر چند این آیه به‌دنبال خطاب‏‌هایی که به یهود شده آمده است، ولی مخاطب آن همۀ مردم هستند.

در روایات می‏‌خوانیم که حضرت علی علیه‌السّلام هر گاه مسئلۀ مهمی برای‌شان رخ می‌‌داد به نماز می‌‏ایستادند و این آیه را تلاوت می‌کردند.
صبر از دیدگاه پیامبر اکرم صلّی الله و علیه و آله و سلّم چند نوع است؟

در روایتی از پیامبر اسلام صلّی اللَّه علیه و آله نقل شده، که صبر بر سه نوع است: ۱.صبر در برابر مصیبت؛ ۲. صبر در برابر معصیّت؛ ۳. صبر در برابر عبادت. «بحار، ج ۷۱، ص ۷۷»

بنابراین آنچه در روایات آمده که مراد از صبر در این آیه روزه است، اشاره به یکی از مصادیق صبر دارد. نماز برای رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و امثال او نور چشم است «بحار، ج ۱۶، ص ۲۴۹» و لکن برای بعضی‏‌ها که خشوع ندارند، چون بار سنگین است.

خشوع، مربوط به قلب و روح و خضوع، مربوط به اعضای بدن است.

نمازِ با توجّه، انسان را به یاد قدرت بی‌‏نهایت خدا می‌‏اندازد و غیر او را هر چه باشد کوچک جلوه می‌‏دهد. مِهر او را در دل زیاد می‌کند، روحیّۀ توکّل را تقویت می‌‏کند و انسان را از وابستگی‌های مادّی می‏‌رهاند. همۀ این آثار، انسان را در برابر مشکلات مقاوم می‌‏سازد.

صبر و مقاومت، کلید تمام عبادات است.

فرشتگان به اهل بهشت سلام می‌کنند؛ امّا نه به‌خاطر نماز و حج و زکات، بلکه به‌خاطر مقاومت و پایداری آنها «سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ» «رعد، ۲۴»؛ چون اگر مقاومت نباشد، نماز و جهاد و حج و زکات نیز وجود نخواهد داشت. حتّی شرط رسیدن به مقام هدایت و رهبری الهی، صبر است «جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا» «سجده، ۲۴»
داستانی مرتبط با سورۀ بقره - آیۀ ۴۵:

شاعری به نام نجّاشی، که یکی از دوستداران حضرت علی علیه‌السّلام بود، در ماه رمضان شراب خورد. به دستور امام، هشتاد ضربه تازیانه به او زدند و بیست ضربه نیز به‌خاطر ارتکاب گناه در ماه رمضان اضافه زدند. او ناراحت شد و به معاویه پیوست و علیه حضرت شعر گفت!

اطرافیانِ نجّاشی که قبیله‌ای مهم در کوفه بودند از علی علیه‌السّلام گلایه کردند که چرا یاران خود را نگه نمی‌دارد؟!

طارق‌بن‌عبداللّه رئیس آنها با ناراحتی به امام گفت: شما چرا بین دوست و بیگانه تفاوت قائل نمی‏‌شوید؟

شخصی همانند نجّاشی نباید شلّاق بخورد، ما این‌گونه رفتار را تحمّل نمی‌‌کنیم.

امام در جواب او این آیه را تلاوت فرمود: «وَ إِنَّها لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَی الْخاشِعِینَ»

طارق نیز به معاویه پیوست.

بنابراین گرچه آیه دربار‌ۀ نماز است، ولی در موارد مشابه می‏‌توان از آیات قرآن استمداد کرد.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۵:

۱. صبر و نماز، دو اهرم نیرومند در برابر مشکلات است. «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ»

۲. هر چه در آستان خدا اظهار عجز و بندگی بیشتر کنیم، امدادهای او را بیشتر دریافت کرده و بر مشکلات پیروز خواهیم شد. «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»

۳. استعانت از خداوند در آیۀ «إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» منافاتی با استعانت از آنچه به دستور اوست، ندارد. «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ»

۴. سنگین بودن نماز، نشانۀ تکبّر در برابر خداست. «لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَی الْخاشِعِینَ»
تفسیر صفحۀ ۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۴۶ - تفسیر نور:

«الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَیْهِ راجِعُونَ» (خاشعان) کسانی هستند که به (قیامت و) ملاقات (با حساب) پروردگارشان و بازگشت به او ایمان دارند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۶:

«لقاء» به‌معنی دیدن نیست؛ بلکه به‌معنی حضور است. چنان‌که اگر شخصی نابینا به حضور کسی برود، می‏‌گوید با او ملاقات کردم، گرچه او را ندیده است.

صاحب مجمع‌البیان نیز می‌‏گوید: مراد از لقای پروردگارش، ملاقات با پاداش و کیفر خداست.

شاید مراد از ملاقات پروردگار، همان حالت عرفانی باشد که خاشعان در نماز پیدا می‌‌کنند؛ زیرا نماز حضور در برابر خداست.

اگر «ظن» و گمان در برابر علم باشد، مورد انتقاد است «ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ» «نجم، ۲۸» امّا اگر مراد از گمان، اطمینان باشد ارزش است، گرچه یقین قوی نباشد.

چنان‌که خداوند نیز از رزمندگان شجاع و مخلص، به صاحبان گمان تعبیر نموده است: «قالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً» «بقره، ۲۴۹»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۶:

۱. گمان به وجود قیامت هم، برای کنترل رفتارها کافی است. «یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا»

۲. خاشع، در نماز احساس ملاقات با خداوند را دارد. «الْخاشِعِینَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ»
تفسیر صفحۀ ۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۴۷ - تفسیر نور:

«یا بَنِی إِسْرائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَی الْعالَمِینَ» ای بنی‌اسرائیل! نعمتم را که به شما ارزانی داشتم، به یاد آورید و این که من شما را بر جهانیان برتری بخشیدم.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ۴۷:

این آیه، از فرزندان و نسل حضرت یعقوب می‌‏خواهد که برای معرفت بیشتر خداوند و زنده‌شدن روح شکرگزاری و دلگرم‌شدن به نعمت‌‏های الهی، از آن موهبت‌‏ها و نعمت‌ها یاد کنند. البتّه برتری و فضیلت بنی‌اسرائیل، نسبت به مردم زمان خودشان بود؛ زیرا قرآن دربارۀ مسلمانان می‌‌فرماید: «کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ» «آل عمران، ۱۱۰» شما بهترین امّت‌‏ها هستید.

همچنین ممکن است مراد از برتری، پیروزی حضرت موسی و قوم بنی‌اسرائیل بر فرعونیان باشد، نه برتری اخلاقی و اعتقادی. «جاثیه، ۱۶»؛ زیرا قرآن بارها از بهانه‌‌جویی‌های بی‏‌مورد و بی‌‏اعتقادی آنها انتقاد می‌کند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۷:

۱. نعمت و فضیلت به دست خداوند است. «نِعْمَتِیَ»، «أَنْعَمْتُ»، «فضلت»

۲. نجات از سلطۀ طاغوت، از بزرگ‌‏ترین نعمت‌های الهی است. «نِعْمَتِیَ»، «فَضَّلْتُکُمْ عَلَی الْعالَمِینَ»
تفسیر صفحۀ ۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۴۸ - تفسیر نور:

«وَ اتَّقُوا یَوْماً لا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لا یُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَ لا یُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ» و بترسید از روزی که هیچ‌کس چیزی (از عذاب خدا) را از کسی دفع نمی‌‏کند و هیچ شفاعتی از کسی پذیرفته نمی‌‏شود، و از کسی غرامت و بدلی گرفته نشود و یاری نخواهند شد.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۸:

در این آیه به برخی باورهای غلط و امیدهای نابه‌جای یهود، اشاره شده است.

آنان گمان می‌‏کردند که در روز قیامت اجدادشان، شفیع آنان خواهد شد. چنان‌که بت‏‌پرستان، بت‌‏ها را شفیع خود می‌پنداشتند.

برخی از آنان قربانی‌کردن را کفّارۀ گناهان دانسته و اگر پول نداشتند، یک جفت کبوتر را سر می‌‏بریدند.

گروهی از آنان به همراه مرده، طلا و زیورآلات دفن می‌‏کردند تا مرده به‌عنوان جریمۀ گناهانش بپردازد.

غافل از آنکه قیامت بر خلاف دنیاست، که برخی با پول و پارتی و یا حمایت گرفتن از قدرت‌ها، بر مشکلات‌شان پیروز می‌شوند.

در روز قیامت، تمام سبب‌‏ها قطع «تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ» «بقره، ۱۶۶»

و نسبت‌‏ها محو «فَلا... أَنْسابَ بَیْنَهُمْ» «مؤمنون، ۱۰۱»

و زبان عذرخواهی بسته می‌‏شود «وَ لا یُؤْذَنُ لَهُمْ فَیَعْتَذِرُونَ» «مرسلات، ۳۶»

مال و فرزند کارآیی ندارند «لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ» «شعراء، ۸۸»

و خویشاوندی نیز ثمری ندارد. «لَنْ تَنْفَعَکُمْ أَرْحامُکُمْ» «ممتحنه، ۳»

قدرت‌‏ها پوچ می‌شوند «هَلَکَ عَنِّی سُلْطانِیَهْ» «الحاقه، ۲۹»

و شفاعت بدون اذن خداوند پذیرفته نمی‌‌شود «وَ لا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضی‏» «انبیاء، ۲۸»

و فدیه پذیرفته نمی‌‏شود. «لا یُؤْخَذُ مِنْکُمْ فِدْیَةٌ» «حدید، ۱۵»
شفاعت به چه معناست؟

شفاعت از کلمۀ «شفع» به‌معنای جفت است، یعنی افرادی که مایه‌‏ای از ایمان و تقوی و عمل داشته و در آن روز کمبودی دارند، لطفی به آن مایه‌‌ها اضافه می‌‏شود و در اثر جفت و همراه شدن با لطف اولیای الهی، از قهر خداوند نجات می‌یابند.

بنابراین شفاعت، تنها شامل کسانی می‌‏شود که تلاشگر هستند؛ ولی در راه مانده‌‏اند و نیاز به قدرتی دارند که در کنار آنان باشد.
چند آیه از قرآن مربوط به شفاعت می‌شود و تقسیم‌بندی آن‌ها به چند قسم است؟

حدود سی آیه از قرآن مربوط به شفاعت است که به چند دسته تقسیم می‌شوند:

۱. آیاتی که شفاعت را نفی می‌‏کنند، مانند: «یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ» «بقره، ۲۵۴»، روزی‌که معامله و دوستی و شفاعت در آن نیست.

۲. آیاتی که شفاعت را مخصوص خداوند می ‏دانند، مانند: «ما لَکُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا شَفِیعٍ» «سجده، ۴»، غیر از او هیچ یاور و شفاعت‌کننده‌‏ای نیست.

۳. آیاتی که از شفاعت دیگران با اذن خداوند یاد می‌‌کنند، مانند: «مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ» «بقره، ۲۵۵»، چه‌کسی در نزد او (خداوند) شفاعت می‌کند مگر به اذنش؟

۴. آیاتی که شرایط شفاعت‌شوندگان را بیان می‌‏کنند.
شرایط شفاعت‌شوندگان چیست؟

الف: شفاعت برای کسی است که مورد رضایت خدا باشد. «وَ لا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضی‏» «انبیاء، ۲۸»

ب: برای ظالمان، دوستدار و شفیعی نیست. «ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ حَمِیمٍ وَ لا شَفِیعٍ» «غافر، ۱۸»

ج: فرشتگان برای کسانی که ایمان آورده‌‏اند، دعا و استغفار می‌‏کنند. «وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِینَ آمَنُوا» «غافر، ۷»

با توجّه به آیات فوق، معلوم می‌شود که شفاعت بی‌‏قیدوشرط نیست و شفاعت به اجازه و اذن خداست و شفاعت شونده، باید واجد شرایطی باشد و اگر کسی شرایط شفاعت را دارا نباشد، هر چند همسر پیامبر خدا باشد، مورد شفاعت قرار نمی‌گیرد. چنان‌که همسر نوح و لوط علیهماالسّلام به علّت فسق، مشمول شفاعت نشدند. «فَخانَتاهُما فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ قِیلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ» «تحریم، ۱۰»

بنابراین شفاعتی سازنده است که انسان را با اولیای خدا پیوند دهد و مانع یأس او شود؛ ولی اگر ایمان به شفاعت سبب جرأت بر گناه گردد، همان‌گونه که مسیحیان عقیده دارند که عیسی فدا شد تا گناهان ما بخشیده شود، هرگز قابل قبول نیست.
آیا شفاعتِ اولیای خدا، به‌معنای ایستادن در برابر ارادۀ خدا نیست؟

کسی را که خدا اراده کرده عذاب کند، پیامبر با شفاعت خود، جلوی آن اراده را نمی‌‏گیرد؟

هم کیفر بدکاران و هم اجازۀ شفاعت به اولیای خود، اراده و خواست اوست. بنابراین شفاعت اولیای خدا، چیزی در برابر ارادۀ الهی نیست.
آیا شفاعت اولیای خدا به این معناست که رحم آنان از خدا بیشتر است؛ زیرا خدا می‏‌خواهد عذاب کند و اولیای او شفاعت می‌کنند؟

هم وجود رحم در اولیای خدا و هم اجازۀ استفاده از آن، از طرف خداست.

بنابراین اوست که با رحم و لطف خود، اجازۀ شفاعت می‌‏دهد.
آیا شفاعت، ارادۀ خدا را تغییر می‌‏دهد؟

ارادۀ خداوند در شرایط مختلف یک نوع نیست. ارادۀ خدا بر کیفر گناهکار است، ولی اگر او توبه کند، قهرش را برمی‏‌دارد.

زیرا شرایط انسان گناهکار با انسان توبه‌کار فرق دارد. انسانی به‌خاطر محبّت و ارادت و اطاعت از اولیای خدا در دنیا، مشمول شفاعت آنان می‌‏شود و دیگری که مخالف آنان بوده، مشمول نمی‌‌شود.

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱ ، ص ۹۸ - ۱۰۹.

منبع

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیه ۵۰

قل لا اءقول لكم عندى خزائن الله و لا اءعلم الغيب و لا اءقول لكم إنى ملك إن اءتبع إلا ما يوحى إلى قل هل يستوى الا عمى و البصير اءفلا تتفكرون(۵۰)

ترجمه :
۵۰ - بگو من نميگويم خزائن خدا نزد من است و من آگاه از غيب نيستم (جز آنچه خدا به من بياموزد) و به شما نمى گويم من فرشته ام ، من تنها از آنچه به من وحى مى شود پيروى مى كنم ، بگو آيا نابينا و بينا مساويند؟ چرا فكر نميكنيد؟!

تفسیر
آگاهى از غيب
آيه فوق دنباله پاسـخ گوئى به اعتراضات گوناگون كفار و مشركان است و به سه قسمت از ايرادهاى آنها در جمله هاى كوتاه پاسـخ داده شده است :
نخست اينكه آنها به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) پيشنهاد معجزات عجيب و غريبى مى كردند، و هر يك به ميل خود پيشنهادى داشتند، حتى قانع به مشاهده معجزات مورد در خواست ديگران نيز نبوده اند گاهى خانه هائى از طلا، و گاهى نزول فرشتگان و زمانى تبديل سرزمين خشك و سوزان مكه به يك باغستان پر آب و ميوه ، و گاهى موضوعات ديگر از پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) تقاضا مى كردند. چنانكه در سوره اسراء ذيل آيه ۹۰ شرح آن خواهد آمد.
گويا آنها با اين تقاضاهاى غريب و عجيب يك نوع مقام الوهيت و مالكيت زمين و آسمان براى پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) انتظار داشتند.
لذا در پاســخ اين افراد، پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) مامور مى شود بگويد: من هرگز ادعا نميكنم كه خزائن الهى به دست من است ، قل لا اقول لكم عندى خزائن الله ).
خزائن جمع خزينة به معنى منبع و مركز هر چيزى است كه براى حفظ آن و عدم دسترسى ديگران در آنجا جمع آورى شده و با توجه به آيه و ان من شى ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم (سوره حجر آيه 21): خزائن هر چيزى در نزد ما است و ما جز به اندازه معلوم آن را نازل نمى كنيم ، روشن ميشود، كه خزائن الله منبع همه چيز را در بر ميگيرد، و در حقيقت اين منبع از ذات بى انتهاى او كه سرچشمه جميع كمالات و قدرتها است ، مى باشد.
سپس در برابر افرادى كه انتظار داشتند پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آنها را از تمام اسرار آينده و گذشته آگاه سازد، و حتى به آنها بگويد در آينده چه حوادثى مربوط به زندگى آنها روى ميدهد، تا براى رفع ضرر و جلب منفعت بپاخيزند، مى گويد: من هرگز ادعا نمى كنم كه از همه امور پنهانى و اسرار غيب آگاهم (و لا اعلم الغيب ).
همانطور كه سابقا نيز گفته ايم ، كسى از همه چيز با خبر است ، كه در هر مكان و هر زمانى حاضر و ناظر باشد و او تنها ذات پاك خدا است ، اما غير او كه وجودش محدود به زمان و مكان معينى است طبعا نمى تواند از همه چيز با خبر باشد،
ولى هيچ مانعى ندارد كه خداوند قسمتى از علم غيب را كه مصلحت ميداند، و براى تكميل رهبرى رهبران الهى لازم است ، در اختيار آنها بگذارد و البته اين را علم غيب بالذات نمى گويند، بلكه علم غيب بالعرض و به تعبير ديگر يادگيرى و تعلم از داناى غيب است .
آيات متعددى از قرآن گواهى مى دهد كه خداوند چنين علمى را نه تنها در اختيار پيامبران و پيشوايان الهى قرار داده بلكه گاهى در اختيار غير آنها نيز قرار مى داده است ، از جمله در سوره جن آيه 26 و 27 مى خوانيم : عالم الغيب فلا يظهر على غيبه احدا الا من ارتضى من رسول : خداوند از تمام امور پنهانى آگاه است و هيچ كس را از علم غيب خود آگاه نمى كند، مگر رسولانى كه مورد رضايت او هستند.
اصولا تكميل مقام رهبرى ، آنهم يك رهبرى جهانى و همگانى ، نياز به آگاهى بر بسيارى از مسائل كه از نظر ساير مردم مكتوم است ، دارد، و اگر خداوند اين علم غيب را در اختيار فرستادگان و اوليايش نگذارد، مقام رهبرى آنها تكميل نخواهد شد. (دقت كنيد).

اين كه جاى خود دارد، گاهى يك موجود زنده براى ادامه حيات خود نياز به دانستن گوشه اى از غيب دارد، و خداوند در اختيار آن مى گذارد مثلا شنيده ايم كه بعضى از حشرات در تابستان پيش بينى وضع هواى زمستان را مى كنند يعنى خداوند اين غيب را بخصوص در اختيار آنها مى گذارد، زيرا زندگى آنها بدون اين مطلب چه بسا دستخوش فنا ميگردد، شرح بيشتر اين موضوع را بخواست خدا در تفسير آيه ۱۸۸ سوره اعراف بيان خواهيم كرد.
و در جمله سوم به پاسـخ ايراد كسانى كه انتظار داشتند خود پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرشته باشد، و يا فرشته اى همراه او باشد، و هيچگونه عوارض بشرى از خوردن غذا و راه رفتن در كوچه و بازار در او ديده نشود، مى گويد: و من هرگز ادعا نميكنم فرشته ام
(و لا اقول لكم انى ملك ).
بلكه من تنها از دستورات و تعليماتى پيروى مى كنم كه از طريق وحى از ناحيه پروردگار به من مى رسد (ان اتبع الا ما يوحى الى ).
از اين جمله به خوبى استفاده مى شود كه پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) هر چه داشت و هر چه كرد از وحى آسمانى سر چشمه گرفته بود، و آن گونه كه بعضى پنداشته اند به اجتهاد خود عمل نميكرد و نه به قياس و نه به غير آن ، بلكه برنامه او در امور دينى تنها پيروى از وحى بود.
و در پايان آيه به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) دستور داده مى شود كه بگو آيا افراد نابينا و بينا همانندند؟ و آنها كه چشم خود و انديشه و عقلشان بسته است با كسانى كه حقايق را به خوبى مى بينند و درك مى كنند برابرند؟ آيا فكر نمى كنيد (قل هل يستوى الاعمى و البصير افلا تتفكرون ).
ذكر اين جمله بعد از جمله هاى سه گانه سابق ممكن است به خاطر اين باشد كه در جمله هاى قبل پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود: (من نه خزائن الهى را دارم ، و نه عالم به غيبم ، و نه فرشته ام تنها پيرو وحيم ، ولى اين سخن نه به آن معنى است كه من با شما بت پرستان لجوج همانندم بلكه من انسانى هستم بينا، در حالى كه شما همچون نابينايان هستيد و اين دو مساوى نيستند!
احتمال ديگر در پيوند اين جمله با جمله هاى قبل اين است كه دلائل توحيد و همچنين حقانيت پيامبر آشكار است ولى چشم بينا مى خواهد كه آنها را ببيند و اگر شما قبول نداريد، نه به خاطر آن است كه موضوع مبهم يا پيچيده است بلكه بجهت آنست كه بينا نيستيد آيا بينا و نابينا يكسانند؟!
 

عالی‌ترین هدیه اسلام به بشریت

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

بعثت نبی اسلام البته هدیه به تمام بشریت است. اگر ما میان ارزش‌های فراوان اسلام اگر فقط دو ارزش گسترش عقلانیت و پرورش اخلاق را در نظر بگیریم تصدیق می‌کنیم که اسلام عالی‌ترین هدیه را به بشریت عطا کرده است.

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

امروز زندگی در تمدن غربی بر پایه طمع و حرص است. پایه همه ارزش‌های غربی پول است. سیاست رایج همه در خدمت تبعیض است. علم در خدمت کشتار مردم است. تمدن امروز جاهلیت مدرن است منتهی تجدید‌یافته و سازمان‌یافته‌تر شده است. عین همان رذائل اخلاقی دوران جاهلیت، امروز در دنیای به اصطلاح مدرن هم وجود دارد.

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

آمریکا نمونه کامل جاهلیت مدرن است

مظهر جاهلیت مدرن و بحران‌سازی آمریکا است. آمریکا یک رژیم مافیایی است که از بحران در دنیا ارتزاق می‌کند.

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

باید از قضایای اوکراین عبرت گرفت

این موضوع اوکراین عبرت‌هایی داشت. پشتیبانی دولت‌های غربی یک سراب است و نمی‌شود به آن‌ها اعتماد کرد. مردم مهم‌ترین پشتوانه دولت‌ها هستند. اگر مردم در اوکراین وارد میدان می‌شدند، وضع دولت و مردم اوکراین این‌طور نمی‌شد.

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

با وجود اینکه در نیمه راهیم و تا هدف خیلی فاصله داریم، الگوی انقلاب اسلامی ایران برای مردم دنیا یک الگوی جذاب است.

در فاصله چند هزار کیلومتری تهران در کشوری دیگر به عکس شهید سلیمانی اهانت می‌شود و مردم واکنشی نشان می‌دهند که پلیس که خودش آن اهانت را انجام داده، مجبور به عذرخواهی می‌شود. همان پلیس با مردم همراهی می‌کند و آن عکس را در جاهایی از شهر نصب می‌کند. که نشان می‌دهد این الگو، الگوی جذاب و پرکششی است.

https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=34672

https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=34344

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

اختلاط با نامحرم به ضرر زنهاست
آن آقایی که با زنان نامحرم سروکار دارد، دو جا برای او امکان اشباع غرایزش در سطوح مختلف وجود دارد، این دیگر به زن خودش آن جور پای بند نیست. مثل مردی که هیچ زنی نگاه نمی‌کندنیست.

اینکه می‌گویند زن باید خودش را در محیطهای اجتماعی با نامحرم مخلوط نکند، برای این است که این زن، دلبستگی‌اش به مرد خودش باشد و الّا اگر زن کارش به جایی رسید که مرد خودش برایش عادی شد، مثل وضعیتی که الآن در جوامع غربی می‌بینید که اصلاً این مرد برای زن اهمیّتی ندارد، می‌گوید حالا شد، شد، نشد هم نشد. می‌گوید طلاق می‌گیریم، تمام می‌کنیم تو برو دنبال کارت، من هم می‌روم دنبال کارم. این بد است. بعضی از خانمها امروز تلاش می‌کنند که وضع زنان را این جوری کنند. این به ضرر زنهاست به نفع زنها نیست؛ چون این، بنیان خانواده را متلاشی می‌کند.
رهبر انقلاب؛ ۷۷/۱/۱۹

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=47596

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=46525

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

ما کِی میتوانیم اهمیت و عظمت رزمندگان را درست تشخیص بدهیم؟ آن وقتی که عظمت عرصه و میدان را بتوانیم تشخیص بدهیم؛ عظمت میدان یعنی تعریف دفاع مقدس/ باید آنچه را که حقیقت است گفت. تحریف، امر جدی و خطر بزرگی است و دست تحریف وجود دارد. 1399/06/31

برخی کلید واژه ها در بیانات امام خامنه ای

https://www.golzar.info/shahidyab/page/4/?search_type=shahid&firstname&lastname&birthday&birthplace&father&id_card&age&religion&marriage&job&unit_expedition&corp&education&gender&missing&martyrdom_date&martyrdom_country&martyrdom_place&mission&cat=-1&cemetry&c_section&c_row&c_number&submit

حضرت آیت الله امام خامنه ای: ما به معناى حقيقى كلمه به آزادى و وجود آن معتقديم؛ منتها آزادى يك مسئله است؛ عدم مديريت، عدم نظارت و عدم دقت در آنچه مى‏گذرد، مسئله‏ى ديگرى است ...

شهید غلامرضا قربانی مطلق | شـهادت: 1359/2/14 مـحل شـهادت: پاوه

امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در يکشنبه 13 آذر 1401ساعت 2:30 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 68 | |


تفسیر قرآن کریم ... | دستگاه قضایی، واقعاً برای ما، همه چیز است ... | شما بایستی مو را از ماست بکشی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

 تفسیر صفحۀ ۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۳۰ - تفسیر نور:

«وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ» و هنگامی‌که پروردگارت به فرشتگان گفت: من بر آنم که در زمین جانشینی قرار دهم. فرشتگان گفتند: آیا کسی را در زمین قرار می‌‌دهی که در آن فساد کند و خون‌ها بریزد؟ درحالی‌که ما با حمد و ستایش تو، تو را تنزیه و تقدیس می‌‏کنیم. خداوند فرمود: همانا من چیزی می‌‏دانم که شما نمی‌‏دانید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۰:

در آیۀ قبل، خداوند، همۀ مواهب زمین را برای انسان آفریده است. در این آیه و آیات بعد، مسألۀ خلافت انسان در زمین مطرح می‌شود که نگرانی فرشتگان از فسادهای بشر و توضیح و توجیه خداوند و سجدۀ آنان ، در برابر نخستین انسان را به‌دنبال دارد.

فرشتگان، یا از طریق اخبار الهی و یا مشاهدۀ انسان‌های قبل از حضرت آدم علیه‌السّلام در عوالم دیگر یا در همین عالم و یا به‌‌خاطر پیش‌‌‏بینی صحیحی که از انسان خاکی و مادّی و تزاحم‌های طبیعی آنها داشتند، خونریزی و فساد انسان را پیش‌‏بینی می‏‌کردند.

گرچه همۀ انسان‏‌ها، استعداد خلیفه خدا شدن را دارند، امّا همه، خلیفۀ خدا نیستند؛ چون برخی از آنها با رفتار خود به اندازه‌‏ای سقوط می‌کنند که از حیوان هم پست‌‏تر می‌‏شوند.

چنان‌که قرآن می‏‌فرماید: «أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» «اعراف، ۱۷۹» قرارگاه این خلیفه، زمین است، ولی لیاقت او تا «قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی‏» « نجم، ۹» می‌‏باشد.

به دیگران اجازه دهید سؤال کنند. خداوند به فرشتگان اذن داد تا سؤال کنند وگرنه ملائک، بدون اجازه حرف نمی‏‌زنند و فرشتگان می‌دانستند که برای هر آفریده‌‏ای، هدفی عالی در کار است.
چرا خداوند در آفرینش انسان، موضوع را با فرشتگان مطرح کرد؟

انسان، مخلوق ویژه‌‏ای است که ساخت مادّی او به بهترین قوام بوده: «أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ» « تین، ۴» و در او روح خدایی دمیده شده و بعد از خلقت او خداوند به خود تبریک گفته است: «فَتَبارَکَ اللَّهُ» «‌مؤمنون، ۱۴»
خدایی که دائماً حاضر، ناظر و قیّوم است، چه نیازی به جانشین و خلیفه دارد؟

اوّلًا جانشینی انسان، نه به‌خاطر نیاز و عجز خداوند است؛ بلکه این مقام به خاطر کرامت و فضیلت رتبۀ انسانیّت است.

ثانیاً نظام آفرینش بر اساس واسطه‌هاست؛ یعنی با اینکه خداوند مستقیماً قادر بر انجام هر کاری است، ولی برای اجرای امور، واسطه‌‏هایی را قرار داده که نمونه‌‏هایی را بیان می‌کنیم:

با اینکه مدبّر اصلی اوست: «اللَّهُ الَّذِی» «یُدَبِّرُ» «‌یونس، ۳» لکن فرشتگان را مدبّر هستی قرار داده است. «فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً» «‌نازعات، ۵»

با اینکه شفا به دست اوست «فَهُوَ یَشْفِینِ» « شعراء، ۸۰» ، امّا در عسل شفا قرار داده است. «فِیهِ شِفاءٌ» « نحل، ۶۹»

با اینکه علم غیب مخصوص اوست «إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلَّهِ» «یونس، ۲۰»، لکن بخشی از آن را برای بعضی از بندگان صالحش ظاهر می‌‌کند. «إِلَّا مَنِ ارْتَضی‏ مِنْ رَسُولٍ» «جن، ۲۷»

پس انسان می‌تواند جانشین خداوند شود و اطاعت او همچون اطاعت از خداوند باشد «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ» «‌نساء، ۱۸»؛ و بیعت با او نیز به منزلۀ بیعت با خداوند باشد. «إِنَّ الَّذِینَ یُبایِعُونَکَ» «إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ» « فتح، ۱۰»؛ و محبّت به او مثل محبّت خدا باشد. «من احبکم فقد احب الله» «زیارت جامعۀ کبیره»

برای قضاوت دربارۀ موجودات، باید تمام خیرات و شرور آنها را کنار هم گذاشت و نباید زود قضاوت کرد. فرشتگان خود را دیدند که تسبیح و حمد آنها بیشتر از انسان است. ابلیس نیز خود را می‌‏بیند و می‌گوید: من از آتشم و آدم از خاک و زیر بار نمی‌رود. امّا خداوند متعال مجموعه را می‌بیند که انسان بهتر است و می‌‏فرماید: «إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ».
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۰:

۱. خداوند ابتدا اسباب زندگی را برای انسان فراهم کرد؛ سپس او را آفرید. «خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً» «إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ» «حضرت علی علیه‌السّلام فرمودند: فلمّا مهد ارضه و انفذ امره اختار آدم» همین‌‌که زمین را گسترد و فرمانش را متنفّذ قرارداد، انسان را آفرید. (نهج‌البلاغه، خطبه ۹۱)

۲. آفرینش ملائکه، قبل از آدم بوده است؛ زیرا خداوند آفریدن انسان را با آنان، در میان گذاشت.

۳. انتصاب خلیفه و جانشین و حاکم الهی، تنها به‌دست خداست. «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً»

۴. انسان، جانشین دائمی خداوند در زمین است. «جاعِلٌ» کلم «جاعل» اسم فاعل و رمز تداوم است»

۵. انسان می ‏تواند اشرف مخلوقات و لایق مقام خلیفة‌اللهی باشد. «البتّه ستمکاران را از نیل به این مقام محروم کرده است: «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» بقره، ۱۲۴» «جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً»

۶. ملائکه، فساد و خونریزی را کار دائمی انسان می‌دانستند. «یُفْسِدُ»، «وَ یَسْفِکُ» «فعل مضارع نشانۀ استمرار است.»

۷. حاکم و خلیفۀ الهی باید عادل باشد، نه فاسد و فاسق. خلیفه نباید «یفسد فی‌الارض» باشد.

۸. طرح لیاقتِ خود، اگر بر اساس حسادت نباشد، مانعی ندارد. «وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ»

۹. عبادت و تسبیح در فضای آرام، تنها ملاک و معیار لیاقت نیست. «نَحْنُ نُسَبِّحُ»

۱۰. به‌خاطر انحراف یا فساد گروهی، نباید جلوی امکان رشد دیگران گرفته شود. با آنکه خداوند می‌‏دانست گروهی از انسان‌ها فساد می‌‏کنند، امّا نعمت آفرینش را از همه سلب نکرد.

۱۱. مطیع و تسلیم بودن با سؤال کردن برای رفع ابهام منافاتی ندارد. «أَ تَجْعَلُ فِیها»

۱۲. خداوند فساد و خونریزی انسان را مردود ندانست؛ لکن مصلحت مهم‌تر و شایستگی و برتری انسان را طرح نمود. «إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ»

۱۳. توقّع نداشته باشید همۀ مردم بی چون‌و‌چرا، سخن یا کار شما را بپذیرند؛ زیرا فرشتگان نیز از خدا سؤال می‌‏کنند. «قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها»

۱۴. علوم و اطلّاعات فرشتگان، محدود است. «ما لا تَعْلَمُونَ»
تفسیر صفحۀ ۶ قرآن - سورۀ بقره - آیۀ ۳۱ - تفسیر نور:

«وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَی الْمَلائِکَةِ فَقالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ» و خداوند همۀ اسماء (حقایق و اسرار هستی) را به آدم آموخت، سپس آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست می‌گویید، از اسامی این‌ها به من خبر دهید؟
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۱:

خداوند متعال اسماء(«اسم» در عرف ما فقط به‌معنی نام و نشان است، ولی در فرهنگ قرآنی نام همراه با محتواست. چنان‌که «فله الاسماء الحسنی» یعنی خداوند صفات عالیه دارد) و اسرار عالم هستی را، از نام اولیای خود(تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۵۴ و اکمال‌الدین صدوق، ج ۱، ص ۱) تا جمادات را به آدم تعلیم داد.

به تعبیر امام صادق علیه‌السلام که در تفسیر مجمع‌البیان آمده است: تمام زمین‌‏ها، کوه‌‏ها، دره‌ها، بستر رودخانه‌‏ها و حتّی همین فرشی که در زیر پای ماست، به آدم شناسانده شد.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۱:

۱. معلّم واقعی خداست و قلم، بیان، استاد و کتاب، زمینه‌های تعلیم هستند. «عَلَّمَ»

۲. برتری انسان بر فرشتگان، به خاطر علم است. «وَ عَلَّمَ آدَمَ»

۳. انسان برای دریافت تمام علوم، استعداد و لیاقت دارد. «کُلَّها»

۴. فرشتگان عبادت بیشتری داشتند و آدم، علم بیشتری داشت. رابطۀ مقام خلافت با علم، بیشتر از عبادت است. «نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ» «عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ»

۵. برای روشن کردن دیگران، بهترین راه، برگزاری امتحان و به‌نمایش‌گذاشتن تفاوت‌‏ها و لیاقت‌‏هاست. «عَلَّمَ» «ثُمَّ عَرَضَهُمْ» «فَقالَ أَنْبِئُونِی»

۶ .فرشتگان، خود را به مقام خلیفة‌اللهی لایق‌تر می‌دانستند. «إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ» (در روایتی از امام صادق علیه‌السّلام نقل شده است که فرمودند: «إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ» یعنی اگر شما فرشتگان در ادّعای لایق‌تر بودن خود، صادق هستید. تفسیر نورالثقلین)
تفسیر صفحۀ ۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۳۲ - تفسیر نور:

«قالُوا سُبْحانَکَ لا عِلْمَ لَنا إِلاَّ ما عَلَّمْتَنا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ » فرشتگان گفتند: پروردگارا! تو پاک و منزّهی، ما چیزی جز آنچه تو به ما آموخته‌ای نمی‌دانیم، همانا تو دانای حکیمی.
نکته‌‌‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۲:

ابلیس و ملائکه هر کدام به نوعی خود را برتر از آدم می‏‌دیدند.

ابلیس به‌واسطۀ خلقت «أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ» و فرشتگان به‌واسطۀ عبادت «نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ».

امّا ابلیس در برابر فرمان سجدۀ خداوند، ایستادگی کرد؛ ولی فرشتگان چون حقیقت را فهمیدند، پوزش خواستند و به جهل خود اقرار کردند. «سُبْحانَکَ لا عِلْمَ لَنا»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۲:

۱. عذرخواهی از سؤال بدون علم، یک ارزش است. «سُبْحانَکَ»

۲. اوج‌گرفتن‌‏ها و خودبرتردیدن‌‏ها باید تنظیم شود. گویندگان سخن «نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ» گفتند: «لا عِلْمَ لَنا»

۳. به جهل خود اقرار کنیم. «لا عِلْمَ لَنا» فرشتگان عالی‌‏ترین نوع ادب را به نمایش گذاشتند. کلمات: «سُبْحانَکَ»، «لا عِلْمَ لَنا»، «عَلَّمْتَنا»، «إِنَّکَ» و «أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ»، همه نشانۀ ادب است.

۴. علم فرشتگان، محدود است. «لا عِلْمَ لَنا»

۵. علم خداوند، ذاتی است «إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیمُ»؛ ولی علم دیگران، اکتسابی است. «عَلَّمْتَنا»

۶. امور عالم را تصادفی نپنداریم. «أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ»
تفسیر صفحۀ ۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۳۳ - تفسیر نور:

«قالَ یا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمائِهِمْ قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیْبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ» (خداوند) فرمود: ای آدم فرشتگان را از نام‌های آنان خبر ده؛ پس چون آدم آنها را از نام‌‏های‌شان خبر داد، خداوند فرمود: که آیا به شما نگفتم که اسرار آسمان‌ها و زمین را می‌دانم و آنچه را آشکار می‌‌کنید و آنچه را پنهان می‌داشتید (نیز) می‌دانم.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۳:

۱. به استعدادهای لایق، فرصت شکوفایی و بروز بدهید. «أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ»

۲. در آزمون علمی که خداوند برگزار نمود، آدم بر فرشتگان برتری یافت. «فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمائِهِمْ»

۳. ملائکه علاوه‌بر آنچه گفتند، مسائلی را هم کتمان می‌‏داشتند. «کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ»
تفسیر صفحۀ ۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۳۴ - تفسیر نور:

«وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِیسَ أَبی‏ وَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرِینَ» و هنگامی‌که به فرشتگان گفتیم برای آدم سجده کنید، همگی سجده کردند جز ابلیس که سر باز زد و تکبّر کرد، و از کافران گردید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۴:

به فرموده قرآن، ابلیس از نژاد جن بود که در جمع فرشتگان عبادت می‏‌کرد. «کانَ مِنَ الْجِنِّ» «کهف، ۵۰»

سجده بر آدم، چون به فرمان خدا بود، در واقع بندگی و عبودیّت خداست؛ «عیون اخبار الرضا» زیرا عبادت واقعی، عملی است که خداوند بخواهد، نه آنکه طبق میل ما باشد.

ابلیس حاضر بود قرن‏‌ها سجده کند، ولی به آدم سجده نکند.
ابلیس مرتکب چند انحراف شد؟

ابلیس مرتکب دو انحراف و خلاف شد:

الف: خلاف عقیدتی «أَبی‏» که سبب فسق او شد. «فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ» «کهف، ۵۰»

ب: خلاف اخلاقی «اسْتَکْبَرَ» که سبب دوزخی‌شدن او گردید. «فَبِئْسَ مَثْوَی الْمُتَکَبِّرِینَ» «زمر، ۷۲»

سجده برای آدم نه‌تنها به خاطر شخص او، بلکه به‌خاطر نسل و اولاد او نیز بوده است.

چنان‌که در جای دیگر می‌‏فرماید: «خَلَقْناکُمْ ثُمَّ صَوَّرْناکُمْ ثُمَّ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ» «اعراف، ۱۱». امام سجّاد علیه‌السّلام می‌‏فرماید: رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: سجده بر آدم به خاطر ذرّیه و نسل او بود. «تفسیر صافی، ذیل آیه»

سجدۀ فرشتگان موقّتی بود، امّا نزول آنها بر مؤمنان و استغفارشان برای آنان دائمی است «الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ». «کسانی که گفتند پروردگار ما خداست و در این عقیده پایدار بودند فرشتگان بر آنان نازل‌می ‏شوند «فصّلت، ۳۰»؛ و در جای دیگر می‌فرماید: «و یستغفرون للّذین آمنوا» یعنی فرشتگان برای اهل ایمان دائماً در حال استغفارند. غافر، ۷»

سجده بر آدم نه به‌خاطر جسم او، بلکه به خاطر روح الهی اوست. «فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ» «حجر، ۲۹»

بی‏‌انصافی است که تمام فرشتگان بر انسان سجده کنند، ولی انسان برای خدا سجده نکند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۴:

۱. فرشتگان نیز مانند انسان، مورد خطاب و امر و نهی قرار دارند. «اسْجُدُوا لِآدَمَ»

۲. لیاقت، از سابقه مهم‌تر است. فرشتگان قدیمی، باید برای انسان تازه به دوران رسیده امّا لایق، سجده کنند. «اسْجُدُوا لِآدَمَ»

۳. خطرناک‌‏تر از نافرمانی در عمل، بی‌‏اعتقادی به فرمان است. «أَبی‏ وَ اسْتَکْبَرَ»

۴. تکبّر و جسارت ابلیس، سرچشمۀ بدبختی‌های او شد. «کانَ مِنَ الْکافِرِینَ»
تفسیر صفحۀ ۶ قرآن - سورۀ بقره - آیۀ ۳۵ - تفسیر نور:

«وَ قُلْنا یا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّةَ وَ کُلا مِنْها رَغَداً حَیْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمِینَ» و گفتیم: ای آدم! تو با همسرت در این باغ سکونت کن و از (هر کجای) آن هر چه می‌خواهید به فراوانی و گوارایی بخورید، امّا به این درخت نزدیک نشوید که از ستمگران خواهید شد.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۵:

در فرهنگ قرآن، «شجر» علاوه‌بر درخت، به «بوته» هم گفته می‌‏شود.

مثلًا به بوتۀ کدو می‌گوید: «شَجَرَةً مِنْ یَقْطِینٍ» «صافات، ۱۴۶»، بنابراین اگر در روایات و تفاسیر می‌‌خوانیم که مراد از شجر در این آیۀ گندم است، جای اشکال نیست.

«جنّات» به باغ‌های دنیا نیز گفته می‌‏شود، چنان‌که در سورۀ قلم آیه ۱۷ آمده است: «إِنَّا بَلَوْناهُمْ کَما بَلَوْنا أَصْحابَ الْجَنَّةِ» ما صاحبان باغ را آزمایش نمودیم.

آیا باغی که آدم در آن مسکن گزیده بوده، بهشت موعود بوده است؟

پاسخ منفی است؛ آنچه از آیات دیگر قرآن و روایات استفاده می‌‏شود، باغی که آدم در آن مسکن گزید، بهشت موعود نبوده است زیرا:

۱. آن بهشت، برای پاداش است و آدم هنوز کاری نکرده بود که استحقاق پاداش داشته باشد. «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ» «آل عمران، ۱۴۲»

۲. کسی که به بهشت وارد شود، دیگر خارج نمی‌شود. «وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِینَ» «حجر، ۴۸»

۳. در آن بهشت، امر و نهی و ممنوعیّت و تکلیف نیست، درحالی‌که آدم از خوردن درخت نهی شد. به‌علاوه در روایات اهل بیت علیهم‌السّلام نیز آمده است که بهشت آدم، بهشت موعود نبوده است.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۵:

۱. در مسکن، زن تابع مرد است. «أَنْتَ وَ زَوْجُکَ» «در مسألۀ امر و نهی، وسوسه و اخراج از بهشت، آدم و همسرش یکسان مورد خطاب قرار گرفته‌‏اند «کُلا، شِئْتُما، لا تَقْرَبا، فَتَکُونا،فَأَزَلَّهُمَا، فَأَخْرَجَهُما» امّا در مسألۀ مسکن، به‌جای «اسکنا» فرموده است: «اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ»

۲. در شیوۀ تربیت، هر گاه خواستید کسی را از کار یا چیزی باز دارید، ابتدا راه‌های صحیح، باز گذاشته شود و سپس مورد نهی اعلام شود. ابتدا فرمود: «کُلا مِنْها رَغَداً حَیْثُ شِئْتُما» سپس فرمود: «لا تَقْرَبا»

۳. نزدیک‌شدن به گناه همان، و افتادن در دامن گناه همان. «لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونا»

۴. تخلّف از راهنمایی‌های الهی، ظلم به خویشتن است. «فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمِینَ» آدم و همسرش نیز برای توبه گفتند: «ظَلَمْنا أَنْفُسَنا» البتّه با توجّه به عصمت انبیاء مراد از ظلم در این قبیل موارد، ترک اولی‏ است.
تفسیر صفحۀ ۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۳۶ - تفسیر نور:

«فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطانُ عَنْها فَأَخْرَجَهُما مِمَّا کانا فِیهِ وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلی‏ حِینٍ» پس شیطان آن دو را به لغزش انداخت و آنان را از باغی که در آن بودند، خارج ساخت و (در این هنگام به آنها) گفتیم: فرود آیید درحالی‌که بعضی شما دشمن برخی دیگر است و برای شما در زمین قرارگاه و تا وقتی معیّن بهره و برخورداری است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۶:

از آیۀ «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً» که قبلًا خواندیم، استفاده می‌‏شود که غرض اصلی از خلقت آدم این بود که وی در زمین زندگی کند، ولی زندگی در زمین نیازمند یک نوع آمادگی بود و باید آدم بداند که:

۱. آزاد مطلق نیست. در زندگی او، امر و نهی و تکلیف وجود دارد.

۲. ابلیس دشمن اوست و چه بسا با سوگند و وعده‌های دروغ، انسان را فریب دهد.

۳. اطاعت از شیطان، عامل سقوط اوست.

۴. توبه، وسیلۀ جبران است.

امام رضا علیه‌السّلام می‌فرماید: ماجرای لغزش آدم، قبل از رسیدن به مقام نبوّت بوده و از لغزش‌های کوچکی بوده که قابل عفو است. «تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۵۰»

شیطان برای ایجاد لغزش، دست به هر نوع تاکتیک روانی و تبلیغاتی زد؛ از جمله:

الف: برای آدم و حوّا سوگند یاد کرد. «قاسَمَهُما» «اعراف، ۲۱»؛

ب: قیافۀ خیرخواهانه به خود گرفت و گفت: من از خیرخواهان شما هستم. «إِنِّی لَکُما لَمِنَ النَّاصِحِینَ» «اعراف، ۲۱»؛

ج: وعدۀ ابدیّت داد، که اگر این گیاه را بخورید، زندگی و حکومت ابدی خواهید داشت. «شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْکٍ لا یَبْلی‏» «طه، ۱۲۰»؛

د: دروغ گفت و به ذات حق تهمت زد. «ما نَهاکُما رَبُّکُما عَنْ هذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَکُونا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونا مِنَ الْخالِدِینَ» «اعراف، ۲۰» یعنی پروردگارتان شما را نهی نکرد مگر از ترس اینکه شما فرشته شوید یا به زندگی ابدی برسید.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۶:

۱. خطر شیطان، برای بزرگان نیز هست. او به سراغ آدم و حوّا آمد. «فَأَزَلَّهُمَا»

۲. شیطان، دشمن دیرینۀ نسل بشر است؛ زیرا از روز اوّل به سراغ پدر و مادر ما رفت.«فَأَزَلَّهُمَا»

۳. انسان به خودی خود، جایزالخطا و وسوسه‌‏پذیر است. «فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطانُ»

۴. هر انسانی به خاطر استعدادها و لیاقت‌‏هایی که دارد بهشتی است؛ ولی خلاف‏‌ها او را سقوط می‌‏دهد. «فَأَخْرَجَهُما»

۵. از نافرمانی خداوند و عواقب تلخ وسوسه‏‌های ابلیس، عبرت بگیریم. تحت نفوذ شیطان قرار گرفتن، برابر با خروج از مقامات الهی و محرومیّت از آنهاست. «فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطانُ» «فَأَخْرَجَهُما»

۶. زندگی دنیا، موقّتی است. «إِلی‏ حِینٍ»
تفسیر صفحۀ ۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۳۷ - تفسیر نور:

«فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ» پس آدم از سوی پروردگارش کلماتی دریافت نمود، (و با آن کلمات توبه کرد) پس خداوند لطف خود را بر او بازگرداند. همانا او توبه‌پذیرِ مهربان است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۷:

چون آدم از غذایی که نباید بخورد، چشید و از آن همه نعمت و رفاه محروم شد، متوجّه اشتباه خود گردید. او در اثر پشیمانی و ندامت، کلماتی را از خداوند دریافت کرد و به وسیلۀ آن کلمات، توبه نمود. توبه، به معنی بازگشت است. اگر توبه را به خدا نسبت دهیم، به‌معنی بازگشت لطف و رحمت او بر بندۀ خلافکار و پشیمان است «هُوَ التَّوَّابُ» و اگر آن را به بنده نسبت دهیم به معنی بازگشت انسان خطاکار به سوی خداوند است. «فَتابَ عَلَیْهِ»

طبق آنچه از روایات شیعه و سنی استفاده می‌‏شود، مراد از کلماتی که آدم به‌وسیلۀ آن توبه نمود، توسّل به بهترین خلق خدا یعنی حضرت محمّد و اهل بیت او علیه و علیهم‌السّلام است. چنان‌که در تفسیر درّ المنثور از ابن عباس نقل شده است که آدم برای پذیرش توبه ‏اش، خداوند را به این نام‌‏ها قسم داد: «بحق محمد و علی و فاطمة و الحسن و الحسین» «تفسیر درّ المنثور، ج ۱، ص ۶۰»

البتّه برخی معتقدند، مراد از کلمات، همان جمله‌‏ای است که در سورۀ اعراف آمده است: «رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِینَ» «‌اعراف، ۲۳» خدایا! ما به خود ستم کرده‏‌ایم و اگر تو ما را نیامرزی و مورد رحمت قرار ندهی، حتماً از زیانکاران خواهیم بود.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۷:

۱. هم‌چنان که توفیق توبه از خداست، باید چگونگی و راه توبه را نیز از خداوند دریافت کنیم. «مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ»

۲. قبول توبه و ارائۀ راه آن، از شئون تربیت و ربوبیّت اوست. «مِنْ رَبِّهِ»

۳. این همه لطف و قبول توبه، تنها کار خداست. «هُوَ»

۴. اگر توبه، واقعی باشد، خداوند آن را می‌‏پذیرد. «هُوَ التَّوَّابُ»

۵. اگر توبه را شکستیم، باز هم خداوند توبه را می‌پذیرد. «هُوَ التَّوَّابُ»

۶. عذرپذیری خداوند همراه با رحمت است، نه عتاب و سرزنش. «التَّوَّابُ الرَّحِیمُ»

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ۸۷-۹۷.

منبع

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبرکه انعام آیات ۴۶تا۴۹

قل اء رءيتم إن اءخذ الله سمعكم و اءبصاركم و ختم على قلوبكم من إله غير الله يأ تيكم به انظر كيف نصرف الايات ثم هم يصدفون (۴۶)
قل اء رءيتكم إ ن اتاكم عذاب الله بغتة اءو جهرة هل يهلك إلا القوم الظالمون (۴۷)
و ما نرسل المرسلين إلا مبشرين و منذرين فمن ءامن و اءصلح فلا خوف عليهم و لا هم يحزنون (۴۸)
و الذين كذبوا باياتنا يمسهم العذاب بما كانوا يفسقون(۴۹)

ترجمه :
۴۶ - بگو آيا فكر كرده ايد اگر خداوند گوش و چشمهاى شما را بگيرد و بر دلهاى شما مهر نهد (كه چيزى را نفهميد) چه كسى جز خدا است كه آنها را به شما بدهد؟ ببين چگونه آيات را براى آنها به گونه هاى مختلف شرح مى دهيم سپس آنها روى مى گردانند!.
۴۷- بگو فكر كرده ايد اگر عذاب خدا ناگهانى (و پنهانى ) يا آشكارا به سراغ شما بيايد آيا جز جمعيت ستمكار هلاك مى شوند؟
۴۸ - ما پيامبران را جز براى بشارت و بيم نمى فرستيم آنها كه ايمان آورند و (خويشتن را) اصلاح كنند نه ترسى دارند و نه غمگين مى شوند.
۴۹ - و آنها كه آيات ما را تكذيب كردند عذاب (پروردگار) بخاطر نافرمانيها به آنان مى رسد.

تفسیر
بخشنده نعمتها را بشناسيد
روى سخن همچنان با مشركان است .

و در اين آيات با بيان ديگرى براى بيدار ساختن آنها استدلال شده است ، و روى غريزه دفع ضرر تكيه كرده ، نخست مى گويد: اگر خداوند نعمتهاى گرانبهايش را همچون گوش و چشم از شما بگيرد، و بر دلهايتان مهر بگذارد و بطورى كه نتوانيد ميان خوب و بد و حق و باطل تميز دهيد چه كسى جز خدا مى تواند اين نعمتها را به شما باز گرداند؟! (قل ا رايتم ان اخذ الله سمعكم و ابصاركم و ختم على قلوبكم من اله غير الله ياتيكم به ).
در حقيقت مشركان نيز قبول داشتند كه خالق و روزى ده خدا است ، و بتها را بعنوان شفاعت در پيشگاه خدا مى پرستيدند قرآن ميگويد شما بجاى اينكه پرستش بتهاى بى ارزش و فاقد همه چيز كنيد چرا مستقيما به در خانه خدا نمى رويد خدائى كه سرچشمه همه نيكيها و بركات است .
علاوه بر اعتقادى كه همه بت پرستان درباره خدا داشتند در اينجا نيز عقل آنها به داورى طلبيده مى شود، كه بتهائى كه خود نه چشم و نه گوش و نه عقل و نه هوش دارند چگونه مى توانند اين گونه نعمتها را به ديگران ببخشند؟!
سپس مى گويد ببين چگونه آيات و دلائل را به گونه هاى مختلف براى آنها شرح مى دهيم ، ولى باز آنها از حق روى برمى گردانند (انظر كيف نصرف الايات ثم هم يصدفون ).
درباره معنى ختم و همچنين علت اينكه سمع در آيات قرآن معمولا
بطور مفرد و ابصار بطور جمع مى آيد در جلد اول همين تفسير صفحه 50 بحث كرديم .
نصرف از ماده تصريف به معنى تغيير است و در اينجا منظور بيان استدلالات گوناگون و در اشكال مختلف مى باشد، و يصدفون از ماده صدف بر وزن هدف به معنى جانب و ناحيه است ، و چون بهنگام روى گردانيدن و اعراض ، انسان متوجه جانب و ناحيه ديگرى اين كلمه در معنى اعراض به كار مى رود، منتها چنانكه راغب در مفردات اين ماده به معنى اعراض و روى گردانيدن شديداستعمال مى شود.
در آيه بعد به دنبال ذكر اين سه نعمت بزرگ الهى (چشم و گوش و فهم ) كه سرچشمه تمام نعمتهاى دنيا و آخرت است اشاره به امكان سلب همه نعمتها بطور كلى كرده ، مى گويد: به آنها بگو اگر عذاب خداوند ناگهانى و بدون مقدمه ، و يا آشكارا و با مقدمه ، به سراغ شما بيايد آيا جز ستمكاران نابود مى شوند؟! (قل ا رايتكم ان اتاكم عذاب الله بغتة او جهرة هل يهلك الا القوم الظالمون )
بغتة به معنى ناگهانى و جهرة به معنى آشكار است ، و قاعدتا بايد در مقابل آشكار، پنهان ذكر گردد، نه ناگهانى ، ولى چون امور ناگهانى معمولا مقدمات آنها مخفى و پنهان است ، زيرا اگر پنهان نبود ناگهانى نميشد، به اين جهت در مفهوم كلمه بغتة مفهوم پنهانى افتاده است .
منظور اين است تنها كسى كه قادر به انواع مجازات و گرفتن نعمتها است خدا است ، و بتها هيچ نقشى در اين ميان ندارند.
بنابراين دليلى ندارد كه به آنها پناه بريد، ولى از آنجا كه خداوند حكيم و رحيم است تنها ستمكاران را مجازات ميكند.
ضمنا از اين تعبير استفاده مى شود كه ظلم معنى وسيعى دارد كه انواع شرك و گناهان را شامل مى شود، بلكه در آيات قرآن شرك به عنوان ظلم عظيم معرفى شده است چنانكه لقمان به فرزند خود ميگفت لا تشرك بالله ان الشرك لظلم عظيم : فرزندم براى خدا شريك قائل مشو كه شرك ظلم بزرگى است (سوره لقمان آيه ۱۳).

در آيه بعد بوضع پيامبران الهى اشاره كرده ، ميگويد: نه تنها بتهاى بيجان كارى از آنها ساخته نيست ، انبياى بزرگ و رهبران الهى نيز كارى جز ابلاغ رسالت ، و بشارت و انذار، و تشويق و تهديد ندارند، و هر نعمتى هست به فرمان خدا و از ناحيه او است و آنها هم هر چه بخواهند از او ميخواهند (و ما نرسل المرسلين الا مبشرين و منذرين ).
احتمال ديگر در پيوند اين آيه با آيات قبل اين است كه در آيات گذشته سخن از تشويقها و تهديدها در ميان بود، در اين آيه ميگويد اين همان هدفى است كه پيامبران بخاطر آن مبعوث شدند، كار آنها نيز بشارت و انذار بود.
سپس مى گويد: راه نجات منحصر در دو چيز است آنها كه ايمان بياورند و خويشتن را اصلاح كنند (و عمل صالح انجام دهند) نه ترسى از مجازاتهاى الهى دارند، و نه غم و اندوهى از اعمال گذشته خود (فمن آمن و اصلح فلا خوف عليهم و لا هم يحزنون ).
و در مقابل ، كسانى كه آيات ما را تكذيب كنند در برابر اين فسق و نافرمانى گرفتار مجازات الهى خواهند شد (و الذين كذبوا باياتنا يمسهم العذاب بما كانوا يفسقون ).
قابل توجه اينكه در مورد مجازات تكذيب كنندگان آيات خدا، تعبير به يمسهم العذاب شده است ، يعنى عذاب پروردگار آنها را لمس مى كند گويا مجازات همه جا بدنبال آنها ميگردد و سپس به بدترين وجهى آنها را فرا مى گيرد، ذكر اين نكته نيز لازم است كه فسق معنى وسيعى دارد، و هر گونه نافرمانى و خروج از راه ۴و رسم بندگى خدا حتى كفر را شامل ميشود: و منظور از آن در آيه فوق نيز همين معنى است ، بنابراين محلى براى بحثهائى كه فخر رازى و ديگر مفسران در باره فسق در اينجا كرده اند و آنرا شامل گناهان نيز دانسته اند، و سپس به دفاع برخاسته اند باقى نمى ماند.

منبع

شخصی به محضر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) آمد و از فقر خود شکایت کرد.

حضرت به او فرمود : هر وقت داخل خانه ات شدی

1سلام کن هرچند کسی در خانه نباشد
2بر من صلوات بفرست.
3سپس سوره قل هو الله احد را یک مرتبه بخوان ، تا فقرت برطرف شود.

آن مرد چنین کرد و چیزی نگذاشت که آن قدر رزق و روزی اش زیاد شد که به همسایگانش نیز کمک مالی می کرد.

کتاب شریف اسرار الصلاه ، آیت الله ملکی تبریزی رضوان الله تعالی علیه ص 262

منبع

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2329&nt=2&year=1369#22388

 حضرت آیت الله امام خامنه ای:

اگر دستگاه قضایی از شرایط لازم برخوردار باشد و کارِ درست بکند، بزودی در کشور، فساد و تباهی و ظلم و تبعیض و فسق و ‌بقیه‌ی چیزهایی که یک جامعه را فاسد و زمینگیر میکند، ریشه‌کن خواهد شد. اگر خدای نکرده، دستگاه قضایی سالم نبود، یا ‌پُرکار نبود، آن‌وقت همه‌ی این جرایم، رشد میکنند و این میکربها، جرأت حیات و زیاد شدن و فعال شدن پیدا میکنند. به همین ‌خاطر است که دستگاه قضایی، واقعاً برای ما، همه چیز است. فرق هم نمیکند،... در همه‌ی شرایط، آن چیزی که یک آن، به رکود ‌و جمود و بیکاری و کم‌کاری و - خدای نکرده - به فساد او نمیتوان تن داد، دستگاه قضایی است. هرجای دیگر خراب شد، ‌میگوییم ان‌شاءالله دستگاه قضایی میرود، آن‌جا را اصلاح خواهد کرد؛ اما خود دستگاه قضایی، بایستی در حد نصاب اصلاح و صلاح ‌باشد.‌۱۳۶۹/۰۴/۰۴

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2329&nt=2&year=1369#22388

 حضرت آیت الله امام خامنه ای:

اگر یک دستگاه قضایىِ خوب و یک تلاش قضایىِ موفق نباشد، مطمئن باشید که این، به نفع کشور و انقلاب نخواهد بود. شرط ‌اصلی، این‌جاست. آنها [تلاشهای دولت] همه شکل است، این روح است؛ چون عدالت، با دستگاه قضایی تأمین خواهد شد و مجری ‌عدالت، دستگاه قضایی است‌.‌۱۳۶۹/۰۴/۰۴

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2329&nt=2&year=1369#22388

 حضرت آیت الله امام خامنه ای:

همین بسیج و سپاه و آحاد نیروهای رزمنده و اینهایی که در میدان جنگ در مقابل دشمن، مثل شیر میغریدند، گاهی در یک قضیه‌ی کوچک شخصی، به خاطر بلد نبودن قانون یا بلندنظری طبیعی یک مؤمن یا یک انقلابی، سرشان کلاه میرود و خسارت میبینند. شما بایستی مو را از ماست بکشید. نباید بگذارید به هیچ‌کَس، مخصوصاً به طبقات مظلوم و روستاییان و جوانان فداکار و بسیجیان و رزمندگان، ظلم بشود.۱۳۶۹/۰۴/۰۴

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2329&nt=2&year=1369#22388

 حضرت آیت الله امام خامنه ای:

در جامعه‌ی اسلامی، باید هر مظلومی احساس بکند که پناهگاهی در آن‌جا هست؛ مثل کسی که مثلاً در طوفان و کولاک خیلی ‌سختی، یا در جاده‌ی خطرناکی در شب حرکت میکند، پناهگاهی هم در نقطه‌یی قرار دارد، خودش را سینه‌خیز هم که شده، به ‌آن‌جا خواهد رساند و مطمئن است آن‌جا که رسید، دیگر خیالش بایستی آسوده باشد. آن پناهگاه، قوّه‌ی قضائیه است. فرق هم ‌نمیکند؛ همه‌ی قشرها باید این احساس را داشته باشند.‌۱۳۶۹/۰۴/۰۴

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50944

 حضرت آیت الله امام خامنه ای:

قدر دانستن دوران جوانی و اهتمام ویژه به هیئت‌های حسینی: هیئت‌ها هم باید یاد اهل‌بیت را زنده نگه دارند هم مرکز و پایگاه تبیین حقایق باشند ...
۲۶ /شهریور/ ۱۴۰۱

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50944

 حضرت آیت الله امام خامنه ای:

وظیفه‌شناسی (تلاش‌های بی‌وقفه بدخواهان و رهزنان حقایق بر ضد حوادث مهمی همچون راهپیمایی شورانگیز اربعین): دو جمله حیاتی و جاودانی قرآن یعنی تواصی به حق و تواصی به صبر برای همیشه و بخصوص برای امروز ما یک دستورالعمل اساسی است ... ۲۶ /شهریور/ ۱۴۰۱

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50944

 حضرت آیت الله امام خامنه ای:

صبر را به معنای پایداری، ایستادگی، خسته نشدن و خود را در بن‌بست ندیدن: هم خودتان راه حق را بروید هم تلاش کنید با منوّر کردن محیطهای گوناگون از جمله دانشگاه به رنگ خدا، دیگران نیز به این راه هدایت شوند ...
۲۶ /شهریور/ ۱۴۰۱

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار بسیجیان به‌مناسبت روز بسیج مطرح کردند؛
۰۵ / آذر / ۱۴۰۱
روایت شکست نقشه منطقه‌ای آمریکا
به‌وسیله تفکر بسیجی و پرچمداری حاج قاسم سلیمانی
دشمن بدنبال برجام ۲ و ۳ یعنی رها کردن حضور منطقه‌ای و تولید سلاح‌های راهبردی بود
چشم بچه‌های تیم ملی فوتبال روشن که چشم ملت را روشن کردند

**************

برخی موارد مرتبط

گزيده بيانات ويژه هفته بسيج

« ویژه نامه هفته بسیج »

**************

قهرمان؛ سلیمانی
حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای: «آمریکا قدرت مسلّط جهان بود، ولی امروز نیست.» «آمریکا در منطقه شکست‌خورده است. شیطان بزرگ با آن‌همه تلاش، با آن‌همه وسوسه و دمدمه نتوانسته است به مقصودِ خود در این منطقه برسد.» «قهرمان این کار سلیمانی بود.» ۱۴۰۱/۰۸/۱۱و ۱۳۹۷/۰۳/۲۵ و ۱۳۹۹/۰۹/۲۶

نماهنگ | قهرمان؛ سلیمانی

نماهنگ | ملت امام حسین(ع)

رسم کتابخوانی

خط حزب‌الله ۳۶۸ | ملت شکست‌ناپذیر

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

اگر ایران‌دوست هستید، یکی از علائم و شاخصهای ایران‌دوستی شما این است که امیدآفرینی کنید؛ اگر یأس‌آفرینی کردید، نمیتوانید بگویید ایران‌دوستید. شاخصِ عمده‌ی ایران‌ستیزی یأس‌آفرینی است، امیدسوزی است، القای ناتوانی است، القای بن‌بست است؛ اینها شاخصهای ایران‌ستیزی است ... ۱۴۰۱/۰۸/۲۸

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

نماهنگ | امیدسوزی، شاخص ایران ستیزی

دیدارنگار ۱۰۹ | غلبه بر توطئه‌ القای یأس

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

منطق اصلی بسیج این است:
رفع تهدیدها و تبدیل تهدیدها به فرصت. تهدیدهای زیادی داریم، هر کدام از این تهدیدها بایستی با ابتکار بسیجی تبدیل بشود به یک فرصت؛ هر چه تهدیدها بیشتر، فرصتها بیشتر؛ بنابراین تهدید برای ما دیگر تهدید نیست، [بلکه] تهدید به برکت بسیج، برای ما ایجاد فرصت میکند ... ۱۳۹۸/۰۹/۰۶

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَ

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,نماز,
برچسب ها : تفسیر قرآن کریم,دستگاه قضایی,واقعاً,برای ما,همه چیز,شما بایستی,مو را از ماست بکشید,منطق,اصلی,بسیج,شهید مدافع حرم,شهید سید جلال حبیب الله پور,ابومسلم,یا زهراء سلام الله علیها,ظهور,امام خامنه ای,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در سه شنبه 8 آذر 1401ساعت 16:33 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 70 | |

تفسیر قرآن کریم ... | خیر دنیا و آخرت ... | امروز در دنیا، برای ساختن مسجد ضرار، پول خرج میشود ... |

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

 تفسیر صفحۀ ۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۵:

«وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذِی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فِیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فِیها خالِدُونَ» و کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌‏اند، مژده بده که برای‌شان باغ‌هایی است که نهرها از پای (درختان) آن جاری است، هر گاه میوه‌ه‏ای از آن (باغ‌ها) به آنان روزی شود، گویند: این همان است که قبلًا نیز روزی ما بوده، درحالی‌که همانند آن نعمت‌‏ها به ایشان داده شده است (نه خود آنها) و برای آنان در بهشت همسرانی پاک و پاکیزه است و در آنجا جاودانه‏‌اند.
نکته‏‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۵:

شاید مراد از «مُتَشابِهاً» این باشد که بهشتیان در نگاه اوّل، میوه‌‏ها را مانند میوه‌‏های دنیوی می‌‏بینند و می‌‏گویند: شبیه همان است که در دنیا خورده بودیم، لکن بعد از خوردن می‏‌فهمند که طعم و لذّت تازه‌ای دارد. و شاید مراد این باشد که میوه‌‏هایی به آنان داده می‌‏شود که همه از نظر خوبی و زیبایی و خوش‌عطری یکسان هستند و مانند میوه‌های دنیا درجه یک، دو و سه ندارد.

در قرآن، معمولًا ایمان و عمل صالح در کنار هم مطرح شده است؛ ولی ایمان بر عمل صالح مقدم قرار گرفته است.

آری، اگر اتاقی از درون نورانی شد، شعاع این نور از روزنه و پنجره‌‏ها بیرون خواهد زد. ایمان، درونِ انسان را نورانی و قلب نورانی، تمام کارهای انسان را نورانی می‌‌کند. برکات ایمان و عمل صالح بسیار است که در آیات قرآن به آنها اشاره شده است. «قرآن، ۱۵ برکت برای ایمان همراه عمل صالح، بیان نموده که با مراجعه به معجم‌المفهرس می‌‏توانید به آنها دسترسی پیدا نمایید.»
همسران بهشتی چند نوع هستند؟

الف: یکی حورالعین که همچون لؤلؤ و باکره هستند و در همان عالم آفریده می‌‏شوند. «أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً»

ب: همسران مؤمن دنیایی که با چهره‌ه‏ای زیبا در کنار همسران‌شان قرار می‌‏گیرند. «وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ» «رعد، ۱۳»

از امام صادق علیه‌‌السّلام دربارۀ ازواج مطهّره سؤال شد، فرمودند: همسران بهشتی آلوده به حیض و حدث نمی‌‏شوند. «تفسیر راهنما و دُرّ المنثور»
پیام‏‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۵:

۱. مژده و بشارت همراه با هشدار و اخطار (در آیۀ قبل) یکی از اصول تربیت است. «فَاتَّقُوا النَّارَ» «وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا»

۲. ایمان قلبی، باید توأم با اعمال صالح باشد. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»

۳. انجام همۀ کارهای صالح و شایسته، کارساز است؛ نه بعضی از آنها. «عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» (الصالحات) هم جمع است وهم (الف و لام) دارد که به‌معنای همۀ کارهای خوب است.

۴. کارهای شایسته و صالح، در صورتی ارزش دارد که برخاسته از ایمان باشد؛ نه تمایلات شخصی و جاذبه‌های اجتماعی. اوّل «آمَنُوا»، بعد «عَمِلُوا الصَّالِحاتِ».

۵. محرومیت‏‌هایی که مؤمن به‌جهت رعایت حرام و حلال در این دنیا می‌‏بیند، در آخرت جبران می‌شود. «رُزِقُوا»

۶. ما در دنیا نگرانِ ازدست‌دادن نعمت‌‏ها هستیم، امّا در آخرت این نگرانی نیست. «وَ هُمْ فِیها خالِدُونَ»

۷. آشنایی با سابقۀ نعمت‌ها، بر لذّت کامیابی می‌‏افزاید. «رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ» سخنان کسی را که می‌شناسیم، در رادیو و تلویزیون با عشق و علاقه گوش می‌دهیم و یا عکس جاهایی که قبلا به آنجا رفته‏‌ایم، با علاقه نگاه می‏‌کنیم.

۸. همسران بهشتی نیز پاکیزه‌‏اند. «أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ»
تفسیر صفحۀ ۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۶:

«إِنَّ اللَّهَ لا یَسْتَحْیِی أَنْ یَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلاً یُضِلُّ بِهِ کَثِیراً وَ یَهْدِی بِهِ کَثِیراً وَ ما یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفاسِقِینَ » همانا خداوند از اینکه به پشه‌ای (یا فروتر) یا بالاتر از آن مثال بزند شرم ندارد؛ پس آنهایی که ایمان دارند می‌‏دانند که آن (مثال) از طرف پروردگارشان به‌حق است، ولی کسانی‌که کفر ورزیدند گویند: خداوند از این مثل چه منظوری داشته است؟ (آری) خداوند بسیاری را بدان (مثال) گمراه و بسیاری را بدان هدایت می‌فرماید. (امّا آگاه باشید که) خداوند جز افراد فاسق را بدان گمراه نمی‌‏کند.
نکته‏‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۶:

کلمۀ «بعوض» به‌معنای پشه و ریشۀ آن از «بعض» می‌‏باشد که به‌جهت کوچکی جثّه به آن اطلاق شده است. «مفردات راغب»

مثال‌های قرآن، برای همۀ مردم است و از هر نوع مثلی نیز در آن آمده است: «وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فِی هذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ» «روم، ۵۸»

البتّه این مثل‌‌ها را نباید ساده انگاشت، زیرا دانشمندان، کُنه آن را درک می‌کنند: «وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما یَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ» «عنکبوت، ۴۳»

در مثال زدن، تذکّر، تفهیم، تعلیم، بیان و پرده‌‏برداری از حقایق نهفته است و در کتاب‏‌های آسمانیِ پیشین نیز همانند تورات و انجیل و در سخنان رسول اکرم و ائمۀ اهل بیت علیهم‌السّلام فراوان دیده می‏‌شود.

در تورات نیز بخشی به نام «أمثال سلیمان» وجود دارد.

بعضی از مخالفان اسلام که از برخورد منطقی و آوردن مثلِ قرآن عاجز ماندند.

آنها مثال‌های قرآن را بهانه قرار داده و می‌‏گفتند: شأن خداوند برتر از آن است که به حیواناتی چون مگس یا عنکبوت مثال بزند. «در سورۀ عنکبوت آیۀ ۴۱، قدرت‏‌های غیر الهی به خانۀ عنکبوت تشبیه شده و در سوره حج آیۀ ۷۳ فرموده که دیگران حتّی توانایی آفریدن یک مگس را ندارند.»

آنها می‌گفتند: این مثال‌‌ها با مقام خداوند سازگار نیست و به‌این‌وسیله در آیات قرآن تشکیک می‌‏کردند.

اصولًا چرا خداوند از مثال زدن به پشه، شرم کند؟ مگر آفریدن پشه، شرم داشت که مثال زدن به آن نیز شرم داشته باشد؟ کوچکی پشه نباید مورد بهانه باشد، زیرا همین پشه تمام اعضای فیل را در اندازۀ کوچکتر دارد و علاوه‌‌بر آن دو شاخک نیز دارد. خرطوم تو خالیِ آن همانند ظریف‏‌ترین و دقیق‌‏ترین سرنگ است که می‌‏تواند این پشۀ کوچک، بزرگترین حیوان را عاجز کند.

از امام صادق علیه‌السّلام نقل شده است که «به کوچکی پشه ننگرید که هر چه فیل دارد او هم دارد، به‌علاوه دو بال که فیل ندارد. تفسیر مجمع‌البیان»

خداوند با نزول این آیه به بهانه‏‌گیری‌های آنان پاسخ می‌‏دهد.
چرا خداوند گروهی را با قرآن و مثال‏‌های آن گمراه می‌کند؟

پاسخ: خداوند کسی را گمراه نمی‌‏کند؛, بلکه هر کس در برابر حقایق قرآن بایستد، خود گمراه می‌‌شود و به این معنی می‌‏توان گفت که قرآن، سبب گمراهی او گردید.

چنان‌که در پایان همین آیه می‌‏فرماید: «وَ ما یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِینَ» یعنی فسق مردم، سبب گمراهی آنان می‌‏باشد.

راستی مگر می‌‏شود خداوند مردم را به ایمان تکلیف کند، ولی خودش آنان را گمراه کند!؟ و مگر می‌شود این همه پیامبر و کتب آسمانی نازل کند، ولی خودش مردم را گمراه کند!؟ مگر می‏‌شود از ابلیس به‌خاطر گمراه کردن انتقاد کند، ولی خودش دیگران را گمراه نماید!؟

گرچه در این آیه، هدایت و گمراهی به‌طورکلّی به‌خداوند نسبت داده شده است، ولی آیات دیگر، مسئله را باز نموده است.

می‌فرماید: «یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنابَ» «رعد، ۲۷» خداوند کسانی را هدایت می‏‌کند که به‌سوی او بروند.

و «یَهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ» «مائده، ۱۶» به‌دنبال کسب رضای او باشند.

و «الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا» «عنکبوت، ۶۹» آنان که در راه او جهاد کنند.

و بر عکس، کسانی‌که با اختیار خود در راه کج حرکت کنند، خداوند آنان را به‌حال‌خود رها می‌‏کند. مراد از گمراه کردن خدا نیز همین معناست.

چنان‌که دربارۀ کافران، ظالمان، فاسقان و مسرفان جملۀ «لا یَهْدِی» به کار رفته است.

به‏ قول سعدی:

راه است و چاه و دیدۀ بینا و آفتاب ------ تا آدمی نگاه کند، پیش پای خویش

چندین چراغ دارد و بیراهه می‏‌رود ------ بگذار تا بیفتد و بیند، سزای خویش‏
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۶:

۱. حیا و شرم در مواردی است که کار شرعاً، عقلًا یا عرفاً مذموم باشد؛ امّا در بیان حقایق، شرم و خجالت پسندیده نیست. «لا یَسْتَحْیِی»

۲. حقایق والا و مهم را می‌‏توان با زبان ساده و مثال بیان نمود. «أَنْ یَضْرِبَ مَثَلًا»

۳. مؤمن کلام خدارا باور دارد و مطیع آن است. «فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ»

۴. مثال‌های قرآن، وسیلۀ تربیت و رشد است. «فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ»

۵. مثال‌‏های قرآن، حق و در مقام بیان حقایق است. «أَنَّهُ الْحَقُّ»

۶. انسانِ حقیقت‌جو، از هر نوری راه را می‌‏یابد، ولی شخص بهانه‏‌گیر و اشکال ‏تراش، به هر چراغی خرده می‌گیرد. «ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلًا»

۷. کفر و لجاجت، عامل بهانه‌گیری است. «ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلًا»

۸. فسق، موجب گمراهی و مانع شناخت حقایق است. «وَ ما یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِینَ»

۹. مثال‏‌های قرآن، وسیلۀ هدایت یا ضلالت است. «یُضِلُّ بِهِ، یَهْدِی بِهِ»

۱۰. خداوند، پیمان‏‌شکن را فاسق و فاسق را گمراه می‌‌کند. «وَ ما یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِینَ»
تفسیر صفحۀ ۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۷:

«الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ» (فاسقان) کسانی هستند که پیمان خدا را پس از آنکه محکم بستند می ‏شکنند، و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند قطع می ‏نمایند، و در زمین فساد می‏ کنند، قطعاً آنان زیان‏کاران هستند.
نکته ‏های سورۀ بقره - آیۀ ۲۷:

منظور از پیمان‌های الهی در آیۀ ۲۷ سورۀ بقره چیست؟

پیمان‌‏های الهی که در این آیه مطرح گردیده، متعدّد است:

خداوند از انبیاء پیمان گرفته تا آیات الهی را به مردم بگویند. «وَ إِذْ أَخَذْنا مِنَ النَّبِیِّینَ مِیثاقَهُمْ» «احزاب، ۷»

و از اهل کتاب تعهّد گرفته تا کتمان حقایق نکنند و به بشارت‌های تورات و انجیل که دربارۀ پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله آمده است عمل نمایند. «وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ» «آل عمران، ۱۸۷»

و از عامّۀ مردم نیز عهد گرفته، به فرمان الهی عمل کرده و راه شیطان را رها کنند. «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ» «اعراف، ۱۷۲»

در اسلام وفای‌به‌عهد واجب است؛ حتّی نسبت‌به کفّار و عهدشکن، منافق معرّفی شده است؛ هر چند که اهل نماز باشد.

رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: «لا دین لمن لا عهد له» «بحار، ج ۷۲، ص ۱۹۸» آن‌کس که پایبند تعهّدات خود نیست، از دین بهره‌‏ای ندارد.

خداوند در این آیه فرمان داده تا با گروه‌‌هایی پیوند و رابطه داشته باشیم: «أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ». در روایات آن گروه‌ها چنین معرّفی شده‌‏اند:

رهبران آسمانی، دانشمندان، خویشاوندان، مؤمنین، همسایگان و اساتید.

و هر کس رابطۀ خود را با این افراد قطع کند، خود خسارت می‌بیند؛ زیرا جلوی رشد و تکاملی را که در سایۀ این ارتباطات می‌‏توانسته داشته باشد، گرفته است.

وفای‌به‌عهد، کمالی است که خداوند خود را به آن ستوده است «وَ مَنْ أَوْفی‏ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ» «توبه، ۱۱۱». کیست که بهتر از خدا به پیمانش وفا کند؟

وفای‌به‌عهد حتّی نسبت به مشرکین لازم است «فَأَتِمُّوا إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلی‏ مُدَّتِهِمْ» «توبه، ۴». تا پایان مدّت قرارداد به پیمانی که با مشرکین بسته‌‏اید وفادار باشید.

همچنین در آیۀ ۲۵ سورۀ رعد پیمان‌‏شکنان لعنت شده‌‏اند.
عهد و پیمان چند نوع است؟

عهد دو گونه است:

عهد و پیمانی که مردم با یکدیگر می‌‏بندند و باید به آن وفادار باشند؛

عهد و پیمانی که خداوند برای رهبری یک جامعه، بر عهدۀ پیامبر یا امام قرار می‌‏دهد که این عهد مقام الهی است. «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» «بقره، ۱۲۴»

بخشی از پیمان‌‌های الهی که این آیه بر آن تأکید می‌کند، همان پیمان‌‏های فطری است که خداوند در نهاد همۀ افراد بشر قرار داده است.

چنان‌که حضرت علی علیه‌السّلام فلسفۀ نبوّت را شکوفا نمودن پیمان فطری می‌داند. «و واتر الیهم انبیائه لیستأدوهم میثاق فطرته» «نهج البلاغه، خطبه ۱»
عهد خداوند چیست؟

از جملۀ «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» استفاده می‌شود که رهبری آسمانی، عهد خداوند است.

و از روایات نیز استفاده می‌‏شود که نماز، عهد خداوند است.

هر گونه تعهّدی که انسان بین خود و خدا داشته باشد، عهد الهی است. قوانین عقلی، فکری و احکام الهی نیز مصداق عهد الهی می‌باشند.

علّامه مجلسی قدّس سرّه به‌دنبال آیۀ «وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ» یکصد و ده حدیث دربارۀ اهمیّت صلۀ رحم، بیان نموده و آنها را مورد بحث قرار داده است. «بحار، ج ۷۱، ص ۸۷» ما در اینجا برخی از نکات جالبی را که در آن روایات آمده، نقل می‌کنیم:

با بستگان خود دیدار داشته باشید، هر چند در حدّ نوشاندن آبی باشد.

صلۀ رحم، عمر را زیاد و فقر را دور می‌‏سازد.

با صلۀ رحم، رزق توسعه می‌‏یابد.

بهترین قدم‌‏ها، قدمی است که برای صلۀ رحم و دیدار اقوام برداشته می‏‌شود.

در اثر صلۀ رحم، به مقام مخصوصی در بهشت دست می‏‌یابید.

به سراغ بستگان بروید؛ گرچه آنها بی‌اعتنایی کنند.

صلۀ رحم کنید؛ هر چند فامیل از نیکان نباشد.

صلۀ رحم کنید؛ گرچه با سلام کردن باشد.

صلۀ رحم، مرگ و حساب روز قیامت را آسان می‌کند.

بویی از بهشت نصیب شخص قاطع رحم نمی‌شود.

صلۀ رحم باعث تزکیه عمل و رشد اموال می‌‏شود.

کمک مالی به فامیل، بیست و چهار برابرِ کمک‌به‌دیگران پاداش دارد.

صلۀ رحم کنید، گرچه یک سال راه بروید.

امام صادق علیه‌السّلام می‏‌فرماید: پدرم سفارش کرد، با افرادی که با فامیل خود رابطه ندارند، دوست مشو. «تفسیر راهنما و نورالثقلین»
پیام‏‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۷:

۱. پیمان‌‏شکنی، شیوۀ فاسقان است. «الْفاسِقِینَ. الَّذِینَ یَنْقُضُونَ» (فعل مضارع، رمز دوام است.)

۲. به پیمان فاسقان، اعتماد نکنید. کسی که پیمان خداوند را نقض می ‏کند، به عهد و پیمان دیگران وفادار نخواهد بود. «یَنْقُضُونَ، یَقْطَعُونَ»

۳. انسان در برابر خداوند مسئول است؛ چون با عقل و فطرت خود، با او عهد و میثاق بسته که به احکام دین عمل کند. «عَهْدَ اللَّهِ»

۴. اسلام با انزوا مخالف است. «أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ»

۵. عهدشکن، به تدریج مفسد می‏‌شود. «یَنْقُضُونَ، یُفْسِدُونَ»

۶. عهدشکن به خود ضربه می‌زند؛ نه خداوند. «أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ»
تفسیر صفحۀ ۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۸:

«کَیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ کُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْیاکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ » چگونه به خداوند کافر می‏‌شوید، درحالی‌که شما (اجسام بی‏روح و) مردگانی بودید که او شما را زنده کرد، سپس شما را می‏‌میراند و بار دیگر شما را زنده می‌کند، سپس به‌سوی او باز گردانده می‌شوید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۸:

بهترین راه خداشناسی، فکر در آفرینش خود و جهان است. حضرت ابراهیم علیه‌السّلام در مقام اثبات خداوند به دیگران فرمود: «رَبِّیَ الَّذِی یُحْیِی وَ یُمِیتُ» «بقره، ۲۵۸» پروردگار من کسی است که زنده می‌کند و می‌میراند.

تفکّر در پدیدۀ حیات و اندیشیدن در مسئلۀ مرگ، انسان را متوجّه می‌کند که اگر حیات از خود انسان بود، باید همیشگی باشد. چرا قبلًا نبود، بعداً پیدا شد و سپس گرفته می‏‌شود؟! خداوند می‌‏فرماید:

اکنون که دیدید چگونه موجود بی‌جان، جاندار می‌شود، پس بدانید که زنده شدن مجدّد شما در روز قیامت نیز همین‌طور است.

مسئلۀ حیات، حقیقتش مجهول، ولی آثارش در وجود انسان مشهود است. خالق این حیات نیز حقیقتش قابل درک نیست، ولی آثارش در هر چیز روشن است.
پیام‏‌ها ی سورۀ بقره - آیۀ ۲۸:

۱. سؤال از عقل و فطرت، یکی از شیوه‌‏های تبلیغ و ارشاد است. «کَیْفَ تَکْفُرُونَ»

۲. تفکّر در تحوّلات مرگ و حیات، بهترین دلیل بر اثبات وجود خداوند است، «کُنْتُمْ أَمْواتاً». خودشناسی مقدّمۀ خداشناسی است.

۳. در بینش الهی، هدف از حیات و مرگ، تکامل و بازگشت به منبع کمال است «ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ». مولوی در دفتر سوّم مثنوی می‌گوید:

از جمادی مُردم و نامی شدم ------ از نما مُردم ز حیوان سر زدم‏

مُردم از حیوانی و انسان شدم ------ پس چه ترسم کِی زمردن کم شدم‏

بار دیگر از ملک پرّان شوم ------ آنچه در وَهم ناید آن شوم‏
تفسیر صفحۀ ۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۹:

«هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً ثُمَّ اسْتَوی‏ إِلَی السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلِیمٌ » اوست آن‌کس که آنچه در زمین است، همه را برای شما آفریده، سپس به آفرینش آسمان پرداخت و آنها را به صورت هفت آسمان، استوار نمود و او بر هر چیزی آگاه است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۹:

کلمۀ «سماء» در زبان عربی به‌معنی بالاست. گاهی به چند متری بالاتر از سطح زمین، مانند شاخه‌‏های درخت که در ارتفاع کمی قرار دارند.

گفته شده است: «وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ» «ابراهیم، ۲۴» و گاهی به ارتفاع ابرها که از آن باران می‏‌بارد. «وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً» «ق، ۹» و گاهی به جوّ اطراف زمین اطلاق شده است. «جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً» «انبیاء، ۳۲»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۹:

۱. کفر به خداوند بخشندۀ توانا و برطرف‌کننده نیازها، شگفت‌انگیز است. «کَیْفَ تَکْفُرُونَ هُوَ الَّذِی»

۲. هستی، برای بشر آفریده شده است. «خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً»

۳. نظام هستی، هدف‌دار است و در آفرینش جهان، تدبیر و طرح حکیمانه مطرح بوده است. «خَلَقَ لَکُمْ»

۴. هیچ آفریده‏‌ای در طبیعت بیهوده نیست؛ هر چند ما راه استفاده از آن را ندانیم. «خَلَقَ لَکُمْ»

۵. اصل آن است که همه‌چیز برای انسان مباح است، مگر دلیل مخصوصی آن را رد کند. «خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً»

۶. دنیا برای انسان است؛ نه انسان برای دنیا. «خَلَقَ لَکُمْ»

۷. انسان می‌‏تواند از نظر علمی، به جایی برسد که از تمام مواهب طبیعی بهره‌گیری کند و اسرار هستی را کشف و آن را تسخیر نماید. «لَکُمْ»

۸. بهره‌‏گیری از مواهب زمین، برای همه است. «خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ»

۹. آسمان‌‏های هفت‌گانۀ جهان، دارای اعتدال و بدون کمترین اعوجاج و ناهماهنگی است. «فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ»

۱۰. آفرینش آسمان و زمین، همه بر اساس علم الهی است. «خَلَقَ لَکُمْ» «عَلِیمٌ»

۱۱. آفرینش زمین و آسمان‌‏های هفت‌گانه، دلیل توانایی خدا بر زنده‌کردن مردگان است که در آیۀ قبل آمده بود. «ثُمَّ یُحْیِیکُمْ» «هُوَ الَّذِی»

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۷۶-۸۵.

منبع:

https://olgoirani.com/content/5

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۴۲تا ۴۵

لقد اءرسلنا إلى اءمم من قبلك فأخذناهم بالبأساء و الضراء لعلهم يتضرعون (۴۲)
فلو لا إذ جاءهم بأسنا تضرعوا و لكن قست قلوبهم و زين لهم الشيطان ما كانوا يعملون (۴۳)
فلما نسوا ما ذكروا به فتحنا عليهم اءبواب كل شىء حتى إ ذا فرحوا بما اءوتوا اءخذناهم بغتة فإذا هم مبلسون (۴۴)
فقطع دابر القوم الذين ظلموا و الحمد لله رب العالمين (۴۵)

ترجمه :
۴۲ - ما به امتهائى كه پيش از تو بودند (پيامبرانى فرستاديم و هنگامى كه به مخالفت آنها برخاستند) آنها را به شدت و رنج و ناراحتى مواجه ساختيم شايد (بيدار شوند و در برابر حق ) تسليم گردند.
۴۳- چرا آنها هنگامى كه مجازات ما به آنان رسيد (خضوع نكردند و) تسليم نشدند، ولى دلهاى آنها قساوت پيدا كرد و شيطان هر كارى را كه مى كردند در نظرشان زينت داد.
۴۴ - هنگامى كه (اندرزها سودى نبخشيد و) آنچه به آنها يادآورى شده بود فراموش كردند درهاى همه چيز (از نعمتها) را به روى آنها گشوديم تا (كاملا) خوشحال شدند (و دل به آنها بستند) ناگهان آنها را گرفتيم (و سخت مجازات كرديم ) در اين هنگام همه مايوس ‍ شدند (و درهاى اميد به روى آنها بسته شد!)
۴۵ - و (به اين ترتيب ) دنباله (زندگى ) جمعيتى كه ستم كرده بودند قطع شد و ستايش مخصوص خداوند پروردگار جهانيان است.

تفسیر
سرانجام زندگى اندرزناپذيران
در اين آيات نيز گفتگو با گمراهان و مشركان ادامه مى يابد و قرآن از راه ديگر براى بيدار ساختن آنها موضوع را تعقيب مى كند يعنى دست آنها را گرفته و به قرون و زمانهاى گذشته مى برد و چگونگى حالات امتهاى گمراه و ستمگر و مشرك را شرح مى دهد كه چگونه تمام عوامل تربيت و بيدارى در مورد آنها به كار گرفته شد اما جمعى از آنها به هيچيك از اينها توجه نكردند و سرانجام چنان عاقبت شومى دامانشان را گرفت كه عبرتى براى آيندگان شدند. نخست ميگويد ما پيامبرانى به سوى امم پيشين فرستاديم و چون اعتنا نكردند آنها را به منظور بيدارى و تربيت با مشكلات و حوادث سخت : با فقر و خشكسالى و قحطى با بيمارى و درد و رنج و باساء و ضراء مواجه ساختيم شايد متوجه شوند و به سوى خدا باز گردند (و لقد ارسلنا الى امم من قبلك فاخذناهم بالباساء و الضراء لعلهم يتضرعون ).
در آيه بعد ميگويد چرا آنها از اين عوامل دردناك و بيدار كننده پند و
اندرز نگرفتند و بيدار نشدند و به سوى خدا باز نگشتند (فلو لا اذ جائهم باسنا تضرعوا).
در حقيقت علت عدم بيدارى آنها دو چيز بود نخست اينكه بر اثر زيادى گناه و لجاجت در شرك ، قلبهاى آنها تيره و سخت و روح آنها انعطاف ناپذير شده بود (و لكن قست قلوبهم ).
ديگر اينكه شيطان (با استفاده از روح هوا پرستى آنها) اعمالشان را در نظرشان زينت داده بود، و هر عمل زشتى را انجام مى دادند زيبا و هر كار خلافى را صواب مى پنداشتند (وزين لهم الشيطان ما كانوا يعملون ).
در آيه بعد اضافه مى كند هنگامى كه سختگيريها و گوشماليها در آنها مؤثر نيفتاد از راه لطف و محبت وارد شديم و به هنگامى كه درسهاى نخست را فراموش كردند درس دوم را براى آنها آغاز كرديم و درهاى انواع نعمتها را بر آنها گشوديم ، شايد بيدار شوند و به آفريننده و بخشنده آن نعمتها توجه كنند، و راه راست را باز يابند (فلما نسوا ما ذكروا به فتحنا عليهم ابواب كل شى ء).
ولى اين همه نعمت در واقع خاصيت دو جانبه داشت هم ابراز محبتى براى بيدارى بود و هم مقدمه اى براى عذاب دردناك در صورتى كه بيدار نشوند، زيرا ميدانيم هنگامى كه انسان در ناز و نعمت فرو رود، و ناگهان آنهمه نعمت از او گرفته شود سخت بر او دردناك خواهد بود، بخلاف اينكه تدريجا از او گرفته شود كه زياد در او مؤ ثر نخواهد گشت .
لذا مى گويد آنقدر به آنها نعمت داديم تا كاملا خوشحال شدند اما بيدار نشدند، لذا ناگاه آنها را گرفتيم و مجازات كرديم ، و تمام درهاى اميد به روى
آنها بسته شد (حتى اذا فرحوا بما اوتوا اخذناهم بغتة فاذا هم مبلسون ).
و به اين ترتيب جمعيت ستمكاران ريشه كن شدند و نسل ديگرى از آنها به پانخاست (فقطع دابر القوم الذين ظلموا).
دابر در اصل به معنى دنباله و آخر چيزى است .
و از آنجا كه خداوند در به كار گرفتن عوامل تربيت در مورد آنها هيچگونه كوتاهى نكرده در پايان آيه مى فرمايد: ستايش و حمد مخصوص خداوندى است كه پروردگار و مربى همه جهانيان است (و الحمد لله رب العالمين ).
نكته ها
در اينجا به چند نكته بايد توجه كرد:
۱ - گاهى تصور مى شود كه ميان اين آيات و آيات گذشته منافاتى وجود دارد، زيرا در آيات گذشته تصريح شده بود كه مشركان به هنگام هجوم مشكلات متوجه خدا ميشوند، و غير او را فراموش ميكنند ولى در اين آيات ميگويد حتى به هنگام هجوم مشكلات نيز بيدار نمى گردند.
توجه به يك نكته اين منافات ظاهرى را برطرف ميسازد و آن اينكه بيداريهاى موقت و زودگذر به هنگام بروز شدائد بيدارى محسوب نميگردند، زيرا به زودى به حالت نخستين باز مى گردد.
در آيات گذشته چون منظور بيان توحيد فطرى بود، براى اثبات آن همان بيداريها و توجه هاى زودگذر و فراموش كردن غير خدا ولو در لحظه حادثه كافى بود، اما در اين آيات سخن از هدايت يافتن و از بيراهه به راه برگشتن است ،
مسلما بيدارى زودگذر و موقت اثرى در آن ندارد.
گاهى تصور مى شود كه تفاوت ميان آن دو در اين است كه آيات گذشته مربوط به مشركان معاصر پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) است ، ولى آيات مورد بحث مربوط به اقوام پيشين است بنابراين با هم منافاتى ندارد.
ولى بسيار بعيد به نظر ميرسد كه مشركان لجوج معاصر پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) بهتر از گمراهان پيشين باشند، بنابراين راه حل همان است كه در بالا گفتيم .

۲- در آيات فوق مى خوانيم هنگامى كه بروز شدائد اثر تربيتى نداشت ، خداوند درهاى نعمت را به روى چنين گناهكارانى مى گشايد، آيا اين كار به خاطر تشويق بعد از تنبيه است يا مقدمه اى است براى دردناك بودن مجازات ؟ يعنى به اصطلاح اين گونه نعمتها، نعمت استدراجى است كه تدريجا بنده متمرد را در ناز و نعمت و خوشحالى و سرور، و يك نوع غفلت فرو ميبرد، سپس يكباره همه چيز را از آنها مى گيرد.
پاره اى از قرائن در آيه وجود دارد كه احتمال دوم را تقويت ميكند، ولى مانعى ندارد كه هر دو منظور باشد، يعنى نخست تشويق براى بيدارى ، و اگر مؤثر نشد مقدمه اى است براى گرفتن نعمت و عذاب دردناك ، در حديثى از پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) چنين نقل شده ، اذا رايت الله يعطى العبد من الدنيا على معاصيه ما يحب فانما هو استدراج ثم تلا رسول الله (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) فلما نسوا... هنگامى كه ببينى خداوند در برابر گناهان نعمت مى بخشد بدان كه مقدمه مجازات است سپس آيه فوق را تلاوت فرمود. (مجمع البيان و نور الثقلين ذيل آيه ).
در حديثى از على (عليه السلام ) چنين نقل شده كه فرمود: يا بن آدم اذا رايت ربك سبحانه يتابع عليك نعمه و انت تعصيه فاحذره (نهج البلاغه كلمه 5).
اى فرزند آدم هنگامى كه ببينى خداوند پى در پى نعمتها را به تو مى بخشد،
در حالى كه تو گناه ميكنى ، از مجازات او بترس ، كه اين مقدمه مجازات است .
در كتاب تلخيص الاقوال از امام حسن عسكرى (عليه السلام ) چنين نقل شده ، كه قنبر غلام امير مؤ منان را پيش حجاج آوردند حجاج پرسيد تو چكار براى على ابن ابى طالب (عليه السلام ) ميكردى ، گفت وسايل وضوى او را فراهم مى ساختم ! پرسيد هنگامى كه از وضو فارغ ميشد چه ميگفت ؟، گفت اين آيه را ميخواند، فلما نسوا ما ذكروا به فتحنا عليهم ابواب كل شى و تا آخر آيه را تلاوت كرد، حجاج گفت گمان ميكنم اين آيه را بر ما تطبيق مى كرد، قنبر با شجاعت گفت آرى (نورالثقلين جلد 1 - صفحه 18).
۳ - در اين آيات مى خوانيم كه منظور از بسيارى از حوادث رنج آور ايجاد حالت توجه و بيدارى است ، و اين يكى از فلسفه هاى آفات و بلاها است كه در بحث توحيد از آن سخن گفته ايم ، ولى شايان توجه اينكه اين موضوع را اولا با كلمه لعل (شايد) ذكر ميكند، بخاطر اينكه وجود بلاها به تنهائى كافى براى بيدارى نيست ، بلكه زمينه اى است براى دلهائى كه آمادگى دارند (در سابق نيز گفته ايم لعل در كلام خدا معمولا در مواردى استعمال مى شود، كه پاى شرايط ديگرى نيز در ميان باشد).
ديگر اينكه در اينجا كلمه تضرع بكار برده شده ، كه در اصل به معنى ورود شير به پستان و خضوع و تسليم آن در برابر دوشنده است ، سپس به معنى تسليم آميخته با تواضع و خضوع آمده است ! يعنى اين حوادث دردناك را بخاطر آن ايجاد مى كرديم ، كه آنها از مركب غرور و سركشى و خود خواهى فرود آيند، و در برابر حق تسليم شوند.
۴- جالب اينكه در پايان آيه ، خداوند جمله الحمد لله رب العالمين را مى گويد، و اين نشانه آن است كه قطع ريشه ظلم و فساد و نابود شدن نسلى
كه بتواند اين كار را ادامه دهد، بقدرى اهميت دارد كه جاى شكر و سپاس است .
در حديثى از فضيل بن عياض از امام صادق (عليه السلام ) مى خوانيم ، كه فرمود: من احب بقاء الظالمين فقد احب ان يعصى الله ، ان الله تبارك و تعالى حمد بنفسه بهلاك الظلمة فقال : فقطع دابر القوم الذين ظلموا و الحمد لله رب العالمين :
هر كس بقاى ستمگران را دوست دارد، مفهومش اين است كه دوست مى دارد معصيت خدا شود (موضوع ظلم به اندازهاى مهم است كه ) خداوند تبارك و تعالى در برابر نابود ساختن ظالمان خود را حمد و ستايش كرده است و فرموده دنباله قوم ستمگر بريده شد و سپاس مخصوص خداوند پروردگار جهانيان است .

منبع (کانال فضیلتها):

https://t.me/fazylatha

از دنیا به اندازه نیاز برگیر و آن چنان در دنیا فرو نرو که به آخرتت زیان رسانَد و چنان هم رهایش نکن که سربار مردم گردی.

[#امام_کاظم علیه السلام]

قصص الأنبياء ح ۲۳۸

امام موسی کاظم (علیه السلام) :

واللّه‏ِ ما اُعطِىَ مُومِنُ قَطَّ خَیرَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ، اِلاّ بِحُسنِ ظَنِّهِ بِاللّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ وَ رَجائِهِ لَهُ وَ حُسنِ خُلقِهِ وَالکفِّ عَنِ اغتیاب المُؤمِنینَ.

به خدا قسم خیر دنیا و آخرت را به مؤمنى ندهند مگر به سبب حسن ظن و امیدوارى او به خدا و خوش اخلاقى اش و خوددارى از غیبت مؤمنان.

بحارالأنوار ، ج 6 ، ص 28

منبع (کانال فضیلتها):

https://t.me/fazylatha

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2320&nt=2&year=1369#6506

 حضرت آیت الله امام خامنه ای:

اخلاص او (امام خمینی (ره))، نقطه‏ی اساسی حیاتش بود. راه آن بزرگوار هم، فقط با اخلاص طی‏شدنی است. توده‏های مردم، بحمد اللّه این اخلاص را دارند و نشان داده‏اند. بزرگان و پیشروان و رهبران و علما و اندیشمندان و روشن‏فکران هم، هرجا که این اخلاص را به کار بگیرند و با اخلاص عمل کنند و برای خدا حرف بزنند و کار کنند، توفیق حتمی است. توفیق، به معنای تأثیر سخن در دلهاست. یعنی سخنی که صادقانه و برای خدا باشد، تأثیر خود را در دلهای مستعد می‏گذارد و خدا این تأثیر را به او می‏دهد. آن بزرگوار، این‏گونه بود.۱۳۶۹/۰۳/۱۶

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2320

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

دو نکته را از امام خمینی(ره) به یاد داشته باشید: اول، اخلاص که مایه و روح همه چیز است و دوم، هدف بزرگ وحدت اسلامی. البته امام بزرگوار ما این بذر را پاشیده و امریکا چه بخواهد و چه نخواهد، نهال اسلام و انقلاب اسلامی در حال رشد است. مرتجعان و وابستگان به امریکا، چه بخواهند و چه نخواهند، این حرکت رو به ادامه و استمرار است. از ناحیه‌ی دشمنان، ضربه‌یی به این حرکت وارد نخواهد شد؛ مگر این‌که خدای ناکرده خود مؤمنین، با سوء عمل و عدم پایبندی به وظایف، به خودشان ضربه بزنند؛ والّا راه، یک راه هموار و پیمودنی و هدف، بسیار روشن است و دشمن نخواهد توانست این راه را قطع کند ... ۱۳۶۹/۰۳/۱۶

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2320&nt=2&year=1369#6506

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

 امروز در دنیا، برای ساختن مسجد ضرار، پول خرج میشود. برای ساختن دستگاهها و ایجاد پایگاههایی به مقصود و منظور ضربه زدن به وحدت اسلامی و ایجاد درگیری و اختلاف بین فرق اسلامی، پول خرج میشود. اشخاصی مثل شیطان هستند که همان‌گونه که او به پروردگار عالم عرض کرد: «لاغوینّهم اجمعین» و وجود خود را وقف اغوا و اضلال بندگان خدا کرد، اینها هم وجود خود را برای ایجاد اختلاف، وقف کرده‌اند. متأسفانه در همه و یا اغلب کشورهای اسلامی، کسانی با تکیه به سیاستهای امریکا، همین کار را میکنند ... ۱۳۶۹/۰۳/۱۶

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها


https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2322

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

این شهادتها،
صداقت و حقانیت انقلاب و طرف‌دارانش را نشان می‌دهد ... ۱۳۶۹/۰۳/۲۹

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/tag-content?id=1330

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

شهادت قلّه است، بایستی مسیر را در دامنه‌ی آن قلّه پیدا کنیم تا به قلّه برسیم/ این دامنه اخلاص، ایثار، صدق، معنویّت، مجاهدت، گذشت، توجّه به خدا، کار برای مردم، تلاش برای عدالت و تلاش برای استقرار حاکمیّت دین است/ شهر باید مزیّن شود به نام و یاد شهیدان؛ شوراهای شهر در شهرهای مختلف بدانند که با اسم چه کسانی این شهر مفتخر میشود. 1400/07/24

https://www.aviny.com/bozorgan/Ayatollah_Khamenei/jomalat_ghesar/Index.aspx

https://www.golzar.info/shahidyab/page/3/?search_type=shahid&firstname&lastname&birthday&birthplace&father&id_card&age&religion&marriage&job&unit_expedition&corp&education&gender&missing&martyrdom_date&martyrdom_country&martyrdom_place&mission&cat=-1&cemetry&c_section&c_row&c_number&submit

https://www.golzar.info/59447/%d8%b4%d9%87%db%8c%d8%af-%d8%b3%db%8c%d8%af%d9%85%d8%b5%d8%b7%d9%81%db%8c-%d9%85%d9%88%d8%b3%d9%88%db%8c-3/

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

استقلال و آزادى به بهترين وجه در كشور ما وجود دارد.

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

اگر این شهادتها نبود، اگر این فداکاری‌ها نبود، این نظام باقی نمیماند؛ این نهال نظام ، مورد تهاجم طوفانهای سخت بود. 1395/09/15

شهید مدافع حرم شهید سیدمصطفی موسوی

شـهادت : 1394/8/21 سوریه - حلب توسط تروریست های تکفیری

https://tabriz.navideshahed.com/fa/news/405535

بخشی از وصیتنامه پاسدار شهید سلمان رضائی

امروز حسین زمان تنهاست و امروز فرزند فاطمه در برابر سپاهیان وابرقدرتهای پست وبی یاور است امروز کربلای انقلابمان خون می خواهد و من میروم تا به یزید ویزیدیان زمان بفهمانم که شهادت بالاترین آرزوی ماست می روم شاید نینوائی را بیابم ودر عاشورای دوران ، هدیه ناقابلی در راه پیروزی حق بر باطل واسلام برکفر در پیشگاه مولایم مهدی ( عج) تقدیم نمایم ...

برخی موارد مرتبط:

https://tabriz.navideshahed.com/

https://tabriz.navideshahed.com/fa/list/10/225

https://shahrestanha.navideshahed.com/fa/list/66/564

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,
برچسب ها : ,

امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در جمعه 4 آذر 1401ساعت 0:03 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 66 | |

تفسیر قرآن کریم ... | از برترین صدقات ... | علت عصبانیت غرب پیشرفت‌های جمهوری اسلامی است ... | این د

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

تفسیر صفحۀ ۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷ - تفسیر نور:

«مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمَّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَکَهُمْ فِی ظُلُماتٍ لا یُبْصِرُونَ» مَثل آنان (منافقان)، مَثل آن کسی است که آتشی افروخته، پس چون آتش اطراف خود را روشن ساخت، خداوند روشنایی و نورشان را ببرد و آنان را در تاریکی‌هایی که (هیچ) نمی‌بینند، رهایشان کند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۷:

مثال، برای تفهیم مطلب به مردم، نقش مؤثّری دارد.

مسائل معقول را محسوس و به این وسیله، راه را نزدیک و عمومی می‌کند، درجۀ اطمینان را بالا می‌‏برد و لجوجان را خاموش می‌‏سازد.
نمونه‌ای از مثال‌های قرآنی:

در قرآن مثال‌‏های فراوانی آمده است از جمله:

مثال حقّ، به آب و باطل به کفِ روی آب. « رعد، ۱۷»

مثال حقّ به شجرۀ طیّبه و باطل به شجرۀ خبیثه. «ابراهیم، ۲۶»

تشبیه اعمال کفّار به خاکستری در برابر تندباد. «ابراهیم، ۱۸»

تشبیه کارهای کفّار، به سراب. «نور، ۳۹»

تشبیه بت‌ها و طاغوت‌‏ها به خانۀ عنکبوت. «عنکبوت، ۴۱»

تمثیل دانشمند بی‌‌‌‌‏عمل به الاغی که کتاب حمل می‌کند. «جمعه، ۵»

تمثیل غیبت، به خوردن گوشت برادری که مرده است. «حجرات، ۱۲»

این آیه نیز در مقام تشبیهِ مجموعه‌ای از روحیّات و حالاتِ منافقان است. آنان، نار می‌‏افروزند، ولی خداوند نورش را می‌‏برد و دود و خاکستر و تاریکی برای آنان باقی می‌گذارد.

امام رضا علیه‌السّلام فرمودند: معنای آیه «تَرَکَهُمْ فِی ظُلُماتٍ» آن است که خداوند آنان را به حال خود رها می‌کند. «تفسیر نور الثقلین»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۷:

۱. منافق برای رسیدن به نور، از نار (آتش) استفاده می‏‌کند که خاکستر و دود و سوزش نیز دارد. «اسْتَوْقَدَ ناراً»

۲. نور اسلام عالم‌گیر است، ولی نوری که منافقان در سایۀ آن تظاهر به اسلام می‌کنند، در شعاعی کمتر و روشنایی آن ناپایدار است. «أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ»

۳. اسلام، نور و کفر، تاریکی است. «ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَکَهُمْ فِی ظُلُماتٍ»

۴. کسی‌که از یک نور، بهره‏‌مند نشود، در ظلمات متعدّد باقی می‌ماند. «بِنُورِهِمْ» «فِی ظُلُماتٍ» (کلمۀ «نور» مفرد و کلمۀ «ظُلُماتٍ» جمع است.)

۵. نقشه‌‌ها و توطئه‌‏های منافقان، به ارادۀ الهی ناتمام می‌ماند. «ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ»

۶. طرف مقابل منافقان، خداوند است. «ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ»

۷. عاقبت و آیندۀ منافقان، تاریک است. «فِی ظُلُماتٍ»

۸. منافقان دچار وحشت و اضطراب، و در تصمیم‏‌گیری‌های دراز مدّت، سردرگم هستند. «فِی ظُلُماتٍ لا یُبْصِرُونَ»

۹. گاهی در آغاز، ایمان واقعی است، ولی کم‏ کم انسان به انحراف گرایش پیدا نموده و منافق می‌‏شود. (کلمۀ «بِنُورِهِمْ» در این آیه و جملۀ «لا یَرْجِعُونَ» در آیۀ بعد نشان می‌دهد که آنان نوری داشتند، ولی به‌سوی آن نور برنگشتند.)
تفسیر صفحۀ ۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۸ - تفسیر نور:

«صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ» آنان (از شنیدن حق) کر و (از گفتن حق) گنگ و (از دیدن حق) کورند، پس ایشان (به‌سوی حق) باز نمی‌گردند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۸:

قرآن در ستایش برخی پیامبران می‌فرماید: آنان دست و چشم دارند، «وَ اذْکُرْ عِبادَنا إِبْراهِیمَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ أُولِی الْأَیْدِی وَ الْأَبْصارِ» «ص، ۴۵»

شاید مقصود آن است که کسی‌که دست بت‌شکنی دارد دست دارد، کسی‌که چشم خدابین دارد چشم دارد، پس منافقان که چنین دست و چشمی ندارند، در واقع همچون ناقص‌الخلقه‌هایی هستند که خود مقدّمات نقص را فراهم کرده و وسایل شناخت را از دست داده‌اند.

لذا در این سوره دربارۀ منافقان تعابیری همچون «لا یَشْعُرُونَ، ما یَشْعُرُونَ، لا یَعْلَمُونَ، لا یُبْصِرُونَ، یَعْمَهُونَ، صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ، لا یَرْجِعُونَ» به کار رفته است.

نظر، غیر از بصیرت است.

در سورۀ اعراف می‌خوانیم: «تَراهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ وَ هُمْ لا یُبْصِرُونَ» «اعراف، ۱۹۸» می‌‏بینی که به تو نگاه می‌‏کنند، درحالی‌که نمی‌بینند؛ یعنی چشم بصیرت ندارند که حق را ببینند.

عدم بهره‌گیری صحیح از امکانات و وسایل شناخت، مساوی با سقوط و از دست دادن انسانیّت است. «در سور‌ۀ اعراف آیۀ ۱۷۹ می‏‌خوانیم: «لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم اعین لا یبصرون بها و لهم اذان لا یسمعون بها اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون» آنان دل دارند، ولی نمی‌‏فهمند، چشم دارند ولی نمی‌بینند، گوش دارند ولی حق را نمی‌‏شنوند، این گروه همچون چهارپایان بلکه از آنها پست‌‏تر و گمراه‌ترهستند، ایشان غافل هستند.»

جزای کسی‌که در دنیا خود را به کوری و کری و لالی می ‏زند، کوری و کری و لالی آخرت است. «وَ نَحْشُرُهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ عَلی‏ وُجُوهِهِمْ عُمْیاً وَ بُکْماً وَ صُمًّا» « اسراء، ۹۷»
پیام‏‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۸:

۱. نفاق، انسان را از درک حقایق و معارف الهی باز می‌دارد. «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ»

۲. کسی‌که از عطایای الهی در راه حق بهره نگیرد، همانند کسی است که فاقد آن نعمت‌‏هاست. «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ»

۳. حق ندیدن منافقان دو دلیل دارد: یکی آنکه فضای بیرونی آنان تاریک است «فِی ظُلُماتٍ» و دیگر آنکه خود چشم دل را از دست داده‌‏اند. «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ»

۴. منافقان، لجاجت و تعصّب دارند. «فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ»
تفسیر صفحۀ ۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۹ - تفسیر نور:

«أَوْ کَصَیِّبٍ مِنَ السَّماءِ فِیهِ ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ یَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فِی آذانِهِمْ مِنَ الصَّواعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَ اللَّهُ مُحِیطٌ بِالْکافِرِینَ» یا چون (گرفتاران در) بارانی تند از آسمان هستند که در آن، تاریکی‌ها و رعد و برقی است که از ترس صاعقه‏‌ها و بیم مرگ، انگشتان خود را در گوش‌های‌شان قرار می‏‌دهند (ولی) خداوند بر کافران احاطه دارد.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۹:

خداوند، منافق را به اشخاصِ در باران‌مانده‌ای تشبیه کرده که مشکلات بارانِ تند، شب تاریک، غرّش گوش خراش رعد، نور خیره‌کنندۀ برق، و هراس و خوف مرگ، او را فرا گرفته است، امّا او نه برای حفظ خود از باران پناه گاهی دارد و نه برای تاریکی، نوری و نه گوشی آسوده از رعد و نه روحی آرام از مرگ.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۹:

۱. منافقان غرق در مشکلات و نگرانی‏‌ها می‏‌شوند، و در همین دنیا نیز دلهره و اضطراب و رسوایی و ذلّت دامن‌گیرشان می‌‏شود. «ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ»

۲. منافقان از مرگ می‌ترسند. «حَذَرَ الْمَوْتِ»

۳. منافقان بدانند که خداوند بر آنها احاطه دارد و هر لحظه اراده فرماید، اسرار و توطئه‌های آنها را افشا می‌‏کند. «وَ اللَّهُ مُحِیطٌ بِالْکافِرِینَ»

نگاهی به عملکرد و سرنوشت منافقان در جریان انقلاب اسلامی ایران، نشانه‌ای روشن برای این آیه است.

دلهره، تفرقه، شکست، آوارگی، غربت، بی‌آبرویی، پناهندگی به کفّار و طاغوت‌ها و جاسوسی، نتیجۀ اعمال‌شان بود.

آنان با استفاده از شعارها و شخصیّت‏‌های مذهبی، خیال پیروزی داشتند «استوقد نارا» ولی با خنثی‌شدن توطئه‌ها و آگاه شدن مردم از سوء‌نیت آنان، خداوند آنان را گرفتار سردرگمی و تفرقه و بی‏‌خبری از واقعیت ‏ها و حقایق نمود. «ذهب اللَّه بنورهم»

آنان چون شنیدن اخبار و سخن حق را از علما تحریم می‌کنند، به منزلۀ کران هستند، و چون دریافت‌‏های درونی خود و حقایق را بازگو نمی‌‏نمایند مانند افراد لال هستند، و چون چشم دیدن پیشرفت و پیروزی اسلام را ندارند، کور هستند و در اثر لجاجت و تعصّب مصداق «لا یرجعون» می‌‏باشند. ولی پیروزی‌‏ها مثل برق و نهیب مردم و آیات افشاگر همانند رعد و صاعقه، آنان را به وحشت و اضطراب انداخته است.

۴. سرانجام نفاق، به کفر منتهی می‏‌شود. «وَ اللَّهُ مُحِیطٌ بِالْکافِرِینَ» لذا در جای دیگر قرآن می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْمُنافِقِینَ وَ الْکافِرِینَ فِی جَهَنَّمَ جَمِیعاً» «نساء، ۱۴۰»
تفسیر صفحۀ ۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۰ - تفسیر نور:

«یَکادُ الْبَرْقُ یَخْطَفُ أَبْصارَهُمْ کُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِیهِ وَ إِذا أَظْلَمَ عَلَیْهِمْ قامُوا وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ» نزدیک است که برق، نور چشمان‌شان را برباید. هرگاه که (برق آسمان در آن صحرای تاریک و بارانی) برای آنان بدرخشد، در آن حرکت کنند، ولی همین‌که تاریکی، ایشان را فراگرفت بایستند و اگر خداوند بخواهد، شنوایی و بینایی آنان را (از بین) می‌برد، همانا خداوند بر هر چیزی تواناست.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۰:

منافقان، تاب و توان دیدن دلایل نورانی و فروغ آیات الهی را ندارند. همانند مسافر شب گرد در بیابان که در اثر برقِ آسمان، چشمانش خیره می‌شود و جز چند قدم برنمی‏‌دارد. منافقان در جامعۀ اسلامی هر چند گاهی چند قدمی پیش می‌روند، ولی در اثر حوادث یا اتّفاقاتی از حرکت باز می‌‏ایستند. آنان چراغ فطرت درونی خویش را خاموش کرده و منتظر رسیدن نوری از قدرت‏‌های بیرونی مانده‌اند.

هر گاه گفته می‌شود خداوند بر هر کاری قادر است، مراد کارهای ممکن است.

مثلًا اگر گفتیم فلانی ریاضی‏دان است، معنایش آن نیست که بتواند حاصل جمع ۲ و ۲ را ۵ بیاورد؛ زیرا این امر محال است، نه آنکه آن شخص قادر بر جمع نمودن آن نباشد.

افرادی از امام علیه‌السّلام سؤال کردند: آیا خداوند می‏‌تواند کرۀ زمین را در تخم‌مرغی قرار دهد؟ امام ابتدا یک پاسخ اقناعی دادند که با یک عدسیِ چشم، آسمان بزرگ را می‏‌بینیم، سپس فرمودند: خداوند قادر است، امّا پیشنهاد شما محال است. « تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۹» درست مانند قدرت ریاضی‌دان که مسئلۀ محال را حل نمی‌کند.
سیمای منافق در قرآن چگونه است؟

منافق، در عقیده و عمل، برخورد و گفت‌وگو، عکس‌العمل‌‏هایی را از خود نشان می‌‏دهد که در این سوره و سوره‌های منافقون، احزاب، توبه، نساء و محمّد آمده است.

آنچه در اینجا به‌مناسبت می‌‏توان گفت، این است که: منافقین در باطن ایمان ندارند، ولی خود را مصلح و عاقل می‌پندارند؛

با هم‌فکران خود خلوت می‌کنند؛ نمازشان با کسالت و انفاق‌شان با کراهت است؛

نسبت‌به مؤمنان عیب‌‏جو و نسبت‌به پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله موذی‏ هستند؛

از جبهه فراری و نسبت‌به خدا غافل‏ هستند. افرادی یاوه‌‏سرا، ریاکار، شایعه‌ساز و علاقه‌مند به دوستی با کفّارند. ملاک علاقه‌‏شان کامیابی و ملاک غضب‌شان، محرومیّت است.

نسبت به تعهّداتی که با خدا دارند بی‏‌وفا هستند، نسبت‌به خیراتی که به مؤمنین می‌‏رسد نگران، ولی نسبت‌به مشکلاتی که برای مسلمین پیش می‌‏آید شاد هستند.

امربه‌منکر و نهی‌ازمعروف می ‏کنند.

قرآن در برابر این همه انحراف‌های فکری و عملی می‌فرماید: «إِنَّ الْمُنافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ» «نساء، ۱۴۵»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۰:

۱. منافق در مسیر حرکت، متحیّر است. «أَضاءَ» «مَشَوْا» «أَظْلَمَ» «قامُوا»

۲. حرکت منافق، در پرتوی نور دیگران است. «أَضاءَ لَهُمْ»

۳. منافق به سبب اعمالی که مرتکب می‌شود، هر لحظه ممکن است گرفتار قهر خداوندی شود. «وَ لَوْ شاءَاللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ»

۴. سنّت الهی، آزادی دادن به همه است وگرنه خداوند می‌‏توانست منافقان را کر و کور کند. «وَ لَوْ شاءَاللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ»
تفسیر صفحۀ ۴ قرآن کریم - سورۀ بقره -آیۀ ۲۱ - تفسیر نور:

«یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون» ای مردم! پروردگارتان که شما و پیشینیان شما را آفرید، پرستش کنید تا اهل تقوا شوید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۱:

در کتاب‌‏های قانون، مواد قانون، بدون خطاب بیان می‌‏شود، ولی قرآن کتاب قانونی است که با روح و عاطفه مردم سر و کار دارد، لذا در بیان دستورات، خطاب می‌‏کند. البتّه خطاب‏‌های قرآن مختلف است. برای عموم می‌‏فرماید: «یا ایّها الناس»، امّا برای هدایت‌‏یافتگان فرموده: «یا ایّها الذین امنوا»

هدف از خلقت جهان و انسان، تکامل انسان‏‌هاست؛ یعنی هدف از آفرینش هستی، بهره‌‏گیری انسان‌‏هاست. «سَخَّرَ لَکُمُ» (جاثیه، ۱۳)، «خَلَقَ لَکُمْ» (بقره، ۲۹)

و تکامل انسان‏‌ها در گرو عبادت «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» ( ذاریات، ۵۶)

و اثر عبادت، رسیدن به تقوی «اعْبُدُوا رَبَّکُمُ» «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» (بقره، ۲۱)

و نهایت تقوی، رستگاری است. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (بقره، ۱۸۹)
سؤال: چرا خدا را عبادت کنیم؟

پاسخ: در چند جای قرآن پاسخ این پرسش چنین آمده است:

چون خداوند خالق و مربّی شماست. «اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ» «مشرکان خالقیّت را پذیرفته ولی ربوبیّت را انکار می‌‌نمودند، خداوند در این آیه دو کلمۀ «ربّکم» و «خلقکم» را در کنار هم آورده تا دلالت به این نکته کند که خالق شما، پروردگار شماست.»

چون تأمین‌کنندۀ رزق و روزی و امنیّت شماست. «فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» «قریش، ۳-۴»

چون معبودی جز او نیست. «لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی» «طه، ۱۴»

عبادت انسان، هدف آفرینش انسان است نه هدف آفریننده.

او نیازی به عبادت ما ندارد، اگر همۀ مردم زمین کافر شوند، او بی‌‏نیاز است: «إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ» چنان‌که اگر همۀ مردم رو به خورشید خانه بسازند یا پشت به خورشید، در خورشید اثری ندارد.

با اینکه عبادت خدا بر ما واجب است، چون خالق و رازق و مربّی ماست، ولی بازهم در برابر این ادای تکلیف، پاداش می‌‏دهد و این نهایت لطف اوست.
چه اموری، انسان را وادار به عبادت می‌کند؟

۱. توجّه به نعمت‏‌های او که خالق و رازق و مربّی ماست؛

۲. توجّه به فقر و نیاز خود؛

۳. توجّه به آثار و برکات عبادت؛

۴. توجّه به آثار سوء ترک عبادت؛

۵. توجّه به اینکه همۀ هستی، مطیع او و در حال تسبیح او هستند، چرا ما وصلۀ ناهمرنگ هستی باشیم؛

۶. توجّه به اینکه عشق و پرستش، در روح ماست و به چه‌کسی برتر از او عشق بورزیم.
سؤال: طبق آیۀ «وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ» اگر کسی به یقین رسید، نمازش را ترک کند؟!

معنای آیه: یعنی عبادت کن تا به یقین برسی.

پاسخ: اگر گفتیم: نردبان بگذار تا دستت به شاخۀ بالای درخت برسد، معنایش این نیست که هر گاه دستت به شاخه رسید، نردبان را بردار، چون سقوط می‏‌کنی.

کسی‌که از عبادت جدا شد، مثل کسی است که از آسمان سقوط کند «فَکَأَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ»

به‌علاوه کسانی‌که به یقین رسیده‏‌اند مانند: رسول خدا و امامان معصوم، لحظه‌‌ای از عبادت دست برنداشتند.

بنابراین مراد آیه، بیان آثار عبادت است؛ نه تعیین محدودۀ عبادت.
طبق آیات قرآن، عبادت چگونه باید باشد؟

۱. عبادت مأمورانه باشد؛ یعنی طبق دستور او بدون خرافات؛

۲. عبادت آگاهانه باشد، تا بدانیم مخاطب و معبود ما کیست. «حَتَّی تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ» «نساء، ۴۳»؛

۳. عبادت خالصانه باشد. «وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» «کهف، ۱۱۰»؛

۴. عبادت خاشعانه باشد. «فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ» «مؤمنون، ۲»؛

۵. عبادت مخفیانه باشد. پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: «اعظم العبادة اجراً اخفاها» «بحار، ج ۷۰، ص ۲۵۱»؛

۶. عبادت عاشقانه باشد. پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: «افضل الناس مَن عَشق العبادة» «بحار، ج ۷۰، ص ۲۵۳»؛

و خلاصه در یک نگاه باید بگوییم که برای عبادت سه نوع شرط است الف: شرط صحّت، نظیر طهارت و قبله.

ب: شرط قبولی، نظیر تقوی.

ج: شرط کمال، نظیر اینکه عبادت باید آگاهانه، خاشعانه، مخفیانه و عاشقانه باشد که اینها همه شرط کمال است. «پرتوی از اسرار نماز و تفسیر نماز، محسن قرائتی»
پیام‏‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۱:

۱. دعوت انبیا، عمومی است و همۀ مردم را دربر می‌‏گیرد. «یا أَیُّهَا النَّاسُ»

۲. از فلسفه‌‏های عبادت، شکرگزاری از ولی نعمت است. «اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ»

۳. اوّلین نعمت‏‌ها، نعمت آفرینش، و اوّلین دستور، کُرنش در برابر خالق است. «اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ»

۴. مبادا بُت‌‏پرستی یا انحراف نیاکان، ما را از عبادت خداوند دور کند، حتّی آنان نیز مخلوق خداوند هستند. «وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ»

۵. عبادت، عامل تقواست. اگر عبادتی تقوی ایجاد نکند، عبادت نیست. «اعْبُدُوا» «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»

۶. به عبادت خود مغرور نشویم که هر عبادتی، تقوا ساز نیست. «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»
تفسیر صفحۀ ۴ قرآن کریم - سورۀ بقره -آیۀ ۲۲ - تفسیر نور:

«الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بِناءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَکُمْ فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ» آن (خداوندی) که زمین را برای شما فرشی (گسترده) و آسمان را بنایی (افراشته) قرار داد و از آسمان، آبی فرو فرستاد و به آن از میوه‌ها، روزی برای شما بیرون آورد، پس برای خداوند شریک و همتایی قرار ندهید با آنکه خودتان می‌‏دانید (که هیچ‌یک از شرکا و بت‌‏ها، نه شما را آفریده‌اند و نه روزی می‌‏دهند و اینها فقط کار خداست.)
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۲:

در این آیه خداوند به نعمت‌‏های متعدّدی اشاره می‌کند که هر کدام از آنها سرچشمۀ چند نعمت دیگر است.

مثلًا فرّاش بودن زمین، اشاره به نعمت‌‏های فراوان دیگری است. هم‌چون سخت‌بودن کوه‌ها و نرم بودن خاکِ دشت‌‏ها، فاصلۀ زمین تا خورشید، درجۀ حرارت و دما و هوای آن، وجود رودخانه‌‏ها، درّه‌ها، کوه‌‏ها، گیاهان و حرکت‏‌های مختلف آن که مجموعاً فرّاش‌بودن زمین را مهیّا کرده‌اند.
تعابیر قرآن در ارتباط با زمین:

زمین هم «مهد» («الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْداً» طه، ۵۳) گهواره است،

هم «ذلول» («هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا» ملک، ۱۵) رام و آرام است،

و هم «کفات» («أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ کِفاتاً» مرسلات، ۱۵) در برگیرنده است.

کلمۀ «سماء» در آیه یک‌بار در برابر «ارض» آمده است که به همۀ قسمت بالا اشاره دارد و یک‌بار مراد همان قسمت نزول باران از ابرها می‌‌باشد.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۲:

۱. یاد نعمت‏‌های الهی از بهترین راه‌های دعوت به عبادت است. «اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ»

۲. از بهترین راه‌های خداشناسی، استفاده کردن از نعمت‌‏های در دسترس است. «جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بِناءً»

۳. در نظام آفرینش، هماهنگی کامل به چشم می‌خورد؛ هماهنگی میان زمین، آسمان، باران، گیاهان، میوه‌ها و انسان. (برهان نظم) «جَعَلَ، أَنْزَلَ، فَأَخْرَجَ»

۴. آفریده‌‏ها هر کدام برای هدفی خلق شده‌اند. «رِزْقاً لَکُمْ» باران برای رشد و ثمردادن میوه‌ها «فَأَخْرَجَ بِهِ» و میوه‏‌ها برای روزی انسان. «رِزْقاً لَکُمْ»

۵. زمین و باران وسیله هستند، رویش گیاهان و میوه‏‌ها به دست خداست. «فَأَخْرَجَ»

۶. نظم و هماهنگی دستگاه آفرینش، نشانۀ توحید است؛ پس شما هم یکتاپرست باشید. «فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً»

۷. ریشۀ خداپرستی در فطرت و وجدان همۀ مردم است. «وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»

۸. آفرینش زمین و آسمان و باران و میوه‌ها و روزی انسان، پرتوی از ربوبیّت خداوند است. «اعْبُدُوا رَبَّکُمُ» «الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ»

۹. همۀ انسان‏‌ها، حقّ بهره‌‏برداری و تصرّف در زمین را دارند. (در آیه «لَکُمُ» تکرار شده است.)

۱۰. دلیل واجب بودن عبادت شما، لطف اوست که زمین و آسمان و باران و گیاهان را برای روزی شما قرار داده است. «اعْبُدُوا رَبَّکُمُ»«الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ»

۱۱. خداوند بر اسباب طبیعی حاکم است. «جَعَلَ، أَنْزَلَ، فَأَخْرَجَ»

۱۲. پندار شریک برای خداوند، از جهل است. «فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»
تفسیر صفحۀ ۴ قرآن کریم - سورۀ بقره -آیۀ ۲۳ - تفسیر نور:

«وَ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلی‏ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ» و اگر در آنچه بر بندۀ خود (از قرآن) نازل کرده‌ایم، شک دارید، اگر راست می‏‌گویید (لا اقل) یک سوره همانند آن را بیاورید و گواهان خود را غیر از خداوند بر این کار دعوت کنید.
نکته‌های سورۀ بقره- آیۀ ۲۳:

این آیه، معجزه‌بودن قرآن را مطرح می‏‌کند.

پیامبران، یک دعوت دارند که هدایت به‌سوی خداست و با استدلال و موعظه و جدال نیکو انجام می‏‌دهند و یک ادّعا دارند که ازسوی خدا برای هدایت مردم آمده‏‌اند و برای آن معجزه می‏‌آورند.

پس معجزه برای اثبات ادّعای پیامبر است، نه دعوت او. «معجزه به‌معنای نادیده نگرفتن نظام علّت و معلول نیست؛ بلکه معجزه نیز علّت دارد، ولی علّت آن یا ارادۀ الهی است، یا عواملی که خداوند علّت بودن آن را برای مردم مخفی نموده است.»

خداوند در قرآن، بارها مخالفان اسلام را دعوت به مبارزه کرده است، که اگر شما این کتاب را از سوی خدا نمی‌‏دانید و ساخته و پرداخته دست بشر می‏‌دانید، به‌جای این همه جنگ و مبارزه، کتابی مثل قرآن بیاورید تا صدای اسلام خاموش شود!

خداوند برای اثبات حقّانیت پیامبر و کتاب خود، از یک‌سو مخالفان را تحریک و از سوی‌دیگر به آنان تخفیف داده است.

یک‌جا فرموده: «فَأْتُوا بِکِتابٍ» «قصص، ۴۹» کتابی مثل قرآن بیاورید.

و در جای دیگر فرموده است: «فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ» «‌هود، ۱۳» ده‌سوره مثل قرآن بیاورید.

و در جای دیگر می‌‏فرماید: «فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ» «یونس، ۳۸» یک‌سوره، مثل قرآن بیاورید.

به‌علاوه می‌‏گوید: برای این کار می‏‌توانید از تمام قدرت‏‌ها و یاران و همفکران خود در سراسر جهان دعوت کنید.

تقسیم‌بندی قرآن و نام‌گذاری هر بخش به نام سوره، در زمان پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله و از جانب خداوند بوده است. «فَأْتُوا بِسُورَةٍ»

قرآن در ستایش انبیا، یا بعد از کلمۀ «عَبْدِنا» و یا قبل از کلمه «عبد» نام آنان را می‌برد «عَبْدَنا أَیُّوبَ»، «إِبْراهِیمَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا»

ولی دربار‌ۀ پیامبر اسلام تنها کلمۀ «عبد» بدون ذکر نام را به کار می‌‏برد تا بگوید عبد مطلق، محمّد صلّی اللَّه علیه و آله است.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۳:

۱. باید از فکر و دل افراد، شک‌زدایی صورت گیرد، مخصوصاً در مسائل اعتقادی. «إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ»

۲. شرط دریافت وحی، بندگی خداست. «نَزَّلْنا عَلی‏ عَبْدِنا»

۳. قرآن، کتاب استدلال و احتجاج است و راهی برای وسوسه و شک باقی نمی‌‏گذارد. «فَأْتُوا بِسُورَةٍ»

۴. انبیاء باید معجزه داشته باشند و قرآن معجزۀ رسول اکرم صلّی اللَّه علیه و آله است. «فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ»

۵. دین جاوید، معجزۀ جاوید می‌‏خواهد تا هر انسانی در هر زمان و مکانی، اگر دچار تردید و شک شد، بتواند خود را آزمایش کند. «فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ»

۶. بر حقّانیت قرآن به‌قدری یقین داریم که اگر مخالفان، یک‌سوره مثل قرآن نیز آوردند، به‌جای تمام قرآن می‏‌پذیریم. «بِسُورَةٍ»

۷. بهترین قاضی و داور، وجدان است. خداوند وجدان مخالفان را داور قرار داده است. «وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ»
تفسیر صفحۀ ۴ قرآن کریم - سورۀ بقره -آیۀ ۲۴ - تفسیر نور:

«فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرِینَ» پس اگر این کار را نکردید، که هرگز نتوانید کرد، از آتشی‌که هیزمش مردم (گناه‌کار) و سنگ‌ها هستند و برای کافران مهیّا شده، بپرهیزید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۴:

در سورۀ انبیاء می‌‏خوانیم: «إِنَّکُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ» «انبیاء، ۹۸» شما و آنچه غیر از خدا پرستش می‏‌کنید (بت‏‌های‌تان)، هیزم دوزخ هستید.

بنابراین ممکن است مراد از سنگ در این آیه، همان بت‌ها باشند که مورد پرستش بوده‏‌اند، نه هر سنگی، «چنان‌که در طول تاریخ و در میان آن همه سنگ و چوب، هرگز حجرالاسود مورد پرستش واقع نشده و نقش بت را نداشته و هرگز آتش‏‌گیرانه دوزخ نخواهد شد. آری! حجر‌الاسود دست خدا در زمین و حافظ اسرار و گواه بر اقرار فطرت‏‌های بشری است» تا آنان بدانند و به چشم خود ببینند که کاری از بت‌‏ها ساخته نبوده و نیست.

همچنین این سنگ‌ها در قیامت، همانند چاقوی خونی همراه پروندۀ قاتل، سند جرم و گناه آنان است.
با اینکه الفاظ اختراع بشر است، پس چگونه نمی‌تواند مثل قرآن را بیاورد؟

پاسخ: حروف الفبا از بشر است، ولی نحو‌ۀ ترکیب و بیان مفاهیم بلند آنها، برخاسته از علم و هنر است.

قرآن بر اساس علم و حکمت بی‌‏پایان الهی، نزول یافته است، ولی هر کتاب دیگری، از سوی هر کس که باشد، بر اساس علم محدود و محصور به جهلِ بشر، تألیف یافته است. پس هیچ‌گاه بشر نمی‌‏تواند کتابی مثل قرآن بیاورد.
پیام‌‏های سورۀ بقره - آیۀ ۲۴:

۱. یقین به حقّانیت راه و هدف، یکی از اصول رهبری است. «وَ لَنْ تَفْعَلُوا»

۲. اکنون که احساس عجز و ناتوانی کردید، تسلیم حق شوید. «وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا»

۳. انسان جمود و کافر، هم‌ردیف سنگ است. «النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ»

۴. خباثت‌های درونی انسان گناهکار، در قیامت تجسّم‌یافته و آتش‌گیرانه می‌شود. «وَقُودُهَا النَّاسُ»

۵. کفر و لجاجت، انسان شایستۀ خلیفة‌الّلهی را، به هیزم دوزخ تبدیل می‌‏کند. «وَقُودُهَا النَّاسُ»

۶. رهایی از آتش دوزخ، در گرو ایمان به قرآن و تصدیق پیامبر اسلام است. «فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ» «أُعِدَّتْ لِلْکافِرِینَ»

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج۱، ص ۶۲-۷۵.

منبع:

https://olgoirani.com/content/4

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۴۰تا۴۱

قل اء رءيتكم إن اءتئكم عذاب الله اءو اءتتكم الساعة اء غير الله تدعون إن كنتم صادقين (۴۰)
بل إ ياه تدعون فيكشف ما تدعون إليه إ ن شاء و تنسون ما تشركون(۴۱)

ترجمه :
۴۰ - بگو آيا هيچ فكر كرده ايد اگر عذاب پروردگار به سراغ شما آيد يا رستاخيز بر پا شود آيا غير خدا را (براى حل مشكلات خود) مى خوانيد، اگر راست ميگوئيد؟!
۴۱ - (نه ) بلكه تنها او را ميخوانيد و او اگر بخواهد مشكلى را كه به خاطر آن او را خوانده ايد بر طرف ميسازد و آنچه را (امروز) شريك (خدا) قرار مى دهيد (آنروز) فراموش مى كنيد.

تفسیر
توحيد فطرى
بار ديگرى روى سخن به مشركان كرده و از راه ديگرى براى توحيد و يگانه پرستى ، در برابر آنها، استدلال ميكند، به اين طريق كه لحظات فوق
العاده سخت و دردناك زندگى را به خاطر آنها مى آورد، و از وجدان آنها استمداد مى كند كه در اينگونه لحظات كه همه چيز را به دست فراموشى مى سپارند پناهگاهى جز خدا براى خودشان فكر ميكنند! اى پيامبر به آنها بگو اگر عذاب دردناك خداوند به سراغ شما بيايد و يا قيامت با آنهمه هول و هيجان و حوادث وحشتناك بر پا شود، راست بگوئيد آيا غير خدا را براى برطرف ساختن شدائد خود مى خوانيد؟
(قل ارايتكم ان اتيكم عذاب الله او اتتكم الساعة ا غير الله تدعون ان كنتم صادقين ).
روح معنى اين آيه نه تنها براى مشركان ، براى همه كس به هنگام بروز شدائد و حوادث سخت ، قابل درك است ، ممكن است در حال عادى و در حوادث كوچك انسان به غير خدا متوسل گردد، اما هنگامى كه حادثه فوق العاده شديد باشد انسان همه چيز را فراموش ميكند ولى در همين حال در اعماق دل خود يكنوع اميدوارى به نجات كه از منبع قدرت مرموز و نامشخصى سر چشمه ميگيرد احساس ميكند اين همان توجه به خدا و حقيقت توحيد است .
حتى مشركان و بت پرستان در چنين لحظاتى سخنى از بتها به ميان نمى آورند
و همه را به دست فراموشى مى سپرند.
در آيه بعد مى فرمايد: بلكه تنها او را ميخوانيد، او هم اگر بخواهد مشكل شما را بر طرف ميكند، و شريكهائى كه براى خدا درست كرده بوديد همه را فراموش مى كنيد (بل اياه تدعون فيكشف ما تدعون اليه ان شاء و تنسون ما تشركون ).
نكته ها
در اينجا به چند نكته بايد توجه كرد.
1 - استدلالى كه در دو آيه فوق ديده مى شود همان استدلال به توحيد فطرى است كه در دو بحث ميتوان از آن استفاده كرد يكى در اصل اثبات وجود خدا، و ديگر در اثبات يگانگى او، لذا در روايات اسلامى ، و همچنين در سخنان دانشمندان ، هم در برابر منكران خدا و هم در برابر مشركان با آن استدلال شده است .
2 - قابل توجه اينكه در استدلال بالا سخن از قيام ساعة (روز رستاخيز) به ميان آمده ، در حالى كه ممكن است گفته شود، آنها چنان روزى را اصلا قبول نداشتند، بنابراين چگونه ممكن است در برابر آنها چنين استدلالى شود؟
ولى بايد توجه داشت كه اولا همه آنها منكر قيامت نبودند بلكه جمعى از آنها به نوعى از رستاخيز اعتقاد داشتند ثانيا ممكن است منظور از ساعة همان ساعت مرگ يا ساعت حوادث وحشتناكى باشد كه انسان را در آستانه مرگ قرار ميدهد ثالثا ممكن است اين تعبير كنايه از حوادث هولناك بوده باشد زيرا آيات قرآن مكرر ميگويد كه شروع رستاخيز با يك سلسله حوادث فوق العاده هولناك همراه است : و زلزله ها، طوفانها، صاعقه ها و مانند آن در آن هنگام به وقوع مى پيوندند.
3 - با اينكه مى دانيم روز رستاخيز و حوادث قبل از آن مسائل حتمى است و به هيچ وجه قابل تغيير نيست ، چگونه در آيه فوق مى گويد: اگر خدا بخواهد آن را بر طرف خواهد ساخت ؟ آيا فقط منظور بيان قدرت پروردگار است ؟ و يا معنى ديگرى منظور بوده است ؟
در پاسـخ اين سؤ ال بايد گفت : منظور اين نيست كه خداوند اصل قيام ساعت و روز رستاخيز را با دعا از بين ببرد بلكه منظور اين است مشركان - و حتى غير مشركان - هنگامى كه در آستانه قيامت قرار گيرند از حوادث و مشكلات آن و كيفرهاى سختى كه در پيش ‍ دارند وحشت ميكنند و از خدا مى خواهند اين وضع را بر آنان آسان گرداند و آنها را از خطرات برهاند، در حقيقت دعا براى نجات خويش از حوادث دردناك است نه دعا براى از بين رفتن رستاخيز.

از برترین صدقات

حضرت امام موسی الکاظم علیه السلام

▫️عوْنُكَ لِلضَّعِيفِ مِنْ أَفْضَلِ الصَّدَقَة

▪️کمک کردن به شخص ضعیف از برترین صدقات است

«تحف العقول عن آل الرسول علیهم السلام» ص ۴۱۴

حضرت ایت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در دیدار صدها نفر از مردم اصفهان:
۲۸ / آبان / ۱۴۰۱
علت عصبانیت غرب پیشرفت‌های جمهوری اسلامی است؛
بساط شرارت بدون شک جمع خواهد شد
فریب‌خوردگان، موعظه و عاملان جنایت، تخریب و تهدید به اندازه گناه‌شان مجازات شوند
مشکلات اقتصادی با تلاش بیشتر دستگاهها و هم‌افزایی مردم و مسئولان حل خواهد شد

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50689

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

 امام‌جمعه سخنگوی انقلاب اسلامی است و یکی از وظایف اساسی او بازتولید مفاهیم معرفتی و مبانی انقلابی و پاسخگویی به شبهات با زبان روز و تبیین مستدل آنها و رفتار پدرانه با همه است ... ۵ /مرداد/ ۱۴۰۱

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50689

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

 اهمیت جایگاه نماز جمعه
و جایگاه استثنایی آن در میان فرائض دینی
«پیوند میان توجه به خدا و حضور و اجتماع مردمی»، «ذکر و یاد خدا به‌صورت دسته‌جمعی و نزول برکات آن بر جمع»، «استمرار بدون توقف نماز جمعه در هر هفته»، «پایگاهی مهم برای طرح مسائل مختلف جامعه اعم از مسائل فکری، خدمات اجتماعی، همکاری‌های عمومی و آمادگی‌ها و بسیج نظامی» و «آمیختن معنویت با سیاست» از مهمترین ویژگی‌های نمازجمعه است که آن را تبدیل به ظرفیت عظیم و فرصت فوق‌العاده کرده است.
نماز جمعه با چنین ویژگی‌هایی، حلقه‌ای مهم در سلسله قدرت نرمِ مُفصل و طولانی نظام اسلامی است ... ۵ /مرداد/ ۱۴۰۱

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50689

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

 در نماز جمعه قشرها و سلایق مختلف حضور دارند، رفتار امام‌جمعه باید همانند رفتار پدر با فرزندان خود باشد و باید همه را بر سر سفره معنویت و دین بنشاند.
جشن میلیونی غدیر در تهران و حضور قشرها و ظواهر مختلف، پدیده‌ای عجیب: در این جشن همه جور آدمی حضور داشتند و همه نیز با وجود تفاوت‌های ظاهری طرفدار دین هستند ... ۵ /مرداد/ ۱۴۰۱

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50689

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

جشن میلیونی غدیر در تهران و حضور قشرها و ظواهر مختلف، پدیده‌ای عجیب: در این جشن همه جور آدمی حضور داشتند و همه نیز با وجود تفاوت‌های ظاهری طرفدار دین هستند ...
من در یکی از سفرهای استانی در جمع علمای آن استان به حضور افراد مختلف در مراسم استقبال اشاره کردم و گفتم در میان مردم، افرادی گریه می‌کردند که شاید شما در برخورد با آنها احتمال دهید که حتی اعتقادی به دین ندارند در حالی که همه آنها معتقد به دین هستند. ۵ /مرداد/ ۱۴۰۱

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50689

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

سلوک مردمی یعنی حضور در بین مردم و گفتگو با آنان:
صِرفِ رفتن بین مردم کار مهمی است بنابراین از مردم فاصله نگیرید و ارتباطات خود را به یک گروه خاص محدود نکنید، البته در طول این سالها، شبکه امامت جمعه جزو مردمی‌ترین نهادهای انقلابی بوده است.
فعالیت گروههای پُر شمار جوان، خودجوش، گمنام و بی‌ادعا در سراسر کشور، وظیفه ائمه‌جمعه، ارتباط با این گروهها و حمایت از آنان:
شرکت در خدمات اجتماعی، همچون کمک به مردم در حوادث طبیعی و در مقابله با کرونا و جمع‌آوری کمک‌های مؤمنانه برای نیازمندان جزو کارهای لازم امامان جمعه است که بعضی از ائمه‌جمعه نیز انصافاً در این زمینه خوش درخشیده‌اند ... ما طرفدار عدالت هستیم و پرچم آن را بلند کرده‌ایم اما تحقق عدالت بدون کمک به طبقه محروم و مستضعف معنا ندارد ... ۵ /مرداد/ ۱۴۰۱

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50689

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

پرهیز از ورود در فعالیت‌های اقتصادی توسط ائمه جمعه:
از فعالیت اقتصادی حتی به‌عنوان تأمین هزینه‌های نماز جمعه باید اجتناب شود چرا که آثار منفی ورود بعضی از آقایان محترم به این فعالیت‌ها، هنوز هم دامن‌گیر نظام اسلامی است.
اداره تشکیلات روحانیت و حوزه‌های علمیه، همواره مردمی: حوزه‌های علمیه، مراجع و فضلای حوزه، وابسته به مردم هستند و احتیاجی به دولتها و قدرتها ندارند و این یک افتخار و امتیاز است. به همین علت است که حوزه‌های علمیه در قضایای مختلف توانسته‌اند بدون رودربایستی با دولتها در کنار مردم بایستند. بنابراین نمازجمعه نیز باید به همین شکل و با کمک‌های مردمی اداره شود. ۵ /مرداد/ ۱۴۰۱

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50689

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

 
خطبه نمازجمعه و خطیب، سخنگوی انقلاب اسلامی و تبیین‌کننده و مطالبه‌گر مبانی انقلاب: هنر بزرگ خطیب ج

موضوع : امام خامنه ای: باید درس بگیریم از امیرالمؤمنین ...,قرآن کریم,ائمه اطهار (علیهم السلام),شهداء,شهدای مدافع حرم,شهدای دفاع مقدس,ظهور امام زمان(عج),ولایت فقیه,انقلاب اسلامی ایران,
برچسب ها : تفسیر قرآن کریم,برترین,صدقات,علت,عصبانیت,غرب,پیشرفت‌های جمهوری اسلامی,دین,زندگی,حکومت,سیاست,شهدای کربلا,شهید مدافع حرم,شهید علی امرایی,یا زهراء سلام الله علیها,ظهور,امام خامنه ای,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در دوشنبه 30 آبان 1401ساعت 21:25 توسط بنده خدا | تعداد بازديد : 89 | |


صفحه قبل 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 صفحه بعد